Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «صدای ایران»
2024-05-02@02:59:01 GMT

گفتگوی وکیل اکبر خرمدین

تاریخ انتشار: ۵ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۶۴۷۴۰۶

گفتگوی وکیل اکبر خرمدین

به گزارش صدای ایران روزنامه اعتماد در ویژه نامه نوروزی اش نوشت: حسن امیدوار وکیل تسخیری اکبر خرمدین، قاتل زنجیره‌ای که پسرش بابک، دختر دیگر و دامادش را به طرز فجیعی به قتل رسانده و در بیمارستان درگذشت، با ویژه نامه نوروزی این روزنامه گفتگوی مفصلی دارد.

هرچند آبان ماه سال ۱۴۰۰ اکبر خرمدین پیش از محاکمه در زندان به دلیل ابتلا به سرطان جانش را از دست داد، اما وکیل او حسن امیدوار که چندین بار با اکبر خرمدین پیش از مرگش صحبت کرد و از نزدیک با این قاتل پیش از مرگش صحبت کرد و از نزدیک با خانواده خرمدین ارتباط دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!




به گزارش صدای ایران متن کامل گفتگوی حسن امیدوار، وکیل اکبر خرمدین:


چرا وکالت اکبر خرمدین را برعهده گرفتید؟ این پرونده به چه دلیل برای شما مهم بود؟

بنده وکیل تسخیری آقای علی‌اکبر خرمدین بودم و طبق قانون ضمن قبول وکالت بایستی تمام وظایف حرفه‌ای وکالت را در راستای دفاع از حقوق موکلم به کار بگیرم.

شما مدت زیادی با پرونده خاص اکبر خرمدین در ارتباط بودید. از گذشته آقای خرمدین برایمان بگویید.

 

طبق اظهارات زندانی‌ها و مسئولان زندان فردی مهربان و خوشرو بود



آقای علی‌اکبر خرمدین سرهنگ بازنشسته ارتش بود و مدت زیادی در جنگ هشت‌ساله ایران و عراق شرکت داشت و در کار‌ها بسیار منظم و دقیق بود و با بی‌نظمی برخورد می‌کرد. همچنین طبق اظهارات زندانی‌ها و مسئولان زندان فردی مهربان و خوشرو بود.

پرونده شخصیت خرمدین چه نکات قابل بیان و مهمی داشت؟

در پرونده شخصیت آقای علی‌اکبر خرمدین نکته قابل بیان و مهمی نبود و شخصیتی معمولی داشت.

بازپرس اعلام کرده بود در پرونده خرمدین احتمال وقوع قتل‌های بیشتر را بررسی می‌کند، آیا به نظر شما که وکیل متهم بودند احتمال وقوع قتل‌های بیشتر از طرف او وجود داشت؟

 

موکلم به دلیل شرایط خاصی که به وجود آمده بود دست به قتل زده بود



خیر. قتل‌های دیگری صورت نگرفته است و با توجه به شناختی که از آقای خرمدین به دست آوردم، موکلم به دلیل شرایط خاصی که به وجود آمده بود دست به قتل زده بود و به هیچ وجه احتمال وقوع قتل‌های دیگر در آینده اصلا به ذهن او متبادر نمی‌شد.

به نظر شما با توجه به سه ویژگی‌هایی که از خرمدین می‌شناختید، احتمال اینکه او به فرزندان دیگر هم آسیب وارد کند وجود داشت؟

خیر، حتی یک درصد هم احتمال آسیب به فرزندان دیگر وجود نداشت.

چرا اولیای دم داماد خانواده خرمدین بدون هیچ مقاومتی رضایت دادند؟ چه اتفاقی باعث شد که آن‌ها چنین تصمیمی بگیرند؟

با توجه به نسبت فامیلی نزدیکی که داشتند و همچنین شرایط خاص حاکم بر خانواده خرمدین و سن وسال بالای موکل، خانواده اولیای دم گذشت و رضایت کردند.

آقای خرمدین فوت شد. اگر او زنده می‌ماند و محاکمه می‌شد شما به عنوان وکیل برای دفاع روی کدام بعد این پرونده بیشتر تمرکز می‌کردید و چه دفاعی از او مطرح می‌کردید؟

پرونده در حال رسیدگی و بررسی بحث مجنون بودن آقای علی اکبر خرمدین در زمان ارتکاب جرم در کمیسیون سه نفره پزشکی قانونی بود که او فوت کرد و عملا پرونده پزشکی قانونی وی نیز مختومه شد. اگر این مورد اثبات می‌باشد که متهم در زمان ارتکاب جرم قوه تمییز نداشته طبق ماده ۱۴۹ قانون مجازات اسلامی از مسئولیت کیفری معاف می‌شد.

فکر می‌کنید چرا آقای خرمدین هرگز از ارتکاب قتل‌ها ابراز ندامت نکرد؟

 

شخصیت وی با شخصیت فرزندان خود، بایک و آرزو در تعارض بود به همین دلیل هیچ وقت ابراز ندامت نکرد



به نظر بنده علی اکبر خرمدین به دلیل اینکه شغل نظامی داشت و از یک سری اصول و نظم خاصی در زندگی پیروی می‌کرد، این شخصیت وی با شخصیت فرزندان خود، بایک و آرزو در تعارض بود به همین دلیل هیچ وقت ابراز ندامت نکرد.

با توجه به بیماری آقای خرمدین و عدم موافقت دادگاه با آزادی موقت او، فکر می‌کنید دلیل قضات برای موافقت نکردن با آزادی چه بود و قانون در این باره چه می‌گوید؟

به دلیل این که رسانه‌ای شده بود و جامعه از این اتفاق در شوک بود و با توجه به نوع جرم، بازپرس محترم با درخواست تبدیل قرار تأمین موافقت نمی‌کردند. حتی با اعتراض بنده به قرار بازداشت دادگاه کیفری یک استان تهران نیز اعتراض نسبت به قرار بازداشت را رد می‌کرد و با آزادی متهم موافقت نمی‌کرد. صرف نظر از مورد فوق طبق ماده ۲۳۷ و بند پ ماده ۲۳۸ قانون آیین دادرسی کیفری در جرم قتل قرار بازداشت موقت الزامی است.

همسر آقای خرمدین واقعا از او وحشت داشت؟ او در یک فایل صوتی از زندان اظهاراتی را علیه شوهرش مطرح کرده بود. آیا در جریان آن فایل صوتی هستید؟ چقدر این فایل صوتی را درست می‌دانید؟

به نظر من این ادعا نمی‌تواند صحیح باشد؛ چراکه سه فقره قتل در سال‌های ۹۰-۹۷ و ۱۴۰۰ اتفاق افتاده و همسر علی اکبر خرمدین می‌توانست در این سال‌ها اقداماتی را انجام دهد که متأسفانه با سکوت و همکاری وی جنایات بیشتری رخ داد.

شنیده شده آقای خرمدین اهل مطالعه بود و تحصیلات بالایی داشت. طبقه اجتماعی او و سطح خانوادگی‌اش انتظار وقوع چنین جرائمی را برایمان بعید کرده بود. به لحاظ جرم‌شناسی بفرمایید به نظر شما چرا چنین اتفاقی افتاد.

 

او فردی نظامی و دارای نظم و اصول خاصی در زندگی بود



بله، همان طور که در سؤال قبل عرض کردم او فردی نظامی و دارای نظم و اصول خاصی در زندگی بود؛ مثلا مخالف سیگار کشیدن و... بود. فرزندان وی این نظم و اصول را رعایت نمی‌کردند و یا در منزل، فرزندان با ایجاد فضای متشنج و درگیری و بدرفتاری با پدر و مادر به قول معروف صبر و طاقت علی اکبر خرمدین به سر آمده بود و او متاسفانه به جای حل مسئله و مشکلات، صورت مسئله را پاک می‌کرد.


منبع: صدای ایران

کلیدواژه: وکیل اکبر خرمدین بابک خرمدین قتل قتل ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۶۴۷۴۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مراسم نکوداشت اکبر زنجان‌پور با حضور استادش

به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، این نکوداشت، عصر روز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه همزمان با زادروز حمید سمندریان که یکی از استادان زنجان‌پور بوده است، با حضور جمع پرشماری از مخاطبان در تالار استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران برپا شد.

در این مراسم که به کوشش انجمن کارگردانان تئاتر ایران با اجرای محمد سلوکی برگزار شد، نشان ویژه خانه تئاتر به این هنرمند باسابقه اهدا شد.

در آغاز، شهرام گیل‌آبادی، رییس انجمن کارگردانان با اشاره به زادروز حمید سمندریان گفت: نام او خاطرات فراوانی به ذهن هر یک از ما می‌آورد و هُرم نفس ایشان بر صورت تک تک ما نشسته و هیچ لحظه‌ای در تئاتر ما بی‌حضور ایشان نبوده. 

او با ارایه توضیحاتی درباره تقدیرهایی که در نوزدهمین «شب کارگردان» صورت می‌گیرد، افزود: خوشحالیم در سال قبل به سختی سعی کردیم در کنار دوستان‌مان بایستیم. هیچ تحمیلی را نپذیریم و با استقلال در جهت عملی کردن نظرات خود بکوشیم. همچنان در کنار تمام هنرمندان تئاتر می‌ایستیم و  به ظالم اجازه صف‌آرایی نمی‌دهیم چون تئاتر، عرصه حقیقت است.

گیل‌آبادی یادآوری کرد: سال قبل مدالیوم خانه تئاتر به آتیلا پسیانی اهدا شد که امسال یاد او را گرامی می‌داریم. 

در ادامه تصاویری از آتیلا پسیانی در مراسم سال گذشته این انجمن پخش شد و حاضران به یاد او کف زدند.

سپس احسان حاجی‌پور ، دبیر برنامه و عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان با خوشامدگویی به مهمانان متن اولین لوح تقدیر را که به علی شمس مربوط می‌شد، ارائه کرد و این تقدیر با حضور صدرالدین زاهد، کارگردان، مترجم و بازیگر باسابقه تئاتر انجام شد.

علی شمس، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر با تشکر از برگزارکنندگان برنامه آرزو کرد مسیر اتفاقات طور دیگری بچرخد و همه کسانی که به شیوه‌های گوناگون کار می‌کنند، بدون هیچ گونه رنج و تبعاتی بتوانند آثار خود را ارائه کنند.

او عنوان کرد که بهتر است برای اینکه برنامه به حاشیه کشیده نشود، سکوت کند.

در ادامه آرش دادگر، عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان طی سخنانی درباره علیرضا کوشک جلالی، کارگردان و مدرس تئاتر، متن تقدیرنامه او را خواند و این کارگردان با حضور اصغر همت، تقدیر شد.

کوشک جلالی با تشکر از برگزارکنندگان این برنامه فقط آرزو کرد که برخی خبرهای ناخوشایند را که این روزها می شنویم، دیگر نشویم.

در بخش بعدی، مراسم تقدیر از ژاله علو برپا شد که خودش در برنامه حضور نداشت اما پیامی صوتی را فرستاده بود که پخش شد.

او در این پیام عذرخواهی کرد که به دلیل کسالت، نتوانسته در برنامه شرکت کند و از عشق و علاقه‌اش به تئاتر و نمایش رادیویی گفت.

او همچنین به پیشینه حضورش در تئاتر و هنرمندانی که با آنان همکاری داشته، اشاره کرد.

علو عنوان کرد که در رادیو نمایش‌های بسیاری را کارگردانی کرده و افزود: برایم افتخاری است که توانستم کارهایی انجام دهم که بعد از گذر سال‌ها هنوز به خوبی از آنها یاد می‌شود.  او در پایان شعری از سروده‌های خودش را خواند.

سپس محمد رحمانیان، دیگر عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان متن تقدیرنامه ژاله علو را خواند و ایرج راد به نمایندگی از علو تقدیرنامه او را دریافت کرد.

او همچنین بخش کوتاهی از نمایشنامه «روزهای رادیو» را که اشاره‌ای به ژاله علو و رقیه چهره آزاد داشت، اجرا کرد. 

رحمانیان حضور کوشک جلالی را در تئاتر کشورمان همچون معجزه‌ای خواند که در امر آموزش در استان‌های گوناگون و ترجمه و کارگردانی ثابت قدم است و خطاب به او گفت: علیرضای عزیز بمانی برایمان!

هایده حائری ، مدرس تئاتر و دیگر هنرمند حاضر در برنامه از جایگاه تماشاگران گفت: من اعتراض دارم.

او از مردم کشورمان قدردانی کرد که به هنرمندان کشورشان احترام می‌گذارند و در مراسم تقدیر از آنان شرکت می‌کنند و گفت: الان احساس کردم جای یک خانم در مراسم تقدیر از خانم علو خالی است. ایشان دوست خیلی صمیمی دو تن از عمه‌های من بودند؛ خانم‌ها طوسی و عذرا حائری. حیف است که تقدیرنامه خانم علو را دو تن از آقایان دریافت کنند.

او بعد از این سخنان طنزآمیز که با خنده‌های تماشاگران همراه شد و به دعوت رحمانیان که در دانشکده هنرهای زیبا دانشجویش بوده، روی صحنه رفت و تقدیرنامه علو را دریافت کرد.

رحمانیان نیز در سخنانی از حائری به عنوان یکی از استادان خوب خود یاد کرد که به نوعی، منشأ ساخت فیلم «هامون» شده چون با اجرای اثری از او، داریوش مهرجویی خسرو شکیبائی را برای بازی در «هامون» انتخاب کرده است.

در بخش بعدی، بخش‌هایی از فیلم زندگی تئاتری اکبر زنجان‌پور در گفتگو با محمد رحمانیان پخش شد.

سپس محمود دولت‌آبادی روی صحنه رفت و با تشریح خاطراتی از مهدی فتحی (بازیگر فقید تئاتر) که دوست مشترک خودش و زنجان‌پور بوده، گفت: ما در آن دوران قدم می‌زدیم و فکر می‌کردیم کسانی که کار هنر نمی‌کنند، چه می‌کنند.

او ادامه داد: زنجان‌پور در کنار دیگر دوستان ما سعی کرده هنر بورزد ولی همیشه موانع اجازه نداده این فعالیت چه در ایشان و چه در دیگر دوستان، ادامه پیدا کند.

دولت‌آبادی افزود: آنچه مایه خرسندی من است، حضور این اجتماع است که به مناسبت دوستی هنرمندان تئاتر تشکیل شده و بسیار گرامی است.

این داستان‌نویس با سابقه که پیشنیه تئاتری دارد، خاطراتی از دوران مشکلات خودش در تئاتر در سال ۵۳ بیان کرد و افزود: بعد از آن سال، دیگر روی صحنه نرفتم ولی سال ۵۶ پیشنهاد تشکیل سندیکای تئاتر را دادم و در تئاترهای لاله‌زار به نشان تقدیر از هنرمندان گذشته خود برنامه‌ای تدارک دیدیم اما متاسفانه دیگر آن تئاترها باقی نماند.

دولت‌آبادی خطاب به حاضران در برنامه افزود: وقتی مهدی فتحی کسل و بی‌حوصله می‌شد، برای خودش نقشی می‌ساخت و آن را اجرا می‌کرد. یعنی لازم نیست حتما چیزی بشود، همین که هستید و سرپا هستید، همین که چنین شب‌هایی برگزار می‌شود، یعنی شدن. چیزی در انتظار هنرمند نیست. آرزو می‌کنم همیشه رونده باشید و وقتی هم خسته می‌شوید، خستگی از تن دور کنید و دوباره ادامه بدهید.

سپس رحمانیان بار دیگر روی صحنه رفت و با یادآوری خاطراتی از زنجان‌پور گفت: اولین بار استاد را در «آتش بدون دود» کار نادر ابراهیمی و بعد از آن در فیلم «بیتا» هژیر داریوش و پس از آن در نمایش‌های تلویزیونی دیدم.

این نمایشنامه‌نویس و کارگردان اضافه کرد: اولین مواجهه من با آقای زنجان‌پور به عنوان کارگردان، اجرای درخشان ایشان از نمایشنامه «همه پسران من» کار آرتور میلر بود که سبب شد راه خودم را به عنوان کارگردان پیدا کنم. صحنه‌های درخشان این نمایش از یک کلاس درس آموزنده‌تر بود و هنوز تک تک صحنه‌های آن را به یاد دارم و بزرگترین تاثیری است که یک اثر هنری و یک کارگردان بر من گذاشته است. 

رحمانیان از اجرای نمایش«مروارید» نوشته عزت‌الله مهرآوران و کار زنجان‌پور به عنوان دیگر نمایش درخشانی یاد کرد که همچنان تاثیرش بر او باقی مانده و آرزو کرد که سایه زنجان‌پور همچنان بر سرمان باقی بماند.

در بخش بعدی برنامه، تصاویری خاطره‌انگیزی از نمایش «نگاهی از پل» نوشته میلر و کار سمندریان پخش شد که سال ۵۱ اجرا شده است.

سپس مسعود دلخواه، دیگر کارگردان حاضر در برنامه در سخنانی با بیان اینکه مبالغه نمی‌کند، گفت: تصمیم دارم از دشواری اکبر زنجان‌پور بودن صحبت کنم چون اکبر زنجان‌پور بودن، اصلا ساده نیست. 

او با یادآوری اولین خاطره‌های خود از زنجان‌پور افزود: نمایشی از رکن‌الدین خسروی دیدم که زنجان‌پور و بهروز بقایی در آن بازی می‌کردند. او در این نمایش بیش از ۲۵ کارکتر را بازی کرد و هنوز صدایش و انرژی‌اش را که خیلی سریع از نقشی به نقشی می‌رفت، در ذهنم مانده. 

دلخواه با بیان خاطره همکاری‌اش در نمایش «دایی وانیا» به کارگردانی زنجان‌پور ادامه داد: یک نفر می‌تواند بازیگر، کارگردان، دوبلور یا انسان شریفی باشد و همیشه خود اصیلش باشد ولی داشتن همه اینها در یک جا سخت است و اکبر زنجان‌پور همه اینها را با هم دارد. رفتار او می‌تواند الگویی باشد برای نسل جوان؛ از دیسیپلین کاری‌اش تا برخورد یکسان با همه اعضای گروه.

وی خاطرنشان کرد: در نمایش «دایی وانیا» کاریزمایی روی صحنه می‌دیدم که نظیرش را ندیده بودم. کاریزمای اکبر زنجان‌پور، از خود بودن اوست و نترس بودن و نقاب به چهره نداشتنش. ما بعد از آن نمایش، در گفتگوهایمان از ابزورد بودن شرایط اجتماعی و تئاتری با هم حرف می‌زنیم.

دلخواه در پایان سخنانش پیشنهاد کرد یک جایزه بازیگری به اسم اکبر زنجان‌پور نامگذاری شود و توضیح داد: این نامگذاری تنها به دلیل این نیست که او بازیگر خوبی است بلکه چون انسان شریفی است. 

در ادامه، نوید محمدزاده به عنوان نماینده‌ای از نسل جوان در سخنانی درباره زنجان‌پور گفت: خجالت می‌کشم درباره ایشان صحبت کنم.

او خطاب به زنجان‌پور ادامه داد: استاد خیلی دوست‌تان دارم. چندی پیش فرصتی شد تا در کنار شما متنی را دورخوانی کنیم. امیدوارم قسمت باشد روی صحنه کنارتان بازی کنم و نفس شما را حس کنم و لذت ببرم و یاد بگیرم. سلامت باشید و سرحال.

 در بخش بعدی، شهرام گیل‌آبادی که مدت‌ها مدیر رادیو بوده، خاطراتی از دوران کاری خود در این رسانه بیان کرد و گفت: هُرم نفس خیلی از بزرگان‌رادیو بر صورتم‌ نشست که ویژگی‌های مشترکی داشتند.

او خاطراتی از بازی زنجان‌پور در نمایشی از صدرالدین شجره و نیز خاطراتی از احمد آقالو  و مهدی فتحی بیان کرد و ادامه داد: ما در رادیو با حکمت‌هایی مواجه بودیم که یکی از آنها آموزش سینه به سینه بود. امثال زنجان‌پور، این فضا را ایجاد کردند که حکمت جاری در رادیو، آموزش باشد. چیزی که از این نسل بزرگ عاید من شد، این بود که نظم، توسعه فکری، دانایی و درایت سکوت را می‌آورد. این آدم‌ها هر چه دارند در طبق اخلاص می‌گذارند که دیگران قد بکشند چون آنان بخیل نیستند. ماموریت خود را معرفت‌شناسی و توسعه فکری می‌دانند. آقای زنجان‌پور در عالم هنر، یکی از آبروهای زمین است.

در بخش بعدی، پرویز ممنون، دیگر هنرمند پیشکسوت تئاتر که در وین زندگی می‌کند و دیشب تازه به ایران رسیده، در سخنانی گفت: هنوز گیج راه هستم ولی خوشحالم که در بزرگداشت اکبر شرکت می‌کنم.

او که استاد زنجان‌پور بوده ادامه داد: شما از زمان‌استادی او گفتید و من چند خاطره از زمان دانشجویی‌اش می‌گویم. اولین بار که برای مدیریت دانشکده دعوت شدم، نمایشی از بهمن فرسی روی صحنه بود و اکبر نقش اصلی آن را بازی می‌کرد . فرسی قبل از کارگاه نمایش، کارهای تجربی و غیر متعارف اجرا می‌کرد. با دیدن بازی اکبر حیرت‌زده شدم و اگر سال قبل بازی محمد علی کشاورز را ندیده بودم، با دیدن او روی صحنه، ضعف می‌کردم.

ممنون از زنجان‌پور در کنار آذر فخر و کیهان رهگذر وبه عنوان یکی از چند دانشجوی محبوب خود یاد کرد و افزود: هرچند اکبر هم سنش به دانشجویان نزدیک بود، هرگز سراغ شعار نمی‌رفت و در کار خود همیشه جدی بود. او همیشه محترم بود مثل انتظامی. آنان سر کلاس بسیاری استادان می‌رفتند چون معتقد بودند از هر استادی چیزی یاد می‌گیرند. 

ممنون اضافه کرد: یکی از نقش‌های حساس خود را به او سپرد و بعد از آن، استاد راهنمای رساله‌اش شدم که اجرای نمایش «ریل» نوشته دولت آبادی بود و با همراهای رضا بابک اجرا کردند. همه کسانی که در کار تئاتر هستند، عاشق‌اند ولی زنجان‌پور جدی بود. به همین دلیل وقتی صحبت از بزرگداشت شد، با خودم فکر کردم اگر قرار باشد در بزرگداشت سه چهار تن از دانشجویانم شرکت کنم، حتما یکی از آنان اکبر خواهد بود.

در بخش پایانی، اکبر زنجان‌پور در میان تشویق حاضران روی صحنه رفت و در شرایطی که همه به احترام او ایستاده بودند، گفت: امشب آن‌قدر از من تعریف شد که گیج شدم آن ولی این سخنان مسئولیت آدم را زیاد می‌کند که تماشاگر و هنر را جدی بگیریم. باید حواس‌مان باشد به چیزهایی که نوشته و خوانده نمی‌شود. همه این کارها را می‌کنیم که به فضا برسیم.‌ آنچه کم است، ارتباط نانوشته و ناگفته‌ای است که هر کس سهم خود را از آن بر می‌دارد و گذر می‌کند.

این هنرمند پیشکسوت ادامه داد: وظیفه ماست که سعی کنیم تصویری را که دیده نمی‌شود، بسازیم و آنچه را شنیده نمی‌شود، به تماشاگر پیشنهاد بدهیم و این مال زمانی است که کمتر بتوان حرف زد و گفتنی‌ها را گفت‌.

زنجان‌پور در پایان گفت: امشب از حوصله و محبت شما هم شرمنده‌ام و هم به خودم می‌بالم و اینها مسئولیت مرا بیشتر می‌کند. «ایبسن» می‌گوید قوی‌ترین انسان کسی است که از همه تنهاتر است. بگردیم و تنهایی‌های خود را پیدا کنیم.

سپس نشان ویژه خانه تئاتر با حضور پرویز ممنون، صدرالدین زاهد، محمد رحمانیان، محمود دولت‌آبادی، ایرج راد، اسماعیل خلج، همسر، دختر و نوه زنجان‌پور، نشان ویژه خانه تئاتر به این هنرمند اهدا شد.

متن تقدیرنامه او را شهرام گیل‌آبادی خواند و زنجان‌پور پس از دریافت این نشان گفت: یک عمر دویده‌ام و امشب جایزه گرفته‌ام.

اسماعیل خلج که سال‌ها قبل نمایشنامه مشهور «گلدونه خانوم» را نوشته، خاطره‌ای از زنجان‌پور بیان کرد و گفت: شبی به من تلفن زد و اجازه گرفت اسم دخترش را گلدونه بگذارد و من هم به او گفتم‌ من هم این اسم را از شخص دیگری گرفته‌ام و بر نمایشنامه‌ام گذاشته‌ام.

زنجان‌پور هم توضیح داد نوه‌اش که در این مراسم حضور دارد، دختر گلدونه است.

بعد از برگزاری مراسم، تصاویری از مستند اکبر زنجان‌پور در محوطه باز پارک خانه هنرمندان ایران پخش شد.

در ادامه تصاویر دیگری از این مراسم را می‌بینید:

دیگر خبرها

  • علی‌اکبر طوفان‌پناه به کما رفت
  • طرز تهیه اکبرجوجه با آب نمک به سبک رستورانی
  • طرز تهیه اکبر جوجه با آب نمک به سبک رستورانی + راز خوشمزگی و نرم شدن گوشت جوجه
  • امکان آزادی مشروط بابک زنجانی با تایید رییس قوه قضاییه
  • دعوت از اکبر فلاح به کمیته فنی مسابقات کشتی نونهالان
  • آزادی مشروط در انتظار بابک زنجانی؟
  • کوهپایه زاده: بابک زنجانی امکان بهره‌مندی از «آزادی مشروط» را دارد
  • نکوداشت اکبر زنجان‌پور (عکس)
  • خاطره خنده‌دار غفوریان از اشتباه گرفتنش با اکبر عبدی! (فیلم)
  • مراسم نکوداشت اکبر زنجان‌پور با حضور استادش