به «عصر جدید» خیلی جدی نگاه نکنید! | چرا خوانندگی کار راحتی شده است؟
تاریخ انتشار: ۲ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۶۳۸۸۴
به گزارش همشهری آنلاین ، البته او در ادامه درباره آسیبهایی که ویژگی چنین برنامههایی میتواند به همراه داشته باشد، توضیح میدهد: اگر دست اندرکاران این برنامهها، بینندهها و شرکت کنندهها واقف باشند چه چیزی را میسازند، تماشا میکنند و در چه فضایی حضور پیدا میکنند، شاید بدین ترتیب بتوان مانع بزرگ کردن این برنامهها و نگاه جدی به آنها شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عمرانلو در ادامه صحبتهایش به ایسنا میگوید: ساخت و پخش چنین برنامههایی باید با یک برنامهریزی اصولی و درست صورت بگیرد، نه اینکه هدف صرفا برگزاری مسابقه و اهدای جایزه باشد که بعد از شش ماه تا یک سال بعد، فرد یا افراد منتخب از حافظه عمومی حذف شوند.
او در راستای صحبتهایش به اثری که حمایت جشنواره موسیقی فجر از شرکتکنندگان در دهه ۸۰ داشته میپردازد و میگوید: جشنواره موسیقی فجر در نیمه دوم دهه ۸۰ دارای بخش رقابتی بود که عدهای از برگزیدگان آن دوره هماکنون مشغول فعالیت هستند. البته این امر صرفا به واسطه حمایت بالای وزارت ارشاد و یا امکاناتی که در اختیار آنها قرار داده، نبود، ولی حمایتهای حداقلی جشنواره بیتأثیر هم نبود که متأسفانه این حمایتها از اواسط دهه ۹۰ به طور کامل حذف شد.
عمرانلو همچنین درباره اثرات حذف این حمایتها عنوان میکند: بزرگترین آسیبی که از حذف چنین اتفاقی رخ داد، بی انگیزگی در گروههای مخصوصا شهرستانی است. در حقیقت در همان سالها شاهد دیده شدن یک سری گروهها از شهرستانهایی چون کرمان، مشهد، گرگان یا اصفهان در شاخه کر بودیم که اکنون بعد از گذر سالها فعالیت چندانی ندارند و دیگر هم شاهد چنین اتفاقاتی نبوده و نیستیم.
آیا هدف کار فرهنگی است؟این موسیقیدان معتقد است که برنامههای استعدادیابی که در تلویزیون پخش میشوند، هدف فرهنگی ندارند و کار آنها بیشتر جنبه سرگرمی و پر کردن وقت مخاطب است. ولی اگر دارای یک هدف فرهنگی باشند، پس از پیدا کردن استعدادها بررسی میکنند که چگونه به حمایت از آنها بپردازند. وگرنه که صرفا پرداخت یک جایزه نقدی بدون حمایت فایدهای ندارد و منجر به خاموش شدن آن جریان میشود. چنین اقدامات مهمی باید توسط کارشناسان زیادی بررسی و برای آن چاره اندیشیده شود.
عمرانلو درباره تجربهای که خود او به همراه «گروه آوازی تهران» در جشنواره موسیقی فجر پشت سر گذاشته، بیان میکند: در سال ۸۷ به همراه «گروه آوازی تهران» جایزه اول جشنواره را در بخش «آوازی» برنده شدیم. در آن زمان علاوه بر جایزه نقدی که برنده شدیم، پس از یک سال (سال ۸۸) وزارت فرهنگ ما را به مسابقات آسیایی که در کره برگزار میشد، اعزام کرد. این امر نقطه آغازی برای ما بود که از آن پس به کشورهای دیگر مانند چین، ایتالیا، اسپانیا و ... هم دعوت شدیم، البته این بار بدون کمک وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
او ادامه میدهد: شاید اگر پس از برنده شدن در جشنواره موسیقی فجر از ما حمایت نمیشد، چه بسا ما هم یکی دو سال فعالیت میکردیم و بعد هم تمام فعالیتهایمان در نطفه خاموش میشد.
این آهنگساز در مقایسه نمونههای خارجی این برنامهها با نسخه ایرانیشان بیان میکند: نمونههای خارجی چنین مسابقاتی زیاد است، ولی در این برنامهها پس از به شهرت رسیدن شرکتکنندگان، مدیربرنامهها و شرکتهای سرگرمی با آنها همکاری کرده و کمک میکنند که استعدادها دیده شوند و هنر خود را به نمایش بگذارند. به عنوان نمونه اگر وضعیت اکنون برنده چهار سال پیش امریکن آیدل را بررسی کنید، متوجه خواهید شد که زندگی آن فرد در جهت مثبت تغییر و رشد کرده است.
چرا خوانندگی؟پاسخ میدهد: تا زمانی که شبکههای ما ساز را نمایش نمیدهند چه توقعی میتوان داشت؟ نوازندهای که سالها زحمت کشیده و شاید به دنبال جایی برای دیده شدن است، مگر در صدا و سیما شرایطش را دارد؟ پس تنها میمانند افرادی که در حوزه خوانندگی فعال هستند چون این آقایان شانس آن را دارند که خودی نشان دهند. البته محدودیت نمایش ساز و حضور خانمها در شاخه موسیقی در این برنامهها به سیاستهای کلان کشور مربوط است و ربطی به این برنامه خاص یا شبکه ندارد.
همچنین از او سوال میکنیم که چرا برگزیدگان بخش خوانندگی این مسابقات بیشتر وارد مارکت پاپ میشوند؟ بیان میکند: جهت و هدف این مسابقات همین است؛ یعنی هدف آنها بیشتر خواننده پروری در شاخه موسیقی پاپ است تا پرورش یا حداقل معرفی موسیقیدانهایی که میتوانند به رشد موسیقی کمک کنند. البته هر از گاهی افرادی در حوزه موسیقی ایرانی هم شرکت میکنند ولی باید دید خروجی آن چه خواهد بود؟
بسیاری از خوانندگان سواد خواندن ندارنداو در پاسخ به این سوال که چرا تصور عمومی بر این باور است که خوانندگی کار راحتی است؟ میگوید: اگر بخواهید به صورت علمی و آکادمیک نگاه کنید، موسیقی در کل رشته بسیار سختی است. خوانندگی هم در جایگاه خود کار بسیار مشکلی است. یک خواننده اول از همه باید توانایی خواندن داشته باشد، گوش خوب داشته باشد و آموزش دیده باشد. خوانندهای که با اصول اولیه موسیقی چون نت خوانی و سلفژ آشنایی ندارد، خوانندهای کم سواد یا بی سواد است. ولی در چنین مسابقاتی از شرکتکننده در بخش خوانندگی حتی سوال هم نمیشود که آیا میتواند نت بخواند؟ البته این ایرادی است که نه تنها در این مسابقات بلکه در سطح بالای خوانندگان ما چه پاپ و چه موسیقی ایرانی وجود دارد.
عمرانلو ادامه میدهد: مطمئن هستم اگر از ۱۰ خواننده اول مطرح موسیقی کشور یک تست ساده تئوری موسیقی یا سلفژ گرفته شود، شاید هشت نفر از آنها توانایی پاسخ دادن به سوالاتی را که یک هنرجوی هنرستانی سال دوم یا سوم هماکنون به آن وارد است، نداشته باشند. این مشکلی است که در سیستم آموزشی ما وجود دارد و خوانندهها هم خیلی نیازی نمیبینند که بخواهند این بخش از موسیقی را فرا بگیرند و با دانش بیشتری کار خود را پیش ببرند.
این همه تلاش برای مجوز یک کنسرت؟او در بخش پایانی صحبتهای خود به سختگیری صدور مجوزهای برگزاری کنسرت میپردازد و میگوید: احساس میکنم زمانش رسیده که مسئولین فرهنگیِ وزارت فرهنگ و ارشاد در نگاه خود به موسیقیدانها تغییر انجام دهند. موسیقیدانی که ۲۰ سال برای هر اجرای خود مجوز گرفته، سطح و کیفیت کارش اثبات شده است و تخلفی نمیکند و نکرده، چرا باید هر بار برای اخذ مجوز برگزاری کنسرت خود از ۱۰۰ تا فیلتر رد شود؟
عمرانلو ادامه میدهد: این سختگیریها فرسوده کردن هنرمندان و بیانگیزه کردن آنها نیست؟ من از سال ۸۴ روی صحنه رفتهام؛ یعنی هنوز به این بلوغ نرسیدهام که تشخیص بدهم قطعاتی که قصد اجرایشان را دارم مناسب حال سالن یا شنونده هست یا نه که هر بار باید مراحل زیادی را برای اخذ مجوز پشت سر بگذارم؟ این امر جز اتلاف وقت من چه ثمره دیگری دارد؟
کد خبر 678285 منبع: ایسنا برچسبها خبر مهم عصر جدید - تلویزیون تلویزیون - صدا و سیمامنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر مهم عصر جدید تلویزیون تلویزیون صدا و سیما جشنواره موسیقی فجر برنامه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۶۳۸۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علیرضا طلیسچی: وضعیت موسیقی در ایران خوب است
به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، تولید و پخش رئالیتیشوها، از «مافیا» گرفته تا «پدرخوانده»، در شبکههای نمایش خانگی داغ است و یکی از این برنامهها که اینروزها طرفداران قابل توجهی پیدا کرده، رئالیتیشو «زودیاک» است که با عنوان «شبهای مافیا» بازی جذابی برای طرفدارانش پخش میکند. در این برنامه یک قاتل سریالی به نام زودیاک شهروندان و مافیای سیسیل را هدف قرار میدهد. در این برنامه محمد بحرانی نقش گرداننده بازی را بر عهده دارد.
بیشتر بخوانید: موسیقی درمانی شیوهای جدید در درمان بیماران سریال «شبهای مافیا: زودیاک» به کارگردانی محمدرضا رضائیان در سال۱۴۰۲ ساخته شده است. در فصل دوم این رئالیتیشو، فرزاد حسنی، دارا حیایی، جواد خواجوی، محیا دهقانی، متین ستوده، مجتبی شفیعی، علیرضا طلیسچی، سعید فتحی روشن، بهار قاسمی، مریم مؤمن، مهدی مهدیپور و امیرحسین هاشمی به هنرمندی پرداختهاند.
علیرضا طلیسچی یکی از خوانندگان شناختهشده و پرطرفدار پاپ است؛ خوانندهای که توانسته جایگاهش را با کنسرتهایی که برگزار میکند تثبیت کند. این خواننده پاپ که متولد۶۴ است، از میانه دهه۸۰ فعالیتش را به شکل رسمی آغاز کرد و تکآهنگهایش طرفداران خاص خودش را دارد. طلیسچی در این گفتوگو از حضورش در برنامه «شبهای مافیا» میگوید و در بخشهای دیگری از این گفتوگو از وضعیت امروز موسیقی صحبت کرده است.
این روزها رئالیتیشوهای متنوعی در شبکه نمایش خانگی پخش میشود. چطور شد که در برنامه «شبهای مافیا: زودیاک» شرکت کردید؟
از طریق تیم تولید به برنامه دعوت شدم و علاقه داشتم که ببینم چطور میتوانم در این سناریو بازی کنم. من قبلا هم در یک شو، مافیا بازی کرده بودم، اما بهنظرم «زودیاک» شیکتر است و پیچیدگیهایش بازی را برای بیننده جذابتر میکند.
خیلیها به برد و باخت در یک مسابقه اهمیت میدهند. برد و باخت برای شما چطور بود؟
شرکت در این برنامه بیشتر برایم جنبه سرگرمی دارد. اینطور نگاه میکنم که با یک گروه خوب دور هم هستیم و هدفمان این است که برای بینندههای برنامه لحظاتی حال خوب ایجاد کنیم که امیدوارم به چنین نتیجهای رسیده باشیم.
اخیرا در نمایش خانگی، محصولاتی در حوزههای مختلف ورزش، موسیقی، مذهبی و... تولید شده است. از نظر شما، تولید برنامههای حوزه موسیقی مثل «صداتو» چه تأثیری بر ارتباط بیشتر مردم با موسیقی دارد؟
ساخت برنامههای خوب در این حوزه به ارتباط بیشتر مردم با موسیقی کمک میکند، اما اینکه این برنامهها بتواند هنرمند بسازد مبحث دیگری است، چون یک خواننده هرقدر هم تخصصی وارد یک حوزه بشود، تا جو کار و فعالیت حرفهای در فضای تولید و صحنه را تجربه نکند، به موفقیت نمیرسد. از نظر من، ورود به عرصه خوانندگی و فضای حرفهای موسیقی کاملا نیازمند تجربه این واقعیت است. تمام این مسابقاتی هم که اخیرا تولید و پخش شده یکیدو چهره را به فضای موسیقی معرفی کرده، اما به لحاظ ایجاد سرگرمی برای مردم کاملا موفق ظاهر شدهاند و اگر از این قبیل برنامهها باز هم تولید شود، به فهم و درک بیشتر مردم از فضای موسیقی کمک قابل توجهی میکند.
پیشنهادی برای حضور در برنامههای موسیقی داشتهاید؟
پیشنهاد داشتهام، اما علاقه نه، چون بهنظرم در جایگاهی نیستم که بخواهم کسی را قضاوت کنم و اصولا هم موسیقی تا یک جایی بهصورت علمی و پایه آموختنی است و از آن به بعدش دیگر سلیقهای میشود. پس قضاوت کردن راجع به صداها را باید به مردم بسپاریم.
این روزها بازار کنسرتهای پاپ داغ است. درست است که موسیقی کشور افت و خیزهای زیادی دارد و با مشکلات خاص خودش دست و پنجه نرم میکند، با این حال اوضاع این روزهای موسیقی کشور چطور است؟
بهنظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. موسیقی ما در سالهای اخیر دچار تحولات عجیب و غریبی شد که بخشی از این تحولات مثبت بود و بخشی هم منفی. خوشحالم که با ورود هنرمندان حرفهایتر و صداهای قشنگتر و احساس بیشتری که در کارها وجود دارد موسیقی دارد از آن حالت قبلی بیرون میآید و خودش را ترمیم میکند.
برویم سراغ مسئله ترند شدن برخی از قطعههای موسیقی مثل قطعه «پاقدم» که اخیرا بسیار شنیده و معروف شد. چه میشود که یک کار اینطور دیده و شنیده و پرطرفدار میشود؟
بخش زیادی از این اتفاق مربوط به تجربه است و بخشی هم سلیقه و هوش بازار. ولی در نهایت کارها را مردم برجسته میکنند، یعنی اگر مردم کاری را دوست داشته باشند، آن کار به موفقیت بزرگی میرسد. «پاقدم» یک قطعه موسیقی دهه شصتی است که در آن استانداردهای ضبط موسیقی آن دوران کاملا رعایت شده و فکر میکنم جدا از تنظیم و میکس و مستر خوب امیربهادر دهقان، شعر و ترانه و ملودی هم خیلی به کارهای آن دهه نزدیک است.
شما در قطعههای معروفتان هم سبک شاد دارید و هم قطعههای احساسی و غمگین. تمایل مردم بیشتر به شنیدن کدام یک است؟
اگر به تاریخمان رجوع کنید، میبینید که مردم ما پر از غم و غصه بودهاند و طبیعتا تمایلشان به آهنگهای شاد بیشتر است. در کنسرتها هم همینطور است. وقتی یک پدر بودجه مشخصی برای خانوادهاش کنار میگذارد تا در کنسرت شرکت کنند، دلش نمیخواهد که مجددا در فضای غمگین قرار بگیرند. بنابراین تمایلشان به شنیدن و همراهی در خواندن آهنگهای شاد بیشتر است. البته از قدیم موسیقی شاد نسبت به موسیقی غمگین بیشتر شنونده و طرفدار داشته است.
این روزها مدام نام خوانندههای جدیدی را میشنویم که در فضای مجازی معرفی میشوند. یا گاهی روی بیلبوردها تبلیغ کنسرت خوانندههایی را میبینیم که خیلیها نمیشناسندشان. این افزایش ورود به عرصه خوانندگی اتفاق مثبتی است یا منفی؟
ما خوانندگانی داشتهایم که با یک قطعه روی صحنه آمدهاند و بقیه قطعههایشان حالت مکمل همان یک قطعه را داشته. از آن طرف هم هنرمندی داشتهایم که با هر قطعه جدید مخاطبان بیشتری را جذب کرده و بهتدریج معروف شدهاست. در هر صورت، دیده شدن یک اثر هنری و محبوب شدن هنرمند به مردم بستگی دارد.
به تجربه حوزههای هنری دیگر مثل بازیگری هم فکر میکنید یا پیشنهادی داشتهاید؟
من یکبار این را تجربه کردم و متأسفانه بازخورد خوبی از این کار نداشتم، به خاطر اینکه تیم تولید آن کار تیمی که فکر میکردم نبود. البته بازیگران و بقیه عوامل همه خوب بودند، اما تجربه خوبی برای من نبود و ترجیح میدهم که فعلا دوباره آن فضا را تجربه نکنم و در کار خودم پیش بروم، هرچند از آینده و تصمیمات بعدیام خبر ندارم.
رئالیتیشوها توانستهاند تا اندازه ای شبکه نمایش خانگی را متحول کنند
در چند سال اخیر پلتفرمها به کاربران امکان میدهند فیلمها و سریالها را بهصورت آنلاین تماشا کنند و بهسرعت به رقیبی برای تلویزیون تبدیل شدهاند.
یک مقایسه ساده در تولیدات و سریالهای پخششده در ابتدای سال۱۴۰۳ تا امروز میان پلتفرمهای نمایش خانگی و تلویزیون نشان میدهد تلویزیون با وجود آنکه نسبت به سال گذشته با کمکردن حساسیتهایی سعی در جذب هنرمندان و چهرههای مطرح کرده اما باز هم بازی را در زمین رقابت با پلتفرمهای پخش نمایش خانگی واگذار کرده است.
این روزها تولید رئالیتیشوها و برنامههای مسابقه که در شبکه نمایش خانگی تولیدشده، توانسته جذابیت زیادی برای مخاطب امروز بهوجود بیاورد، مخاطبی که تنها با تماشای سریال و فیلم نمیتواند اوقات فراغت خود را پر کند. بنابراین از یکسو پلتفرمهای گوناگون در شبکه نمایش خانگی در بیشتر سریالهای خود توانستهاند با تمرکز بر جذابیتهای داستانی و استفاده درست از ستارگان سینما و تئاتر تولیدات جذابی را پیش روی مخاطب بگذارند و از سوی دیگر با تولید و پخش برنامههای مختلف نشان دادهاند توجه به ذائقه مخاطب برایشان مهم است و در بخشهایی موفق شدهاند.
البته دامنه صنعت سرگرمی آنقدرگسترده است که ما در تلویزیون یا حتی شبکه نمایش خانگی هنوز نتوانستهایم رقابتی با برنامههای خارجی داشته باشیم. با این حال، برخی از این برنامهها توانستهاند آنقدر جذاب باشند که تماشاگران فصلهای آن را دنبال میکنند.
VODها طیف گستردهای از فیلمها و سریالها را از سراسر جهان به کاربران ارائه میدهند. این امر بهمعنای انتخاب بیشتر برای بینندگان و رهایی از محدودیتهای برنامههای روتین است.
نمیتوان منکر این موضوع شد که پلتفرمهای نمایش خانگی با ارائه فرصتی جدید برای پخش فیلمها و سریالهای ایرانی، به افزایش تولید محتوای داخلی در این کشور کمک کردهاند. این امر منجر به ایجاد شغلهای جدید و رونق صنعت سرگرمی ایران شده است.
VODها در حال حاضر نقش مهمی در صنعت سرگرمی ایران ایفا میکنند و ظرفیت این را دارند که در آینده نقش مهمتری ایفا کنند. با رفع چالشهای موجود، VODها میتوانند به گزینهای محبوبتر برای سرگرمی در ایران تبدیل شوند و بهطور قابلتوجهی بر نحوه تماشای فیلم و سریال توسط مردم ایران تأثیر بگذارند.
منبع: همشهری
انتهای پیام/
کد خبر: 1228550 برچسبها موسیقی