ایدههای جدید برای امنیت غذایی
تاریخ انتشار: ۳ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۷۳۲۵۶
کالای اساسی به کالا و خدماتی گفته میشود که نیازهای اساسی یک جامعه هستند؛ این کالاها عمدتا بهدلیل اهمیت آنها در برداشت رضایت مردم نسبت به حکمرانان، از اهمیت سیاسی زیادی برخوردار است.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، کالای اساسی به کالا و خدماتی گفته میشود که نیازهای اساسی یک جامعه هستند. این کالاها عمدتا بهدلیل اهمیت آنها در برداشت رضایت مردم نسبت به حکمرانان، از اهمیت سیاسی زیادی برخوردار است؛ بنابراین سیاستمداران نسبت به این کالاها استراتژیهای مختلفی را جلو میبرند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مصرف روغن بالاتر از سرانه جهانی
برای مقایسه قدرت خرید میان کشورها از شاخص Purchasing power parity در ادبیات اقتصاد سیاسی استفاده میشود. در این شاخص سبدهای متفاوتی در جهان بهعنوان سبد ثابت درنظر گرفته میشود و طبق آن ارزش کالاهای همسان در جهان مقایسه میشود. بهرهمندی مردم از روغن در اکثر سبدهای جهانی ثابت است و این موضوع بدان معناست که مردم جهان روغن را کالای اساسی میدانند. در ایران نیز نتایج حاصل از مطالعات انستیتو تغذیه نشان میدهد ۲۱درصد از کل انرژی مصرفی مردم کشورمان از طریق مصرف روغن تامین میشود.
آمارها بیان میکنند سرانه مصرف روغن نباتی در ایران طبق اعلام دستگاههای دولتی حدود ۲۰ کیلوگرم در سال است که ۸ کیلوگرم بیشتر از سبدغذایی مطلوب سرانه و میانگین جهانی مصرف این محصول است. بررسی آماری با میزان مصرف بیشینه در ایران و بهطور میانگین برای جمعیت ۸۵ میلیونی حاکی از نیاز ۱.۸ میلیون تن روغن خوراکی در طول سال است. حسب توجه به نیاز روغن، ایران نیز ازجمله واردکنندگان روغن خوراکی در جهان است که سالانه بیش از ۱.۹ میلیون تن روغن خوراکی را از طریق کشورهای دیگر وارد میکند. اما فقط این همه واردات صرفا برای روغن نیست! طی گزارشی از سوی گمرک، بیش از ۴۰۰ هزار تن دانههای روغنی به کشور وارد شده و این موضوع به معنای روغنکشی ۲۰۰ هزار تنی حاصل از واردات در کشور است؛ بنابراین بهطورکلی نزدیک به ۲.۱ میلیون تن روغن در طول سال به کشور وارد میشود.
گذر از استانهای شمالی بهخصوص استان گلستان سبب بیان این مدعاست که در ایران نیز دانههای روغنی همچون کلزا کشت میشوند. بنابر گزارشهای وزارت جهاد و کشاورزی بیان میکند که میزان ۸۴ درصد روغن موردنیاز در کشور از طریق واردات حاصل میشود و نزدیک به ۱۶ درصد آن سهم تولید است. نظر به بررسی گمرک میزان ۱.۹ میلیون تن روغن و ۴۰۰ هزار تن دانه روغنی (حدود ۲۰۰ هزار تن روغن درصورت بازدهی ۵۰ درصد روغنکشی) از مبادی رسمی کشور واردات شده است، بنابراین مجموع روغن موجود حاصل از واردات و تولید در کشور به ۲.۵ میلیون تخمین زده میشود. این بدان معناست که ۴۰۰ هزار تن روغن سالیانه در کشور تأمین میشود. مطابق با آنچه بیان شد؛ نظر به سرانه مصرف روغن در ایران، فقط ۱.۸ میلیون تن در کشور به روغن نیاز است و نزدیک به ۷۰۰ هزار تن روغن در کشور مازاد روغن وجود دارد.
حذف ارز ترجیحی، چه خوب و چه بد
در یک سناریوی بدبینانه برای دولت و مردم و یک سناریوی خوشبینانه برای قاچاقچی و دلال؛ این عزیزان میتوانند با ارز ترجیحی به میزان ۷۰۰ هزار تن روغن وارد کنند و با ارز آزاد آن را از کشور قاچاق و خارج کنند. این موضوع بدان معناست که نزدیک به ۷۰۰ هزار تن در طول سال روغن وارداتشده با ارز ترجیحی از کشور خارج میشود. برهمین اساس با کسر مابهالتفاوت ارز ترجیحی با نرخ آزاد و نظر به اختلاف ۶۵ هزار تومانی قیمت هر کیلوگرم روغن در ایران و قیمت وارداتی، میزان سود غیرشرعی که قاچاقچیان به جیب زدند بیش از ۴۰ هزار میلیاردتومان برآورد میشود.
سرانجام پس از گمانهزنیهای چهار ساله برای حذف ارز ترجیحی، سیدجواد ساداتینژاد، وزیر جهاد و کشاورزی تصمیم حذف ارز از اقلام اساسی باقیمانده همچون روغن را اتخاذ کرد. فارغ از اینکه شاید به نحوه اجرا در طرح اعم از پیوستهای رسانهای و توجه به موضوعات کلانداده، میتوان انتقاد وارد کرد، ولی باید پذیرفت که راهی جز این تصمیم هم نبود. باید پذیرفت که دو موضوع بحران امنیت غذایی حاصل از جنگ روسیه و اوکراین و خشکسالی ازجمله موضوعاتی هستند که حتی اگر رانت و فساد، قاچاق، کمبود منابع ارزی، کاهش بهرهوری در تولید و... حاصل از ارز ترجیحی را کنار بگذاریم، این دو موضوع دیدگاه ما را نسبت به مساله تغییر میدهند.
موضوع امنیت غذایی حاصل از نزاع روسیه و اوکراین و خشکسالی نهفقط جمهوری اسلامی ایران بلکه تمام دنیا را تحتتأثیر خود قرار داد. برای بیان اهمیت موضوع جنگ روسیه و اوکراین و اثرگذاری آن بر بازار روغن باید بیان کرد که سهم روسیه و اوکراین از صادرات کلزا در جهان ۰.۴۴ و ۲.۵۳ میلیون تن و از روغن تخم آفتابگردان ۲.۳ و ۵.۵ میلیون تن است. این موضوع بدان معناست که بیش از ۶۵ درصد روغن تخم آفتابگردان و ۲۰ درصد روغن کلزا در جهان تحتتأثیر جنگ قرار گرفته است؛ بنابراین میتوان تصمیم ساداتینژاد را منطقی دانست.
پیشنهاد کلزا برای وزارت جهاد کشاورزی
ازجمله دانههای روغنی که در کشت و روغنکشی مطابق با آبوهوای ایران بهصرفه به نظر میرسد، کلزاست. تولید کلزا وابستگی به واردات روغن را حداقل تا ۳۰ درصد کاهش میدهد. توجه به این نکته ضروری است که امکان تولید کلزا در ۴ میلیون هکتار از اراضی کشاورزی (تولید به روش کشت دیم با کمترین میزان مصرف آب وجود دارد). جالب است بیان کنیم که تولید متناوب آن با گندم باعث افزایش عملکرد تولید هر دو محصول میشود، بنابراین بحران گندم را میتواند تاحدی پوشش دهد. متأسفانه طی سالهای اخیر بیتوجهی سیاستگذاران پیشین نسبت به موضوع امنیت غذایی سبب شد کشاورز به کشت کلزا بیمیل باشد. برای مثال دولت قیمت کلزا را مناسب تعیین نمیکرد (درحالیکه قیمت این محصول باید ۲.۲ برابر قیمت گندم باشد) یا واردات دانه روغنی و روغن خام منوط به کشت قراردادی با کشاورزان نیست.
منبع: روزنامه فرهیختگانمنبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: ارز ترجیحی سهامدار روغن نباتی روسیه و اوکراین میلیون تن روغن دانه های روغنی بدان معناست هزار تن روغن امنیت غذایی ارز ترجیحی درصد روغن مصرف روغن ایران نیز کالا ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۷۳۲۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یک ادعای عجیب از سوءتغذیه نیمی از ایرانیها
نتایج اخیر یک پژوهش چندساله نشان میدهد که سرانه مصرف مواد غذایی ایرانیها با وجود گرانی اقلام غذایی و شرایط بد اقتصادی تغییر چندانی نداشته و آنها در وضعیت سوءتغذیه بحرانی قرار ندارند، اما بخش عمده درآمدهایشان به سمت تأمین مواد غذایی رفته است.
به گزارش همشهری، متخصصان تغذیه بر مصرف همه گروههای غذایی؛ کربوهیدرات، چربیها، پروتئین، لبنیات، میوه و سبزیجات، برای حفظ سلامت بدن و جلوگیری از ابتلا به بیماریها تأکید میکنند؛ محصولاتی که البته طی چند سال گذشته روند افزایشی قیمت داشته و به نوعی حضورشان در سفرهها کمتر شده. این وضعیت حواشی متعددی را هم رقم زده و اخبار متعددی از تبعات این مساله مطرح میشود، از جمله اینکه ایرانیها در مسیر گرسنگی قرار گرفته و دچار سوءتغذیه شدهاند.
به گفته جلالالدین میرزایرزار، رئیس انجمن تغذیه ایران، هم پیشتر فکر میکردند که بحث سوءتغذیه در کشور جدی است و به همین دلیل یک طرح ملی از سوی انستیتو تحقیقات تعذیه در این باره در کشور کلید خورد که نتایج آن سوءتغذیه خانوادههای ایرانی را رد میکند.
در این باره حتی تابستان سال گذشته سازمان جهانی خواربار و کشاورزی ملل متحد -فائو- از کاهش قابل توجه سوءتغذیه در ایران طی سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ خبر داد و اعلام کرد: «طی این دوره ۶.۱ درصد از جمعیت ایران با مشکل سوء تغذیه مواجه بودند و این عدد در دوره قبل -۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰- بالغ بر ۷ درصد بوده است.»
یک ادعای عجیب از سوءتغذیه ایرانی هاعجیبترین ادعا درباره سوءتغذیه ایرانیها تابستان سال گذشته مطرح شد. مدیرکل سابق مطالعات اجتماعی وزارت تعاون با بیان اینکه اوضاع سوءتغذیه در کشور بحرانی شده، عنوان کرد: «۵۷درصد ایرانیها سوءتغذیه دارند و کالری مورد نیاز یعنی ۲۱۰۰ کیلوکالری را دریافت نمیکنند. ۱۴.۵میلیون نفر از این ۵۷درصد هم کودکند و نزدیک ۱۰میلیون نفر زیر ۱۲سال»؛ ادعایی که نشان میداد فقر غذایی، سلامت بیش از نیمی از جمعیت کشور را تهدید میکند و هم نظام سلامت و هم آیندهسازی کشور با مشکلات قابلتوجهی روبهرو است.
ادعای این مسئول همان زمان هم مورد انتقاد گرفت و عنوان شد که حتی میانگین جدول سازمان بهداشت جهانی برای میزان کالری مورد نیاز گروههای سنی مختلف، متفاوت است. بهعنوان مثال درباره افراد زیر ۱۰ سال دچار سوءتغذیه که به تأکید این مسئول سابق چیزی حدود ۱۰ میلیون نفر بودند، اگر پسر باشند ۸۵۰ تا ۱۹۸۰ کالری مورد نیاز است و اگر دختر باشند ۱۲۵۰ تا ۱۷۳۰ کالری. به همین دلیل میانگین عجیب ۲۱۰۰ کیلوکالری درباره این گروه سنی مصداق ندارد.
این در حالی است که وزارت بهداشت هم براساس جدولی که از سوی انستیتو تغذیه ایران تهیه شده بود، میانگین کالری و پروتئین مصرفی دهکهای مختلف در سال ۹۷ را اعلام کرد. براساس این جدول، تنها ۴ دهک ابتدایی کالری کمتر از ۲۱۰۰ دریافت کرده بودند؛ دهک اول ۱۶۳۵، دهک دوم ۱۸۴۱، دهک سوم ۱۹۳۴ و دهک چهارم ۲۰۰۵؛ بنابراین کالری دریافتی ۳ دهک تفاوت قابل توجهی با میانگین کالری مطرحشده از سوی مدیرکل سابق مطالعات اجتماعی وزارت تعاون نداشته است.
البته آمارهای رسمی وزارت بهداشت نشان میدهد که حدود ۱۶درصد کودکان زیر ۶ سال در ایران دچار سوءتغذیهاند و ۸۰۰هزار کودک در سنین رشد با کمبود انرژی و مواد پروتئینی و کمبود ریزمغذیها روبهرویند. متولیان نظام سلامت همچنین از کمبود وزن ۱۱درصد کودکان در ایران و لاغری شدید حدود ۵درصد از کودکان خبر میدهند.
سرانه مصرف تغییری نکردهایرانیها طی سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ بهبود ۱۲ پلهای در ردهبندی جهانی سوءتغذیه داشتند و در جایگاه ۹۰ قرار گرفتند؛ یعنی در مقایسه با ۱۶۷ کشور جهان از نظر سوءتغذیه، ۷۷ کشور جهان سوءتغذیه بیشتری نسبت به ایران داشتهاند. حالا پژوهشها هم نشان میدهند که ایرانیها از نظر سوءتغذیه در وضعیت بحرانی قرار ندارند.
رئیس انجمن تغذیه ایران در این باره به توضیح میدهد: دراینباره یک پژوهش چندساله از سوی انستیتو تحقیقات تغذیه ایران آغاز شد. نام این طرح «سرانه مصرف مواد غذایی در خانوارهای ایرانی» بود و از ۸ هزار خانوار ایرانی یادآمد غذایی گرفته شد. در طول این مطالعه سرانه مصرف تمام اجزای مواد غذایی در کشور بهصورت پراکنده مورد اندازهگیری قرار گرفت. نتایجی که اخیرا بهدست آمده نشان میدهند که سرانه مصرف نسبت به قبل از شرایط بد اقتصادی خیلی تغییر نکرده است که ایرانیها را دچار سوءتغذیه بحرانی کند.
هزینههای ۵۰ درصدی برای خوراکیهابهگفته میرزایرزاز، این مطالعه نشان داد که خانوارهای ایرانی بخش قابل توجهی از درآمد خود را به تامین مواد غذایی اختصاص دادهاند. او دراینباره عنوان میکند: اگر در سالهای گذشته یک خانوار مجبور بود ۱۵ تا ۲۰ درصد از درآمد خود را به خورد و خوراک اختصاص دهد، اکنون این عدد به ۴۰ تا ۵۰ درصد رسیده است؛ اما مصرف سرانه چندان جابهجا نشده است، مگر درباره گوشت بهصورت خاص، و شاید لبنیات.
این متخصص تغذیه درباره سرانه مصرف لبنیات در ایران توضیح میدهد: این شاخص در کشور ما در مقایسه با کشورهای توسعهیافته همیشه کم بوده و اکنون هم همان وضعیت را دارد؛ به همین دلیل نمیتوان کاهش مصرف را خیلی به مسائل اقتصادی ربط داد.
حمایتهای غذایی ارجحتر استرئیس انجمن تغذیه ایران با تأکید بر اینکه این آمارها در دهکها و گروههای آسیبپذیر تفاوتهایی دارد، عنوان میکند: این گروهها در یک یا ۲ دهک قرار دارند که در سازمانهای مردمنهاد و انجیاوها، ارگانهای نیمهدولتی مثل کمیته امداد و ارگانهای دولتی مثل سازمان بهزیستی بهعنوان مستمریبگیر ثبت شدهاند. یکی از توصیههای همیشگی ما به دولتها درباره این گروههای آسیبپذیر این بوده است که این گروهها باید تحت حمایتهای غذایی قرار داشته باشند؛ یعنی به جای دریافت یارانه و کمکهای نقدی، سبدهای مواد غذایی دریافت کنند تا دچار سوءتغذیه که عامل بسیاری از بیماریهاست، نشوند.
میرزایرزاز تأکید میکند: تحقیقات نشان داده است که پول نقد پرداختی به این خانوارها، به دلیل گرفتاریهای زیادی که دارند، به مواد غذایی اختصاص پیدا نمیکند و صرف موارد و مسائل دیگر میشود.