تانیا جوهری سکوت خود را شکست؛ دخترم میگوید مردم اصلا یادشان رفته تو هم وجود داری!
تاریخ انتشار: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۹۹۲۵۰۵
تانیا جوهری بعد از مدتها سکوت، لب به سخن گشود؛ از احوالات این روزهایش گفت، به گذشته سرکی کشید و از حسرتش برای بازی در نمایش «باغ آلبالو» صحبت کرد.
به گزارش ایسنا، در یک دهه گذشته کمتر تانیا جوهری را دیدهایم. او بیش از ده سال است فعالیت هنری نداشته و از آنجاکه اهل گفتگو و شرکت در برنامهها هم نیست، کمتر در مجامع هنری یا رسانهها حضور داشته است، اما کسانی که در دهههای گذشته پیگیر رویدادهای هنری بودهاند، پیشینه درخشان او را خوب به یاد دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همین پیشینه سبب شده تا انجمن صنفی بازیگران تئاتر در هفدهمین گردهمایی خود که با عنوان «شب بازیگر» برگزار میشود، از این چهره هنری در کنار محمد ساربان، دیگر بازیگر پیشکسوت تقدیر کنند.
این بزرگداشت که روز شنبه ۲۴ اردیبهشت ماه برپا میشود، بهانه خوبی شد تا تانیا جوهری سکوت طولانی خود را بشکند و برای دقایقی با ما هم کلام شود.
او از دغدغههایش برای تئاتر گفت و آرزو کرد تئاتر ایران دوباره به روزهای پر فروغ خود بازگردد.
آنچه پیش رو دارید، ماحصل گپ و گفت نه چندان طولانی ما با این هنرمند است. بازیگری پیشکسوت که با مهربانی و صبوری با ما هم صحبت شد.
دختر جوانی بود که پدرش در گروه تئاتر «آناهیتا» به سرپرستی مهین و مصطفی اسکویی بازی میکرد. پدر او را به پشت صحنه تئاترهایشان میبرد و از نوجوانی شوق کار هنری در وجود دخترک جوانه زد. دوست داشت روی صحنه برود و همنفس شدن با تماشاگر را تجربه کند.
بعد از اینکه دیپلمش را گرفت، دو تن از دوستان صمیمی پدرش، زندهیاد محمد علی کشاورز و اسماعیل شنگله، او را برای بازی در نمایشی دعوت کردند و این دختر جوان به اداره تئاتر راه پیدا کرد و به گروه جوان به سرپرستی اسماعیل شنگله پیوست.
جوهری درباره نخستین سالهای حضوش در تئاتر چنین میگوید: آن زمان هنرمندان تئاتر در قالب گروه در اداره تئاتر فعالیت میکردند. هر گروه سالی دو نمایش اجرا میکرد و من هم عضو گروه تئاتر جوان بودم.
این دختر جوان که برای خواندن کتابهای تئاتری و نمایشنامهها شوق بسیار داشت، نتیجه مطالعات خود را دید و در آزمون ورودی دانشکده هنرهای زیبا پذیرفته شد. او هم یکی از دانشجویانی بود که در دوران طلایی این دانشکده نزد استادانی همچون دکتر محمد کوثر، حسین پرورش، دکتر علی رفیعی، زنده یاد حمید سمندریان و ... درس تئاتر خواند.
در همین دانشکده با دکتر رفیعی آشنا شد و در اولین نمایشی که رفیعی بعد از بازگشتش به ایران در مجموعه تئاتر شهر روی صحنه برد، بازی کرد.
نمایش «خاطرات و کابوسهای جامهدار از زندگی و مرگ میرزاتقی خان فراهانی»، که خوش درخشید و بعدها این همکاری در نمایشهای دیگری مانند «آنتیگون»، «شیوه و استغاثه پای دیوار بزرگ شهر» ادامه پیدا کرد و آخرین همکاری آنان در نمایش «یادگار سالهای شن» بود.
جوهری که در آن سالها بسیار پرکار بوده و به طور همزمان در اداره تئاتر و دانشکده هنرهای زیبا فعالیت میکرده، میگوید: «در دوران فعالیتم، اکثر مواقع سر کار بودم و با بسیاری از کارگردانهای بزرگ آن زمان همکاری کردم؛ با دکتر علی رفیعی، آقایان اسماعیل شنگله، اکبر زنجانپور، هادی مرزبان و ... همکاریهای متعددی داشتم.»
برای بازیگری که شیرینی حضور روی صحنه و هم نفسشدن با تماشاگر را چشیده باشد، دوری از صحنه هیچ هم آسان نیست. مطلبی که جوهری این گونه توضیحش میدهد: «دلم برای لحظه رورانس (لحظه پایانی نمایش که بازیگران روی صحنه در مقابل تماشاگران تعظیم میکنند و تماشاگران آنان را تشویق میکنند) تنگ میشود. دوست دارم دوباره این لحظه را تجربه کنم و مقابل تماشاگران تعظیم کنم. برای این لحظه خیلی دلتنگ میشوم.
او همه نقشهایی را که بازی کرده دوست دارد و نمیتواند یک نقش بخصوص را به عنوان محبوبترین نقش خود معرفی کند: «در هر یک از نقشها، یک بُعد از وجود انسان را پیدا کردم. به همین دلیل همهی نقشهایم را دوست دارم. پیدا کردن ابعاد گوناگون انسان و ارایه آن روی صحنه، بسیار شیرین است.».
اما هر بازیگری هر چقدر هم که موفق بوده باشد، حسرتهایی هم دارد؛ نقشهایی که مجال بازی در آنها نیافته است و تانیا جوهری هم از این قاعده مستثنی نیست: «قرار بود در نمایش «باغ آلبالو» به کارگردانی آقای زنجانپور نقش اصلی را بازی کنم، اما آن زمان سوء تفاهمی بین ما پیش آمد و این همکاری انجام نشد و هنوز حسرتش را دارم.»
او گرچه کمتر تئاتر میبیند، اما از حال و روز این هنر بیخبر هم نیست: «دوست دارم تئاتر دوباره جان بگیرد. مدتهاست از تئاتر ایران چیزی نشنیدهام. دلم میخواهد تئاتر دوباره اوج بگیرد مانند زمان ما. البته میدانم این روزها شرایط اقتصادی بسیار سخت است. وقتی پشتوانه مالی محکمی نداشته باشی، وقتی حتی کرایه رفت و آمد به سالن تئاتر را نداشته باشی، کار کردن خیلی سخت میشود. البته زمان هم ما همین بود. تئاتر نمیتوانست ما را به لحاظ مالی تامین کند. ولی خود تئاتر رونق داشت. ما سی شب اجرا میرفتیم و هر شب سالن پر بود. گاهی در آخرین اجراها تماشاگران به سالن هجوم میآوردند و حتی بعضی اوقات شیشههای سالن شکسته میشد و تماشاگران روی زمین، روی پلهها مینشستند تا نمایش را ببینند. عشق آنها برای دیدن تئاتر و عشق ما برای اجرای آن، کمبود پول را کمرنگ میکرد، اما حالا وضعیت سختتر شده، جوانان با عشق به تئاتر میآیند، ولی خیلی از آنان پشیمان میشوند.»
جوهری نه تنها در تئاتر بلکه در سینما و تلویزیون هم غیبتی طولانی دارد. او دلیل این دوری را این چنین توضیح میدهد: «آخرین کار سینماییام فیلم «شیش و بش» به کارگردانی آقای گودرزی بود. تقریبا ۱۲ سال است که کار نکردهام. بسیاری از پیشنهادها را دوست نداشتهام و شرایط هم خیلی دلپذیر نیست. وقتی شما در فیلمی بازی میکنید، حتما تعدادی جوان هم در آن حضور دارند. خیلی اوقات میبینیم که جوانان طوری به ما نگاه میکنند که انگار حقشان را خوردهایم یا نگاهشان این گونه است که شما که کارهای خود را کردهاید و بهتر است کنار بکشید. وقتی این نگاه وجود دارد، کار کردن خوشایند نیست.
وی ادامه داد: ضمن اینکه تعدادی از جوانانی که وارد بازیگری شدهاند، نه دانش کافی دارند و نه شناخت درستی از این حرفه. مگر میشود بدون هیچ شناخت و تجربهای، بدون هیچ مطالعه و تمرینی وارد کار شد، به همین دلیل ترجیح میدهم در خانه بمانم تا اینکه با افراد ناشناس کار کنم، چون حتما آنها هم مرا نمیشناسند. البته که گروه سازنده فیلم «شیش و بش» چنین نبودند و گروه بسیار خوبی بودند، ولی وضعیت کلی، معمولا چنین است.»
او که حتی در دوران پیش از کرونا هم در مجامع هنری حضور نداشته است، درباره این موضوع هم میگوید: «واقعیت این است که به خیلی از مراسمها دعوت میشوم، ولی جایی نمیروم و بیشتر در خانهام. دخترم میگوید تو آنقدر جایی نمیروی که مردم اصلا یادشان رفته تو هم وجود داری. حالا هم، چون مراسم مربوط به تئاتر بود، پذیرفتم که شرکت کنم.»
جوهری نه تنها به خواندن و مطالعه علاقهمند است، گاهی هم دست به قلم میبرد و مدتی مشغول نوشتن زندگینامه خود بوده است: «گاهی به گذشته فکر میکنم و گاهی هم مینویسم. میخواستم سرنوشتم را بنویسم. تا جاهایی هم پیش رفتم، ولی حس کردم این روزها در این دوران تکنولوژی کسی حوصله ندارد سرنوشت یک هنرپیشه را بخواند و به همین دلیل آن را کنار گذاشتم. اما نمیدانم شاید هم دوباره دست به قلم شدم و سعیام را کردم که تمامش کنم.»
تنها توصیه این بازیگر باسابقه به جوانان علاقهمند به بازیگری، خواندن و خواندن است: «میدانم کتاب گران شده است. ولی جوانان میتوانند از کتابخانه یا از دوستانشان کتاب قرض بگیرند. خواندن نمایشنامه بخصوص به آینده کاری آدم خیلی کمک میکند. خود من از همان آغاز علاقهمندیام، مدام کتاب میخواندم و نتبرداری میکردم و تاریخ میزدم که هر کتابی را در چه مقطعی خواندهام. بعدا همین خواندنها باعث شد در کنکور دانشکده هنرهای زیبا قبول شوم. بچههای جوان هر چه بیشتر بخوانند، به نفعشان است. اگر هم نمیتوانند کتاب بخرند، میتوانند قرض بگیرند، به شرط اینکه بعد از خواندن، کتابها را پس بدهند!»
آخرین بخش گفتگوی ما این است که نسل ما نتوانست بعضی از بازیگران درخشان کشورمان را روی صحنه ببیند و تانیا جوهری با خنده میگوید: «خدا را چه دیدید، شاید هم دوباره توانستم در تئاتر بازی کنم. همه چیز ممکن است!»
تانیا جوهری، فردا، شنبه ۲۴ اردیبهشت ماه در مراسم «شب بازیگر» که به کوشش انجمن صنفی بازیگران تئاتر در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر برگزار میشود، در کنار محمد ساربان دیگر بازیگر با سابقه و دو بازیگر دیگر تقدیر خواهد شد.
منبع: فرارو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۹۹۲۵۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مظلومتر از تئاتر، موسیقی اصیل ایرانی است/ تخصیص یارانه دولتی برای سفره فرهنگی مردم
به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، کنسرت «اشعار نو از نغمههای کهن» در نوزدهمین شب موسیقی فرهنگسرای ارسباران در شبهای پنج شنبه و جمعه، ۶ و ۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ برگزار شد. در این کنسرت که به سرپرستی محمدرضا برزین و خوانندگی صادق شیخ زاده اجرا شد، تصنیفها و قطعات پیش در آمد اصفهان، شاه ختایی، پنبه جاری، المنت و لله، کهربا، نخجیر، ریشه در خاک، حریم یار، کردی و آفتابکاران با آهنگسازی علی اصغر بهاری، محمد رضا برزین، صادق شیخ زاده و قطعاتی با ملودیهای قدیمی و محلی بر اساس اشعاری ازهوشنگ ابتهاج، فریدون مشیری، فاضل نظری، علی حاتمی، حامد عسگری و اشعار محلی اجرا شد.
صادق شیخ زاده خواننده درباره این کنسرت گفتوگویی با خبرگزاری آنا انجام داده که مشروح آن را میخوانید:
لطفا درباره جزییات این کنسرت برایمان توضیح بدهید .
کنسرت نغمههای کهن یا اشعاری نو از نغمههای کهن یک اجرای دغدغه انگیز برای شنیده شدن نغمههای با اصالت است، آنچه که امروزه بیشتر مردم در ارتباط با گذشته با آن در ارتباط هستند. تمام تلاشمان این بود که بتوانیم در قالب یک موسیقی اصیل به بازخوانی نغمههایی بپردازیم که برگرفته از موسیقی فولکلور، موسیقی دستگاهی یا برگرفته از رسوم و آیینهای مناطق مختلف هستند تا با اشاعه آنها مردم شعر تازه بشنوند و فضایی تداعی کنیم که اگر چه به جهت کلامی به مردم نزدیکتر است، اما ممکن است نغمههای آن در طول سالیان سال فراموش شده باشد.
چطور شد در فرهنگسرای ارسباران اجرا رفتید؟
از سویی به جهت حمایتهای فرهنگسرای ارسباران و اینکه تصمیم گرفتیم جایی اجرا برویم که مردم هم قدرت خرید داشته باشند و بتوانند در این کنسرت شرکت کنند و خوشبختانه استقبال هم از کنسرت خوب بود به طوریکه یک سانس را به دو سانس در دو شب رساندیم ، امیدواریم این استقبال ادامه پیدا کند و بتوانیم در روزهای دیگر هم اجرا داشته باشیم
درباره قطعات و سازندگان آن هم برایمان توضیح دهید؟
اجرا توسط قطعات تنظیم و یا ساخته شده محمدرضا برزین اتفاق میافتد که نوازنده خوبی در ساز سه تار است، سنتور را سوها شمعدانی،عود آناهیتا نصیریان، سازهای کوبهای پویان توکلی ، تنبک امیرحسین تات و ساز سه تار با مسعود صادقی است.
با توجه به مبالغ بالای کنسرتها در این ایام، چقدر قدرت خرید مردم و حضور عموم برای شرکت در این کنسرت برایتان اولویت داشت؟
در واقع این نکته برایمان حائز اهمیت بود، چقدر هم خوب است که دولت و حاکمیت بخشی از هزینههای کنسرتها را تقبل کند. بدون تعارف این تعداد کنسرتی که هر شب در کشور برگزار میشود اگر بخشی از هزینهها را هم دولت بدهد، خیلی استقبال چشمگیر میشود، بنابراین سر سفره فرهنگی مردم باید یارانههای دولتی با حمایتهایی این چنین داشته باشیم که خوشبختانه ما توانستیم از آن برخوردار شویم.
ما امروز میبینیم که حتی خوانندههای شهیر موسیقی ایرانی روی به موسیقیهای الکترونیک و موسیقیهای غیر ایرانی میآورند، حتی به نظر من آن موسیقیها موسیقیهای پاپ نیست همانطور که بهتر از من میدانید موسیقی پاپ موسیقی مردمی هست بنابراین یک موسیقی میتواند موسیقی کلاسیک باشد، فولکلور باشد حتی سنتی باشد به خاطر فرم اجرا ولی پاپ تلقی شود، یعنی جمیع مردم با آن احساس نزدیکی کنند، حتی این موسیقیهایی که توسط بعضی از خوانندهها اجرا میشود و به روی صحنه میرود موسیقیهای پاپ نیستند.
البته برخی هم موسیقی خاص هستند، موسیقی که در ژانر موسیقی الکترونیک، موسیقی کلاسیک، حتی موسیقی کلاسیک غربی است ولی باز این حرف به این منظور و به این مفهوم نیست که آنها نباید باشد چرا آنها هم باید باشند، اما اقبال صد درصدی خوانندگان موسیقی اصیل ایرانی به آن موسیقیها منجر به این میشود که این سمت ما خیلی خالی باشیم ما خیلی تنها و معدود باشیم امروزه شما میشنوید که توسط یک سلسله از هنرمندان عزیز و گرامی ابراز نگرانی درباره تئاتر وجود دارد، این هم به جا است اما واقعا باید بگویم که مظلوم تر از تئاتر، موسیقی اصیل ایرانی است حتی موسیقی سنتی هم نه، موسیقی اصیل ایرانی.
متأسفانه به دلیل ذائقهای که توسط عدهای بین مردم ایجاد شده، دافعه نسبت به سازهایی چون سه تار، سنتور،عود، سازها کوبهای و آواز ایرانی ایجاد شده است، در صورتی که اینها شاخههای موسیقی اصیل ایرانی هستند.
شما سالهاست که در عرصه آواز ایرانی فعالیت میکند، دراین باره چه تجربیاتی دارد و برایمان بگویید.
به عنوان کسی که برنامه های مختلف داشتهام میگویم، که اتفاقاً مردم در مناسبتهای آیینی خودشان بسیار هم علاقمند این موسیقی و آوازها هستند، اگر این آوازها درست طراحی شود برای لحظات خلوت آدمی فوق العاده است.
ما انسانها دارای حالتهای مختلف، متنوع و گوناگونی به جهت روانی هستیم و برای هر کدام از این حالتها موسیقی خاص خود را طلب میکنیم و مثل یک نوع تغذیه روحی است، به همین دلیل ما به تمام فرهنگها که از دل فرهنگ خودمان بیرون میآید ادای دین میکنیم و به آن اصالت میدهیم و در این مواجهه هم نیاز داریم که هر کدام از آنها را مصرف کنیم اتفاقاً موسیقی جدی هم موسیقی مصرفی است، اما موسیقی مصرف شده برای حالات خاص آدمی و هر آدمی البته حالات خاص خودش را دارد اما این طیف حالتها از چند گونه بیرون نیست و من امیدوارم که این نوع اجراها مورد حمایت قرار بگیرد.
بنابراین اگر حمایت درستی صورت گیرد، اقبال مردمی هم زیاد میشود و ما با فوجی از مخاطب روبه رو میشویم، در حال حاضر کنسرتهایی که در سالنهای مجلل برگزار میشوند که بعضا حتی استانداردهای ابتدایی موسیقی را هم ندارند. ما سالن تخصصی اجرای کنسرت کم داریم اما هستند اندازهای که کارمان راه بیافتد.
انتهای پیام/