شرفالدین: سرمایهگذاران یک شبه تهیهکننده میشوند و تهیهکنندگان، مدیر تدارکات
تاریخ انتشار: ۹ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۷۵۴۹۹
تهیهکننده باسابقه سینمای ایران معتقد است که بخش عمدهای از تهیهکنندگان سینمای ایران طی سالهای اخیر، به مدیر تدارکات تبدیل شدهاند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از چالشهای جدی و دامنهداری که دستکم از یک دهه پیش تاکنون گریبان سینمای ایران را گرفته است، تغییر و نزول شأن، جایگاه و کارکرد تهیهکنندگی در سینما است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از سوی دیگر، شنیده میشود که برخی تهیهکنندگان قدیمی و کمکار سینما، کارت تهیهکنندگی خود را در اختیار تهیهکنندگان تازهوارد؛ بهویژه آن دسته از تهیهکنندگان سرمایهدار و کمصبری که در جستوجوی کسب نام و شهرت آنی هستند و تاب یا شرایط لازم برای اکتساب کارت تهیهکنندگی را ندارند، قرار میدهند تا این افراد بتوانند مسیر تهیهکنندگی را بسیار زودتر از آنچه که باید، طی کنند و اصطلاحا یک شبه تهیهکننده سینما شوند!
تداوم وضعیت موجود در سینمای ایران، موجب بروز آسیبها و عارضههای بسیاری شده است که ازجمله آنها میتوانبه: افت و تنزل کیفی تولیدات سینمایی، کارگردانسالاری، سوءاستفادههای گاه و بیگاه از شغل و جایگاه تهیهکنندگی، نقض و دور زدن روال اداری موجود در صنف تهیهکنندگی از سوی برخی سودجویان و موارد دیگری از این دست، اشاره کرد.
برای بررسی و واکاوی ابعاد و زوایای مختلف این مسئله، به سراغ «محمدرضا شرفالدین» تهیهکننده باسابقه سینما رفتیم و نکات و نظرات او را درباره نزول و تطور نقش و کارکرد تهیهکنندگی در سینمای ایران جویا شدیم.
شرفالدین متولد سال 1337 در شهر اصفهان و فارغالتحصیل رشته عکاسی از دانشگاه تهران است. او فعالیت سینمایی خود را در سال 1365 با طراحی جلوههای ویژه فیلم سینمایی «تشکیلات» ساخته منوچهر مصیری آغاز کرد. وی همچنین برای طراحی جلوههای ویژه فیلمهای سینمایی «کانیمانگا»، «انسان و اسلحه»، «هور در آتش»، «کیمیا»، «پرواز خاموش» و «قارچ سمی» موفق به دریافت سیمرغ بلورین از ادوار مختلف جشنواره فیلم فجر شده است و بدین ترتیب، یکی از پرافتخارترین طراحان جلوههای ویژه تصویری در سینمای ایران به شمار میآید. با وجود این، شرفالدین در دهه هشتاد به صورت جدی به تهیهکنندگی روی آورد و فعالیتهای سینمایی خود را در این رسته سینمایی امتداد بخشید.
در ادامه، مشروح گفتوگوی خبرنگار فرهنگی تسنیم با این تهیهکننده سینما را از نظر میگذرانید:
«محمدرضا شرفالدین» تهیهکننده باسابقه سینمای ایران ضمن تأکیدبر اهمیت نقش تهیهکنندهها در جهتدهی به ساخت فیلمهای سینمایی گفت: یکی از مهمترین لوازم تولید آثار کیفی و ارزشمند در سینما این است که تهیهکننده از ابتدا تا پایان کار، به سراغ عوامل حرفهای و کاربلد برود و زمام کار را به افراد متخصص و متعهد بسپارد. با این توصیف، میتوان گفت که نقش تهیهکننده در تولید یک اثر کیفی و ارزشمند سینمایی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
وی با تأکید بر اینکه سینمای ایران طی سالهای گذشته تهیهکنندگان کمی را به خود دیده است، افزود: سینمای ایران طی سالهای اخیر، تهیهکنندگان کمی به خود دیده است. بدین معنا، تهیهکننده در سینمای ایران عمدتا به یک مدیر تدارکات قوی تبدیل شده است و جای خالی تهیهکنندگان تأثیرگذاری که فیلم را ممیزی و پالایش کنند و تفکر خود را بهواسطه حسن بهرهگیری از تکنسینها روی پرده بیاورند، بسیار محسوس است. اکنون تهیهکننده کسی است که صرفا بتواند سرمایهای را برای ساخت یک فیلم سینمایی فراهم کند.
شرفالدین ضمن انتقاد از فرهنگ کارگردانسالاری که طی سالهای اخیر در سینمای ایران غالب شده است، مطرح کرد: بخش عمدهای از فیلمهایی که طی سالهای اخیر در سینما دیدهایم و همچنان هم میبینیم، کارگردانمحور بودهاند و کمتر فیلمی هست که تهیهکنندهمحور بوده باشد. فکر میکنم که اگر سینمای ما سینمایی تهیهکنندهمحور بود، شرایط به شکل بهتری رقم میخورد و شاهد نزول سینما نبودیم.
تهیهکننده فیلم سینمایی «فرزند صبح» بیان کرد: متأسفانه باتوجه به شرایط نامساعد اقتصادی که طی سالهای اخیر در کشور رقم خورده و سینما نیز از آن متأثر شده است، بسیاری از سرمایهگذاران یک شبه به تهیهکننده تبدیل شدند. این افراد، صرفا سرمایهگذارند و به معنای واقعی کلمه فاقد خصوصیات لازم برای تهیهکنندگی هستند.
شرفالدین در بخش دیگری از سخنان خود به بیان برخی از خصوصیات یک تهیهکننده حرفهای و کاربلد پرداخت و گفت: تهیهکننده کسی است که به شکلی عمومی به همه بخشهای تولید یک فیلم سینمایی اشراف دارد و اطلاعات و دانش زمینهایاش در حوزه سینما بهروز است. یک تهیهکننده حرفهای باید در حوزه سینما صاحبنظر باشد و بتواند بر روند نگارش فیلمنامه تأثیر بگذارد. از سوی دیگر باید از صلاحیت لازم برای انتخاب کارگردان برخوردار باشد و بتواند به ایدههای کارگردان جهت دهد.
تهیهکننده فیلم سینمایی «بالای شهر پایین شهر» در بخش دیگری از سخنان خود کار تهیهکننده را به کار یک مهندس ساختمان تشبیه و اضافه کرد: کار تهیهکننده سینما مثل کار مهندس ساختمان میماند که نسبت به کلیت ساختمان و اجزای مختلف تشکیلدهنده آن شناخت کافی دارد اما در زمینه اجرا، به دنبال افرادی میرود که از توان لازم و تخصص و تعهد کافی برای پیشبرد اهداف اجرایی مدنظر برخوردار باشند.
وی تصریح کرد: من وقتی میخواهم تهیهکنندگی اثری را قبول کنم، شرط میکنم که بهدنبال سرمایه نروم؛ چراکه به این کار اعتقاد ندارم. درست است که یکی از وظایف اصلی تهیهکننده، توانایی جذب مناسب سرمایه برای تولید فیلم است اما ازآنجاکه اکنون همه وظایف تهیهکننده در همین یک وظیفه خلاصه شده و متأسفانه آفاتی متوجه این کار است، بهتر است که انسان از انجام آن خودداری کند.
تهیهکننده فیلم سینمایی «پرندهباز کوچک» ادامه داد: ترجیح میدهم بهجای اینکه دنبال سرمایه بروم، هنگام نگارش فیلمنامه کنار فیلمنامهنویسم حضور داشته باشم یا مشغول همفکری و همافزایی با کارگردان باشم و ذهن او را نسبت به آنچه که میخواهم، آشنا و آماده کنم. یا اینکه در زمان تدوین، کنار تدوینگر باشم، به او مشاوره بدهم و از نزدیک در جریان جزئیات آنچه که تدوین میشود، قرار بگیرم. اینها مجموعه وظایفی هستند که من برای یک تهیهکننده حرفهای و کاربلد قائلم.
شرفالدین ضمن انتقاد از تهیهکنندگان سادهاندیشی که فکر میکنند به مجرد برخورداری از سرمایه لازم میتوانند وارد عرصه سینما شوند، تصریح کرد: متأسفانه بسیاری از افرادی که این روزها به حوزه تهیهکنندگی وارد میشوند، بیشتر به این دلیل موفق میشوند به این عرصه ورود کنند که پول یا سرمایهای در اختیار دارند. بخش عمدهای از این افراد تصور میکنند به مجرد اینکه پول یا سرمایهای در اختیارشان قرار گرفت، میتوانند وارد سینما شوند و اسم خود را تهیهکننده بگذارند؛ غافل از اینکه یک تهیهکننده حرفهای و کاربلد باید از شاخصها و پارامترهای گوناگونی بهره برده باشد تا بتوان از او بهعنوان تهیهکننده یاد کرد.
وی در پاسخ به این پرسش که این روزها مشغول انجام چه کاری است، گفت: هماکنون پروانه ساخت فیلم سینمایی «بازیدراز» را در اختیار دارم و مترصد تسهیل و آمادهسازی شرایط برای ساخت این فیلم هستم. یاسمن نصرتی کارگردانی این فیلم سینمایی را برعهده دارد و قصه آن مرتبط با منطقه کرمانشاه و روایتگر برخی از اتفاقاتی است که در سالهای آغازین جنگ تحمیلی در این منطقه رخ داده است.
این تهیهکننده سینما درباره زمان آغاز فیلمبرداری پروژه سینمایی «بازیدراز» گفت: باتوجه به اینکه فیلمبرداری این فیلم سینمایی باید در غرب کشور و در منطقه گیلانغرب انجام شود، برای آغاز کار، لازم است منتظر تغییر فصل باشیم تا سرمای هوا در آن منطقه فرو بنشیند. امیدوارم بتوانیم در اردیبهشت ماه سال آینده، فیلمبرداری را کلید بزنیم.
شرفالدین در بخش پایانی سخنان خود در پاسخ به این پرسش که آیا سایر عوامل حاضر در فیلم سینمایی «بازیدراز» نیز مشخص شدهاند یا خیر، گفت: به جز کارگردانی و فیلمنامهنویسی که هر دو برعهده یاسمن نصرتی است، هنوز حضور هیچیک از عوامل در فیلم قطعی نشده است. البته فیلمنامه این فیلم سینمایی نیاز به بازنویسی دارد و ممکن است برای انجام این کار، افراد دیگری را هم بهعنوان فیلمنامهنویس به پروژه اضافه کنیم.
روایت لشکری قوچانی از "دلالی در تهیهکنندگی سینما" / بیش از 70 درصد "اقتصاد سینمای ایران آلوده است" / راهکاری برای "کنترل مالی تهیهکنندگان"شرفالدین: سینمای ما همواره در میان شرایط موجود و استراتژیهای فرهنگی سرگردان بوده است / ماجرای تمجید «مصطفی عقاد» از سینمای ایرانبیم و امیدهای چهلمین جشنواره فیلم فجر در یک نگاهانتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: تهیه کنندگان سینما سینمای ایران سینما تهیه کنندگان سینما سینمای ایران سینما یک تهیه کننده حرفه ای فیلم های سینمایی تهیه کننده سینما حرفه ای و کاربلد تهیه کنندگان سینمای ایران طی سال های اخیر فیلم سینمایی تهیه کنندگی فیلم نامه شرف الدین فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۷۵۴۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرگذشت غمانگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند. صدیقه (روحانگیز) سامینژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقشآفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.
نام روحانگیز سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید، اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد: زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد.
به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».
این کارگردان سینما همچنین گفته بود: من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.
عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است: وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است: بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد. «دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت.
سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند. ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است: اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.
سامینژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود: بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.
قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند.
در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد، اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم، اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، میتوانست نقش یک پدر را بازی بکند.
منبع: روزیاتو
tags # بازیگر سینما ، سینما سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند (تصاویر) کشف پرنده عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!