تا 2 سال دیگر واردکننده انرژی می شویم
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۵۰۲۰۳۸
در کشور ما به خاطر منابع خدادادی فراوان، متأسفانه بهینهسازی مصرف در اولویت کار مدیران و سیاستمداران کشور نبوده است. همیشه ذهنیت این بوده که ما منابع فراوان نفت و گاز داریم؛ بنابراین باید مصرف کنیم؛ حالا هر اندازه توانستیم مصرف میکنیم و اگر باقی ماند، صادر میکنیم.
روزنامه ایران: ایران در یک دوره مهم از نظر عرضه و تقاضای انرژی قرار دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چرا در ایران مصرف انرژی بهینه نیست و زمستان و تابستان دغدغه تأمین پایدار انرژی را داریم؟
در کشور ما به خاطر منابع خدادادی فراوان، متأسفانه بهینهسازی مصرف در اولویت کار مدیران و سیاستمداران کشور نبوده است. همیشه ذهنیت این بوده که ما منابع فراوان نفت و گاز داریم؛ بنابراین باید مصرف کنیم؛ حالا هر اندازه توانستیم مصرف میکنیم و اگر باقی ماند، صادر میکنیم. دوره کوتاهی است که این موضوع بهینه سازی در کشورمان مورد بحث قرار گرفته است. همین مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی از سالها قبل، شاید از سال 92 نسبت به این موضوع هشدار میداد. برای مثال گروه مدلسازی انرژی بررسی و اعلام کرده بود که تراز گاز کشور ما در حدود سال 1403 کامل منفی میشود. به عبارت دیگر الان به صورت مقطعی تراز گاز کشور منفی میشود و بهجای گاز مجبوریم به صنایع فرآوردههای نفتی بدهیم که خودش ضررهای زیادی برای اقتصاد و زندگی مردم دارد. اما اگر با روند فعلی ادامه دهیم، تا دو سال آینده کلاً تراز گاز کشور منفی میشود. تحولات انرژی در دنیا خیلی سریعتر از تحولات سیاستگذاری در کشور ما است. در کشور ما رویکردی که از سال 89 تاکنون بوده، این است که با وجود یک قانونی به اسم قانون اصلاح الگوی مصرف انرژی، همیشه تمرکز بر طرف عرضه بوده است. یعنی ما همیشه دنبال مدیریت عرضه بودیم، در حالی که کارشناسان انرژی همیشه میگویند که باید تمرکز بر مدیریت تقاضا باشد، نه بر مدیریت عرضه و دولت هم پای خودش را باید از این قضیه بیرون بکشد.
این روند بهینهسازی مصرف انرژی را باید از کجا شروع کرد؟
در این راستا باید یک کمپین بهینهسازی راه بیندازیم؛ الان سازوکاری که در کشور برای این کار تبیین شده، بازار بهینهسازی انرژی است. این بازار تقریباً از سال 96 تصویب و ابلاغ شد، ولی چون مصوبه برای متولیان و کسانی که باید استارت اولیه را بزنند، خیلی شفاف نشده بود، به نتیجهای هم نرسید. در دورههای مختلف، نهادهای مختلفی این کار را برعهده گرفتند. معاونت
علمی – فناوری ریاست جمهوری چند سال روی آن کار کرد و الان در نهایت مجمع تشخیص مصلحت نظام روی این موضوع کار میکند. اگر ما بتوانیم این بازار بهینهسازی را راهاندازی کنیم که یک نسخه پیشرفتهتری از ماده 12 قانون رفع موانع تولید است، حرکت در مسیر بهینهسازی آغاز خواهد شد. این بازار بهینهسازی را در سطح خرد در جامعه رواج میدهد، اگر بتوانیم بازار بهینهسازی انرژی را راهاندازی کنیم، آن موقع است که میتوانیم بگوییم ما به مدیریت تقاضا ورود کردیم و از مدیریت عرضه به سمت مدیریت تقاضا رفتهایم. تا این اتفاق نیفتد، همه حرفهایی که زده میشود و همه راهکارهایی که داده میشود، مقطعی هستند. شرایط کشور الان خاص است. مثلاً در خصوص گاز، در این چند سال اخیر امکان صادرات گاز به آن شکل نبود، شاید همه موافق افزایش مصرف داخلی بودند، ولی آیا واقعاً میخواهیم این روند را ادامه دهیم؟ یعنی میخواهیم صادرات نداشته باشیم و در تجارت انرژی جهان جایگاهی نداشته باشیم؟ آیا میخواهیم در عرض چند سال دوباره به یک نقطهای برسیم که حتی دیگر فرآوردهای هم برای صادرات نداشته باشیم؟ الان در مورد بنزین این نگرانی وجود دارد. یعنی اگر با این روند ادامه دهیم، احتمالاً سال 1401 دوباره واردکننده بنزین خواهیم شد. حالا چقدر در کشور تلاش شد، چقدر پالایشگاه ساخته شد، تا ما از آن واردکننده بنزین، تبدیل به صادرکننده شویم، همه را فراموش کنیم و دوباره واردکننده شویم.
لذا علت تمام این مصائب تأمین انرژی در کشور ما این است که اصلاً مدیریت تقاضا را رها کردهایم. تقاضا مرتب افزایش پیدا میکند؛ شدت مصرف انرژی در بخشهای مختلف برخلاف تمام جهان نهتنها کاهش پیدا نمیکند بلکه این روند افزایشی است.
دولت حتی از خودش شروع نمیکند. ما در سالهای اخیر قوانینی داشتیم مبنی بر اینکه مثلاً ساختمانهای دولتی باید حداقل 20 درصد از انرژیشان را از انرژیهای تجدیدپذیر تأمین کنند. ولی هیچ جا اجرا نشد و هیچ کسی هم بابت عدم اجرایش جریمه نشد که حداقل یک فشار برای اجرا باشد.
بازار بهینهسازی، دقیقاً چه سازوکاری دارد؟
بازار بهینهسازی بر اساس گواهیهای صرفهجویی انرژی است که در کشور ما میتواند خیلی جذاب باشد. ولی سازوکار میخواهد؛ یک سازوکار بورسی. چه اشکالی دارد در خانه و با یکسری اقداماتی گاز را صرفهجویی کنیم و این صرفهجویی به شکل یک گواهی صرفهجویی مصرف گاز تبدیل شود و گواهی را در بورس با یک قیمتی بالاتر از قیمتی که خودمان میپردازیم، بفروشیم؟ این سازوکار انگیزه ایجاد میکند، یعنی بهینهسازی از یک بخشهایی شروع میشود و صنایع هم منتفع میشوند. چرا که میتوانند از این محل سوخت مورد نیاز را حتی ارزانتر خریداری کنند. خود دولت هم میتواند خریدارش باشد. مثلاً برای فرآوردههای نفتی و گاز که صادرات انجام میشود، دولت هم میتواند خریدار باشد. یعنی در بورس گواهیهای صرفهجویی انجامشده را بخرد و انرژی را صادر کند. این بازار باید در کل کشور راه بیفتد. این راهکار است. مثلاً چرا طرحهای ماده 12 خیلی خوب شروع میشوند، ولی در ادامه همیشه به مشکل میخورند و موفق نیستند. چرا؟ چون واقعاً دولت اینقدر پول ندارد. لذا باید این بهینهسازی را به یک کمپین در جامعه تبدیل کنیم.
این طرح بازار بهینهسازی در چه مرحلهای است؟
از طرف هیأت وزیران ابلاغ شده و الان مجمع تشخیص مصلحت نظام دنبال راهاندازی آن است. زیرساختهایی مانند سازوکار بورسی لازم دارد و باید این طرح در بورس رسمیت پیدا کند، بعد آن گواهیها رسمیت پیدا کند، سپس گواهیها توسط شرکتهای اندازهگیری و صحهگذاری M&V تأیید شوند تا مقدار انرژی صرفهجوییشده را اندازهگیری و صحهگذاری کند و مطابق آن تأییدیهای دهند و بر اساس آن گواهی انرژی صرفهجوییشده صادر شود. این زیرساختها باید ایجاد شود.
یک آییننامه اجرایی هم دارد که هیأت وزیران ابلاغ کرده؛ در آن آییننامه اجرایی گفته شده شرکت بهینهسازی مصرف سوخت باید این شرکتها را شناسایی و ارزیابی کند. متأسفانه شرکت بهینهسازی مصرف سوخت هم توانش خیلی محدود است، یعنی شرکت خیلی کوچکی با امکانات محدودی است و این کارها برای آن هزینهبر است، یعنی باید هزینههایش داده شود تا آن شرکت بتواند وارد کار شود. البته جایگاه شرکت بهینهسازی مصرف سوخت در سیستم نیز مشکل دارد. این شرکت نباید زیرمجموعه وزارت نفتی باشد که منافعش در فروش بیشتر است. اکنون که رویکرد دولت یک مقدار متفاوت است و موضوع بهینهسازی را جدیتر گرفته، باید این تغییر ساختار نیز اتفاق بیفتد.
بازار بهینهسازی چقدر متفاوت از قوانین قبلی است؟
این بازار بهینهسازی تفاوتش با آن قوانین قبلی این است که صرفهجوییها را در سطح جامعه میآورد. مثلاً ما در ماده 12 میتوانستیم عدد دهیم و بگوییم یک طرح قرار است چقدر صرفهجویی ایجاد کند. ولی بازار بهینهسازی انرژی را شما باید مقایسه کنید با آن عقبافتادگی که ما از شرایط بینالمللی شدت انرژی داریم. اگر این بازار بهینهسازی به آن شکل درستش اجرا شود، این امید وجود دارد که ما به سمت شدتهای انرژی بینالمللی یا حداقل به سمت نُرمهای دنیا برسیم. ما الان در بخشهای مختلف مشکل داریم حدود 5/1 برابر تا 4 نُرمهای دنیا شدت انرژیمان است.
به نظر شما زیرساخت لازم برای این اصلاح مصرف و فروش مصرف بهینه شده در بازار وجود دارد؟ برای یک ایرانی با خودروی پرمصرف و خانه غیراستاندارد چقدر این ظرفیت را میتوان در نظر گرفت؟
زیرساختهایی که وجود ندارد، به خاطر نبود تقاضا است. این شرایط اگر ایجاد شود، تقاضا ایجاد میشود. اگر تقاضا برای خودروی کممصرف در کشور زیاد باشد، مطمئن باشید، خودروساز داخلی هم تلاشش را بیشتر میکند. وقتی قیمت بنزین خیلی ناچیز است، هزینهای هم برای بهینهسازی نمیشود. الان در هیچ جای دنیا نیست که هزینه انرژی یک خانواده زیر یک درصد درآمد ماهانهاش باشد و این موضوع عجیبی است. به طور معمول در دنیا بین 5 تا 8 درصد است. در حالی که در کشور ما اصلاً اینطور نیست. اگر این بازار راهاندازی و این رغبت ایجاد شود؛ بتدریج خود این تقاضا آن کیفیسازی را هم بهدنبال خواهد داشت. ممکن است در گام اول راهکارش کاهش سفرهای غیرضروری، یک تنظیم ساده موتور خانهها و مواردی از این دست باشد. اما وقتی آن حساسیت و تقاضا در سطح جامعه ایجاد شود، مطمئن باشید که مسیرش هم پیدا میشود.
یعنی برجستهترین کارهایی که میتوانیم در شرایط کنونی برای بهینهسازی مصرف انرژی انجام دهیم، بازار بهینهسازی است؟
الان بهترین و ماندگارترین کار این است. حتی اگر دولت میخواهد هزینه بودجهای بکند، باید روی همین راهکار سرمایهگذاری کند. روی حمایت از آن شرکتهای M&V و راهاندازی چرخ این بازار بهینهسازی باید تمرکز کند. البته در کنارش نفی نمیکنم که در حوزههای توسعه فناوری، حمایت از شرکتهای دانشبنیان، توسعه فناوریهای مورد نیاز نیز دولت وارد شود. باید این حمایتها انجام شود، این رگولاتوری خیلی مهم است، ولی متأسفانه در کشور ما راه نیفتاده و انجام نمیشود. واقعیت این است که باید از تجربیات دنیا استفاده کنیم، باید این بازار راه بیفتد، دوباره این قانون هدفمندسازی یارانهها زنده شود؛ حالا نمیدانم زنده شود یا به اسم قانون جدیدی باشد، ولی به هر شکل، باید دوباره مورد توجه قرار گیرد. سیستم بهینهسازی مصرف و شرکت بهینهسازی مصرف بهعنوان یک رگولاتور باید در یک سطح بالاتری قرار بگیرد و دستخوش تصمیمات سیاسی و لحظهای نباشد. اگر این اتفاقات بیفتد، واقعاً کار سخت و پیچیدهای نیست. الان انرژی در دنیا یک موضوع بالغی است، یعنی مدیریت تقاضای انرژی یک موضوع بالغی است و ما نیز باید به این قضیه اینطور نگاه کنیم.
فکر میکنید زیرساختهای بازار بهینهسازی تا چه موقع فراهم شود؟
عزم آن مهم است. متأسفانه چند سال است که این قضیه در دست پیگیری است. بهترین حالت این بود که شورای عالی انرژی فعال شود و در خود شورای عالی انرژی این کار پیگیری شود، ولی فعال نیست، چون شورای عالی انرژی همین مشکل را دارد، یعنی یک متولی مشخصی ندارد؛ یکسری اشخاص حقوقی بهعنوان اعضای این شورا در اساسنامه تعیین شدند و خیلی وقت است که اصلاً تشکیل جلسه ندادهاند. مشخص نیست چه زمانی اما باید این زیرساختها هرچه سریعتر فراهم شود.
به صورت کلی اگر بخواهیم بهینهسازی را در ایران اجرا کنیم، بعد از بازار بهینهسازی باید چه کارهایی انجام شود؟
واقعیت این است آنجا که باید اصلاح شود، قیمت است. قیمت را الان نمیتوانیم دست بزنیم، بنابراین راهکار جایگزینش بازار است. بازار چکار میکند؟ در واقع همان اصلاح قیمت را انجام میدهد. واقعاً گام اول و مهمترین کاری که دولت باید انجام دهد، این است که این بازار بهینهسازی را هرچه زودتر و حتی به شکل محدود، مثلاً فاز اولش را فقط برای گاز راه بیندازد. اگر این بازار راه بیفتد، مشکلات از جمله قاچاق را ریشهکن میکند. در گام بعدی، حمایت از توسعه فناوری است تا نیاز فناوری در حوزه خودرو، موتورخانه و صنایع مختلف برای کاهش شدت انرژی تأمین شود. از سوی دیگر، در بخش نیروگاههای تجدیدپذیر بهجد باید سرمایهگذاری شود. در نهایت باید با استفاده از این ظرفیتها، از موقعیت ژئوپلیتیک کشورمان نهایت استفاده را بکنیم و نهتنها اجازه ندهیم که واردکننده انرژی شویم بلکه باید صادرات نیز با حداکثر ظرفیت ممکن انجام شود.
آیا این بازار بهینهسازی مانند بازاری است که دولت میخواهد برای بنزین راهاندازی کند و الان طرح آن در حال پایلوت است؟
بله، البته شنیدم که میگویند حداکثر قیمت خرید بنزین 3 هزار تومان است. شما فرض کنید قیمتش همان قیمت بینالمللی 15 هزار تومان شود. اگر یک جایی دولت ببیند بهصرفهاش است، خود دولت میرود و میخرد. میرود 10 هزار تومان میخرد و 15 هزار تومان صادر میکند. دولت میتواند به این شکل به موضوع بهینهسازی ورود کند؛ نه آن شکلی که دولت همه چیز را خودش بخواهد انجام دهد. اما بهطور کلی میتوان گفت که این طرح میتواند جرقه اولیه باشد. این طرح یکسری مزایا دارد، استارتی هست برای یک حرکت بزرگ. ولی واقعیت این که آنچه بازار بهینهسازی میخواهد این نیست و باید به این توجه کرد. در بازار بهینهسازی سقف 3 هزار تومان را میتوان افزایش داد. انشاءالله این پایلوت راه بیفتد، از آن طرف هم بازار بهینهسازی که این پازل کوچکی از آن است، کمکم در کشور راهاندازی شود تا بتوانیم از وضع فعلی رها شویم. فکر میکنم مجموعه کشور به سمت درستی میرود. متوجه شده است که دیگر هیچ راهی غیر از این ندارد. دیگر این آخرین راه است. بنزین را حالا شاید بتوان راحت وارد کرد اما گاز را چه باید کرد؟ اصلاً برای کشور ما با این حجم از تولید انرژی آیا واردات صحیح است؟ در صورت نبود انرژی ممکن است اتفاقات خیلی وحشتناکی بیفتد. فقط امیدواریم این روند اصلاح و بهینهسازی مصرف هرچه سریعتر اجرا شود. باید بتوانیم از مزایای این ثروت خدادادی استفاده کنیم و انشاءالله آن جایگاهمان در سیستم انرژی دنیا را حفظ و حتی ارتقا دهیم. نباید از بازار حذف شویم. باید به بهینهسازی و سرمایهگذاری در راهکارهای جایگزین مثل توسعه حمل و نقل عمومی ورود کرد. اصلاً کار سختی نیست. قابل انجام است، به شرطی که تصمیمات از بالادست و به شکل علمی گرفته شود.
بــــرش
چقدر برای ورود به موضوع بهینهسازی مصرف انرژی و اصلاح وضعیت موجود فرصت داریم؟
گذشته از مشکلات کنونی، تحولات انرژی در دنیا خیلی سریعتر از آن است که ما فکر میکنیم. الان اجلاس تغییر اقلیم مثل کاپ 26 را نگاه کنید. بهعنوان یک کارشناس انرژی میگویم ما 10 سال آینده خیلی مشکل خواهیم داشت. حتی این سؤال مطرح است که آیا اصلاً کسی اجازه خواهد داشت نفت ما را بخرد؟ بحث این نیست که ما تولید کنیم یا خیر، بحث این است که تولید کنیم و اضافه هم داشته باشیم؛ اما در دنیا کسی حاضر به خریدش نباشد. چرا که قرار است جرایم سنگینی روی مصرف سوختهای فسیلی گذاشته شود. تنها سوخت فسیلی که تقریباً یک افق 40 ساله برای آن متصور است، گاز است. سوختهای جدید در حال ورود به سبد انرژی مصرفی جهان هستند؛ مانند هیدروژن. شاید حتی روزی برسد که هواپیماهای ما حتی با این سوخت جتی که داریم، اجازه ورود به مناطقی از دنیا مانند اروپا را نداشته باشند. این یعنی داریم با دست خودمان، خودمان را حذف میکنیم.
انتهای پیام/
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: بازار بهینه سازی شرکت بهینه سازی مصرف موضوع بهینه سازی بهینه سازی مدیریت تقاضا هزار تومان مصرف انرژی سازی انرژی بین المللی زیرساخت ها راه اندازی کشور ما ایجاد شود صرفه جویی مصرف سوخت راه بیفتد گواهی ها دولت هم شرکت ها چند سال بخش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۵۰۲۰۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پافشاری بر پدیده «اوج نفت» هرج و مرج انرژی را تشدید میکند
دبیرکل اوپک در مقالهای نوشت به جای سخن گفتن از پایان عصر نفت و پافشاری بر آن باید بر کاهش انتشار گازهای گلخانهای تمرکز کرد.
به گزارش خبرگزاری رویترز، هیثم الغیص بهتازگی در مقالهای برای نشریه «میس» نوشت: پایان عصر نفت موضوعی غیرقابل تحقق است، زیرا سرعت رشد تقاضای انرژی بهگونهای پیش میرود که انرژیهای جایگزین در مقیاسی نیستند که بخواهند جای نفت را در سبد مصرف انرژی جهان بگیرند از این رو باید به جای کاهش مصرف نفت، تمرکز را بر کاهش انتشار گازهای گلخانهای در فرآیند تولید سوختهای فسیلی گذاشت.
وی افزود: روند نگرانکنندهای درباره روایتهای موجود درباره مصرف نفت وجود دارد که در آنها از عبارتهایی مانند پایان عصر نفت استفاده میکنند و این موضوع میتواند به هرج و مرج در حوزه انرژی دامن بزند.
الغیص در مقالهای که نشریه میس در شبکه اجتماعی ایکس (X) به اشتراک گذاشت، نوشت: اگر در نتیجه کاهش سرمایهگذاریها عرضه کاهش یابد، در حالی که تقاضا برای نفت همچنان افزایش یابد، همانطور که امروز شاهد چنین روندی هستیم، چه اتفاقی رخ میدهد؟
وی ادامه داد: واقعیت این است که پایان عصر نفت محققشدنی نیست.
سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) بر این باور است که مصرف نفت در دهههای آینده همچنان رو به افزایش خواهد بود، در حالی که آژانس بینالمللی انرژی پیشبینی میکند تقاضا برای نفت تا سال ۲۰۳۰ میلادی به اوج خود میرسد.
الغیص در مقالهای برای «میس» نوشت: صنعت نفت در فناوریهایی مانند استفاده از جذب کربن و ذخیرهسازی، هیدروژن پاک و جذب مستقیم هوا سرمایهگذاری میکند، بنابراین این شرایط نشان از این دارد که امکان کاهش انتشار گازهای گلخانهای در فرآیند تولید نفت مورد نیاز جهان فراهم است.
وی در این مقاله آورده است: جهان در دو دهه اخیر بیش از ۹.۵ تریلیون دلار در زمینه دوره گذار به انرژی کمکربن سرمایهگذاری کرده است، با این حال انرژیهای بادی و خورشیدی هنوز هم تنها کمتر از ۴ درصد از انرژی مورد نیاز جهان را تأمین میکنند و خودروهای برقی ضریب نفوذ جهانی بین ۲ و ۳ درصد دارند،
به گفته الغیص، واقعیت این است که بسیاری از انرژیهای جایگزینها نمیتوانند جایگزین نفت در مقیاس لازم شوند، یا در بسیاری از مناطق مقرون بهصرفه نیستند.