خلاقیت و درک صحیح دستگاه دیپلماسی از شرایط منطقه و جهان
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۵۷۱۸۳۷
در شرایط فعلی چنین به نظر میرسد که پرونده هستهای ایران و ماجرای درگیریهای اوکراین و تایوان به دلایل مختلف پیوند خورده است و دستگاه دیپلماسی کشور باید با خلاقیت دیپلماتیک و درک صحیح از شرایط منطقهای و جهانی نسبت به تصمیمگیری در هر سه پرونده اقدام کند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، دنیای خاکی روزهای پرالتهاب و پر فراز و نشیبی را پشت سر میگذارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این میان پرونده هستهای ایران به عنوان یکی از پیچیدهترین پروندههای بین المللی با عبور از فراز و نشیبهای مختلف در دو دهه گذشته، هر روز ابعاد تازهای به خود میگیرد، در حالی که پیش بینی میشد توافق هستهای ایران و کشورهای غربی در هفته آتی اعلام شود، به نظر میرسد با طرح ادعاهای جدید و عدم تصمیم گیری سیاسی در آمریکا و البته بهره برداری آمریکا و کشورهای غربی از ماجرای اوکراین و تشدید جنگ رسانهای بر علیه ایران دچار وقفه شده است، آنچه مسلم است در این میان علاوه بر انگیزههای سیاسی به ویژه بین آمریکا و روسیه برای اثبات جایگاه خود در نظام دوقطبی بین الملل، بیشینه سازی اقتصادی و افزایش منافع اقتصادی کشورها دو اولویت طرفین قرار گرفته است.
در شرایط فعلی چنین به نظر میرسد که پرونده هستهای ایران و ماجرای درگیریهای اوکراین و تایوان به دلایل مختلف پیوند خورده است و دستگاه دیپلماسی کشور باید با خلاقیت دیپلماتیک و درک صحیح از شرایط منطقهای و جهانی نسبت به تصمیم گیری در هر سه پرونده اقدام کند. قطعا هدف اصلی دولتمردان ما حفظ استقلال کشور در تقابل با کشورهای مختلف است، اصلی که به عنوان یکی از دستاوردهای اصلی انقلاب اسلامی موردتوجه مسئولان و مردم قرار دارد و امروز نیز انتظار میرود موضع گیریها در هر سه پرونده به گونهای باشد که شائبهای برای خدشه وارد شدن به استقلال کشور به میان نیاید. از سویی یکی از دلایل اصلی ورود ایران به مذاکرات هستهای انتقاع از مزایای اقتصادی توافق هستهای است، یعنی اگر قرار بر این باشد که توافق هسته ای، گرههای اقتصاد کشور را باز نکند و ایران نتواند به خواستههای اقتصادی خود برسد، توافق هستهای تهی از معنا خواهد بود، کما اینکه کشورهای غربی و امریکا نیز به عواید اقتصادی خود از این توافق فکر میکنند.
به طور کلی به نظر میرسد بیشینه سازی منافع اقتصادی کشورهای درگیر در این سه پرونده، به پیچیدگی آن دامن زده است، در تقابل روسیه و اوکراین نیز هم روسها و هم غربیها به تبعات اقتصادی تغییر و تحولات در اوکراین میاندیشند، اوکراین به دلیل داشتن جایگاه ژئواستراتژیک در تبادل انرژی میان اروپا و روسیه و هم به دلیل داشتن زمینهای حاصلخیز کشاورزی به عنوان بانک غله در اروپا شناخته میشود و هر دوی این ظرفیت میتواند اقتصاد اروپا و امریکا را تحت تاثیر قرار دهد. کما این که در همین مدت کوتاه نیز تقابل میان روسیه و اوکراین و تهدید روسیه به مسدودکردن انتقال انرژی به اروپا باعث چندبرابر شدن قیمت سوخت در اروپا شده است. این واقعیت نیز قابل کتمان نیست که برخلاف فضاسازی رسانههای غربی درباره ابعاد نظامی تقابل روسیه و اوکراین، روسیه تا کنون حدود هزار موشک به سمت اوکراین پرتاب کرده است، برای درک بهتر کافی است بدانید عراق تنها در یکی از عملیاتهای نظامی خود بیش از ۵ هزار موشک به سمت ایران پرتاب کرد، ولی کشورهای غربی هیچ موضعی در قبال آن تجاوز نداشتند، اما امروز پرتاب هر یک عدد موشک با فضاسازی شدید رسانهای همراه است، البته این به معنای تایید رفتار روسیه نیست، بلکه مقصود آن است که رفتار امروز غرب نه به دلیل حقوق بشر و قواعد اخلاقی بلکه پوششی برای دست یافتن به منابع اقتصادی از سوی غربی هاست که باید در قضاوتها و تحلیلها به آن توجه کرد. از این رو شناخت وضعیت موجود و نیت و اهداف کشورها بدون شناخت و ارزیابی منافع اقتصادی کشورها ناقص به نظر میرسد. در این سو روسیه در میان بیست کشور اصلی دارای بیشترین مراوده اقتصادی با ایران قرار دارد و جمهوری اسلامی باید منافع اقتصادی خود را در هر دو پرونده در نظر گرفته و برای تصمیم گیری اقدام کند.
در روزهای گذشته و با نزدیک شدن به شرایط توافق کم و بیش صدای پای شرکتهای غربی برای حضور در ایران به گوش میرسد، برخی گمانه زنیها حتی از تلاش شرکتهای غربی برای حضور پررنگ در بازارهای گوناگون ایران حکایت دارند، تلاشهایی که در برخی موارد باعث اختلال یا پیشرفت در روند مذاکرات نیز شده است، چرا که شرکتهای غربی نیز با تاثیرگذاری بر روند مذاکرات برای بیشینه سازی منافع خود تلاش میکنند. مجموع این شرایط نشان میدهد دستگاه دیپلماسی ایران نیز باید رویکرد پر رنگ تری در حوزه اقتصادی به هر سه پرونده مهم این روزها یعنی هم مذاکرات هستهای و هم ماجرای اوکراین و هم حوزه تایوان داشته باشد، جمهوری اسلامی ایران در هر سه پرونده ضمن حفظ استقلال باید به دنبال انتفاع اقتصادی کشور باشد تا در گام بعدی بتواند با حفظ و تقویت اقتدار و توان نظامی به دنبال بسط گفتمان اصیل انقلاب اسلامی در سطح منطقه باشد.
محمود کبیری یگانه کارشناس حوزه خاورمیانه
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: روسیه اوکراین جنگ اقتصادی دیپلماسی دستگاه دیپلماسی سه پرونده منافع اقتصادی توافق هسته ای هسته ای ایران کشور های غربی اقتصادی کشور نظر می رسد تصمیم گیری کشور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۵۷۱۸۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شبح جنگ چگونه از ایران دور شد؟
به گزارش همشهریآنلاین، ۲ کلیدواژه «میدان» و «دیپلماسی» در چند سال اخیر به یکی از واژههای پرتکرار در میان افکار عمومی و نخبگان کشور تبدیل شده است، منظور از مفهوم دیپلماسی روشن است و مراد از «میدان» نیز فعالیتهای میدانی یا میدان عملیات نظامی است و ایران نیز به دلیل واقع شدن در یک موقعیت ویژه ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک باید در این ۲ حوزه حضوری فعال و موثر داشته باشد.
صیانت از سهگانه «کیان، حریم و منافع» از مهمترین دستور کارهای دیپلماسی و میدان است و در همین چارچوب دوگانهسازی و دوگانهانگاری مفهوم «میدان» و «دیپلماسی» از پایه نادرست و رقیب دانستن این دو بلاوجه است.
براساس «نظریه میدان»، نسبت «میدان سیاست و دیپلماسی» با «میدان رزم» یک نسبت منطقی است و میان آنها یک رابطه معقول وجود دارد که تکمیلکننده همدیگر هستند و در تأمین منافع ملی مقوم و مکمل همدیگرند. تولید قدرت و ثروت زمانی اتفاق میافتد که دیپلماسی و میدان به شکل همگرا عمل کنند.
دستاوردهای میدان و دیپلماسی قابل تبدیل و مبادله با یکدیگر است. هر دو میدان عرصه کسب سرمایه، مشروعیت و اعتبار هستند. تعامل و همراهی دو عنصر دیپلماسی و میدان یک اصل ثابتی است که از سوی دولتمردان و سیاستمداران پذیرفته شده است و کشورها برای تأمین و تضمین منافع حیاتی و منافع ملی ناچار به تمسک به آن هستند. در همین چارچوب میتوان گفت تجمیع و بهرهگیری بهینه از سرمایهها در دو میدان دیپلماسی و میدان از الزامات حکمرانی خوب است و در مقابل، غفلت از این ظرفیتها، از جمله موانع تأمین منافع ملی در عرصه سیاستورزی است.
هماهنگی کامل میدان و دیپلماسی در «وعده صادق»در همین چارچوب به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، یکی از نکات قابل تامل و توجه در عملیات وعده صادق هماهنگی کامل بین میدان و دیپلماسی بود که به وضوح شاهد انجام وظایف تفکیک شده میان آنها از ابتدا تا لحظه انجام عملیات و پس از آن بودیم. عملیات وعده صادق که از سوی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و البته در هماهنگی کامل با دستگاه دیپلماسی کشورمان انجام شد، یک اقدام هوشمندانه در راستای تقویت بازدارندگی و ارتقای جایگاه و تاثیرگذاری ایران در منطقه بود.
در این عملیات از جنبه میدانی، عقلانیت و هم افزایی حداکثری بین نیروهای جمهوری اسلامی ایران الگوی جدیدی از نبرد و این که رویارویی ایران با رژیم صهیونیستی دیگر نیابتی یا ایذایی نیست را ترسیم کرد. پیام این عملیات به دولتهای منطقه این بود که ترتیبات امنیتی آمریکایی با حضور قدرتهای فرامنطقهای قابل اتکا نیست، بلکه ترتیبات امنیتی درون منطقهای با حضور قدرتهای منطقه پایدار است.
جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده است که صلح و ثبات منطقه پیرامونی را لازمه امنیت ملی خود میداند و برای اعاده و حفظ صلح و ثبات از هیچ کوششی فروگذار نکرده و نمیکند.
امروز برای هر ناظر منصفی کاملاً روشن شده است که اقدامات رژیم صهیونیستی به عنوان یک موجودیت اشغالگر، تروریستی و نژادپرست – که خود را مقید به هیچ قاعده و هنجار حقوقی یا اخلاقی یا انسانی ندانسته و طی ۶ ماه گذشته کارزار نسلکشی فلسطینیان و ناامنسازی بیشتر منطقه و جهان را با حمایت همدستانه آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی به پیش برده است – تهدید فوری و مستمر علیه صلح و امنیت منطقه است و ایران با این عملیات به لات کوچههای خلوت این روزهای غرب آسیا این پیام را داد که دوران بزن در رو تمام شده است و او در برابر هر جنایت و شیطنتش پاسخ محکمی دریافت خواهد کرد.
«وعده صادق» دو قطبیسازی کاذب میان دیپلماسی و میدان را کاملا زیر سوال برددر سالهای گذشته بعضا دوگانهسازی بین وزارت امور خارجه و نهادهای عملیاتی در حوزه سیاست خارجی با کلیدواژه دیپلماسی و میدان در فضای سیاسی کشور به شکلی ناآگاهانه از سوی عدهای از افراد به یکی از نمودهای دوقطبیسازیهای مضر در کشور بدل گشته بود ولی همان طور که اشاره شد عملیات وعده صادق و هماهنگی کامل بین دیپلماسی و میدان و هم افزایی وزارت امور خارجه و نیروهای مسلح کشورمان در جریان این عملیات، این دو قطبیسازی کاذب را کاملا زیر سوال برد و ثمره این اتحاد و همافزایی، پیروزی توامان ایران چه در حوزه نظامی و بازدارندگی و چه در صحنه دیپلماسی و حقوق بینالملل در برابر دشمنان بود.
فعالیت سازنده، هوشمندانه و همچنین حداکثری وزارت امورخارجه در حوزه روشنگری و تببین جنایت اخیر اسرائیل و همچنین اشاره به حق قانونی ایران در دفاع مشروع و پاسخ به رژیم اشغالگر قدس در کنار همراه سازی دیگر کشورها این زمینه را فراهم کرد که افکار عمومی جهان پاسخ ایران به اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی در حمله به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق را در راستای اصل دفاع مشروع پذیرفته و آن را حق ایران بدانند.
اگر «مذاکره نکنیم جنگ میشود»؛ تمرکز صرف بر «دیپلماسی با غرب» پیش از دولت سیزدهمبعضا در دولتهای گذشته شاهد شیوه نامتعارف تمرکز صرف دولت به «دیپلماسی با غرب» ذیل سیاست «جنگ هراسی» بودیم و در همین چارچوب، سایه دوگانه «موافق مذاکره» و «مخالف مذاکره» بر فضای سیاسی ایران سایه انداخته بود و اصرار بر این انگاره بود که اگر «مذاکره نکنیم جنگ میشود».
ولی در دولت سیزدهم در قیاس با فراز و فرودهایی که بر رابطه دیپلماسی و میدان در دولتهای گذشته حاکم بوده، این مقوله از تناسب و وحدت رویهای بیش از همیشه برخوردار گشته است، این هماهنگی یقیناً یکی از عوامل اصلی و مؤثر در تغییر نوع واکنش ما به تحولات منطقه و اقدامات دشمنانمان بوده است.
در همین چارچوب، کارشناسان مسائل بینالملل معتقدند که عملیات وعده صادق مبنای ظهور تحول بنیادین در راهبرد جمهوری اسلامی ایران در حفظ امنیت ملی و بازدارندگی مقابل دشمنانش بود؛ تحولی که نشان داد آنچه در سالهای گذشته تحت عنوان دور کردن سایه جنگ از سر ایران با تمسک به راهبرد مذاکره با برخی قدرتهای حامی رژیم صهیونیستی و صبر استراتژیک در مقابل اقدامات ایذایی این رژیم، انجام میشد در واقع به نوعی توجیه بیعملی بوده است و این عملیات نشان داد که در دولت سیزدهم راهبرد «بازدارندگی فعال» جایگزین آن رویکردی شده است که سبب میشد ضربات را با استدلال آسیب نزدن به منافع بلند مدت و تعاملات بینالمللی تحمل کنیم و نادیده بگیریم.
کد خبر 848868 منبع: ایسنا برچسبها ایران و اسرائیل خبر ویژه