مرکز تجمع و تزریق معتادان را تبدیل به کتابخانه کردیم!
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۳۱۴۹۴۲
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله - جواد شیخالاسلامی: «تو مگو همه به جنگاند و ز صلح من چه آید؟ / تو یکی نهای، هزاری، تو چراغ خود برافروز» … میتوان در گوشه گوشه کشور عزیز و بزرگمان ایران، مصادیق زیادی برای این بیت فرازمند مولوی پیدا کرد. کسانی که منتظر ننشستهاند تا کسی از راه برسد و منجیوار مشکلات را رفع کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ما در زندگی و اطراف خودمان انسانهای خیر و نیکوکار کم ندیدهایم، اما باید اقرار کنیم که خیران بسیار کمی هستند که مال خودشان را در مسیر کار فرهنگی به خصوص احداث کتابخانه اهدا و مصرف کنند. نجفخوانی بازهم از آنهاست که از میان همه کارهای خیر احداث و اهدای کتابخانه و مرکز فرهنگی را انتخاب کرده است. اینکه انگیزه او از این کار چه بوده و احداث این کتابخانه چه تأثیری در روستای محمودآباد گذاشته است با او گفتگوی کوتاه و صمیمانهای داشتیم.
گپ و گفت ما با این خیر کتابخانهساز را میخوانیم:
آقای نجفخوانی خودتان را معرفی میکنید؟
من سعید نجفخوانی متولد ۱۳۶۵ ساکن روستای محمودآباد در شهرستان خدابنده استان زنجان هستم. خانوادهای چهار نفره و دو فرزند دارم. مدرک تحصیلیام کارشناسی در رشته عمران است. شغلم آزاد است و کارهای مختلفی انجام میدهم، ولی الآن در قزوین آزمایشگاه تست مخازن سیانجی داریم که مربوط به ماشینهای دوگانهسوز است.
چه شد که تصمیم گرفتید هم زمینتان را برای ساخت کتابخانه اهدا کنید و هم تکمیل آن را برعهده بگیرید؟
وقتی دیدم دغدغههای مقام معظم رهبری در عرصه فرهنگ آنطور که باید پاسخ داده نمیشود، تصمیم گرفتم در حد خودم تلاشی داشته باشم. روستای ما، روستای محمودآباد، تقریباً یک روستای بزرگ است و بیش از سه هزار و چهارصد نفر جمعیت دارد. همچنین این روستا مرکز دهستان است و روستاهای اطراف هم تحت تأثیر آن هستند. بنابراین اگر بخواهیم جمعیت زیر نظر آن را حساب کنیم، حدود بیست هزار نفر میشوند. این منطقه با اینکه جمعیت زیادی دارد ولی در قسمت فرهنگی خیلی ضعیف است. ما با تأسی از تأکیدات مقام معظم رهبری در حوزه فرهنگ تصمیم گرفتیم و خدا کمک کرد که این ساختمان عظیم را بسازیم. بستر فرهنگی در روستا و منطقه ما بسیار کم بود. ما خواستیم با احداث این کتابخانه و مرکز فرهنگی این کمبود را رفع کنیم. الحمدلله این ساختمان بعد از احداث با استقبال خیلی زیاد مردم مواجه شده است. این ساختمان الآن پایگاه فرهنگی منطقه شده است و به تمام روستاهای منطقه خدمات میدهد.
خودتان هم اهل مطالعه هستید؟!
بله اهل مطالعه هستم و بیشتر به کتابهای دینی و دفاع مقدس و … علاقهمند هستم.
چرا پولتان را در کارهای خیری که معمول است صرف نکردید؟ چرا کتابخانه؟
ما در این روستا از نظر فرهنگی و آموزشی فقط مدرسه را داریم که زیر نظر آموزش و پرورش است، ولی برای کارهای فرهنگی و اشاعه فرهنگ کتابخوانی و آموزشهای مختلف به کودکان، نسل جوان و خانوادههایشان هیچ مرکز و ساختمانی نداشتیم. روستای ما به این ساختمان و کتابخانه نیاز داشت و تأثیر با آن هیچ کار دیگری قابل مقایسه نیست. الآن در این ساختمان ما انواع آموزشها را به مردم و بچهها ارائه میدهیم.
درباره نحوه ساخت کتابخانه و فرایند آن توضیح میدهید؟
ما ابتدا برای احداث کتابخانه یک زمین پانصد متری داده بودیم که قرار بود کتابخانه روی همان زمین ساخته شود ولی در نهایت کتابخانه را روی زمین دیگری ساختیم. زمین فعلی کتابخانه پیش از ساخت، محل حمامهای قدیمی روستا بود. این حمام قدیمی به مرور به محل تجمع معتادان تبدیل شده بود. این اتفاق چهره روستا را خیلی بد کرده بود و آن منطقه را به مرکز آفتهای اجتماعی تبدیل کرده بود. وقتی ما رفتیم و نگاه کردیم، دیدیم آن حمامها مرکز ناهنجاریهای اجتماعی شده است. وضعش خیلی خراب بود. سال ۹۷ بود که حمام را کاملاً تخریب کردیم و کتابخانه را روی زمین حمام عمومی ساختیم. آنجا را از آن وضعیت نجات دادیم و به یک مکان فرهنگی مبدل کردیم؛ یک مکان فرهنگی، علمی، آموزشی و اجتماعی. اسمش را هم گذاشتیم «کتابخانه عمومی و پایگاه فرهنگی شهید سلیمانی». یعنی هم کتابخانه عمومی روستا است، هم یک پایگاه فرهنگی برای فعالیتهای مختلف مردمی.
فکر کنم اگر قرار بود آن زمین را امسال بسازید باید چند برابر هزینه میکردید!
بله. زمین اینجا تقریباً هفتصد متر مربع است و حدود چهارصد متر آن ساختمان کتابخانه است. ما در سال ۹۷ که اینهمه گرانی نبود، حدود چهارصد میلیون تومان خرج ساخت کتابخانه کردیم. خدا را شکر که ما همت کردیم و این کتابخانه را در همان سال ساختیم، در غیر این صورت اگر میخواستیم امروز آن را بسازیم باید بیشتر از یک و نیم میلیارد هزینه میکردیم.
احداث این کتابخانه در روستای شما و منطقه چه تفاوتی را رقم زده است؟ مردم استقبال کردهاند؟
بله. مردم و بچهها به شدت استقبال میکنند. مردم، دانشآموزان، دانشجوها، اهالی روستا و روستاهای اطراف خیلی از تأسیس اینجا خوشحالاند. الآن روزی حداقل پنجاه شصت نفر به این کتابخانه رفت و آمد دارند. گاهی اوقات ساختمان از مردم و بچهها پر میشود. مراجعین مطالعه میکنند، در برنامههای مختلف آموزشی مثل کلاس خیاطی، زبان، قرآن و کلاسهای درسی شرکت میکنند.
تقریباً سه سال است که اینجا تأسیس شده است و من شک ندارم که احداث این کتابخانه به زودی تأثیر خودش را نشان میدهد. در همین دو سه سال که راه افتاده هم تأثیرات خیلی خوبی در بچههای روستای خودمان و روستاهای اطراف گذاشته است. حتماً سالهای آینده بیشتر خودش را نشان میدهد. من واقعاً خوشحالم که این ساختمان به عنوان باقیات الصالحات برای من باقی میماند. یادم نمیرود، وقتی آنجا را دیدم و با مردم صحبت میکردم، میگفتند محال است که کسی بتواند اینجا را احیا کند. ما رفتیم دیدیم آنجا پر از سوزن تزریق است. یادم نمیرود که چقدر از آنجا سوزن تزریق جمع کردیم و سوزاندیم. اما در نهایت محلی که مرکز آسیبهای اجتماعی شده بود، حالا به مرکز کرامت انسانی تبدیل شده است. ما ساختمانی احداث کردهایم که میتوان در آن همه کار فرهنگی را انجام داد. خود من در این ماجرا باور کردم که خواستن توانستن است. باور کردم که میشود خیلی از کارها را انجام داد، فقط یک همت کوچک میخواهد.
خانواده با تصمیم شما مخالف نبودند؟
اتفاقاً خانواده من با من همگام بودند. یکی از مشوقهای من همسرم بود. نه تنها مشوق بلکه همراه واقعی من بود. خوب است برایتان تعریف کنم که ایشان چه نقشی در ساختن این ساختمان داشت. همسر من در تمام یک سالی که ما در حال ساخت کتابخانه بودیم، توی خانه برای همه کارگران و نیروهای جهادی و خیران غذا درست میکرد و به سر ساختمان میآورد. در این یک سال خیلی زحمت کشید و باید از نقش همسرم هم تشکر کنم.
به کسانی که دستشان به دهانشان میرسد توصیهای دارید؟
به اینجور آدمها توصیه میکنم تحقیق کنند، مناطق محروم را پیدا کنند، به آنجا بروند و مکانهای فرهنگی بسازند. به جای اینکه پولشان را ذخیره کنند و به فکر دنیایی باشند که یک روز تمام میشود، پولشان را در این مسیر خرج کنند. مناطق محروم را پیدا کنند و به آن منطقه کمک کنند.
شاید برکت و رضایت قلبی از زندگی یکی از رهآوردهای این تصمیم باشد. برای شما هم همینطور است؟
آره به خدا. من اینجا برکت را دیدم. الآن خودم به کتابخانه که میروم باور نمیکنم که ما اینجا را ساختهایم و ما بانی شدهایم. اینجا دستها و امدادهای الهی را دیدیم. خدا واقعاً کمک کرد.
نکتهای هست که بخواهید بگویید؟
ما باید فرمایشات مقام معظم رهبری را سرلوحه کارمان قرار بدهیم. ایشان روی اشاعه کتابخوانی خیلی تأکید دارند. از انگیزههای اصلی من برای ایجاد این کتابخانه صحبتهای مقام معظم رهبری است. خود رهبری میفرمایند در خانه ما همه افراد با خواندن کتاب به خواب میروند؛ یعنی قبل از خواب مطالعه میکنند. در مملکت ما مطالعه خیلی کم است. باید به همدیگر کمک کنیم. اگر مطالعه مردم بیشتر شود مشکلاتمان هم کمتر میشود.
راستی! دوست دارید دوباره این کار را انجام بدهید و کتابخانه دیگری احداث کنید؟!
قطعاً! حتماً! مشتاقم تا اگر شرایطش فراهم شد، بتوانم دوباره کمک کنم و چنین کاری را انجام بدهم. دنبالش هستم که روستای محروم دیگری پیدا کنیم و این کار را تکرار کنیم. انشاالله موفق شویم.
کد خبر 5417164منبع: مهر
کلیدواژه: مقام معظم رهبری مقام معظم رهبری کتاب و کتابخوانی خیران کتابخانه صفحه اول روزنامه ها دکه روزنامه انقلاب اسلامی ایران صفحه اول روزنامه های ورزشی صفحه اول روزنامه های اقتصادی پادکست شهید صفحه اول روزنامه های استان ها محمدرضا پهلوی برنامه جهان آرا آیت الله صافی گلپایگانی کتاب و کتابخوانی امام خمینی ره انگلیس احداث این کتابخانه مقام معظم رهبری ساخت کتابخانه نجف خوانی بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۱۴۹۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خانههای روستایی باید به کارگاه تولیدی تبدیل شود
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز خراسان رضوی؛ مریم طهماسبی در حاشیه بازدید از طرح «زنان کارآمد؛ روستای سرآمد» که در روستای ایزی سبزوار اجرا می شود، گفت: هدف وزارت جهاد کشاورزی، تبدیل هر خانه روستایی به یک کارگاه تولیدی به منظور کمک به اقتصاد و معیشت خانوارهای روستایی است.
وی افزود: وزارت جهاد کشاورزی با این طرح تلاش میکند با درگیر کردن زنان روستایی در اجرای طرح های اشتغالزا، رونق اقتصادی و توسعه زنجیره ارزش یک محصول خاص را متناسب با ظرفیت هر منطقه، امکانپذیر کند.
معاون سازمان و مدیر جهاد کشاورزی سبزوار نیز گفت: طرح «زنان کارآمد؛ روستای سرآمد»، برای نتخستین بار در استان خراسان رضوی، با هدف بهبود معیشت خانوار روستایی در روستای ایزی از توابع بخش مرکزی شهرستان سبزوار، به اجرا درآمده است.
علی اصغر امانیان افزود: زنان عضو صندوق اعتباری خرد زنان روستایی، به عنوان زنان کارآمد در این طرح حضور دارند و توسعه نقش آفرینی زنان در عرصه اقتصادی و اجتماعی به عنوان بخش مهمی از جمعیت فعال جامعه یکی از ارکان مهم توسعه همه جانبه کشور و اهتمام بخشی به توسعه پایدار است.
وی اضافه کرد: جهاد کشاورزی سبزوار این طرح را به منظور توسعه کشاورزی خانوادگی، توسعه مشاغل مکمل کشاورزی و بهبود معیشت خانوار روستایی به صورت نمونه در روستای ایزی به اجرا درآورده است.
مدیر جهاد کشاورزی سبزوار اظهار کرد: با درگیر کردن زنان روستایی در اجرای طرح های اشتغالزا و تشکیل زنجیره تولید پرورش مرغ بومی و تولید تخم مرغ، رونق اقتصادی و توسعه زنجیره ارزش یک محصول خاص حاصل خواهد شد.
بازدید از چند طرح تولیدی زنان روستایی در روستاهای ایزی و دولت آباد از جمله برنامه های سفر مشاور وزیر جهاد کشاورزی به شهرستان سبزوار است.
روستای ایزی، با جمعیتی حدود سه هزار نفر در پنج کیلومتری شمال شرق سبزوار قرار دارد.