گزارشگر سابق حقوق بشر سازمان ملل: قبل از روسیه باید اسرائیل و آمریکا را محاکمه کرد
تاریخ انتشار: ۲۲ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۷۶۱۰۵۹
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، گزارشگر سابق شورای حقوق بشر سازمان ملل در امور فلسطین با انتقاد از موضع ریاکارانه غرب گفت: چرا تنها خواستار محاکمه روسیه هستید و اسرائیل را رها کردهاید؟
ریچارد فالک؛ استاد حقوق بینالملل دانشگاه پرینستون که گزارشگری شورای حقوق بشر سازمان ملل در امور فلسطین در فاصله سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۴ را در کارنامه خود دارد، در کانترپانچ نوشت: ظاهرا نیروهای روسیه جنایاتی را در اوکراین مرتکب شدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به همین ترتیب، زمانی که دیوان بینالمللی کیفری مجوز تحقیق درباره جنایات ایالات متحده در افغانستان را صادر کرد این تصمیم باطل اعلام شد، زیرا ایالات متحده یکی از طرفین امضاکننده اساسنامه رم که بر عملکرد دیوان بینالمللی کیفری نظارت دارد نبوده است. ترامپ رئیسجمهوری پیشین آمریکا تا آنجا پیش رفت که تحریمهای شخصی را علیه دادستان دیوان بینالمللی کیفری اعمال کرد احتمالا بهدلیل جسارت دادستان در به چالش کشیدن ایالات متحده.
در برابر چنین پس زمینهای زمانی که با جنایت آشکار از یک سو و ریاکاری محض ژئوپولیتیکی از سوی دیگر مواجه میشویم یک معضل لیبرال معمول وجود دارد.
پس از جنگ جهانی دوم این امری مطلوب به نظر میرسید که رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی آلمان و ژاپن بازمانده به دلیل ارتکاب جنایت محاکمه شوند، اما در مقابل هیچ تمایلی برای تحقیق در مورد پرتاب بمب اتمی بر فراز شهرهای ژاپن توسط نیروهای آمریکایی یا بمباران استراتژیک مناطق غیرنظامی وجود نداشت.
ماهیت قانون این است که با افراد برابر به طور مساوی رفتار شود، اما نظم جهانی به این شکل تشکیل نشده است. متاسفانه عدالت «پیروزمندان» وجود دارد که مسئولیت را بر طرف شکست خورده تحمیل میکند، اما در مقابل، عدم پاسخگویی کامل برای جنایات برندگان ژئوپولیتیک را میپذیرد.
فراتر از این، منشور سازمان ملل بهگونهای تدوین شد که با اعطای حق وتوی بیقید و شرط به پیروزمندان در جنگ جهانی دوم به مصونیت ژئوپولیتیکی وجههای قانونی بخشیده است و این روسیه را نیز شامل میشود.
با این حال، سوابق پس از نورنبرگ نشان میدهند که بازیگران ژئوپولیتیک به محدودیتها در توسل به جنگ به عنوان یک موضوع اختیاری مینگرند. به آنچه لیبرالهای آمریکایی در جریان بحث در مورد حمله نظامی آمریکا با هدف تغییر رژیم و اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی مطرح نمودند و از آن تحت عنوان «جنگهای انتخابی» یاد شد بنگرید. زمانی که صحبت از پاسخگویی به میان میآید معیارهای دوگانه هنوز در جریان هستند که با اعدام صدام حسین به دلیل ارتکاب جنایات جنگی پس از جنگ تجاوزکارانه آمریکا علیه عراق نمونه آن دیده شد.
یکی دیگر از پرسشهای ماندگار این است که «چرا اوکراین»؟ وقایع هولناک دیگری در دوره پس از پایان جنگ سرد در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی به این سو رخ دادهاند از جمله در سوریه، یمن، افغانستان، میانمار و فلسطین، اما هیچ غوغایی قابل مقایسه با بحران اوکراین برای کیفر جنایتکاران جنایی و اقدامات تنبیهی وجود ندارد.
مطمئنا یک علت آن این است که قربانیان در اوکراین سفیدپوست و اروپایی هستند و رسانههای جهانی به طور موثر توسط غرب بسیج شدند. آنچه باید باعث نگرانی بزرگتر شود این است که غرب و ناتو بخواهند دامنه جنگ اوکراین گسترش یابد. جنگ گستردهتر را بهتر میتوان در دو سطح درک کرد: جنگ سنتی بین نیروهای مهاجم روسیه و نیروهای مقاومت اوکراین همراه با جنگ ژئوپولیتیک بین ایالات متحده و روسیه.بایدن به طور مداوم در جنگ ژئوپولیتیکی سخنان نظامیگرایانه و تقابلآمیز را به زبان آورده و پوتین را شیطان جلوه میدهد در حالی که از دیپلماسی بهعنوان راهی برای توقف کشتار غفلت میورزد و در واقع خود زمینهساز وقوع جنایات بیشتر میشود و بنابراین ارزیابی خود در حوزه استراتژی کلان اجازه ادامه جنگ در اوکراین را میدهد. درک این نکته ضروری است که در جنگ ژئوپولیتیکی آمریکا بهاندازه روسیه متجاوز است.
تاکنون جنگ ژئوپولیتیکی بهعنوان یک جنگ تجاوزکارانه ایدئولوژیک با پشتیبانی منابع تسلیحاتی و تحریمهایی که با هدف فلج کنندگی بزرگ علیه روسیه طراحی شدهاند به راه افتاده است در رویکرد ایالات متحده در حالی که به تشدید مخاطرات توجه میشود و اقداماتی برای اجتناب از دخالت مستقیم نظامی در اوکراین صورت میگیرد هیچ عجلهای برای پایان دادن به جنگ به نظر نمیرسد.
یادآور میشود شورای حقوق بشر اخیرا عضویت روسیه را تعلیق کرد!
منبع: روزنامه کیهان
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: اسرائیل آمریکا سازمان حقوق بشر سازمان ملل اوکراین ایالات متحده بین المللی سازمان ملل حقوق بشر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۷۶۱۰۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دیپلمات صهیونیست: دنیا تغییر کرده است/ باید مشخص کنیم در کدام سمت هستیم
از زمان شروع عملیات طوفان الاقصی، شرایط منطقه ای و جهانی، شاهد تغییراتی بوده است که این تغییرات در امتداد تغییرات نظام جهانی قرار دارد.
سرویس جهان مشرق - مایکل پلیورت کارشناس مسائل اروپای شرقی، تحلیگر سیاسی، دیپلمات سابق اسرائیلی در مسکو، در گزارشی به مسئله نظم جدید جهانی و تغییرات قابل توجه در روابط اسرائیل با روسیه، همزمان با تغییرات روابط ایران و روسیه نسبت به سالهای گذشته میپردازد. پلیورت در این گزارش می نویسد:
از زمان وقایع ۷ اکتبر، نه تنها اسرائیل، بلکه کل جهان به واقعیت جدیدی رسیده است. این واقعیت، تا حد زیادی، از فوریه ۲۰۲۲ - تقسیم جهان به بلوک های جدید - شروع به شکل گیری کرد. کشورهای غربی، اوکراین، اسرائیل، استرالیا و آرژانتین، در برابر روسیه، چین، ایران، برزیل، آفریقای جنوبی و کره شمالی. در ۱۳ اکتبر، رئیس جمهور روسیه، در جریان سفر خود به بیشکک، اولین سفر خارج از مرزهای روسیه پس از صدور حکم بازداشت بین المللی از سوی دادگاه کیفری لاهه، پوتین بیشتر سخنرانی خود را به درگیری بین اسرائیل و فلسطینیان اختصاص داد.
پرده آهنین جدیدی بر جهان فرود آمدپوتین گفت: «اسرائیل یک حمله بیسابقه از سوی حماس را تجربه کرده است. غیرقابل قبول است که غزه مانند لنینگراد در جنگ جهانی دوم در محاصره باشد». وی افزود: «دلیل اصلی این رویدادها شکست سیاست آمریکا در خاورمیانه» است. از ماه اکتبر، مقامات ارشد دولت روسیه و شخص پوتین اغلب به جنگ در خاورمیانه اشاره کرده و آن را به عنوان نمونه ای از شکست "نظم آمریکا"، "شکست جهان تک قطبی" ذکر کرده اند.»
در کلام، آنها از خشونت بین طرفین ابراز تاسف می کنند، اما در واقع تنش در مناطق ما به خوبی به نفع روسیه است. چرا؟ دولت های غربی را از هم جدا می کند، توجه و منابع عظیم آن را از جبهه اوکراین منحرف می کند و معضلات دشواری را در مورد اولویت بندی جبهه ها ایجاد می کند.
در واقع دو موضوع، روابط روسیه و اسرائیل را شکل می دهد - جنگ در اوکراین و اتحاد سیاسی با ایران. هر دو یک تهدید واقعی برای امنیت ملی ما هستند. دو سال پیش، اسرائیل از ترس واکنش روسیه، به بی طرفی عملی در رابطه با جنگ در اوکراین پایبند بود. اسرائیل کمک های بشردوستانه و غیرنظامی ارائه کرد، اما تا به امروز از ارائه سیستم هایی که توسط روس ها به عنوان عبور از خط قرمز تلقی شود، خودداری کرده است.
انتظار اسرائیل نیز این بود که روس ها نیز از انتقال سلاح های قدرتمند به دشمنان ما خودداری کنند. یک مقام ارشد اسرائیلی بسیار به من گفت: "بدیهی است که ما انتظار طرفداری از اسرائیل از سوی روس ها را نداریم، اما احتمال آسیب به ما از سوی آنها بی نهایت است."
از آن زمان این موقعیت به سختی تغییر کرده است - هیچ انتظاری برای بهبود روابط وجود ندارد، بلکه تلاشی برای جلوگیری از وخامت شرایط است. برای روس ها، اسرائیل پیوست نظامی و سیاسی ایالات متحده در خاورمیانه است. نگرش نسبت به ما برگرفته از رابطه بین ابرقدرت هاست. آنچه در دو سال گذشته تغییر کرده است، روابط ایران و روسیه است - و از آن زمان به بعد فقط عمیق تر شده است.
سکوت عمیق پوتین در مورد حمله ایران به اسرائیل، حمایت از حمله ایران به اسرائیل توسط سفیر روسیه در سازمان ملل متحد و بسیج کانال های تبلیغاتی دولت روسیه علیه اسرائیل که به ادعای آنها، اسرائیل "استانداردهای دوگانه" را اعمال میکند، همه نشان می دهد که اتحاد روسیه و ایران در حال تشدید است. بخش عمده همکاری ها در حوزه نظامی و سیاسی است، اما در سال های اخیر افزایش محسوسی در روابط اقتصادی بین کشورها مشاهده نشده است.
به عقیده من، تا زمانی که جنگ در اوکراین ادامه دارد، محتمل ترین سناریو این است که وخامت روابط اسرائیل با روسیه ادامه خواهد داشت. پرده آهنین جدیدی بر جهان فرود می آید و بادهایی که در روابط بین الملل می وزد قویتر از ماست. بهتر است به این ایده عادت کنیم که در آینده قابل پیش بینی هیچ نکته خوبی از بزرگترین کشور جهان برای ما وجود نخواهد داشت. تصادفی نیست که پهپادهای ایرانی هم به اوکراین و هم به اسرائیل حمله می کنند. شاید این فرصتی نیز باشد تا به خود یادآوری کنیم که می خواهیم به کدام بلوک تعلق داشته باشیم و از چه ارزش هایی نمی توانیم دست بکشیم.