حجتالاسلام مؤمنی:بندگی عامل خارج نشدن حضرت زینب(س) از وادی شکر با وجود مصائب کربلا است
تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۳۸۸۳۸۴
گروه استانها - استاد حوزه علمیه گفت: با توجه به مصائب مختلف در کربلا بندگی کردن حضرت زینب(س) باعث شد هیچگاه از وادی شکر خارج نشود. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم ، حجتالاسلاموالمسلمین سید حسین مؤمنی ظهر امروز در مراسم عزاداری ارتحال حضرت زینب(س) که در حرم مطهر حضرت معصومه سلامالله علیها برگزار شد، با اشاره به ویژگی های حضرت زینب کبری(س) اظهار داشت:حضرت زینب سلامالله علیها دارای نفس مطمئنه بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: این بانوی پاکدامن بااقتدار در مجلس یزید و عبیدالله وارد شد و درعینحال که برای امام حسین(ع) عزاداری کرد اما هیچگاه از مدار بندگی خارج نشد، بهطوریکه با توجه به بلاها و مصیبتهای کربلا نافله شبش قطع نشد.
استاد حوزه علمیه بیان کرد : حضرت زینب (س) معصوم بود ولی جزء 14 معصوم نیست اما صبرش بالاست، اعتماد به خدا صبر انسان را بالا میبرد.
شهر قم در سال روز وفات حضرت زینب(س) غرق در عزا استمرثیه جانسوز مداح اردبیلی به مناسبت سالروز وفات حضرت زینب (س) + فیلمحجت الاسلام پناهیان:حضرت زینب(س) الگوی تمام عیار جهاد تبیین استمؤمنی با اشاره به زمان واجب شدن جهاد بر زن گفت : جهاد بر زن واجب نیست اما زمانی که جان امام زمانش درخطر بیفتد و کسی یاریگرش نباشد آن زمان یاریکردن امام زمان(عج) بر زن واجب میشود چنانکه حضرت زهرا سلامالله علیها جهت در امان ماندن امام زمانش از گزند دشمنان پشت دررفت.
وی با اشاره به تلاشهای حضرت زینب(س) جهت یاریرساندن به امام زمانش گفت: حضرت زینب(س) در کربلا دو بار به دشمن هشدار داد اما توجهی نکردند، در مرحله اول به عمر سعد گفت دارند امام حسین(ع) را میکشند تو نگاه میکنی؟ او اعتنا نکرد.
استاد حوزه علمیه خاطرنشان کرد: حضرت زینب کبری(س) قهرمان کربلا در مرحله دوم رو به لشکر کرد و گفت آیا یک مسلمان بین شما نیست آنها شروع به هلهله و کف زدن نمودند، آنجا بود زینب وارد معرکه شد و به یاری امان زمانش شتافت، اولین کسی بود که وارد گودال قتلگاه شد و دشمن هم با تازیانه او را از قتلگاه بیرون کرد.
انتهای پیام/455/ ع
منبع: تسنیم
کلیدواژه: حضرت زینب س
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۸۸۳۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مریم خمینی نوه امام در خارج از کشور چه کاره است؟
به گزارش تابناک به نقل از عصر ایران، خانم معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»