درمان چاقی با تغییرت مزاج + ابزاری برای محاسبه BMI
تاریخ انتشار: ۹ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۷۶۷۱۲
چاقی اگر به موقع درمان نشود، میتواند اثرات جبرانناپذیری بر سلامت بدن از خود بجا گذارد. برای همین است که پزشکان توصیه میکنند تا حد امکان نگذارید چاق شوید و در صورتی که چاق شدید، خیلی زود به فکر درمان آن باشید. یکی از راههایی که طب سنتی برای درمان چاقی پیشنهاد میکند، تغییر مزاج است. برای تشخیص میزان چاقی میتوانید محاسبه BMI خود را انجام دهید، این محاسبه میتواند کمک قابل توجهی به کاهش وزن افراد کند و آنها را از عوارض چاقی برهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شناخت انواع مزاجها به ما کمک میکند تا شیوه زندگی، نوع رژیم غذایی، نوع ورزش و … را به درستی انتخاب کنیم و کمتر در معرض ابتلا به بیماریهای مختلف قرار بگیریم.
انواع طبعها یا مزاجها عبارتند از:
مزاج صفراوی یا گرم و خشک مزاج دموی یا گرم و تر مزاج بلغمی یا سرد و تر مزاج سوداوی یا سرد و خشک چگونه مزاج یا طبع خود را تشخیص دهیم؟افراد با مزاجهای مختلف، دارای ویژگیهای خاصی هستند. از این رو میتوان طبع افراد را با استفاده از این ویژگیها تشخیص داد.
مزاج صفراوی یا گرم و خشکافرادی که دارای چنین مزاجی هستند، اندام لاغری دارند، پرانرژی و پرجنب و جوش هستند، خیلی زود خشمگین میشوند و به همان سرعت آرام میگیرند، دهانشان خشک است، عطش زیادی دارند، خوابشان کم است، نمیتوانند گرما را تحمل کنند و رنگ چهره آنها به زردی میزند.
مزاج دموی یا گرم و ترافرادی که چنین مزاجی دارند، درشت هیکل هستند، شخصیتی مهربان، جسور و شجاع دارند و معمولا به عنوان رهبر و پیشرو گروه فعالیت میکنند، نمیتوانند گرما یا سرما زیاد را تحمل کنند، اما تحمل سرما برای آنها آسانتر است، موهای پرپشتی دارند و پوستشان سرخ و سفید است.
مزاج بلغمی یا سرد و ترافرادی که دارای چنین مزاجی هستند، اضافه وزن دارند و چاق هستند، شخصیتی آرام، صبور و کمانرژی دارند، دهانشان مرطوب است و خیلی کم دچار تشنگی میشوند، موهایی کمپشت دارند و پوستشان سفید است.
مزاج سوداوی یا سرد و خشکافرادی که چنین مزاجی دارند، لاغر اندام هستند، شخصیتی محاسبهگر، منظم و دقیق دارند، پوستشان خشک و تیره است و خواب کمی دارند.
چاقی در کدام مزاج بیشتر مشاهده میشود؟افراد با مزاج بلغمی، چاق هستند و افراد با مزاج دموی، جزء افراد درشت هیکل به حساب میآیند. نقطه مشترکی که بین این دو مزاج وجود دارد، تر بودن آن است. بنابراین لازم است به این نکته توجه کنید که هر عاملی که موجب شود، تری در بدن افزایش پیدا کند، باعث چاقی میشود. چاقی که در آن تودههای عضلانی زیاد باشد به چاقی لحمی معروف است و چاقی که از طریق افزایش بافت چربی رخ دهد، چاقی شحمی نامیده میشود. از این رو چاقی لحمی مخصوص افراد دموی مزاج است و چاقی شحمی به افراد بلغمی مزاج اختصاص دارد.
آیا میتوان طبع را تغییر داد؟مزاج به دو صورت است. یکی مزاجی که انسان با آن متولد میشود که به آن مزاج ذاتی یا سرشتی میگویند. مزاج سرشتی در اثر سبک زندگی، سن و شرایط محیطی دچار تغییر میشود و باعث میشود، مزاج اکتسابی بوجود بیاید. بنابراین مزاج اکتسابی، همان مزاج ذاتی است که در طول زمان و در اثر عوامل مختلف به تدریج دچار تغییر شده است.
از این رو در پاسخ به این سوال که «آیا میتوان طبع را تغییر داد؟» باید گفت: بله، امکان تغییر مزاج وجود دارد، اما نیازمند رعایت یکسری دستورالعملهاست که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم.
رژیم غذایی درست و سازگار ورزش و فعالیت بدنی کافی خواب کافی انتخاب محل زندگی با شرایط آب و هوایی مناسب حفظ مواد مغذی در بدن دفع درست و کامل مواد سمی و زاید از بدن کاهش استرس واقعیتهای تکاندهنده در ارتباط با چاقی چاقی احتمال ابتلا به فشار خون بالا و سطوح غیرطبیعی کلسترول را که از عوامل خطر بیماری قلبی و سکته هستند، بیشتر میکند. چاقی میتواند بر نحوه استفاده بدن از انسولین برای کنترل سطح قند خون تاثیر بگذارد و خطر مقاومت به انسولین و دیابت را افزایش دهد. چاقی ممکن است خطر ابتلا به سرطان رحم، دهانه رحم، اندومتریوم، تخمدان، سینه، روده بزرگ، رکتوم، مری، کبد، کیسه صفرا، پانکراس، کلیه و پروستات را بالا ببرد. چاقی احتمال ابتلا به سوزش معده، بیماری کیسه صفرا و مشکلات کبدی را افزایش میدهد. افراد چاق بیشتر احتمال دارد به آپنه خواب مبتلا شوند. تاثیر چاقی بر روی نابارویتحقیقات نشان میدهد که باردار شدن با وزن طبیعی راحتتر است. هرچه وزن فرد بالاتر از حد طبیعی باشد، میزان بارداری طبیعی کمتر میشود و پاسخ کمتری به درمان باروری میدهد. یکی از دلایل ناباروری در افراد چاق، عدم تخمکگذاری منظم است به این معنی که هر ماه یک تخمک آزاد نمیشود. مطالعات ثابت کرده که کاهش وزن ۵ تا ۱۰ درصدی میتواند تخمکگذاری را به روال طبیعی بازگرداند و به باروری کمک کند.
تاثیر چاقی بر روی مسائل زناشوییهنگامیکه فردی از چاقی رنج میبرد، زندگی جنسی او نیز آسیب میبیند. میل به رابطه جنسی، کارایی و لذت بردن از آن ممکن است در فرد کم رنگ شود یا از بین برود. تحقیقات جدید نشان میدهد که بسیاری از افراد چاق به سادگی از رابطه جنسی اجتناب میکنند. در واقع این افراد در مقایسه با افراد با وزن طبیعی، ۲۵ برابر بیشتر احتمال دارد که مشکلاتی را در زندگی جنسی خود گزارش کنند. اگر میخواهید بدانید اضافه وزن دارید یا خیر، باید BMI بدن خود را حساب کنید. برای آشنایی با مفهوم BMI این مطلب را دنبال کنید.
محاسبه BMI ابزاری برای اطلاع از میزان اضافه وزنبسیاری از افراد نمیدانند که آیا به اضافه وزن مبتلا هستند یا خیر؟ در چنین مواردی بهترین کار محاسبه BMI است. BMI عددی است که از روی وزن و قد فرد محاسبه میشود و شاخصی برای اندازهگیری میزان چربی بدن است.
ارتباط چاقی با کبد چربکبد چرب اگر به موقع درمان نشود ممکن است منجر به آسیب شدید کبد، سیروز یا حتی نارسایی کبد شود. چاقی نقش مستقیمی در ابتلا به این بیماری دارد. افراد چاق معمولا دچار کبد چرب نیزهستند. بنابراین اگر وزن کاهش پیدا کند و به میزان طبیعی برسد، چربی کبد نیز از بین میرود.
ارتباط چاقی با مشکلات قلبی عروقیاضافه وزن و چاقی موجب افزایش فشار خون، کلسترول بد، تریگلیسیرید، قند خون و التهاب میشود. این تغییرات خطر بیماری عروق کرونر قلب، سکته مغزی و مرگ قلبی را بالا میبرد.همانطور که پیشتر بیان شد اگر نمیدانید میزان اضافه وزن شما چقدر است، میتوانید با محاسبه BMI خود از این موضوع مطلع شوید.
کلام آخررژیم غذایی، ورزش، دارو و حتی جراحی میتواند منجر به کاهش وزن شود. برای سنجش و محاسبه چاقی و لاغری میتوانید به صفحه محاسبه BMI در بالای صفحه مراجعه کنید. با این حال، کاهش وزن بسیار دشوارتر از افزایش وزن است. بنابراین بهتر است از سنین پایین به فکر پیشگیری از چاقی باشید تا بتوانید سلامتی فردی خود را بهبود ببخشید.
کد خبر 660645منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: اضافه وزن افراد چاق محاسبه BMI کاهش وزن مزاج ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۷۶۷۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه: آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! شما اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه را، تبدیل به ابزاری برای تسویهحسابهای شخصی کردید
به گزارش جماران؛ بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه در پی می آید:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر زلفیگل؛
وزیر محترم نهادِ علم جمهوری اسلامی
سلام علیکم
به مهد علوم انسانی و جمع دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی(ره) خوش آمدید. از اینکه تصمیم گرفتید بالاخره پس از سه سال از زمان شروع وزارتداریتان، در میان دانشجویان دانشگاهی حاضر شوید که بارها بهصورت تشریفاتی و اداری در آن حضور یافتهاید، بسیار خرسندیم.
و اما بعد..
امروز حدود سه سال از زمانی که شما از عنوان «استاد عالی شیمی در سنگر خود یعنی آزمایشگاههای شیمی» خداحافظی کردید و عازم ساختمان وزارت علوم شدید گذشته است. هرچند برای ما پرسش مهمی است که با چه افق و تدبیری شیمیدان نمونه کشوری باید در مقامِ عالی وزارتخانهای قرار گیرد که ماهیت آن هیچ نسبتی با سررشتهی دانشگاهی وی ندارد، اما بگذریم و به اصل مطلب بپردازیم …
آقای وزیر!
شنبه هفته جاری - سالروز بیانات تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ بود. بیاناتی که یک روز بعد بهانهای برای آغاز انقلاب فرهنگی شد. اینکه متولیان انقلاب فرهنگی دانشگاهها چگونه آن را از اهداف اصیل خود دور کردند و بهانهای برای تسویهحسابهای شخصی در آن دوره قرار دادند، موضوع بحث ما نیست.
اما شما وزیر محترم و حضار این جلسه را فقط به یک جمله متوجه میکنیم : «دانشگاهها باید تغییر بنیانی کنند و باید از نو ساخته بشوند». عنایت دارید پس که انقلاب فرهنگی رسالتِ لحظهای شما و پیشینیان شما در وزارت علوم بوده است. انقلابِ فرهنگی! انقلابْ و نه ادارهٔ روزمرّه؛ فرهنگی و نه امنیتی!
پس ما در سالگرد روزی میزبان شما در دانشگاه علامه طباطبائی (ره) هستیم که چنین رسالتِ سیاسیای از زبان عارف انقلابی تاریخِ ما، امام روح الله خمینی (ره) خطاب به شما و جایگاه شما صادر شده است؛ چه خوش باشد که همین «گزاره تاریخی» هم معیار نقد و بررسی عملکرد حضرتعالی در صدارت وزارت علوم باشد! آیا شما در مسیر تحول بنیانی دانشگاه هستید آقای زلفیگل؟!
علاقهمندیم بهعنوان بسیجیان خمینی (ره) و سربازان امام خامنه ای در سنگر مهمترین دانشگاه علوم انسانی کشور، سخنِ آخر را اول به شما بگوییم :
«آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می خواهند و آن را به بیراهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشتهاید!»
اما چرا میگوییم شما اشتباهی بودید؟
شما با افتخار در روز دفاع از خویش در مجلس شورای اسلامی و در مقابل چشمان ملت ایران، از ایدههای خودتان برای تقویت «دانشگاه کارآفرین» سخن گفتید. محض اطلاع عرض میکنیم آقای وزیر که این سیاست محبوبِ شما، یعنی کارآفرین کردن دانشگاه، نه فقط سیاست شما و اصلاحطلبان پیش از شما بلکه یک سیاست جهانی-غربی جهتِ «تبدیل دانشگاه به بنگاه» بوده است!
این راهبرد سالهاست دانشگاه مظلوم انقلاب اسلامی را تبدیل به «بنگاههای پروژهبگیری» کرده است که اساساً با طرح «دانشگاه جمهوری اسلامی» امام خمینی (ره) فاصله دارد. در دانشگاه کارآفرینِ شما خلاقیت فکری-دانشجویی مُرده است و «پول و کار» حرف اول را میزند. دانشگاه تبدیل به بنگاه استارتاپی شده و در آن علم، رخت بربسته است و منافع شخصی، گروهی، حزبی، شرکتی و پروژهای حرف اول را میزند. در این وضعیت دیگر چیزی به عنوان دانشجوی آزاده و استاد دانشگاه مستقل باقی نمیماند. چیزی به اسم شور و اشتیاق دانشجویی و برنامه پژوهشی مستقل، بروز پیدا نمیکند.
در این شکل دانشگاه، صرفاً پیمانکارِ دولت و شرکتهای بزرگ تلقی میشود و هزینههای خود را از طریق حل مشکلات فنی و تکنیکی دولتها و بازار تامین میکند. دانشگاه به سمت مسائل کاربردی متمایل میشود و تحقیقات بنیادی در علوم پایه و انسانی که نسبت کمتری با مسائل کارکردی دارند و اساساً کمتر پولساز هستند، به حاشیه میروند. این «سیاست» میراثی است که آقای ستاری معاون علمی سابق رئیس جمهور دولت امید، برای شما و رئیس جمهور محترم فعلی و البته دیگر ارکان حاکیمت به ارث گذاشته است!
یکی از مهمترین دستاوردهای دانشگاه کارآفرین، از ابتدای دهه ۹۰ تا اکنون که با شما سخن میگوییم «سیاستزدایی از محیط دانشگاه» بوده است. سیاستزدایی یعنی چه؟ یعنی تضعیف هدفمندِ تشکلهای دانشجویی. یعنی اولویت رفاه و ساختوساز عمرانی بر تقویت بنیهٔ فکری دانشگاه. یعنی ترس از آزاداندیشی دانشگاهی. یعنی سپردن افسار دانشگاه به نهادهای محترمِ حراستی-امنیتی. یعنی سوقدادن دانشجو به سوی اندیشه کارآفرینی بهجای اندیشه سیاسی. یعنی خالی شدن دانشگاه از اساتید دینمدار، میهندوست و متعهد به چارچوبهای ملی سرزمینی. یعنی غلبه چاپلوسی. یعنی خنثی بودن طرحها و واحدهای درسی. یعنی حضور تشریفاتی مسئولین حکومتی. اینها فقط مصادقی از سیاستزدایی است آقای وزیر.
اما دانشگاه از منظر ما آقای زلفیگل پیمانکارِ هیچکس نیست. دانشگاه بنگاه اقتصادی و تجاری نیست. دانشگاه مرکز کارآفرینی نیست. «دانشگاه، دانشگاه است و رسالتش طرح مسئله برای سیاست است و این رسالت فقط و فقط به دست دانشجو و استاد متعهد و آگاه رقم میخورد.».
البته این سیاستهای کارآفرینی، اقتصاد کشور را هم به سمت الگوهای خدماتی برده و دانشجویان و دیگر اقشار را، از ورود به عرصه مهم تولید منع کرده است. نمونهاش را میخواهید؟ دانشگاه شریف و دانشگاه علامه طباطبائی!
آقای وزیر!
مدت مدیدی است پارک علم و فناوری دانشگاه شریف، مهمتر از خودِ دانشگاه شریف نزد شما مسئولین جلوه کرده است. مدت مدیدی است بودجههای هنگفت برآمده از قانون تقویت دانشبنیان، دانشگاهیان را به مدیران شرکتی تبدیل کرده است. مدت مدیدی است دانش تاریخی ایرانی-اسلامی در تمامی حوزههای علمی، جایش را به «مدلهای خلاقیت زیستبوم فناوری استارتاپی» داده است. مدت مدیدی است همین دانشگاه علامه طباطبایی، هیچ رنگ و بویی از علوم انسانی درش باقی نمانده است و در عوض پارکینگ مسئولین و منسوبین بازنشستهٔ همهی دولتها شده است! البته به تازگی آقای معتمدی پارک علم و فناوری هم قرار است راهاندازی کنند که طبق شواهد موجود ما، چیزی جز بازتکرار فاجعه اکوسیستم استارتاپی دانشگاه شریف نخواهد شد. دانشگاه مظلومِ علامه امروز نه تنها فقط از کمرمقی و بی انگیزگی مدیریتی، بلکه از سردرگمی طراحی ایده اختصاصی علوم انسانی خویش رنج میبرد و البته همین معضل با نزاعهای طایفهای داخل دانشگاه نیز آمیخته شده است!
پس آقای زلفیگل!
وقتی از نجات دانشگاه و احیاء نهاد علم و تحول بنیادین دانشگاه سخن میگوییم، از ارادهها و تصمیمهای پولادین برای برچیدن چنین وضع اسفناکی سخن به میان میآوریم. شما در بیش از دو سال گذشته، صرفاً به اداره و رفع و رجوع امور این وزارتخانه حساس و مهم فکر کردهاید که البته در همان هم ناتوان بودهاید و به همین سبب به عقیده بسیاری از متخصصان، مستحقترین وزیر دولت آقای رئیسی برای برکناری بودهاید. و الحق که معاونین وزارتخانهٔ شما بیشتر برای جایگاهی که در اختیار داشتهاند ایده و دستاورد داشتهاند تا شما.
از کارنامهای که در ایام انتصاب رؤسای دانشگاهها داشتید، کمیته انتصابات وزارت علوم را از موضوعیت انداختید، عملاً رؤسای ناکارآمدی را در دانشگاههای کشور منصوب کردید و نتیجه این همه بیتدبیری را در بلوای ۱۴۰۱ دیدید، تا نگاهی که در طول این چند سال به تشکلهای دانشجویی و اساساً بافت فرهنگیِ دانشجویی بهعنوان «مجموعههای پرادعا و غیرکاربردی» البته برخلاف نظر رهبری انقلاب اسلامی داشتهاید و این در جلسات خصوصی بیشتر خودش را نشان داده، نمایانگر رویکرد مدیریتی و عملکرد شماست!
جناب وزیر!
با این رویکردها، شما اقدام درست و لازم اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه را، تبدیل به ابزاری برای تسویهحسابهای شخصی رؤسای دانشگاههای کشور با همکارانشان کردید که البته در همین دانشگاه هم مشاهده شده است؛ بنا نبود با حذف اساتید مطلقاً ضد انقلاب از دانشگاه، ما دانشجویان انقلابی پذیرای اساتیدِ مطلقاً بیسواد و رانتخوار اصطلاحاً حزب اللهی یا انقلابی باشیم. دانشگاه، اساتید و گروههای آموزشی مبتنی بر منطق و اراده علمی، بصیرت سیاسی و اهلیت برای مصالحهجویی اجتماعی میخواهد که مسیرِ علمی-سیاسی خودشان را از مسیرِ ایران اینترنشنال، جنبش سبز، بیبیسی و ایضاً فلان رئیس و وزیر و وکیل دولت انقلابی سیزدهم نگیرند! بلکه عالم باشند و صرفاً به استقلال ملی و دینی دانشگاه و ایران اسلامی متعهد باشند.
یا مثال سادهتری بزنیم که مدتهاست توسط بسیج دانشجویی دانشکده روانشناسی همین دانشگاه پیگیری میشود. کاش بدانید هیچ سازمانی با ابلاغیه اداره نمیشود و اراده لازم است :
ابلاغیه چند روز گذشته وزارت علوم مبنی بر اجراییسازی بند ت از ماده ۲۶ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در دانشگاهها که از مطالبات رهبری انقلاب هم بوده، در فضای مجازی منتشر شده است. اما آقای وزیر، فقط در همین حد هم باقی مانده است! حتی برخی دانشگاهها این ابلاغیه را دریافت نکردهاند. هیچ ارادهای در دانشگاهها برای ترویج زیست مادرانه وجود ندارد. چگونه است که در بحران کرونا همه نهاد ها بسیج می شوند تا با بحران مقابله کنند و از آموزش مجازی تا کلیه امکانات را به کار میگیرند، اما در بحران جمعیت همان مدیریت دانشگاهها و وزارت علوم حاضر به اجرای بند ت ماده ۲۶ قانون جوانی جمعیت نیستند؟!
آقای وزیر علوم جمهوری اسلامی ایران!
دانشجو قرار است عنصر فعالی باشد که در ضمن نگاه نقادانه به خود و کشور، در آیندههای نهچندان دور، حلال مشکلات ملت و دولتش باشد. اما با مدیریت درخشان شما و پیشینیان شما، دانشجویان تبدیل به کارمندانی شدهاند که سر ساعتی مشخص به دانشگاه میآیند و بی سرو صدا در ساعتی دیگر از آن خارج میشوند. گویا شما همین دانشگاه را میخواهید. دانشگاهی مرده و سوت و کور. الحق والانصاف باید برای شما دست زد. وقتی وضع چنین است، مجدداً باید تکرار کنیم که
«شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می خواهند و آن را به بیراهه کشاندند!»
اما سخن آخر، جناب دکتر زلفیگل!
ما بهعنوان دانشجویان انقلابی که ابتدای سال تحصیلی مورد لطف شما قرار گرفتیم، شما را به همان بیانات امام خمینی در ۵۸/۰۲/۰۱ فرامیخوانیم. همان روز هم چنین قصدی داشتیم و امروز با صدای رساتری اعلام میکنیم؛ «انقلابِ اسلامی از شما اتخاذ سیاستی را میطلبد که نهادِ علم در مسیرِ دانشگاهِ جمهوری اسلامی قرار گرفته باشد؛ دانشگاهِ ایرانیِ دروننگر و برونزا، استقلالطلب، دینمدار، عدالتخواه، آزاداندیش، مولّد و حامی مقاومت مستضعفان جهان.»
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته