اتهام سنگین کاپیتان سابق: تراکتور عمدا میبازد!
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۳۹۹۱۵۴
یک پیشکسوت باشگاه تراکتور از برنامههای مدیریتی و فنی کنونی سرخپوشان تبریزی انتقاد کرد و معتقد است که مدیران این باشگاه به دنبال نگه داشتن تراکتور در رتبههای پایین جدول لیگ برتر هستند.
مرتضی اسدی، کاپیتان پیشین تراکتور درباره شکست خانگی یک بر صفر دیروز (جمعه) این تیم مقابل استقلال اظهار کرد: تراکتور چند بازی است که برای نبردن بازی میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او افزود: بازی با استقلال به شکلی در حال رقم خوردن بود که انگار اعضای تیم تراکتور استقلالی بودند و هیچ میل و رغبتی به بردن این تیم نداشتند. مگر میشود تراکتور در خانه یک موقعیت گل نداشته باشد؟ تراکتور حتی یک شوت در چارچوب هم به سمت دروازه استقلال نزد.
این پیشکسوت باشگاه تراکتور با اشاره به مشکلات مدیریتی در این باشگاه گفت: مشکلات مدیریتی در باشگاه تراکتور حرف اول را میزند. آنها در نقلوانتقالات ضعیف کار کردند و تراکتور کمبود بازیکن دارد. به نظرم سولدو، مربی تیم، مترسکی بیش نیست. حتی تعویضها هم به او اعلام میشود و به نوعی به او خط دهی است. استقلال مقابل تراکتور، چون نیاز به بردن داشت از دقیقه ۶۰، ۶۵ شروع به تعویض کردن کرد. من نمیخواهم بگویم استقلال تیم خوب و قویای است، اما در آن لحظه نیازش را در این دید که باید تعویض بکند.
اسدی ادامه داد: تراکتور در فصل نقل و انتقالات یک اوت انداز بلند به خدمت گرفته است. سولدو، سرمربی این تیم هیچ برنامه و هدفی ندارد و تاکتیک تیم فقط استفاده از اوتهای بلند شده است. این مسائل به مسئولان باشگاه برمیگردد که ضعیف عمل کردهاند. اینطور به نظر میآید که آنها تمایل دارند تیم نتیجه نگیرد و تراکتور در همین ردهها بماند.
او در ادامه درباره تاکتیک تراکتور برای استفاده از اوتهای بلند نادر محمدی توضیح داد: خدایی نکرده نمیخواهم به بازیکنی ایراد بگیرم و خردهای به ایشان نیست. بالاخره بازیکنان دوست دارند در تیمهای بزرگ بازی کنند. بحث من این است که این بازیکنان، کارشناسی نشده جذب شدهاند که بیشتر به خاطر منافع شخصی بوده است. من یک سوال فنی بپرسم. شما وقتی برنامهات روی پرتاب اوتهای بلند است، نباید مهاجم بلند قامت داشته باشی که از اوت استفاده کنی؟ ما در فوتبال خودمان شاهد علی علیزاده بودیم، ولی نگاه کنید مهاجمان تیمهای علیزاده چه کسانی بودهاند.
کاپیتان پیشین تراکتور با اشاره به میانگین قدی بالای مدافعان استقلال بیان کرد: وقتی استقلال مدافعان بلند قامتی مانند یزدانی و دانشگر دارد، با پیمان بابایی و سامان نریمان جهان چطور قصد سرزنی دارید؟ این نشان میدهد که برنامهای پشت اوتهای بلند نیست. به جای این برنامهها، تراکتور باید روی ضد حملات برنامهریزی میکرد، اما این تیم هیچ برنامهای نداشت. پاسهای اشتباه زیاد و تعویضهای دیرهنگام هم از موارد دیگری بود که در بازی تراکتور دیده شد. سولدو وقتی تازه یک بر صفر عقب افتاد، تعویضهایش را شروع کرد. بالاخره این مربی یک جا باید احساس میکرد که بازی نیاز به تغییر روند و روش دارد.
اسدی در واکنش به شایعاتی مبنی بر برکناری سولدو گفت: شما باید ببینید چه فلسفهای پشت این داستان است. باشگاه تراکتور مهدی کیانی که بازیکن قابلی است به خدمت گرفت. مدیران باشگاه، مهدی کیانی را فقط برای آرام کردن هواداران به تراکتور آوردند. شما باید ببینید نیاز مبرم تیم در کدام پستها است. آیا تراکتور نیاز مبرم به اوت انداز داشته است؟ آیا تراکتور نیاز به مهاجم، مدافع و بازیساز نداشته است؟
او افزود: مدیران و اعضای تراکتور تنها شانسی که آوردهاند این است که کرونا پای هواداران این باشگاه از ورزشگاه را بریده است. اگر هواداران در ورزشگاه بودند، ۹۰ درصد مشکلات حل میشد. در یک برههای همهمه شد که اتفاقات خوبی درباره واگذاری باشگاه در حال رخ دادن است، اما انگار سنبهشان خیلی پر زور بود که اجازه ندادند چنین اتفاقاتی رخ دهد. خدا آخر و عاقبت تراکتور را ختم به خیر کند. متاسفانه تیم را به سمت و سویی میبرند که به چیزی که میخواهند برسند.
بازیکن پیشین تراکتور در پایان با اشاره به کروناییهای این تیم در بازی هفته گذشته مقابل صنعت نفت عنوان کرد: هفته پیش باشگاه تراکتور اعلام کرد که چند بازیکنش به کرونا مبتلا شده است. به نظرم این هم خط داده شده بود تا آنها در بازی با صنعت نفت نباشند. چون یکی، دو تا از آنها در میهمانیهای شبانه دیده شدند در حالی که گفته شده بود کرونا دارند. یکی، دو تای دیگر از آنها هم همه جا بودند. به نظرم این مسائل و مشکلات برنامهریزی شده است و به دنبال لطمه زدن به اسم باشگاه تراکتور و به هواداران عاشق این تیم هستند. متاسفانه این مشکلاتی است که گریبان تراکتور را گرفته و هیچکس به داد این تیم نمیرسد. من فقط امیدوارم مسائلی به جز مسائلی که گفتیم وجود نداشته باشد.
منبع:ایسنا
منبع: تابناک
کلیدواژه: مذاکرات وین اعتکاف اختلاف روسیه و اوکراین مهرداد سراجی میرشاد ماجدی مرتضی اسدی تراکتور استقلال مذاکرات وین اعتکاف اختلاف روسیه و اوکراین مهرداد سراجی میرشاد ماجدی باشگاه تراکتور اوت های بلند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۹۹۱۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقاد شدیدالحن از حکم اعدام توماج | کسانی عمدا حیثیت نظام را بر باد میدهند؟
اینکه خوانندهای با خواندن اشعاری، هرچند مخالف نظام، به اعدام محکوم شود، با چه منطقی سازگار است؟ منطق حقوقی یا اجتماعی یا سیاسی یا امنیتی؟ شاید هیچکدام.
گاه گفته میشود که «منطق حقوقی» مستقل است و استقلال قاضی از همین رو است؛ اما نقد «پوزیتیویسم حقوقی» جایی برای این ادعا باقی نگذاشته است. قاضی نیز مانند همگان درگیر زندگی اجتماعی و تجربه سیاسی است و فارغ از آن نمیتواند حکم دهد.
دکتر کیومرث اشتریان در روزنامه شرق نوشت: از همین رو است که مقولاتی مانند عوامزدگی، شهریزدگی، غربزدگی یا شرقزدگی برای یک قاضی نیز صادق است. اینکه یک قاضی باید از کارشناس فنی استفاده کند تا حکمش روا باشد، از همین رو است؛ کارشناس فنی هم محدود به حوزه ساختمان یا امور امنیتی نیست. کارشناس هنری، سیاسی، اجتماعی و بینالمللی هم از آن جمله است که کمتر به آن توجه میشود.
حکم اعدام، خود مشمول همین حکم است. فراموش نکردهایم که سالها پیش حکم اعدام دکتر هاشم آغاجری صادر شد و فضای بینالمللی را بر ضد ایران برآشفت. چهرهای خشن و بیتمدن از کشور آفریدند که قرار است یک استاد دانشگاه را به دلیل سخنرانی اعدام کنند. در همان زمان تصور کسانی بر این بود که این صرفا یک تهدید است و او اعدام نخواهد شد؛ و چنین هم شد؛ اما تنها چیزی که برای ایران باقی ماند، چهرهای بسیار مخدوش بود.
برخی «دستاندرکاران بیرونی» قوه قضائیه بیتوجه به ابعاد ملی و بینالمللی چنین احکامی میخواهند؛ مثلا به تصور خود بازدارندگی ایجاد کنند یا چهرهای انقلابی از خود نشان دهند درحالیکه آنگاه که در مرحله تجدیدنظر چنین احکامی نقض شود، دیگر اعتبار و اقتداری باقی نمیماند و ما میمانیم و حیثیتی که بر باد رفته و تبلیغاتی جهانی که به خاطر هیچ و پوچ شکل گرفته است.
درباره پرونده مورد بحث این روزها، برخی از اشعار این «رَپِر» همان محتوایی را دارد که برخی از «خودیها»، خون در دل و پا در گِل، بیان میکنند. انتظار دارید همه به یک زبان به نقد اجتماعی-سیاسی بپردازند؟ ظرفیت خود را بالا ببرید؛ بخشی از اصلاح و مبارزه با فساد را به نقدهای تند و تیز جوانان بسپارید؛ حتما ضرر نمیکنید و آنان نیز اگر برخورد درست ببینند، شاید زبان خود را اصلاح کنند. حتی اگر زبان خود را اصلاح نکنند، باز هم باید تحمل کنید.
همینجا بگویم که من هیچگونه علاقهمندی به برخی از رویهها و افکار این نسل معترض ندارم و فاش میگویم که آنان نیز به دلیل بیتدبیریهای ما دقیقا مانند خود ما سطحی و خودمحور و دیکتاتور هستند. خجل از ننگ بضاعتیم؛ چون دقیقا «کپی» برابر با اصل خود ما هستند. هیچ تسامحی در بیان ندارند و فقط باید با آنان همدست و همداستان باشیم تا مقبول درگاهشان باشیم. برای آنان بسیاری از شخصیتهای سیاسی درد و رنجکشیده که قدم در راه عدالتطلبی و آزادی گذاشتهاند و رنج زندان و تلخی حرمان کشیدهاند، یکساناند. از منظر آنان همه بر خطایند. تنها خود را بر حق میدانند.
درباره توماج صالحی اگر اکنون زیر تیغ نبود، نظرات خود را شفافتر ابراز میکردم که حتما خوشایند او نبود؛ اما همه اینها به آن معنا نیست که موافق اعدام آنان باشیم. آزادی چنین هنرمندانی میتواند به بهبود درک ما از وضعیت جامعه کمک کند و زخم عمیق مردم را از فساد بازنماید؛ آتشی نهان است اندرین تیغ آبدار. آزادی یادگرفتنی و تمرینکردنی است. در درجه نخست این خودِ نظام است که باید درک و تعهد به آزادی را پیشه کند.
وقتی چنین نباشیم، اعتراض نسل جوان بر ما رنگ طغیان و جلوه عصیان به خود میگیرد. مسابقهای که در میان برخی مسئولان کشور برای بیحیثیتکردن چهره ایران در جهان پدید آمده، حقیقتا شگفتآور است. گویی این افراد از محیط بسته خویش بیرون نیامدهاند تا ببینند که یک حکم بدوی اعدام که به خیال خود برای «بازدارندگی» صادر میکنند و معمولا در تجدیدنظر نقض میشود، چه بلایی بر سر چهره ایران در داخل و خارج میآورد.
البته نه چنین است، بلکه محتمل است که برخی به عمد چنین کنند تا پیوندهای حیثیتی جمهوری اسلامی را با مردمان و با جهانیان بگسلند تا در محیطی کاملا گسسته از جهان به تحصیل منافع و تحکیم مواضع خویش بپردازند. نتیجه سخن با رئیس محترم قوه قضائیه است که جز او کسی مسئولیت رسمی در این زمینه ندارد تا به چنین وضعیتی رسیدگی کند. گویی همواره دستانی آلوده در برابر چشم همگان در پی آلودهکردن تعمدی چهره ایران در جهان بوده است. شاید از اینرو مرکز رسانه قوه قضائیه اعلام کرده است که این حکم بدوی و قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور است. از سوی دیگر، سخن با دستگاههای فرهنگی نیز هست که با هزینههای بسیار فعالیتهای برونمرزی دارند و بازتابی از چهره ایران در جهان نشان نمیدهند و در برابر چنین فضای آلودهای از طرف «خودیها» سکوت مطلق کردهاند.