برآوردها نشان از کاهشی بودن نرخ رشد جمعیت در سال جاری است
تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۳۳۷۳۴
به گزارش گروه علم و آموزش ایرنا، بر اساس اعلام کمیته مطالعات و پایش سیاستهای جمعیتی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی از سال ۱۳۸۰ تا سال ۱۳۹۴ در کشور افزایش موالید در حال رخ دادن بوده، اما پس از سال ۱۳۹۴ به علت خالی شدن توان درونی جمعیت، تعداد تولدها با شیب تقریباً تندی شروع به کاهش کرده و در سال ۱۳۹۹ تعداد موالید کشور (۱۱۱۴۰۰۰) نسبت به سال ۱۳۹۴ (۱۵۷۰۰۰۰) با کاهش بیش از ۲۹ درصدی (کاهش بیش از ۴۵۰ هزار تولد) را به همراه داشته است که درچند دهه اخیر بیسابقه بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تعداد تولدهای سال ۱۴۰۰ (۱۱۱۶۰۰۰) در مقایسه با سال ۱۳۹۹ (۱۱۱۶۰۰۰) نیز نشان دهنده افزایش حدود ۲ هزار نفری است.
همچنین، میزان موالید از حدود ۲۰ در هر هزار نفر جمعیت در سال ۱۳۹۴ با کاهشی محسوس به ۱۳.۲۴ در هر هزار نفر جمعیت در سال ۱۴۰۰ به کمترین حد خود در طی ۵۰ سال گذشته رسیده است.
نرخ رشد جمعیت در سال ۱۳۹۹ به ۰.۷۳ درصد و در سال ۱۴۰۰ علی رغم افزایش ۲۰۰۰ تولد نسبت به سال ۱۳۹۹ به ۰.۶۸ درصد رسیده است. برآوردها نشان میدهد که با توجه به افزایش جزیی تولدها در سال گذشته نسبت به سال ۱۳۹۹، نرخ رشد جمعیت در سال جاری نیز کاهشی باشد. همچنین تا مادامیکه نرخ باروری کمتر از حد جایگزینی باشد، پیشبینی میشود در سالهای آینده با کاهش بیشتر نرخ رشد جمعیت مواجه باشیم.
مطلوب نبودن این اتفاق ناظر بر این است که هر وقت نرخ رشد جمعیت کاهش پیدا کند، درصد جمعیت سالخوردهها زیاد و افراد در معرض کار کم میشوند.
کاهش میزان باروری در اقصی نقاط ایران فراگیر شده است
کاهش سریع نرخ باروری از ۶.۵ فرزند به ازای هر زن در دهه ۶۰ به حدود ۱.۸ فرزند در سال ۱۳۹۰ و افزایش جزئی آن تا حدود ۲ فرزند در سال منتهی به سرشماری ۱۳۹۵، در طول تاریخ کشور بیسابقه بوده است.
برآوردهای مرکز آمار ایران بر مبنای اطلاعات ثبت احوال نشان میدهد، میزان باروری کل ایران (برای جمعیت ایرانی) در سال های ١٣٩٦ و ١٣٩٧ و ١٣٩٨ و ١٣٩٩ به ترتیب برابر ٢,٠٩ و ١.٩٥ و ١.٧٤ و ١.٦٥ فرزند به ازای هر زن بوده است. میزان باروری کل ایران (برای جمعیت ایرانی و غیر ایرانی) با استفاده از دادههای ثبت احوال (ثبت موالید تا وقوع یکسال) و وزارت بهداشت (ثبت موالید اتباع خارجی) در سالهای ١٣٩٦ و ١٣٩٧ و ١٣٩٨ و ١٣٩٩ به ترتیب برابر ٢,٠٧ و ١.٩٧ و ١.٧٧ و ١.٧١ فرزند به ازای هر زن بوده است.
در سالهای اخیر اوج سن فرزند آوری در سنین ٢٩-٢٥ ساله متمرکز شده است و الگوی سنی باروری نشان دهنده کاهش میزان باروری در گروههای سنی ٢٤-٢٠، ٢٩-٢٥ و٣٤-٣٠ ساله است. تمام استانهای کشور کاهش میزان باروری کل را در سالهای اخیر تجربه کرده اند، به طوری که کاهش میزان باروری در اقصی نقاط ایران به مسالهای فراگیر تبدیل شده است.
٩ استان، باروری پایین (کمتر از ١,٥) و بسیار پایین (کمتر از ١.٣) را در سال ١٣٩٩ تجربه کردهاند و ١٥ استان هم باروری کمتر از سطح جانشینی یعنی ٢.٠٩ تا ١.٥ فرزند داشته اند.
برآورد مرکز آمار ایران از آینده باروری، جمعیت و رشد آن
با گذشت پنج سال از اجرای سرشماری ۱۳۹۵ و با توجه به تغییرات اجتماعی و فرهنگی جامعه و از جمله همه گیری کوید ۱۹، بازنگری در پیشبینی های جمعیتی بیش از پیش ضرورت یافته و در دستور کار قرار گرفت.
در بازنگری جمعیت ایران، با توجه به واقعیت های موجود جامعه و شاخص های محاسبه شده از سال ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۹، سناریوهای باروری و مرگ و میر در پیشبینی انجام شده قبلی تغییر کرد. برای پیشبینی جمعیت طبق روال گذشته از روش ترکیبی (مولفهای – نسلی) و نرم افزار اسپکتروم ۴ استفاده شد. سازمان ملل نیز به کشورها توصیه میکند از این روش به عنوان روش ""استاندارد طلایی"" در برآورد و پیشبینیهای آمارهای رسمی خود استفاده کنند. امروزه روش ترکیبی بیش از هر روش دیگری برای پیشبینی جمعیت به کار می رود. در این روش جمعیت پیش بینی شده بر اساس مجموعه عوامل موثر بر تغییر و تحول جمعیت به دست می آید. این عوامل عبارتند از: باروری، مرگ و میر، مهاجرت و ترکیب سنی و جنسی جمعیت. از آنجایی که در این روش، جمعیت برحسب سن و جنس پیشبینی میشود، بنابراین می تواند به نیازهای وسیع و متعدد کاربران پیش بینی ها و برآوردهای جمعیتی پاسخ دهد.
برای پیشبینی جمعیت کل کشور تا افق ۱۴۳۰، شش سناریو در نظر گرفته شد:
- جبران کاهش باروری پس از دوره همهگیری کووید ۱۹(سال ۱۴۰۳) و ادامه کاهش شیب ملایم باروری تا ۱.۶ فرزند (سناریو محتمل تر)
- کاهش شیب ملایم باروری تا ۱.۶ فرزند
- تثبیت باروری ۱.۷ فرزند
- کاهش باروری تا ۱.۳ فرزند (سناریو بدبینانه)
- افزایش باروری تا سطح جانشینی ۲.۱ فرزند
- افزایش باروری تا بالاتر از سطح ۲.۵ فرزند (سناریو خوشبینانه)
دلیل انتخاب سناریوها به این ترتیب است که رقم ۱.۷ تثبیت باروری با توجه به رقم محاسبه شده در سال ۱۳۹۹ است. سناریوهای باروری ۲.۱ و ۲.۵ فرزند با فرض رسیدن به سطح جانشینی و بالاتر از سطح جانشینی با توجه به ایدهآلها و سیاستگذاریهای جمعیتی و بسیار خوشبینانه انتخاب شده اند و سناریو باروری ۱.۳ فرزند به عنوان بدبینانه ترین سناریو تدوین شده است.
اما جبران کاهش باروری پس از دوره کرونا (سال ۱۴۰۳) و ادامه کاهش شیب ملایم باروری تا ۱.۶ فرزند به عنوان سناریو محتملتر در نظر گرفته شده است زیرا با توجه به مسائل فرهنگی و سنتی و تمایل خانوارها همراه با اثرگذاری سیاستهای جمعیتی و بهبود اپیدمی کرونا پس از واکسیناسیون عمومی و بهبود نسبی کسب و کارها، به نظر میرسد از کاهش شدید باروری به سمت خیلی پایین جلوگیری کرده و در مقطع نسبتا کوتاهی مقداری از کاهش باروری بر اثر همهگیری کرونا جبران شود.
از طرف دیگر با افزایش سطح تحصیلات زنان، باروری کل کشور در سطحی فراتر از دیپلم و تقریبا نزدیک به سطح کارشناسی (حدود ۱.۶فرزند) برسد.
جمعیت در دو مرحله پیشبینی شد، به این ترتیب ابتدا جمعیت کل کشور به صورت مستقل و با شش سناریو پیشبینی شد و سپس جمعیت ۳۱ استان با یک سناریو (سناریو محتمل) پیشبینی شدند. سناریو جبران کاهش باروری پس از دوره کرونا و ادامه کاهش شیب ملایم باروری تا ۱.۶ فرزند به عنوان سناریو محتمل جمعیت کل کشور برای سال ۱۴۳۰ در حدود ۹۳۶۳۲۰۰۰ نفر لحاظ شد. در بدبینانهترین سناریو یعنی کاهش میزان باروری کل تا ۱.۳ فرزند، جمعیت در حدود۹۰۲۲۰۰۰۰ نفر و در خوشبینانهترین حالت یعنی افزایش میزان باروری کل تا ۲.۵ فرزند، جمعیت در حدود ۱۰۲۱۸۹۰۰۰ نفر پیشبینی شد.
برخی مطالعات تاکید دارند که در سناریوهای بحرانهای بهداشت عمومی و حوادث فاجعه بار ممکن است به طور موقت تعداد موالید کاهش یابد. آنها با تمرکز بر پیامدهای کوتاه مدت بلایای طبیعی مانند زمین لرزهها و طوفانها نشان میدهند پیکهای مرگ و میر معمولا ظرف یک سال با کاهش تولد همراه است. در حالی که مطالعات با تمرکز بر یک بازه زمانی طولانی تر از ۱ تا ۵ سال پس از این وقایع، از الگوی افزایش باروری حمایت کردهاند.
بخش قابل توجهی از تاخیر یا کاهش باروری در دوران همهگیری کرونا و یا بعد از آن میتواند با تئوریهای مربوط به اجتناب از خطر و بی اطمینانی نسبت به آینده توضیح داده شوند.
علاوه بر این، فاصله فیزیکی مورد نیاز استراتژیهای مهار کووید-۱۹ محدودیت هایی را در حمایت بین نسلی ایجاد میکند. با توجه به اینکه بخشی از مراقبت از فرزندان زنان شاغل در ایران توسط پدر بزرگ و مادر بزرگها انجام میشود و لذا سیاست فاصله گذاری اجتماعی میتواند تصمیمات باروری را تحت تأثیر قرار دهد.
برآورد سازمان ملل از آینده باروری و جمعیت
نتایج پیشبینیهای سازمان ملل در سال ۲۰۱۷ در مورد تحولات باروری نشان میدهد که در هر سه سناریو (پایین، متوسط و بالا) تا سال ۱۴۲۰ سطح باروری ایران به سطح جانشینی افزایش نخواهد یافت؛ و نرخ رشد جمعیت در هر سه سناریو کاهشی خواهد بود. در سناریوی حد پایین در سال ۱۴۰۹ نرخ رشد جمعیت ایران به حدود صفر میرسد و بر مبنای سناریوی حد متوسط در سال ۱۴۲۹ نرخ رشد جمعیت ایران منفی میشود.
همچنین تغییرات حجم جمعیت ایران بر اساس سناریوهای سازمان ملل (بازنگری شده در سال۲۰۱۷) نشان میدهد که در صورت ادامه روند کنونی کاهش باروری، بر اساس سناریوی حد پایین، جمعیت ایران تا سال ۱۴۳۰ به حدود ۸۲ میلیون نفر، در سال ۱۴۳۹ به حدود ۷۷.۶ میلیون نفر و تا سال ۱۴۷۹ به حدود ۴۲ میلیون نفر کاهش خواهد یافت. همچنین در صورت تحقق سناریوی حد متوسط، جمعیت ایران تا سال ۱۴۳۰ به حدود ۹۳ میلیون نفر، سپس تا سال ۱۴۷۹ به حدود ۷۲ میلیون نفر کاهش خواهد یافت.
ساختار سنی جمعیت ایران
جمعیت گروه سنی ۱۴-۰ ساله از ۴۵.۵ درصد در سال ۱۳۶۵ به ۲۴.۰ درصد در سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است. همزمان با تحولات جمعیتی فوق، سهم جمعیت جوان ۱۵-۲۹ در کشور نیز دچار تحولات جدیای گردیده. در سه سرشماری اخیر در فاصله سالهای ۱۳۸۵، ۱۳۹۰ و ۱۳۹۵ سهم جمعیت جوان کشور وارد یک روند نزولی شده و از بیشترین میزان خود در سال ۱۳۸۵ از ۳۵.۴ درصد با کاهشی حدوداً ۱۰ درصدی به ۲۵.۱ درصد در سال ۱۳۹۵ رسیده است. در مقابل، جمعیت گروه سنی ۶۴-۳۰ نیز از ۲۵.۱ درصد طی چهار دهه به ۴۴.۸ درصد افزایش یافته است.
این جابجایی به معنی حرکت ساختار سنی کشور بسوی سالمندی است. جمعیت سالخورده ایران و جهان به صورت مطلق و نسبی در حال افزایش است. در ایران در سال ۱۳۹۹ حدود ۱۰.۵ درصد جمعیت بالای ۶۰ سال سن داشته اند. در ۳۰ سال آینده یعنی سال ۲۰۵۰ (۱۴۲۹) درصد جمعیت بالای ۶۰ سال ایران به ۳۳ درصد افزایش خواهد یافت. (W HO, ۲۰۱۵: ۳همچنین در ایران در سال ۱۳۹۹ حدود ۷ درصد جمعیت بالای ۶۵ سال سن داشته اند. در ۱۰ سال آینده یعنی سال ۲۰۳۰ (۱۴۱۰) درصد جمعیت بالای ۶۵ سال ایران به حدود ۱۰ درصد افزایش خواهد یافت.
در سال ۲۰۱۹، ۷۰۳ میلیون نفر ۶۵ سال یا بیشتر در جهان وجود داشت. پیش بینی می شود تعداد افراد مسن در سال ۲۰۵۰ دو برابر شود و به ۱.۵ میلیارد نفر برسد. در سطح جهان، سهم جمعیت بالای ۶۵ سال از ۶ درصد در سال ۱۹۹۰، به ۹ درصد در سال ۲۰۱۹ افزایش یافته است. پیش بینی می شود که این نسبت تا سال ۲۰۵۰ به ۱۶ درصد افزایش یابد، به طوری که از هر ۶ نفر در جهان یک نفر ۶۵ سال یا بیشتر سن خواهد داشت.
- حدود یک نفر از هر سه فرد سالمند امروز و در سال ۲۰۵۰ در آسیای شرقی و جنوب شرقی زندگی می کند.
- با افزایش سن جمعیت، سهم افراد در سن کار (۲۵ تا ۶۴ سال) و مسن تر (۶۵+ سال) افزایش می یابد، در حالی که سهم کودکان (۰ تا ۱۴ سال) و جوانان (۱۵ تا ۲۴ سال) کاهش می یابد.
- سرعت پیری جمعیت در شرق و جنوب شرق آسیا سریع ترین است.
- همه مناطق افزایش امید زندگی را تجربه کرده اند، بیشترین افزایش را در جنوب صحرای آفریقا شاهد بوده ایم.
- در اکثر نقاط جهان، بقای بیش از ۶۵ سالگی در حال بهبود است.
- مزیت طول عمر زنان نسبت به مردان منجر به افزایش جمعیت مسن تر زنان می شود.
این تغییرات در شاخص های جمعیتی دارای ملاحظات اقتصادی، اجتماعی مهمی از نظر سیاستگذاری اقتصادی و اجتماعی است. لذا از هم اکنون باید مشکلات موجود را شناخت، نیازها و مسائل فردا را تخمین و برآورد نمود و برنامه شفاف و کارآمدی را در پی گرفت.
۲۵ میلیون و ۶۰۰ هزار خانوار در ایران
بعد خانوار از سال ۱۳۶۵ به بعد سیر نزولی خود را آغاز کرده و از ۵.۱ نفر در سال ۱۳۶۵ به ۳.۳ نفر در سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است. بعد خانوار، از سال ۱۳۶۵ به بعد سیر نزولی خود را آغاز کرده و از ۵.۱ نفر در سال ۱۳۶۵ به ۳.۳ نفر در سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است.
بعد خانوار از سال ۱۳۶۵ به بعد سیر نزولی خود را آغاز کرده و از ۵.۱ نفر در سال ۱۳۶۵ به ۳.۳ نفر در سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است. تعداد خانوارهای پنج نفره و بیشتر طی یک دهه از ۳۲.۲ درصد در سال ۱۳۸۵ به ۱۴.۷ درصد در سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است. خانوارهای یک تا چهار نفره بویژه خانوارهای سه نفره طی یک دهه افزایش یافته است. خانوارهای یک نفره از ۵.۲ در سال ۱۳۸۵ به ۸.۵ در سال ۱۳۹۵ افزایش داشته و خانوارهای دو نفره از ۱۵.۳ به ۲۰.۷ و خانوارهای سه نفره از ۲۲.۹ به ۲۸.۵ و خانوارهای چهار نفره از ۲۴.۴ به ۲۷.۶ درصد افزایش یافته است. ۲۵ میلیون و ۶۰۰ هزار خانوار در کشورمان وجود دارد که به طور متوسط هر خانوار شامل سه و ۲۳ صدم نفر است.
وضعیت ازدواج در ایران
میزان ازدواج تقریباً روند افزایشی داشته و در سال ۱۳۹۰ به اوج خود رسیده و پس از آن روند کاهشی را نشان میدهد.
اولین شاخصی که در خصوص ازدواجها مهم است، میانگین سن ازدواج است که برای زنان و مردان بهطور جداگانه محاسبه میگردد. هر چه این رقم کمتر باشد، نشاندهنده پیشرسی ازدواج در جامعه است. معمولاً میانگین سن ازدواج بین ۱۵ تا ۳۰ سال در نوسان است.
همانطوریکه ملاحظه میگردد، براساس دادههای به دست آمده از سرشماریهای مختلف مرکز آمار ایران و سازمان ثبت احوال کشور، میانگین سن در اولین ازدواج نسبت به پنجاه سال پیش، به تفکیک برای مردان حدود دو و نیم سال و برای زنان پنج سال افزایش یافته است. بر این اساس، میانگین سن در اولین ازدواج زنان کل کشور در سال ۱۳۴۵ از ۱۸.۴ به ۲۳.۴ سال، در سال ۱۳۹۷ افزایش یافته است. تحولات کوتاه مدت نشان میدهد، میانگین سن در اولین ازدواج زنان در سال ۱۳۹۸ با ۲۳.۴ سال، در مقایسه با سال ١٣٩٠ هیچ تغییری نکرده است. همچنین ما شاهد افزایش ۰.۹ سال در میانگین سن در اولین ازدواج مردان هستیم. میانگین سن در اولین ازدواج مردان در سال ۱۳۹۸ در کل کشور ۲۷.۶ و در سال ١٣٩٠، ٢٦.٧ سال بوده است.
میزان ناخالص ازدواج
نسبت بین ازدواجهای ثبت شده در یک سال معین و جمعیت میانه همان سال را میزان ناخالص ازدواج گویند. این شاخص ازدواجهای یک جامعه را در زمان مقایسه کرده و نوسانات آن را نشان میدهد و تعداد ازدواج را از یک جامعه به جامعه دیگر مقایسه میکند. در صورتی که بخواهیم این میزان را برای زنان و مردان جداگانه به دست آوریم، لازم است در مخرج کسر به ترتیب جمعیت زنان و مردان را در میانهسال منظور نماییم.
کاهش تعداد ازدواجها در طول ۳۰ سال گذشته، کاملاً منطبق با کاهش یا افزایش تعداد افراد ۲۳-۱۸ ساله بوده است.
همچنین بر اساس این گزارش، از سال ۱۹۹۰ (۱۳۶۹) تعداد افراد ۲۳-۱۸ ساله در حال افزایش بوده و تا سال ۲۰۱۰ (۱۳۹۰) ادامه داشته است. این افزایش کاملاً منطبق با افزایش ازدواجها در کشور است. سپس در دوره ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ تعداد افراد ۲۳-۱۸ ساله کاهش پیدا کرده که همزمان با آن شاهد کاهش تعداد و میزان ناخالص ازدواج بودهایم.
نکته آن است که مطابق پیش بینی های سازمان ملل در سال ۲۰۱۷، انتظار میرود که تعداد افراد ۲۳-۱۸ سال با شیب قابل توجهی از سال ۲۰۲۰ به بعد افزایش یابد.
یکی از عوامل اصلی تثبیت و افزایش جزئی تعداد تولد ها به ساختار سنی جمعیت برمی گردد. افزایش تعداد افراد ۱۸ الی ۲۳ ساله از حدود ۲ سال پیش و افزایش نرخ ازدواج به میزان ۴ درصد در سال ۹۹ از علت های این رخداد است.
در مجموع در ۳۰ سال گذشته روند افزایش یا کاهش ازدواجها، تابع افزایش یا کاهش افراد ۲۳-۱۸ ساله بوده است.
از این رو؛ همانطور که در سال ۱۳۹۹ با افزایش حدود ۵ درصدی ازدواجها مواجه شدهایم، به طور طبیعی انتظار میرود، اگر الگوی ۳۰ سال گذشته برقرار باشد، چنین روند افزایشی را (سالی حدود ۴ درصد) در ازدواجها در طول ۸ سال آینده، شاهد باشیم.
تحولات تعداد زنان ۴۹-۱۵ ساله نیز مطابق تعداد افراد ۲۳-۱۸ ساله از سال ۲۰۳۰ میلادی روند کاهشی شدیدی خواهد داشت. بعبارت دیگر تعداد جمعیت زنان در این گروه سنی بارور در ایران از سال ۲۰۳۰ به بعد، به شدت کاهش پیدا می کند و ما از فرصت سال های (از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ ) که با افزایش تعداد زنان در سن باروری مواجه بوده ایم تا کنون استفاده بهینه نکردهایم.
این درحالی است که فقط ۸ سال از این فرصت باقی مانده است که متاسفانه فرصت کمی برای برون رفت از چالش در پیش رو است.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: جمعیت ایران نرخ رشد جمعیت باروری زنان جمعیت ایران نرخ رشد جمعیت باروری زنان میانگین سن در اولین ازدواج سال ۱۳۹۵ کاهش یافته کاهش میزان باروری درصد جمعیت بالای افزایش یافته نرخ رشد جمعیت میزان باروری کل پیش بینی می شود سال ۱۳۶۵ سناریو محتمل جمعیت در سال پیش بینی جمعیت ایران سطح جانشینی درصد افزایش کاهش باروری نشان می دهد سال ۱۳۹۹ پیش بینی ها پیش بینی شد درصد در سال سازمان ملل میلیون نفر خواهد یافت نفر در سال سال گذشته ازدواج ها سال ۱۳۹۴ سال ۲۰۵۰ ۵ فرزند کل کشور بر اساس تا سال حدود ۲ ۶۵ سال حدود ۱ ۳۰ سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۳۳۷۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تداوم موقعیت جنگی تنها راه بقای نتانیاهو در قدرت / کابینه اسرائیل در حال از هم پاشیدن است
به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، پس از پاسخ ایران به رژیم صهیونیستی برای تنبیه حمله اسرائیل به ساختمان دیپلماتیک جمهوری اسلامی در دمشق برخی کارشناسان انتظار داشتند که تنش در منطقه افزایش پیدا کند و حتی از احتمال وقوع جنگ بزرگ بین ایران و رژیم صهیونیستی صحبت میکردند. علیرغم لفاظیهای مقامات سیاسی-نظامی اسرائیل، آنها به یک اقدام مضحک در اصفهان بسنده کرده و ترجیح دادند که از تشدید تنش با ایران جلوگیری کنند.
البته این امر تا حد زیادی قابل پیشبینی بود؛ پیام قدرت ایران از طریق عملیان «وعده صادق» نه تنها به اسرائیل بلکه به حامیان و متحدان آن ارسال شده بود و آنها به خوبی دریافته بودند که جنگ با ایران میتواند به نابودی کامل رژیم صهیونیستی منجر شود و از همین رو، تصمیمگیرندگان اسرائیل را از اقدام جدی علیه منافع ایران منصرف کردند. «استبان کاریلو» -سردبیر مجله خبری کرادل و کارشناس مسائل خاورمیانه- در گفتگو با ایسکانیوز به بحث پیرامون تحولات اخیر خاورمیانه و همچنین تاثیرات آن در عرصه جهانی پرداخت.
بیشتر بخوانید: رژیم صهیونیستی در برزخ «بقا به شرط بحران» و «ناتوانی در جنگ»متن کامل این گفتگو بدین شرح است:
- به نظر میرسد اسرائیل پس از پی بردن به ناتوانی خود در برابر ایران، از افزایش تنش منصرف شده است. نظر شما در این باره چیست؟
من معتقدم اسرائیل و ایالات متحده از ابهت حمله تلافی جویانه ایران و موفقیتی که تهران در دور زدن پیشرفتهترین پدافند هوایی جهان برای حمله به چند هدف نظامی خاص به دست آورد، غافلگیر شدند. به گفته خودشان، پیشبینی برنامهریزان اسرائیلی این بود که ایران بمباران کنسولگری خود در دمشق را تلافی نخواهد کرد و حتی فکرش هم نمیکردند که عملیاتی به اندازه و شدتی که در 13 آوریل شاهد بودیم، انجام دهد. من فکر میکنم حمله «محدود» اسرائیل در داخل ایران هم دلیلی بر عدم تمایل آنها برای مواجهه با شکست نظامی دیگر پس از ناکامی در دستیابی به اهداف استراتژیک در داخل غزه و هم افزایش فشاری است که این کشور از سوی متحدان غربیاش شش ماه بعد از یک نسلکشی وحشیانه با آن مواجه است.
- برخی کارشناسان بر این باورند که نتانیاهو تلاش میکند تا آمریکا را به طور مستقیم با ایران درگیر کرده و با این کار فشارهای موجود علیه اسرائیل را کاهش دهد. چقدر این تحلیل را درست میدانید؟
بنیامین نتانیاهو به خوبی میداند که روزهای قدرت او در راس دولت اسرائیل به پایان رسیده و تداوم وضعیت جنگی احتمالا تنها راهی است که او می تواند کنترل خود را بر قدرت حفظ کند. در داخل، نارضایتی مردم به طور پیوسته در حال افزایش است در حالی که کابینه جنگ با افزایش بیاعتمادی و تندی در میان اعضای خود در حال از هم پاشیدن است. در خارج نیز، اسرائیل به یک کشور منحوس تبدیل شده و شاهد هستیم که رسانهها و مقامات غربی به طور بیسابقهای نتانیاهو را مقصر این وضعیت میدانند. با کوچک شدن زمین زیر پایش، نتانیاهو نشان داده از آن دسته افرادی است که برای نجات پوست خود حاضر است یک جنگ تمام عیار به راه بیندازد.
- پاسخ ایران به حمله اسرائیل به ساختمان دیپلماتیک جمهوری اسلامی در دمشق، با وجود آنکه یه حمله کاملا محدود بود، اما توانست بخشی از قدرت نظامی ایران را به تصویر بکشد. بازخورد توان نظامی ایران در بین جوامع غربی به ویژه دولتهای این کشورها چطور بود؟
آنچه ما در غرب پس از عملیات انتقامی ایران دیدیم، ترکیبی از شوک واقعی به قدرت نظامی ایران و استانداردهای دوگانه معمول در مورد کشوری بود که دائماً به عنوان «دشمن» معرفی میشود. سخنان دیوید کامرون -وزیر امور خارجه بریتانیا- به بهترین وجه این دو مسدله را نشان داد؛ او گفت ایران نسبت به بمباران کنسولگری خود در دمشق بیش از حد واکنش نشان داد و تاکید کرد که اگر خود لندن هم به جای تهران بود، «اقدام بسیار قوی» انجام میداد. علاوه بر این، شاهد بودیم که اکثر غربها با تحریم ایران -که در واقع در این ماجرا قربانی بود- واکنش نشان دادند و اجازه ندادند اسرائیل -به عنوان متجاوز- محکوم شود.
- فکر میکنید اوضاع در خاورمیانه چطور پیش خواهد رفت و احتمال وقوع یک جنگ بزرگ را چقدر جدی میدانید؟
با وجود آنکه فعلا ایران و اسرائیل مایل به تنشزدایی هستند، وضعیت در منطقه به شدت بیثبات است. با نزدیک شدن به دویستمین روز نسل کشی غزه، ایالات متحده تمایل خود را برای کمک به اسرائیل برای ورود به رفح در عملیاتی که احتمالا شاهد ریختن سوخت بیشتری در آتش خشم خود خواهد بود، نشان داده است. کنگره ایالات متحده همچنین تخصیص میلیاردها دلار کمک نظامی بیشتر به اسرائیل را تایید کرده است که نشان دهنده حمایت از طرح آنها برای گسترش جنگ در لبنان است. موضوع دیگری که قابل توجه است، حمله گسترده به پایگاه الحشد الشعبی در عراق در آخر هفته گذشته و حملات بعدی به پایگاههای اشغالی آمریکا در سوریه است که طی چند ماه گذشته متوقف شده بود. معادله جدید تحمیل شده توسط محور مقاومت در غرب آسیا چیزی نیست که برنامهریزان آمریکایی بتوانند آن را تحمل کنند و من انتظار دارم که همچنان شاهد تلاشهای فزاینده برای تغییر موازنه به نفع اسرائیل و تضعیف مقاومت باشیم.
- روسیه و چین در نشستهای اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد مرتبط یا حمله اسرائیل به ساختمان دیپلماتیک جمهوری اسلامی، حمایت خوبی از ایران انجام دادند. نزدیک این سه کشور چه تاثیری بر روند جهانی کاهش قدرت آمریکا خواهد داشت؟
برخلاف بسیاری از قدرتهای جهانی که از «نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین» دفاع میکنند اما فقط زمانی پای این اصول میایستند که به نفع آنها باشد، روسیه و چین در سمت قوانین بین المللی و احترام به حاکمیت در شورای امنیت سازمان ملل متحد ایستادند. مسکو، پکن و تهران به لطف اتحاد خود در داخل بریکس و سازمان همکاری شانگهای به کل جنوب جهانی نشان دادند که جهانی جدا از هژمونی ایالات متحده نه تنها میتواند وجود داشته باشد، بلکه حتی میتواند رو به جلو حرکت کند. این دیدگاه جدید در حال حاضر در منطقه ساحل آفریقا و برخی از بخشهای آمریکای لاتین تأثیرگذار بوده است؛ زیرا کشورهای بیشتری متوجه خطر مواجهه با ابرقدرتی شدهاند که از شروع جنگها و یا استفاده از واحد پول خود برای حفظ سلطهاش استفاده میکند.
انتهای پیام/
مجید فرخی کد خبر: 1228292 برچسبها اسرائیل بنیامین نتانیاهو غزه