چرا مصریها دلشان برای دوره مبارک تنگ شده است؟
تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۹۰۶۵۰۶
فرارو- محمد نُصیر؛ سیاستمدار لیبرال مصری است که از پیشبرد لیبرالیسم، مشارکت سیاسی و آزادی اقتصادی دفاع میکند. نصیر از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ میلادی عضو کمیته عالی حزب جبهه دموکراتیک بود. او تا اواسط سال ۲۰۱۳ میلادی عضو دفتر سیاسی حزب مصر آزاد بود. نصیر طرحهای متعددی را برای اصلاح موسسات دولتی به دولت مصر ارائه کرده است و هم چنین به طور منظم با روزنامههای مختلف مصر همکاری میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو به نقل از مادرن دموکراسی، حکومت بر ملت بزرگی مانند مصر برای نزدیک به ۳۰ سال به چیزی بیش از تسلط آهنین اقتدارگرای سنتی نیاز دارد. برخلاف رهبران دموکراتیک، حاکمان مستبد موفق باید استعداد سیاسی خاصی داشته باشند. مبارک یک حاکم اقتدارگرای چیره دست بود که میدانست چگونه شهروندان خود را با مهارت مدیریت کرده و بر آنان حکمرانی کند. از سوی دیگر، سیسی رئیس جمهوری فعلی مصر یک دیکتاتور سختگیر است. او معتقد است که تنها شرط ماندن در قدرت تنها اعمال ظلم کامل است تا جایی که حتی سخت گیرترین منتقدان مبارک اکنون از انتقاد از روزهای زمامداری مبارک پشیمان هستند و نوع خودکامگی مبارک را بهتر میدانند و از آن تحت عنوان روزهای خوب گذشته یاد میکنند.
زندگی در یک کشور مستبد در نهایت باعث تضعیف روحیه میشود. مطمئنا بسیار بدتر از زندگی در کشوری با فقر شدید است که در آن شهروندان باید تلاش بیشتری برای ارتقای موقعیت خود انجام دهند و قطعا وحشتناکتر از گذر از یک فاجعه ملی است که به صورت فصلی و مقطعی رخ میدهد و سپس دوره آن سپری میشود. کسانی که خودکامگی را تجربه نکردهاند باید بدانند که ملغمهای شیطانی است که در آن بیعدالتی به طور گسترده اعمال میشود بیاخلاقی معمولا توجیه میشود افراد ناآگاه بر افراد شایسته ارجح دانسته شده و دارای ارزش قلمداد میشوند و مردم در ترس دائمی از آزار و اذیت یا بازداشت توسط حکومت زندگی میکنند.
مصریها امروز دلتنگ دوره مبارک هستند اقتدارگرایی «متواضع» که چهرههای مخالف را به صورت دورهای زندانی میکرد و هیچ دشمن ثابتی نداشت. سیاستهای او مورد انتقاد عمومی قرار گرفتند. با این وجود، در دوره مبارک علیرغم آن که فساد گسترده وجود داشت اقتصاد از ثبات برخوردار بود. این در حالی است که سیسی به سادگی کل جامعه را غیرسیاسی کرده است منتقدان او دشمنان دائمی قلمداد میشوند که ممکن است صرفا به دلیل ابراز عقیدهای متفاوت با رئیس جمهور سالها پشت میلههای زندان قرار بگیرند.
علاوه بر این، مبارک یک رئیس جمهور عملگرا بود. احساسات نقش حداقلی در ایدههای او داشتند. او تمایل داشت منتقدان خود را از مناصب ارشد دولتی دور نگه دارد، اما هرگز پلهای ارتباطیاش را با آنان از جمله با اخوان المسلمین تخریب نکرد. سیسی یک شخصیت خود شیفته است که پلها را با همه از جمله حامیاناش خراب میکند. رئیس جمهور ما میان مجرمان محکوم شده و شهروندانی که صرفا با سیاستهای او مخالف هستند تفاوت و تمایزی قائل نمیشود.
مبارک یک حاکم عاقل بود. او تشخیص داد که ارتش همراه با اکثریت قریب به اتفاق شهروندان مصری از این احتمال که پسرش (جمال) برای ریاست جمهوری آماده شود راضی نیستند. بنابراین، او این ایده را کنار گذاشت. ریاست جمهوری سیسی ویژگیهای بسیار متفاوتی دارد که حول محور خودخواهی او میچرخد. او میخواهد کل جهان به خاطر نجات مصر از تبدیل شدن به یک کشور اسلام گرا که تروریستها را به جهان صادر میکرد او را بپرستند و مورد ستایش قرار دهند!
مبارک همواره در حال ارتقاء وضعیت اقتصادی و سیاسی نهاد نظامی بود، اما او مانع از حکومت مستقیم ارتش شد و آن نهاد را از قدرت سیاسی دور نگه داشت. همین موضوع بود که ارتش را قادر ساخت تا پس از برکناری وی نقش نیروی «بیطرف» را ایفا کند. بزرگترین اشتباه سیسی آن است که او ارتش را وارد هر عملیات و برنامه دولتی میکند و زمانی که فشاری وارد میشود آن نهاد نظامی از آن فشار مصون نمیماند. امروز ما مدام میشنویم که چالش و رقابتی میان ارتش و نهادهای امنیتی مصر با شرکتهای خصوصی موفق بزرگ در مورد سهام شرکتها در بازارها وجود دارد.
فضای آزادی محدودی که مبارک به هموطنان خود ارائه میکرد به او این امکان را میداد که میزان پذیرش سیاستهایش را از سوی شهروندان را احساس کند و سیاستگذاریها را بر این اساس تنظیم میکرد. در همین حال، سیسی در یک اتاق تاریک زندگی میکند و به دروغ معتقد است که مصریها کورکورانه او را میپرستند! مبارک عادت داشت که «توحش فزاینده» را بر روی مخالفاناش به تناسب «کارهای نادرست» شان اعمال کند و پیش از مجازات به آنان هشدار میداد در حالی که سیسی به سیاست حداکثر ظلم اعتقاد دارد که حتی به وابستگاناش نیز رحم نمیکند.
نگرانی اصلی مبارک بیکاری بود. او معتقد بود که مردم ممکن است به دلیل فقر شورش کنند. در نتیجه، او بخش خصوصی را تشویق به گسترش فعالیت هر چند با وجود فساد قوی در مصر کرده بود و از این موضوع خرسند بود که ماهرترین سیاستمداران را تا زمانی که موقعیت او را با چالش مواجه نسازند در مناصب حیاتی دولتی نگه دارد. در مقابل، سیسی اغلب به دنبال مجریانی است که صرفنظر از ماهیتشان مایل به اعمال بیچون و چرای ایدههایش هستند.
سیسی توانسته پویایی اقتصاد مصر را به طور کامل تغییر دهد و آن را از اقتصاد بازار به اقتصاد دولتی تبدیل کند که به سادگی هر شرکت خصوصی را وادار میکند تا تجارت خود را تعطیل کند. در نتیجه، این وضعیت سبب میشود تا سرمایه گذاران از سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی در مصر به عنوان یک مقصد بالقوه منصرف شوند.
کاهش مداوم ارزش واحد پول ملی مصر، افزایش نرخ تورم و افزایش قابل توجه بدهی خارجی مصر که برای پروژههای غیرمولد ایجاد شده و اکنون تقریبا ۹۰ درصد تولید ناخالص داخلی را شامل میشوند همراه با بسیاری از شاخصهای منفی اقتصادی دیگر مشکلات اقتصادی فعلی این کشور را نشان میدهند.
سیاستها و رویکرد حاکمان اقتدارگرا در عملکرد رژیم حاکم و واکنش شهروندان بازتاب پیدا میکند. برای مثال، رویکرد حکومتی «متواضعانه» مبارک در قیام ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ بازتاب یافت. شهروندان از خشونت خودداری کردند و خواستار نان، عدالت و آزادی شدند. در مقابل، ظلم شدید رژیم سیسی مطمئنا در هر قیامی بازتاب خواهد یافت و پیش بینی میشود خشونت بسیار بزرگتری را به دنبال داشته باشد.
پیش از قیام ۲۵ ژانویه، من استدلال میکردم که امکان قیام مردمی در مصر وجود ندارد، زیرا کشور با مشت آهنین در حال اداره شدن بود. من اشتباه کردم و متوجه شدم که زمانی که شهروندان به نقطه اوج خود برسند مشت آهنین نمیتواند از رئیس جمهور محافظت کند. من قویا معتقدم که مصر بهتر است به جای رویارویی با یک قیام گسترده و کنترل نشده از یک طرح اصلاحی واقعی و از بالا به پایین استفاده کند. بیتوجهی به مورد اول فارغ از شدت سیاست مشت آهنین قطعا منجر به گزینه دوم خواهد شد.
از قضا جامعه مصر حقیقتا متواضع است. مصریها تنها میخواهند خانوادههای خود را سیر کنند و زندگی آبرومندانهای داشته باشند. در عوض، آنان مایل هستند هر نوع چالش اقتصادی را بپذیرند و با خدمات ضعیف دولتی مانند حمل و نقل عمومی ضعیف در نواحی پرجمعیت و قطع خدمات عمومی عمومی کنار بیایند.
مشکل در حال حاضر این است که ما رئیس جمهوری داریم که تمایل زیادی به گسترش پروژههای بزرگ و اعمال سیاستهایی دارد که برای اکثریت قریب به اتفاق مصریها فایدهای ندارند. سیسی این فرصت را داشت تا از انزجار مصریها از ناکامی اخوان المسلمین بهره برده و از آن برای ساختن یک کشور مدرن استفاده کند. با این وجود، او از این فرصت استفاده نکرد.
«من اجازه نمیدهم جنبش بیثبات کنندهای مانند قیام ۲۵ ژانویه دوباره تکرار شود» این شعار و سخنی است که اغلب از سوی سیسی تکرار میشود. در واقع، این شخص مبارک نبود که امکان قیام را برای برکناری خود فراهم کرد. دستگاه امنیتی او نتوانست با ازدحام جمعیت شدیدی که در خیابانها رخ داد مقابله کند. سیاستهای کلی سیسی باعث شده تا مصریها تحریک شده و به نقطه اوج خود مشابه ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ میلادی نزدیک شوند. مردم اکنون منتظر هستند تا بیینند چه اتفاقی رخ میدهد که خشمشان را برانگیزد. سقوط مبارک عمدتا ناشی از رژیم فاسد او بود. این در حالی است که شکست سیسی منحصرا تقصیر شخص او خواهد بود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: مصر سیسی حسنی مبارک رئیس جمهور ۲۵ ژانویه سیاست ها مصری ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۹۰۶۵۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اوهام حشاشین مصری از خیام
مجموعه تلویزیونی حشاشین که در ماه مبارک رمضان امسال توسط رسانههای مصری با بودجهای بیش از ۱۳ میلیون دلار منتشر شد، دارای سوگیریهای فراوانی در مورد هر کدام از شخصیتهای این سریال بود به گونهای که میتوان در مورد هر کدام از کاراکترهای این نمایش نقدهای فراوانی نوشت.
طی این مدتی که از انتشار سریال حشاشین گذشته است، اندیشمندان علوم اسلامی، فقها، مورخان و تاریخ پژوهان، ادلهها و پاسخهای روشنی در مورد ادعاهای مذهبی در این تله تئاتر را ارائه کردهاند و بر همین اساس نیز نیازی به بازپرداخت به آن موارد در این وجیزه احساس نمیشود؛ اما به طور کلی قطعا از دید هر فرد مطلع و آگاه به علوم تاریخی، نمیتوان باور کرد که مردمان آن دوران، اطلاعی از مواد مخدر نداشتند و بر همین اساس مصرف مخدری به نام حشیش در این سریال همواره با شک و شبهههای زیادی در نوشتههای تاریخی همراه بوده است.
هر چند که به ادعای مارکوپولو به دستور رهبر حشاشین به گروهی از جوانان مواد مخدر میخوراندند، البته بسیاری از روایتها این ادعا را کذب میدانند؛ احتمالا حشاشین داروساز بودند به همین دلیل هم حشاشین نام گرفتند و این موضوع ارتباطی به مواد اعتیادآور نداشته است.
همچنین در مورد افسانه سه یار دبستانی نیز که در این سریال آمده که حکیم عمر خیام، حسن صباح و خواجه نظامالملک در دوران کودکی رفاقت با یکدیگر داشتند و سپس هر یک در بزرگسالی به راهی رفتند به گونهای که حسن صباح، رهبری فرقه اسماعیلیه را بر عهده گرفت؛ خواجه نظامالملک، سیاستمدار بزرگ دوران سلجوقیان شد و حکیم خیام، شاعر و اندیشمندی گوشهگیر شد که در آثارش اندیشههای نو و دلهره و اضطرابی از فلسفه هستی و جهان وجود داشت و همیشه دائمالخمر بود و به خوشگذرانی و عشرتطلبی میپرداخت! اما چنانکه محمدعلی فروغی در پیش گفتار تصحیح خود از خیام اشاره کرده است: «این داستان سند معتبری ندارد، و تازه اگر راست باشد، حسن صباح و خیام هر دو باید بیش از ۱۲۰ سال عمر کرده باشند، که بسیار دور از ذهن است؛ بهعلاوه، هیچیک از هم دورههای خیام هم به این داستان اشاره نکردهاند.»
سریال حشاشین با ساختار جعل تاریخ، نه مبتنی بر سندیت واقعی است و نه میتواند برداشتی آزاد از یک برهه تاریخی قلمداد شود و به نظر میرسد ساختار مشوش روایت و البته بزرگنماییهای اغراقآمیزش در راستای شیعههراسی و نیز القای پدرخواندگی ایرانیان در گروههای تکفیری همچون داعش است! سیاستی ناپخته که حتی مخاطبان عادی نیز به این میزان از کینهتوزی و عداوت پی میبرند و کیست که نداند گروهک تکفیری داعش از چه باورهایی برخواستند و چه حکامی حامی آنان بودند.
چرا پخش سریال حشاشین ممنوع شد؟ پخش این سریال به دلیل «تحریف تاریخ اسلام» و «ساخت مغرضانه سیاسی» در سکوهای اینترنتی کشور مجوز انتشار ندارند و در همین راستا، دلایل زیر برای حذف این سریال به نقل از سامان مرادحسینی، سخنگوی مجمع رصتا در ساترا منتشر شده است:
«ممنوعیت نمایش سریال «حشاشین» در ایران توسط ساترا صرفا از این باب نبود که بخواهیم از مشاهده این اثر توسط مخاطبان ایرانی جلوگیری کنیم بلکه از این جهت هم موضوعیت داشت که در مقابل تولید و انتشار اثری که چهره نادرستی از ایرانیها نمایش میدهد موضع گیری رسمی کنیم و نشان دهیم که درهای شبکه نمایش خانگی ایران به روی اثر ضد ایرانی باز نیست.»
«غیاثالدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری»، فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و شاعر رباعیسرای ایرانی از جمله کاراکترهای این نمایش است که متاسفانه با دیدگاهی مغرضانه، فردی عیاش و میخواره را به تصویر میکشد که هیچ چیز در دنیا برایش اهمیتی ندارد و فقط در پی عیش و نوش و خوشگذرانی بوده است! ادعایی بسیار نابخردانه و رذالتبار در حق مردی که افتخار جهانیان است.
صادق هدایت نخستین کسی در ایران دانسته شده است که برای تشخیص رباعیات اصیل خیام دست به کاری پژوهشی زده است؛ هدایت دو اثر با عناوین «مقدمهای بر رباعیات خیام» و کتاب «ترانههای خیام» منتشر کرده است. همچنین در سال ۱۳۲۱ خورشیدی نیز محمدعلی فروغی و قاسم غنی کتاب رباعیات حکیم خیام نیشابوری را منتشر کردند که در آن ۱۸۷ رباعی از میان رباعیات منسوب به خیام، اصیل تشخیص داده شدهاست؛ در این کتاب، دیدگاه افرادی که رباعیات خیام را دلیل کفر او دانستهاند نقد شده و بر دینداری و حیرت او در کار جهان و معمای هستی تاکید شده است.
بیراهه رفتن سریال الحشاشین مصری در پرداختن به شخصیت خیام از همان ابتدا مشخص است و انگار نویسنده این تله تئاتر نمیداند که شراب شعرایی همچون خیام، پیشتر از آنکه تاک و درخت انگوری باشد؛ وجود داشته و آنان را مست میکرد.
عجیب است که برخی بر این باورند که وقتی شاعری همچون خیام میگوید: مینوش که عمر جاودانی این است... و یا سایر شعرای ایرانی وقتی در اشعارشان از واژههایی همچون می، مطرب، ساقی، شراب بهره میگیرند؛ فقط معنای ظاهری را در مییابند! به طور مثال اگر گفته شود، «نمک» آیا صرفا منظور همان نمکی است که در طعام و غذاها استفاده میشود؟! پس آنگاه معانی نمک در چهره، در شعر، در لبخند و یا گلستان سعدی چه میشود؟
آیا این سریال در پی خصم با حقیقت نیست؟! و گرنه چطور میشود که به خاطر نویسنده و عوامل تهیه کننده مصری این تله تئاتر خطور کرده که بزرگمردی همچون خیام که در زمان خودش به «حجتالحق» معروف و امام و پیشوای فلاسفه زمان بود و بسیاری از فقههای دوران پای درس وی مینشستند؛ فردی مست و لاابالی و مشغول بادهگساری و عشرتطلبی بوده است؟
واقعیت آن است که مهمترین حرف دنیا در شراب مستی و بیخویشی است؛ اگر در ادبیات عرفانی این کهن دیار مضامین بی شماری از واژههایی همچون شراب وجود دارد به آن سبب است که دوای تمامی دردهاست به گونهای که دین، اخلاق، شرافت، شور و هنر و ... ما ایرانیان در گروی همین شراب الهی است که همچو خورشید میدرخشد.
عوامل ساخت این سریال با چه گستاخی، خیامی عشرتطلب و خوشگذران را به تصویر میکشند که در زمانه خویش، جانشین ابنسینا بود! حکیمی که بزرگترین پزشک دربار سلجوقیان بوده و در ریاضیات خدمات بینظیری به جهانیان عرضه کرده است؛ حتی در امر فلسفه هر چند که رسالههای کوتاهی به نگارش درآورده، اما از همان اندک مطالب نیز میتوان مبانی کلی حکمت اسلامی را دریافت کرد.
آیا فردی فاسق و بادهپرست، بوالهوس و لوده که دائمالخمر میتواند گاهشماری را ارائه دهد که میزان دقتش ۸۰۰ برابر تقویم گریگوری اروپاییها باشد؟ بهگونهای که وی بدین منظور، مدار گردش کره زمین به دور خورشید را تا ۱۶ رقم اعشار محاسبه کرد.
چه نیازی به این میزان از دقت بود؟ جزء این است که خیام را عاشق ریاضیات بدانیم به گونهای که یکی از برجستهترین کارهای وی را میتوان سر و سامان دادن و سرپرستی محاسبات گاهشماری ایران در زمان وزارت خواجه نظامالملک که در دوره پادشاهی ملکشاه سلجوقی (۴۲۶–۴۹۰ هجری قمری) بود، دانست؛ وی در ریاضیات، نجوم، علوم ادبی، دینی و تاریخی استاد بود.
نقش خیام در حل معادلات درجه سوم و مطالعاتش درباره اصل پنجم اقلیدس نام او را بهعنوان ریاضیدانی برجسته و سرآمد در تاریخ علم ثبت کرده است؛ نوپیدا کردن نظریهای درباره نسبتهای هم ارز با نظریه اقلیدس نیز از مهمترین کارهای خیام بشمار میرود.
خیام نخستین اندیشمندی بود که به تحقیق منظم علمی در معادلات درجات اول و دوم و سوم پرداخته و طبقهبندی تحسینآوری از این معادلات آورده است و در حل تمام صور معادلات درجه سوم منظما تحقیق کرده و به حل هندسی آنها توفیق یافته است و رساله وی در علم جبر، یکی از برجستهترین آثار قرون وسطایی و احتمالا برجستهترین آنها در این علم است؛ او نخستین کسی بود که نشان داد معادله درجه سوم ممکن است دارای بیش از یک پاسخ باشد یا این که اصلا جوابی نداشته باشند.
همچنین خیام موسیقی را نیز واکاوی کردهاست و در رساله «القول علی اجناس الذی بالاربعه» مساله تقسیم یک چهارم را به سه فاصله مربوط به مایههای بینیمپرده، با نیمپرده بالارونده، و یک چهارم پرده را تشریح کرده است.
چقدر سادهلوح هستند افرادی که میپندارند خلاصه تمامی سخنان حکیم عمر خیام این است که انسان هرگاه دل آزرده و غصهدار شد، شراب بنوشد و خوشگذرانی کند! با کمی تامل میتوان به این نکته پی برد که اولا این مطلب مهمی نیست و همه عوام بدان آشنایی داشته و در تمام اروپا بدان عمل میکنند؛ ولی نکته اینجاست که چرا اندیشمندان و بزرگان مغرب زمین به این میزان شیفته خیام شدهاند؟ آیا آنان نیاز به اصطلاح فتوای، شخصی همچون خیام برای شرابخوری دارند؟ پاسخ سوال مشخص است؛ آنان بدین دلیل شیفته خیام هستند که مطلب بسیار مهمی را بیان کرده است که باید موشکافته و اندیشمندانه بدان پرداخت.
در آخر یاد ضربالمثلی کنیم که میگوید «یک سوزن به خودت بزن، یک جوالدوز به مردم»! قطعا مسوولان و متولیان فرهنگی کشورمان میدانند که در دوران «جنگ روایتها» { علم ارتباطات و فرصت اندک رسانههای داخلی } هستیم که در این امر بایستی همانند دوران دفاع مقدس از جان و دل برای آن کار کرد، اما به نظر میرسد دیگران با جعل روایات و تحریف تاریخ دارند گوی سبقت را میربایند و شاید تا چند سال دیگر همانگونه که مولانا و نظامی را از ایرانیان جدا کردند؛ سعدی، عطار، شبستری، خواجوی کرمانی و حافظ و ... را هم با تحریف و جعل حقیقت، چهرهای متفاوتتر از آنی که هستند ارائه دهند!
یادآور میشود هم اکنون نزدیک به یک دهه است که از تصویب پروژه فیلمنامه سعدی به عنوان الف ویژه در صداوسیما میگذرد، اما تا کنون حتی یک گام نیز در این زمینه برداشته نشده است و فیلمنامه «سعدی» هشت سال است در تلویزیون خاک میخورد.
منبع: ایرنا
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی