تصویر شاطر لیلا ؛ بانوی نانوای ایران | بانویی که پای تنور در کنار همسرش میایستد
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۸۰۳۶۲۲
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، اصفهان هر کسی نوشآباد رفته باشد، روبروی پارک نسترن، یک مغازه نانوایی را میبیند که یک زوج جوان در آنجا مشغول کار هستند. هرچقدر این صحنه برای مشتریهای محلی آشنا است، اما برای گردشگران جالب و تعجببرانگیز است.
بانویی که پای تنور در کنار همسرش میایستد و نان سنگک را از تنور داغ بیرون میکشد و با خنده و خوشرویی به دست مشتری میسپرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بوی نان تازه از چند متر جلوتر به استقبال میآید و هر رهگذری را به خود جلب میکند. چاشتگاه است و هر دو نفر مشغول تمیز کردن پیادهروی جلو نانوایی هستند.
دیدن ما برای آنها تعجبی ندارد، انگار آنکه به پذیرایی از آدمهای غریب عادت کردهاند و با چای گرم و نان سنگکی که دیگر داغ نیست، از ما نیز پذیرایی میکنند و بعد از صحبت کوتاهی ماجرای نانوا شدنش را میگوید.
این بانوی نانوا میگوید: بعد از آنکه در رشته حسابداری دیپلم گرفتم، علاقهای به دانشگاه نداشتم و بعد از ازدواج مشغول خانهداری شدم. شغل همسرم، رنگکاری ساختمان بود و کارش هم رونق داشت، اما به مرور که کاغذ دیواری و مدلهای دیگر مد شد، رنگکاری هم از رونق افتاد و من با توجه به آنکه دوره امدادگری را بلد بودم برای کمک به اقتصاد خانواده عصرها در مطب یک پزشک مشغول کار شدم. چند سالی گذشت که به یک تالار پذیرایی رفتم. صبح ساعت ۸ تا ۱۲ و عصرها از ساعت ۳ تا ۱۱ که گاهی تا پاسی از نیمهشب هم به طول میکشید.
وی ادامه میدهد: اوضاع رنگکاری که خراب شد، همسرم به سفارش پدرم و پدرش تصمیم گرفت مشغول شغل پدری خود شده و نانوایی راه بیندازد و بعد از این شد که من هم تصمیم گرفتم تا خودم در نانوایی مشغول کار شوم و چون نانوایی شغل خانواده پدریام بود، فوت و فن کار را بلد بودم و مشغول کار شدم.
وقتی از واکنش مشتریها پرسیدم، باز هم لبخند زد و گفت: روزهای اول برای مردم جالب بود که یک خانم در یک محیط مردانه کار میکند و چون همسایه و آشنا بودند کسی واکنش خاصی نداشت، اما گردشگران در برخورد اول تعجب کرده و کمی نگاه میکنند و بعد نانشان را میخرند. اما به نوعی این امر باعث اعتبار مغازه شده است چون به نسبت مغازههای مردانه، هم محیط تمیزتر است و هم نوبت رعایت میشود.
در این هنگام خانمی برای خرید نان مراجعه میکند و من فرصت به دست آورده و از او میپرسم، به نظر او، اگر یک خانم در نانوایی باشد چه فرقی با سایر نانواییها دارد؟ در جوابم میگوید: وقتی یک خانم در نانوایی هست، خیالمان راحت میشود که نان در یک محیط تمیز پخته شده است.
ساعت به ۱۰ رسیده و خمیر آماده شده است. فرصت فراغت زن و مرد نانوا به پایان رسیده و امیر ارباب، تنور را روشن میکند و با جاروی مخصوص، سنگهای تنور را تمیز میکند، کمکم گرمای تنور فراگیر میشود.
شاطر، اولین چانه خمیر را از خمیردانی برداشت و بسمالله بلندی گفت و خمیر را روی پارو انداخت و با هر دو دست خود به روشی خاص آن را پهن کرد. اول به شکل مستطیل و به اندازه سطح پارو شد اما کمکم به اندازهای نازک شد که نوک مثلثی شکل آن از پارو بیرون زد و در حالی که پنداشتم الآن بر زمین میافتد پارو را داخل تنور برد و با شیوهای هنرمندانه، نان را بر روی سطح تنور پهن کرد.
شاطر لیلا، به دقت نگاه میکند و نانهای پخته شده را با چنگک، از تنور بیرون میآورد و به میخهای سینه دیوار میکوبد. صورتش از گرمی آتش، سرخ میشود اما توجهی به گرمای تنور ندارد و با لبخندی که بر لب دارد، با مشتری سلام و علیکی گفته و نان را به دست او میدهد.
از شاطر امیر پرسیدم، نانوایی کار سختی نیست؟ نگاهی کرد و گفت: قدیمیها بر این باور بودند که نانوایی حرمت دارد و لیاقت میخواهد. نانوایی، مخصوصاً نان سنگک و سنتی، کار سخت و طاقتفرسایی است، اما وقتی فکر کنی که حاصل زحمت تو، برکت سفره مردم است، یک حس خوب و خوشایندی به وجودت میافتد که نمیتوان فراموش کرد. به قول روانشناسی که مشتری ماست، بوی نان تازه، حس مثبت دارد.
شاطر امیر میگوید: پخت نان سنگک با سایر نانها تفاوت دارد، ساعت ۴ صبح باید خمیر آن را آماده کنی تا بتوانی ساعت ۶ صبح شروع به پخت کنی و این دو ساعت فاصله زمانی برای سایر نانها نیست و در هر نوبت پخت تکرار میشود و میتوان گفت که همه روز از ساعت ۴ صبح تا ۱۰ شب گرفتار هستی.
وی ادامه میدهد: برای پخت سنگک باید قدرت بدنی داشته باشی تا بتوانی پاروی سه متری را بر روی سنگها حرکت بدهی و به همین علت، بسیاری از نانواها دچار بیماریهای کمر درد و پادرد میشوند.
در همین فاصله شاطر لیلا با خنده بر لب گفت: حواست به سلیقه مشتری هم باید باشد برخی نان برشته میخواهند و یکی نان نرم میپسندد، برخی هم مشتری نان کنجدی هستند که ما باید مطابق سلیقه آنها نان را تحویل بدهیم تا همه راضی باشند و بر سفره دعا کنند.
این زوج نانوا، دو فرزند دارند، دخترشان زهرا که دانشآموز سال دهم دبیرستان استعدادهای درخشان است و هم به کلاس زبان میرود و هم عضو تیم والیبال است و پسرشان سینا که کلاس اول ابتدایی است و رسیدگی به درس و مشق آنها هم بر عهده مادر است.
امیر ارباب افزود: عصرها که نانوایی شلوغ میشود، پدر و برادرهایم به کمک میآیند و در این فاصله، همسرم به فرزندان رسیدگی میکند تا از درس و مدرسه عقب نمانند و شکر خدا که تا حالا مشکلی نبوده و پیش معلمها و همکلاسهای خود سربلند بودهاند.
لیلا خبازی، پیش از نانوایی عضو تیم والیبال بوده است و هنوز هم گاهی که فرصت داشته باشد به باشگاه میرود و هر شب در پارک محله پیادهروی و تأکید میکند: ورزش و تفریح برای سلامت روان و جسم زنان امروز، یک ضرورت است.
این بانوی نانوا گفت: هر شب بعد از مغازه یا صبح در فاصله آماده شدن خمیر، ناهار را آماده میکنم و گاهی هم مادرم یا مادر همسرم این زحمت را بر دوش میکشند و نگهداری از پسرم هم بر عهده دخترم است که هم باید به درسهای خودش برسد و از این فرصت استفاده میکنم تا از همراهی آنها سپاسگزاری کنم.
خبازی در مورد ۱۶ آوریل روز جهانی قدردانی از همسر گفت: چرخ روزگار برای هرکسی به نوعی میچرخد و برای خانواده ما هم با گرمای تنور و طعم خوش نان سنگک میچرخد. هم خوشی دارد و هم ناخوشی، اما این چرخ باید بچرخد و نباید در برابر آن ایستاد. قدردانی نیاز به بهانه و هزینههای گزاف هم ندارد، همین که یکدیگر را درک کنیم و همدلانه برخورد کنیم، بهترین چاره است.
بیرون از مغازه، یکی از مشتریان نانوایی گفت: همهچیز را که نوشتی، این را هم اضافه کن که در چند سالی که کرونا، بلای جان مردم شده بود، و همه از یکدیگر فرار میکردیم، لیلا خبازی، در همه شبانهروز، با خودروی شخصی خود به منزل بیماران میرفت و مثل یک دختر دلسوز برای آنها سرم تزریق میکرد و پرستار آنها بود.
بر شیشه نانواییِ ارباب، بر یک پرده که همه آن را به خوبی ببینند، منشور سهگانهای نوشته شده است«به حقوق یکدیگر احترام بگذاریم، سالمندان، حق تقدم دارند، نوبت را رعایت کنیم».
یک روانشناس گفت: قدردانی از همسر حتی اگر به صورت زبانی هم باشد، باعث تقویت روحیه همدلی در خانواده شده و مانع از روزمرگی و یکنواختی زندگی مشترک میشود، همانطور که امام علی(ع) فرموده است انسانها نیازمند احسان و نیکی هستند.
الهه خیرخواه اظهار کرد: قدرشناسی در ارتباطات به ویژه در محیط خانواده، منجر به تقویت رابطه شده و بهداشت روانی افراد خانه را بهبود میبخشد، ضمن آنکه نگاه و دیدگاهشان نسبت به زندگی اجتماعی نیز بهبود پیدا میکند.
وی افزود: وقتی خدمت دیگران نسبت به خود را میشماریم، رابطه ما با دیگران مثبت میشود و قدردانی از همسر یکی از مهمترین مؤلفههای حفظ زندگی مشترک است که هیچ جایگزینی ندارد و نباید در این دنیای پرسرعت و متلاطم به بهانه شغل و گرفتاریهای روزانه فراموش شود.
خیرخواه تصریح کرد: افراد قدرشناس، از نظر روحی، انرژی مثبت بیشتری دارند و از زندگی شخصی خود نیز لذت بیشتری میبرند و با تمام وجود خود، خوشبختی و آرامش را احساس و به اطرافیان خود منتقل میکنند و کمتر دچار افسردگی میشوند.
این روانشناس تأکید کرد: قدرشناسی از خود و دیگران، حس خشم و حسادت را کمرنگ کرده و باعث میشود که فرد از زندگی خود، رضایت داشته باشد، ضمن اینکه قدرشناسی از همسر، مهارتی است که سود آن به خود فرد میرسد و او را در جایگاهی قرار میدهد که از امنیت خاطر و سلامت روان بهرهمند شود.
خیرخواه گفت: شخصی که هیچ وقت از همسر و اطرافیان خود تشکر نمیکند، قطعاً به رابطه مشترک آسیب میرساند. در حالی که بهانههای خیلی ساده و کوچک میتوانند، زندگی مشترک را بهبود ببخشد، زیرا این کار بر نگرش همسر تأثیر مثبت گذاشته و او را تشویق میکند تا کارهای مثبت خودش را باز هم تکرار کند.
کد خبر 670214 برچسبها نانوایی خبر مهم نانوامنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: نانوایی خبر مهم نانوا مشغول کار نان سنگک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۰۳۶۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قتل یکی از مدیران شهرداری تهران به دست همسرش
به گزارش خبرنگار مهر، ۱۲ بهمن ماه سال گذشته خبر فوت محمد امیرآبادی مدیرکل دفتر پایش برنامه، کنترل پروژه و ارزیابی عملکرد شهرداری تهران توسط رسانهها و پایگاه خبری شهرداری تهران منتشر شد.
امیرآبادی استادیار مهندسی حمل و نقل در دانشگاه علم و صنعت در آذرماه سال ۱۴۰۰ با حکم علیرضا زاکانی شهردار تهران به عنوان مدیرکل دفتر پایش برنامه، کنترل پروژه و ارزیابی عملکرد شهرداری تهران منصوب شده بود.
اعضای بدن محمد امیرآبادی نیز پس از مرگش به بیماران نیازمند اهدا شد.
اما حالا مشخص شده قتل مدیر شهرداری تهران به دست همسرش صورت گرفته است.
ماجرای قتل مدیر شهرداری چه بود؟
ماجرا از این قرار است که ۱۲ بهمن زن جوانی با پلیس تماس گرفته و از مرگ شوهرش در خانه خبر داده است. همسر این مرد به پلیس گفت: من به خانه پدرم رفته بود و شب خانه خودمان نبودم قرار بود امروز صبح همسرم بدنبالم بیاید و بعد از خوردن صبحانه مرا به محل کارم برساند. اما وقتی خبری از او نشد، چندین بار با تلفن همراهش تماس گرفتم که جواب نداد با تلفن خانه تماس گرفتم باز هم پاسخگو نبود. نگران شدم و به خانه آمدم اما به محض ورود متوجه بوی گاز شدیدی شدم بعد هم در اتاق خواب جسد همسرم را دیدم. وقتی به دنبال علت بوی گاز بودم متوجه شدم شیلنگ اجاق گاز پاره شده است.
در حالی که زن جوان چنین ادعایی داشت، به دستور بازپرس محسن اختیاری، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت برای بررسی بیشتر ماجرا وارد عمل شدند. اما بررسی شیلنگ گاز نشان داد علت پارگی پوسیدگی نبوده است بلکه حدود یک ماه قبل تعویض شده بود و با یک برش عرضی و عمدی پاره شده است. بدین ترتیب فرضیه گاز گرفتگی و حادثه رنگ باخت و تحقیقات روی موضوع قتل متمرکز شد.
این بار کارآگاهان در تحقیق از همسر مرد جوان با سناریوی دیگری از جانب وی روبهرو شدند، زن جوان در ادعای جدیدی گفت: تصور میکنم همسرم دست به خودکشی زده باشد. او این اواخر دچار افسردگی شده بود و صحبت از خودکشی میکرد. احتمالاً خودش با بریدن شیلنگ اجاق گاز به زندگیاش پایان داده است.
دو مظنون برای قتل
در حالی که وی چنین ادعایی داشت، اما بررسیها نشان میداد مرد جوان کاملاً سالم و در حالت طبیعی بوده و هیچ مشکل روحی و مالی نداشته است. اما در ادامه مشخص شد وی با همسرش اختلافات خانوادگی زیادی داشته است. اختلافی که میتوانست انگیزهای برای قتل باشد.
بدین ترتیب زن جوان به صورت نامحسوس زیر نظر گرفته شد و بررسیها نشان میداد وی با یکی از همکاران شوهرش به نام کیوان در تماس بوده است. شب قبل از حادثه نیز، با این مرد تماس گرفته و با هماهنگی او، خانه را ترک کرده است.
نام کیوان نیز به عنوان دومین مظنون پرونده در لیست مأموران نوشته شد و تحقیقات نشان میداد که کیوان با مقتول بر سر مسائل کاری اختلاف شدیدی داشته است. کارآگاهان در شاخه دیگری از تحقیقات؛ به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف خانه مقتول پرداختند.
دوربینها نشان میداد که ساعت یک بامداد کیوان با کلید وارد ساختمان محل زندگی مقتول شده و حدود ساعت ۵ صبح از ساختمان خارج شده است. این ورود و خروج در شبی رخ داده بود که به نظر میرسید آرش بر اثر گاز گرفتگی جانش را از دست داده بود.
به دستور بازپرس جنایی زن و مرد جوان بازداشت شدند. این بار زن جوان کیوان را عامل قتل شوهرش معرفی کرد و گفت: کیوان در ظاهر با شوهرم دوست صمیمی بود، اما در باطن بشدت به او حسودی میکرد
چند روز قبل از جنایت، به صورت اتفاقی زمانی که قصد داشتم به محل کارم بروم، کیوان را کنار خیابان دیدم او مرا به محل کارم رساند. نمیدانم چطور او کلید خانه را از کیفم برداشته بود که من متوجه نشدم. شب حادثه هم که به خانه مادرم رفتم، او از فرصت استفاده کرده بود و همسرم را به قتل رسانده بود.
باتوجه به مدارکی که در تحقیقات به دست آمده بود، از کیوان به عنوان عامل جنایت تحقیق شد. مرد جوان ابتدا منکر قتل شد اما در ادامه گفت: با مقتول اختلاف داشتم، همه او را دوست داشتند. با اینکه من و او همکار بودیم اما حقوق او بیشتر از من بود و همکارانم جور دیگری با او برخورد میکردند. همه اینها باعث شده بود به او حسودی کنم و دلم میخواست از او انتقام بگیرم. در رفت و آمدهایی که به خانهاش داشتم، رابطهام با همسرش صمیمیتر شد و متوجه شدم که او نیز دلخوشی از شوهرش ندارد. حسادت من و اختلاف همسرش باعث شد که رابطه مان بیشتر شود. درنهایت تصمیم به قتل او گرفتیم.
در ادامه تحقیقات مرد جوان به قتل همکارش به خاطر حسادت اعتراف کرد. او در رابطه با جنایت گفت: کلید خانه را از همسرش گرفتم و شب قبل او به بهانه دیدن مادرش، خانه را ترک کرد. نیمه شب، در حالی که مقتول خواب بود وارد خانه شدم و به او داروی بیهوشی با مقدار زیاد تزریق کردم. مدتی در خانه ماندم و وقتی مطمئن شدم که فوت کرده است، شیلنگ اجاق گاز را بریدم تا به نظر گازگرفتگی بیاید و از خانه خارج شدم. روز بعد هم زن جوان با پلیس و اورژانس تماس گرفت و مدعی گازگرفتگی و مرگ شوهرش شد.
در حالی مرد جوان به قتل اعتراف کرد که متخصصان پزشکی قانونی نیز علت مرگ را مسمومیت با دارو اعلام کردند. به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت متهمان به اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت منتقل شدهاند.
کد خبر 6098228