این «خانه ما»ست/ روایتی بی پرده از زندگی های ایرانی
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۶۹۸۱۶۴
کمتر برنامه ای در تلویزیون وجود دارد که بتواند تعداد فصل هایش به اندازه انگشتان یک دست و حتی بیشتر برسد. خانه ما اما یکی از همین برنامههای موفق تلویزیون است که در قالب مستند مسابقه روی انتن تلویزیون میرود.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو عطیه موذن طی یادداشتی با عنوان «این خانه ماست» نوشت کمتر برنامه ای در تلویزیون وجود دارد که بتواند تعداد فصل هایش به اندازه انگشتان یک دست و حتی بیشتر برسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نگاه بومی؛ تمرکز زدایی از تهران
یک ویژگی مهم مستند مسابقه «خانه ما» در چند فصلی که گذشت تمرکز زدایی از تهران و رفتن به دل شهرها و قومیت های مختلف بوده است. بارها دیده ایم که پرداختن به قومیت ها در تلویزیون در سریال ها به تناسب موضوع ملتهب یا حتی برعکس، در ساختاری طنز و کمدی، به بحران هایی بدل شده است که مردمی از یک خطه را از اعتراض های مجازی تا شعارهای خیابانی هم کشانده است. به ویژه که کارگردانان و برنامه سازان هم به دلیل همین اعتراض ها و سوتفاهم ها کمتر ریسک ساخت آثاری غیر از حومه تهران را به جان می خرند و همین باعث می شود خروجی آنتن صدای وسیمای ملی بیشتر به آثاری از مردم یک شهر با یک زبان و ادبیات و لحن بدل شود و از هر رنگ آمیزی قومیتی و گویشی دور شود. در «خانه ما» اما تصویری از این مردم نمایش داده می شود که مطلوب خودشان است و تاکنون هم اعتراض یا حتی دلخوری ای هم در بر نداشته است.
از طرف دیگر حضور در شهرهای مختلف تنوع زیستی متفاوتی را هم پدید می آورد. از تنوع طبیعتی که گاه خانواده ها در خلال مسابقه به دل آن می روند تا زندگی ها و آداب و رسوم متفاوتی که از هر یک از خانواده های شهرهای مختلف ایران دیده می شود و می تواند مخاطبان مختلفی را هم با خود همراه کند.
مردم محوری؛ مسابقه ای بدون سلبریتی ها
یک چالش اصلی تلویزیون در این سال ها «سلبریتی محوری» بوده است و در برنامه های مختلف گفتگومحور، اجرا، مسابقه و... همیشه پای یک سلبریتی در میان است. مردم عادی کمتر روی آنتن دیده می شوند و اگر هم هستند در برنامه های ماه رمضانی می آیند تا از رنج و غم هایشان بگویند. در مستندمسابقه «خانه ما» اما مردم با همه خنده ها و ناراحتی هایشان حضور دارند تلاششان برای بردن مسابقه و جزئیات یک زندگی عادی به تصویر کشیده می شود.
یک رئالیتی شو واقعی؛ بازنمایی سبک زندگی
ساخت رئالیتی شوها و مستندمسابقه ها امر متداولی در تلویزیون و شبکه خانگی شده است. بخشی از این جذابیت قراردادن چهره ها در یک موقعیت و دیدن واکنش ها و بازخوردهای آنهاست که این روزها «جوکر» نمونه ای از این اتفاق است. اینکه مخاطب بتواند واکنش ها و تصمیمات درلحظه هنرمندان را ببیند برایش اتفاقی تازه است. با این حال همین اتفاق به دلیل سناریوهای برنامه ریزی شده در بخشی از این مستندهای نمایشی و رئالیتی شو ها دیگر اطمینان مخاطب را هم جلب نمی کند و گاهی از همان ابتدا با پیش فرض اینکه یک شو نمایشی اما در فضایی مستندنما می بیند آنها را دنبال می کند.
مستندمسابقه هایی از قبیل «خانه ما» اما کمتر دستخوش چنین برنامه ریزی هایی شده است. ممکن است هنوز خانواده و شرکت کننده عادی این مستندها کمتر دوربین را به عادت های روتین زندگی خود وارد کند و راه دهد و گاه دست به خودسانسوری هایی در ارائه تصویر واقعی خود بزند. با این حال این تصویر بکرتر از بسیاری از آثار نمایشی در این ژانر است. شرکت کننده ها اساسا قرار نیست به خاطر خوشایند مخاطب وارد پلن های نوشته شده شوند و همه اتفاقات همان زندگی روتین خانوادگی است که حالا در یک چالش مسابقه گونه قرار گرفته است.
همین اتفاق سبک زندگی خانواده ها را هم متفاوت تر نشان می دهد از نحوه خرج و هزینه ها تا مشورت ها و راه حل هایی که برای مسائل مختلف دارند.
استمرار در تولید؛ حفظ برند چند فصلی
تاکنون حدود 10 فصل از این مسابقه به تولید رسیده است و این اولین گام ورود یک برنامه تلویزیونی به فضای برندسازی است. یعنی مخاطب به آن علاقه داشته پس متوقف یا تعطیل نشده چون مخاطب یک روی اصلی برنامه سازی است و هر برنامه ای هرچقدر هم محتوای فاخر و ارزشمندی داشته باشد تا مولفه اصلی مخاطب را در نظر نگیرد نمی تواند دوام بیاورد.
حالا که «خانه ما» توانسته است مخاطب خود را پیدا کند باید این مخاطب و برندی را که در این چند سال برایش زحمت کشیده بیشتر حفظ کند. بخشی از این مخاطب البته به دلیل حضور در شهرهای مختلف کشور است که باعث شده دایره بینندگان برنامه را وسعت بخشد. مخاطب اصفهانی، مشهدی، اهوازی، آذری زبان و... نمونه ای از خودش را در آن می بیند پس می تواند هم باورش کند و هم با آن همراه شود.
چالش های پیش رو؛ ورود قشرهای مختلف
مسابقه در این 10 فصل به میان خانواده های مختلفی در شهرهای سراسر ایران رفته است و در فصل یازدهم بنا دارد به میان خانواده ای در شهم مقدس قم برود. این یکی از چالش های سخت و البته کنجکاوی برانگیز است که می تواند برای مخاطب جالب هم باشد. به ویژه که یکی از خانواده های این فصل از طبقه طلبه ها و روحانیون است و این اتفاق که چنین خانواده ای بخواهد زندگی خود را در این چالش بی وسطه در مقابل چشم مخاطب بگذارد می تواند جسورانه هم تلقی شود. جسارتی که حتما مثبت ارزیابی خواهد شد و نشان می دهد قرار نیست تصویر روحانی و طلبه صرفا به روایتی اگزجره یا تک بعدی در سینما و یا سخنرانانی در مقابل تریبون ها منحصر شود.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: خانه ما مستند مسابقه خانواده ها خانه ما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۶۹۸۱۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رادیو یعنی گرما صمیمیت و درک هستی
سعید بارانی خودش را برای «قاب کوچک» اینگونه معرفی میکند: از سال۷۸کارگویندگی را شروع کردم. از برنامههای شاخص میتوانم به برنامه «خانه فرهنگ» رادیو تهران، بخش شامگاهی چهارشنبههای رادیو پیام «پل مدیریت»، رادیو تهران برنامه «خانه ما»، «خانواده تهرانی»، آرم و آنونسهای شبکهها اشاره کنم.از گمگشتگی تا درک و یافتن
وی در ادامه با ارائه تعریفی از رادیو میگوید: رادیو با نگاه بیرونی و گاه با نگاهی کاملا درونی به جزئیات درونی علم فرو میرود و تلاش میکند تا گمگشتگیها را تبدیل به یافتن و درک دقیقتر کند. برخی بر این باورند که رسانه در دنیای مدرن ساحتی از اندیشه است. در این صورت، این ساحت الزامات و مبانی ویژه خود را دارد که میتوان بزرگترین ویژگی آن را تأثیرگذاری و جهتدهی دانست. گوناگونی رسانهها، گسترش هرروزه آنها و بهطور کلی جایگاه رسانهها و بهخصوص رادیو در تنویر افکار، ایجاد فضایی برای تضارب آرا و همچنین اهمیتی که رسانههای گروهی در ارتقای سطح آگاهی و تعالی فرهنگ و دانش عمومی دارند را نمیتوان نادیده گرفت.بیگمان رادیو یکی از مهمترین عوامل فرهنگی در دنیای مدرن است که بر پیچیدگی آن نیز افزوده و ساحات شناخت و معرفت را نیز غامضتر کرده است. برخی رادیو را از نشانههای پویایی، تحرک توسعه و بسط فرهنگی هر جامعهای در گسترش ساحت شناختی آن میدانند. در کل رادیو یعنی گرما، بودن، صمیمیت و درک هستی...
بارانی با بیان مهمترین ویژگی و شاخصه گوینده رادیویی میافزاید: گویندگی به مفهوم امروزی آن، واژه نسبتا جدیدی است که با پیدایش و گسترش «رادیو» ازحدود۷۰سال پیش به فرهنگ واژگان فارسی افزوده شد. در لغتنامهها و فرهنگهای گذشته گویندگی را به معنی سخنگویی، نطق، خوانندگی، قوالی، قصهگویی، سرایندگی، شاعری و...آوردهاند؛امری که درنوشتههای ادبی و متنهای کهن شعر و نثر و فرهنگ فارسیزبانان جامعه ایرانی بیش از هزار سال با همین معانی رواج داشته است. گویندگی در کاربرد حرفهای و امروزی آن، عبارت است از: فرآیند تبدیل اندیشه شفاهی یا مکتوب به کلام و سخن مفهوم و انتقال آن به مخاطب، به صورتی هنرمندانه.
اهمیت تمرین و آموزش در گویندگی
وی ادامه میدهد: امروزه گویندگی، بهویژه در دنیای ارتباطات و رسانهها، بهعنوان حرفهای جذاب مورد توجه و تحسین است و همراه با رشتههای مشابهی همچون گزارشگری، بازیگری، دوبلاژ و اجرا، توجه بخش بزرگی از مخاطبان مراکز رادیویی و تلویزیونی را به خود جلب کرده و گویندگان توانا و خوشصدا سالها بهعنوان شخصیتهایی محبوب مورد احترام و توجه مخاطبان رسانهها بودهاند. میتوان شاید و باید مهمترین ویژگی و شاخصه گویندگی در رادیو را، صدای فونیک و رادیوفونیک دانست که با شنیدنش لذت شنوای شما تحریک میشود.گوینده باسابقه رادیو تهران با بیان پیشنهادهایی به علاقهمندان حرفه گویندگی عنوان میکند: با وجود آنکه موارد متعددی مانند جنس صدا و... امری ژنتیکی و خدادادی از نکات قوت یک گوینده بهحساب میآید اما فنبیان، سبک گویندگی و چگونگی سخن گفتن یک گوینده، مهارتهایی هستند که دراثر تمرین و آموزش بهدست میآیند و تقویت میشوند. به نظر من پشتکار، تمرین وهمچنین تمرکز مهمترین مواردی هستندکه باید قبل از ورود به این حرفه مدنظرقرار بگیرند.
بارانی در پاسخ به این پرسش که چشمانداز رادیو را چطور میبینید؟ میافزاید: یکی از پیامدهای تحولات شگرف فناوری، تغییر مصادیق انواع رسانههاست، مثلا شکل ظاهری آنچه روزگاری رادیو خوانده میشد و در شکل نمایشی از آن دیده میشود، با شکل امروزین رادیو که در گوشیهای همراه و حتی یخچالها ظاهر میشود، کاملا متفاوت است. رادیو همزمان با گذر از فناوری آنالوگ و ورود به عصر دیجیتال، خود را بازتعریف کرد و با ساختاردهی مجدد خود از رسانهای که زمانی خبر و سرگرمی را صرفا به شکل صوتی منتقل میکرد، به رسانهای تبدیل شد که محتوای چندرسانهای در دسترس مخاطبان قرار میدهد. همچنین مفهوم برنامه رادیویی، محتوای رادیویی و فرمت این محتوا کاملا دگرگون شده است.
شکلگیری مفهوم جدیدی از رسانه
وی بیان میکند: پادکست، نوعی برنامهسازی رادیویی یا نوعی رادیوی امروزین است. همچنین رادیوهای تصویری یا ترکیب تصویر و متن با رادیو و اطلاعاتی که از طریق رادیو به مخاطب داده میشود، مفهوم رادیو را از رسانههای صرفا صوتی خارج کرده و میتوان اینگونه گفت که چه در فرم، چه محتوا و با ظهور رسانههای اجتماعی باعث شده که مفهوم تازهای از رسانه جمعی ــ اجتماعی شکل بگیرد که ظهور و ترکیب جدیدی از رسانههای سنتی، جمعی و رسانههای مدرن اجتماعی است. در نتیجه مفهوم دیگری را پیشبینی میکنم که اوج همگرایی فرم و محتوا خواهد بود و میتوان به آن رسانه همراه جهانی نام داد.
وی در پایان با اشاره به حقوق اساسی مخاطب میافزاید: به نظر من یکی از حقوق اساسی مخاطب آن است که همواره جایی برای مخاطب درنظر بگیریم و بگذاریم او خود محتوا را تکمیل کند. شهروندنگاری و تولید محصول، یکی ازمصادیق این اصل است که فراتر از آن در هر محصول حرفهایی توسط رسانهنگاران و حرفهایی متعلق به رسانه مطرح است که باید جای مخاطب و کاربر محفوظ باشد. تمام حقوق فقط برای ناشر یا رسانه محفوظ نیست، بلکه برای مخاطب هم محفوظ است...امیدوارم در سال پیش رو تحولی عظیم را شاهد باشیم در عرصه تولید، محتوا و سلامت روان کارمندان.