کشف نامههای عاشقانهای که یک زندگی را بر باد داد
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۱۳۶۲۷۵
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه ایران، بحث آنها ادامه داشت تا اینکه منشی شعبه با خواندن اسم زوج آنها را به داخل شعبه فراخواند. رضا... و سحر...
زوج جوان وارد شعبه شدند و روی صندلی نشستند. قاضی میانسال رو به رضا کرد و گفت: من پرونده شما را خواندم اما ابهاماتی داشت و فکر میکنم اگر خودت بهطور دقیق موضوع را توضیح دهی ابهامات برطرف خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رضا گفت: ۵ ماهی است که با سحر ازدواج کردهام و در زندگیمان هم مشکلی نداشتیم تا اینکه چند هفته پیش سحر به خانه مادرش رفت و من برای پیدا کردن کارت پایان خدمتم به سراغ وسایل داخل کمد رفتم. بین وسایل یک جعبه به شکل قلب پیدا کردم. کنجکاو شدم تا ببینم چه چیزی داخل جعبه است، اما وقتی در آن را باز کردم با دیدن عکسهای دو نفره همسرم با نامزد سابقش و همینطور دو شیشه عطر و یک گردنبند و چند نامه شوکه شدم. وقتی نامهها را باز کردم و خواندم انگار دنیا روی سرم خراب شد و تمام آرزوهایم را نقش بر آب دیدم. نامههایی که از آغاز تا پایان آن حرفهای عاشقانه نامزد سابق همسرم بود. آقای قاضی با خودم فکر کردم اگر موضوع مربوط به گذشته و پیش از ازدواج من و سحر بوده چرا او باید این جعبه عاشقانه و خاطراتش را نگه دارد؟ این نشان میدهد که هنوز هم به او علاقه دارد اگر هم مربوط به بعد از ازدواج من و او باشد که وای بر من چون سحر در این مدت به من خیانت کرده و من با خیال خوش فکر میکردم خوشبختم.
قاضی رو به سحر کرد و گفت: حرفهای همسرت را قبول داری؟
سحر جواب داد: آقای قاضی باور کنید اینطوری که رضا تعریف میکند نیست. من در این چند هفته که او متوجه این ماجرا شده بارها خواستم برایش توضیح دهم، اما رضا اصلاً به حرفم گوش نکرد و مدام میگوید نمیتوانم با تو زندگی کنم و طلاقت میدهم.
قاضی گفت: حالا توضیح بده!
سحر گفت: من و رضا در دانشگاه همکلاسی بودیم و بعد از مدتی به هم علاقهمند شدیم و تصمیم به ازدواج گرفتیم، اما خانوادههایمان مخالف ازدواج ما بودند و با اصرار ما بالاخره راضی شدند و ازدواج کردیم. زندگی خوبی داشتیم تا اینکه رضا آن جعبه قلب داخل کمد را دید. در داخل آن عطر و عکس و نامه از نامزد سابقم بود که بدون هیچ انگیزهای آنها را نگه داشته بودم. باور کنید اگر میدانستم ممکن است با دیدن آن زندگیام خراب شود هیچ وقت آن را نگه نمیداشتم. این وسایل مربوط به چند سال پیش بود و چند بار خواستم موضوع را به رضا بگویم اما ترسیدم که به من انگ خیانت و دروغگویی بزند. من اگر رضا را دوست نداشتم جلوی پدر و مادرم نمیایستادم و همسرش نمیشدم. حاج آقا من همسرم را دوست دارم.
قاضی حرفهای سحر را قطع کرد و از رضا پرسید: چقدر به حرفهای همسرت اعتماد داری؟
آقای قاضی من عاشق همسرم بودم، اما از وقتی آن جعبه را دیدم دیگر نمیتوانم به او و حرفهایش اعتماد کنم. اگر این موضوع را قبل از ازدواج یا حتی قبل از اینکه خودم متوجه ماجرا بشوم گفته بود مشکلی نداشتم، اما حالا که خودم فهمیدم دیگر نمیتوانم به او اعتماد کنم. حالا وقتی به این ۵ ماه و حرفهای عاشقانهای که از او شنیدم فکر میکنم به خودم میگویم حتماً همه حرفهایش دروغ بوده و همان موقع هم فریبم داده است. احساس میکنم دیگر آرامش ندارم. الان هم از من نخواهید گذشت کنم لطفاً حکم طلاق ما را صادر کنید تا به آرامش برسم.
سحر در جواب رضا گفت: من به تو خیانت نکردم این جعبه مربوط به سالها قبل است اصلاً فکر نمیکردم اهمیتی داشته باشد. اصلاً من اشتباه کردم و بابت این موضوع از تو عذرخواهی میکنم.
قاضی رو به زوج جوان کرد و گفت: شما هنوز جوان هستید و خوب نیست که اینقدر زود تصمیم بگیرید. آقا رضا اینطور که از شواهد پیداست همسر شما یک اشتباه بچگانه کرده و حالا هم از کارش پشیمان است. اما نکته مهم آن است که هردوی شما هنوز به هم علاقهمند هستید. به طور قطع کار سحر خانم قدری دشوار است و باید با تلاش بیشتری اعتماد از دست رفته را به زندگیشان برگرداند. به همین خاطر شما را به واحد مشاوره ارجاع میدهم و امیدوارم پس از ۳ ماه حضور در کلاسهای مشاوره از تصمیمتان منصرف شوید و زندگیتان را که با تلاش ساختید ویران نکنید.
کد خبر 680441 برچسبها ازدواج - طلاق آسیب اجتماعیمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: ازدواج طلاق آسیب اجتماعی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۱۳۶۲۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رابطه عاشقانه به خون کشیده شد / قتل هولناک زن جوان با ضربات چاقو
به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، ظهر یکشنبه بیست و ششم فروردین ماه امسال، صدای مشاجره شدید زن و مرد جوانی در یکی از خیابانهای محله گاندی، سکوت ظهرگاهی را در هم شکست و دقایقی بعد وقوع یک قتل به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ گزارش شد.
بیشتر بخوانید: اولین تصاویر بدون چشمبند از ضارب مردم در اتوبوس + عکسبهدنبال اعلام این خبر، تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.
تیم جنایی در محل حادثه با جسد زنی ۳۷ساله مواجه شدند که از ناحیه شکم، گردن و کمر هدف ۲۰ ضربه چاقو قرار گرفته و به قتل رسیده بود؛ بررسیهای اولیه نیز نشان میداد مرد جوانی که با مقتوله در ارتباط بوده در جریان مشاجرههای شدید لفظی، دست به این جنایت هولناک در خیابان زده است.
تحقیقات ابتدایی از شاهدان عینی حادثه حکایت از آن داشت؛ این ۲ نفر که با هم آشنا بودند، چند دقیقهای بهدلایلی نامشخص با یکدیگر مشاجره شدیدی داشتند و مرد جوان بهصورت ناگهانی با چاقویی که همراه داشته با ضربات بیرحمانه مرتکب قتل شده است و درحالی که گوشی مقتوله در دستانش بوده قبل از رسیدن پلیس از صحنه جرم گریخته است.
پس از پایان تحقیقات میدانی در محل جنایت، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی مأموریت یافتند با اقدامات اطلاعاتی و بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف صحنه جرم، ابتدا مخفیگاه قاتل را شناسایی و سپس با دستور قضایی نسبت به دستگیری وی اقدام کنند.
پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی، کارآگاهان اداره پلیس آگاهی با تجزیه و تحلیلهای اطلاعاتی گسترده متوجه شدند پسر جوان شبانه تهران را به مقصد یکی از شهرهای شمالی کشور ترک کرده و احتمالا قصد دارد تا برای همیشه از ایران خارج شود.
تحقیقات جنایی همچنان ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان با روشهای علمی و بهرهگیری از شیوههای کشف نوین جرم مخفیگاه متهم را در یکی از روستاهای گرگان ردیابی کردند.
کارآگاهان پس از دریافت این اطلاعات مهم بیدرنگ راهی مخفیگاه موردنظر شدند و پس از تعقیب و مراقبتهای نامحسوس مرد جنایتکار را با یک عملیات ضربتی دستگیر کردند.
متهم در جریان بازجوییهای اولیه به جرم خود اعتراف کرد و ماجرای جنایت را اینطور توضیح داد: از چندی دختر جوان قصد داشت تا رابطه عاشقانه ما را به پایان برساند که بهخاطر همین موضوع خیلی عصبانی شدم و با او در حوالی خیابان گاندی قرار ملاقات گذاشتم.
مرد جنایتکار ادامه داد: هنگامی که زن جوان را در خیابان دیدم سر همین مسئله با یکدیگر مشاجره کردیم که ناگهان من کنترل خود را از دست دادم و با چاقویی که در جیب داشتم او را باضربات متعدد به قتل رساندم و به سمت خانه یکی از آشناهایم به گرگان رفتم اما چند روز بعد توسط پلیس دستگیر شدم.
متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده و تحقیقات تکمیلی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
انتهای پیام/
کد خبر: 1228872 برچسبها اخبار حوادث