چرا ناآرامیها به کابل برگشت؟
تاریخ انتشار: ۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۸۸۰۳۷۸
به گزارش الف، از زمان خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان موج انفجارهای تروریستی در مناطق شیعه نشین این کشور با شدت قابل توجهی دنبال میشود. یکی از نمونههای جدید در این زمینه انفجاری بود که در تاریخ 13 اسفند 1400 بعد از نماز جمعه در شهرستان «پتان» در شرق افغانستان رخ داد و بر اثر آن 2 نفر کشته و 20 تن دیگر زخمی شدند که گروه تکفیری داعش مسئولیت آن را بر عهده گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما طی روزهای گذشته یک نمونه جدید از جنایت تروریستی در افغانستان به نمایش درآمد؛ جایی که منابع رسانهای افغانستان از وقوع چندین انفجار پیاپی در آموزشگاه «ممتاز» در منطقه «قلعهنو» و همچنین یک انفجار در مدرسهای در غرب کابل خبر دادند.
منابع خبری در غرب کابل اعلام کردند که در یکی از «حملات انتحاری» دوگانه به مدرسه «عبدالرحیم شهید» دست کم ۲۰ تا ۲۵ دانشآموز شهید و شماری مجروح شدهاند. طبق گزارش شاهدان محلی یک بمبگذار انتحاری خودش را در منطقه بزرگی که هزاران دانشآموز در آن قرار داشتند منفجر کرده است.
البته هنوز هیچ گروهی مسئولیت این جنایت تروریستی را بر عهده نگرفته اما با توجه به حملات ترویستی اخیر در مناطق مختلف افغانستان که توسط شاخه خراسان داعش انجام شده بود به نظر میرسد مسئولیت انفجار اخیر نیز بر عهده همین گروه تکفیری باشد.
اما وجه مشترک همه عملیاتهای تروریستی که اخیرا در افغانستان انجام میشود این است که شیعیان را مورد هدف قرار میدهد و همین مسئله میتواند بسیاری از اهداف پشت پرده آن را روشن کند.
پرواضح است که روند فکری داعش از هنگام آغاز تحرکات آن در خاورمیانه مبتنی بر اختلافافکنی میان شیعیان و سنیها بوده؛ همان روندی که آمریکا به عنوان پدرخوانده تروریستهای داعش از سالهای دور در منطقه دنبال میکند.
در زمانی که طالبان مسئول حفظ امنیت افغانستان است وقوع این عملیاتهای تروریستی وجهه مناسبی برای آن ندارد. علاوه بر آن از آنجایی که این انفجارها در مناطق شیعهنشین افغانستان رخ میدهد میتواند مقدمهای برای تحریکآفرینی و ایجاد اختلاف میان طالبان و شیعیان افغانستان باشد.
برخی ناظران بر این باورند که آمریکا هنگام خروج از افغانستان مقدمات ورود داعش به این کشور را فراهم کرده بود و در شرایطی که فضای کشورهایی همچون عراق و سوریه چندان برای گسترش فعالیتهای این گروه تروریستی مساعد نیست، شاید افغانستان عرصه مناسبی برای استقرار داعش باشد.
به اعتقاد کارشناسان اگرچه داعش به سرعت مسئولیت چنین حوادث مرگباری را میپذیرد، اما ابعاد و وسعت فاجعه حاکی از این است که به هیچ وجه نمیتوان این حادثه را تنها منحصر به گروه داعش کرد؛ در واقع مباحث فنی این حملات تروریستی و اینکه چه کسی دقیقا پشت پرده آنهاست در درجه دوم اهمیت قرار دارد، اکنون سؤال اصلی این است که این حادثه به نفع چه کسانی است.
قابل توجه است که انفجار تروریستی اخیر در غرب کابل همزمان با پروژه «ایران هراسی» در افغانستان و «افغان هراسی» در ایران رخ داد. بعد از تجمع عده انگشت شماری مقابل سفارت ایران در کابل و سرکنسولگری ایران در هرات و سردادن شعارهای تفرقهافکنانه بسیاری از طرفها به ویژه در رسانههای وابسته به غرب و شبکههای اجتماعی شروع به فرافکنی و نشر اکاذیب در این زمینه کردند.
محور وابسته به آمریکا در منطقه که طی همه این سالها توانمندی ایران در مقابله با تهدیدها و همچنین شکست تکفیریهای داعش را مشاهده کرده تلاش دارد با استفاده از ابزار سنتی جنگ نرم خود، به مقابله با ایران بپردازد. در همین چارچوب بسیاری از رسانههای مطیع آمریکا سعی دارند از حوادث اخیر به عنوان فرصتی در راستای اختلاف افکنی میان شیعیان و سنیها و همچنین ملت ایران و افغانستان استفاده کنند.
بر همین اساس کارشناسان معتقدند که نمیتوان انفجار تروریستی اخیر در کابل را جدا از پروژه محور آمریکایی برای اختلاف افکنی میان مولفه شیعه و اهل سنت دانست.
البته باید به این نکته توجه کنیم که مشابه چنین عملیاتهای تروریستی در زمان حضور نظامیان آمریکا در افغانستان نیز رخ میداد و با توجه به سناریوهای مشابهی که واشنگتن با حضور داعش در کشورهایی مانند عراق و سوریه ترسیم کرده بود، عمده هدف این تحرکات تروریستی توجیه حضور نیروهای آمریکا در افغانستان بود.
اما در مرحله فعلی و بعد از خروج آمریکا از افغانستان، به نظر میرسد واشنگتن قصد دارد با ناامن کردن این کشور و اعلام بیکفایتی طالبان در محافظت از مردم افغانستان، بار دیگر زمینه را برای بازگشت ناتو به این کشور فراهم کند. در این میان شاخه خراسان داعش میتواند بهترین کارت برای آمریکاییها نه تنها برای بازگشت به افغانستان بلکه کل منطقه باشد؛ چرا که همزمان با آشوبآفرینیهای داعش در افغانستان شاهد افزایش تحرکات این گروه تکفیری در عراق و سوریه نیز
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۸۰۳۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت روزنامه جمهوری اسلامی از مدارا با طالبان بدون خط قرمز/ جازدن سیل به جای دادن حقابه!
به گزارش خبرآنلاین روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود نوشت: رواداری برای دولتها یک راهبرد مفید و موثر برای دستیابی به موقعیت در سیاستهای داخلی و خارجی است. اِعمال این راهبرد در زمینه سیاست داخلی هر قدر بیشتر باشد بهتر است ولی در مورد سیاست خارجی اگر مرز مشخصی رعایت نشود، قطعاً زیانهای فراوانی به همراه خواهد داشت.
از حکمرانان یک نظام سیاسی دینی همچون نظام جمهوری اسلامی انتظار اینست که حداکثر رواداری را در سیاست داخلی اِعمال کنند و به این فرموده پیامبر خدا صلیالله علیه وآله پایبندی نشان دهند که اگر حاکم در عفو اشتباه کند بهتر است از اینکه در عقوبت کردن گرفتار خطا شود. «...فان الامام لان یخطئ فی العفو خیر له من ان یخطئ فی العقوبه». متاسفانه سیاست داخلی ما بر این توصیه رسولالله مبتنی نیست و بعضی از حکمرانان ما تصورشان اینست که با سختگیری و فشار حداکثری در کیفر دادن میتوانند مردم را به مسیری که میخواهند سوق دهند. عجیب است که علیرغم تجربیات متعدد و مستمری که در زمینه کارآمد نبودن سیاست زور و فشار وجود دارد، این دسته از حکمرانان همواره بر استمرار این سیاست شکستخورده اصرار میورزند.
عجیبتر اینکه همین حضرات که اِعمال فشار حداکثری در سیاست داخلی را میپسندند، در زمینه سیاست خارجی به ویژه درباره بعضی کشورها که خطرناک بودنشان برای منطقه و آینده منافع ملی ایران اظهر منالشمس است، به رواداری کامل و بدون قید و شرط معتقدند! با اینکه طبق ضربالمثل معروف «مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد» حکمرانان ما باید از کسانی که بدترین سابقه تروریستی، تکفیری، بدعهدی و پایبند نبودن به قوانین و مقررات بینالمللی را دارند برحذر باشند، آنها را به راحتی تحمل میکنند، تخلفاتشان را نادیده میگیرند و امتیازات زیادی در اختیارشان قرار میدهند.
امیرخان متقی، وزیر خارجه حکومت خودخوانده طالبان که از سران بدسابقه این گروه تروریستی تکفیری است، اخیراً ضمن انکار حضور داعش در افغانستان گفته است این گروه تحت حمایت سه کشور منطقه قرار دارد و این سه کشور داعش را حمایت میکنند و باعث ناامنی منطقه شدهاند. هرچند امیرخان اسمی از این سه کشور نیاورده ولی آشنایان با تفکر او گفتهاند منظورش سه کشور تاجیکستان، ایران و پاکستان هستند که طبق ادعای این طالب متوهم، اولی نیروی انسانی داعش را تامین میکند، دومی راه عبور را برایشان باز میگذارد و سومی بودجه و مراکز برنامهریزی آنها را برعهده دارد.
جالب است که دولتمردان تاجیک و پاکستانی همواره از وجود گروههای متعدد تروریستی ازجمله داعش در افغانستان تحت حاکمیت طالبان خبر میدهند و این کشور را کانون ناامنی میدانند. از طرف دیگر، هر وقت قتل و غارت و جنایتی در افغانستان اتفاق میافتد حکومت خودخوانده طالبان آن را به گردن داعش میاندازد در حالی که همه میدانند طالبان با داعش تقسیم کار کرده و جنایتهای خود را به گردن داعش میاندازد و داعش هم که با طالبان همدست است، این تقسیم کار را پذیرفته و جنایات را گردن میگیرد. با اینکه این واقعیت کاملاً قطعی و روشن است، امیرخان متقی با وقاحت تمام ادعا میکند داعش در افغانستان حضور ندارد و این سه کشور حامیان داعش هستند.
پاکستان و تاجیکستان در حال تسویه حساب با طالبان هستند و آنچه مایه تاسف است اینست که ایران هنوز به سیاست مدارا با این گروه تروریستی تکفیری ادامه میدهد و این گروه علیرغم بدعهدیها و تخلفاتی که از قوانین بینالمللی دارد دائماً از ایران امتیاز میگیرد. در نزدیک سه سالی که طالبان بر افغانستان سلطه دارد هنوز حاضر نشده حقابه ایران از هیرمند را بدهد و اخیراً که سرریز سیل به سیستان رسید، طالبان آن را به عنوان حقابه ایران جا زد! امتیازات سیاسی و تجاری زیادی نیز از ایران میگیرد و مهمتر اینکه خطر ناامنی در ایران به دلیل ورود عناصر وابسته به طالبان هر روز افزایش مییابد ولی حکمرانان ما به هشدارها اعتنا نمیکنند. حالا که امیرخان هم ایران را به همکاری با داعش متهم کرده آیا باز هم سیاست مدارا با طالبان جایز است؟ خط قرمز کجاست؟
311311
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901685