Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری آنلاین - پریسا نوری: خانواده شهید «شهروز مظفری‌نیا» سرتیم حفاظت از سردار سلیمانی، از ساکنان دیرین محله اوقاف در شرق پایتخت هستند. از وقتی شهروز یک ساله بوده در این محله ساکن شده‌ و هنوز هم در همان خانه قدیمی که گوشه گوشه‌اش برای پدر و مادر پر از خاطره شیطنت‌ها و کودکی‌های شهروز و سه فرزند دیگرشان است، زندگی می‌کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در یکی از روزهای ماه رمضان به رسم همسایگی برای مرور خاطرات شهید به دیدارشان رفتیم.

هیچ وقت از کارش حرف نمی‌زد

خانه‌شان در یکی از کوچه‌های فرعی خیابان هنگام است. در آهنی حیاط که باز می‌شود تصویر شهید در پوستر بزرگی که از بالکن خانه آویزان است، به رویمان لبخند می‌زند. خانه ساده است و دیوارها و طاقچه اتاق پذیرایی پر است از قاب عکس‌های کوچک و بزرگی که تصویر شهید را در برگرفته‌اند. پدر، عکسی را که فرزندش روی شانه حاج قاسم دست انداخته نشان می‌دهد: «این عکس بعد از شهادتش به دستمان رسید. چون قبلش اصلا نمی‌دانستیم با حاج قاسم است. هربار از کارش می‌پرسیدم، می‌گفت «بابا، محافظ یک حاج آقای مهربان هستم. خیلی دوستش دارم او هم به من خیلی اعتماد دارد.» حتی یک‌بار که فامیل‌ها عکسش را کنارحاج قاسم در یکی از روزنامه‌ها دیده بودند و سربه سرش می‌گذاشتند که «آقا شهروز! با بزرگان نشست و برخاست می‌کنی؟...» باز هم زیربار نمی‌رفت و حرف را عوض می‌کرد. دوست نداشت درباره کارش حرف بزند. فقط یک بار خاطره‌ یکی از ماموریت‌هایش در سوریه را برایم  تعریف کرد و گفت: «یک شب با حاج آقا سوار بر موتور در یکی از مناطق جنگی بودیم، داعشی‌ها که متوجه حضورمان شده بودند ما را زیر تیربار گرفتند. داغی گلوله‌هایی که از دور و برمان رد می‌شدند را حس می‌کردم... به حاج آقا گفتم «چرا اینها به ما نمی‌خورد؟» گفت «چون هنوز وقتش نرسیده ...»

هر وقت دلتنگ می‌شوم، پسرش را بغل می‌کنم

مادر شمرده و آرام صحبت می‌کند. نگاهش به هر گوشه از خانه می‌افتد، یکی از خاطرات شهروز برایش زنده می‌شود، می‌گوید: «بیشتر از رابطه مادر و پسری رفیق بودیم. هر کاری که پیش می‌آمد اول به شهروز می‌گفتم. مزارش در حرم حضرت معصومه (ع) است. پاهایم درد می‌کند و هر هفته نمی‌توانم به قم بروم ولی حتما ماهی یک بار می‌روم. وقتی دلتنگش می‌شوم پسرش را بغل می‌کنم. گاهی هم به خوابم می‌آید و با هم حرف می‌زنیم. در یکی از خواب‌هایم آمد جلو دستانم را گرفت گذاشت روی صورتش و گفت: «مامان، ببین من سالمم غصه نخور، چیزیم نشده، گریه نکن...» مادر چشم به پلکان خانه می‌اندازد و حرف‌هایش این‌طور ادامه می‌دهد:‌ «سال‌ها همراه همسر و فرزندانش در طبقه بالای همین خانه زندگی می‌کرد. عاشق کوکوسبزی بود و هر وقت از ماموریت می‌آمد یک کیلو سبزی کوکو و نان سنگک می‌خرید تا برایش کوکو بپزم. بعد از شهادتش دلم نیامد کوکوسبزی بپزم، فقط یک بار پختم و به نیتش خیرات دادم.»

بچه‌ها دلتنگ پدرشان هستند

از شهید مظفری‌نیا دو دختر و یک پسر به نام «علیرضا» به یادگار مانده که همراه مادرشان در قم و کنار خانواده مادری زندگی می‌کنند. علیرضا ۳ ماه و ۱۸ روز پس از شهادت پدر به دنیا آمده و حالا در آستانه ۲ سالگی کم کم بهانه پدرش را می‌گیرد. مادرشهید از دلتنگی نوه‌ها برای پدرشان می‌گوید:‌ «عروسم برادرزاده‌ام است و همراه نوه‌هایم در قم و نزدیک خانواده‌اش زندگی می‌کند. دخترها ۱۳ و ۷ ساله‌اند و هنوز با نبود پدرشان کنار نیامده و بسیار دلتنگ هستند. نوه کوچکم علیرضا هم که چند روز دیگر ۲ ساله می‌شود، با اینکه فقط عکس‌های شهروز را دیده اما با زبان شیرین کودکانه با پدرش حرف می‌زند.» حرف‌های مادر که به اینجا می‌رسد بغضش را فرو داده و ادامه می‌دهد:‌ «علیرضا تازه دارد مفهوم بابا را متوجه می‌شود و دائم سراغ پدرش را می‌گیرد. چند بار خواستیم یادش بدهیم که به عمویش بگوید «بابا» اما فایده نداشت. چند روز پیش به خانه‌مان آمده بودند موقع خواب بی‌تابی می‌کرد و بهانه می‌گرفت. چراغ‌ها را خاموش کردیم که بخوابد اما فایده‌ای نداشت. تا اینکه به طرف میزی که عکس شهروز روی آن است رفت و گفت: «بابا شهروز، شب بخیر و آمد کنار مادرش آرام خوابید.»

پاتوقش مسجد بود 

چندی پس از شهادت شهروز مظفری‌نیا، خیابان «سراج» در محله اوقاف به نام این شهید عزیز مزین شد. پدر دراین‌باره می‌گوید: «شهروز علاقه خاصی به مسجد «حضرت ابوالفضل (ع)ِ» در خیابان سراج داشت. از بچگی در این مسجد بزرگ شد. در نوجوانی عضو بسیج مسجد و هر سال در آستانه ماه‌های محرم و رمضان همراه بچه‌های بسیج مسجد را غبارروبی و نرده‌ها را رنگ‌آمیزی و فضا را برای پذیرایی از روزه‌داران و عزاداران آماده می‌کردند. شب‌های ماه محرم و صفر هم همیشه در مسجد بود و دیروقت به خانه می‌آمد. برای همین این خیابان را به نام پسرم نامگذاری کردند.»

جایش در محله خالی است

«سلمان قاسمی» از همسایه‌های قدیمی خانواده مظفری‌نیا است. این پیرمرد ۷۰ ساله که یک بقالی کوچک رو به‌روی خانه شهید دارد، می‌گوید:‌ «بیش‌تر از ۴۰ سال است که این خانواده را می‌شناسم. یکی از بهترین و بی‌آزارترین همسایه‌هایی هستند که در این سال‌ها داشتیم. پسرها برخلاف بسیاری از بچه‌ها اهل پرسه زدن در کوچه و خیابان نبودند. یا خانه و مدرسه بودند یا مسجد. «شهروز» بچه سر به زیر و محجوبی بود. وقتی از مدرسه می‌آمد به بزرگ‌ترهای محله سلام می‌کرد. گاهی می‌آمد از مغازه‌ام خرید می‌کرد. مودب و خندان بود.  آزارش به هیچ کس نمی‌رسید. خدا به خانواده‌اش صبر بدهد. جوان خیلی خوبی بود. جایش در محله خیلی خالی است.»

کد خبر 669584 برچسب‌ها شهید - شهادت منطقه ۴ همشهری محله سردار سلیمانی مدافع حرم قاسم سلیمانی جنگ داعش

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: شهید شهادت منطقه ۴ همشهری محله سردار سلیمانی مدافع حرم قاسم سلیمانی جنگ داعش مظفری نیا حاج قاسم یک بار

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۷۹۷۱۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نکوداشت مبلّغ شهید و فقیه انقلابی دیارعلویان

شهید آیت الله عباسعلی سلیمانی یکی از مبلغان و علمای برجسته در جهاد تبیین که خدمات بسیاری در سنگر‌های مختلف ارائه کرد.

امامت جمعه بابلسر، امامت جمعه سیستان و بلوچستان، مسئولیت نهاد رهبری در آموزش عالی مازندران و گلستان، استاد حوزه و دانشگاه، عضویت در هیأت امنای دانشگاه سیستان و بلوچستان، عضویت در مجلس خبرگان رهبری، مسئولیت هیأت امنای دانشکده علوم قرآن زاهدان، نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه‌های آزاد اسلامی گیلان، مازندران و گلستان، عضویت در هیأت امنای دریانوردی چابهارونماینده ولی فقیه و امام جمعه شهرستان کاشان از مسئولیت‌ها و خدمات ارزشمند شهید آیت الله شیخ عباسعلی سلیمانی در دوران زندگی ۷۶ ساله اش بود.

آیت الله سلیمانی روز چهارشنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۲ در بابلسر به شهادت رسید.

روایت زینب دیوارگر از شهید آیت الله سلیمانی در نخستین سالگر شهادت این مجاهد انقلابی؛

 

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

دیگر خبرها

  • حاجی می‌گفت: می‌توانیم چند بار اسراییل را شخم بزنیم
  • مردمی کردن بازسازی عتبات، ایده‌ شهید حاج قاسم سلیمانی بود
  • (عکس) سردار سلیمانی و هوگو چاوز، امام مهدی و حضرت مسیح
  • (عکس) سردار سلیمانی و هوگو چاوز، امام مهدی و حضرت عیسی
  • «مقرأة الحرمین»؛ طرح آموزش قرآن به ۶ زبان زنده دنیا
  • یادواره شهید دانشجو در روستای داربیدخون
  • یادواره شهید دانشجو در خانوک
  • نکوداشت مبلّغ شهید و فقیه انقلابی دیارعلویان
  • به سردار سلیمانی گفتم اسارت شما هزینه زاست، به‌دست دشمن بیفتید چه؟
  • آغاز عملیات پروژه بهسازی آسفالت بلوار شهید سلیمانی قم و انسداد مسیر