فاجعه مشهد و بلیت تقلبی
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۶۹۸۳۲۰
به گزارش تابناک، محمد ذاکری در روزنامه اعتماد نوشت: وقایعی که در ورزشگاه امام رضا (ع) مشهد، مقارن با برگزاری آخرین دیدار تیم ملی فوتبال ایران در مقدماتی جام جهانی اتفاق افتاد، بسیاری از اقشار مختلف مردم را در اقصی نقاط کشور آزردهخاطر کرد و موجی از نگرانی را برای فوتبالدوستان ایرانی ایجاد کرد.
بیتدبیری و مسوولیتناپذیری که به وضوح در این حادثه مشاهده شد نشان داد در بر همان پاشنه است و تغییر دولت و یکدست شدن حاکمیت و .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
البته سران قوا واکنشهای جدی به موضوع نشان دادند و رییس جمهور ضمن ابراز تاسف از اتفاقات پیش آمده، وزیر کشور را مامور رسیدگی به موضوع کرد، اما گزارش اولیه و مقدماتی وزیر محترم که از بخشهای خبری صداوسیما پخش شد ناامیدکننده بود و مسائل را به تخلف در بلیتفروشی و بلیت جعلی و ... تقلیل داد و گفت نیروی انتظامی وظیفه ذاتی خود را انجام داده است.
در این خصوص ذکر چند نکته و طرح چند پرسش را ضروری میدانم و امیدوارم تلاش برای پاسخگویی به این پرسشها باعث شود وزیر محترم کشور گزارش روشن و قانعکنندهای به مردم ارائه نماید. طرح موضوعاتی مثل بلیت تقلبی و کافینت و ... بیشتر دادن آدرس غلط و از سر باز کردن موضوع است و مردم نیز چنین دلایلی را نخواهند پذیرفت:
۱- برخیها تعلیق فوتبال ایران را در واکنش به این اتفاقات مطالبه و آن را راه علاج ممانعت از دستیابی بانوان به این حق طبیعی و انسانی خود دانسته بودند. من با این دیدگاه احساسی مخالفم.
فوتبال علاقه و دلخوشی بسیاری از مردم از طبقات مختلف اجتماعی ایران است. حکومتها فوتبال را چیزی بیش از ابزاری برای سرگرم کردن مردم و پرت کردن حواسشان از مسائل مهمتر تلقی نمیکنند؛ تازه این نگاه خوشبینانه است و احتمالا برخی از محافل فکری آن را به کل مزاحم برخی آمال و اهداف خود بدانند.
پس اگر کل فوتبال ایران هم مانند روسیه از صحنه رقابتهای بینالمللی حذف شود «کک کسی نمیگزد» و تازه خوشحال میشوند که مزاحمتهای گاه و بیگاه فیفا و کنفدراسیون آسیا هم برطرف شده است. این وسط فقط مردمی ضرر میکنند که تنها دلخوشیشان حضور و موفقیت تیمهای ایرانی در عرصههای آسیایی و جهانی است.
۲- وزیر محترم کشور در گزارش اولیه خود فرمودهاند تکمیل شدن ظرفیت ورزشگاه باعث شده اجازه ورود به بانوان داده نشود و باقی ماجرا... خوب است ایشان و تیم تحقیق زیرنظرشان به این چند پرسش هم بیندیشند: ظرفیت ورزشگاه چقدر بوده و چند درصد آن برای حضور تماشاگران تخصیص یافته است؟ چند نفر در ورزشگاه حضور یافته و چند نفر بیرون از ورزشگاه منتظر ورود بودهاند (حتی با بلیت تقلبی)؟ آیا به جز بانوان، از آقایان تماشاگر نیز کسی از این بلیتهای تقلبی خریداری کرده است؟ به ایشان نیز اجازه ورود به ورزشگاه داده نشده است؟
آیا استفاده از اسپری فلفل جزو وظایف ذاتی نیروی انتظامی است؟ در چه شرایطی و به چه دلایلی و از سوی چه کسی اجازه برخورد خشن با بانوان صادر شده است؟ آیا بانوانی که پشت درهای استادیوم مطالبه ورود به آن را داشتهاند، اقدامی در به هم زدن امنیت شهر یا تخریب اموال عمومی انجام دادهاند که ضرورت استفاده از اسپری فلفل را اقتضا کرده است؟
۳- بعد مهم دیگر تصمیمگیری و نحوه مدیریت برگزاری این مسابقه است. برگزاری مسابقات ملی در شهرهای مختلف کشور کار پسندیدهای است و همه مردم ایران حق دارند میزبان بازیهای تیمهای ملی کشور و مسابقات بینالمللی در رشتههای مختلف ورزشی باشند اما... قطعا کسانی که تصمیم به برگزاری این مسابقه در مشهد گرفتهاند از یکسو به حساسیتهای فیفا در خصوص ورود بانوان به ورزشگاه و از سوی دیگر حساسیتها و تفکرات حاکم بر مشهد و استان خراسان رضوی در سالهای اخیر واقف بوده و از ریسکهای مترتب بر برگزاری هرگونه رویداد فرهنگی، هنری، اجتماعی، سیاسی و حتی ورزشی در این شهر آگاهی داشتهاند.
چه عوامل و چه فشارهایی باعث شده با علم به همه این عوامل، میزبانی مسابقه به مشهد داده شود؟ البته تصمیمگیرندگان و مجریان، بیشتر به دنبال برگزاری یک مسابقه بیدردسر و بیتماشاگر و نمایش امکانات ورزشگاه مدرن خود بودهاند، اما با چه بهانهای بازهم بازی بدون تماشاگر برگزار شود؟ حنای کرونا دیگر نه نزد مردم خودمان رنگ دارد و نه نهادهای بینالمللی.
بعد که بنا شد بازی با تماشاگر باشد آیا نمیشد گوشهای در ورزشگاه با مسیر ورود و خروج مجزا برای بانوان درنظر گرفته میشد؟ به نظر میرسد اصولا واگذاری میزبانی این مسابقه به مشهد اشتباه بزرگی بوده و نحوه برگزاری و مدیریت آن اشتباه و فاجعه بزرگتر. آمران و عاملان این اشتباهات چه کسانی بودهاند؟
۴- اگر در اثر اتفاقات این مسابقه، تحریم و تعلیق و جریمه و محرومیت نصیب فوتبال ایران شود هزینههای مادی و معنوی آن چقدر است و از جیب چه کسانی پرداخت خواهد شد؟
مساله ورود زنان به ورزشگاه مانند هر مکان اجتماعی دیگری یک حق طبیعی است و بالاخره محقق خواهد شد. برخی محافل مانند تکهسنگی در مقابل این جریان آب ایستادهاند، اما آب مسیر خود را با تلاش و تحمل خواهد گشود. این میان تنها سرمایه اجتماعی است که به باد میرود و آجر بر آجر دیوار بیاعتمادی مردم نهاده میشود. بهتر است انرژی خود و منابع کشور را صرف خواستههای مردم کرده و در رفع مشکلات کشور و رفاه و توسعه ایران و ایرانی به کار گرفته شود.
منبع: تابناک
کلیدواژه: دعای روز اول رمضان ماه رمضان محمد ذاکری سران قوا رییس جمهور دعای روز اول رمضان ماه رمضان قیمت گوشی فوتبال ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۶۹۸۳۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هنری که لاکچری شده!
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مصطفی میرزاباقری ـ مسئله گرانی موضوعی نیست که کسی از آن خبر نداشته باشد و حتی پولدارها هم از وضعیت گرانی مینالند. هر روز یک کالایی گران میشود، یک روز گوشت، یک روز نوبت مرغ است، یک روز نوبت میوه و روز دیگر گرانی مسکن و. هر روز یک موضوع در اقتصاد ما مطرح و به چالش تبدیل میشود.
این گرانیها به فرهنگ هم رسوخ پیدا کرده و به کنسرتها هم کشیده شده است. بلیت کنسرتها از روزهای اول سال به حدود یک میلیون تومان هم رسیده و این سوال مطرح است که طی یک ماه گذشته مگر چه اتفاقی افتاده که بلیت کنسرت به صورت چراغ خاموش این همه افزایش قیمت داشته است؟
برگزاری کنسرت در بسیاری از جوامع امری رایج به شمار میرود و سالانه هنرمندان مطرح موسیقی در فصول مختلف سال در فستیوالها و یا تورهای کنسرت خود روی صحنه میروند؛ بدین ترتیب مردم میتوانند با حضور در این کنسرتها اوقات خوشی را تجربه کنند. هرچند که کنسرت رفتن حداقل در ژانرهای عامهپسند در سایر کشورها امری عادی به شمار میرود و کنسرت رفتن بجز در ژانرهای اپرا یا کلاسیک کالایی لوکس به شمار نمیآید، اما با بالا رفتن نرخ تورم، مردم عادی کمتر میتوانند در یک کنسرت شرکت کنند.
نکته تلخ ماجرا اینجاست که گرانیها وافزایش نامتعارف هزینهها از سبد فرهنگی خانوادههای ایرانی کاسته و بیشترین ضربه را به اهالی فرهنگ و هنر وارد کرده و کنسرتهای چند صد هزار تومانی باعث شده خیلی از خانوادهها خط قرمزی دور اینگونه برنامههای فرهنگی و شاد بکشند. در حال حاضر ارتباط با موسیقی فقط با دانلود و شنیدن آهنگ از سایتهای رسمی و غیررسمی اتفاق میفتد و فقط کسانی که توانایی مالی دارند میتوانند به کنسرت بروند.
باید قبول کرد که کنسرت هم به کالایی لوکس و لاکچری تبدیل شده که دیگر همگان امکان استفاده از این شرایط را ندارند و افزایش قیمت بلیط باعث شده مخاطبان بالقوه کنسرتهاهرگز به مخاطب فعال بدل نشوند و نیز از مخاطبان بالفعل موسیقی کاسته شود که در دراز مدت به نفع هیچکسی نیست.
وقتی بلیت کنسرتی حدود ۹۰۰ هزارتومان باشد، یک خانواده چهار نفره باید سه میلیون و ۶۰۰ هزارتومان هزینه کند. با احتساب پایه حقوق یک کارمند یا کارگر مطابق با پایه دستمزد وزارت کار، این رقم یک سوم میزان حقوقشان است.
گران شدنی هر کالایی منجر به ریزش مخاطبان آن کالا یا خدمات است، اما مردم مجبورند خود را با این شرایط وفق دهند و خود را با این شرایط سازگار کند نه اینکه عادت کنند و افزایش قیمتها باعث حذف کالای فرهنگی از سبد خانوارها شده است.
به هر حال با توجه به شعار امسال امیدواریم حتی مردم در صحنه هنر هم دخیل شوند و حتی برگزاری جشنوارههای موسیقی هم به بخش خصوصی واگذار شود و ارگانها، بنیادها و سازمانهای مربوطه با توجه به نامگذاری سال ۱۴۰۳ به عنوان «جهش تولید با مشارکت مردم» از سوی رهبر انقلاب برای کمک به تولید آثار ارزشمند هنری قدم برداردند.
اگر هزینه فعالیتهای فرهنگی بالا رود و اگر سینما و موسیقی کشور تعطیل شود، چه چیزی از فرهنگ باقی میماند؟
البته همه تقصیرها را نباید به گردن قیمت بلیت کنسرت انداخت و باید فرآیند اقتصادی برگزاری کنسرتها هم اصلاح شود تا شاهد حضور همه اقشار جامعه در کنسرتها باشیم.
باید قبول کرد که کنسرتها تثیر بالایی در شادیبخشی دارند و باید پیش از هر چیزی برای ایجاد این شادی زیرساختهای اصلی مانند سالنهای مناسب ایجاد شود و سپس با حمایتهای دولتی نرخ قیمت بلیتها را کنترل کرد تا عامه مردم بتوانند حداقل سالی دو بار به کنسرت بروند و از شادیهای جمعی محروم نشوند.
انتهای پیام/