Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری برنا»
2024-04-30@18:07:14 GMT

مهناز افشار شغل جدیدش در آلمان را فاش کرد

تاریخ انتشار: ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۹۷۴۸۱۱

مهناز افشار شغل جدیدش در آلمان را فاش کرد

مهناز افشار در مورد این که بعد از خداحافظی با سینما چه خواهد کرد، گفت: عکاسی بلد نیستم و کارگردانی هم نمی توانم بکنم. تدوین و فیلمبرداری نزدیک تر است به من.

به گزارش برنا؛ مهناز افشار بازیگر سینما در گفت و گو با یک مجله تخصصی سینمایی با بیان این مطلب در مورد این که بعد از خداحافظی چه خواهد کرد، افزود: عکاسی بلد نیستم و کارگردانی هم نمی توانم بکنم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تدوین و فیلمبرداری نزدیک تر است به من. اما احتمال این که نویسنده شوم بیشتر است. مدتی است که نیمه شب ها چهار خطی از ذهنم عبور می کند و یادداشت می کنم و حالا تصمیم گرفته ام دست نوشته هایم را به صورت کتاب چاپ کنم.

نمی دانم چرا به نویسندگی علاقه مند شده ام.

احتمال اینکه نویسنده شوم بیشتر است

وی ادامه داد: شاید چون خواهرم شعر می گوید و برادرم نقاش است و من استعداد هنری ندارم! این هم چند وقتی است که به ذهنم می آید و باورتان نمی شود.

بازیگری اکسیژن روح من است

بازیگر «سعادت آباد» در پاسخ به اینکه مگر بازیگری هنر نیست تصریح کرد: منظور من استعدادهای هنری و تجسمی و از این گونه هنرها است وگرنه بازیگری که برایم عشق است. همیشه وقتی بازی می کنم حالم بهتر است. اکسیژن روح من است اما دلم نمی خواهد خرابش کنم.

پس از شنیدن کاندیدا شدنم در «سعادت آباد» نماز شکر خواندم

وی درباره نامزد شدن و دریافت جایزه در جشنواره فیلم فجر و بحث هایی که در ادامه مطرح شد، خاطرنشان کرد: وقتی به من گفتند امسال کاندید شده ای، سر صحنه ی فیلم «برف روی کاج ها» بودم و تازه هم فیلم سامان مقدم را تمام کرده بودم. آن روزها حسابی خسته بودم. وقتی به من زنگ زدند و گفتند کاندیدا هستی، خیلی خوشحال شدم. ذکرهایم را گفتم و دو رکعت نماز شکر خواندم. این ها را می گویم که بدانید چه حالی داشتم. همان زمان آقای میری زنگ زدند و تبریک گفتند. البته یک سری صحبت ها شد که من را به عنوان بازیگر آن فیلم خوشحال نکرد.

افشار در ادامه توضیح داد: وقتی وارد سالن برج میلاد شدم آن قدر جو آن جا سنگین بود که باورم نمی شد. می خواستم خدا آن قدر به من انرژی می داد که آنجا فقط می گفتم: «آمده ایم جایی که ادعا می کنیم آدم های روشنی هستیم. بیایید بی خیال خط و جریان و رنگ و جناح، به هنر احترام بگذاریم». در این شرایط اسم من را خواندند که بروم جایزه ام را بگیرم. باور نمی کنید در مسیر نزدیک بود سه بار زمین بخورم. از قبل هم روی کاغذ چیزهایی نوشته بودم که روی سن بخوانم.

«سعادت آباد» یادم رفت

وی با بیان اینکه اول یاد خدا بودم، بعد خانواده ام و بعد هم می خواستم جایزه ام را به پدرم تقدیم کنم که عاشقانه دوستش دارم و در ادامه هم می خواستم جایزه را به عوامل «سعادت آباد» تقدیم کنم و در آخر هم برای ایران سعادت و صلح و آبادی آرزو کنم اظهار کرد: رفتم روی سن و فقط از مادرم تشکر کردم و پدرم و «سعادت آباد» را یادم رفت. سوءتفاهمی که ایجاد شد این بود که ما – یعنی آدم هایی مثل من و ویشکا آسایش و … که نامزد جایزه بودیم- چون سر صحنه فیلم پیمان معادی بودیم و می دانستیم چه اتفاقی دارد برای فیلم فرهادی در برلین می افتد، می خواستیم تبریکی به آن ها بگوییم.

عده ای گفتند مهناز افشار برای همکاری با فرهادی به او تبریک گفته است

وی ادامه داد: من به عوامل «جدایی نادر از سیمین» تبریک گفتم. عده ای گفتند که مهناز افشار این کار را کرده که آقای فرهادی برای فیلم بعدی اش او را انتخاب کند. از آقای فرهادی بپرسید برای فیلم «درباره الی…» تا دقیقه 90 منتظر من بودند یا نه؟ اما چون آن ها با بازیگر دیگری قرارداد بسته بودند، من گفتم خوب نیست این کار را بکنم. پس اگر می خواستم در فیلم آقای فرهادی بازی کنم آن موقع این کار را می کردم. من به آن فیلم احترام گذاشتم. خیلی احمقانه است اما واقعا اسم پدرم و «سعادت آباد» را یادم رفت روی سن بگویم.

 

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: مهناز افشار مهناز افشار سعادت آباد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۹۷۴۸۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جزئیات جدید از ماجرای دستگیری زنجیر کش بی آرتی

همشهری آنلاین - حوادث : صبح دیروز سردار عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس پایتخت، با تشریح جزئیات دستگیری فردی که با زنجیر به یک مسافر اتوبوس بی‌آرتی حمله کرده بود، گفت: پس از انتشار این فیلم در فضای مجازی، ۵ تا ۶روز طول کشید که مأموران پلیس آگاهی تهران هویت ضارب را شناسایی کنند؛ اما این فرد به یکی از استان‌های غربی کشور گریخته و در یک روستا پنهان شده بود و با هیچ‌کس هیچ ارتباطی نداشت، تا اینکه مخفیگاهش شناسایی و دستگیر شد. هرچند وی هنگام دستگیری قصد درگیری با مأموران را داشت، درنهایت بازداشت شد و به‌زودی محاکمه خواهد شد.
سردار محمدیان همچنین از شهروندی که از حمله این فرد فیلم گرفته بود تشکر کرد و افزود: این فیلم در شناسایی متهم نقش مهمی داشت و درواقع نخستین مدرک و سرنخ ما بود.
در ادامه متهم ‌ در حضور سردار محمدیان، رئیس پلیس تهران و سردار علی ولیپورگودرزی، رئیس پلیس آگاهی پایتخت، به بازسازی صحنه جرم پرداخت و توضیح داد که روز حادثه چطور به مسافر اتوبوس حمله و او را مجروح کرده بود.

اظهارات راننده اتوبوس
راننده اتوبوس که در محل بازسازی صحنه جرم حضور داشت درباره روز حادثه گفت: من در مسیر ایستگاه متروی جوانمرد به پایانه لاله کار می‌کنم. آن روز فکر می‌کنم اواخر اسفندماه بود که در حوالی ایستگاه دولاب تا شهید محلاتی سروصدایی از میان مسافران شنیدم. به‌نظر می‌رسید درگیری پیش آمده است و وقتی به ایستگاه رسیدم دستی را کشیدم تا ببینم چه شده است. ناگهان فردی که بعدا متوجه شدم جیب‌بری زنجیربه‌دست بوده، به‌صورت دستی در اتوبوس را باز و فرار کرد. به‌دنبال او چند نفر دیگر هم فرار کردند که به‌نظرم همدستانش بودند. وی افزود: پس از پرس‌وجو متوجه شدم که فرد جیب‌بر در حال سرقت بوده که یکی از مسافران مچش را گرفته و به مسافران دیگر اخطار داده که او سارق است. همین کار او باعث عصبانیت جیب‌بر شده و با زنجیر به سمت آن مسافر حمله و او را مجروح کرده و پس از آن نیز فرار کرده بود. مسافر فداکار در این حادثه به‌شدت دچار خونریزی شده بود که من فورا با ۱۱۰ تماس گرفتم و موضوع را گزارش دادم. خوشبختانه مأموران به‌موقع رسیدند و جوان مجروح به بیمارستان منتقل شد.

شاکی: زنده ماندنم را معجزه می‌دانم
کمی آن طرف‌تر از راننده اتوبوس، شاکی، یعنی جوان مجروح در حادثه، ایستاده است. او می‌گوید: خیلی خوشحالم که پلیس به این سرعت توانست متهم را دستگیر کند؛ آن هم نه در تهران بلکه در روستایی دورافتاده. وی ادامه می‌دهد: ۲۵اسفند پارسال بود که از محل کارم خارج شدم تا به خانه برگردم. طبق روال همیشه سوار اتوبوس شدم و حدود ساعت۷ بود که دیدم مرد مهاجم اقدام به جیب‌بری کرد. او خودش را به سوژه‌اش نزدیک کرد و در ازدحام جمعیت موبایل را از داخل جیب سوژه‌اش سرقت کرد. بعد به‌دنبال سوژه دیگری بود که من ابتدا به سارق تذکر دادم و بعد به مردم گفتم که حواس‌شان به گوشی‌هایشان باشد؛ چراکه وی سارق گوشی است. من قبلا هم این مرد را در اتوبوس در حال سرقت دیده بودم. وقتی به مردم اعلام کردم که او سارق است، ناگهان وی عصبانی شد؛ با زنجیر به سمتم هجوم آورد و شروع کرد به زدن من. سرم از ۷نقطه شکاف برداشت و ۱۷تا بخیه خورد. هم‌اکنون قسمت راست بدنم کبود و بی‌حس است. فکر می‌کنم مرد مهاجم همدست هم داشت؛ اما خودش به‌تنهایی مرا کتک زد. آن لحظه تصور کردم که جانم را از دست می‌دهم؛ حالا ‌ زنده‌ماندنم را معجزه می‌دانم. فکر نمی‌کردم ضارب به این زودی دستگیر شود.
متهم: پشیمانم
متهم ۳۰ساله است. می‌گوید در شهرستان کشاورزی می‌کرده و سارق نیست و چون به او تهمت دزدی زده بودند، عصبانی شده بوده است. گفت‌وگو با او را بخوانید.
چه شد که با زنجیر به سمت شاکی هجوم بردی؟
اشتباه کردم، غلط کردم.
انگیزه‌ات چه بود؟
به من تهمت زد.
اما شاهدان می‌گویند در حال سرقت گوشی موبایل بوده‌ای؟
نه، من این‌کاره نیستم. به من تهمت زده‌اند. همین تهمت باعث شد من ناراحت شوم.
سابقه داری؟
نه، این نخستین بار است که دستگیر می‌شوم.
اما پرونده‌ات نشان می‌دهد که سابقه سرقت داری؟
حتما اشتباهی صورت گرفته است یا باز هم می‌خواهند به من تهمت بزنند!
اما قبول داری که با زنجیر به مسافر اتوبوس حمله کردی؟
قبول دارم و اشتباه کردم.
آن روز چه اتفاقی افتاد؟
من مسافر اتوبوس بودم که این آقا (اشاره به شاکی) به من تهمت سرقت زد. گفتم من این‌کاره نیستم، سرقتی نکرده‌ام. من اصلا از این نان‌ها به سفره خانواده‌ام نمی‌برم. او تهمت زد و من کنترلم را از دست دادم. درحالی‌که به‌شدت عصبانی بودم و خشم سرتاپای وجودم را گرفته بود، به سمت مسافر جوان هجوم بردم.
او هم تو را کتک زد؟
نه، اما ‌ای کاش می‌زد. اینجوری عذاب وجدانم کمتر بود.
فکر نکردی ممکن است در اثر این حمله وحشیانه جانش را از دست بدهد؟
خدا را شکر که زنده است. نمی‌دانید چه حالی داشتم. در این مدت مدام عذاب وجدان داشتم؛ مخصوصا وقتی فیلم را در فضای مجازی دیدم.
چرا فرار کردی؟
من ساکن روستایی در خرم‌آبادم. زن و بچه دارم. رفتم روستایمان نزد خانواده‌ام.
پس آن روز در تهران چه کار می‌کردی؟
آمده بودم آجیل بخرم برای عید.
از خرم‌آباد به تهران آمدی برای خرید آجیل؟ مگر آنجا آجیل پیدا نمی‌شد؟
گفتند تهران هم ارزان‌تر است هم کیفیتش بهتر است.
پس چرا زنجیر همراهت بود؟
زنجیر موتورم بود.
مگر با موتور به تهران آمده بودی؟
نه، نمی‌دانم چرا زنجیر را همراه خودم به تهران آورده بودم.
همدست هم داشتی؟
گفتم که سارق نیستم. چرا فکر می‌کنید دروغ می‌گویم.
اما قبلا هم در بی‌آرتی‌ در حال سرقت دیده شده بودی و چند نفر تو را شناسایی کرده‌اند؟
اشتباه می‌کنند. قصد دارند به من تهمت بزنند. شاید سارق شبیه من بوده است. کد خبر 848004 برچسب‌ها اتوبوس خبر مهم سارق - سرقت حوادث ایران

دیگر خبرها

  • ثبت تصویری از خودروی عجیب یک روحانی در شهر قم
  • ترامپ: اگر رئیس جمهور بودم هرگز جنگ غزه راه نمی افتاد
  • بوفون: دو بار تا آستانه پیوستن به رم رفتم
  • بردیا سعادت لیگ ملت‌ها را از دست داد
  • شوک به تیم ملی: ستاره ایران VNL را از دست داد
  • جزئیات جدید از ماجرای دستگیری زنجیر کش بی آرتی
  • تعلیم و تربیت زیر ساخت اصلی سعادت و پیشرفت کشور است
  • ۱۸ بازیکن از فیلتر پائز رد شدند/ عبادی‌پور و سعادت غایبان مطرح تیم ملی والیبال
  • ۱۸ بازیکن از فیلتر پائز رد شدند/ عبادی‌پور و سعادت غایبان مطرح سرمربی تیم ملی والیبال
  • شایعه داغ در اصفهان؛ «محمد» نام جدید ژوزه مورایس؟