آیا مصرف کم نمک واقعاً برای سلامتی مفید است؟
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۶۹۹۷۴۰
فرارو- حتما بسیاری از شما شنیده اید که رژیمهای غذایی کم نمک برای حفظ سلامتی ما و به ویژه افرادی که با بیماریهای قلبی و عروقی درگیر هستند، بسیار ضروری است، اما یافتههای شگفت انگیز یک مطالعه جدید علمی اخیراً نشان میدهد که رژیم غذایی کم نمک از مرگ یا مراجعه به بیمارستان جلوگیری نمیکند، اما علائم و کیفیت زندگی را بهبود میبخشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو، طی قرن گذشته، بارها و بارها دیده ایم که به افرادی که با بیماریهای قلبی درگیر بوده اند گفته شده که مصرف نمک خود را کاهش دهند، اما واقعیت ماجرا این است که تاکنون شواهد علمی کمی پشت این توصیه وجود داشته است. به عبارت دیگر، نقش رژیمهای غذایی کم نمک و کم سدیم در کاهش اثرات بیماریهای قبلی، تاکنون به صورت دقیق و گستردهای مورد مطالعه قرار نگرفته تا بتوان این توصیه را به قطعیت برای این افراد تجویز کرد.
اکنون بزرگترین کارآزمایی بالینی تصادفی سازی شده برای بررسی تأثیر کاهش سدیم بر بیماری قلبی صورت گرفته که نتایج آن بهطور همزمان در نشریه The Lancet و همچنین هفتاد و یکمین اجلاس علمی سالانه کالج آمریکایی قلب و عروق، در آخر این هفته منتشر شد که یافتههای متفاوتی را عرضه میکرد. این مطالعه نشان میداد اگرچه کاهش مصرف نمک منجر به کاهش مراجعات اورژانسی، بستری شدن در بیمارستان یا مرگ بیماران مبتلا به نارسایی قلبی نشد، اما علائمی مانند تورم، خستگی و سرفه و همچنین کیفیت کلی زندگی را بهبود بخشید.
نویسنده اصلی این مطالعه جاستین ازکوویتز، استاد دانشکده پزشکی و دندانپزشکی دانشگاه آلبرتا و یکی از مدیران مرکز کانادایی VIGOR در این خصوص میگوید: «ما دیگر نمیتوانیم یک توصیه کلی به همه بیماران بدهیم و بگوییم که محدود کردن مصرف سدیم احتمال مرگ یا بستری شدن شما در بیمارستان را کاهش میدهد، اما به راحتی میتوانم بگویم که این امر میتواند به طور کلی کیفیت زندگی افراد را بهبود بخشد».
در این پژوهش محققان ۸۰۶ بیمار را در ۲۶ مرکز پزشکی در کانادا، ایالات متحده، کلمبیا، شیلی، مکزیک و نیوزلند دنبال کردند. همه این افراد از نارسایی قلبی رنج میبردند، وضعیتی که در آن قلب برای پمپاژ موثر خون بسیار ضعیف میشود. نیمی از شرکت کنندگان در مطالعه به طور تصادفی تحت مراقبتهای معمول قرار گرفتند، در حالی که بقیه مشاورههای تغذیهای در مورد چگونگی کاهش مصرف نمک در رژیم غذایی دریافت کردند.
به بیمارانی که در گروه مشاوره تغذیه کارآزمایی بودند، پیشنهادات منوی طراحی شده توسط متخصص تغذیه با استفاده از غذاهای منطقه خودشان داده شد و تشویق شدند که در خانه بدون افزودن نمک غذا طبخ کنند و از مصرف مواد غذایی پر نمک خودداری کنند. ازکوویتز خاطرنشان کرد که در غذاهای فرآوری شده یا وعدههای غذایی رستورانی، به طور معمول سدیم زیادی وجود دارد. ازکوویتز که همچنین متخصص قلب و عروق در موسسه قلب مازانکوفسکی آلبرتا و مدیر مؤسسه تحقیقات قلب و عروق U of A است، میگوید: «قاعده کلی که من از متخصصان تغذیه آموخته ام این است که هر غذایی که در یک پک، یک جعبه یا یک قوطی است معمولاً بیش از آنچه فکر میکنید نمک دارد».
مصرف سدیم استاندارد ۱۵۰۰ میلی گرم در روز - یا معادل حدود دو سوم قاشق چای خوری نمک - است که حد توصیه شده توسط سازمان سلامت کانادا برای تمام افراد، چه نارسایی قلبی داشته باشند و چه نداشته باشند، میباشد. قبل از مطالعه، بیماران به طور متوسط ۲۲۱۷ میلی گرم نمک در روز یا کمتر از یک قاشق چای خوری مصرف میکردند. پس از یک سال مطالعه، گروه مراقبتهای معمول روزانه به طور متوسط ۲۰۷۲ میلی گرم سدیم مصرف کردند، در حالی که کسانی که راهنماییهای تغذیهای دریافت کردند، ۱۶۵۸ میلی گرم در روز مصرف کردند که کمی کمتر از یک چهارم قاشق چای خوری کاهش یافت.
محققان میزان مرگ و میر ناشی از هر علت، بستری شدن در بیمارستان قلبی عروقی و مراجعه به بخش اورژانس قلبی عروقی را در دو گروه مورد مطالعه، مقایسه کردند، اما تفاوت آماری معنی داری پیدا نکردند. با این همه، آنها با استفاده از سه ابزار مختلف ارزیابی کیفیت زندگی، و همچنین طبقهبندی نارسایی قلبی انجمن قلب نیویورک، که معیاری برای شدت نارسایی قلبی است، پیشرفتهای ثابتی برای گروه کم سدیم پیدا کردند.
ازکوویتز گفت که به بیماران نارسایی قلبی توصیه میکند مصرف نمک را کاهش دهند، اما اکنون در مورد مزایای مورد انتظار شفافتر خواهد بود. او از پزشکان میخواهد تا بدانند که تغییرات رژیم غذایی میتواند مداخله مفیدی برای برخی از بیمارانشان باشد. این تیم تحقیقات بیشتری را برای جداسازی یک نشانگر در خون بیمارانی که بیشترین سود را از رژیم غذایی کم سدیم داشتند، انجام خواهد داد، با این هدف که در آینده بتوانند رژیمهای غذایی هدفمندتری را ارائه دهند. محققان همچنین بیماران آزمایشی را در ۲۴ ماه و پنج سال پیگیری خواهند کرد تا مشخص کنند که آیا مزایای بیشتری در دراز مدت به دست میآید یا خیر.
منبع: scitechdaily
ترجمه: مصطفی جرفی-فرارو
منبع: فرارو
کلیدواژه: بیماری قلبی رژیم غذایی کم نمک نارسایی قلبی رژیم غذایی غذایی کم مصرف نمک میلی گرم کم نمک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۶۹۹۷۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هشدار مرکز پژوهشهای مجلس درباره سبد غذایی خانوار
به گزارش «تابناک» به نقل از دنیای اقتصاد، برخی از نکات این گزارش قابل تامل است. این گزارش میگوید که میزان مصرف کالری نیمی از جمعیت ایرانیها در سال۱۴۰۱ کمتر از حد استاندارد (یعنی ۲۱۰۰کالری در روز) است. از سوی دیگر، همه دهکها از میزان کالری خود نسبت به سال۱۴۰۰ کم کردهاند. این کاهش کالری در دهکهای متوسط شدیدتر بوده است.
از نگاه گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، دو عامل در این روند، نقش اصلی را ایفا کردهاند؛ نخست اینکه خانوارها بهدلیل تورم بالای مواد غذایی و افزایش سایر هزینهها نظیر مسکن، سعی کردهاند که مصرف غذایی خود را کاهش دهند. نکته دیگر اینکه خانوارها بهدلیل چشمانداز نامطلوب اقتصاد، سعی کردهاند که از میزان کالای خوراکی خود بکاهند تا بتوانند کالاهای بادوام بیشتری خریداری کنند. این گزارش برآورد کرده است که در سال۱۴۰۲، خط فقر خانوار سهنفره در تهران ۱۵.۳ میلیون تومان و برای کل کشور ۸.۲ میلیون تومان بوده است.
بررسی دادههای مربوط به مصرف کالری ایرانیان در سال ۱۴۰۱ نشان میدهد که بیش از نیمی از افراد کشور کمتر از کالری استاندارد، یعنی کمتر از ۲۱۰۰ کالری در روز استفاده میکنند. در سالهای گذشته تورم مزمن موجب شده قیمت مواد خوراکی افزایش پیدا کند و قدرت اقتصادی مردم کاهش یابد.
با اینحال دهکهای مختلف درآمدی واکنش یکسانی در مواجهه با تورم مواد خوراکی نداشته و دهکهای میانی بیشترین واکنش را به این تورم نشان دادهاند. با توجه به کاهش حدود ۰.۴ واحد درصدی نرخ فقر در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰ کاهش میانگین کالری مصرفی میتواند به دو دلیل رخ داده باشد. اول آنکه خانوارها به دلیل تورم بالا مصرف موادغذایی را کاهش دادهاند. دوم آنکه به دلیل چشمانداز نامطلوب اقتصاد کشور، ترجیح دادهاند کالاهای خوراکی کمتری مصرف کرده و به جای آن کالاهای بادوام بیشتری خریداری کنند. در چنین شرایطی پیشنهاد میشود که بسترهای مناسبی برای رشد اقتصادی پایدار و فراگیر ایجاد شود تا وضعیت فقر نیز به دنبال آن بهبود یابد. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش «وضعیت فقر در ۱۴۰۱» ابعاد مختلف این مساله را بررسی کرده است.
با توجه به شرایط تورمی حاکم بر اقتصاد ایران که در سال ۱۴۰۱ نیز ادامه پیدا کرده، خط فقر سرانه در کشور به ۲ میلیون و ۵۶۱ هزار تومان رسیده است. با احتساب بعد خانوار، خط فقر برای خانوار ۳ نفره در سال ۱۴۰۱ در حدود ۵ میلیون و ۶۳۴ هزار تومان است. این عدد برای مناطق شهری استان تهران ۱۰ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان محاسبه شده است. همچنین خط فقر شدید در سال ۱۴۰۱ در حدود ۸۷۵ هزار تومان برای هر نفر برآورد شده که این عدد معادل حداقل نیازهای غذایی فرد است. برآورد میشود که خطر فقر خانوار سه نفره برای کل کشور در سال ۱۴۰۲ به ۸ میلیون و ۲۰۰ هزارتومان و در تهران به ۱۵ میلیون و ۳۰۰ هزارتومان برسد.
بر اساس خط فقر محاسبهشده، نرخ فقر در سال ۱۴۰۱ حدود ۳۰ درصد جمعیت کشور بوده که نسبت به سال ۱۴۰۰ تغییر چندانی نکرده است. در نتیجه جمعیت فقرا در ایران در سال ۱۴۰۱ در حدود ۲۵ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر برآورد میشود. علاوه بر این، شکاف فقر نیز نسبت به سال گذشته تغییر چشمگیری نداشته است. به بیان دیگر نه تنها نرخ فقر در کشور ثابت باقی مانده، بلکه میانگین فاصله از خط فقر نیز در سال گذشته تغییر نداشته است.
مقایسه دادهای حداقل دستمزد و خط فقر استانی نشان میدهد که حداقل دستمزد در استانهای تهران، البرز و قم، نمیتواند هزینههای سبد مصرفی فقر برای یک خانواده ۳ نفره را تامین کند. به عبارت دیگر در این استانها برخی از افراد حتی در صورت داشتن شغل رسمی باز هم فقیر محسوب میشوند که از آن با عنوان پدیده شاغلان فقیر یاد میشود؛ بنابراین پیشنهاد میشود در سیاستگذاری عمومی، از جمله در تعیین حداقل دستمزد، تفاوتهای منطقهای در نظر گرفته شود.
واکنش شدید دهکهای میانی
یکی از معیارهای مهمی که بر اساس آن وضعیت فقر در یک جامعه سنجیده میشود، میزان کالری مصرفی افراد در کشور است. حداقل استاندارد برای هر فرد مصرف ۲۱۰۰ کالری در روز است. بررسی آمارها نشان میدهد که در یک دهه اخیر میانگین کالری مصرفی سرانه ایرانیان کاهش یافته و در سال ۱۴۰۱ به میزانی پایینتر از حداقل کالری مورد نیاز برای یک نفر رسیده است.
در واقع در ادامه روند نزولی مصرف کالری در سال ۱۴۰۱ میانگین مصرف کالری در کشور نیز به زیر حد مصرف کالری استاندارد سقوط کرده است. در این سال بیش از نیمی از افراد جامعه در کشور، کمتر از کالری استاندارد مصرف میکنند. این مساله یعنی کاهش میانگین کالری مصرفی ایرانیان با توجه به شرایط اقتصادی در سالهای گذشته چندان دور از انتظار نیست.
در یک دهه اخیر تورمهای بالا موجب شده قدرت اقتصادی ایرانیان کاهش یابد و این مساله روی سبد مصرفی آنان تاثیر زیادی گذاشته است. بااینحال میتوان گفت واکنش دهکهای مختلف درآمدی نسبت به تورم مواد خوراکی متفاوت بوده است. این گزارش بیان میکند بیشترین واکنش به افزایش قیمت خوراکیها و آشامیدنیها متعلق به دهکهای میانی درآمدی است. دهکهای بالای درآمدی عمدتا دارای کالای بادوام و داراییهای مالی هستند.
به همین دلیل این افراد توان بیشتری برای پوشش ریسک ناشی از تورم را دارند. این درحالی است که دهکهای پایین درآمدی به دلیل کمکشش بودن کالاهای خوراکی برای این گروه و همچنین بیشتر بودن یارانه نقدی میزان اندکی از مصرف خود را نسبت به سال ۱۴۰۰ کاهش دادهاند. اما دهک میانی درآمدی از هر دو مولفه محروم بوده است؛ این به معنای آن است که عموما این افراد دارای کالاهای بادوام و دارایی مالی نیستند و یارانه نقدی هم سهم قابلتوجهی از سبد هزینههای آنان را پوشش نمیدهد، به همین دلیل واکنش شدیدتری نسبت به سایر دهکها در مقابل افزایش تورم خوراکیها و آشامیدنیها نشان میدهند.
چشمانداز نامطلوب اقتصاد
این گزارش بیان میکند در سال ۱۴۰۱ مصرف برخی از اقلام خوراکی برای خانوارها در همه دهکهای درآمدی نسبت به سال ۱۴۰۰ کاهش داشته است. اما نحوه کاهش مصرف در دهکهای مختلف از الگوی یکسانی پیروی نکرده است. با توجه به تورمهای شدید خوراکیها و آشامیدنیها افراد مصرف خود را از کالای خوراکی و آشامیدنی کاهش داده و مصرف سایر کالاها را جایگزین کردهاند.
این مساله برای دهکهای میانی که به طور نسبی یارانه کمتری را دریافت کردهاند بهوضوح روشن است؛ زیرا در تمامی اقلام، دهکهای میانی مصرف خود را از این گروه کالاها کم کردهاند. کاهش مصرف خوراکیها و آشامیدنیها درحالی اتفاق افتاده که نرخ فقر تقریبا ثابت مانده است. از کاهش مصرف کالای اساسی میتوان استنباط کرد که با افزایش قیمت مواد خوراکی، خانوارها مصرف خود از این گروه از کالاها را به دو منظور کاهش دادهاند.
اول اینکه به دلیل افزایش قیمت نسبی کالاهای اساسی نسبت به سایر کالاها و خدمات، خانوارها مصرف خود از این کالاها را کاهش دادهاند؛ و دوم آنکه به دلیل چشمانداز نامطلوب اقتصاد، خانوار انتظار قیمت بیشتری در آینده دارد؛ در نتیجه با هدف هموارسازی، مصرف خود را از کالاهای مصرفی بیدوام کاهش میدهد و برعکس مصرف خود را از کالاهای باداوم افزایش میدهد.
هر چند ممکن است کاهش مصرف خوراکیها و آشامیدنیها دلایل دیگری نیز داشته باشد، از جمله اینکه فشار تورمی میتواند باعث شود خانوار از مصرف بخشی از خوراکیها و آشامیدنیها صرفنظر کند تا توان تامین سایر نیازهای اساسی را به دست آورد. این مساله بهخصوص در مورد تامین مسکن بسیار محتمل است. سهم مسکن از کل هزینه خانوار مستاجر در سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ در سطح ۳۴ درصد بوده که در سال ۱۴۰۱ به ۳۶ درصد افزایش داشته است.