Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-05-03@21:53:30 GMT

چرا اصلاح‌طلبان مدعی استقلال و عزت کشور شدند؟

تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۶۱۹۵۵

چرا اصلاح‌طلبان مدعی استقلال و عزت کشور شدند؟

‍‍‍‍‍‍

فارس پلاس؛ روایت روز: اصلاح‌طلبان در واکنش به جنگ روسیه و اوکراین توپ‌خانه خود را به سمت نظام جمهوری اسلامی ایران تنظیم کرده‌اند و به ادعای خود نگران استقلال کشور شده‌اند.

در یکی از اولین واکنش‌ها علی مطهری در توییتی نوشت: " ایران برای آنکه استقلال خود را نشان بدهد باید تجاوز روسیه به اوکراین را محکوم کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فعلا که صدا و سیما اخبار را مانند یکی از مستعمرات روسیه گزارش می‌کند. جدا شدن گرجستان و آذربایجان و ارمنستان از ایران توسط روسیه و حمایت شوروی از صدام در حمله به ایران را همواره به یاد داشته باشیم".

عباس عبدی دیگر اصلاح‌طلب فعال در توییتر نوشت: " از جنگ اوکراین ضرورت داشتن تسلیحات را درس می‌دهند. درست است، ولی مهمتر از آن وجود مردمی حامی حکومت و سیاست مستقل است. فنلاندی‌های اندک، در جنگ با روسیه پیروز شدند نه به دلیل سلاح، بلکه به دلیل چنین مردمی. در جنگ خودمان هم ابتدا با اسلحه برنو دفاع کردند. افغانستان هم نمونه اخیرش.

سید‌شهاب‌الدین طباطبایی نیز امروز در یادداشتی در روزنامه شرق توصیه‌ای خطاب به دستگاه دیپلماسی کرد و نوشت: درخصوص تأمین منافع ملی و حفظ استقلال و عزت کشور این خطاب حکیمانه امیرالمؤمنین علی (ع) را به دستگاه دیپلماسی یادآوری می‌کنم که «دوستی‌ات در حد شیدایی و دشمنی‌ات مایه هلاکت نباشد، دوستت را به اندازه دوست بدار و دشمنت را به اندازه دشمن بدار».

 یادداشت روزنامه آرمان ملی نیز تلاش کرد جنگ روسیه و اوکراین را به مذاکرات ربط دهد و از تاثیر روسیه در مذاکرات یک هشدار جدی بدهد. حسین علایی امروز در روزنامه آرمان ملی نوشت: "  در مذاکرات هسته‌ای، روس‌ها سعی دارند زمام‌ مذاکرات با آمریکا را به دست خود بگیرند و اقتدار ایران را در موضوع هسته‌ای مخدوش کنند.  متأسفانه روس‌ها تأثیرگذارترین کشور در مهم‌ترین موضوع امنیت ملی که برجام است، شده‌اند که برای جمهوری اسلامی بسیار ناگوار است".

آن روی دیگر سکه استقلال‌خواهی و عزت‌طلبی

سابقه جریان اصلاحات نشان می‌دهد این جریان چندان تعلق خاطری به مسئله استقلال و عزت ملی ندارد و بارها تلاش کرده است کشور را در مسیر غرب‌گرایی پیش برد. به چند مورد از این مواضع دقت کنید:

آمریکا کدخدا است

سال ۹۲ یکی از مهم‌ترین ادعاهای روحانی این بود که اروپایی‌ها یک کدخدا دارند که باید با او ببندیم! موضوعی که توسط رسانه‌های مختلف جریان اصلاحات بارها مطالبه شد و در نهایت منجر به مذاکره مستقیم ایران و آمریکا نیز شد. 

 

اظهارات روحانی در مناظرات انتخاباتی سال ۱۳۹۲

مذاکره با آمریکا هیچ ضرری ندارد!

این جریان به قدری برای مذاکره مستقیم علاقه‌مند بود که در یک جلسه رهبرانقلاب از فشارهای پشت‌پرده روحانی و هاشمی برای شکل‌گیری مذاکرات مستقیم پرده برمی‌دارند و نگاه این جریان به مسئله غرب و آمریکا شفاف‌تر می‌شود:

 

اظهارات هاشمی در جلسه با رهبرانقلاب

 

فائزه هاشمی: آمریکا کدخداست؛‌ اگر من بودم سفارت آمریکا را بدون مذاکره باز می‌کردم

خط غرب‌گرایی طی این سالها از صدر جریان اصلاحات به بدنه سیاسی و تبلیغاتی آنها نیز تداوم داشته است. فائزه هاشمی بارها در این مسیر چنین اظهاراتی داشته است. در یک مورد او می‌گوید: یکی از مهم ترین مسائل کشور ما رابطه با آمریکاست که این انحراف با اقدام دانشجویان خط امام شروع شد، عمدتا جریان چپ مانع از سرگیری روابط بود، کشور از این افراد و این تفکر چه از نظر اقتصادی و چه در سیاست در دوران‌های مختلف ضربه خورده است. امروز معذرت‌خواهی کرده‌اند اما چه فایده؟ حمله به سفارت آمریکا شروع شد، دانشجویان احساساتی عمل کردند، ولی چرا حکومت این کار را ادامه داد و مشکلات را بیشتر کرد تا حالا که بگوییم مرغ یک پا دارد. اگر من بودم سفارت آمریکا را بدون مذاکره باز می‌کردم.

نامه‌نگاری اصلاحاتی‌ها با بایدن و ترامپ

جریان نامه نگاری این جریان با رهبران دنیای غربی قبلا هم سابقه داشته اما در مورد اخیر جبهه اصلاحات فروردین ۱۴۰۰ پیش از انتخابات در نامه‌ای خطاب به رئیس جمهور آمریکا خواسته بودند که هر چه زودتر به برجام بازگردد. این نامه از این جهت مهم می‌شود که این جریان برجام و بازگشت آمریکایی‌ها را برای مصرف داخلی و پیروزی در انتخابات می‌خواستند. این نامه آخرین التماس‌ غرب‌گرایان داخلی از آمریکایی‌ها برای حمایت از خودشان بود.

نزدیک به سه سال قبل نیز برخی از اصلاح‌طلبان ازجمله کرباسچی دبیر کل حزب کارگزاران در همراهی با برخی سران گروه‌های مخالف خارج از کشور نامه‌ای به ترامپ نوشته و از او خواسته بودند با اصلاح‌طلبان مدارا کرده و خود را آماده مذاکره با آمریکایی‌ها خوانده بودند. آش به قدری شور بود که حتی صدای برخی از همین گروه جبهه اصلاحات را درآورد تا جایی که علی صوفی وزیر دولت اصلاحات درباره آن نوشت: برخی می‌خواهند در برابر آمریکایی‌ها تسلیم شوند!

تناقض رویکردی در مواضع اصلاحاتیون

اصلاحات و غربگرایان که در سالهای گذشته هرچه می‌توانستند تلاش کردند کشور را در مسیر تسلط فکری و سیاسی آمریکایی‌ها قرار دهد اکنون در ماجرای اوکراین نگران عزت و استقلال کشور شده‌اند. واضح است این نگرانی نه واقعی است و نه از سر دلسوزی بلکه ناشی از خدشه‌دار شدن دغدغه اصلی‌شان یعنی مفهوم غرب‌گرایی است.

اصلاح‌طلبان را می‌توان سرباز و مدافع واقعی آمریکایی‌ها در داخل کشور معرفی کرد اما نکته بدتر ماجرا آنجاست که گویی این جریان عمیقا باور کرده است که می‌تواند عامل آمریکایی‌ها در ایران باشد بدون آنکه هیچ اندوخته‌ای کسب کند. یعنی مشکل زمانی بدتر می‌شود که این جریان دچار یک بیماری مازوخویسم گونه نیز می‌شود؛ که هرچه می‌تواند خود را برای غرب و آمریکای مطلوبشان به آب و آتش می‌زنند اما آنچه از سوی غرب کف دستشان گذاشته می‌شود تقریبا هیچ است و همین تقریبا هیچ برایشان همه چیز است.

انتهای پیام/

 

منبع: فارس

کلیدواژه: صداوسیما پلاس روایت اصلاح طلبان آمریکایی ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۶۱۹۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است

روزنامه اصولگرای جوان در مطلبی به انتقاد از مهدی نصیری پرداخت و او را مهره تاج زاده دانست.

این روزنامه نوشت: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد.

اصلاح طلبان چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، اما حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند.

دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمی‌دانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاح‌طلبان و شخصیت‌های محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاج‌زاده و امثال آقای تاج‌زاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یک‌مرتبه این طرف صفحه بیاید.

آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرف‌هایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاح‌طلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، می‌فهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»

صرف‌نظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاح‌طلب جای تأمل دارد.

محمدعلی ابطحی، رئیس‌دفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری به‌کار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزب‌اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است.

نه بولتن‌نویسی و اظهارنظر‌های تند حزب‌اللهی‌اش در گذشته توانست ریشه اصلاح‌طلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونی‌اش مورد قبول اپوزیسیونی قرار می‌گیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفته‌اند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش می‌داند نه شاهزاده می‌تواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقه‌مند به همکاری با شاهزاده است.»

اکنون پرسش‌های مهمی پیش روی ماست. چطور ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامه‌نگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه می‌کند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص می‌دهد، اما الان اصلاح‌طلبان تجمیع شده‌اند که بگویند «نصیری خل‌وچل است و افراطی و نامتعادل»؟!

چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفت‌وگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامه‌نگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام می‌دهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی می‌کند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!

چرا شبکه رسانه‌ای «هم‌میهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانه‌های مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر می‌کرد، بازتاب می‌داد، آن‌هم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیتر‌های آماده‌تان برای پیروزی پوتین، خاک می‌خورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!

مگر عباس عبدی سرمقاله‌نویس و مشاور هم‌میهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بی‌خبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان می‌اندازد و می‌گوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام‌شده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!

اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر ۹۹ بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...»، ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمام‌صفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!

اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاج‌زاده با شاهزاده» را می‌دهد آیا به این علت نیست که تاج‌زاده در مرخصی به اصلاح‌طلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی می‌دهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفت‌وگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاح‌طلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و می‌خواستند سرشان بی‌کلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاح‌طلبان نیاموخته است؟!

اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهی‌نو» «برخی مجموعه‌های اصلاح‌طلب» را متهم به داشتن «مرض‌بچگانه» و «لوچ‌بودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاح‌طلبان را نشان دهد، اما نصیری به‌جای درس‌گرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!

این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاح‌طلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمی‌دهد. نصیری عین اصلاح‌طلبان است، بلکه خود اصلاح‌طلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرف‌های پشت‌صحنه را که از او می‌پسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام می‌آموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارش‌شده تاج‌زاده را به این زودی بسوزانید!

شما اکنون ترسیده‌اید و یک به‌یک به صحنه می‌آیید و نصیری را تکفیر می‌کنید. اما مگر می‌شود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامه‌نگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر می‌کنید خودتان را تکفیر می‌کنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.

سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود می‌برند و به اردوگاه اصلاح‌طلبی می‌زنند. نمی‌دانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمی‌کردند که از آن دولت و حمایت‌ها به جایی برسند که اکنون حرف مشترک‌شان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری به‌تعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!

دیگر خبرها

  • نگرانی آمریکا از حضور روسیه در نیجر
  • نظامیان آمریکا و روسیه در نیجر در پایگاهی واحد مستقر هستند
  • آستین: نیرو‌های روسیه در نیجر به نیرو‌های آمریکایی دسترسی ندارند
  • بیش از ۲۰۰۰ نفر در تظاهرات دانشگاه‌های آمریکا دستگیر شدند
  • مجری جنجالی صداوسیما به اصلاح‌طلب و اصولگرا رحم نکرد: حرامید! +تصویر
  • اصلاح طلبان در کدام حوزه های انتخابیه کاندیدا دارند؟
  • جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده
  • پاسخ کیهان به گزارش بی بی سی در باره نیکا شاه کرمی
  • اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است
  • رژیم صهیونیستی پاسخ پیشنهاد حماس را با اصلاحات به مصر داد