Web Analytics Made Easy - Statcounter

آلمانی‌ها که تعدادی آواره افغان را با خود به کشورشان برده بودند، اکنون آن‌ها را از «خانه‌های دولتی» بیرون کرده‌اند تا پناهجویان اوکراینی ساکن آن خانه‌ها شوند. جنوب نیوز - یکی از عوارض جانبی اجتناب‌ناپذیر جنگ، آواره شدن مردم و سرازیر شدن سیل پناهندگان به پشت مرزهای کشورهای جنگ‌زده است. ایران به عنوان بزرگ‌ترین همسایه‌ی غربی افغانستان که بیش‌ترین قرابت زبانی، فرهنگی و دینی را با افغان‌ها دارد، مقصد هزاران خانواده‌ی افغانستانی بوده است که طی بیست سال جنگ آمریکا در این کشور و حتی پیش از آن، مجبور به ترک وطن خود شده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ایران در حالی به بدرفتاری با مهاجران افغان متهم است که ده‌ها سال است تمام توان خود را برای میزبانی از آن‌ها به کار بسته است. این در حالی است که جنگ اوکراین پوچیِ ادعاهای بسیاری از مدعیان حقوق بشر و منتقدان به جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشته است. در ادامه، مقدمه‌ی کوتاهی درباره‌ی موضوع مهاجرپذیری خواهید خواند و سپس مقایسه‌ای میان میزبانی ایرانی‌ها از افغان‌ها با خبر حیرت‌آوری که اخیراً در رسانه‌های بین‌المللی منتشر شد، از نظر شما خواهد گذشت.

نوشتن شعار «از همه‌ی پناهندگان استقبال کنید؛ بشریت، نه صرفاً خانواده!» اما روی پرچم اوکراین؛ تجمع مردم انگلیس در حمایت از پناهندگان و اعتراض به کوتاهی دولت در این‌باره (+)

مقدمه‌ای درباره‌ی پدیده مهاجرت و مهاجرپذیری

مهاجرت فرامرزی همیشه یکی از موضوعات مهم در روابط بین‌الملل بوده است. برخی کشورها اساساً حول محور مهاجرت بنا شده‌اند، که از جمله‌ی آن‌ها آمریکاست. میزان «مهاجرپذیری» (به معنای آمادگی و تمایل مردم یک کشور برای پذیرش مهاجران خارجی) بستگی به شرایط متعدد تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و غیره دارد و در هر کشوری متفاوت است. عموماً آمریکا را یکی از مهاجرپذیرترین کشورهای جهان تلقی می‌کنند که جامعه‌اش مانند یک «دیگ ذوب» مهاجران از سراسر جهان را در فرهنگ و ارزش‌های خود ذوب و یک‌دست می‌کند.

این به‌رغم آن است که از ابتدای تأسیس ایالات متحده، نژادپرستی سایه‌ی سنگینی بر سر مهاجرپذیری این کشور انداخته است و فصل جدید ملی‌گرایی افراطی در این کشور به جدی‌ترین شکل خود در رفتارهای نژادپرستانه‌ی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق این کشور، در قبال ورود مهاجران به این کشور بروز پیدا کرد.

مأمور گمرک آمریکا، تحت سیاست «تحمل صفر» دولت ترامپ، مادر این دختربچه را تفتیش و برای بازداشت و جداسازی احتمالی از فرزندش آماده می‌کند؛ در حالی که در مرزهای آمریکا جلوی مهاجران و پناهندگان از کشورهایی مانند افغانستان گرفته می‌شود، مهاجران اوکراینی با هیچ‌کدام از این سختگیری‌ها روبه‌رو نیستند (+)

در همین‌باره بخوانید:

›› انتقال شبانه کودکان مهاجر در آمریکا از پرورشگاه به بیابان‌های تگزاس

در سوی دیگر اقیانوس اطلس، کشورهای اروپایی سابقه‌ی درخشانی در پذیرش مهاجران خارجی ندارند. با توجه به شرایط نسبتاً مناسب و شاخص‌های بالای زندگی در این قاره، درصد بالایی از مهاجران و پناهجویان از سراسر جهان به دنبال مهاجرت به اروپا هستند و مهاجرستیزی همواره یکی از معضلات اجتماعی کشورهای این قاره بوده است. این معضل طی دهه‌های گذشته و تحت تأثیر جنگ‌های آمریکایی-اروپایی در خاورمیانه و موج‌های متعدد مهاجرت به مقصد اروپا، تشدید شده است. بسیاری از این کشورها نه‌تنها تلاشی برای بهبود شاخص مهاجرپذیری خود نکرده‌اند، بلکه قوانینی وضع کرده‌اند که عملاً ورود مهاجران و حتی پناهجویان را دشوارتر می‌کند.

سابقه‌ی کشورهای آسیایی، به‌ویژه شرق آسیا، در پذیرش مهاجر، از کشورهای اروپایی نیز بدتر است. اگرچه این کشورها عموماً مقصد مهاجران زیادی نیستند، اما شرایط منحصربه‌فرد فرهنگی و اجتماعی آن‌ها نیز هضم مهاجران خارجی، به‌خصوص از مناطق دورتر جهان، را بسیار دشوار می‌کند. در عین حال، شماری از کشورهای غرب آسیا و خاورمیانه، دست‌کم در مقیاس منطقه‌ای، شاخص‌های مهاجرپذیری خود را بهبود بخشیده‌اند؛ تا جایی برخی از این کشورها بعضاً در فهرست ۱۰ کشور مهاجرپذیر جهان جای می‌گیرند[۱]. اما جایگاه ایران در این میان کجاست؟

از ساعات اولیه‌ی جنگ اوکراین، واضح بود که واکنش کشورهای غربی با قربانیان و آوارگان این جنگ، با واکنش آن‌ها به قتل و آوارگی دسته‌جمعی هزاران افغان، تفاوت معناداری دارد (+)

مورد خاص ایران

ایران سال‌های سال است که از پناهجویان افغانستانی در خاک خود پذیرایی می‌کند. اگرچه این میزبانی خالی از اشکال و تنش نبوده، اما جمهوری اسلامی تلاش‌های زیادی برای بهبود وضعیت پناهندگان افغانستان انجام داده است؛ از تبلیغات فرهنگی برای افزایش آستانه‌ی تحمل مردم تا وضع قوانین متعدد برای تسهیل ارائه‌ی خدمات آموزشی، درمانی و غیره به افغان‌های ساکن ایران. در کنار افغان‌ها، مردم از برخی کشورهای دیگر نیز برای فرار از جنگ یا با انگیزه‌های دینی و مانند آن به ایران مهاجرت می‌کنند.

برخی آمارها (بروزرسانی تا سال ۱۴۰۰) درباره‌ی مهاجرت افغان‌ها به ایران (+)

تحولات اخیر درباره‌ی روابط ایران و افغانستان، از حمله به سفارت و کنسولگری ایران، به ترتیب، در کابل و هرات گرفته تا شیطنت‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی برای اختلاف‌افکنی میان ملت‌های دو کشور، بار دیگر موضوع روابط میان ملت ایران با مهاجران و پناهندگان افغانستان را زیر ذره‌بین برد. اگرچه ملت‌های دو کشور بار دیگر هوشیاری خود را اثبات کردند و موجی از نمایش برادری و روابط حسنه، موج تبلیغات منفی را خنثی کرد، اما شواهد نشان می‌دهد دست‌هایی در پشت پرده وجود دارند که همچنان به دنبال ماهی گرفتن از آبی هستند که جنگ‌افروزی‌های پی‌درپی آمریکا در منطقه، و به طور خاص افغانستان، گل‌آلود کرده است.

اکنون واکنش دولت و مردم ایران به تلاش‌ها برای تفرقه‌افکنی میان دو ملت ایران و افغانستان را با اقدام دولت آلمان مقایسه کنید که اخبار آن در رسانه‌های بین‌المللی بازتاب گسترده‌ای داشته است.

تبعیض عجیب آلمان: افغان‌ها بیرون، اوکراینی‌ها بفرمایید

عملیات نظامی روسیه در اوکراین زلزله‌های زیادی به پا کرد که چه‌بسا بزرگ‌ترینِ آن‌ها در حوزه‌ای غیر از جبهه‌ی نظامی بود. اقدام نظامی مسکو در واکنش به پیمان‌شکنی تحریک‌آمیز ناتو و آمریکا، واقعیت‌های زیادی را درباره‌ی ادعاهای حقوق بشری غربی‌ها افشا کرد. از همان ساعات ابتدایی جنگ، معلوم بود جنس حمایت غرب از اوکراینی‌ها با حمایت آن‌ها از قربانیان جنگ‌های دیگر متفاوت است: در حالی که کشته شدن هزاران کودک و زن در جنگ‌های آمریکا و متحدانش، چه در افغانستان و عراق، و چه در سوریه و یمن، به‌ندرت خم به ابروی دولت‌های غربی می‌آورد، خراش برداشتن یک غیرنظامی در اوکراین خون آن‌ها را به جوش می‌آورد. البته شکی نیست که کشته شدن غیرنظامیان به دست روسیه در اوکراین نیز همان اندازه محکوم است که کشته شدن غیرنظامیان به دست آمریکا در عراق، یا به دست ائتلاف سعودی در یمن؛ اما کسی باید همین واقعیت را به مدعیان غربی حقوق بشر بیاموزد.

آشنایان و همسایه‌ها اطراف خودرویی جمع شده‌اند که آگوست ۲۰۲۱ توسط پهپادهای آمریکایی در افغانستان هدف قرار گرفت؛ ۱۰ عضو یک خانواده، از جمله ۷ کودک، در این حمله کشته شدند؛ دولت‌های غربی که عامل کشتار غیرنظامیان بی‌شماری در خاورمیانه هستند، اکنون خونشان از زخمی یا کشته شدن غیرنظامیان در اوکراین به جوش آمده است (+)

در همین‌باره بخوانید:

›› کشتار غیرنظامیان «وحشیانه» است؛ مگر توسط آمریکایی‌ها

›› جنگ اوکراین محکوم است؛ اما جنگ‌ها و جنایات آمریکا چه‌طور؟

کشورهای غربی بعضاً همزمان با خروج آمریکا از افغانستان و تبلیغات گسترده علیه طالبان، ژست انسان‌دوستی گرفتند، و هنگام فرار از کابل، شماری از افغان‌ها را (که عمدتاً همکاران نیروهای اشغالگر خارجی و خانواده‌های آن‌ها بودند) از فرودگاه کابل با خود فراری دادند. اگرچه گزارش‌های بعدی، اخبار آن روزها را تأیید کردند و معلوم شد برخی از کشورهای غربی در پر کردن ظرفیت هواپیماهایشان، در نهایت تأسف، سگ‌ها را به همکاران افغان خود ترجیح داده‌اند[۲]، اما به هر حال، اکنون به نظر می‌آید این کشورها حتی از فراری دادن همان افغان‌ها هم به نوعی پشیمان شده‌اند.

(ساعت‌گرد از بالا راست) تصویر منتسب به خروج سگ‌های نظامی آمریکا از فرودگاه کابل؛ خروج حدود ۶۴۰ متحد افغان آمریکا از افغانستان سوار بر یک فروند هواپیمای ترابری «سی-۱۷ گلوب‌مستر ۳» متعلق به نیروی هوایی آمریکا؛ تقلای شماری از متحدان افغان آمریکا برای سوار شدن به هواپیما برای فرار از کشورشان (+)

در همین‌باره بخوانید:

›› سرنوشت تلخ افغان‌هایی که به آمریکا کمک کردند

›› «محمد اشرف غنی»؛ فراز و فرود یک رئیس‌جمهور متواری

›› خروج «ترامپیِ» بایدن و فرار آمریکا از بازی تاج‌وتخت افغانستان

خبرگزاری‌های بین‌المللی گزارش می‌دهند که آلمان طی روزهای گذشته پناهندگان افغان را از «خانه‌های دولتی» ای که در اختیارشان قرار گرفته بود، بیرون کرده تا پناهندگان اوکراینی را جایگزین آن‌ها کند. این خبر تنها زمانی قابل‌باور می‌شود که چندین نفر از این پناهندگان افغان روایت‌های مشابهی را در گفت‌وگو با این خبرگزاری‌ها ارائه می‌دهند: «یک مددکار اجتماعی درِ خانه را می‌زند و می‌گوید باید وسایل‌تان را جمع کنید و از این‌جا بروید تا جا برای پناهجویان اوکراینی باز شود. نه سؤال‌وجوابی؛ نه چک‌وچانه‌ای؛ فقط تخلیه در عرض ۲۴ ساعت[۳].»

مادر و پسر پناهنده‌ی اوکراینی در اتوبوسی که خارج از ایستگاه اصلی راه‌آهن «لفیف» در غرب اوکراین به خروج کودکان یتیم از شهر اختصاص داده شده است؛ کشورهای غربی‌ای که بعضاً برای پذیرش پناهندگان اوکراینی سرودست می‌شکنند، همان کشورهایی هستند که جلوی پناهجویان خاورمیانه‌ای دیوار می‌کشند (+)

البته چنان‌که در ابتدای این گزارش نیز گفته شد، اروپا سابقه‌ی درخشانی در مهاجرپذیری ندارد و بنابراین پیش‌بینی می‌شد که میهمان‌نوازی اروپایی‌ها از پناهندگان افغان خیلی دوام نداشته باشد[۴]، اما این‌که آلمانی‌ها صدها افغان را از سرپناه‌های خود آواره کنند تا همتایان اوکراینی‌شان جایگزین آن‌ها شوند[۵]، بار دیگر نشان می‌دهد معیارهای غربی درباره‌ی حقوق بشر تا چه اندازه جانب‌دارانه هستند؛ به‌ویژه که مسئله صرفاً به آلمان نیز منحصر نمی‌شود، بلکه گزارش‌های رسانه‌ای و تجربیات عینی نشان می‌دهد در مرزهای آمریکا نیز مهاجران و پناهجویان اوکراینی راه بسیار ساده‌تری برای ورود به «سرزمین فرصت‌ها» دارند تا مهاجران و پناهجویان اهل افغانستان[۶] یا برخی کشورهای دیگر[۷]. و این در حالی است که حمله‌ی نظامی و اشغالگری آمریکا در افغانستان ریشه‌ی بسیاری از مشکلاتی است که مردم این کشور امروز با آن‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

منبع: جنوب نیوز

کلیدواژه: پناهندگان افغان کشورهای غربی ی کشورهای کشته شدن درباره ی افغان ها شده اند خانه ها جنگ ها ی غربی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jonoubnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جنوب نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۸۲۹۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«وعده صادق» از بزرگ‌ترین موفقیت‌های نظامی تاریخ معاصر ایران بود/ ایران چگونه نتانیاهو را کیش‌ومات کرد/ چرا آمریکا پشت اسرائیل را خالی کرد؟

افسر اطلاعاتی سابق آمریکا می‌نویسد: «وعده صادق» به یکی از بزرگ‌ترین موفقیت‌های نظامی معاصر ایران در تاریخ ثبت خواهد شد؛ حمله‌ای که با برقراری بازدارندگی و بدون ورود آمریکا به جنگ، نتانیاهو را مات کرد.

اسکات ریتر

سرویس جهان مشرق - عملیات «وعده‌ی صادق»، حمله‌ی تلافی‌جویانه‌ی ایران علیه رژیم صهیونیستی در پاسخ به ترور شماری از فرماندهان و اعضای سپاه پاسداران در کنسولگری کشورمان در سوریه، نقطه‌ی عطفی در تاریخ خاورمیانه محسوب می‌شود. اصابت موشک‌های ایران به اراضی اشغالی و امتناع صریح آمریکا از دخالت در این تبادل آتش میان تهران و تل‌آویو، پیام‌های مهمی درباره‌ی قدرت بازدارندگی ایران داشت که از چشم کارشناسان بین‌المللی دور نماندند. یکی از این تحلیلگران، «اسکات ریتر[۱]» افسر اطلاعاتی سابق نیروی تفنگداران دریایی آمریکا و بازرس سابق کمیسیون ویژه‌ی سازمان ملل در امور تسلیحات کشتار جمعی عراق است که در مقاله‌ای تحت عنوان «موشک‌های آوریل[۲]» توضیح می‌دهد ایران چگونه با عملیات «وعده‌ی صادق» ضمن برقراری بازدارندگی مقابل رژیم صهیونیستی، نقشه‌های بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر این رژیم، برای کشاندن پای ایران و آمریکا به جنگ را ناکام گذاشت. آن‌چه در ادامه می‌خوانید، گزیده‌ای از مقاله‌ی مذکور است.

من [«اسکات ریتر»] بیش از دو دهه است درباره‌ی ایران می‌نویسم. سال ۲۰۰۵، به ایران سفر کردم تا به «واقعیت‌های میدانی» درباره‌ی این کشور پی ببرم. سال ۲۰۰۷، در سخنرانی‌ام در «کمیته‌ی یهودیان آمریکا» اشاره کردم که انتقادات من از اسرائیل (که بسیاری از حضار آن‌ها را به‌شدت توهین‌آمیز می‌دانستند) ناشی از نگرانی برای آینده‌ی اسرائیل است. بر این واقعیت تأکید کردم که چندین سال زمان صرف محافظت از اسرائیل در برابر موشک‌های عراقی کرده‌ام؛ هم در دوران خدمتم در عملیات «طوفان صحرا[۳]» [بخشی از جنگ خلیج فارس در واکنش به حمله‌ی عراق به کویت]، زمانی که در کارزار علیه موشک‌های اسکاد نقش داشتم، و هم به عنوان بازرس تسلیحات سازمان ملل، زمانی که با اطلاعات اسرائیل همکاری کردم تا مطمئن شویم موشک‌های اسکاد عراق از بین می‌روند. به حضار آن جلسه گفتم: «به هیچ عنوان دوست ندارم ببینم موشک‌های ایران بر خاک اسرائیل فرود می‌آیند. اما اگر اسرائیل مسیر خود را تغییر ندهد، این اتفاق، پیامد اجتناب‌ناپذیر سیاستی خواهد بود که بیش‌تر بر اساس تکبر پیاده می‌شود تا عقل سلیم.»

«رشیده طلیب» (مرکز تصویر) نماینده‌ی مسلمان کنگره‌ی آمریکا، «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، را یک «دیوانه‌ی نسل‌کش» توصیف کرده و از همکارانش در کنگره به خاطر دیدار با نتانیاهو از زمان آغاز جنگ اسرائیل در غزه، انتقاد نموده است. (+)

توضیحاتی درباره‌ی گزارش سازمان بین‌المللی «دیده‌بان حقوق بشر» که اسرائیل را یک رژیم مبتنی بر آپارتاید توصیف می‌کند [دانلود]

شب ۱۳ و بامداد ۱۴ آوریل ۲۰۲۴، آن‌چه از آن می‌ترسیدم به صورت زنده در مقابل مخاطبان بین‌المللی پخش شد: موشک‌های ایرانی بر سر اسرائیل باریدند و هیچ کاری برای متوقف کردن آن‌ها از دست اسرائیل برنیامد. مانند حدود ۳۳ سال قبل که موشک‌های اسکاد عراق بر سامانه‌های پدافند موشکی پاتریوت آمریکا و اسرائیل غلبه کردند و ظرف یک ماه و نیم، ده‌ها بار اسرائیل را هدف قرار دادند، موشک‌های ایرانی هم طبق طراحی‌ای که برای غلبه بر سامانه‌های دفاع موشکی اسرائیل انجام شده بود، در قالب یک نقشه‌ی حمله‌ی ترکیبی، با مصونیت کامل به اهداف تعیین‌شده‌یشان در داخل اسرائیل اصابت کردند. به‌رغم استفاده‌ی تل‌آویو از یک سامانه‌ی دفاع موشکی یکپارچه‌ی گسترده (متشکل از سامانه‌ی به‌اصطلاح «گنبد آهنین[۴]»، آتش‌بارهای موشکی پاتریوت ساخت آمریکا، و رهگیرهای موشکی «پیکان[۵]» و «فلاخن داوود[۶]») علاوه بر هواپیماهای آمریکایی، انگلیسی، و اسرائیلی، و سامانه‌های دفاع موشکی مستقر روی ناوهای آمریکایی و فرانسوی، باز هم بیش از ده موشک ایرانی به فرودگاه‌ها و تأسیسات پدافند هوایی اسرائیل، که به‌شدت هم تحت حفاظت بودند، مورد اصابت قرار گرفتند.

حمله‌ی موشکی ایران به اسرائیل غیرمترقبه نبود، بلکه انتقام حمله‌ی ۱ آوریل اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق در سوریه بود که چند فرمانده‌ی ارشد نظامی ایرانی را به قتل رساند. اگرچه اسرائیل در گذشته حملاتی را علیه پرسنل ایرانی در سوریه انجام داده بود، اما حمله‌ی ۱ آوریل نه‌تنها به خاطر قتل پرسنل بسیار عالی‌رتبه‌ی ایرانی، بلکه به دلیل حمله به مکانی متفاوت بود که به لحاظ حقوقی، خاک ایران محسوب می‌شود؛ یعنی کنسولگری این کشور. از دیدگاه ایران، حمله به کنسولگری خط قرمزی بود که اگر علیه آن تلافی‌جویی انجام نمی‌کردند، قدرت بازدارندگی این کشور به طور کامل از میان می‌رفت و زمینه را برای اقدامات نظامی گستاخانه‌تر اسرائیل، از جمله حتی حملات مستقیم به خاک ایران، فراهم می‌کرد. با این حال، آن‌چه می‌توانست مانع انتقام‌جویی شود، شبکه‌ی درهم‌تنیده‌ای از اهداف سیاسی بود که احتمالاً با درگیری گسترده میان اسرائیل و ایران در اثر حمله‌ی تلافی‌جویانه‌ی معنادار ایران به اسرائیل تحت‌الشعاع قرار می‌گرفتند.

ده‌ها فلسطینی ماه مبارک رمضان، مقابل مسجد «قبةالصخره» در قدس شرقی، افطار می‌کنند. یکی از ملاحظات ایران در انتقام‌جویی علیه رژیم صهیونیستی، جلوگیری از تحت‌الشعاع قرار گرفتن آرمان فلسطین و رغبت کنونی جامعه‌ی بین‌الملل به تشکیل کشور مستقل فلسطین بود. (+)

اولاً، ایران سیاست راهبردی‌ای را اتخاذ کرده که محور آن فاصله گرفتن از اروپا و آمریکا، و نزدیک شدن به روسیه، چین، و اوراسیاست. این تغییر، نتیجه‌ی خسته شدن ایران از سیاست تحریم‌های اقتصادی به رهبری آمریکا، و عدم وجود توان و/یا تمایل در غرب برای یافتن مسیری روبه‌جلو است که به لغو این تحریم‌ها منتهی شود. محرک اصلی این چرخش ایران به سمت شرق، ناتوانی توافق هسته‌ای ایران (موسوم به «برنامه‌ی جامع اقدام مشترک» یا «برجام») در ایجاد فرصت‌های اقتصادی‌ای بوده که در زمان امضای آن وعده داده شده بودند. ایران، در عوض، به «سازمان همکاری شانگهای» و مجمع «بریکس» پیوسته و نیروی دیپلماتیک خود را معطوف به عضویت کامل و سازنده در این دو گروه نموده است. وقوع یک جنگ بزرگ میان ایران و اسرائیل، این چشم‌انداز را ویران می‌کرد.

مصاحبه‌ی «تیم اندرسون» کارشناس استرالیایی، درباره‌ی اهمیت ائتلاف‌سازی در بلوک شرق برای تحقق «جهان پساواشینگتن» (جزئیات بیش‌تر) [دانلود]

در همین‌باره بخوانید:

›› عبور بریکس از گروه ۷ و گذار جهان از اقتصاد آمریکایی

›› اتحادیه اقتصادی اوراسیا-بریکس: مسیر هموار ایران برای عبور از سلطه دلار

دوماً، معادله‌ی جغراسیاسی [ژئوپلتیک] بزرگ‌تر از نظر ایران، درگیری کنونی در غزه است؛ رویداد تعیین‌کننده‌ای که اسرائیل در آن با شکست راهبردی مقابل حماس و متحدان منطقه‌ای آن، از جمله محور مقاومت به رهبری ایران، مواجه است. برای اولین بار، تشکیل کشور فلسطین به یک موضوع جهانی تبدیل شده است. آن‌چه این آرمان را دست‌یافتنی‌تر ی‌کند این است که دولت بنیامین نتانیاهو (متشکل از یک ائتلاف سیاسیِ اکیداً مخالف با تشکیل یک کشور فلسطینی) در معرض خطر فروپاشی، مستقیماً در نتیجه‌ی پیامدهای حمله‌ی ۷ اکتبر ۲۰۲۳ توسط حماس و متعاقباً ناکامی اسرائیل در شکست نظامی یا سیاسی این گروه فلسطینی، قرار دارد. اسرائیل با مشکلات دیگری نیز مواجه است؛ به عنوان مثال، اقدامات حزب‌الله لبنان و بازیگران غیردولتی، مانند شبه‌نظامیان عراقی طرفدار ایران و حوثی‌های [انصارالله] یمن، شامل حمله‌ی مستقیم به اسرائیل و مسدود کردن خطوط ارتباطی حیاتی دریایی برای کشتی‌های اسرائیلی، که اقتصاد این کشور را خفه کرده است.

واکنش «سید حسن نصرالله» دبیرکل «حزب‌الله» لبنان به تهدیدها مبنی بر حمله‌ی اسرائیل به حزب‌الله و لبنان [دانلود]

در همین‌باره بخوانید:

›› ‌ «دیوانه‌ نسل‌کش»؛ آیا نتانیاهو به آرزوی «جنگ ایران و آمریکا» می‌رسد؟

›› رژیم صهیونیستی کدام اخبار را درباره جنگ غزه سانسور می‌کند؟

›› گزارش اطلاعاتی آمریکا: اسرائیل در جنگ با حزب‌الله پیروز نخواهد شد

با این وجود، بیش‌ترین آسیب را خود اسرائیل با اتخاذ سیاست انتقام‌جویی نسل‌کشانه علیه مردم غیرنظامی غزه، به خودش وارد کرده است. اقدامات اسرائیل در غزه تجلی همان سیاست‌های متکبرانه و قدرت‌محوری هستند که سال ۲۰۰۷ درباره‌ی آن‌ها هشدار دادم. همان زمان هم گفتم که آمریکا حاضر نمی‌شود با طناب اسرائیل در چاه برود. اسرائیل به خاطر رفتار جنایت‌کارانه‌اش در قبال غیرنظامیان فلسطینی در غزه، حمایت بسیاری از کشورهای جهان را از دست داده و لطمه‌ی جبران‌ناپذیری به اعتبارِ پیشاپیش خدشه‌دارشده‌ی آمریکا را وارد کرده است؛ آن هم در مقطعی که جهان در حال گذار از نظام تک‌قطبی تحت سلطه‌ی آمریکا به نظام چندقطبی حول محور بریکس است و واشینگتن باید تا حد امکان نفوذش را در به‌اصطلاح «جنوب جهانی» حفظ کند. دولت بایدن کم‌کم دارد سیاست‌های نتانیاهو فاصله می‌گیرد و به اسرائیل هشدار داده که امتناعش از تغییر موضع در قبال حماس و غزه و بی‌توجهی‌اش به نگرانی‌های آمریکا، برای این کشور عواقب خواهد داشت.

مصاحبه‌ی مشرق با «اسکات بنت» افسر سابق اطلاعات و عملیات‌های ویژه‌ی ارتش آمریکا (زبان مصاحبه انگلیسی است) [دانلود با حجم ~ ۱۳۲ مگابایت] - گزیده‌ای از این مصاحبه را در گزارش مشرق از این‌جا بخوانید.

افسر سابق ارتش آمریکا در مصاحبه با مشرق:

›› ایران مانند شیر است و اسرائیل مثل یک «سگ چلاق»/ نتانیاهو معادل هیتلر است

هرگونه اقدام تلافی‌جویانه‌ای از سوی ایران علیه اسرائیل باید از این ماز پیچیده‌ی سیاسی عبور می‌کرد و ضمن اِعمال بازدارندگی برای جلوگیری از حملات بعدی اسرائیل، تضمین می‌کرد که اهداف سیاسی تهران، یعنی حرکت به سوی شرق و اعتلای آرمان تشکیل کشور فلسطین در صحنه‌ی جهانی، آسیبی نمی‌بینند. به نظر می‌رسد ایران با حمله‌اش به اسرائیل از این دریای متلاطم به سلامت عبور کرده باشد؛ مهم‌تر از همه از این جهت که جلوی ورود آمریکا به درگیری را گرفت. بله، درست است که آمریکا در دفاع از اسرائیل شرکت کرد و تعداد زیادی از پهپادها و موشک‌های ایرانی را سرنگون کرد، اما این به نفع ایران تمام شد، چون اتفاقاً اثبات کرد هیچ ترکیبی از سامانه‌های پدافند موشکی وجود ندارد که بتواند در نهایت از اصابت موشک‌های ایرانی به اهداف تعیین‌شده‌یشان جلوگیری کند.

ایران با حمله به دو پایگاه هوایی اسرائیل (که هواپیماهای اسرائیلی برای انجام حمله‌ی ۱ آوریل علیه کنسولگری ایران از آن‌جا بلند شده بودند) و همین‌طور چندین سامانه دفاع هوایی، صراحتاً دامنه و مقیاس سیاست بازدارندگی‌اش را مطابق با ماده‌ی ۵۱ منشور سازمان ملل [ناظر بر حق دفاع از خود] تعریف کرد و در عین حال، نشان داد پدافند هوایی اسرائیل در برابر حملات ایران آسیب‌پذیر است. نتیجه‌ای که از این دو واقعیت برمی‌آید این است که تمام خاک اسرائیل در هر زمانی در معرض حملات ایران قرار دارد و هیچ کاری از دست اسرائیل یا متحدانش برای دفع چنین حملاتی برنمی‌آید. این پیام نه‌تنها در تالارهای قدرت در تل‌آویو، بلکه در واشینگتن هم شنیده شد. سیاست‌گذاران آمریکایی با این واقعیت تلخ روبه‌رو شدند که اگر آمریکا در هرگونه اقدام انتقام‌جویانه‌ی اسرائیل حضور یا نقش داشته باشد، تأسیسات نظامی آمریکا در سراسر خاورمیانه هدف حملات ایران قرار خواهند گرفت و آمریکا قادر به خنثی کردن این حملات نخواهد بود. به همین دلیل، دولت بایدن آن‌قدر تأکید داشت که هم ایران و هم اسرائیل بدانند آمریکا در هیچ حمله‌ی تلافی‌جویانه‌ای از سوی اسرائیل علیه ایران شرکت نخواهد کرد.

«جو بایدن» (راست) معاون رئیس‌جمهور وقت آمریکا، اوایل سال ۲۰۱۶، در حاشیه‌ی نشست مجمع جهانی اقتصاد در شهر «داووس» سوئیس، با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، دیدار می‌کند. اختلافات بایدن و نتانیاهو بر هیچ‌کس پوشیده نیست و یکی از پرتنش‌ترین دوران‌های روابط دوجانبه میان آمریکا و اسرائیل را رقم زده است. بایدن، پس از حمله‌ی تلافی‌جویانه‌ی ایران، صراحتاً اعلام کرد که آمریکا در هیچ عملیات تهاجمی‌ای علیه جمهوری اسلامی شرکت نخواهد کرد. (+)

«موشک‌های آوریل» نشانگر تغییری اساسی در جغراسیاست خاورمیانه بودند: برقراری بازدارندگی ایران علیه هم اسرائیل و هم آمریکا. واقعیت این است که جمهوری اسلامی، بنیامین نتانیاهو را در خصوص هدف بنیادین سیاست‌هایش طی بیش از ۳۰ سال گذشته، یعنی کشاندن آمریکا به جنگ با ایران، کیش‌ومات کرده است؛ آن هم بدون منحرف شدن از مسیر حرکت راهبردی‌اش به سوی شرق یا تضعیف آرمان تشکیل کشور فلسطین. حمله‌ی تلافی‌جویانه‌ی ایران علیه اسرائیل، که تهران نامش را عملیات «وعده‌ی صادق» گذاشته، به عنوان یکی از بزرگ‌ترین پیروزی‌های قرن حاضر و یکی از مهم‌ترین موفقیت‌های تاریخ معاصر ایران ثبت خواهد شد. کامیابی ایران در برقراری بازدارندگی معتبر بدون اختلال در مأموریت‌ها و اهداف اصلی سیاستی‌اش، عین تعریف پیروزی است.

گزارش «رویترز» درباره‌ی توقیف کشتی اسرائیلی «گلکسی لیدر» توسط «انصارالله» یمن [دانلود]

در همین‌باره بخوانید:

›› گزارش نشریه آمریکایی از کودتای دیپلماتیک در خاورمیانه

›› راشاتودی: خاورمیانه با کوچ آمریکا دارد رنگ صلح را می‌بیند

›› پایان «لحظه تک‌قطبی آمریکا»/ عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای چه منافعی دارد؟

[۱] اسکات ریتر لینک

[۲] The Missiles of April Link

[۳] جنگ خلیج فارس لینک

[۴] گنبد آهنین لینک

[۵] ختس لینک

[۶] فلاخن داوود لینک

دیگر خبرها

  • پایان نمایشگاه بین‌المللی افغان-قزاق در کابل
  • بزرگداشت اکبر زنجان پور و دو جای خالی
  • کمک ۱۷ میلیون یورویی اتحادیه اروپا به مهاجرین افغانستانی
  • آزادی ۶۳ پناهجوی افغان از بازداشت پلیس در پاکستان
  • افتتاح نمایشگاه بین‌المللی افغان-قزاق در کابل
  • «وعده صادق» از بزرگ‌ترین موفقیت‌های نظامی تاریخ معاصر ایران بود/ ایران چگونه نتانیاهو را کیش‌ومات کرد/ چرا آمریکا پشت اسرائیل را خالی کرد؟
  • ایجاد مسیر ریلی جدید؛ محور دیدار مقامات افغانستان و قزاقستان
  • دست خالی غرب در برابر ایران | وقتی تیغ تحریم دیگر نمی‌بُرد!
  • فیلمی عجیب از جمعیت عظیم افغان‌ها و نصب پرچم افغانستان در ایران؛ این فیلم واقعی ست؟!
  • ویدئو‌های یک افغان از جمعیت عظیم افغانستانی‌ها و نصب پرچم افغانستان در ایران