جهانگیری: فضای مجازی علیه سازندگان غربی خود هم شورش کرده است
تاریخ انتشار: ۱۷ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۷۲۲۳۷۹
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، در گفتوگوی شورای راهبردی حوزه با حجتالاسلام یحیی جهانگیری، نکاتی چند در باب فضای سایبر مطرح شد. در ادامه بخشهایی از این گفتوگو را میخوانید.
نظر جناب عالی درباره حقیقت فضای مجازی چیست؟ ابزار است یا یک حقیقت مستقل؟
در جهان امروز فضای مجازی ابزار نیست؛ بلکه ذات است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فضای مجازی یک ابزار دولبه و دارای دو جنبه مثبت و منفی نیست. بهعبارت دیگر خود رسانه، انسانها را مدیریت میکند و انسانها مقهور این فضا هستند. انسان در حال حاضر توان مدیریت این فضا را ندارد. جهان غرب هم با وجود اینکه این فضا را بهوجود آورده، دیگر توان مدیریت این فضا را ندارد. این فضا آن قدر تأثیرگذار است که برای شما «دوست»، «موضوع» و «محتوا» پیشنهاد میکند و طبق سلایق، علایق و ذائقه افراد آنها را برای مردم فراهم میکند. به قول آیتالله جوادی آملی، پیامبران که ذائقهها را خوب تشخیص میدادند و بر این اساس جامعه را هدایت میکردند، فضای مجازی هم چنین جایگاهی الآن پیدا کرده است که با توجه به نوع لایکهایی که شما میکنید به شما پیشنهاد محتوا، فیلم و عکس متناسب میدهد.
به قول هایدگر فضای مجازی آفریدهای است که در یک بازه زمانی به آفریننده تبدیل شده است. ژاک دریدا هم البته جملهای دارد که میگوید: غرب فضای مجازی را ایجاد کرد تا هژمونی خود را بر جهان توسعه دهد و تثبیت کند، اما این بچه (فضای مجازی) امروز علیه خود او هم شوریده است. میگوید فضای مجازی مثل یک بچه بازیگوش از اختیار شما خارج میشود. دریدا میگوید فضای مجازی آمد که خردهفرهنگها را از بین ببرد، اما خردهفرهنگها را در ناپیوند ناپنهانی خودشان به هم پیوند داد و نه تنها صدای خردهفرهنگها کاسته نشد، بلکه این بار بلندتر از قبل شنیده شد. بنابراین این فضا علیه خود غرب هم شورش کرده است. به عنوان مثال وقتی موبایل میخرم، ابتدا من آن را میخرم اما در ادامه این موبایل است که مرا مدیریت میکند. این بچه علیه جهانیسازی و بر یک یک اهداف غربی هم شورش کرده است. بنابراین فضای مجازی دو حیث آغازین و پایانی دارد که باهم متفاوتند. حیث آغازش بچه رامی است که تو میخواهی. ولی حیث پایانی آن ممکن است بچهای باشد که علیه تو شمشیر میکشد. این ماهیت از فضای مجازی را اگر ببینیم بهنظرم بخشی از مسألهها برای ما روشن میشود.
آیا امکان استفاده صحیح و در جهت اهداف متعالی از فضای مجازی هست یا خیر؟
ما هم میتوانیم از رسانه برای اهداف مقدس خود مانند نشر معارف اهل بیت (علیهمالسلام) استفاده کنیم، اما نباید از این نکته غافل شود که ممکن است در آینده همین رسانه و با همان احادیث بر ضد ما تبلیغات کند. برای نمونه حدیثی که درباره قم بود که در گرفتاریهای آخرالزمان به قم پناه بیاورید؛ اما مشاهده کردید که وقتی کرونا اولین بار در قم ثبت شد، چه هجمه زیادی علیه این حدیث آورده شد.
مسلمانان باید برای مدیریت رسانه دوراندیشی داشته باشند و از تجربه تلخ جهان غرب هم کمال استفاده را ببرند تا مبادا سرمایهگذاری ما ضد خودمان استفاده شود. نگاه اضطرارگونه به بهرهگیری از فضای مجازی صحیح نیست و باید از آن استفاده کرد؛ به شرط داشتن استراتژی صحیح و نگاه بلندمدت.
تاثیر فضای مجازی در انعکاس اخبار و واقعیات را چگونه ارزیابی میکنید؟
یکی از مصیبتهای دوران حاضر و عصر امپراتوری رسانهای جهان، سلطه رسانهها بر افکار و اندیشه انسانهاست که بنده از آن به دوره رسانهدایگی رسانهها تعبیر میکنم. رسانهها و فضای مجازی ما را دایگی و به تعبیر دینی ربوبیت میکنند. بچه ما از بچگی با رسانه بزرگ میشود و در آن رشد میکند. بنابراین رسانهدایگی و رضاع رسانه یک ترمینولوژی درست فقهی است که ما میتوانیم از آن استفاده بکنیم. همه اینها را گفتم که بگویم در دوران امروز ما رسانه یک مسأله جدی و مهم است.
از ویژگیهای دوران حاضر این است که واقعیتها با نفسالامر نمیسازد. ما در فلسفه میگفتیم چیزی واقعیت دارد که مطابق یا حاکی از نفسالامر باشد. اما امروز در دوران رسانهدایگی چیزی که واقعیت دارد، محصور تراکنش و پراکنش زیاد است، واقعیت را میسازند. پس واقعیت در دوران رسانهدایگی مطابق با نفسالامر بودن نیست؛ بلکه واقعیت در این دوران به میزان بالای پراکنش و تراکنش است. برای همین در این دوران ما با واقعیتهای نسبی مواجهیم؛ یعنی دوران پست مدرن. پست مدرن یعنی دوران بیثباتیها، دوران شناورها و عدم واقعیتها. بنابراین اگر در دوران گذشته میگفتی این قضیه یا صادق است یا کاذب، در این دوران دیگر اینگونه نیست. در این دوران بین ناواقع و واقع، دنیایی از ناواقعها و واقعها با صبغهها و رنگهای مختلف وجود دارد. به عنوان مثال آیا الآن علی انصاریان مرده یا نمرده است؟ در دوران رسانهدایگی اینکه این گزاره واقع است یا نه، شما به دنبال واقعیت نیستید؛ بلکه هرچه خبر زیاد باشد، تراکنش و پراکنش زیاد باشد شما آن را واقع میپندارید. پس کدام خبر واقع است؟ در این دوران ذهن بشر وقتی میگوید صادق است که توییتر خودش را باز میکند، میبیند هست، فیسبوک، اینستاگرام و همه میگویند مُرد، پس مُرد، بدون اینکه واقعا بخواهی بدانی مُرد یا نه. صدام مُرد، ابوبکر بغدادی مُرد نیز از این گونه مثالهاست. پس واقعیتها را رسانه میسازد. چرا رسانهها را این قدر متکثر کردهاند و منحصر در یک رسانه مثل اینستاگرام نشدهاند؟ در جواب این سوال باید گفت: برای اینکه هرچه این رسانهها متکثر باشد، اقناعکنندگی آن بیشتر است و شما آن را میپذیرید.
نکته قابل توجه این است که معتقد نیستیم که نفسالامر در جهان امروزی مطرح نیست، بلکه نفسالامر هست، ولی کسی به دنبال مطابقت اخبار با آن نیست که صحت و سقم خبری را از مطابقت یا عدم مطابقت با آن کشف کند. در دنیای کنونی که به پست مدرن هم شهرت دارد و فضای مجازی هم به کمک آن آمده است، بیتوجهی به نفسالامر سبب ایجاد بحران عدم قطعیت میشود.
آیا اگر ذات رسانه و فضای مجازی به درستی درک شود، انسان به حقیقت خود برمیگردد و فریب رسانه را نمیخورد؟
تا زمانی که ماهیت رسانه به درستی درک نشود، مدیریت بشر در همه جوانب بر عهده رسانه خواهد بود. بالا بردن سواد رسانهای به درد حوزه کارکردی جامعه میخورد. اما اینکه با این سرعت پیشرفت فناوریهای کنونی بشر میتواند به گذشته خود برگردد یا خیر، از جمله مسائلی است که اگر چه مشکل است، اما باید زمانی اتفاق بیفتد. البته این را باید بدانیم تا زمانی که ماهیت رسانه بهخوبی درک نشود، مدیریت رسانه بر انسانها ادامه خواهد یافت. برای نمونه فناوری عینکهای چند بعدی (پریمکس) که خیال را به گونهای تبدیل به واقعیت میکند که انسان در آن شرایط به مرگ هم نزدیک میشود و فضای مجازی آن قدر در واقعیت نمایی موفق بوده است که انسان را در شرایط واقعی هر گونه اتفاقی قرار میدهد.
دیدگاه شما درباره فلسفه فضای مجازی چیست؟
در فلسفه اسلامی، بحثی است با عنوان شبح یا واقعنماها. این شبحوارگی به خوبی در فضای مجازی خود را نشان میدهد. به دلیل اینکه بنده فضای مجازی را ذات میدانم نه ابزار، تعبیر نحوه تعامل با فضای مجازی را نمیپسندم بلکه به تعبیر دقیقتر باید گفت: نحوه تعایش و زندگی در فضای مجازی چگونه باید باشد.
آسیبهای فضای مجازی را چگونه ارزیابی میکنید؟
آسیب اولش، بحران اندیشه است. فضای مجازی به ما اطلاعات را میدهد. برفرض که دانش هم بدهد، بیتردید اندیشه را نخواهد داد. بحثی که درباره فلسفه فضای مجازی قابل طرح است، این است که بخش فلسفه ما در بحث معرفتشناسی مبتنی بر معرفت است و معرفت یعنی باور صادق موجه. اما فضای مجازی به جای معرفت، اطلاعات (Information) را به جای دانش (Knowledge) گذاشته است؛ برای همین در اینجا ما به دنبال باور صادق موجه نیستیم؛ بلکه بهدنبال اطلاعات هستیم و هنگامی که بهدنبال اطلاعات باشیم، اساسا پراکنش و تراکنش اطلاعات سبب میشود، فرصت صدق و کذب و موجه بودن گزارهها را پیدا نکنیم.
یک نگرانی وجود دارد که در آینده معرفت دچار چالش میشود و اساسا بشرِ محاط شده و تعایشکننده در فضای مجازی، معرفت را فراموش کند و با اطلاعات زیست کند.
چگونه میتوانیم اطلاعات را به معرفت تبدیل کنیم و اگر اطلاعات جای معرفت را گرفت، باید چه کار کنیم؟ باید علما و دانشمندان در این باره نظریه بدهند.
فضای مجازی به ما اطلاعات را میدهد، اگر دانش هم بدهد، بیتردید اندیشه را نخواهد داد. حجم زیاد اطلاعات، فرصت اندیشیدن را از انسان میگیرد و بشر با بحران اندیشه و خلاقیت مواجه خواهد شد (ماشینی شدن). بشر درگذشته اطلاعات کمی داشت، ولی براساس آن اندیشه و سپس ایده تولید میکرد، اما بشر امروزی با بمباران اطلاعاتی مواجه شده و ایده کمتری تولید میکند.
آسیب دوم، تفرد مجازی است. در جمع هستیم، ولی با جمع نیستیم. همکرانیهای ناهمدل و ناهمسو. البته فضای مجازی ما را با جمعهای دیگر جمع میکند، ولی از جمعهای واقعی دور میکند.
فضای مجازی واقعیتها را محو کرده است. ما با دوستان مجازی بیش از واقعیها ارتباط داریم. فضای مجازی در حال از بین بردن واقعیت روانی است. ما در آینده واقعیت روانی را نخواهیم داشت (برادر واقعی، دوست واقعی و ...) واقعیت دچار تردید خواهد شد. واقعیت مجازی حقیقی خواهد شد و واقعیت روانی محو میشود.
در فضای مجازی با مفهومی مواجه هستیم به نام تفرد. این به معنای خلوت عرفانی نیست؛ بلکه دقیقا نقطه مقابل آن است. در خلوت از واقعیت دور هستیم، اما دل در گرو واقعیتها داریم (در نماز شب برای چهل مؤمن دعا میکنیم)؛ اما در فضای مجازی به جای خلوت با یک رخوت مواجه هستیم که درد دیگران را نداریم، درد خودت است کانکت شده با دیگران (جلوهنمایی/ عرضه خود). (تفرد مجازی) این مسأله ما را با مباحث دینی مثل «الجار ثم الدار» دچار چالش میکند.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: فضای مجازی یحیی جهانگیری اینترنت مدرنیته فضای مجازی فضای مجازی فضای مجازی فضای مجازی واقعیت ها انسان ها رسانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۷۲۲۳۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازگشت واحدهای تعطیلشده به چرخه تولید، ادعاست یا واقعیت؟ / باوجود دستور رئیسی، مسئولان از اعلام آمار، فراری هستند
جواد مرشدی:علیرغم وجود قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، پیامدهای مثبت قابل توجه و مهم انتشار اطلاعات دقیق و شفاف در حوزه تولید و اقتصاد و تاکید مسئولان، در طول یک دهه گذشته، اطلاعات هزاران واحد اقتصادی تعطیل بازگشته به چرخه تولید منتشر نشده است.
اینکه چرا اطلاعات واحدهای تعطیل بازگشته به چرخه تولید منتشر نمیشود،و چرا قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات اجرایی نمیشود و اینکه عدم شفافیت اطلاعات در حوزه تولید در سال جهش تولید چه پیامدهایی دارد و همچنین اهمیت دهگانه شفافیت اطلاعات در حوزه تولید چیست از جمله سوالاتی است که می بایست دبیرخانه نهضت احیای واحدهای اقتصادی و وزارت صمت(سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران) پاسخگوی آن باشد .
از این رو خبرآنلاین در گفت و گو با سعید سیفی کارشناس مسائل اقتصادی در حوزه کسب و کار به این پرسش ها پرداخته است که مشروح آن در پی می آید:
از منظر شما اهمیت شفافیت اطلاعات در حوزه تولید و اقتصاد کدام مولفه ها هستند؟
یکی از مهمترین مولفههای سلامت نظام سیاسی و اقتصادی در همه کشورها، شفافیت اطلاعات است، بخصوص در کشور ایران که در هر دو بعد قانونی و مبانی دینی، بر این مهم تاکید شده است.
در کشور ما از یک طرف در مواد مختلف قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، صراحتا بر شفافیت، انتشار و در دسترس بودن اطلاعات تاکید شده است و از طرف دیگر شفافیت در حکومت اسلامی نیز به طرق مختلف مورد توجه و تاکید قرار گرفته است.
در این خصوص به مورد مصداقی هم اشاره می فرمایید؟
به عنوان مثال، امیرالمومنین(ع) در حکومت چند سالهاش، بارها بر این موضوع تاکید داشتند و در نامه شماره ۵۰ خود میفرمایند، جز اسرار نظامی، هیچ امری را از مردم پنهان نمیکنم.
در یک کشوری با اقتصاد با ثبات و قابل پیشبینی، کارآمد و پویا، باید امکان و توانایی رصد، برنامهریزی و اجرای طرح و برنامههای مختلف در حوزه اقتصاد وجود داشته باشد اما پیشنیاز و تقویتکننده هر سه مورد مذکور، شفافیت اطلاعات است.اهمیت شفافیت اطلاعات در حوزه تولید و اقتصاد آنقدر پرواضح است که هیچیک از کارشناسان و فعالان اقتصادی و تولیدی نمیتوانند آن را نادیده بگیرند و به همین دلیل توضیح درباره آن، فقط به تکرار و اطاله کلام، منجر میشود.
اما با توجه به برخی مسائل و اقدامات صورت گرفته در یک دهه گذشته، مثل خودداری از انتشار منظم، دقیق و شفاف آمار و اطلاعات مهم در برخی از حوزههای اقتصاد و تولید، ما را مجبور میکند، همواره بر تاثیر شفافیت اطلاعات تاکید و آن را از مسئولان وقت، مطالبه و پیگیری کنیم.
چرا برخی از مسئولان وقت به این عدم شفافیت اطلاعات در واحدهای تعطیل بازگشته به چرخه تولید دامنمی زنند و از ارائه آمار دقیق حزر می کنند؟
ببینید از حدود چند سال پیش تاکنون یعنی از دولتهای قبلی تا دولت فعلی، یکی از اقدامات بایسته و شایسته که در دستور کار مسئولان اقتصادی دولتها قرار گرفته، احیای واحدهای تعطیل یا نیمه فعال و برگرداندن آنها به چرخه تولید است اما نکته مهم و قابل توجه عدم انتشار اطلاعات واحدهای مذکور است و تاکنون هیچ دستگاه یا نهاد یا کمیته یا نهضتی، اطلاعات این واحدها را، همچون عنوان دقیق، مشخص و حوزه فعالیت واحدهای تعطیل بازگشته به چرخه تولید، آدرس دقیق و محل فعالیت واحد مذکور، مالکیت این واحدها که متعلق به کدام شخصیت حقیقی یا حقوقی است، تعداد شاغلین هر واحد، دلیل اصلی تعطیلی و راهکار عملیاتی و اجرایی برای بازگشت واحد مذکور به چرخه تولید، میزان فعالیت و سهم آن در افزایش تولید حوزه فعالیت، نظارت و ارزیابی پایداری و تابآوری واحد مذکور بعد از بازگشت به چرخه تولید، علیرغم الزامات قانونی و تاثیرات مثبتی که میتواند بر کل زنجیره تولید و اقتصاد کشور داشته باشد، منتشر نکرده است.
بنظر می رسد مسئولان مربوطه همواره در دورههای مختلف، صرفا به ارائه اطلاعات و آمارهای کلی، غیر شفاف و غیر مستند از تعداد واحدهای بازگشته به چرخه تولید، میزان منابع مالی تزریق شده، میزان افزایش اشتغال و چند محور که علت تعطیلی واحدهای مذکور بوده، بسنده کردهاند که هیچکدام از این اطلاعات و آمار غیر شفاف، برای کارشناسان و سایر فعالان اقتصادی و رسانهای با هدف تحقیق و استفاده از تجارب آنها برای سایر واحدهای دارای مشکل، قابل بررسی، ارزیابی و استفاده نبوده است.
بله ومهمتر از همه اینکه، با توجه به تاکیدات فراوان رهبر معظم انقلاب مبنی بر امیدآفرینی در جامعه که اهمیت آن در حوزه اقتصاد و تولید دوچندان است، نبود این اطلاعات شفاف و مشخص، امکان مستندسازی و تصویرسازی و ایجاد امید و انرژی در بدنه جامعه را از فعالان رسانه و هنر سلب کرده است.
این موضوع نشان از فقدان چارچوب و تعاریف مشخص در این حوزه نیست؟
دقیقا،حتی علیرغم اینکه در سالهای گذشته، مسئولان مربوطه، آمار و اطلاعات مختلف از بازگشت هزاران واحد تعطیل به چرخه تولید را ارائه میدهند، هنوز هیچیک از آنها مشخص نکردند که منظور و تعریفشان از واحد تعطیل یا نیمه تعطیل دقیقا چیست؟، خطکش آنها در ارزیابی و تعیین میزان تسهیلات و منابع برای واحدهای مذکور چگونه است؟، اصلا چه زمانی یک واحد تعطیل را واحد بازگشته به چرخه تولید معرفی میکنند؟ آیا به عنوان مثال، اگر صرفا یک واحد تعطیل که مشکل حقوقی داشته و با پیگیری صورت گرفته، مشکل حقوقی آن در دادگاهی حل شده را میتوان بازگشت واحد مذکور به چرخه تولید قلمداد کرد؟ آیا اگر واحد تعطیلی مشکل مدیریتی یا شراکتی داشته و با پیگیریهای صورت گرفته، صرفا مشکل مورد نظر واحد مذکور برطرف شده، میتوان واحد مذکور را در لیست واحدهای تعطیل بازگشته به چرخه تولید، قرار داد؟ آیا یک واحد تعطیل را صرفا با دادن تسهیلات میتوان در لیست واحدهای مذکور ثبت و گزارش کرد؟
آیا همه واحدهایی که مسئولان مربوطه آنها را به عنوان واحدهای بازگشته به چرخه تولید معرفی میکنند، همه کارکنان و کارگرانشان به محل کارشان بازگشتند، خط تولید یا ارائه خدمات واحد مذکور، فعال شده است؟، آیا واحد تعطیلی که مدعی بازگشت آن به چرخه تولید هستیم، به فعالیت پایدارو سودآور رسیده است؟ و آیا همین واحدهای مذکوری که، مدیران برخی دستگاهها و سازمانها برای مسئولان ارشد و تصمیمگیر کشور، فعالیت و بازگشت آنها به چرخه تولید را به عنوان گزارش عملکرد مثبت خود ارائه میدهند و همین اطلاعات مبنای آمارها و تصمیمهای کلان کشور میشود، بعد از چند ماه مجدد مورد رصد و بررسی قرار گرفتهاند که هنوز فعال است و منابع و تسهیلات پرداخت شده برای بازگشت آنها به چرخه تولید، به هدف خورده است یا خیر؟
دریافت پاسخ سوالات فوق، بیش از پیش، اهمیت شفافیت اطلاعات و مستندات قابل ارزیابی درباره واحدهای تعطیل بازگشته به چرخه تولید را، مشخص میکند اما اجازه دهید قدری بیشتر و فراتر از اهمیت پاسخ سوالات مذکور به اهمیت دهگانه و تاثیر شفافیت اطلاعات در حوزه تولید و اقتصاد بپردازیم زیرا اهمیت شفافیت اطلاعات در حوزه تولید بسیار فراتر از محدوده موضوع مذکور است.
با توجه به گستره اهمیت شفافیت اطلاعات در توسعه اجتماعی و اقتصادی و رونق کسب و کار و تولید در کشور و درسآموختههای این حوزه در داخل و سایر کشورها، در مهمترین محورها، میتوان به صورت خلاصه و تیتروار به ۱۰ مورد اصلی ذیل اشاره کرد.
اولین و شاید مهمترین تاثیر شفافیت اطلاعات و آمار به موضوعات و مصوبات مهم و کلان کشور برمیگردد. کاملا پرواضح است که در مسائل مهمی همچون اشتغال و تولید، مسئولان ارشد کشور زمانی میتوانند تصمیمهای منطقی و موثری بگیرند که اطلاعات صحیح، دقیق، شفاف و قابل راستیآزمایی را در اختیار داشته باشند، موضوع مهمی که اهمیت آن برای همگان مشخص است و همه میدانیم که اگر اطلاعات دریافتی درست و دقیق نباشد، میتواند چه تاثیرات منفی و هزینه قابل توجهی را بواسطه مصوبات اشتباه، به تولید و اقتصاد کشور تحمیل میشود. دومین نکته بسیار مهم درباره ضرورت اطلاعات و آمار شفاف، تاثیری است که این موضوع بر روی افزایش سرمایه اجتماعی در هر کشوری دارد. بدون شک افزایش سرمایه اجتماعی برابر است با حضور و تقویت هرچه بیشتر بخش خصوصی کشور در تولید و اقتصاد و به بیان دیگر میتوان گفت، شفافیت اطلاعات یک بازی برد-برد برای دولت و بخش خصوصی است. نکته قابل توجه در این بخش، اهمیت و نقش شفافیت اطلاعات در مقطع کنونی و تحقق شعار سال یعنی جهش تولید با مشارکت مردم است. این موضوع به مسئولین ما، این مهم را گوشزد میکند که اگر به دنبال تحقق شعار سال و اجرای منویات رهبر معظم انقلاب هستند و میخواهند شاهد حضور مردم در تولید باشند، قبل از هر چیز باید شفافیت اطلاعات را اجرایی کنند. سومین نکته و باز هم یکی از مهمترین تاثیرهای شفافیت اطلاعات، بهبود محیط کسب و کار است که در چند سال اخیر با قوانین مختلف از جمله قانون تسهیل صدور مجوزها، به دنبال تحقق آن هستیم اما قبل و مهمتر از آن، همین شفافیت اطلاعات است. در این بخش نیز یک موضوع مهم با توجه به شرایط اقتصادی کشور وجود دارد و آن، هدایت سرمایه از کسب و کارهای غیر مولد به سمت کسب و کارهای مولد است که تا حد زیادی در گروی همین افزایش شفافیت اطلاعات است. چهارمین نکته و محور مهم در این خصوص این است که شفافیت اطلاعات، شاخصپذیری در برنامهها را افزایش میدهد، موضوعی که به سنجش و بهینهسازی برنامههای اقتصادی و توسعهای کمک قابل توجهی میکند. شفافیت اطلاعات بستر را برای افزایش شاخصپذیری، کنترلپذیری و ارزیابی برنامههای اقتصادی توسعه محور در دو بخش یا دو مرحله بهینهیابی و بهینهسازی فراهم میکند. پنجمین محور و تاثیر مهم افزایش شفافیت اطلاعات در کاهش فساد و رانت است که از جمله برنامهها و اهداف مهمی است که در اکثر کشورهای دنیا بخصوص کشورهای در حال توسعه دنبال میشود. به همین دلیل است که همواره در برخی از حوزهها، مافیا و کلنیهایی که از این شرایط منتفع میشوند از شفافیت اطلاعات به طرق مختلف جلوگیری میکنند. در ششمین محور میتوان به نقطه مقابل رانت و فساد یعنی عدالت اشاره کرد. همواره برای برقراری عدالت در حوزههای مختلف بخصوص در حوزه اقتصادی نیاز مبرم و جدی به شفافیت اطلاعات و تقویت این مهم داریم. بدون شک اگر مسئولان، اطلاعات شفاف، دقیق و کامل در اختیار نداشته باشند، در بسیاری از حوزهها نمیتوانند عدالت را در ارائه تسهیلات و خدمات و تقسیم و تسهیم منابع، اجرا کنند. نکته مهم دیگر که با شفافیت اطلاعات میتوان به آن دست پیدا کرد، مدیریت و کاهش هزینه در تولید است که در رقابتهای اقتصادی یکی از عناصر بسیار مهم است. اما از نگاه دیگر، تاثیر مهم شفافیت اطلاعات در افزایش بهرهوری است که بسیاری از کشورها در سالهای اخیر رشد و توسعه اقتصادی خود را از این طریق پیگیری میکنند. موضوعی که یکی از محورهای مهم تحقق شعارهای سال اخیر میباشد. از تاثیر مهم دیگر شفافیت اطلاعات میتوان به هدفمند کردن تسهیلات، اعتبارات یا یارانهها در حوزه تولید و خدمات اشاره کرد، موضوعی که در سالهای اخیر دولتها به دلیل نبود آن، با زیان و انتقادهای مختلفی روبرو شدند. با اینکه دولتها بازگشت واحدهای تعطیل به چرخه تولید یا افزایش اشتغال را با ارائه تسهیلات به واحدهای دارای مشکل دنبال میکردند، اما از سوی منتقدان متهم به پولپاشی صرف شدند. تاثیر و نتیجه مهم دیگر شفافیت اطلاعات، درآمدزایی پایدار برای دولت و سایر قوا است. بدون شک وقتی شفافیت اطلاعات در اقتصاد و بخصوص حوزه تولید وجود داشته باشد، درآمدهای پایدار مالیاتی، بیمهای و ...قابل توجهی برای حاکمیت محقق خواهد شد. و در نهایت، دهمین نکته و دستاورد مهمی که شفافیت اطلاعات در آن تاثیر بسزایی دارد، حوزه مهم اشتغال است. در برنامههای اشتغال محور، شفافیت اطلاعات نه تنها میتواند مسئولان و تصمیمگیرندگان را به مصوبات درست و مفید برای افزایش اشتغال در کشور برساند بلکه حتی خود شفافیت، افزایش و در دسترس بودن اطلاعات میتوان به خلق کسب و کارهای جدید در حوزه اطلاعات و آمار کمک کند.آیا عدم شفافیت می تواند منجر به ایجاد دور باطل در این حوزه ها شود؟
در کل با توجه به موارد و محورهای مهم فوق میتوان گفت، بدون شک عدم شفافیت اطلاعات میتواند ما را اسیر دور باطل در بسیاری از حوزهها کند که در نهایت به زیان دولت و ملت ختم خواهد شد.
حتی بسیاری از کارشناسان، اطلاعات و آمار را پاشنه آشیل بسیاری از مصوبات و طرحهای کلان توسعه محور کشور میدانند که از طرفی وجود اطلاعات دقیق و شفاف میتواند مسئولان، مدیران و مجریان ما را به تصمیمهای بایسته و شایسته و در نهایت توسعه روزافزون برساند و از طرف دیگر، نبود اطلاعات درست و شفافیت لازم، شکست یا رشد کند اقتصادی با بهرهوری پایین و طرحهای نیمهتمام فراوان را برای کشور به ارمغان میآورد.
خوشبختانه برای داشتن اطلاعات دقیق و شفاف، پشتوانه قانونی مناسب نیز در کشور وجود دارد و ما خلاء قانون در این خصوص نداریم. طبق ماده ۳ قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، هر ایرانی حق دسترسی به اطلاعات عمومی را دارد مگر اینکه قانون، انتشار آن اطلاعات را منع کرده باشند و طبق ماده ۵ این قانون نیز، موسسات مکلف هستند اطلاعات را در اختیار مردم قرار دهند.
یک سوال مهم وجود دارد ،و آن اینکه چرا مسئولان کشور در یک دهه گذشته علیرغم تاکید قانون و وجود فواید مثبت قابل توجه در انتشار شفاف اطلاعات، باز هم از انتشار اطلاعات واحدهای تولیدی تعطیل بازگشته به چرخه تولید، خودداری میکنند؟
در طی سالهای گذشته، این موضوع بارها از سوی کارشناسان اقتصادی و رسانهای از مسئولین مستقیم، غیرمستقیم و حتی ارشد وزارتخانهها، سازمانها، نهادها و دبیرخانه مربوطه، همچون وزارت صمت به صورت عام و سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران به صورت خاص در دولتهای گذشته و فعلی و مسئول دولت فعلی در نهضت احیای واحدهای اقتصادی، پیگیری و از آنها درخواست شده، اطلاعات دقیق واحدهای تعطیل بازگشته به چرخه تولید را به صورت شفاف منتشر کنند، حتی رئیس جمهور دولت سیزدهم در سخنان خود در جلسه هیئت دولت به تاریخ ۱۶ شهریور ۱۴۰۱ بر انتشار اطلاعات این اقدامات برای افکار عمومی، تاکید و آن را ضروری دانست اما متاسفانه تا به امروز، این روند غیر شفاف همچنان ادامه داشته است.
در نهایت، باز هم با توجه به توضیحات فوق، به مسئولان مربوطه توصیه و از آنها درخواست میشود، در راستای افزایش اعتماد عمومی و تقویت حضور هرچه بیشتر بخش خصوصی در تولید و اقتصاد کشور و مهمتر از همه، تحقق شعار سال یعنی جهش تولید با مشارکت مردم، ضمن توجه ویژه به این مهم، در انتشار هرچه سریعتر اطلاعات دقیق و مشخص هر یک از واحدهای مذکور اهتمام ورزند زیرا طبق فرمایش رهبر معظم انقلاب، جهش تولید میسر نمیشود مگر با حضور مردم در تولید و اقتصاد که یکی از پیشنیازهای مهم فراهم شدن این شرایط نیز، تقویت اعتماد عمومی به حوزه تولید و اقتصاد با افزایش شفافیت اطلاعات است.
۲۱۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900982