رتبه شادی ایرانیان در بین ۱۵۳ کشور جهان چند است؟
تاریخ انتشار: ۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۸۹۹۹۱۵
به گزارش ایسنا، سلامتی یکی از مهمترین عواملی است که بر شادی تاثیر میگذارد. سازمان بهداشت جهانی تاکید میکند که شادی یک عامل اساسی در مفهوم سلامت و یکی از مؤلفههای اصلی رضایت از زندگی است. افرادی که خود را شاد میدانند نسبت به افرادی که خودشان را ناراحت میدانند، از سلامت جسمانی بهتری برخوردارند.
بر اساس گزارش جهانی شادی (مربوط به سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹)، بیشترین امتیاز شادی مربوط به کشور فنلاند و کمترین امتیاز شادی مربوط به افغانستان است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با وجود اینکه سلامت و شادی با یکدیگر مرتبط هستند، ولی ارتباط بین وضعیت سلامتی و شادی به نحوه اندازهگیری سلامت نیز بستگی دارد. میزان سلامت افراد را میتوان هم با معاینات پزشکی بررسی کرد و هم میتوان ارزیابی افراد از سلامت خودشان را به عنوان معیار قرار داد. در یک مطالعه عنوان شده است که رابطه بین شادی و ارزیابی افراد از سلامت خودشان، قویتر از ارتباط بین شادی و معاینات پزشکی است و میتوان گفت که خودارزیابی افراد از سلامتیشان، یک معیار قابل اعتماد است.
اگرچه که مطالعات متعددی در مورد شادی انجام شده است، به نظر میرسد که رابطه شادی و سلامت نادیده گرفته شده است و در ایران بر خلاف سایر کشورها، مطالعه ملی در زمینه این ارتباط انجام نشده است. به همین دلیل محققان پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی، با انجام یک مطالعه به بررسی رابطه شادی و سلامت در ایران پرداختند.
این مطالعه به صورت مقطعی در سال ۱۳۹۸ (۲۰۲۰ میلادی) بر روی ۱۹ هزار و ۴۹۹ بزرگسال ۱۸ تا ۶۵ ساله در ایران انجام شد. پژوهشگران برای جمعآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی (سن، جنسیت، تحصیلات و ...) را جمعآوری کردند. همچنین از پرسشنامه استاندارد «شادکامی آکسفورد» و خودارزیابی سلامت برای بررسی میزان شادی و سلامتی افراد استفاده کردند. دادههای بهدست آمده با استفاده از روشهای آماری مورد تحلیل قرار گرفت.
به گفته پژوهشگران این مطالعه، این پژوهش، اولین مطالعه ملی ایرانی است که به بررسی رابطه بین شادی و خودارزیابی سلامت در میان جمعیت بزرگسال ایرانی میپردازد. ایران کشوری است که در منطقه درگیری قرار دارد و با چالشهای متعددی مانند تحریمهای اقتصادی مواجه است.
میانگین سنی شرکتکنندگان این مطالعه حدود ۳۶ سال بود و بررسیها نشان داد که میانگین نمره شادکامی افراد حدود ۴.۱ از ۶ و میانگین خودارزیابی سلامت افراد نیز حدود ۳.۶ از ۵ است. همچنین این یافتهها نشان داد که عواملی مانند وضعیت سلامت بسیار ضعیف، وضعیت درآمد ضعیف یا بسیار ضعیف، بیکاری، قرار داشتن در سنین ۲۵ تا ۳۴ سال و تعداد سالهای تحصیل (۱۰ تا ۱۲ سال تحصیل) عوامل مؤثر در شادکامی کمتر هستند.
دادههای بهدست آمده در این مطالعه تأیید میکند که شادی تا حد زیادی با سلامت و برخی عوامل اجتماعی-اقتصادی مرتبط با درآمد و اشتغال مرتبط است. در این مطالعه عنوان شد که وضعیت اشتغال و درآمد به طور مستقل بر شادکامی تأثیر دارند. افراد بیکار نارضایتی بیشتری نسبت به افراد شاغل دارند و افرادی که سطح درآمد پایینتری را گزارش کردند، نسبت به افرادی که درآمد بالاتری داشتند، بیشتر ناراضی بودند. بنابراین سیاستهایی با هدف افزایش اشتغال و کاهش اختلاف درآمد، ممکن است باعث افزایش شادی در افراد شود.
یافتههای این تحقیق نشان میدهد افرادی که وضعیت سلامت پایینتری را گزارش کردهاند و به بیان دیگر، میزان سلامتی خود را کمتر ارزیابی میکنند، حتی پس از کنترل عوامل مختلف جمعیتشناختی و عوامل اجتماعی اقتصادی، احتمال بیشتری دارد که ناراحتی خود را گزارش کنند. این یافته با مطالعات قبلی نیز مطابقت دارد، چرا که در مطالعات قبلی نیز عنوان شده که خودارزیابی افراد از سلامتیشان، تعیینکننده مهمی در میزان شادی است و بسیار مهمتر از عوامل دیگر جمعیتی و اقتصادی است.
پژوهشگران این مطالعه میگویند اینکه این مطالعه در سال ۲۰۲۰ انجام شد و با وجود اینکه سال ۲۰۲۰ با همهگیری کووید-۱۹ مصادف بود و این موضوع میتوانست به عنوان یک عامل تهدیدکننده سلامت، بر میزان شادی افراد تاثیر بگذارد، ولی دادههای این مطالعه پیش از شروع همهگیری در ایران جمعآوری شده است.
به طور کل نتایج این تحقیق نشان داد که ارزیابی افراد از میزان سلامتی خودشان، مهمترین عاملی است که حتی پس از تعدیل متغیرهای اجتماعی-اقتصادی مانند سن، درآمد، اشتغال و تحصیلات بر شادکامی تأثیر میگذارد و در واقع بهبود سلامت جمعیت، ممکن است اقدام مؤثری برای بهبود شادی در میان ایرانیان باشد.
در انجام این تحقیق سمیرا محمدی، محمود طاووسی، علیاصغر حائری مهریزی، فاطمه نقیزاده موغاری و علی منتظری؛ محققان پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی با یکدیگر مشارکت داشتند.
یافتههای این مطالعه، فروردینماه سال جاری به صورت مقاله علمی با عنوان «رابطه بین شادی و خودارزیابی سلامت : مطالعه مبتنی بر جمعیت بر روی ۱۹ هزار و ۴۹۹ بزرگسال ایرانی» در ژورنال PLOS ONE منتشر شده است.
منبع: الف
کلیدواژه: ارزیابی افراد از سلامت خودارزیابی سلامت بین شادی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۹۹۹۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حد کم کردن وزن کجاست؟ نگاهی به شیوههای مرسوم در کاهش و تثبیت وزن
صدای ایران از یورونیوز-چه با کمک داروهای مؤثر جدید لاغر شوید، چه بعد از جراحی لاغری وزن کم کنید، چه ورزش کنید و کالری بسوزانید، روزی میرسد که اعداد روی ترازو دیگر پایین نمیآیند و شما به محدودیت کاهش وزن برخورد میکنید. اما این حد کجاست؟
به گزارش شبکه سیانان، در یک مطالعه جدید، کوین هال، پژوهشگری در مؤسسه ملی بهداشت که کارشناس اندازهگیری متابولیسم و تغییر وزن است، بررسیای انجام داد تا ببیند به طور معمول چه زمانی کاهش وزن متوقف میشود و این موضوع چه ارتباطی با روش کاهش وزن افراد دارد.
او با استفاده از دادههای حاصل از آزمایشهای بالینی باکیفیت از روشهای مختلف کاهش وزن، این دادهها را به مدلهای ریاضی تقسیم کرد تا بفهمد چرا افرادی که وزن کم میکنند از جایی به بعد آن را متوقف میسازند.
او دریافت که بخشی از دلیل مؤثر بودن جراحی بای پس معده و داروهای جدید کاهش وزن مانند سماگلوتاید و تیرزپاتاید این است که زمان لازم برای رسیدن به پایداری وزن دو برابر میشود. در واقع در این روش نسبت کاهش کالری، افراد میتوانند برای مدت طولانیتری کاهش وزن را ادامه دهند.
بدن با تلاش برای حفظ تعادل بین کالریهایی که میخوریم و کالریهایی که میسوزانیم وزن را تنظیم میکند. وقتی کالری مصرف میکنیم یا کاهش میدهیم و شروع به سوزاندن انرژی ذخیره شده خود میکنیم، اشتها به ما میگوید که بیشتر بخوریم. مطالعات هال نشان داده است که هر چه فرد وزن بیشتری از دست بدهد، اشتها قویتر میشود تا زمانی که با تمام کارهای سختی که در وهله اول برای از دست دادن وزن انجام داده، مقابله کند.
این مکانیسم واکنشی برای اجداد شکارچی انسان ارزشمند بوده است، اما برای انسانهای مدرن که دسترسی آسان به غذاهایی با انرژی متراکم دارند، به خوبی کار نمیکند.
هال برای مطالعه مسیر کاهش وزن تنها با استفاده از محدودیت کالری، کاهش وزن مشاهده شده را مدلسازی کرد. او به طور تصادفی ۲۳۸ بزرگسال را به گروه تقسیم کرد. یک گروه به مدت دو سال از یک رژیم غذایی با محدودیت ۲۵ درصد کالری پیروی کردند و گروه دیگر به خوردن مطابق معمول پرداختند. این مطالعه که از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰ با مشارکت مؤسسه ملی بهداشت انجام شد نشان داد افراد گروهی که کالری را کاهش دادند به طور متوسط حدود ۱۶پوند وزن از دست دادند، اما گروهی که رژیم غذایی معمولی خود را دنبال کردند حدود ۲ پوند اضافه وزن داشتند.
اگرچه افرادی که در این تحقیق شرکت کردند به مدت دو سال به تلاش خود ادامه دادند، اما کاهش وزن آنها تقریباً در حدود ماه دوازدهم متوقف شد، زیرا اشتهای آنها برای مقابله با چاقی افزایش یافت.
هال اشاره میکند که در مطالعه خود به میانگینها پرداخته است. زمان کاهش وزن ممکن است بسته به فرد متفاوت باشد.
مدل هال پیشبینی کرد که برای دستیابی به کاهش وزن گزارششده در آن مطالعه، افرادی که رژیمشان با ۲۵۰۰ کالری در روز شروع میشد، باید بیش از ۸۰۰ کالری در روز کاهش میدادند. به این ترتیب بدن آنها این گونه پاسخ داد که باید به ازای هر کیلوگرم وزنی که از دست دادهاند، روزانه حدود ۸۳ کالری بگیرند.
یک کیلوگرم حدود ۲.۲ پوند است. به ازای هر ۲.۲ پوند کاهش وزن داوطلبان در این تحقیق، اشتهای آنها با درخواست ۸۳ کالری بیشتر در روز پاسخ داده شد. میانگین کاهش وزن گزارش شده در این مطالعه ۷.۵ کیلوگرم یا ۱۶ پوند بود و این به معنی آن است که در کمترین وزن خود، احساس نیاز به خوردن ۶۲۲ کالری بیشتر در روز نسبت به قبل از شروع کاهش وزن داشتند.
اما آنها در واقع ۶۲۲ کالری اضافه در روز نمیخوردند بلکه این مقدار اشتهای بیشتری است که احساس میکردند به آن نیاز دارند، در حالی که همان تلاشی را میکردند که در ابتدا برای کاهش ۸۰۰ کالری در روز انجام میدادند.
هال گفت در پایان این مطالعه، شرکتکنندگان به همان اندازه که در ابتدا تلاش میکردند برای مقاومت در برابر غذا تلاش میکردند، اما به جای ۸۰۰ کالری که هدف آنها بود، فقط توانستند حدود ۲۰۰ کالری در روز کاهش دهند؛ و این باعث شد که روند کاهش وزن آنها متوقف شود.
دکتر کریستوفر گاردنر، مدیر مطالعات تغذیه در مرکز تحقیقات پیشگیری استنفورد، قبلاً به سیانان گفته بود که روند کاهش وزن هر چه پیشتر میرود سختتر میشود. زیرا بدن افراد به آن واکنش نشان میدهد و از نظر متابولیک کارآمدتر میشوند؛ و بنابراین همان کسری کالری این کار را برای شما انجام نمیدهد. به همین دلیل است که کاهش وزن افراد رفته رفته متوقف میشود.
در مدل هال، از آنجایی که افراد وزن بیشتری از دست دادند، اشتهایشان برگشت و حدود ماه ۱۲، کاهش وزن را متوقف کردند.
داروهای سماگلوتید و تیرزپاتید که با تقلید از هورمونهای روده به افراد در کاهش وزن کمک میکنند، باعث ایجاد محدودیت بیشتری کالری شدند.
سازمان غذا و داروی ایالات متحده تزریق تیرزپاتاید را تأیید کرده است. این اولین و تنها داروی چاقی در نوع خود است که هم جیآیپی (پلی پپتید انسولینوتروپیک وابسته به گلوکز) و هم جیالپی-۱ را فعال میکند.
اما مهمتر از همه آن که این داروها فقط بر تعداد کالریهایی که افراد از رژیم غذایی خود حذف میکنند تأثیر نداشتند. آنها همچنین تعداد کالریهایی را که بدنشان باعث میشد با کاهش وزن دوباره غذا بخورند، کاهش دادند و در واقع اشتهایشان را ضعیف کردند. با کاهش اشتهای خود به نصف، آنها توانستند وزن خود را برای مدت طولانیتری کاهش دهند، به طور متوسط یک سال بیشتر در مقایسه با محدودیت کالری به تنهایی و بدون دارو. به طور کلی روند کاهش وزن در افرادی که از داروهای کاهش وزن استفاده میکنند در حدود سال دوم متوقف میشود.
عمل جراحی کاهش وزن قویترین اثر را داشت و افراد را بر آن داشت که روزانه حدود ۳ هزار و ۶۰۰ کالری از رژیمهای غذایی خود حذف کرده و به ازای هر کیلوگرم کاهش وزن، فقط ۵۸ کالری دریافت کنند. افرادی که تحت عمل جراحی کاهش وزن قرار گرفته بودند، یک سال دیرتر به وضعیت پایدار میرسند که نشان میدهد این جراحی اشتهای آنها را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد.
هال میگوید استفاده از داروهایی مانند سماگلوتاید و تیرزپاتاید و مداخلاتی مانند جراحی کاهش وزن زمان لازم برای رسیدن به توقف کاهش وزن را طولانیتر میکند، اما از وقوع کامل آن جلوگیری نمیکند.
هال گفت: «آنچه که در حال رخ دادن است این است که افراد هر چقدر هم وزن از دست بدهند، همچنان افزایش اشتها را تجربه میکنند.»
او در عین حال تصریح کرد اگر دارو یا درمانی به طور کامل اشتها را از بین ببرد، خطرناک خواهد بود. اگر این اتفاق بیفتد، ممکن است فرد تا آن قدر از خوردن سر باز بزند که بمیرد.
این مطالعه همچنین به اصلاح برخی از ایدهها در مورد اینکه چرا افراد از کاهش وزن خودداری میکنند کمک میکند.
به عنوان مثال، یک نظریه این است که کاهش وزن به متابولیسم آسیب میرساند، بنابراین افراد در هنگام استراحت کالری بسیار کمتری نسبت به زمانی که شروع کردند میسوزانند و میتوانند به راحتی وزن خود را به دست آورند.
هال میگوید متابولیسم پس از کاهش وزن کاهش مییابد، اما نه آن قدری که بتوان با آن زمان توقف کاهش وزن را دریافت.
او این تصور را که اثر داروها در نهایت متوقف میشود، رد میکند و میگوید: «دلیل توقف کاهش وزن آن است که در نقطهای، اثر داروها باعث افزایش اشتها میشود.»
هال گفت: «یک چیز بسیار رایج دیگر در حال حاضر این است که بعضی میگویند با جراحی چاقی، آن قدری که فکر میکردند وزنشان کم نشده است، از پپتید شبهگلوکاگون ۱ استفاده میکنند، یعنی باز هم تن به مداخله بدنی دیگری میدهند.»
این پژوهشگر میافزاید: «هر مسیری را که انتخاب کنید، یک وضعیت پایدار برای حفظ کاهش وزن مورد نیاز است؛ بنابراین ایده خوبی است که در نظر بگیرید آیا میتوانید کاری را که انجام میدهید برای مدت طولانی ادامه دهید یا نه.»
افرادی که پس از کاهش کالری روند کاهش وزنشان متوقف میشود، احتمالاً میتوانند با محدود کردن بیشتر کالری یا اضافه کردن ورزش به روال خود، از آن مرحله عبور کنند. هال در این زمینه میگوید: «هر کاری که انجام میدهید، باید به آن ادامه بدهید؛ بنابراین شما باید از مداخله در سبک زندگی برای بقیه زندگی خود راضی باشید.»