تعلیق عضویت روسیه در شورای حقوق بشر با سنگ محک غربی
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۷۴۹۶۲۴
شورای حقوق بشر یکی از نهادهای سازمان ملل و از ارکان فرعی مجمع عمومی است که در تاریخ ۱۵ مارس ۲۰۰۶ پس از انحلال کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل، تاسیس شد. یک از وظایف این شورا تلاش برای ارتقای احترام به حقوق بشر در سراسر جهان است. در این ارتباط نکات زیر قابل تامل است:
۱- شورای حقوق بشر پس از تاسیس دچار صف بندی سیاسی در ساختار خود شد که بر عملکرد آن تاثیر داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۲-در قطعنامه مصوب مجمع عمومی آمده که مجمع عمومی می تواند حق عضویت در شورای حقوق بشر یکی از اعضای شورا را که مرتکب اقدامات فاحش و سیستماتیک در نقض حقوق بشر شده، به حالت تعلیق درآورد. البته هنوزهیچ تحقیق مستقل بین المللی برای روشن شدن ابعاد نامعلوم واقعه بوچا و اینکه روسیه مرتکب اقدامات فاحش و سیستماتیک در نقض حقوق بشر شده، صورت نگرفته است. تنها اوکراین و کشورهای غربی در پی واقعه "بوچا"، مسکو را متهم به انجام این واقعه کردند. موضوعی که روسها آن را صحنه سازی عنوان کرده و تکذیب کردند.
ادعاهای اثبات نشده غرب که موجب تعلیق عضویت روسیه شده به لحاظ حقوقی در زمره "نقضهای ادعایی" قرار دارد که اثبات آنها به زمان بیشتری نیازمند است. شورا می توانست بی اعتنا به فضاسازی کشورهای غربی و رسانه های آنها، یک هیئت حقیقت یاب به اوکراین اعزام کرده و بدون شتابزدگی و مستقلانه، گزارش خود را به مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای اتخاذ تصمیم، ارائه دهد.
۳- کشورهای پیشنهاد دهنده برای تعلیق عضویت روسیه از جمله آمریکا و اعضای ناتو، خود در زمره ناقضین حقوق بشر در سال های گذشته بوده و همواره از حاشیه امن در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد برخوردار بوده اند. آمریکا و ناتو حدود بیست سال در افغانستان جنایت کرده و بارها مرتکب نقض آشکار حقوق بشر در زندان های بگرام و کابل و جنایات جنگی در این سرزمین بوده و به مراتب جنایاتی بدتر از اقدامات روسها در اوکراین داشته اند. این نهاد حقوق بشری سازمان ملل هرگز اقدامی علیه آمریکا و ناتو انجام نداده است. سازمان ملل متحد سالهاست که چشم خود را بر روی جنایات رژیم صهیونیستی که مصداق بارز جنایت جنگی و نسل کشی است بسته است، این سازمان در هفت سال گذشته نیز نسبت به جنایات عربستان و متحدانش در یمن سکوت کرده و این رویکرد، مشوق اصلی حکام ریاض برای قتل عام مردم یمن بوده است. این دلایل و شواهد متعدد دیگر از وجود معیارهای دوگانه برای قضاوت درمورد وضعیت حقوق بشر در کشورهای جهان حکایت دارد.
۴- تعلیق عضویت روسیه در شورای حقوق بشر می تواند تبعات متعددی در مناسبات بین المللی ایجاد کند. بطور طبیعی، اخراج یا تعلیق کشورها از شورای حقوق بشر دلیلی می شود تا احساس مسئولیت این کشورها به تدریج نسبت به حمایت از حقوق بشر کاهش یابد و این اتفاق مغایر با وظایف شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد است. طبعا وقتی کشورها در این شورا عضویت دارند سعی میکنند موازین و مقرارت شورا برای دفاع از حقوق انسانها را بپذیرند اما در صورت اخراج یا تعلیق، دیگر تعهدی در این زمینه نخواهند داشت و مساله حقوق بشر به یک موضوع خنثی و کم اعتبار در سطح بینالمللی تبدیل خواهد شد. از سوی دیگر تعلیق عضویت کشورهایی همچون روسیه، باعث تشدید اختلاف در سازمان ملل می شود که اجماع اعضا در مقاطع حساس برای دفاع از حقوق بشر را کاهش می دهد. اگرچه روسیه اعلام کرده که با وجود تعلیق عضویت، تعهدات خود را نسبت به حمایت از حقوق بشر در جهان دنبال می کند اما با وجود اختلافات فعلی، اجرای این امر با تردید قرین شده است.
۵- جمهوری اسلامی ایران در پایبندی به اصول خود ضمن حمایت از تمامیت ارضی کشورهای مستقل، مخالف با جنگ، جنایت و نقض حقوق بشر بوده و در عین حال سلطه قدرت های بزرگ بر نهادهای جهانی و دخالت انگیزه های سیاسی در تصمیمات بین المللی را نمی پذیرد. بر این اساس، متن قطعنامه مجمع عمومی در شورای حقوق بشر را مصداق سوء استفاده از ساز وکار حقوق بشر ملل متحد برای اهداف سیاسی دانست و در یک اقدام درست و کارشناسانه، به تعلیق عضویت روسیه در این شورا رای منفی داد.
جمهوری اسلامی ایران همچنین در تشریح تصمیم خود، بر ضرورت حل و فصل صلح آمیز اختلافات بر مبنای حقوق بین الملل و احترام کامل تمام طرف ها به منشور ملل متحد و حقوق بین الملل تاکید کرد.
در مجموع رای گیری مجمع عمومی سازمان ملل در مورد تعلیق روسیه از شورای حقوق بشر سازمان ملل، نشان از وجود انگیزه های سیاسی و معیارهای دوگانه در این سازمان برای اتخاذ تصمیمات اساسی داشت و تلاش آمریکا برای ادامه موضع سلطه گرانه خود بر این سازمان را تایید کرد. تداوم چنین رویکردی، اختلاف و شکاف را میان اعضا تشدید خواهد کرد و قضاوت عادلانه نسبت به معضلات بین المللی را مشکل خواهد ساخت. جداسازی مسائل حقوق بشر از هرگونه ملاحظات سیاسی و پرهیز از معیارهای دوگانه، موضوعی است که جامعه جهانی باید برای تحقق آن بطور یکپارچه و متحد، تلاش کند.
* منتشر شده در دیپلماسی ایرانی/ ۲۰ فروردین ۱۴۰۱
کد خبر 1620233منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: محسن پاک آیین روسیه حمله روسیه به اوکراین سازمان ملل ایالات متحده آمریکا حقوق بشر سازمان ملل تعلیق عضویت روسیه شورای حقوق بشر معیارهای دوگانه سازمان ملل متحد حقوق بشر بین المللی مجمع عمومی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۷۴۹۶۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طوفانی که پرده از چهره غرب کنار زد
اکنون طوفان الاقصی پرده از چهره واقعی سردمداران پرادعای غرب برافکنده است و دیگر کسی نمیتواند ژستهای تهوعآور انسان دوستانه یا نگرانی آنها از تضییع حقوق زنان و کودکان را باور کند.
به گزارش مشرق، عباس شمسعلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: این روزها تصاویر تکاندهندهای از اعتراض گسترده دانشجویان دانشگاههای آمریکا به جنایتهای رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه و علیه سکوت و حمایتهای آمریکا و سردمداران کشورهای غربی در قبال این جنایتها پیش چشمان مردم دنیا قرار گرفته است، اعتراضی که با سرکوب خشن پلیس و نیروهای امنیتی آمریکا و بازداشت صدها دانشجو و تعدادی از اساتید معترض روبهرو شده است.
این قیام دانشجویان علاوهبر اینکه به صورت سریالی از چند دانشگاه به دانشگاههای مختلف آمریکا سرایت کرده است، حتی به کشورهای دیگر نیز رسیده است و دانشجویانی در فرانسه و استرالیا و... در حمایت از دانشجویان آمریکایی و در اعتراض به جنایات رژیم صهیونیستی به میدان آمدهاند.
این اتفاقات اخیر در ادامه تظاهرات کمسابقه در ماههای گذشته در سراسر جهان نشان از برخاستن موجی عظیم از بیداری و آگاهی در بین مردم جهان پس از طوفان الاقصی و پس از عیان شدنبیش از پیش جنایات جنونآمیز رژیم جعلی صهیونیستی دارد، موجی که شاید کمتر کسی میتوانست آن را پیشبینی کند.
طوفانالاقصی بود که در بیش از ۶ ماه گذشته، توانست ذهن بیاطلاع نگاه داشتهشده مردم را در بسیاری از نقاط جهان متوجه نقطهای از این زمین کند که یک رژیم جنایتکار طی ۷۵ سال با انواع حمایتها و کمکهای سیاسی، مالی، تسلیحاتی و... از سوی آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی انواع جنایتها را علیه یک ملت مظلوم و ستمدیده روا داشته بود.
اینبار اما انواع و اقسام دستگاههای تبلیغاتی کشورهای غربی حامی رژیم صهیونیستی نتوانست این حجم از جنایت در ۶ ماه را از چشم جهانیان پنهان نگاه دارد. مگر میشود قتل عام و نسلکشی با این حجم و گرفتن جان بیش از ۳۴ هزار انسان بیگناه از جمله هزاران زن و کودک معصوم و تخریب وحشیانه خانه و بیمارستان را پنهان کرد؟ مگر میشود کشف صدها پیکر دستبسته از گورهای دستهجمعی داخل محوطه بیمارستانها که به دست جنایتکاران صهیونیست به قتل رسیدهاند را کتمان کرد؟
اکنون صدای مظلومیت مردم غزه به برکت خون کودکان بیگناه و آه مادران داغدیده فلسطینی به گوش مردم جهان رسیده است و وجدانهای بیدار در اقصی نقاط عالم نمیتوانند سکوت کنند. این را در تظاهرات مردم سراسر دنیا در حمایت از مردم غزه و محکومیت جنایات صهیونیستها و در برافراشته شدن پرچم فلسطین در ورزشگاهها و دانشگاههای دنیا میتوان دید.
اکنون طوفان الاقصی پرده از چهره واقعی سردمداران پرادعای غرب برافکنده است و دیگر کسی نمیتواند ژستهای تهوعآور انسان دوستانه یا نگرانی آنها از تضییع حقوق زنان و کودکان را باور کند.
وجدانهای بیدار در دنیا میپرسند، اگر ادعای سردمداران کشورهای غربی در خصوص حقوق بشر، حقوق زنان و کودکان و در خصوص کرامت انسانی واقعی بود، چرا طی ۶ ماه گذشته نهتنها در برابر انواع و اقسام جنایتهای رژیم صهیونیستی علیه مردم بیگناه و زنان و کودکان غزه سکوت کردهاند بلکه از هرگونه حمایت و تجهیز رژیم صهیونیستی نیز دریغ نکردهاند؟
این چهره واقعی و بیپرده سران آمریکا و دیگر رهبران غربی است که در برابر مردم دنیا قرار گرفته است. این واقعیت عیان شده نهادهای بینالمللی از شورای امنیت سازمان ملل و سازمانهای حقوق بشری و... است که سالها با سکوت و انفعال خود در برابر رژیمی جعلی و سفاک، در نسلکشی مردم فلسطین دست خود را آلوده کردهاند. نهادهایی که گاه کوچکترین مسئله داخلی در یک کشور در حوزه زنان و... را با انواع موضعگیریها و دخالتها مورد توجه قرار میدهند و گاه در برابر هزاران جنایت چشم میبندند.
و چه خوشباور بودند عدهای در کشورمان که فریب ادعا و ظاهر و ژست انساندوستی و دفاع از حقوق بشر غربیها و سازمانهای بینالمللی را خورده بودند! حال این خوشباوران باید پاسخ دهند مگر هزاران زن و کودک اهل غزه که بیرحمانه به خاک و خون کشیده شدند، زن و کودک نبودند تا مدافعان دروغین حقوق بشر نگران آنها شوند؟ مگر نهادهای غربی و بینالمللی با تنظیم و تجویز و تحمیل اسنادی مانند ۲۰۳۰ خود را مدافع حقوق و شرایط زندگی کودکان دنیا نشان نمیدادند؛ اکنون این مدعیان دروغین در قبال سرنوشت کودکان مظلوم در غزه و به خون کشیده شدن جسم کوچکشان نگرانی و حساسیتی ندارند؟
این طوفان رسواکننده نقاب از چهره فریبنده و واقعی سران آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و بسیاری از کشورهای غربی انداخته است.
از سوی دیگر؛ همین اعتراضات گسترده دانشجویان آمریکایی، تبدیل به صحنه رسوایی و عیان شدن همه دروغهای سران آمریکا و غرب در خصوص آزادی بیان، کرامت انسانی، جایگاه دانشجو و دانشگاه و حتی زنان شده است.
بازداشت همراه با ضرب و شتم صدها نفر از دانشجویان و تعدادی از اساتید به جرم اعتراض آرام علیه جنایات اسرائیل و سکوت و حمایت آمریکا در قبال این جنایتها، لشکرکشی و استقرار تیربار در صحن دانشگاه و تهدید به اخراج از تحصیل؛ آبرویی برای قبله آمال غربزدگان خوشباور باقی گذاشته است؟ حمله وحشیانه پلیس به دانشجویان دختر و کتکزدن و بر زمین کشاندن آنها در کجای حقوق بشر ادعایی آمریکاییها و طرفداران چشم و گوش بسته آنها قرار دارد؟
اگر یک هزارم این برخوردهای وحشیانه علیه دانشجویان بهویژه دختران دانشجوی آمریکایی؛ در ایران رخ داده بود؛ اکنون از سخنگوی وزارت خارجه و دولت آمریکا و کشورهای غربی تا شورای امنیت سازمان ملل، از رسانههای غربی و سازمانهای بینالمللی تا برخی رسانههای غربگرای داخلی، از هنرپیشههای هالیوودی تا برخی سلبریتیهای وطنی مشغول سبقت گرفتن از یکدیگر در سیاهنمایی و هجمه علیه جمهوری اسلامی بودند، اما اکنون نه از فلان هنرپیشه آمریکایی مثلاً نگران زنان ایرانی که در اغتشاشات سال ۱۴۰۱ موضعگیری میکرد و نه از سلبریتیهای داخلی و نه از رسانههای وابسته، صدای اعتراضی در سرکوب بیرحمانه و وحشیانه دختران و پسران دانشجوی آمریکایی به گوش نمیرسد.
گاه وقتی در ایران یک استاد دانشگاه پس از ۴۰ سال تدریس در یک روال قانونی بازنشسته میشود، انبوه رسانههای داخلی و خارجی نظام را به خفقان و مخالفت با علم محکوم میکنند،
حال باید دید این رسانهها درباره به زمین کوبیدن استاد زن آمریکایی توسط پلیس و دستبند زدن به وی در محوطه دانشگاه تنها به جرم اعتراض به جنایات اسرائیل نظری ندارند؟
کاش دلباختگان سادهاندیش غرب در داخل؛ اکنون که وجدانهای بیدار در دنیا به میدان آمدهاند اندکی با خود خلوت کنند و از خود بپرسند، این همان نظام ارزشی غربی و قبله آمالی بود که به هر بهانهای آن را چماق کرده و بر سر منتقدان غرب میکوبیدند؟
این واقعیت است که مردم در دنیای امروز و پس از جنایات عریان رژیم صهیونیستی و حمایت آشکار غرب به رهبری آمریکا از این جنایات، به مرحلهای از بیداری و آگاهی رسیدهاند که دیگر بهسختی میتوان آنها را فریب داد. این آغاز ضربهای سهمگین به حیثیت پوشالی غرب است که ماجراهای مهمی در پیش دارد.