جای خالی «مهندس نگهداری ساختمان» در نظام مهندسی/ شناسایی ۲۶۳ ساختمان ناایمن توسط آتشنشانی مشهد
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۱۲۶۸۶۸
در دهه اخیر توسعه برجسازی در مشهد مشهود است اما این برج سازیها و بلندمرتبه سازیها چقدر با قوانین و مقررات تطابق دارند و آیا نظارتها به گونهای هست که شاهد بروز حوادث تلخی همچون پلاسکو و متروپل در مشهد نباشیم.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح توس، هفته گذشته به دنبال وقع حادثه متروپل میلیون ها ایرانی داغدار شدند حادثه ای که به دلیل فساد و سودجویی برخی افراد رخ داد و آوار آن بر سر مردم بیگناه آبادان خراب شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
توسعه شهری و بلندمرتبه سازی از الزامات زندگی در کلانشهرها است، اما این الزامات باید در راستای مقررات ملی ساختمان انجام شود نه اینکه با پول و پرداخت جریمه طبقه روی طبقه ساخت و با جان مردم معامله کرد از طرفی در دهه اخیر توسعه برجسازی در مشهد مشهود است اما این برج سازی ها و بلندمرتبه سازی ها چقدر با قوانین و مقررات تطابق دارند و آیا نظارت ها به گونه ای هست که شاهد بروز حوادث تلخی همچون پلاسکو و متروپل در مشهد نباشیم.
تخریب 800 ساختمان ناایمن در سال گذشتهمسعود ایاز، مدیر کل نظارت بر ساخت و سازها و کمیسیون ماده صد مشهد در گفت و گو با صبح توس، اظهار کرد: موضوع نظارت بر ساخت و سازها و ایمنی ساختمان ها بر عهده مهندسین ناظر و مجری دخیل در پرونده است و با هماهنگی که با نظام مهندسی داشته ایم، مهندسین ناظر بدون آن که نیازی داشته باشند که به صورت فیزیکی در شهرداری حضور پیدا کنند گزارش تخلفات ساختمانی را به صورت سیستمی به همکاران ما در شهرداری های مناطق گزارش می کنند و همکاران من بر اساس آن گزارش اقدامات مورد نیاز را انجام می دهند.
وی افزود: علاوه بر این، همکاران بنده در اداره نظارت بر ساخت و سازها طی گشت زنی های مداوی که در شهر دارند در صورت مشاهده ساخت و سازهای خارج از ضابطه و فاقد پروانه، با آن ها نیز برخورد می کنند و اقدام به تعطیلی کارگاه می کنند.
ایاز تصریح کرد: از سال گذشته تا کنون بیش از 6 هزار گزارش تخلف توسط مهندسین ناظر در سیستم نظارت بر ساخت و سازهای شهرداری مشهد ثبت شده است که برحسب درخواست مهندس ناظر برای ساختمان احکامی چون اخطار، پلمپ و قلع بنا داشته ایم که در این راستا در سال 1400 بیش از 800 مورد قلع بنا داشته ایم که بخشی از این تخریب ها به دلیل عدم رعایت اصول فنی بوده است.
تشدید خطر حضور ساختمانهای ناایمن در حاشیه شهر
مدیر کل نظارت بر ساخت و سازها شهرداری مشهد ادامه داد: متاسفانه در مناطق حاشیه شهر مشهد که خرید و فروش املاک به صورت قولنامه ای انجام می شود شاهد بیشترین تخلفات ساختمانی از نوع ساخت و ساز بودن پروانه ساخت و خارج از نظارت های مهندسین ناظر هستیم که ساخت و سازهای خارج از ضوابط شهرسازی در حاشیه شهر می تواند بسیار خطرناک باشد.
حکم قلع در انتظار ساخت و سازهای بدون استحکام
وی یادآور شد: هرگونه تخلف ساختمانی مانند ساخت طبقه مازاد یا پیشروی غیر مجاز به کمیسیون ماده صد ارجاع داده می شود و در این کمیسیون که اعضای آن از دادستانی، شورای شهر و استانداری هستند در صورتی که اصول فنی، شهرسازی و بهداشتی رعایت شده باشد مختار است که رای به جریمه سازنده دهد اما قطعا ساختمانی بدون استحکام بنا حتی اقدام به ساخت یک متر مربع خارج از پروانه ساخت خود بکند، قطعا با رای قلع مواجه خواهد شد.
ایاز عنوان کرد: نظارت شهرداری بر استحکام ساختمان ها تا پایان دریافت پایانکار توسط سازنده است و موضوع نظارت بر ایمنی ساختمان های دارای اهمیت بالا با آتش نشانی است و خوشبختانه ورود خوبی داشته اند و تاکنون نظارت ها و تذکرات فراوانی در این خصوص داشته اند با این وجود چنانچه ساختمانی که پایانکار داشته باشد و پس از آن دچار مشکل شود تیم مهندسی ساخت و نظارت بر آن ساختمان باید جوابگو باشند.
جای خالی مهندس نگهداری ساختمان در نظام مهندسی
مدیر کل نظارت بر ساخت و سازها شهرداری مشهد بیان کرد: شهرداری بر اساس وظایف قانونی که به آن محول شده است، وظیفه رفع خطر از بناهای غیر ایمن از معابر عمومی دارد لذا نگهداری ساختمان بر عهده متولیان آن ها است با این وجود بر اساس قوانین ملی ساختمان باید مهندس نگهداری ساختمان نیز داشته باشیم که در این خصوص نظام مهندسی باید پاسخگو باشد که آیا برای پروژه های ساختمانی این تیم و مهندس نگهداری را تعریف کرده اند یا خیر؟
وی تاکید کرد: در سال 1400 بیش از 35 هزار اخطار برای ساختمان های درحال ساخت در مشهد صادر شده است که بخش عمده ای از آن ها به دلیل عدم رعایت مسائل فنی بوده است و از این تعداد بیش از 800 مورد با رای کمیسون ماده 100 تخریب شده اند.
ایاز در پایان خاطر نشان شد: در حادثه تاسفبار متروپل یک سری عوامل دست به دست هم داده اند و این حادثه را رقم زده اند و تا زمانی که کارشناسی دقیقی در این خصوص انجام نشده است نمی توان یک عامل را مقصر دانست با این وجود در مشهد با نظارت و عملکرد خوب شهرداری و نظام مهندسی سعی بر این است نظارت کافی بر ساخت و سازها انجام شود که شاهد حوادثی همچون متروپل در مشهد نباشیم.
شناسایی ۲۶۳ ساختمان ناایمنی توسط آتشنشانی مشهد
ساختمان ها علاوه بر رعایت اصول فنی ساخت وساز و مقررات ملی ساختمان به منظور استحکام بنا، باید برای صدور پایان کار تاییدیه ایمنی آتش نشانی را نیز داشته باشند و راههای خروج، شبکه تخلیه دود، سامانه اعلام اطفای حریق، اندازه جانپناهها و شرایط پارکینگها از مواردی است که توسط کارشناس آتش نشانی برای صدور تاییدیه بررسی میشود.
آتشپاد سوم مجید فرهادی سرپرست سازمان آتشنشان مشهد در گفت و گو با صبح توس، اظهار کرد: از اسفندماه ۱۴۰۰ تا اردیبهشت امسال چهار هزار و ۵۱ بازدید توسط کارشناسان این سازمان از اماکن مختلف شهر مشهد انجام شده است.
فرهادی افزود: در این بازدیدها برای مالکان ۲۸۹ مِلک، اخطار اول صادر شد، مالکان ۲۶۳ ساختمان نیز اخطار دوم را دریافت کرده و به مراجع قضایی معرفی شدند.
وی اضافه کرد: پشتبند بازدیدهای صورت گرفته مالکان ۴۰ ساختمان نیز برای اخذ تاییدیه ایمنی در آتشنشانی اقدام کرده و تشکیل پرونده دادهاند.
سرپرست سازمان آتشنشان مشهد، ادامه داد: تاییدیه آتشنشانی مرتبط با سامانه های اعلام و اطفای حریق، به راههای دسترسی برای فرار در مواقع آتش سوزی و حادثه و تابآوری ساختمان در برابر حریق مربوط میشود و ربطی به سازه ساختمان ندارد.
دادستانی مرجع اعلام اسامی ساختمانهای ناایمن
فرهادی افزود: از منظر آتش نشانی هر ساختمانی که اصول خودامینی را رعایت نکرده باشد، پرخطر است و ساختمانهای پرخطر در همه بافتهای شهری وجود دارند.
وی در پایان خاطر نشان شد: ما به عنوان آتش نشانی حق انتشار اسامی ساختمان های نا ایمن را نداریم و باید مراجع قضایی در خصوص آن ها تصمیم گیری و در صورت صلاحدید نام آن ها را منتشر کنند.
بنابراین گزارش، متولیان امر باید جدیتر از این در برابر ساخت وسازهای ناایمن در سراسر کشور قد علم کنند، تبانی در ساخت وساز، بازی کردن با جان و مال مردم است و امید داریم با درایت و جدیت بیشتر مسئولان و ناظران این حوزه، دیگر شاهد آوار شدن بناهای سست و لرزان بر سر مردمان این مرز و بوم نباشیم.
انتهای پیام/
منبع: دانا
کلیدواژه: نظارت بر ساخت و سازها نگهداری ساختمان مهندس نگهداری ساخت و سازهای مهندسین ناظر نظام مهندسی ساختمان ها آتش نشانی آتش نشان نظارت ها برج سازی سازی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۱۲۶۸۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طرحی برای رسانههای فردای ایران
سطح نازل آزادی رسانه و ضعف فاحش اقتصاد رسانه بارقههای امید رسیدن به گشایشی در نظام رسانهای را کمرنگتر از همیشه کرده است. اوضاع وخیم اقتصادی و بنبست سیاسی هم بر نظام رسانهای سایه انداخته است. فعلاً نشانهای از بهبود در افق پیدا نیست.
ولی اگر مقیاس تاریخ را وسیعتر از چند دهه در نظر بگیریم، شاید بتوانیم مشاهده کنیم که جامعه ایران ایستا نبوده و به هر طریقی با تکاپوها و جنبوجوشهایی که دارد راهش را پیدا کرده است.ایران در یک پیچ تاریخی قرار گرفته و دگرگونیهای بنیادینی که چند سال است نشانههایش را میبینیم آغاز شده است. ما برای نظام رسانهایِ فرداهای روشنتر ایران نیاز به طرحی و چارچوبی استوار و رسا و دقیق با اتکا به تجربیات گذشته داریم. هنگامی که یک جامعه به وقت نوزایی میرسد، نیازمند بدیلی است که بایدآماده کرده باشد تا بتواند در زمان نوزایی از آن بهره بگیرد، وگرنه در زمانهای که ایدههای سابق برافکنده میشوند و خلأ ایده پیش میآید، ایدههای کژ و نامطلوب و بدخواهانه میتواند بهراحتی خلأ را پر کند. از سوی دیگر، اگر بدیلی نداشته باشیم، دائماً وسواسگونه و منفعلانه تصور میکنیم سیاهی تا ابد ماندگار است، اما اگر از قبل به بدیلها و جایگزینهای احتمالی فکر کرده باشیم، بهسوی آن گام برمیداریم هرچند آهسته و با موانع و رنجهای بسیار.
باری، سؤال اصلی اینجاست: نظام رسانهای آینده ایران باید چطور باشد و بر چه پایههایی استوار باشد؟ شاید آزادی اولین مؤلفه اساسی آن باشد: آزادی از سانسور، آزادی از هرگونه ایدئولوژی و آزادی از هر نوع فشار اجتماعی از سوی گروههای صاحب قدرت و نفوذ. بخش مهمی از روزنامهنگاری مربوط است به دیدهبانی قدرت و نظارت بر عملکرد صاحبان قدرت. قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی واجد عناصری فسادپرور است که روزنامهنگاری مراقب و منعکسکننده این فسادهاست. طبیعی است که قدرتمندان در هر سطح و هر نوع بخواهند جلوی این دیدهبانی را بگیرند. پس رسانهها باید در برابر صدمات احتمالی از جانب قدرتمندان حفاظت شوند و مصون باشند. اولین مؤلفۀنظام رسانهای آینده ایران میتواند ایجاد سازوکاری حقوقی و قضایی و حرفهای برای برقراری آزادی رسانهها باشد.
دومین مؤلفۀ نظام رسانهای مطلوب در ایران میتواند قطع انحصار از رسانههای سنتی و نوین باشد. در کنار رادیو و تلویزیون عمومی ــ که همان هم تماماً نمیباید منحصر به تبلیغات سیاسی حکومت باشد و باید آرای بخشهای مختلف جامعه را با همه کثرتی که در آن است بازتاب دهد ــ لازم است که دهها و صدها شبکه تلویزیونی و رادیویی خصوصی وجود داشته باشند تا اقشار و گروههای مختلف با عقاید گوناگون و آرمانهایی متکثر بتوانند محتوای دلخواه را تولید و با فرم دلپسند خود منتشر کنند. به همین ترتیب، تعداد متنوعی از شرکتها و اوپراتورهای خصوصی اینترنتی باید بتوانند در حلقههای مختلفِ زنجیره کسبوکارِ دسترسی به اینترنت نقش داشته باشند.
برداشتن فیلترینگ اینترنت از همان جنس آزادی رسانه است، اما برای تأکید بیشتر و جبران تجربههای تلخی که داشتهایم، میتوان فصلی از طرح پیشنهادی نظام رسانهای مطلوب برای آینده ایران را جداگانه به آن اختصاص داد. شبکههای اجتماعی و سایتهای اینترنتی نباید فیلتر باشند، مگر در مواردی بسیار استثنایی در حوزه خلافکاری و جرائم نه اخبار و عقاید. فیلترینگ سمی است که بهتدریج به پیکر نظام رسانهای ایران تزریق شده است و در ایران فردا باید از این جسم خسته و فرسوده سمزدایی کرد.
برای رسیدن به این شرایط در رسانههای ایران نیازمند یک پیششرط اساسی هستیم: کمترین میزان دخالت حکومت در امور رسانهها، از مالکیت و مدیریت رسانهها تا مجوزدهی و نظارت و حمایت از رسانهها. اینکه میگوییم حکومت در نظارت بر رسانهها دخالت نداشته باشد، به این معنی نیست که هیچ نظارتی مطلقاً وجود نداشته نباشد، بلکه بدان معناست که حکومت ناظر و عامل نظارت نباشد تا این امکان برایش مهیا نباشد که جلوی رسانههایمنتقد و حتی مخالفش را بگیرد. نهادهای صنفی و حرفهای روزنامهنگاری مستقل میتوانند بر عملکرد حرفهای رسانهها نظارت داشته باشند و دادگاههای مستقل و عاری از جانبداری وچارچوب قضایی مخصوص رسانهها میتوانند درباره تخلفات احتمالی قضاوت کنند. این وضعیت نیازمند قانونگذاری و سازوکار حقوقی خاصی است که در آن از صدور مجوز پیش از انتشار برای مطبوعات و وبسایتها خبری نیست و با سهولت بهشبکههای تلویزیونی و خبرگزاریها امکان تأسیس میدهد.
در طرح پیشنهادی برای رسانههای فردای ایران، حکومت اگر میخواهد به رسانهها کمک کند، بهجای دادن یارانههای مستقیم و بازیگری در عرصه رسانهها، میتواند به توسعه امور زیرساختی رسانهها نظیر چاپخانه و اینترنت و استودیو و شهرکهای فناورانه رسانهای بپردازد، تازه آنهم بهصورتی غیرمستقیم. همچنین همه رسانهها با انواع عقاید و نظرات انتقادی نیز باید بتوانند از این زیرساختها استفاده کنند و زیرساختها نباید متعلق باشد به وفاداران به گروه سیاسی خاصی یا معتقدان به عقیده بخصوصی.
بازپیکربندی نظام رسانهای نیز از دیگر مسایلی است که میتواندر طراحی نظام رسانهای آینده به آن توجه کرد. سیاستهای سانسور و فیلترینگ و همچنین ایجاد اعوجاج و منحرفکردن نقشهای نهادهای مدنی باعث شده است که رسانههای مختلف در ایران نقشهایی را بر عهده بگیرند که نه وظیفه آنهاست و نه از عهده انجامش برمیآیند. برای مثال، در برههای از تاریخ نیمقرن اخیر ایران، از مطبوعات بهجای احزاب استفاده شده است یاهماکنون از شبکههای اجتماعی برای اطلاعرسانی در حد رسانههای حرفهای بهره گرفته میشود. رسانههای مختلف بایددوباره نقشهای طبیعی و معمولی خود را بر عهده بگیرند و نقشهای تحمیلی را به نهادهای مربوط به آنها واگذار کنند.
در چنین شرایط و زمینهای که تصویر شد، رسانهها بهتدریج خواهند توانست قدرتمند شوند و روزنامهنگاران تشکلهای صنفی و مدنی خود را شکل دهند و کسبوکار رسانهای رونق بگیرد. دیگر لازم نیست حکومت به رسانهها کمک مالی کند و همین که آزادی آنها را با نظامهای قضایی و حقوقی خاصی پاس بدارد کافی است. رسانهها نیز نباید آزادی رسانه و بیان را از حکومت گدایی کنند، بلکه به قدرت اجتماعی خود آن را بهدست میآورند. باقدرتگرفتن نهادهای صنفی و حرفهای روزنامهنگاری، اگر حکومت نخواهد آزادی رسانه را پاس بدارد باز هم ناگزیر است که به آزادی احترام بگذارد. از سوی دیگر، در چنان وضعیتی رسانهها خودشان خواهند دانست چطور باید رقابت کنند و روزنامهنگاری چه اصولی دارد و در بازار رسانهها چگونه باید مخاطبان را جذب کرد. بنابراین نیازی نخواهد بود که حکومت در نقش مرشد و استاد و معلم رسانهها ظاهر شود. آن نظام رسانهای که درست شکل گرفته باشد و ارکانش صحیح باشد، میتواند بهکمک روزنامهنگارانش تشخیص دهد چقدر به عامهپسندی بگراید و چه اندازه نخبهگرا باشد، کجا وارد شود و تا حد جلو رود.
وقتی نظام رسانهای از وضعیت همواره استثنایی خارج شد و به وضعیتی طبیعی دست یافت، آنگاه تازه در چنان فضای نرمال و در چنین نظام رسانهای هنجارینی، رسانههای ما به آفتهایی برخواهند خورد که رسانههای همه کشورهای عادی جهان با آن روبهرو شده بودهاند، مسایلی از جمله ضربهخوردن از شبکههای اجتماعی و شرکتیشدن رسانهها و اثرپذیری از فناوری. برای این مشکلات نیز راهحلهایی هست که میتوان همچون سایر کشورها به کار بست.
در آینده ایران، وقتی که خورشید بتابد و سپیده رخ بنماید، ما نمیتوانیم با نظام رسانهای کهنه کار کنیم و نیازمند نظم رسانهای تازه و بدیل هستیم. از حالا که در قعر چاه مشکلات و مصائب گیر افتادهایم باید به فکر فردا باشیم. علاوه بر مؤلفههایی که ذکر شد، حتماً ضروریات و پیششرطهای دیگری نیز هست که تا رسیدن به روزهای خوش رسانهای باید ارائه شوند و دربارهشان بحث شود.اینکه ما در شرایط فعلی از نظام رسانهای جایگزین صحبت کنیم، حاصل خوشخیالی یا سادهدلی یا زیستن در رؤیاهای واهی یا امیدواری به هر قیمتی نیست. وقتی ما بدیل داشته باشیم و دربارهاش صحبت کنیم، از هماکنون به زایاندن نظم جدید و دگرگونی کمک کردهایم. رسیدن به نظام رسانهای بدیل یکی از مراحل مهم و مؤثر تحول و گذاری است که با همه گرفتاریها و مصیبتهای کنونی، در چشمانداز این کشور میتوان دید.
*روزنامهنگار
۴۷۲۳۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900950