Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری آنلاین- مرضیه ثمره‌حسینی: رئیس سازمان روانشناسی کشور می‌گوید بیش از 1000 مرکز با بیش از 7 هزار روانشناس و مشاوره تحت نظر این سازمان به صورت خصوصی در حال ارائه خدمات روان‌درمانی هستند و روزانه بیش از 100 هزار مشاوره روانشناسی در سراسر کشور صورت می‌گیرد، اما این خدمات به هیچ عنوان کفایت نمی‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دکتر «محمد حاتمی» می‌گوید تحت تاثیر مسائل اقتصادی و به‌ویژه 2 سال سخت شیوع کرونا، از لحاظ روحی و روانی فشار بسیار زیادی بر مردم وارد شده و پیش‌بینی می‌شود در دوران پساکرونا، سونامی اختلالات روانی، جامعه را فلج کند. گفت‌وگوی کوتاه ما بامحمدحاتمی را در ادامه بخوانید.

گفته شده بین 23 تا 30 درصد ایرانیان دچار حداقل یک نوع اختلال روانی هستند. نظر شما در این باره چیست؟

برداشت درستی از این آمار نمی‌شود. اگر گفته می‌شود که 23.8 درصد ایرانیان دچار اختلال روانی هستند به این معناست که این تعداد که یک‌چهارم جمعیت کشور هستند نیاز به خدمات روانشناسی دارند نه اینکه اختلال روانی دارند. اما آنچه که مسلم است، بر اثر مشکلات اقتصادی و استرس‌های اجتماعی و همچنین کرونا میزان شیوع اختلالات روانی افزایش پیدا کرده؛ این امر به خصوص متأثر از شیوع کرونا در سراسر دنیا اتفاق افتاده و بخش اعظمی از مردم جهان به خاطر مشکلات ناشی از کرونا به خدمات مشاوره نیاز پیدا کرده‌اند و این صرفا به معنای اختلال نیست. آنچه مهم است اینکه خدمات مشاوره نه فقط برای کسانی که علائم روانشناختی دارند بلکه در جهت افزایش کیفیت و لذت‌بردن از زندگی و رفتار سالم داشتن برای آحاد مردم یک جامعه مورد نیاز است و همه به صحبت با روانشناس نیاز دارند، بر همین اساس باید خدمات روان‌درمانی در دسترس همگان باشد.

شما هشدار بروز سونامی اختلالات روانی در دوران پساکرونا را داده‌اید، توضیح می‌دهید؟

کرونا شبیه جنگ است؛ جنگی که همه مردم جهان را مورد هدف قرار داد و ابعادش از جنگ کلاسیک هم بزرگ‌تر بوده. ما هنوز در شرایط دفاع هستیم و همچنان همه نیرویمان را بسیج کرده‌ایم که از این شرایط عبور کنیم، در این شرایط هنوز آسیب‌ها و فشارهای این بحران را درک نمی‌کنیم. اما وقتی عبور کردیم، در دوران پساکرونا، خواهیم فهمید که چه چیزهایی را از دست داده‌ایم و چه بر سرمان آمده. بخش بزرگی از جامعه مانند کسانی که به بیماری کرونا مبتلا شده و می‌شوند، کسانی که دچار سوگ شدند، افراد مبتلا به بیماری‌های زمینه‌ای که با ترس و هراس زندگی می‌کنند، سالمندان و مخصوصا دانش‌آموزان ما به شدت در معرض اختلالات روانی ناشی از بحران کرونا هستند. کما اینکه در این دوران، شاهد رشد آسیب‌های اجتماعی از جمله اعتیاد، ناسازگاری‌ها، همسرآزاری، خودکشی و رشد اختلال افسردگی و اضطراب و وسواس بوده‌ایم. این وضعیت در دوران پساکرونا در قالب سونامی اختلالات روانی بروز می‌کند که ابعاد و خساراتش از خود کرونا بیشتر است.

روانشناسی‌های زرد اصلا ارتباطی با سازمان نظام روان‌شناسی ندارند در این شرایط چه باید کرد؟

در درجه نخست، باید به طور دقیق مشخص شود که وضعیت اختلالات روانی در جامعه چگونه است. باید به سرعت با کمک شهرداری‌ها و دیگر نهادهای مسئول سراسر کشور یک غربالگری صورت گیرد تا وضعیت را بدانیم. در حال حاضر به صورت شفاف نمی‌دانیم وضعیت جامعه از نظر نرخ اختلالات روانی چگونه است.

ضرورت دیگر، دسترسی به خدمات روان‌درمانی است. خدمات روان‌درمانی در دوران پساکرونا یک نیاز همگانی است اما نرخ این خدمات به گونه‌ای است که اکثریت مردم به‌ویژه اقشار متوسط و کم‌درآمد جامعه نمی‌توانند از آن استفاده کنند. طرح «بیمه پایه و تکمیلی خدمات روانشناسی و مشاوره» در سال 95 در مجلس مصوب شد و ما از آن زمان از طریق دولت و مجلس پیگیری‌های زیادی کرده‌ایم اما متاسفانه تاکنون اجرایی نشده.

اقدام بسیار مهم دیگر که ما خواهان اجرای آن از ریاست جمهوری و ستاد ملی کرونا هستیم، تغییر نقش ستاد ملی کرونا به ستاد علمی سلامت روان است. این رویه در تمام دنیا در حال انجام است. ستاد ملی کرونا اقدامات قابل تقدیری در خصوص مدیریت کرونا انجام داده اما با توجه به تبعات کرونا باید به سرعت به فکر ارتقای سلامت روان مردم و مقابله با آسیب‌های اجتماعی برویم.

مردم هم باید به سلامت روان خود اهمیت دهند. در زمینه مشاوره و دریافت خدمات روان‌درمانی، حتما باید از افراد متخصص و دارای پروانه مشاوره گرفت. در 2 سال گذشته فضای مجازی بر همه ابعاد زندگی ما حاکم شده است و از آنجا که خدمات مشاوره هم از نیازهای ما است عده‌ای روانشناس‌نما از این فضا سوءاستفاده کرده و مطالبی را در پیج‌های خود منتشر می‌کنند که جز افزایش نرخ آسیب‌های اجتماعی و دلزدگی مردم از خدمات مشاوره نتیجه دیگری ندارد. از مردم می‌خواهم همانگونه که وقتی به پزشک مراجعه ‌می‌کنند، پروانه او را می‌بینند در مورد روانشناس و مشاور هم حساسیت به خرج دهند. روانشناسی‌های زرد اصلا ارتباطی با سازمان نظام روان‌شناسی ندارند.

             

کد خبر 660694 برچسب‌ها قتل رومینا همسر آزاری اعتیاد - مواد مخدر روانشناسی زنان بهداشت روانی ازدواج سونامی كرونا در ايران خشونت خانگی خودکشی بیماری افسردگی خشونت قتل - قاتل

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: قتل رومینا همسر آزاری اعتیاد مواد مخدر روانشناسی زنان بهداشت روانی ازدواج سونامی كرونا در ايران خشونت خانگی خودکشی بیماری افسردگی خشونت قتل قاتل سونامی اختلالات روانی دوران پساکرونا خدمات روان درمانی ستاد ملی کرونا خدمات مشاوره سلامت روان آسیب ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۷۹۷۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ضرورت توجه به سلامت روانی، اخلاقی و اجتماعی در کنار سلامت جسم

معاون فرهنگی و اجتماعی پلیس در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت، وجوه مهم سلامت را برشمرد و بر نقش خانواده در سلامت افراد تاکید کرد.

به گزارش ایسنا، سردار سعید منتظرالمهدی در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت نوشت:‌« یکی از ارکان اصلی خوشبختی و بهروزی، «سلامت» است. چه، با برخورداری از تراز بالای صحت و سلامت است که می‌توان برای تحقق اهداف ریز و درشت زندگی و بیشینه‌سازی شادابی و موفقیت، گام فراسو نهاد و جهد و جد روزافزون کرد. لیکن، نباید از یاد برد که قلمرو و حیطه سلامت هرگز در سطح «سلامت جسم» محدود نمی‌ماند بلکه حیطه‌های پر اهمیت دیگری را نیز در بر می‌گیرد که از آن میان سه حیطه دیگر سلامت، یعنی «سلامت روان»، «سلامت اخلاق» و «سلامت اجتماعی» در خور توجه فزون‌تری هستند. نیازی به یادآوری نیست که این چهار حیطه سلامت پیوند وثیق و جدایی ناپذیری با یکدیگر دارند و لاجرم زوال یا نقصان هریک قادر است آن سه دیگر را دستخوش کژکارکردی کند.

 چنانچه از حیث یادآوری و بیش و کم از منظر امروزین بخواهیم تعریفی بس مختصر از این چهار حیطه سلامت به دست دهیم چنین می‌توان گفت که جسم آنگاه سالم است که بتوان بی‌هیچ محدودیتی از همه ظرفیت و توان آن برای «نیکو زیستن» بهره جست، روان نیز زمانی در سلامت است که نه تنها در دام هیچ «تعارض» آشفته‌ساز و نشانگان ملال انگیز و تنیدگی آشوبناکی گرفتار نشده باشد بلکه لبریز سُرور و وجد و خرسندی و پیوسته در تعالی و پویایی باشد. به همین قیاس سلامت اخلاقی نیز به حالتی اطلاق می‌شود که ذهن و ضمیر فرد عاری از «احساس گناه» باشد؛ آشکار است که لازمه فراچنگ زدن چنین خلق و حالتی آن است که فرد در کنش و منش و بینش خود، «فضایل اخلاقی» نظیر صداقت، عدالت، اصالت، امانت و جزو آن را فرو نگذارد و برای بیشینه‌سازی آن‌ها پیوسته بکوشد. سرانجام، مراد از «سلامت اجتماعی» آلوده نشدن به آسیب‌های مختلف از یک سو و داشتن ارتباط و تعامل «شفابخش» با جمع و جامعه از دیگر سو است.

 ناگفته پیداست که یک دوجین عامل را می‌توان نشان کرد و نشان داد که بر هر یک از این چهار حیطه سترگ سلامت تاثیر می‌گذارند. اما، تردیدی نمی‌توان کرد که در این میان سهم و نقش خانواده برجسته‌تر است. چون همانگونه که می دانیم در خانواده است که «اندیشه» شکل می‌گیرد، «شخصیت» فرا می‌بالد، «منش» نضج می‌یابد، «نگرش به خویشتن» پایه‌ریزی می شود و «نحوه رفتار» در برابر پدیده‌ها و در شرایط مختلف، سمت و سو داده می‌شود.

 حال این پرسش در برابر ما عرض اندام می‌کند که کدام خانواده قادر است تراز و میزان هر یک از چهار نوع سلامت را ارتقا دهد و مانع از فروشدن در «بیماری» و نقصان سلامت شود؟ در پاسخ به این پرسش می‌توان انبوهی شاخص و ملاک را برای « خانواده سلامت محور» و «سالم پرور» فهرست کرد. لیکن به باور من از آن میان شاخص های زیر اهمیت بیشتری دارند:

۱.سبک زندگی برخوردار از تحرک بهینه (۶۰ دقیقه در روز)، بهداشت مطلوب، چک آپ دوره ای، تفریح به موقع و تغذیه مناسب. چنین سبکی نه تنها به سلامت جسم یاری می‌رساند بلکه سلامت ذهن و روان را نیز مضاعف می‌کند.

۲.پیروی از الگوی گفت‌وگوی سازنده برای از میان راندن تعارضات ناگزیر زندگی. در چنین خانواده‌ای کمتر مشاجره و منازعه و مجادله دیده می‌شود. چه، اینگونه خانواده‌ها زبان و کلام را در جهت «مفاهمه» و مصالحه بکار می‌گیرند و با گفت و شنود به موقع مانع از سایه انداختن تعارضات و مسائل حل نشده بر ساحت جان و روان می‌شوند.

۳.افزایش مستمر ذخیره شناختی. در خانواده سلامت محور مطالعه و یادگیری رفتاری رایج و مستمر است و لاجرم اعضای اینگونه خانواده‌ها پیوسته دانایی خود را افزایش می‌دهند و اندیشه خود را زیبا و غنی می‌سازند. آنان همچنین می‌کوشند تا «دانش» خود را به «خِرد» تبدیل سازند و آن را در کنش و عمل خود بکار بندند. ناگفته پیداست که پیامد دانایی، خردمندی و «اندیشه زیبا» خوشامدگویی مستمر به زیبایی‌های بیکران زندگی و شادابی و شورمندی جسم و روان است.

۴.فضیلت‌مند زیستن. در خانواده سالم پرور و سلامت محور به فضائل اخلاقی نه تنها در «گفتار» بلکه در «کردار» ارج نهاده می‌شود. به همین سبب اینگونه خانواده‌ها اغلب با خود و دیگران «در صلح» و آرامش هستند.

۴.برخورداری از روابط و پیوندهای اجتماعی خرسند ساز. چنین پیوندی نوعی «حمایت اجتماعی» است که همچون «سپری نیرومند» از اعضای خانواده در برابر سختی‌ها و رنج های ناگزیر زندگی حفاظت می‌کند. یادمان باشد که در جهان بودن یعنی با دیگران بودن.

 خلاصه آنکه، خانواده سلامت محور «زندگی زیسته» سالمی دارد و لاجرم احساس خوشبختی و بهروزی و شادابی آن پیوسته در حال افزایش است.»

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • ارتقای سطح سلامت روان اقشار کم‌برخوردار
  • ویزیت‌های نجومی روانشناسان؛ ۴۵ دقیقه ۲ میلیون تومان!
  • خدمات رایگان مشاوره ای به آحاد جامعه
  • ضرورت توجه به سلامت روانی، اخلاقی و اجتماعی در کنار سلامت جسم
  • بیش از ۳۴۰۰ مرکز مشاوره درکشور به مردم خدمات سلامت روان می دهند
  • سلامت روانی، اخلاقی و اجتماعی از وجوه مهم سلامت
  • بهره مندی بیش از ۱۷۷ هزار نفر از خدمات روانشناسی
  • خواب کافی و تاثیر آن بر سلامت جسم و روان
  • راه مبارزه با روانشناس‌نماها ارتقاء سواد سلامت روانی جامعه است
  • ارتقاء سواد سلامت روانی جامعه، راهی برای مبارزه با روانشناس‌نماها