Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین روزنامه فرهیختگان نوشت: کشاکش نبردهای خونین و جنگ‌های مختلف بارها نقشه جغرافیایی ایران را دستخوش تغییر کرده و عرض و طول آن ‌را کم و زیاد کرده است. دوره تقریبا ۵ دهه‌ای حاکمیت پهلوی پدر و پسر بر ایران اما از حیث واگذاری مرزهای کشور یک نقطه تمایز با همیشه تاریخ دارد و آن واگذاری نواحی مختلف از سرزمین ایران بدون هیچ‌گونه درگیری است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

رضاخان که برای کسب قدرت و انتقال پادشاهی از قاجار به پهلوی نیازمند عدم برانگیختن حساسیت شوروی بود و در دوره وزیرالوزرایی خود از قصبه فیروزه چشم‌پوشی کرده بود، با همین عادت پا در وادی قدرت نهاد و در معاهده سعدآباد با بخشیدن گوشه‌هایی از ایران به هریک از ۳ همسایه دیگر حاضر در این معاهده یعنی عراق، ترکیه و افغانستان هزینه آنچه ثبات در منطقه خوانده می‌شد، یک‌تنه از جیب ملت ایران پرداخت کرد. بعدها پهلوی پسر نیز با پای‌گذاشتن در مسیر پدر همین رویکرد را نسبت به نقشه جغرافیایی ایران درپیش گرفت و ننگی را از خود در تاریخ به جای گذاشت که توسط امیرعباس هویدا، نخست‌وزیر وی با افتخار به شوهر دادن بحرین تعبیر شد. مناطقی که در نگاه پهلوی با بی‌اهمیت شمرده‌شدن از ایران جدا شد، هریک از موقعیت ژئوپلیتیکی برخوردار بودند که رقیبان با پی بردن به آن دست تعدی را به‌سمت‌شان دراز کرده بودند. در ادامه به بررسی ماجرای جدایی نواحی‌ای از ایران که پهلوی چوب حراج برآنها زد، پرداخته شده است.

  آرارات

در فاصله سال‌های ۱۳۰۶ تا ۱۳۰۹ شمسی کردها در منطقه آرارات بر ضد دولت ترکیه به پا خاستند. در سال ۱۳۰۶ «ممدوح شوکت‌بیگ» سفیر ترکیه در تهران، ضمن ارسال نامه‌ای به وزارت خارجه ایران از آغاز اقدامات نظامی ترکیه بر ضد کردهای آرارات در ماه ایلول (نهمین ماه در تقویم ترکیه) خبر می‌دهد. شوکت‌بیگ همچنین از مقامات ایرانی می‌خواهد ایران نیز در انجام این اقدامات با دولت ترکیه مشارکت داشته باشد.
عملیات ترک‌ها بر ضد کردها در آرارات در شهریور ۱۳۰۹ آغاز شد و آنها از سمت بازرگان و کوه (آی‌یک) وارد خاک ایران شده و کردها را به محاصره خود درآوردند.

ارتش ایران برای کمک به ترکیه غیر از عقب‌نشینی از سرحد به کردهای ایران اجازه نداد به کردها در آرارات کمک کنند. کوه آرارات کوچک برای دولت ترکیه، جهت سرکوب کردها و نیز تسلط بر آذربایجان، اهمیت راهبردی داشت. آنها پس از عقب‌نشینی نیروهای ایرانی آرارات کوچک را اشغال کردند، اما پس از پایان جنگ آن را تخلیه نکردند.

پس از سفر رشدی‌بیگ (وزیرخارجه وقت ترکیه) به ایران در بهمن ۱۳۱۰، موضوع تعیین حدود در دستورکار قرار گرفت. به این ترتیب در ناحیه آغری‌داغ (آرارات) قطعه زمینی از کوهستان مذکور به دولت ترکیه تسلیم شد و درعوض دولت ترکیه در ناحیه بارژ مقداری از اراضی خود را به دولت ایران واگذار کرد. درضمن در ناحیه قطور که سال‌ها بین دولت دو کشور محل اختلاف بوده و خط سرحدی مبهم مانده بود، دولت ترکیه پذیرفت مقداری از اراضی محل منازعه را به ایران واگذار کند. به این ترتیب خط سرحدی مشخص شد و اختلافات مرزی به‌طور موقت رفع شد. به‌دنبال این توافق، کمیسیون تعیین حدود ایران و ترکیه، پس از مدتی وقفه در اواخر سال ۱۳۱۱ کار خود را دوباره از سر گرفت و عملیات تعیین حدود و نشانه‌گذاری مرزی از محل برخورد رودهای ارس و قره‌سو آغاز شد و تا اواسط سال ۱۳۱۳ در کوه دالانپر، یعنی در نقطه مرزی مشترک میان ایران، ترکیه و عراق، پایان یافت.

براساس قرارداد سعدآباد در سال۱۳۱۶، آرارات کوچک که در خلال لشکرکشی ترک‌ها بر ضد کردها به اشغال نظامیان ترک درآمده بود، به دولت ترکیه واگذار شد و در مقابل دولت ترکیه از ادعایش بر ناحیه قطور که اصولا براساس پروتکل ۱۹۱۳ به ایران واگذار شده بود، صرف‌نظر کرد.

برای اطلاع از اهمیت ژئوپلیتیکی منطقه آرارات (آغری‌داغ) نامه سرهنگ ریاض، آتاشه نظامی ایران در پاریس به مقامات سیاسی ایران محل رجوع مناسبی است. او با اشاره به تسلط این منطقه بر دره ارس، راه‌آهن جلفا و فلات مجاور می‌نویسد: «اگر ترک‌ها روزی نظر خوبی نسبت به ما نداشته باشند، مقصودشان این خواهد بود که حائل و نوار کردنشین را که بین آذربایجان و ارض‌الروم است، برطرف کنند.»

او در ادامه گزارش خود ضمن هشدار نسبت به اینکه رفع این حائل به نفع ما نیست، در اختیار داشتن کوه آرارات کوچک را باعث تثبیت بهتر حکمیت ایران در منازعات دانسته و می‌گوید: «اگر این کوه را از دست بدهیم، نه فقط نقطه راهبردی مهمی را از دست داده‌ایم، بلکه کردها نیز از ما سرخورده می‌شوند و به جلب‌توجه و مساعدت دیگران روی خواهند آورد.»

با وجود این هشدارها سرانجام بنا به نظر رضاشاه، این کوه راهبردی از قلمرو ایران خارج و به ترک‌ها داده شد.

سرلشکر ارفع در خاطرات خود درمورد بی‌توجهی رضاخان به منطقه آرارات می‌نویسد: «من نقشه‌ها و کاغذها را جمع کردم و یک‌راست به کاخ سلطنتی رفتم و به اتاق داخل شدم و گفتم عرایضی دارم. چند دقیقه بعد شاهنشاه وارد شدند، درحالی‌که من نقشه‌ها را روی میز پهن کرده بودم. همین که نقشه‌ها را دیدند، فرمودند: «موضوع چیست؟» من شروع کردم به توضیح دادن که فلان تپه چنین است، فلان منطقه چنان است، آنجا سخت مورد نیاز ماست، و از این حرف‌ها… ولی پس از مدتی که با حرارت عرایضی کردم، با کمال تعجب دیدم اعلی‌حضرت چیزی نمی‌فرمایند. وقتی سرم را بلند کردم، دیدم شاه با حالت مخصوصی به من نگاه می‌کند، گویی به حرف‌هایم چندان توجهی ندارد و تنها چشم به چشم من دوخته است تا ببیند من چه می‌گویم. من سکوت کردم. فرمودند: «معلوم است منظور مرا نفهمیدی… بگو ببینم این تپه اینجا از آن تپه که می‌گویی بلندتر نیست؟» عرض کردم: «بلی قربان.»... فرمودند: «آن را چرا نمی‌خواهی؟ این یکی چطور؟» عرض کردم: «بلی.» فرمودند: «منظور این تپه و آن تپه نیست. منظور من این است که دودستگی و جدایی که بین ایران و ترکیه از چندین صد سال وجود دارد و همیشه به زیان هر دو کشور و به سود دشمنان مشترک ما بوده است، از میان برود. مهم نیست که این تپه از آن که باشد. آنچه مهم است این است که ما با هم دوست باشیم.»

درحال‌حاضر ترکیه با در دست‌داشتن ناحیه قره‌سو که با آرارات کوچک از ایران جدا شد، توانسته با جمهوری آذربایجان هم‌مرز شود. مناقشات قره‌باغ و تلاش ترکیه برای بهره‌برداری از این مناقشات در جهت اشغال کریدور زنگزور نشان داد همین هم‌مرزی با آذربایجان، اردوغان را به طمع انداخته تا برای رسیدن به آسیای میانه و تحقق آرمان‌های نوعثمانی‌گرایانه خود دست به بحران‌آفرینی در مرزهای شمالی ایران بزند. چه‌بسا اگر چنین امکانی در زمان رضاخان به ترکیه داده نمی‌شد، حال بعد از گذشت یک قرن تبعات آن را در بحران قره‌باغ شاهد نمی‌بودیم.

  تجزیه سیستان

جدایی افغانستان از ایران در معاهده پاریس یک مناقشه آبی را بین دو کشور برجای گذاشت. مناقشه‌ای که بعد از یک قرن و نیم هنوز تبعات آن دامنگیر مردم جنوب‌شرق ایران است. درقبال این مناقشه آبی اما بدترین مواجهه را رضاخان از خود نشان داد.

رضاخان که تصمیم گرفته بود در توافق سعدآباد هزینه رویای ثبات و از بین‌رفتن مناقشات مرزی در منطقه را به‌تنهایی و البته از جیب مردم ایران پرداخت کند، افغانستان را نیز از این بخشش کریمانه بی‌نصیب نگذاشت.

قبل از توافق سعدآباد رضاخان برای پایان‌دادن به مناقشه آبی با افغانستان، آتاتورک را به‌عنوان حکم معرفی کرد و او هم نماینده‌ای به ایران فرستاد. نتیجه مذاکرات امضای توافقی به ضرر منافع ایران بود. مطابق این توافق که درابتدا پنهانی بسته شد و در زمان پیمان سعدآباد آشکار شد، ۱۶۰فرسخ از خاک ایران شامل مناطق (هشتادان، موسی‌آباد، شمتیغ و...) در شرق ایران به افغانستان واگذار شد و در مقابل قرار شد ایران و افغانستان به‌طور مساوی از آب هیرمند استفاده کنند که این مورد با ساخت سدی روی هیرمند توسط افغانستان زیر پا گذاشته شد و ایران از حقابه خود محروم ماند، یعنی دشت ناامید بدون هیچ دستاوردی از دست رفت. دشت ناامید منطقه‌ای در امتداد مرز ایران و افغانستان است که در میان چندمنطقه پرارتفاع واقع شده و بخشی از آن به‌وسیله رودخانه فراه و شاخه‌های فرعی آن آبیاری می‌شود. اگر این دشت امروز در دست ایران قرار داشت، مردم منطقه می‌توانستند از منابع آبی آن بهره‌مند شوند. همان‌طوری که روزگاری از آن برای کوچ‌نشینی و دامپروری بهره می‌بردند. چه‌بسا استفاده از موقعیت حاصلخیز این منطقه نیز ضمن رونق کشاورزی می‌توانست مانع از فرسایش خاک شده و آنچه امروز به بادهای ۱۲۰روزه معروف شده، متوقف می‌ساخت.

منطقه چکاب، منطقه دیگری از دشت ناامید بود که برای اعتمادسازی به افغانستانی‌ها داده شد. رضاشاه در توجیه این واگذاری به شوکت‌الملک، حاکم سنتی چکاب، معتقد است: «ارزش چکاب چه از لحاظ سوق‌الجیشی و چه از نظر وجود مراتع برای دام‌ها بدان پایه نیست که همسایه خود ناراضی باشد و روابط دو دولت ایجاد سوءتفاهم کند.» سیاست اهدای خاک برای جلوگیری از ناراحتی همسایگان همان سیاستی است که رضاشاه را قانع کرد تا مناطق کوهستانی آرارات را تقدیم دست ترک‌زبان خود یعنی آتاتورک کند.

  اروندرود و مناطق نفتی بین قصرشیرین و خانقین    

پیدا شدن نفت در جنوب‌غرب ایران عثمانیان را به طمع انداخت تا برای تسلط بر مناطق نفت‌خیز وارد درگیری با ایران شوند. نتیجه این مناقشات به پروتکل استانبول در ۲۰آذر ۱۲۹۰ انجامید. پروتکلی که مطابق آن حق دریانوردی روی اروند از ایران سلب شده و مناطق نفتی بین قصرشیرین و خانقین نیز از ایران جدا می‌شد. این پروتکل هیچ‌وقت رسمیت پیدا نکرد؛ اما منجر به ایجاد یک مناقشه مرزی دائمی شد. با شکست طرف عثمانی در جنگ‌جهانی اول بخشی از سرزمین‌هایی که امروز عراق خوانده می‌شود از عثمانی جدا شد. از آنجا که عراق قبل از اعلام استقلال در سال ۱۳۱۱ نیاز به صلح با همسایگان خود داشت، در مذاکره با ایران پذیرفت هر دو کشور به‌طور مساوی بر اروند حق حاکمیت داشته باشند. اما عراق بعد از اعلام استقلال به‌عنوان وارث خودخوانده امپراتوری عثمانی مدعی حاکمیت بر سراسر شط‌العرب و اروندرود شد.

درنهایت رضاخان طی معاهده سعدآباد در سال ۱۳۱۶ مناطق نفتی مورد مناقشه را به عراق واگذار کرده و حق کشتیرانی در اروندرود به‌جز ۵کیلومتر از آب‌های مقابل آبادان تا خط تالوگ را نیز از ایران سلب می‌کند. درواقع مسیر اروند به‌کلی به عراق واگذار شد و مرزهای ایران تا حد سواحل شرقی اروند عقب نشست. مطابق قرارداد الجزایر مجدد خط تالوگ اروند به‌عنوان مرز دو کشور تعیین شد؛ اما معاهده سعدآباد که رضاخان تن به پذیرش آن داد، بهانه‌ای را در اختیار صدام قرار داد تا وی با دستاویز قراردادن آن، قرارداد الجزایر را پاره کرده و با ادعای دوباره بر حاکمیت اروند جنگ تحمیلی علیه ایران را آغاز کند.

  اترک

مطابق پیمان آخال سرزمین‌های شمالی اترک به روسیه واگذار شد؛ اما روس‌ها با حملات پیاپی به ایران برخی سرزمین‌های ایران شامل (سرخس کهنه، قصبه فیروزه، قریه حصار و حاشیه شیخ‌حسینقلی) را اشغال کرده و مرز را ۳۰کیلومتر به جنوب آورده و نهر موسی‌خانی را به‌عنوان رود اترک قلمداد کردند. مطابق قرارداد ۱۹۲۱ دولت شوروی ریاکارانه پذیرفت مرزهای معاهده ۱۸۸۱ را به رسمیت شناخته و سرزمین‌های اشغالی را به ایران واگذار کند؛ اما این اتفاق هیچ‌وقت نیفتاد و رضاخان با سکوت مصلحت‌اندیشانه‌ برای کسب قدرت به اشغال این مناطق رسمیت بخشید و مناطق جنوب اترک را به دولت شوروی هدیه داد.

  ییلاق فیروزه

قصبه فیروزه که در زمان قاجار اشغال و در زمان پهلوی دوم رسما به روسیه داده شد، شهری استراتژیک در ۳۰کیلومتری غرب قوچان است که در دامنه رشته‌کوه‌های بین ایران و ترکمنستان قرار دارد. این شهر امروزه به‌عنوان منطقه‌ای ییلاقی به تفرجگاه مردم ترکمنستان تبدیل شده است.

حتی مطابق قرارداد آخال نیز قصبه فیروزه به‌طور رسمی به روسیه واگذار نشده بود و این مناطق مدت‌ها در اشغال دولت شوروی باقی مانده بود؛ اما در زمان پادشاهی قاجار دولت شوروی براساس قرارداد ۱۹۲۱ متعهد شده بود که مناطق اشغالی در دوره روسیه تزاری ازجمله قصبه فیروزه را به ایران بازگرداند، بااین‌حال این تعهد هیچ‌وقت اجرایی نشد و رضاشاه که مدتی قبل از کودتا جایگاه رئیس‌الوزرایی ایران را برعهده گرفته بود این حق را مسکوت می‌گذارد تا بتواند رضایت شوروی را برای انتقال حکومت کسب کند، به همین جهت زمانی که به نخست‌وزیری می‌رسد، با شومیاتسکی، سفیر وقت شوروی در ایران، مذاکره کرده و متعهد می‌شود که منافع شوروی را در ایران تامین ‌کند. رضاخان در مشی از دست‌دادن سرزمین‌های متعلق به ایران روی قاجار را سفید کرد و بدون هیچ جنگی منطقه فیروزه را صرفا با هدف کسب قدرت از دست داد.

کار ناتمام رضاشاه را پسرش تمام کرد و تیر خلاص را برای جدا شدن فیروزه شلیک کرد. پس از رسمیت‌بخشیدن به اشغال فیروزه در دوره رضاشاه با پایان دوره پهلوی اول پس از کودتای ۲۸مرداد با معاوضه فیروزه با بخشی دیگر از سرزمین‌های اشغال‌شده ایران به این قضیه خاتمه داده شد. در دوره زاهدی، موافقت شد به جای فیروزه در ناحیه مغان صدکیلومترمربع از زمین‌های مورد اختلاف به ایران واگذار شود. همچنین ۲۰کیلومترمربع در سرخس و ۲۰کیلومترمربع در «دیمان» و بخشی از زمین‌های مورد اختلاف در «یدی اولر» در نزدیکی آستارا به ایران واگذار شد.

مناطق مرز شمال‌غرب

در جریان اشغال ایران در جنگ‌جهانی دوم ارتش شوروی با پیشروی در حدود مرزی آذربایجان مناطق (مغان، نمین، باغچه‌سرا، یدی‌اولر، دیمان، تازه‌کند و بهرام‌تپه) را مورد اشغال قرار داد که تا پایان دوره رضاشاه نیز هیچ تلاشی برای بازگرداندن این سرزمین‌ها به ایران نشد و درنهایت در دوره زاهدی بخشی از این مناطق با قصبه فیروزه معاوضه شد و بخشی نیز برای همیشه از خاک ایران جدا شد.

  بحرین

در قرن ۱۹، انگلستان با سوءاستفاده از وضعیت نامطلوب حکمرانی قاجار چندین قرارداد را با شیخ‌نشینان بحرین که آن زمان جزئی از خاک ایران بود، امضا کرد. انگلستان بعدها با استناد به همین قراردادها این ادعا را مطرح کرد که از زمان انعقاد اولین قرارداد یعنی قرارداد۱۸۲۰ بحرین را کشور مستقل می‌دانست. انگلستان در نفوذی که طی سال‌ها در بحرین برای خود ایجاد کرده بود، شیوخ بحرین را برای اعلام استقلال تحریک کرد. در ۱۴دی سال ۱۳۴۷ محمدرضا پهلوی در گفت‌وگویی با مجله بیلتز سیاست انگلیس برای جدایی بحرین از ایران را استعماری می‌خواند؛ اما در قبال استقلال این کشور به‌راحتی کوتاه آمده و می‌گوید: «من می‌خواهم بگویم که اگر مردم بحرین مایل نباشند به کشور ما ملحق شوند، هرگز به زور متوسل نخواهیم شد، زیرا این خلاف اصول سیاست دولت ما است که برای گرفتن این سرزمین خود، به زور متوسل شویم. ثانیا گرفتن و حفظ کردن سرزمینی که مردم آن با شما ضدیت داشته باشند چه فایده‌ای خواهد داشت؟!» سخنان محمدرضا پهلوی در این مصاحبه مطبوعاتی درواقع نقطه پایانی بر ادعای حاکمیت ایران نسبت به بحرین بود.

در مذاکرات محرمانه میان ایران و انگلیس بر سر مساله بحرین در ۱۳۴۶ خورشیدی در مونترو سوئیس دوطرف به این نتیجه رسیدند که موضوع را به دبیرکل سازمان ملل ارجاع دهند که وی مساعی خود را در ارتباط با آن به‌کار اندازد.

درحالی‌که برای استقلال کشورها نتایج رفراندوم محل استناد است، درمورد استقلال بحرین به نتایج یک نظرخواهی گزینشی اکتفا می‌شود.

نظرخواهی از ۱۰ فروردین ۱۳۴۹ خورشیدی از بین شیوخ بحرین آغاز شد و ویتوریو وینتسپیرگیچیاردی، دیپلمات ایتالیایی و مدیر دفتر سازمان ملل در ژنو از طرف اوتانت مامور انجام این کار شد. وی پس از پایان ماموریت دوهفته‌ای خود در بحرین گزارش برداشت‌های خود از صحبت با مردم و گروه‌های بحرین را که به ادعای وی از علاقه آنان به استقلال حکایت می‌کرد، تسلیم دبیرکل کرد.
با اعطای این گزارش، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ۲۷۸ خود را در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۴۹ خورشیدی صادر کرد که در آن خواسته مردم بحرین مورد تایید قرار گرفته بود.
اسدالله علم در خاطرات خود درمورد واگذاری بحرین چنین نوشته است: «گوینده رادیو ایران خبر جدایی بحرین را چنان با افتخار خواند که گویی هم‌اکنون بحرین را فتح کرده‌ایم.»

براساس اسناد ساواک، وقتی در جلسه یکی از احزاب، از هویدا درباره علت واگذاری بخشی از مملکت به اجانب سوال شد، وی پاسخ داد: «بحرین دختر ما است، دختر بزرگ می‌شود، به خانه شوهر می‌رود.» معلوم نبود اگر حکومت پهلوی ادامه پیدا می‌کرد، دیگر کدام قسمت‌ها به تعبیر دولتمردان این حکومت قرار بود شوهر داده شود.

کد خبر 654675 برچسب‌ها انقلاب‌ اسلامی‌ ایران پهلوی بحرین ترکیه تاریخ عمومی ایران افغانستان

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: انقلاب اسلامی ایران پهلوی بحرین ترکیه تاریخ عمومی ایران افغانستان ایران واگذار دولت ترکیه دولت شوروی واگذار شد سرزمین ها ایران جدا خاک ایران دو کشور داده شد جدا شد ترک ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۹۲۰۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مقیمی: مأموریت تدوین نظام‌نامه دانشگاه تمدن‌ساز به دانشگاه تهران واگذار شد

به گزارش گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، سید محمد مقیمی رئیس دانشگاه تهران در گردهمایی معاونان اداری و مالی دانشکده‌ها و واحد‌های دانشگاهی دانشگاه تهران که در محل دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد، با اشاره به قرارگیری در آستانه برگزاری بزرگداشت ۱۷۵۷ سال سنت دانشگاهی ایران همزمان با نودمین سالگرد فعالیت دانشگاه تهران، گفت: ما می‌دانیم که واقعیت‌های سنت دانشگاهی در تمدن ایران که دنیا به آن اعتراف دارد، محدود به چند دهه سابقه دانشگاهی نیست بلکه برای شکل‌گیری دانشگاه در قالب مدرن، مجموعه ساختمان‌هایی در ۹۰ سال گذشته برای دانشگاه تهران شکل گرفت و دارالفنون به آن منتقل شد. نهاد‌های بین‌المللی سابقه بیش از ۱۷ قرن نهاد دانشگاه در ایران را ثبت کرده‌اند و یونسکو در سال ۲۰۱۷ دانشگاه جندی‌شاپور را به عنوان قدیمی‌ترین نهاد علم در دنیا معرفی کرد که اکنون این قدمت به ۱۷۵۷ سال رسیده است.

وی با اشاره به اینکه سال گذشته با حضور در شورای معین شورای عالی انقلاب فرهنگی به توضیح مبانی انضمام قدمت نهاد‌های علم ایران به سابقه دانشگاه تهران پرداخته و در پی آن شورای عالی انقلاب فرهنگی، ماموریت برگزاری بزرگداشت سنت دانشگاهی و نظام آموزش عالی ایران و تدوین نظامی برای سنت دانشگاهی را به دانشگاه تهران واگذار کرده است، افزود: با مطالعه سنت دانشگاهی در ایران زمین، به نوعی سابقه جندی شاپور، نظامیه‌ها، ربع رشیدی، دارالحکمه‌ها و دارالفنون به دانشگاه تهران پیوند می‌خورد. اسناد پشتیبان قوی برای انضمام این سوابق ارزشمند به یکدیگر داریم و در حال باززنده‌سازی این سیر تکامل هستیم و باور داریم دانشگاه تهران به عنوان نماد آموزش عالی ایران میراث‌دار این قدمت و پیشینه است.

مقیمی با اشاره به ارائه پیشنهاد دانشگاه تهران به شورای عالی انقلاب فرهنگی جهت تدوین نظام‌نامه‌ای برای دانشگاه تمدن‌ساز، گفت: در مصوبه جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۴۰۳، ماموریت تدوین نظام‌نامه دانشگاه تمدن‌ساز به دانشگاه تهران واگذار شد.

استاد دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران بر تلاش علمی برای ضمیمه شدن تجربه پرافتخار نهاد‌های علم در ایران به قدمت دانشگاه تهران به عنوان نماد آموزش عالی ایران تاکید کرد و اظهار داشت: مبنای قانونی قوی و اسناد پشتیبان علمی برای انضمام قدمت دانشگاه جندی شاپور به دانشگاه تهران فراهم شده است. در نظر گرفتن چند دهه قدمت برای دانشگاه تهران، با واقعیت تمدنی ما سازگار نیست بلکه دانشگاه تهران ریشه در تاریخ تمدن ما دارد؛ تاریخی که قدمت دانشگاه جندی شاپور به عنوان مبدأ آموزش عالی جهان را برابر ۱۷۵۷ سال تایید می‌کند و یونسکو نیز این قدمت را تصویب کرده است. دانشگاه تهران به عنوان نماد آموزش عالی ایران در سپهر علم و فرهنگ کشور می‌درخشد و میراث‌دار این قدمت ۱۷۵۷ ساله است.

 مقیمی در ادامه سخنانش به نقد کم‌کاری‌ها در تبیین و تبلیغ تاریخ تمدن ایران زمین و خدمات متقابل اسلام و ایران پرداخت و تصریح کرد: جریان‌های تقابلی با ارزش‌های تمدنی ما، هم تمدن اسلامی و هم تمدن ایرانی را نشانه گرفته‌اند. تلاش‌های سازماندهی‌شده برای رنگ باختن هویت ایرانی و فراموش شدن افتخارات تمدنی و ترویج حس شیفته غرب شدن، در حالی صورت می‌گیرد که رویکرد تقابلی آنها به دنبال این است که هم تمدن اسلامی و هم تمدن ایرانی را زیر سوال ببرد.

وی افزود: در اسرائیل با برگزاری جشن پوریم معتقد هستند که به نوعی موفق شده‌اند تمدن ایرانی را به زمین بزنند و عده معدودی از مدعیان ملی گرایی که تقابل با فرهنگ اسلامی را در پیش گرفته اند، بدلیل جهالت یا دین ستیزی، بدون اینکه از فلسفه شکل‌گیری رژیم صهیونیستی و ارزش‌های فرهنگی آن آگاه باشند، از اقدامات آن حمایت می‌کنند؛ بنابراین باید همگان را به تمدن و هویت ایرانی توجه بدهیم و بیشتر آگاهی‌بخشی کنیم. به شدت به کار کردن بر روی تمدن و هویت ایرانی نیاز داریم.

این مسئول ادامه داد: این درحالی است که بعضی افراد نادان دوست‌نما نیز از سوی دیگر می‌گویند وقتی از اسلام صحبت می‌کنیم، تمدن ایرانی را باید کنار بگذاریم. این حرف نابجایی است و به نوعی همکاری و همراهی با همان افرادی است که تمدن اسلامی را مورد هجمه قرار می‌دهند. این افراد که به ظاهر خود را متدین و مدافع نظام و رهبری نشان می‌دهند اتفاقا برعکس دیدگاه رهبری اقدام می‌کنند و به نظام ضربه می‌زنند. معتقدیم خروجی این دیدگاه افراطی که می‌خواهد تمدن ایرانی را مورد هجمه قرار دهد متناسب با همان رویکردی عمل می‌کند که غربی‌ها تمدن اسلامی را مورد هجمه قرار می‌دهند.

 مقیمی با اشاره به اینکه ویل دورانت کانون تمدن‌سازی در ایران را دانشگاه جندی شاپور دانسته است، افزود: دانشگاه یکی از ارکان سه گانه تمدن است و یکی از مبنا‌هایی که بخواهیم قدرت یک تمدن و نظام‌مندی یک حکومت را ارزیابی کنیم، وجود دانشگاه‌ها است. در بزرگداشت ۱۷۵۷ سالگی سنت دانشگاهی در ایران که ۸ خرداد ماه همزمان با نود سالگی دانشگاه تهران برگزار می‌شود، به دنبال تبیین نقش تمدن‌سازی دانشگاه تمدن‌ساز در دستیابی به تمدن نوین اسلامی ایرانی هستیم که در این راستا بیش از ۱۳۰۰ ایده و پیشنهاد از سوی دانشگاهیان و مردم در سامانه نظام پیشنهاد‌های دانشگاه ثبت شده است و طی یک هفته آینده ۹۰ ایده به عنوان ایده برتر معرفی و در طول سال ۱۴۰۳ اجرایی می‌شوند.

 مقیمی با اعلام اینکه معاونان اداری و مالی و معاونان اجرایی دانشکده‌ها و واحد‌های دانشگاهی دانشگاه تهران به عنوان رابط و حلقه اتصال واحد‌های دانشگاهی با ستاد بزرگداشت ۱۷۵۷ سال سنت دانشگاهی در ایران همکاری خواهند داشت، گفت: انتظار می‌رود در هر دانشکده حداقل یک رویداد مهم و متفاوت همزمان با برگزاری این بزرگداشت در طول سال ۱۴۰۳ اجرا شود.

رئیس دانشگاه تهران افزود: روز هشتم خرداد ماه از هر دانشکده دانشگاه تهران، تعدادی فارغ‌التحصیل یا دانشجویانی که در آستانه فارغ‌التحصیلی هستند به صورت نمادین در آیین بزرگداشت ۱۷۵۷ سال سنت دانشگاهی در ایران حضور پیدا کرده و لباس فارغ‌التحصیلی به تن می‌کنند که از این افراد با حضور هیات رئیسه دانشکده‌ها تجلیل می‌شود. همچنین عکس یادگاری در سردر دانشگاه با حضور این منتخبین دانشکده‌ها خواهیم داشت.

استاد دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران از اجرای نماد ویژه و فاخر برای بزرگداشت ۱۷۵۷ سال سنت دانشگاهی ایران همزمان با نودمین سال فعالیت دانشگاه تهران در چهارراه واقع در پردیس مرکزی دانشگاه تهران خبر داد و افزود: سکه نقره ویژه این بزرگداشت از سوی بانک مرکزی در حال ضرب است و قرار است در یکی از چک‌پول‌ها نیز نماد سردر دانشگاه تهران درج شود.

رئیس دانشگاه تهران همچنین از برگزاری اجلاس سراسری روسای دانشگاه‌ها و پارک‌های علم و فناوری از دوم تا چهارم خرداد ماه در دانشگاه تهران خبر داد و اظهار داشت: این اجلاس در سالن اجلاس جدید دانشگاه تهران که به مناسبت یکهزار و هفتصد و پنجاه و هفتمین سال پایه گذاری سنت دانشگاهی در جهان با ظرفیت ۲۳۰ نفر احداث شده است، برگزار خواهد شد و اجلاس روسای دانشگاه‌ها اولین برنامه‌ای است که در این سالن باشکوه برگزار می‌شود.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • ذاکری: تنها ۱۸ درصد دارایی ها به بخش خصوصی واقعی واگذار شده است/ سرمایه‌ها در دست اقلیتی متمرکز شده که امروز امکان کنترل آنها نیست / هشدار نسبت به تهی سازی ظرفیت دولت با خصوصی سازی رانتی
  • مقیمی: مأموریت تدوین نظام‌نامه دانشگاه تمدن‌ساز به دانشگاه تهران واگذار شد
  • چالش‌های آوج در مسیر توسعه
  • دیپلماسی انرژی دولت سیزدهم، راهبردی برای توسعه روابط ایران با همسایگان
  • بسته هدیه اینترنت ۳۰ گیگا بایتی دولت به معلمان+ جزئیات
  • انتقادات پهلوی به قاجاریان به‌خاطر امتیازدادن به بیگانگان!
  • افزایش درآمد گردشگری ترکیه
  • حذف عملی ایران از کریدورهای تجاری
  • جنجال نظرات مهدی نصیری درباره شاهزاده پهلوی و اپوزیسیون!
  • گذشت و بخشش باید در جامعه تبدیل به فرهنگ شود