شیب تند شیوع طلاق در استان یزد
تاریخ انتشار: ۸ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۶۷۶۳۴
سرپرست بهزیستی استان یزد گفت: شیوع طلاق در یزد شیب تند دارد و اگر ادامه یابد به استان های بالای کشور خواهیم رسید.
به گزارش جماران به نقل از ایسنا، رضا ابهّت ضمن اعلام این خبر در دیدار با امام جمعه شهرستان مهریز، گفت: آمار طلاق در استان رتبه ۳۰ کشور را داشت اما امروز رتبه ۱۷ کشور را داریم.
وی با اشاره به سرفصل آسیب های اجتماعی و اهمیّت آن، گفت: مهم ترین ارگان دولتی که در این سرفصل شرح وظیفه دارد بهزیستی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی گفت: دختران فراری، طلاق، زنان تحت خشونت و اعتیاد بخشی از آسیبهای اجتماعی است و متأسفیم که بگوییم وجود دارد اما با نپرداختن با آنها کمتر نمی شود.
این مسئول در خصوص شرح وظایف عریض و طویل بهزیستی گفت: ۱۲هزار و ۷۰۰ نفر با معلولیت جسمی حرکتی، ۵هزار و ۵۰۰ نفر با معلولیت بینایی، ۴هزار و۵۰۰ نفر با معلولیت شنوایی، ۳ هزار و ۷۰۰ نفر با معلولیت گفتاری،۴۷۰۰ نفر با معلولیت ذهنی، ۶۷۰ نفر با معلولیت نخاعی و ۳۷۰۰ نفر بیمار روانی مزمن تحت پوشش بهزیستی هستند که تمام امورات آن ها اعم از حمایت، درمان و بازتوانی، اشتغال، مسکن و... برعهده بهزیستی است.
وی فرسودگی شغلی کارکنان بهزیستی را یادآور شد و گفت: این فرسودگی بواسطه مواجه با مشکلات و آسیب های جامعه هدف باعث شده تاب و توان و انگیزه را از پرسنل بهزیستی بگیرد.
حجت الاسلام عبدالرضا محی الدینی امام جمعه مهریز نیز با بیان اینکه خدمات بهزیستی و کار خیر ثواب دارد، اظهار کرد: کار در بهزیستی خدمت به خلق ضعیف خدا و کسانی است که معلولیت های مختلف دارند و چشم امید آنها به بهزیستی و نهادهای حمایتی است.
وی افزود: برخی از نظر روحی و روانی آسیب دیده اند که این نیاز به صبر و اخلاق نیکوی وسیعی برای سر و کار داشتن با آن ها است.
حجت الاسلام محی الدینی مراجعات به دفتر امام جمعه را یادآور شد و گفت: معیشت و فقر، عمده مشکل مراجعه کنندگان است که فشار مضاعفی بر خانواده ها وارد می کند.
وی با اشاره به توان محدود بهزیستی گفت: در کلان کشور می بایست فکر اساسی کرد و بودجه بیشتری در اختیار بهزیستی قرار دهند.
امام جمعه مهریز تصریح کرد: بسیاری از خانواده ها در هزینه ی اولیه مانده اند در بحث های پزشکی نیز هزینه ها چندین برابر است و لازم است خیّرین پای کار بیایند.
وی گفت: باید فرهنگ سازی شود خیّرین بیایند کمک نهادهایی مثل بهزیستی و آن ها را تقویت کنند و یا درآمدهای پایدار برای آن ها فراهم شود.
وی با اشاره به افزایش جمعیت کمیته امداد و بهزیستی گفت: متأسفانه این ضعف است که ماهی می دهیم اما ماهیگیری یاد نمی دهیم و خیّرین باید تشویق شوند درآمد پایدار برای این قشر درست کنند که فشار روی دولت نباشد.
حجت الاسلام محی الدینی مرکز سالمندان مهریز را نمونه خوب مشارکت خیّرین دانست و اظهار داشت: باید فرهنگ سازی شود خیّرین به سمت نیازهای روز جامعه روند.
منبع: جماران
کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا آمار طلاق آمار طلاق یزد وضعیت طلاق طلاق یزد افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا نفر با معلولیت امام جمعه خی رین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۶۷۶۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
مقابل یکی از شعبههای دادگاه خانواده زن جوانی در حالی که یک روسری قرمز در دست داشت و با بیقراری قدم میزد چند دقیقهای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگیام را به تو میگفتم هرچند گذشتهها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.
در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پروندهای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.
به محض ورود به شعبه زن جوان بیمقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی میخواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.
قاضی با شنیدن این حرفها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید اینطور من متوجه نمیشوم ماجرای زندگی شما چیست آهستهتر برایم از اول تعریف کن!
ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین میگفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاریام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی میکند و اینجا تنها زندگی میکند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانهای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه میشدم.
بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.
چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق میخواهم.
قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرفهای همسرت را تأیید میکنی تو واقعاً زن داشتی؟
آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا اینطوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی میکند من در هفته یک روز او را میبینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که اینطوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. میخواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و میخواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران میکنم.
آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.
ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمیتوانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.
قاضی که حرفهای این زوج جوان را شنید، گفت میدانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاسهای مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر میکنم.
امیرحسین صفدری کارشناس حقوقی
دروغ و پنهانکاری مثل یک سم کشنده در زندگی مشترک عمل میکند. در این پرونده میبینیم که مرد جوان اشتباه بزرگی مرتکب شده که قبل از ازدواج حقیقت را بیان نکرده است. او باید اجازه میداد ساناز خودش تصمیم بگیرد در واقع آرمین با پنهانکاری بشدت همسرش را ناراحت کرده است.البته ساناز هم کمی مقصر است او باید در مورد آرمین تحقیق میکرد و بدون شناخت کافی از او وارد این رابطه نمیشد اما با سادهانگاری راجع به این مسأله مهم وارد رابطه شد و این پیامد اصلی ازدواج بدون شناخت کافی و از روی ظواهر است.
با این حال زوجهای جوان باید بدانند اصل و اساس یک زندگی مشترک موفق بر پایه صداقت و تعهد است. زندگی بدون اعتماد محکوم به شکست است پنهانکاری و دروغگویی تمام پلهای پشت سر را خراب میکند.
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی