فعال اصلاحطلب: قرار بود اصلاحات تکحزبی شود ولی عدهای پشیمان شدند
تاریخ انتشار: ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۹۶۷۱۴
سعید نورمحمدی عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان در گفت وگو با خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری فارس، در پاسخ به سوالی درخصوص بحثهایی درباره تبدیل جریان اصلاحطلب به 3 حزب سیاسی، گفت: بحث ادغام احزاب در یکدیگر بحث جدیدی نیست و قبلا هم توسط برخی اساتید دانشگاهی علوم سیاسی و برخی چهره های سیاسی با تجربه مطرح شده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
3حزبی شدن اصلاحات در حد ایده است
وی با بیان اینکه اخیرا هم آقای خاتمی در پیامی به کنگره یکی از احزاب اصلاحطلب مجددا این پیشنهاد را مطرح کردند، تصریح کرد: این پیشنهاد هنوز تبدیل به یک جریان نشده است و در حد ایده است و عملا خیلی از احزاب در شرایط فعلی توانایی کار سیاسی را ندارند و صرفا در زمان قدرت است که می توانند سهمی از قدرت را برای دبیرکلشان بگیرند و در دوران رکود کار سیاسی به دلیل نداشتن بدنه و گفتمان عملا به محاق میروند.
تعدد فعلی احزاب از بیحزبی آسیب بیشتری دارد
نورمحمدی ضمن بیان اینکه به لحاظ تئوریهای تحزب، تعدد فعلی احزاب از بیحزبی آسیب بیشتری دارد، خاطرنشان کرد: قبل از سال 92 ایدهای در جریان اصلاحات به محوریت اقای مرعشی مطرح بود که کل جریان اصلاحات تبدیل به حزبی واحد شود. تحلیل این بود اگر این اتفاق بیفتد در این صورت جریان اصولگرا هم به این سمت میرود که تبدیل به یک حزب واحد شود چون دو حزبی بودن باعث اصلاح قوانین و جا افتادن احزاب کشور میشود؛ اما این ایده بعد از پیروزی در انتخابات محقق نشد.
اختلاف درون جریانی اصلاحات زیاد نیست
عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان در پاسخ به سوالی درخصوص سلایق متعدد درون جریانی به عنوان عاملی برای عدم شکلگیری حزب واحد، تصریح کرد: من در جلسات شورای عالی اصلاح طلبان و شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب بودم. اختلافات درون جریان اینقدر نیست که لازم باشد درون یک جریان 30 حزب داشته باشیم.
5 یا 6حزب اصلاحطلب کاملا هماهنگ با اتحاد ملت رای میدهند
وی افزود: برای مثال همین الان در جریان اصلاحات 5 یا 6حزب هستند که کاملا هماهنگ با حزب اتحاد ملت رای می دهند. حتی در برخی موارد روسای استانی شان را به دلیل عدم هماهنگی با حزب اتحاد حذف و تغییر دادهاند. یا برخی از احزاب که در انتخابات گذشته قائل به شرکت در انتخابات بودند، بدون هیچ لابی و هماهنگی و بر اساس تحلیل و مرامنامهشان به این نتیجه مشترک رسیده بودند.
برخی اختلاف شخصی صلاحطلبان شکل حزبی به خود گرفته است
عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان با تاکید بر اینکه اختلافات حداقلی هست، بیان داشت: در مواردی هم که اختلاف وجود دارد، بیشتر اختلاف شخصی و سلیقه ای است و دعوای افراد مربوط به گذشته است و شکل حزبی به خودش گرفته است. در مجموع فکر میکنم اختلافات اینقدر زیاد نیست و کل جریان صلاحات می تواند زیر یک سقف فعالیت کند.
تقسیمبندی در اصلاحات معطوف به قدرت و جامعه مدنی نیست
نورمحمدی با اشاره به اخباری مبنی بر تشکیل 3 یا 4حزب در درون اصلاحطلبان در قالب 3جریان غالب در این جریان سیاسی، خاطرنشان کرد: من این تقسیمبندی را قبول ندارم و نزدیک به واقعیت نمیبینم و کل جریان اصلاحات در بدترین حالت میتواند در دو جریان تعریف شود و آن هم معطوف به قدرت و جامعه مدنی نیست و میتوان تعریف دیگری برای آن مطرح کرد.
عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان ادامه داد: قبل از 92 آقای مرعشی پیشنهاد داده بودند که کل جریان اصلاحات در قالب یک حزب واحد فعالیت کند و آقایان هاشمی و خاتمی از آن حمایت کنند. دوستان مشارکت هم که حزبشان منحل شده بود، پذیرفته بودند بعد از 92 هم کارگزاران تا یک مدت فعالیتهای حزبی اش را به تعویق انداخت تا این پیشنهاد را پیگیری کند ولی با وجود توافق قبلی برخی دوستان از این کار پشیمان شدند.
نورمحمدی در پاسخ به این پرسش که چه تضمینی وجود دارد که دوباره اختلافی که هنوز هم دو حزب کارگزاران و اتحاد ملت دارند، منجر به انحلال تک حزب اصلاحطلبان شود، تصریح کرد: چیزی که من در انتخابات مجلس دهم و شورای شهر پنجم دیدم این بود که کارگزاران و اتحاد ملت کاملا باهم هماهنگ بودند؛ پس منافع مشترک میتواند باعث نزدیکی جریانات به هم شود و این ماهیت تحزب است.
عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان در پاسخ به سوالی درمورد اختلافات اخیر اتحاد ملت و کارگزاران بر سر شرکت یا عدم شرکت در انتخابات تصریح کرد: اینها اختلافات فکری نیست و انتخابات بحث جداگانه مفصل دارد ولی خیلی از این اتفاقاتی که پیش آمد اختلافات بین افراد است. مثلا فلان آدم را قبول ندارم پس با کل حزبش مخالف می شوم؛ ولی این اختلافات مبانی فکری جدی و عمیق ندارد و تاکتیکی نیست.
وی در خصوص امکان تحقق حزب واحد درون جریان اصلاحات تا انتخابات 1402اظهار داشت: اگر بخواهیم سمت تحزب واقعی برویم، این مساله اجتناب ناپذیر است و تا زمانی که احزاب ایران به سمت ادغام باهم نروند، تحزب واقعی در کشور نخواهیم داشت.
نورمحمدی ضمن تاکید بر اینکه در شرایط فضای سیاسی امروز کشور و ناامیدی که بدنه جریان اصلاحات به آن دچار شده است سوالات زیادی باید توسط نخبگان سیاسی پاسخ داده شود،گفت: اولینش این است در شرایطی که رقابت در فضای سیاسی به حداقل رسیده است و حتی فردی مثل آقای لاریجانی و بسیاری از چهرههای اصلاحطلب در دایره رقابت نمیگنجند، تحزب چه نقش و جایگاهی دارد؟
وی افزود: سوال دیگری که باید به آن پاسخ داد در مورد آورده احزاب برای مردم و کشور است. بیش از یکصد حزب در حال حاضر مجوز فعال از وزارت کشور دارند. سوال جدی این است که این احزاب چه خاصیتی برای کشور داشته اند؟ یا اصولا میتوانند با قوانین و سیستم انتخاباتی فعلی نقش و خاصیتی داشته باشند؟
در کنار اصلاح قوانین باید به سمت ادغام احزاب رفت
این فعال سیاسی اصلاحطلب ضمن تاکید بر اینکه این سوالات و سوالهایی از این دست این دغدغه را به وجود آورده اند که تحزب به شکل فعلی در کشور، پاسخگو نیست، بیان داشت: تحزبِ واقعی یک نیاز اساسی در کشورهای مدرن و یکی از زیربناهای توسعه یافتگیست. شرایط فعلی احزاب ایران به هیچ عنوان شباهتی به تحزب به معنی مدرن آن ندارد. به همین دلیل تمام نخبگان معتقدند در کنار اصلاح قوانین باید به سمت ادغام احزاب رفت و رقابت حول دو یا چند حزب بزرگتر صورت گیرد تا هم افراد کم تجربه بر اساس رانت بر مناسب اصلی تکیه نزنند و هم هیچ حزب و جریانی نتواند از پاسخگویی در برابر عملکرد اعضایش شانه خالی کند.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: مرعشی هاشمی ندای ایرانیان تحزب خاتمی کارگزاران اتحاد ملت جامعه مدنی نورمحمدی عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان جریان اصلاحات جریان اصلاح درون جریان اتحاد ملت اصلاح طلب حزب واحد کل جریان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۹۶۷۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری
عباس عبدی در واکنش به اظهارات جنجال برانگیز مهدی نصیری گفت: مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.
به گزارش خبرآنلاین، ادعاهای اخیر مهدی نصیری در گفتوگو با بیبیسی که خواستار آن شده بود اپوزیسیون شکاف بین مصطفی تاجزاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کنند، با واکنشهایی همراه شده است. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوریخواهی میتوانند متحد شوند.
عباس عبدی، تحلیلگر و فعال سیاسی اصلاح طلب، ضمن آنکه تاکید دارد «براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست»، میگوید؛ «مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.»
عبدی به سکوت اصولگرایان نیز کنایه میزند و میگوید؛ «واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضعگیری صریحی میکردند اما…»
مشروح گفتگوی عباس عبدی را بخوانید؛
آقای عبدی! پس از گفتگوی آقای نصیری با بیبیسی انتقادهای زیادی بویژه از سوی اصلاحطلبان داخلی مطرح شد، تحلیل شما چیست؟
واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضعگیری صریحی میکردند، آنان که درباره همه چیز برای اعلام موضع پا به رکاب هستند در این مورد سکوت کردهاند. ولی چون نمیخواهند به انتساب گذشته ایشان اشاره شود یا به این علت که به درستی گمان میکنند موضعگیری آنان فاقد نفوذ است زحمت این کار را بر دوش اصلاحطلبان انداختهاند.
عبور نصیری از منتهی الیه حکومت به منتهی الیه اپوزیسیون به سرعت رخ نداده استفکر میکنید که چرا آقای نصیری فرایند عبور از منتهیالیه حکومت را تا منتهیالیه اپوزیسیون طی کرده است؟ و چرا با ایشان برخورد نشد و به راحتی اجازه خروج هم داشتند.
واقعیت این است که گرچه عبور این فاصله از سوی آقای نصیری موجب تعجب است ولی خیلی هم فوری رخ نداده است و چند سال طول کشیده است. این پدیده در میان جناح اصولگرایان حاکم مسبوق به سابقه است و تا کنون افراد زیادی این مسیر را رفتهاند.
علت هم این است که آنان از نزدیک شاهد موارد بیصداقتی یا توطئهچینی و دودوزهبازی و در نهایت عمق اندک افکار در آن سو هستند. ابتدا خود را توجیه میکنند و میگویند انشاالله گربه است ولی وقتی زیاد شد از درون خالی میشوند و کافی است یک تجربه منفی شخصی هم پیدا شود و به یکباره از آنها عبور نمایند.
دربارهعدم برخورد و آزادی خروج هم بیش از آن که نکتهای متوجه آقای نصیری باشد مربوط به تبعیضها و بیعدالتیهای رفتاری جاری است که موجب میشود کسانی را برای زدن کوچکترین حرفی احضار کنند و برای انتقاد از حجاب اجباری چنین تحت فشار قرار گیرند، دیگران با بیان تندترین مواضع آزاد باشند. در واقع باید با همه همینگونه با سعه صدر مواجه شوند. امیدواریم که چنین شود. مبنای رفتار نباید سیاسی باشد باید قضایی محض باشد.
فارغ از اینها به نظر شما ایشان چرا رفت؟
ما وظیفه داریم همان را که گفته باور کنیم مگر این که شواهد دیگری در نقض آن بیان شود. ولی مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.
به نظرتان آن طرف از او استقبال خواهند کرد؟
پاسخ به این پرسش سخت است. آن طرف نیروهای پراکنده و با وابستگیها و کارفرمایان سیاسی و فکری و حتی مادی گوناگونی هستند. بعلاوه در سطح اظهار نظر که افراد حرفهای خودشان را میزنند ولی در سطح همکاری بعید میدانم که با وجود چنین وضعی اعتماد کسی برای اقدام عملی جلب شود.
براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیستبه عنوان آخرین سوال فکر میکنید ایده او برای کسانی جذاب است؟
دنیای سیاست بیش از این که دنیای ایدهها باشد دنیای قدرت است. میان قدرت و ایده باید رابطه نزدیکی باشد. این حرفها را دیگرانی هم در خارج زدهاند ولی بسرعت به حاشیه رفتهاند. در شرایط کنونی همان کسانی که علیه آنان حرف میزد، قدری از این فضا بهرهمند میشوند.
به نظرم یک دو راهی قرار خواهد داشت که هر دو سویش زیان است. ولی ایده او بیشتر ناشی از این است که سیاست به امری شخصی تقلیل یافته و گویی ارادههای افراد به تنهایی منشأ اثرات تعیین کننده است. بعلاوه براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست.
فارغ از این که با کدامیک موافق باشیم یا خوب بدانیم راه میانبری هم وجود ندارد. برخی خواستهاند تحت عنوان تحولخواهی راه میانه نشان دهند در حالی که تحولخواهی بر مضمون و محتوا تاکید دارد که هم میتواند شامل اصلاحطلب شود و هم برانداز. در حالی که این دو شیوه فعالیت سیاسی هستند. مثل زمان انقلاب که همه برانداز شدند با محتواهای کاملا متفاوت و حتی متضاد از یکدیگر. شیوه و راهبرد سیاسی قابل میانبر زدن نیست.