نظراتش بدون استثناء مورد تأیید امام بود/ خاطراتی از استاد مطهری به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت ایشان
تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۹۱۰۵۹۶
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان به مناسبت سالگرد شهادت آیتالله استاد مرتضی مطهری نوشت: «... فروردین سال ۱۳۵۷ بود. جرقههای انقلاب اسلامی زده شده بود و رژیم شاه تلاش میکرد فضای سیاسی کشور را باز جلوه دهد. آن سال برای چند روز در ایام نوروز به بستگان درجه دوم زندانیان سیاسی نیز اجازه ملاقات داده بودند و بسیاری از دوستان با استفاده از شناسنامه برادرزادهها وخواهرزادهها به ملاقات میآمدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این بخشی از خاطرات برادرمان حاج حسین شریعتمداری درباره استاد شهید مرتضی مطهری است که در روزنامه کیهان مورخ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ و در سالگرد شهادت استاد انتشار یافت.
واقعیت همین بود که در سالهای پیش از انقلاب، بسیاری از مبارزان و انقلابیون از نقش محوری و مهم استاد مطهری در نهضت امام مطلع نبودند و استاد را تنها یک مدرس دانشگاه میدانستند که بیسر و صدا و آرام به درس و بحثش میرسد و کاری به کار سیاست و شاه و آمریکا هم ندارد. اما حقیقت درست برعکس این مطلب بود و اسناد و شواهد مستند تاریخی حاکی از آن است که استاد شهید مطهری از نزدیک ترین یاران امام خمینی رحمتالله علیه در طول مبارزات نهضت و انقلاب اسلامی به شمار میآمد.
چنانکه حجتالاسلام شهید دکتر باهنر درباره ایشان گفته است: «... من برای بعضی برادران و خواهرانی که ممکن است درست از حضور ایشان در صحنه مبارزه اطلاع نداشته باشند، این را عرض کنم؛ دقیقاً در تنظیم اعلامیههای ده سال قبل و پانزده سال قبل، در تفسیر آثار امام که از نجف میرسید، در تهیه بعضی از پیامهای مخفیانهای که بعدها مردم نمیدانستند که از کجا این پیامهای مبارزاتی صادر شد و ظاهراً تصور نمیکردند که مثلاً مرحوم مطهری این طور حضور داشته باشد، اینها پشت پرده توسط ایشان تهیه و به افرادی داده میشد. یا در تنظیم راهپیماییها، در انتخاب به عنوان اولین عضو شورای انقلاب که توسط امام بزرگوار انتخاب شد و تماس با نجف و تماس با پاریس...»۲
استاد مطهری با شروع نهضت امام در سال ۱۳۴۱، با همه وجود و در تمام مراحل نهضت در مرکز آن و در کنار رهبر و مراد خود قرار داشت و نخستین تاوان آن را در شب پانزده خرداد ۱۳۴۲ و بازگشت از یک مجلس سخنرانی پرداخت که در آن بنا به امر امام از اسلام و انقلاب و خطر اسرائیل سخن گفته بود. همان شبی که سحرگاهش نیز رهبر و مقتدایش را ربوده و به حبس درآوردند.
همسر استاد در این مورد گفته است: «... شب عاشورایى بود که ایشان سخنرانى عجیبى کرده بودند و به منبریها گفته بودند که باید واقعیت را بگویید و در مقابل هر نوع حادثه و گرفتارى بایستید. بعد از سخنرانى بود که نیم ساعت بعد از نیمه شب ایشان به منزل آمدند. منزل ما یک حیاط ۱۰۰ مترى در کوچه دردار بود. آن روز بچهاى دوماهه نیز داشتم. ایشان طبق معمول که یک ذرّه پنیر یا کره مىخوردند، همان شام مختصر را از من طلب کردند و من رفتم شام بیاورم. در زدند و استاد براى باز کردن در به حیاط رفتند. آنها دائم آقای مطهرى را مىکشیدند و ایشان مىخواستند لباس عوض کنند ولى اجازه نمىدادند. من آمدم جلو، ایشان به من گفتند: «لباسهاى مرا بیاور»، در جیب قباى ایشان پُر بود از اعلامیه و دفتر تلفن و مدارک، من فورا رفتم و قباى دیگرى برایشان آوردم. آن شب ایشان را دستگیر کردند و نزدیک به دو ماه زندانى بودند...»۳
سند ساواک اولین دستگیری شهید مطهری را این گونه گزارش کرده: «...مرتضى مطهرى فرزند محمد حسین... در تاریخ ۱۵/۳/۴۲ به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلى مملکت دستگیر و در حال حاضر در زندان شهربانى کل کشور بازداشت مىباشد. علیهذا خواهشمند است دستور فرمایید نسبت به صدور قرار بازداشت مشارالیه اقدام مقتضى معمول و نتیجه را به این سازمان اعلام نمایند.»۴
اما استاد علی رغم تنگى جا و شرایط غیرقابل تحمل فضاى حاکم بر بازداشتگاه ۶۵ شهربانی، همچنان با طبع بلند و شاعرانه خود با زندان مواجه شده و همان جا شعری سرودند که دوبیت آغازینش چنین بود:
نشد ابرو خم از سنگینى بار قفس ما را
که این سنگین، سبکتر باشد از بال مگس ما را
به رغم عدل و آزادى، خلاف هر چه در عالم
به جرم راستى افکنده در زندان، عسس ما را
پس از آزادی از زندان و تشکیل هیئتهای موتلفه اسلامی که نقش مهمی در سازماندهى تظاهرات و فعالیتهاى سیاسى و پخش اعلامیههاى امام برعهده داشت، استاد مطهری همراه یارانی همچون آیتالله شهید بهشتی و آیتالله انواری، شورای فقها یا روحانیت این هیئتها را تشکیل داد. استاد ضمن برپایی کلاسهای عقیدتی، در تدوین ایدئولوژی این هیئتها محور اصلی بود که کتاب «انسان و سرنوشت» از نتایج تدریس ایشان در آن جمع محسوب میگردد.
مرحوم آیتالله انواری درباره وظیفه شورای روحانیت هیئتهای موتلفه گفته است: «...کار شوراى روحانیت این بود که اگر مطالبى یا دستورى از امام مىرسید، آن را منعکس مىکردند تا ارگانهاى پایین اجرا کنند. اگر هم چیزى به نظر شورا مىرسید، پیشنهاد مىکرد. همچنین اگر از کمیته مرکزى پیشنهاد مىشد، به شورا مىآمد و پس از بررسى به بالا ارائه مىشد. یکى از وظایف شوراى روحانیت، تهیه خوراک فکرى براى جوانها بود. من خوب یادم است که در آن روزگار چند جزوه تهیه شده بود که یکى از آنها نوشته شهید استاد مطهرى بود که تایپ شد و آن را به حوزهها دادندکه تدریس کردند...»۵
با تبعید حضرت امام در ۱۳ آبان ۱۳۴۳، هیئتهای موتلفه اسلامی از کار تبلیغاتی و سیاسی به عملیات نظامی روی آورد که مجازات حسنعلی منصور عامل خودفروخته فراماسونری و غرب، نتیجه آن بود. استاد مطهری اگرچه با این عملیات مخالف بود اما به هر حال وی به عنوان عضو شورای روحانیت هیئتهای موتلفه به شمار میآمد ولی طرفه آنکه مقاومت و ایستادگی اعضای دستگیر شده در برابر شکنجههای مزدوران شاه، باعث شد کوچک ترین نشانهای از شورای یاد شده به دست ساواک نیفتد و استاد مطهری و دکتر بهشتی از موج دستگیریهای ساواک، جان سالم به در بردند.
استاد مطهری در سال ۱۳۴۶ بانی اصلی حسینیه ارشاد برای جذب جوانان و نسلی شد که با توطئههای ضد فرهنگی رژیم شاه و اربابان آمریکاییاش، از اسلام و هویت ایرانی اش به دور افتاده بود. مرتضی مطهری در حسینیه ارشاد با دعوت از سخنرانان و علماء و دانشمندان و همچنین انتشار جزوات و نشریات و کتابهای علمی و دینی محققانه، سعی داشت تا حد امکان با توطئههای ضد دینی رژیم شاه به مقابله برخاسته و نسل جوان را با دین و قرآن و نهضت امام آشنا سازد.
اما متاسفانه فردی که به عنوان مدیر مجموعه انتخاب شده بود، به تدریج استاد را در طراحی و برنامهریزیهای فرهنگی حسینیه محدود نمود تا اینکه شهید مطهری ناگزیر از ترک آنجا گردید. اما طرفه آنکه وقتی در آبان ۱۳۵۱، ساواک برنامههای حسینیه ارشاد را تعطیل کرد، بازهم این استاد مطهری بود که دستگیر و زندانی و تحت شکنجه قرار گرفت!
در این باره در سندى از ساواک چنین آمده است: «نامبرده بالا (شیخ مرتضى مطهرى) تعریف کرده که بعد از دستگیرى عدهاى از دانشجویان در جلوى حسینیه ارشاد، مأمورین ساواک او را نیز بازداشت کرده و در زندان لباسهایش را درآورده و به او ناسزا گفته و فوقالعاده بدرفتارى کردهاند و به مدت ۴۰ ساعت نور پروژکتور به چشمهایشانداخته و او را بىطاقت ساختهاند و...»
شهید مطهری در سال ۱۳۴۹ و در اوج نفود صهیونیستها و عوامل اسرائیل در ارکان رژیم شاه، در دفاع از فلسطین سخنرانی کرد و برای حمایت از مبارزان فلسطینی به همراه علامه طباطبایی و آیتالله زنجانی، حساب ویژهای باز نمود که مورد هجوم ساواک قرار گرفت و همه فعالیتهایش در دانشگاه و همچنین سخنرانی در مساجد و محافل دانشگاهی زیر ذرهبین و تعقیب و مراقبت دقیق ساواک قرار گرفت و از طرف دیگر صلاحیتش برای ادامه تدریس در دانشگاه تهران رد شد.
سخنرانیهای استاد مطهری در مساجدی مانند هدایت و جاوید و الجواد که به کانون نهضت امام تبدیل شده بودند، موجب تعطیلی آن مراکز از سوی ساواک و دستگیری مجدد استاد گردیدکه این بار وی را مدتی در بازداشت انفرادی نگه داشتند. با تعطیلی مسجد جاوید در آذرماه ۱۳۵۳، استاد مطهری نیز تا زمان پیروزی انقلاب ممنوع المنبر شد.
سرانجام امریه ساواک در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۵۴، ظاهرا به تمامی فعالیتهای استاد مطهری خاتمه داد: «... اولاً دستگیرى روحانى یاد شده موجبات بزرگ شدن وى و بالا رفتن وجهه او در بین عناصر متعصب مذهبى و دانشجویان افراطى خواهد شد. ثانیا... وجود وى در دانشگاه، با توجه به مقاصد سوء این شخص، به هیچوجه به مصلحت نمىباشد. ثالثا ادامه سخنرانیهاى مشارالیه در محافل مذهبى صحیح نیست، علیهذا مستدعى است در صورت تصویب:
اولاً: به اداره کل چهارم اعلام شود که ادامه خدمت نامبرده در دانشگاه تهران به مصلحت نیست.
ثانیا: با همکارى شهربانى کشور از ادامه سخنرانیهاى وى مخالفت به عمل آید و مراقبت از او کماکان ادامه یابد.»
اما استاد شهید مرتضی مطهری بنا به امر و صلاحدید حضرت امام، در قلب نهضت اسلامی مردم ایران که روز به روز اوج میگرفت، به عنوان اصلیترین فرد، فعالیت خود را ادامه داد؛ با گروهی از همرزمانش، جامعه روحانیت مبارز را فعال کرد که هدایت و برنامهریزی اعتصابات و تظاهرات و اجتماعات انقلابی را برعهده داشت، از سوی حضرت امام مامور تشکیل شورای انقلاب اسلامی شد و به عنوان رئیساین شورا (تا زمان شهادت)، منصوب گشت. کمیته استقبال از امام را تاسیس نمود و کاری عظیم و سترگ را برای حفظ امنیت امام و برنامهریزی دیدارهای ایشان و اجرای فرامین معظمله به انجام رساند.
ضمن اینکه دهها کتاب و سخنرانی روشنگرانه و آگاهی بخش درباره اسلام و انقلاب برای نسل دیروز و امروز برجای گذارد که همچنان راهگشا و تبیینکننده و بصیرت بخش است.
________________________________
۱- حسین شریعتمداری – روزنامه کیهان – صفحه ۲- ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۲- مصلح بیدار- جلد ۲ – محمد حسین واثقی راد – انتشارات صدرا – ۱۳۹۱- صفحه ۳۶ ۳- یاران امام به روایت اسناد ساواک (جلد ۳۱) – عالم جاودان، استاد شهید مطهری- مقدمه- مرکز بررسی اسناد تاریخی – چاپ اول- ۱۳۸۲ ۴- همان ۵- پارهاى از خورشید- حمیدرضا سید ناصری، امیررضا ستوده- نشر ذکر- چاپ چهارم-: ۱۳۹- صفحات ۲۳۳ و ۲۳۴
منبع: روزنامه کیهان
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: استاد مطهری مطهری شهید مطهری امام خمینی هیئت های موتلفه بدون استثناء حسینیه ارشاد مرتضی مطهری استاد مطهری استاد شهید شهید مطهری نهضت امام رژیم شاه آیت الله هیئت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۹۱۰۵۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شهید مطهری با روحیات و نیازهای نسل جوان آشنایی کامل داشت
به گزارش خبرگزاری مهر آیت الله حسین مظاهری از مراجع تقلید پیامی به مناسبت هجدهمین دوره همایش حکمت مطهر صادر کرد. متن این پیام به این شرح است:
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
قال الله سُبحانَه وتَعالی: إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُه
به رغم گذشت چهل و چهار سال از شهادت اسفناک متفکر عالی مقام و اندیشمند بزرگ مرحوم آیةالله شهید مطهری قدس سره الشریف، هم ثلمه و خلا فقدان آن استادِ اسلام شناس برجسته، هنوز در جامعه اسلامی محسوس و ملموس است که: «ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ تُلْمَةٌ لَا یَسُدُّها شَیْء»؛ و هم به فضل خداوند متعال، آثار بنان و بیان آن دانشمند پرتلاش همچنان مورد استفاده فرهیخنگان و حق جویان است که: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتُ وَ فَرْعُها فی السَّمَاءِ تُؤْتی أکلها کُلِّ حینٍ بِإِذْنِ رَبِّها.
همایش با سابقه «حکمت مطهر که با هدف زنده نگاه داشتن یاد و نام و آثار علمی این شهید والامقام برگزار می شود و از این جهت باید به اهتمام نیکوی متصدیان و دست اندرکاران آن آفرین گفت اینک و در هجدهمین دورۀ خود موضوع بسیار با اهمیت جوانان را مطمح نظر قرار داده است موضوعی که یکی از مهمترین و بلکه باید گفت اساسی ترین نقطهٔ هدف گذاری مرحوم شهید مطهری رضوان الله تعالی علیه در عموم تلاشهای علمی و فکری ایشان بوده است.
آن متفکر زمان شناس به حق یکی از موفق ترین اندیشمندان و مصلحان اسلامی بود که با روحیات و نیازهای فکری نسل جوان در زمانه، خود آشنایی کامل داشت و علاوه بر این زبان آن نسل تکامل خواه و جستجوگر را به خوبی میدانست و با گوش، جان پیامها و خواسته های به جای این نسل را میشنید و متناسب با آن نیازهای فکری و نظری به موقع و بدون فوت وقت، به وسیله آثار ارزشمند خود با جوانان ارتباط مؤثر و تعامل سازنده برقرار می.نمود آن استاد فهیم و نکته پرداز به نیکی دریافته بود که اگر اذهان و ضمائر جوانان حق طلب با، حقایق سیراب نگردد، با مطالب ناحق پر خواهد شد و از این رو تمام سعی مشکور خود را بر این نقطه اساسی متمرکز کرده بود که نسل جوان آن دوره را که از سویی با هجوم افکار مادی و الحادی مواجه بودند و از سوی دیگر تحت سیطره فرهنگ غربگرایی رژیم طاغوت قرار داشتند به روشهای متین علمی و فکری، با حقایق اسلام و معارف انسان ساز قرآن و عترت آشنا سازد و چه بسیار جوانان و محافل جوان که به دست قدرتمند دانش و بینش این استاد متفکر در سرتاسر ایران و خارج از مرزهای این کشور، از خطر الحاد مارکسیستی و انحطاط لیبرالیستی و التقاط دینی گروهکهای پر سر و صدای آن دوران، نجات پیدا کرده و با آشنایی با حقایق نورانی قرآن کریم و عترت طاهره «سلام الله علیهم»، به رشد فکری و دینی دست یافته و به حیات طیبه نائل گشتند و سپس در مهمترین مقاطع دوران معاصر یعنی در نهضت و انقلاب شکوهمند اسلامی و سپس در تأسیس نظام جمهوری اسلامی و پس از آن در بزنگاه های
و خطیر این نظام نظیر دفاع مقدس و نظایر آن و همچنین در عرصه حوزه های علمیه و دانشگاهها و متن جامعه اسلامی و محافل جوانان نقش برجسته و سازنده نظری و عملی ایفاء کردند و اثرات گسترده و عمیق مجاهدتهای فکری آن استاد فکور را در مقام عمل و نظر به منصه ظهور درآوردند و هنوز نیز آن برکات بزرگ بحمدالله و المنّه استمرار دارد و بی جهت نبود که امام بزرگوار اعلی الله مقامه توصیه فرمودند کتابهای این استاد عزیز را نگذارند با دسیسه های غیر اسلامی فراموش شود».
رحمت بیکران و رضوان بی پایان حق تعالی بر روح آن استاد شهید متفکر باد که بی تردید، حق بزرگی
بر نسل جوان این کشور در آن دوره و دوره های پس از آن تا به امروز دارد و بی سبب نبود که استادان عظیم الشأن او یعنی امام راحل بزرگوار و حضرت علامه طباطبایی قدس الله تعالی سرهما در شهادت و فقدان اسفناک او، همچون پدر فرزند از دست داده گریستند و ملت فهیم ایران نیز در غم مصیبت او یکپارچه عزدار شد: «وَ سَلَامُ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَیَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا».
در این فرصت کوتاه و به مناسبت طرح مسأله مهم جوانان لازم میدانم بر دو نکته اساسی، در این محفل فکری و فرهنگی تأکید نمایم
نکته اول اینکه همان گونه که مرحوم شهید مطهری طاب ثراه» به خوبی دریافته بود، برخورد و مخاطبه با نسل جوان بسیار خطیر و حساس است و باید براساس منطق و استدلال و واقع بینی در همه ابعاد مسائل نظری و مشکلات عملی، جوانان تنظیم و ساماندهی، شود زیرا اگر به سؤالات نظری و پرسشهای نسل جوان که چه بسا بسیار اندیشه سوز و ذهن آزار نیز باشد و همچنین به احساسات و عواطف این نسل پرتکاپو و نیز به خواستههای به حق و به جای آنان پاسخ منطقی و صحیح داده قطعاً. موجب سرخوردگی و ناامیدی و بی اعتمادی و در نهایت طغیانگری این نسل مطالبه گر نشود، خواهد شد و زیان آن برای جامعه، انسانی بسیار وسیع و عمیق خواهد بود.
روش مخاطبه و مواجهه با، جوانان روش دهن کجی و انتقاد و سرزنش و رمی به بی عقلی و بی دینی نیست، و با چنین روشی محال است که بتوانیم جلوی انحرافات دینی و کج روی های اخلاقی را در نسل جوان بگیریم. اگر خواهان هدایت و رشد نسل جوان هستیم تنها راه متین و صحیح آن این است که اولاً باید از نزدیک با درد و رنج جوانان آشنا شد و ثانیاً با زبان منطق و عطوفت و مهربانی با آنان، تعامل سازنده برقرار کرد چنانکه در آن بیان بلند رییس مذهب جعفری، حضرت امام صادق «سلام الله علیه» که این روزها در آستانه سالروز شهادت آنان امام به حق ناطق، قرار داریم، آمده است که به بعضی از اصحاب خود که درباره مخالفان عقیدتی در آن روزگار از آن امام همام پرسیده بود، فرمودند: «فَلَا تَخْرَقُوا بِهِمْ أَ مَا عَلِمْتَ أَن إِمَارَةَ بَنِی أُمَیَّةَ کَانَتْ بِالسَّیْفِ وَ الْعَسْفِ وَ الْجَوْرِ وَ أَنَّ إِمَارَتَنَا بِالرِّفْقِ وَ التَّالُفِ وَ الْوَقَارِ وَ التَّقِیَّةِ وَ حُسْنِ الْخُلْطَةِ وَالْوَرَعِ وَالِاجْتِهَادِ فَرَغَبُوا النَّاسَ فِی دِینِکُمْ وَ فِیمَا أنْتُمْ فِیهِ» با آنان خشونت نورزید، مگر نمی دانید که فرمانروایی و خلافت بنی امیه مبتنی بر زور شمشیر و فشار و ستم، بود ولی حکمرانی و ولایت ما مبتنی بر ملایمت و دوستی و متانت و تقیه و رفتار نیکو و پارسایی و کوشش فراوان است، پس کاریکنید که مردم به دین شما و مسلکی که دارید رغبت و گرایش پیدا کنند.
قرآن کریم با اینکه دین و معارف تابناک آن را حق و مطابق با حقیقت معرفی می کند و آن را حنیف و منطبق بر فطرت بر می شمارد و قیم و پایدار و به دور از هرگونه سستی قلمداد می کند، ولی با همۀ این، اوصاف به پیامبر رحمت و محبت و دانایی که سراسر، وجودش، سرشار از عطوفت و مهربانی و نرم خویی با مردمان بود و برخلاف پاره ای از تفکرات، اعوجاجی، ذره ای تلخی و تندی و خشونت در آن راه نداشت به طور مکرر تصریح میفرماید که در ارائه دین و تعالیم دینی نباید تحمیل و اکراه و اجبار وجود داشته باشد: «فَذَکَّر إِنَّمَا أَنتَ مُذَکَّرُ، لَستَ عَلَیْهِم بِمُصَیْطِرٍ» «وَمَا أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَکَرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ یَخَافُ وَعِیدِ» و آیات بینات متعدد دیگر.
و اما نکته دوم که آن نیز برخوردار از اهمیت جدی است این است که خواسته های به حق نسل جوان برای برخورداری از یک زندگی سرافراز و آبرومند باید در رأس توجه مسئولان و کارگزاران کشور قرار گیرد و همگان باید به این آسیب، اساسی توجه کنیم که اگر این مطالبات و انتظارات، به درستی پاسخ داده نشود و جوانان ما با معضلات بزرگی نظیر فشار بیکاری و افسانه مسکن و بحران افزایش سن ازدواج و فقر و تبعیض و فساد و اعتیاد و سایر آسیبهای شکننده اجتماعی مواجه بوده و خود را در مقابله با این مشکلات خانمان سوز بی پناه ببینند، قطعاً ما با بحران سرمایه اجتماعی بزرگی مواجه خواهیم شد که کمترین نتیجه خسارت بار آن کاهش مشارکتهای ملی و اجتماعی است.
تعالیم دینی و نیز تجربه تاریخ بشری به خوبی نشان میدهد که مردمی که با غول فقر، دست و پنجه نرم کنند در جهات فرهنگی و دینی، هم قوت و قدرت خود را از دست میدهند، چرا که به مصداق آن سخن والای تکان دهنده که ائمه هدی «سلام الله علیهم از رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلّم نقل کرده اند که: «گادَ الْفَقْرُ أنْ یَکُونَ کُفْراً»، فقر هم مرز با بی ایمانی است پیامبر اکرم که به تعبیر خداوند متعال تمام وجود مبارکش آکنده از نهایت دلسوزی برای ایمان مردمان بود، ولی به خوبی دریافته بود که تنگنای نان و گردباد اقتصاد ناسالم و معضلات طاقت فرسای معیشتی، چگونه دین و ایمان آدمی را در می نوردد و از این رو با تضرع به پیشگاه خداوند مهربان عرضه می داشت: «اللهم بَارِک لَنَا فِی الْخُبْزِ وَ لَا تُفَرِّقُ بَیْنَنَا وَبَیْنَهُ فَلَوْ لَا الْخَبْرُ مَا صُمْنَا وَ لَا صَلَّیْنَا وَلَا أَدَیْنَا فَرَائِضِ رَبَّنَا عَزَّ وَ جَلَّا
این بیان هشدار دهنده رسول خدا صلوات الله علیه وآله باید نصب العین و در منظر دید هر روزه مسئولان کشور و همۀ دلسوزان این مرز و بوم و همۀ دغدغه مندان برای نسل جوان باشد و با نهایت جدیت و صداقت، تمام مساعی خود را در رفع معضلات اقتصادی مردم و خصوصاً مشکلات پیش روی جوانان به کار گیرند تا به امید خداوند تعالی همگان به ویژه نسل جوان در این کشور اسلامی برخوردار از یک زندگی آبرومند و سرافراز باشند و خدای ناخواسته تعلق و پیوند آنان با دین و معارف دینی، و نیز علاقه و دلبستگی آنان به کشور و وطن پایمال ناتوانیها و ضعفها و خطاها و بی عملی های ما نشود، که در این صورت هم شاهد هجرت و قهر آنان از دین و هم نظاره گر مهاجرت و ترک آنان از وطن خواهیم بود؛ و این مسلّماً شایسته نظام اسلامی نیست.
چه هر دو نکته ای که به اجمال بیان، شد چه نکته اول که مربوط به ساحت اندیشه و فکر و نظر بود و نکته دوم که مربوط به عرصه اجرا و عمل میشود مطمح نظر همۀ متفکران دینی و مصلحان اجتماعی از جمله مرحوم آیة الله شهید مطهری اعلی الله مقامه بوده و امید است همۀ اندیشه ورزان و نیز همه مجریان و سیاست مداران بدان توجه بیش از پیش نمایند. ان شاء الله
از خداوند تعالی علوّ درجات استاد شهید مطهری قدس سره و نیز صلاح و سداد نسل جوان و سرافرازی و تأیید ملت ایران را مسألت مینمایم. انه ولی الهدایة و التوفیق.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
حسین المظاهری
۹ / اردیبهشت / ۱۴۰۳
۱۹ / شوال / ۱۴۴۵