سقوط شاه مستبد عبرتی برای حکمرانی مردمی و انقلابی
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۳۳۱۲۹۴
به گزارش خبرگزاری فارس از گرگان، محمدرضا پهلوی با این شیوه توانست سالیانی حکومت کند و بر اریکه قدرت تکیه بزند اما نتوانست در تاریخ ماندگار شود.
محمدرضا پهلوی از پدر دیکتاتور خود عبرت نگرفت و همان مسیری را در پیش گرفت که تنفر عمومی را در پی داشت و او با همان روش پدر احساس (ظلمستیز) مردم را برانگیخت و علماء و نخبگان صاحب غیرت دینی را به میدان مبارزه آورد تا اینکه نهضتی مبتنی بر الگوی عاشورای حسینی شکل گرفت و ریشه فاسد خاندان پهلوی را از بیخ و بن برکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نکتهای که مورد تاکید این نوشتار است؛ عبرت و پندتاریخی از نگره و رفتار حکمرانی شاه ایران است که حکمرانان را به عبرت فرا میخواند و از همین باب در رد حکمرانی اقتدارگرایی، فهرستوار مطلبی را تقدیم میدارم تا مایه عبرت باشد برای کسانی که روح و روحیه آنان اقتدارگرایی است و تلاش میکنند سازمانها را به این آفت بیالایند و از آنجا که برخی از دولتهای لیبرالی و اصلاحطلب موجب استخفاف جایگاه حکمرانی و سازمانی شدهاند باید بازمهندسی شوند.
این افراد در واقع نوعی انحصارطلبی، مطلقگرایی و دیکتاتوری و تفرعن را وجهه همت خود قرار دادهاند و همانند رفتار برخی از حکمرانان اجرایی گذشته میاندیشند و احتمالا به سمت و سوی اقتدارگرایی مطابق روش آنان در روش اداره کشور و فرار از قانون و بیاعتنا به همه دستگاههای نظارتی و صالحه، الگوپذیری کنند.
این افراد جسته و گریخته از بازگشت اقتدار به مجموعه سخن میرانند که میتواند تولید فتنه کند.
بنابراین سخن از برگشت اقتدار به جایگاه حکمرانی ناشی از روح و ذات افراد است که به مواردی از افات و آسیبهای آن اشاره میشود.
۱. اقتدارگرا؛ تلاش دارد تا برترین باشد و به تعبیر قرآن علوطلب است. إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِی الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعًا یَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَیَسْتَحْیِی نِسَاءَهُمْ ۚ إِنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ. قصص/4
۲. اقتدارگرا؛ از یک سو تسلیم فرادستان مقتدر و از دیگر سوی خواهان تفوق بر جامعه است
۳. اقتدارگرا؛ دارای روحیه ای بیقرار، پرخاشگر و مستبد است
۴. اقتدارگرا هم خود بدنبال تحکم است و هم برای مافوق خود حق تحکم قائل بوده و در برابر او تسلیم است.
۵.اقتدارگرا، بسترساز تملق و چاپلوسی و فساد و ظلم است
۶.اقتداگرا؛ علقه سازمانی برای فرودستان را بیاهمیت میداند
۷.اقتدارگرا؛ در تعاملات خود با دیگران سختگیرانه رفتار میکند و تحقیر، تعدی، زور و فشار بر دیگران را حق خود میداند.
۸. محیط سازمان مدیران اقتدارگرا ناامن، پر از خشم، سرکوبی، نفرت، میل به اهانت، سلطه جویی و تحکم جاری و ساری است بطوریکه؛ عقلانیت، محبت، گذشت، تشخص تعلق سازمانی و فداکاری وجود ندارد
۹. اقتدارگرا؛ به دلیل رفتار خشن موجبات ریزش را فراهم کرده و در دموکراسی و انتخابات شانس برگزیدگی کمتری دارد زیرا زورمدار، منفعت طلب و خودخواه است.
۱۰. اقتدارگرا؛ مراحل رشد را طی نکرده و همواره پایه های بقای خود را متزلزل می بیند و با ایجاد فضای نامناسب تا مرز آنارشیسم و هرج و مرج پیش میرود به طوریکه میتوان گفت، ظلم، تبعیض و فساد زائیده و برایند چنین روحیهای است.
۱۱. اقتدارگرا، مغرور، خودمحور و خودمختار است از مدح متملقان لذت میبرد و هرگز نقد حداقلی را بر نمیتابد.
۱۲. اقتدارگرا؛ سست و مستعجل تصمیم میگیرد، عمیق، خردمندانه و شجاعانه عمل نمیکند.
۱۳. اقتدارگرا؛ قدرت موازی با قدرت خود را بر نمیتابد و از آن فراری است و بدلیل هول و هراس ذاتی و سیاست «اختلاف بیانداز و حکومت کن» دائما در صدد تخریب ارتباطات سازمانی در سطوح عالی است.
۱۴. اقتدارگرا؛ دائما در تلاش است تا دیده شده و مورد تقدیر و تعریف واقع شود.
۱۵. اقتدارگرا؛ به دلیل چندگانگی در رفتار به طور اجتنابناپذیری دچار نفاق در تعامل خواهد شد و او را از این خصیصه خطرناکگریزی نیست.
۱۶. اقتدارگرا، حب جاه دارد و برای کسب قدرت، ترفیع، جاه و مقام «حدیقفی» نمیشناسد.
سخن را با کلامی از اولیاء الهی به پایان میبریم.
رسول اعظم (ص) فرمودند:
«حب الجاه و المال ینبتان النفاق فیالقلب کما ینبت الماء البقل.» حب جاه و مال در قلب نفاق میرویاند همچنان که آب، گیاه را میرویاند. (جامع السعادت، ص 349)
در حدیث تکاندهنده دیگری وارد شده است که نقل است:
"معمر بن خلاد نزد حضرت رضا (ع) نام مردی را برد و گفت: او ریاست را دوست دارد، حضرت فرمود: بودن دو گرگ درنده در میان گله گوسفندی که چوپانش حاضر نباشند، زیانبخشتر از ریاست نسبت به دین مسلمان نیست؛ یعنی ریاستطلبی از دو گرگ درنده به دین مسلمان بیشتر زیان رساند." (الکافی، ج 2، ص ۲۹۷)
دکتر احمدرضا احمدی عضو هیات علمی دانشگاه
انتهای پیام/۲۳۰۷/
منبع: فارس
کلیدواژه: خبرگزاری فارس خبر فارس نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۳۱۲۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکمرانی رسانه را جدی بگیریم
به گزارش همشهری آنلاین، محمدصادق کوشکی؛ استاد دانشگاه تهران در روزنامه همشهری نوشت، یکی از مهمترین و جدیترین ارکان حکمرانی در قرن بیستویکم، حکمرانی در عرصه رسانه است. هرچند اهمیت رسانه در ۵۰سال گذشته همواره مطرح بوده، در قرن حاضر حکمرانی در عرصه رسانه به جدیترین نماد آن بدل شده؛ چراکه بر ذهن، دل و جان شهروندان حکومت کرده و عمیقترین نوع حکمرانی است. از اینرو، آن حکومتی در رسیدن و بهحرکتدرآوردن جامعه برای نیل به اهداف موفقتر است که حکمرانیاش بر دل و جان مردم مسلط باشد؛ و حاکمیت رسانهای، ابزار آن بهشمار میرود.
با این مقدمه و با نگاهی به سازوکارهای داخلی، خواهیم دید که حکمرانی از طریق رسانه چندان جدی گرفته نمیشود؛ به تعبیری، رسانه در ایران همچنان بهعنوان امری حاشیهای و در درجه دوم و سوم قرار دارد. این درحالی است که حکمرانی مطلوب در قرن حاضر با بهکارگیری رسانه محقق میشود. به همینخاطر است که فضای مجازی بهعنوان ابزاری در جهت حکمرانی دشمن بر ذهن، جان و زبان شهروندان ماست. اگرچه مردم ما در ایران زندگی میکنند و تابع جمهوری اسلامی هستند، ذهن و روان برخی از آنها تابعی است از حکمرانی دشمنان ایران.
با ادامه این روند، ما در امر حکمرانی با نواقص فاحشی روبهرو شدهایم. عدمدرک این موضوع که رسانه رکن اساسی و مهم حکمرانی است باعث شده نتیجه اقدامات به ثمر نشانده شده مدیران ما و کارهای مثبت آنان، بین مخاطبان به شکل مناسب و درخور، انعکاس پیدا نکند و در ذهن آنان جا نگیرد؛ چراکه حکمرانی مسلط بر ذهن مردم در اختیار دشمنانمان است.
لذا تلاشهای مسئولان و گشایشهای ایجادشده آنان در زندگی مردم دیده و لمس نمیشود؛ بهعبارت دیگر، مردم از امکانات و ثمرات بهعملآمده استفاده میکنند و بهرهمند میشوند اما باز هم ناراضیاند و احساس یأس میکنند. در نتیجه با اینکه زندگی در ایران با توجه به شاخصههای رفاهی مثل سایر نقاط دنیاست و از آنها پایینتر نیست، مردم خود را در شرایطی پستتر از سایر مردم جهان، حتی مردمان کشورهای همسایه میپندارند و جامعهشان را سیاهترین جامعه تلقی میکنند. اگرچه واقعیت اینچنین نیست، در ذهن آنان این وضعیت و تصویر نقش بسته است. این نتیجه تفکری است که همچنان از دهههای گذشته نشأت گرفته و رسانه را امری حاشیهای میداند. علاوهبر این موضوع، بیان مسئولان ما همچنان به سبک و سیاق دهههای قبلی است. رهبر معظم انقلاب چندی پیش تصریح کردند که موضوع اطلاعرسانی دولت ضعیف است. این موضوع تنها محدود به دولت هم نمیشود و سایر عرصههای اجرایی را نیز دربرمیگیرد؛ چراکه هنوز رسانه به شکلی که باید، درک نشده و وقتی سخن از حکمرانی رسانه میشود گمان این است که باید بهوسیله تبلیغات شهری، ساخت یک سد یا تأسیس یک نیروگاه را مخابره کنند.
افزون بر این، هنوز برخی از مسئولان متوجه نشدهاند که نباید اجازه دهند دشمنان از طریق رسانه بر مردم حکومت کنند؛ لذا شاهدیم که هنوز این موضوع قطعی تلقی نشده که نباید بگذارند فضاهایی چون تلگرام و اینستاگرام و در کل فضای مجازی رایج کشور، به شکلی که دشمنان ما میخواهند کنترل شود!
در کشور هنوز بعضی مسئولان مخالف بسترهای مجازی ایرانی هستند و چشم امیدشان به فضای مجازی برآمده از دشمن است.
کنگره آمریکا برنامه تیکتاک را به سلاخخانه برده؛ چراکه بهخوبی موضوع حکمرانی رسانه را درک کرده است اما در جامعه ما شورایعالی فضای مجازی تصویب میکند که اینستاگرام و هر پلتفرم خارجی دیگری میتواند در پوسته ایرانی به فعالیت خود ادامه دهد. تداوم این وضعیت به این معناست که اگر مسئولان ما برترین خدمات را هم به مردم ارائه دهند باز هم مردم احساس یأس و ناامیدی دارند.