هاشم میرزاخانی: دعوت از استانداران و شهرداران برای توسعه سالن ها و زیرساخت سینمای ملی/ لزوم ارتقای سینما در شهرستانها
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۵۲۹۵۵۶
آیین تجلیل و قدردانی از مالکین و سازندگان سالنهای سینمایی سراسر کشور و افتتاح 100 سالن سینما در سال 1400 با حضور سینماداران، تهیهکنندگان، مدیران سینمایی و همچنین بزرگداشت «مجید مسچی به دعوت موسسه سینماشهر، امروز یکشنبه 15 اسفند در سالن سینماتوگراف موزه سینما ی ایران برگزار شد.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، در ابتدا کامران ملکی که اجرای این مراسم را برعهده داشت، گفت: در دو سال اخیر که سراسر دنیا درگیر کرونا بود اکثر فعالیتها تعطیل شدند و معدود مشاغلی توانستند کارهایشان را استمرار دهند که یکی از آنها سینماهای کشور بود و در این موضوع بحث زیرساختها و توسعه سینماها خودنمایی میکرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بعد از آن کلیپی از مجید مسچی که توسط موزه سینمای ایران تهیه شده بود نمایش داده شد که به روند نوسازی سالنهای سینما در سالهای بعد از انقلاب پرداخت.
پس از آن از حبیب ایلبیگی، محمد حمیدیمقدم، یزدان عشیری، لادن طاهری، هاشم میرزاخانی، مهران عباسی و حبیب اسماعیلی روی سن آمدند تا از «مجید مسچی» تقدیر کنند.
مدیران مجید مسچی را الگوی خود قرار دهند
در ادامه حبیب اسماعیلی تهیه کننده و پخش کننده پیشکسوت سینما گفت: عملکرد مجید مسچی بر کسی پوشیده نیست و در سینماسازی الگویی برای بقیه مدیران سینمایی است. او تنها یک مدیر دولتی نبود، گویا مدیری از بخش خصوصی بود که به نفع مجموعه کار می کرد. زمانی که در بنیاد سینمایی فارابی بود برای پشتیبانی و اکران سنگ تمام میگذاشت و برای بچههای سینما قابل لمس است. ایشان یا مسئلهای را قبول نمیکرد یا اگر قبول میکرد آن کار ظرف 24 ساعت انجام میشد. به نظرم با وجود این فرد، مسئولیت هاشم میرزاخانی سنگینتر میشود. وی ادامه داد: چندی پیش تقاضا کردیم برای مهندس مجید مسچی مراسم تجلیل برگزار کنیم که ایشان قبول نکردند و خوشحالم امروز توسط موسسه سینماشهر این اتفاق افتاد. مجید مسچی هیچ وقت در سمت یک مدیر، شو اجرا نمیکرد امیدوارم کسانی که راه ایشان را ادامه میدهند او را الگو قرار دهند.
پس از آن هدیه و لوح تقدیری توسط افرادی که روی سن بودند به مجید مسچی اهدا شد و حاضران در سالن به صورت ایستاده او را تشویق کردند.
تلاش بخش خصوصی در ارتقای سالنهای سینما قابل تقدیر است
مجید مسچی در مراسم بزرگداشت خود در موزه سینما گفت: من در 16 سالی که در موسسه سینماشهر مشغول بودم مجموعه منسجمی داشتیم. به خاطر دارم که در بحث سینماسازی و سینماداری در بخش دولتی اتفاقات خوبی نمیافتاد و حضور دوستان در بخش خصوصی بود که باعث رونق این موضوع شد. دوستان در بخش خصوصی سرمایه و وقت خود را در عرصه ساخت و تجهیز سینما گذاشتند و این موضوع قابل تقدیر است. به نظرم این حوزه محدودهای است که میشود به آن کمک کرد زیرا انگیزه و ایده جدید برای ساخت سینما داد. با توجه به جمعیتی که در کشور داریم موجودی فعلی سالنهای سینما کافی نیست و ما به سینماهای جدیدتری احتیاج داریم. دوستان ، اهالی سینما و وزارت ارشاد باید در این زمینه فعالیتهای خود را افزایش دهند و از این فرصت برای افزایش سینماها استفاده کنند.
در سال 1400 مجموعا هفت میلیون نفر به سینما آمدهاند
در بخش دیگری از این مراسم، هاشم میرزاخانی مدیر موسسه سینماشهر به ارائه گزارشی از وضعیت استقبال از سینماهای کشور و ظرفیت سینماها پرداخت و گفت: مدت زیادی در تدارک مراسم تجلیل از خدمات مهندس مجید مسچی که در عرصه سینما بسیار خدمت کرد، بودیم. همچنین محمد خزائی رئیس سازمان سینمایی تأکید داشت که حتما در این مراسم حضور داشته باشد و به همین دلیل این مراسم به تاخیر افتاد اما ایشان امروز به علت بیماری نتوانست حضور داشته باشد.
وی با بیان اینکه تحویل گرفتن سمت مجید مسچی کار آسانی نیست، افزود: مقدرات این گونه رقم خورد که ما توفیق پیدا کردیم در این سمت قرار بگیریم و در این راه آقای مسچی باید ما را یاری دهند. مدیرعامل موسسه سینماشهر با بیان اینکه خانواده سینمای ایران بر فعالیتهای مجموعه سینماشهر در ایران واقف هستند، ادامه داد: در بخش تولید و خدمات سینمایی، سازمان سینمایی و موسسه سینماشهر دو نقش دو بال را ایفا میکنند و خدمات ارزندهای ارائه کردهاند. سینما، کاری جمعی است و از ابتدا تا انتهای یک پروژه سینمایی، 100 عنوان شغلی فعالیت میکنند تا کاری را روی پرده ببینیم. حتما مجموعه وسیعی در کشور باید نسبت به اکران آثار کمک کند و آن سینماها هستند.
وی در ادامه همراه با نمایش آمار سینماها به تفکیک استانها و میزان استقبال از سینما با توجه به ظرفیت سالنهای سینماهای کشور افزود: در حوزه اکران با وجود کرونا که تمام مشاغل را تحتالشعاع قرار داد آماری در دست داریم و با این مدل فعالیت که جامعه تولیدکننده و پخشکنندگان و سینماداران در این مدت در سینمای ایران داشتند و سینما را زنده نگه داشتند ما باید از ایشان تقدیر کنیم. در سال 1400 مجموع فروش سینماها 158 میلیارد بود و مجموعا حدود هفت میلیون نفر به سینما آمدهاند. با فرض اینکه این جمعیت دست کم 20 فیلم را دیده اند رقم ضعیفی بوده است که احتمالا اکثر این افراد آمده اند دیدند. رقم ضعیفی داشته و تعداد سینماهای فعال 311 عدد با 623 پرده بوده است و تعداد صندلی ها نیز 145 هزار بوده است.
میرزاخانی افزود: استان تهران با 77 میلیارد بیننده، 48 درصد بیننده کل سینمای ایران را به خود اختصاص داده است. 228 پرده در تهران در سال 1400 فعالیت کرده و توانسته به این رقم دست پیدا کند و بعد از آن خراسان رضوی با 20 میلیارد، اصفهان با 16 میلیارد و 48 پرده از جمله استانهایی بودهاند که بیشترین تعداد علاقمندان به سینما را تشکیل دادهاند. همچنین در این دسته بندی بعد از تهران و خراسان رضوی و اصفهان ، فارس و البرز جزو پنج استان سینمای برتر کشور بودهاند. استان های آذربایجان شرقی، مازندران، خوزستان، کرمانشاه و کردستان پنج استان دوم را تشکیل میدهند. اینها استانهای کمبرخورداری نیستند ولی از نظر نمایش و تعداد مخاطب قابل تأمل است که همه ما را وادار میکند به این فکر کنیم که چه کنیم سینما در این شهرها جایگاه بهتری پیدا کند. همچنین استانهای همدان، گلستان، یزد، آذربایجان غربی و زنجان دستهبندی سوم را تشکیل میدهند. با این وسعت فرهیختگانی که در این استانها هستند نمیتوان گفت در سینما نرفتن قصور کردهاند و به هر حال باید درباره آن فکری کرد.
میرزاخانی با بیان اینکه امکان توسعه سینمای ایران به واسطه مدیران بومی میسر می شود، یادآور شد: باید برای استانهای مختلف کشور براساس موقعیت جغرافیایی و آب و هوا برنامههای مختلفی در نظر بگیریم. یکی از اولین برنامهها بحث توسعه سالن در شهرهای فاقد سینماست. امکان حضور مردم در سالن سینما مهیاست ولی آنقدر در این مسئله کمتوجهی شده که ما شاهد چنین گزارشی هستیم. به نظرم در این خصوص باید عزم جدی در بخش خصوصی، دولتی و شهرداریها انجام شود و استان ها پای کار بیایند. من این طرح را به وزارت خانه ارائه دادم و امیدوارم با تعاملی که با دستاندرکاران انجام شده شاهد توسعه و شکوفایی در سال بعد باشیم. همچنین ما در کشور تعداد زیادی تک سالن داریم که زیر مجموعه ارگانهای مختلف هستند و باید آنها را تجمع کنیم، باید آثار سینمایی را نمایش داد و حداقلها را فراهم کرد. امروز چندین سینما از این قبیل مورد حمایت قرار گرفتند و چندین بار اکران آزمایشی شدهاند و توانستند مجوز کمیسیون ماده هشت را بگیرند و به ناوگان سینماهای کشور اضافه شوند.
وی با بیان اینکه برای تجهیز این سینماها چیزی حدود 9 میلیاد تومان هزینه شده است، بیان داشت: قطعا هزینه ساخت سالنها بیش از این ارقام است که غیر از ساخت و ساز عمرانی در ارتقای سالنهای سینمایی و تجهیزات فنی فعال بودهایم. همچنین از فیلمهای روی اکران حمایت جزئی داریم و برای آن هم برنامه داریم. محمد خزائی معتقد است موسسه سینماشهر باید طوری برنامهریزی کند که از فروش تا اکران از آثار حمایت کند و ما از این موضوع استقبال میکنیم و امیدواریم سال آینده وضعیت سینماهای کشور از این حالت خارج شده باشد.
بعد از آن کلیپی از برخی سالنهای سینمایی در کشور نمایش داده شد و غلامرضا موسوی ، سیدضیاهاشمی، رییس جامعه صنفی تهیه کنندگلن و عضور شورای پروانه ساخت، مرتضی شایسته، رییس شورای صنفی نمایش، وحید موساییان، نماینده کانون کارگردانان سینمای ایران، مجید مسچی، یاسر شاه پیری، مدیر کل حوزه ریاست و مشاور اجرایی سازمان سینمایی روی سن آمدند و از مدیران سینماهای کشور و سالن داران از جمله سید مصطفی حسینیخالدی مدیر عامل موسسه بهمن سبز، ناصر طیریان رویینتن، مدیر پردیس سینمایی مشهد، سیدجمال ساداتیان، بهرهبردار پردیس سینمایی هدیش مال، فرشاد محمد شفیعی مالک سینما آفتاب بهبهان، علی سرتیپی، بهرهبردار پردیس سینمایی لوتوس مال، محمدرضا صابری، بهرهبردار پردیس سینمایی لوتوس مال، محمد عباسزادگان از پردیس پارت بازار مشهد، تقدیر شد.
در ادامه سیدجمال ساداتیان بهره بردارهدیش مال تهران نیز گفت: باید برای توسعه سینماها فکری جدی شود و وزارت ارشاد نیز باید در صدور پروانه نمایش سهولت قائل شود زیرا اگر مردم فیلم را بپسندند از فیلم استقبال میکنند. اگر دست به دست هم دهیم میتوانیم مردم را تشویق کنیم که به سینما بیایند، حتی اگر مردم سالی یک بار به سینما بیایند اقتصاد سینما در سال به3 الی 4 میلیارد تومان میرسد.
همچنین علی سرتیپی بهره بردار پردیس سینمایی لوتوس مال تهران نیز
گفت: خاطره ای که از آقای مسچی دارم این بود که برای نوسازی سینمای جهاننمای چالوس رفته بودیم که وقتی بعد از تجهیز، درهای آن باز شد، چنان ذوقی در چشمان مجید مسچی بود که توصیف کردنی نبود. او به این موضوع حس خوبی داشت و این نهضت تاکنون ادامه داشته است. البته در این قضیه آقای محمدرضاصابری هم جزء مهرههای مهم بودند.
در انتهای این مراسم سینماداران و مدیران سینمایی با هم عکس یادگاری گرفتند.
در این مراسم افرادی همچون سیدضیاهاشمی، رییس جامعه صنفی تهیه کنندگلن و عضو شورای پروانه ساخت، مرتضی شایسته رییس شورای صنفی نمایش، مجید مسچی، حبیب ایل بیگی معاون نظارت و ارشیابی، یاسر شاه پیری مدیر کل حوزه ریاست و مشاور اجرایی سازمان سینمایی، یزدان عشیری مشاور رئیس سازمان سینمایی و مدیرکل روابط عمومی سازمان سینمایی، هاشم میرزاخانی مدیرعامل موسسه سینماشهر، محمد حمیدی مقدم مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، مهران عباسی مدیرعامل موزه سینمای ایرات، لادن طاهری رئیس فیلمخانه ملی ایران، غلامرضا موسوی رییس اتحادیه تهیهکنندگان ، حسین فرحبخش، سیدجمال ساداتیان، حبیب اسماعیلی، علی سرتیپی، مرتضی شایسته، حبیب ایلبیگی، محمدرضا صابری، وحید موساییان نماینده کانون کارگردانان سینمای ایران و ... حضور داشتند.
انتهای پیام //
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: فرهنگ و هنر سینمای ایران انقلاب بخش خصوصی موزه سرمایه وزارت ارشاد خانواده ایران جامعه اصفهان خراسان رضوی آذربایجان غربی آب و هوا ساخت و ساز اقتصاد معاون روابط عمومی سازمان سینمای مستند اصفهان ایران خانواده معاون موزه هاشم میرزاخانی سینما شهر موسسه سینماشهر هاشم میرزاخانی سازمان سینمایی سالن های سینما سینماهای کشور سینمای ایران موزه سینما فعالیت ها بخش خصوصی سال 1400 استان ها سالن ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۵۲۹۵۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سینما به روایت «آپاراتچی»
ایسنا/اصفهان «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل، مردی جوان و ساده است که سواد نوشتن ندارد، اما شور دارد و عاشق سینماست.
فیلم «آپاراتچی» ساختۀ قربانعلی طاهرفر، یکی از فیلمهای در حال اکران اصفهان است که گیشۀ سینمای ساحل نشان میدهد با استقبال اندکی مواجه شده است، من نیز این فیلم ۹۴دقیقهای را بهتنهایی در سالن عالیقاپو نگاه کردم و وضعیت سالن، یعنی صندلیهای خالی، این موضوع را تأیید میکرد. اما جای سؤال دارد که آیا تماشای «آپاراتچی»، محصول سال ۱۴۰۲ که در چهلودومین جشنوارۀ فیلم فجر به نمایش درآمد، وقت تلفکردن است؟!
اگر عاشق «سینما» باشید، «آپاراتچی» به یک بار دیدنش (و اگر عاشقتر باشید، به چند بار دیدنش!) میارزد؛ آن هم در مقایسه با بسیاری از فیلمهای پرهیاهو و با بازیگران دهانپرکن، اما بیکیفیت که طرفدار هم زیاد دارند. «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل است که عاشق سینماست و برای ساختن فیلمی بلند و سینمایی حاضر است هر کاری بکند. او وقتی دیگران معنی کارهایش را نمیفهمند به آنها میگوید، تا حالا عاشق شدی؟! من عاشق سینما هستم!
اتفاقات این اثر که در جشنوارۀ فجر سال گذشته به دریافت جایزۀ ویژۀ داوران برای «نگاه نو» موفق شد، در روزگار نزدیک به پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ و سالهای نخست جنگ ایران و عراق بازمیگردد. جلیل نقاش ساختمان است که روی بوم هم هنرش را به رخ میکشد و مخصوصاً پرتره شهدای عزیزمان را در جنگ ایران و عراق تصویر میکند و به دل خانوادههایشان تسلایی کوچک میبخشد. همین جلیل که عشق بیوحدومرزی به سینما دارد و همواره خود را در جشنوارههای فیلم تصور میکند که جوایزی نفیس به دستش میدهند، قصد دارد فیلمی بلند و زندگینامهای بسازد.
فیلم جلیل دربارۀ شخصیتی به اسم نوری است. نوری در فیلم قاضی سختگیری معرفی میشود. همه مردم از جمله جلیل و همسر و پدر پیرش که در یک خانه زندگی میکنند، بدگویی از این قاضی به روزمرهشان تبدیل شده است. همه معتقدند که نوری دارد جان جوانان وطن را با قضاوتهای نادرستش پایمال میکند. اما در همان ابتدای فیلم، وضعیت نوری دستکم در چشم برخی از مردم، از جمله همین جلیل داستان، دگرگون میشود. و وقتی نوری یعنی قاضی بدنام به دنبال اتفاقاتی شهید میشود، تصمیم میگیرد فیلمی از او بسازد و نامش هم بگذارد: «نوری در تاریکی».
اما فیلمساختن در زمانۀ جلیل آسان نیست. پدرش با او مخالفت جدی دارد و سینما را هنری تهی میداند که یک مشت آدم فاسد و بیدین دور هم جمع میشوند تا بقیۀ مردم را هم با ساختههایشان بیبندوبار کنند! همین نگاه پدر جلیل، طنز تلخی را به اثر بخشیده است. از طرفی، جلیل را وزارت ارشاد وقت جدی نمیگیرد و حاضر به حمایت از او نیست.
فیلم هیچ حامی معنوی و پشتیبان مادی ندارد. خانواده شهید نوری هم با مخالفتها یا خواستههای خود به نوعی دیگر مانعی بر سر راه فیلمسازی جلیل شیفته و خیالپرداز هستند. حالا در ادامه باید دید سرنوشت این فیلم به کجا ختم میشود و اگر روی پرده برود، محبوب مردم خواهد شد، چنانکه جلیل در رؤیا میبیند؟!
فیلمسازی در میانۀ انقلاب و جنگ
فیلم «آپاراتچی» در حد خود و تا جایی که توان گشودن بال و پر داشته است، داستان بغرنج سینمای ما و البته شیرینیهای آن و شوریدگیهای آدمهایش را بازتاب میدهد. سینمای کشورمان از ۱۳۵۷ شمسی بهبعد که هنرمندانی نامدار در آن افتخار آفریدند و از این قاب رنگی و اسرارآمیز ما را به جهانیان نشان دادند یا هرکس دیگری که به توان و سلیقه خود آثاری در آن تولید کرده است، آغازش داستانی پیچیده دارد.
سینمای ایران بعد از ۱۳۵۷ شمسی، در میانۀ انقلاب و جنگی زودهنگام پا گرفت و همواره موانع پرشماری از جنبههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر سر راهش بود. اما سینما زنده ماند، گاهی نیمهجان شد و گاهی جان تازه گرفت، اما هرچه بود و نبود به پیش رفت و نشان داد که این دنیای شگفتانگیز و پرقدرت شاید سر خم کند و در برخی سالیان منزوی شود، اما از میان نمیرود. سینمای ایران همواره عاشقان خودش را داشته است که برای سربلندی این گوشه پهناور از هنر معاصر ایرانزمین کوشیدهاند.
به جز اینکه به «آپارتچی» میتوان نگاهی تاریخی داشت که در آن مقطع، خاص ایرانمان است، این فیلم به رابطۀ پویایی اقتصاد و هنر نیز نگاه خوبی دارد. جلیل و گروه کوچکش یک مانع جدی بر سر راه فیلمسازیشان دارند و آن هم نداشتن پول کافی و امکانات مادی بهدردبخور است.
این مسئلۀ جدی است. هیچ هنرمندی در هیچ کجای دنیا نمیتواند با شکم خالی و زندگیای که تمامش دغدغه نان باشد، هنری ماندگار به جهان تقدیم کند. گامبرداشتن در چنین مسیری ازجانگذشتگیها میخواهد. اگر در تاریخ هنر درنگ کنیم، آثار پراعجازی که هنوز ماندگارند و ما را انگشتبهدهان میکنند، یا هنرمندش از خانوادهای ثروتمند برخاسته یا نهاد دولتی یا غیردولتی، آن هنرمند را حمایت مالی کرده و دنیایی امن برایش فراهم ساخته است. مردی مثل جلیل که برای فیلمسازی و نمایش استعداد هنری خود به فروختن فرش دستباف همسرش محتاج است، فرشی که میتوانست زیرپای آن دو و پدر و بچههایشان باشد، چه سرنوشتی در سینما خواهد یافت؟
انتهای پیام