Web Analytics Made Easy - Statcounter

بهنام سراج در گفت و گو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، درباره لغو بازی صنعت نفت آبادان و هوادار اظهار داشت: به عنوان میزبان باید در شهر خودمان بازی می‌کردیم اما به اجبار و با دستور شورای تامین مجبور شدیم به مسجد سلیمان برویم. از ما خواستند شرایط میزبانی را برای تیم هوادار مهیا کنیم. در فاصله چند ساعت توانستیم جایی که برای خودمان گرفته بودیم، برای این تیم هم رزور کنیم تا در یک جا باشیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خوابگاه دانشگاه که خودمان در آن اقامت داشتیم برای تیم حریف گرفتیم‌. غذا، بلیت برگشت و همه این مسائل را در نظر گرفتیم.

‌وی افزود: با وجود شرایط آبادان، یک دستگاه اتوبوس خیلی شیک ۴۴ نفره از ساعت ۹ صبح روز گذشته در هتل تیم هوادار در آبادان بود اما خودشان هماهنگ کرده بودند پس از صرف صبحانه، ساعت ۱۰ به سمت مسجد سلیمان حرکت کنند. یک ساعت قبل از ساعت حرکت این تیم، اتوبوس آماده بود. اعضای تیم هوادار ۳۳ نفر بودند اما روی استفاده از اتوبوس تک صندلی تاکید داشتند. در حالیکه استفاده از اتوبوسی که در اختیارشان گذاشتیم برای یک سفر چهار ساعته مشکلی نداشت. از صبح در هتل تیم هوادار بودم و از صحبت های درگوشی سرپرست، مدیر رسانه ای، مربی و ... متوجه شدم دنبال این هستند یا بازی ۲۴ ساعت عقب بیفتد یا لغو شود.

سرپرست تیم نفت آبادان تصریح کرد: در این فوتبال بودم و بالا و پایینش را دیده‌ام. یک نفر یک کلمه حرف بزند، منظورش را می‌فهمم. اگر بنا به رفتن تیم هوادار به مسجد سلیمان بود، تحت هر شرایطی می‌رفتند و جای اتوبوس تک صندلی از اتوبوس دو صندلی استفاده می‌کردند. مسئولان تیم هوادار به اتوبوس شیک و تمیزی که در اختیارشان قرار دادیم می‌گویند مستهلک! اتوبوس مستهلک یعنی اتوبوسی که شیشه و کولر و سایر امکانات را نداشته باشد نه اسکانیا مدل ۹۸ که هفت میلیارد تومان پولش است. ساعت ۱۰:۳۰ صبح اعتراض کردند با این اتوبوس به مسجد سلیمان نمی‌رویم زیرا صندلی هایش برای ما کم است.

 

سراج خاطرنشان کرد: سهیل مهدی در تماس با ما مدیریت باشگاه صنعت نفت درخواست کرد یک اتوبوس دیگر در اختیار هوادار بگذاریم اما به دلیل شرایط خاص آبادان و تعطیلات پیش رو اتوبوسی در شهر وجود نداشت که به این تیم بدهیم. مهدی هم درخواست کرد یک دستگاه ون به تیم هوادار بدهیم که ما هم یک دستگاه ون تویوتا سفارشی که متعلق به تشریفات پالایشگاه آبادان بود به این تیم دادیم. ساعت ۱۲:۱۵ یعنی هشت سال قبل بازی، یک اتوبوس و یک ون کامل در اختیارشان بود  که با استفاده از آنها می‌توانستند سه ساعت و نیم بعد در مسجد سلیمان باشند‌. ۳-۲ ساعت هم می‌توانستند استراحت کنند و سپس وارد زمین شوند اما باز هم قبول نکردند.

وی ادامه داد: مشخص است تیم هوادار نمی‌خواست به مسجد سلیمان بیاید و دنبال جور کردن بهانه برای کنسل کردن بازی بود. بهترین بهانه هم جفت صندلی بودن و تک صندلی نبودن اتوبوس شیک ما بود اما این دلیل برای حاضر نشدن در بازی قانع کننده نیست‌. اکنون هم کمیته انضباطی که نفرات حقوقی دارد تشخیص می‌دهد آیا باشگاه صنعت نفت وسایل حمل و نقل را برای هوادار فراهم کرده یا نکرده است؟ اگر این کار را انجام نداده بودیم، قطعا باید رای را به ضرر ما صادر کنند ولی وقتی تمام امکانات مورد درخواست سازمان لیگ را در اختیارشان گذاشتیم، نیامدن به مسجد سلیمان ایراد کار تیم هوادار است‌. فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ از ما خواسته اند وسیله ایاب و ذهاب به تیم میهمان بدهیم، نگفته است که جت شخصی در اختیار هوادار بگذارید تا به مسجد سلیمان برسد!

سرپرست تیم صنعت نفت عنوان کرد: تیم ما هم با اتوبوس جفت صندلی به مسجد سلیمان رفت. به این موضوع هم اعتراض دارند که چرا تیم صنعت نفت شب قبل به شهر محل برگزاری بازی رفت و صبر نکرد تا با ما به مسجد سلیمان برود. ساعت ۱۰:۳۰ شب تیم خود را به این شهر بردیم و هوادار ساعت ۱۱ شب به آبادان آمد. آنها هم می‌توانستند نیم ساعت یا یک ساعت بعد از ما حرکت کنند و به مسجد سلیمان بیایند‌ . خودشان تصمیم گرفتند در آبادان بمانند و پنجشنبه بعد از صرف صبحانه بیایند. در ضمن ما باید عوامل صدا و سیما و رسانه را به مسجد سلیمان می‌بردیم. یعنی نزدیک به ۲۰ نفر اضافه با خودمان بردیم. به همین دلیل    امکانش نبود ۶۰ نفر آدم را با یک اتوبوس به مسجد سلیمان ببریم. باید با ۲ اتوبوس می‌رفتیم.

سراج عنوان کرد: اکنون هم هر تصمیمی مراجع قانونی فدراسیون فوتبال بگیرند، تبعیت می‌کنیم‌. نمونه چنین اتفاقاتی برای ما هم افتاده است. به دلیل برخی مشکلات نتوانستیم برای بازی جام حذفی با خیبر به خرم آباد برویم‌ اما ساعت ۱۱ شب تیم امید صنعت نفت به سمت این شهر رفت تا به تصمیم سازمان لیگ احترام بگذاریم. ساعت ۲ بعد از ظهر بازی بود اما این تیم بعد از حدود ۱۰ ساعت سفر، چهار ساعت قبل مسابقه به خرم آباد رسید اما حتی یک ساعت این بازی را عقب نینداختند. 

وی افزود: برای بازی با مس رفسنجان پرواز چارتر گرفتیم و ساعت ۱۰:۳۰ شب به رفسنجان رسیدیم اما گفتند فردا برف شدیدی می‌آید و باید بازی در سیرجان برگزار شود. در آن زمان کسی به صنعت نفت اتوبوس نداد اما خودمان دو دستگاه اتوبوس هماهنگ کردیم و ساعت ۲ شب مسیر کوهستانی را رد کردیم و به سیرجان رسیدیم. اکنون هم با توجه به شرایط فعلی آبادان که تمام کشور برای امداد رسانی به نیروهای شهر ما در حادثه متروپل بسیج شده اند، باشگاه هوادار چه انتظاری دارد؟

انتهای پیام /

منبع: فارس

کلیدواژه: بهنام سراج سرپرست تیم نفت آبادان صنعت نفت آبادان مسجد سلیمان تیم هوادار صنعت نفت ساعت ۱۰

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۱۴۹۲۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آتش و فراموشی؛ روایت استاد فلسطینی از زندگی خانواده او در غزه

دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد اعلام کرد بیشتر قربانیان حملات اخیر رژیم صهیونیستی به شهر رفح در نوار غزه زنان و کودکان بوده‌اند و در صورت تشدید حملات رژیم اشغالگر به این باریکه، خطر کشتار غیرنظامیان و آوارگی مضاعف فلسطینی‌ها افزایش می‌یابد. در بیانیه این نهاد حقوق بشری آمده است: «فولکر تورک، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل امروز مجموعه حملات اسرائیل علیه رفح در روز‌های گذشته را محکوم کرد؛ حملاتی که بیشتر به کشته‌شدن زنان و کودکان منجر شده است. او بار دیگر نسبت به حمله‌ای تمام‌عیار علیه این منطقه هشدار داد، منطقه‌ای که ۱.۲ میلیون فلسطینی به‌اجبار به آن پناه آورده‌اند.»

بر اساس این بیانیه، چنین حمله‌ای تنها به کشتار بیشتر و آوارگی مضاعف منجر شده و جنایات بین‌المللی بیشتری به همراه خواهد داشت. بر اساس گزارش‌ها، در حملات رژیم صهیونیستی به رفح در ۱۹ و ۲۰ آوریل دست‌کم ۳۳ فلسطینی شهید شدند که ۲۲ تن از آنها زن و کودک بودند. تورک در این بیانیه گفت: «هر ۱۰ دقیقه یک کودک کشته یا مجروح می‌شود. آنها بر اساس قوانین جنگی مصونیت دارند؛ اما در نهایت همین کودکان هستند که بهای این جنگ را پرداخت می‌کنند.»

 از همین رو خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان پای صحبت‌های «غدی عاقل»، استاد فلسطینی الاصل دانشگاه کانادا نشسته و از تجربه شخصی وی و خانواده او در غزه پرسید. در ذیل مشروح این گفتگو از نظرتان می‌گذرد.

-با توجه به اینکه تمام اعضای خانواده شما در نوار غزه و رفح هستند، خبر جدیدی از وضعیت آنها دارید؟

غدی عاقل: کسانی که از بمباران نسل‌کشی اسرائیل جان سالم به در می‌برند، ممکن است از مرگ و ویرانی که از خود بر جای می‌گذارد جان سالم به در نبرند. در اوایل ماه جاری، نیرو‌های اشغالگر اسرائیل از زادگاه من خان یونس در جنوب نوار غزه عقب نشینی کردند، احتمالاً برای آماده شدن برای حمله به رفح. اکنون، آن غیرنظامیانی که در بخت آزمایی مرگ و زندگی برنده شدند، در دنباله رویا‌های شکسته به خان یونس هستند. 

خطر هنوز در هر گوشه‌ای در کمین است، اما پسر عموی من اکرام و شوهرش عوض احساس کردند که مجبور بودند به جمعیت بپیوندند و به منطقه القراره در شمال خان یونس بروند تا وضعیت برادر عوض و محمد و خانواده اش را بررسی کنند. آنچه آنها کشف کردند فراتر از درک بود. محمد، همسرش منار و هفت فرزندشان - خالد، قصی، هادیه، سعید، احمد، ابراهیم و عابد که همگی زیر ۱۵ سال سن داشتند- در حمله هوایی اسرائیل به خانه‌شان به طرز وحشیانه‌ای کشته شدند. خانه آنها خراب شده بود و بدن آنها در حال تجزیه بود، سگ‌ها و گربه‌های ولگرد سعی می‌کردند آنها را بجوند. اکرام و عوض قبر‌های کم عمقی کندند و آنها را دفن کردند.

این دومین باری بود که اکرام و عوض باید برادرزاده‌ها و خواهرزاده‌های خود را دفن می‌کردند. در ماه اکتبر، آنها مجبور شدند از اجساد تسنیم، یاسمین، محمود و الیاس، فرزندان برادر دیگر عوض، ابراهیم، مراقبت کنند که به همراه مادرشان، نانسی، در بمباران اسرائیل کشته شده بودند.

این بار درد خیلی غیر قابل تحمل بود. پس از بازگشت به خانه، اکرام که غم و اندوه او را فراگرفته بود، ناگهان بینایی خود را از دست داد. علت این مصیبت غم انگیز ناشناخته است و همه ما را گیج و ویران کرده است.

در همین حال، در غرب خان یونس، که اکنون شبیه یک شهر ارواح است، برخی از اعضای خانواده شوهرم سفری مشابه با درد و رنج را آغاز کردند. مقصد آنها: ویرانه‌های خانه هایشان، نه چندان دور از آنچه از بیمارستان الامل باقی مانده است.

کل بلوک، از جمله سه ساختمان چند طبقه که برادر شوهرم و بیش از ۷۰ نفر دیگر در آن زندگی می‌کردند، ویران شد. مردان جوان خانواده عکس، فیلم گرفتند و آنچه از زندگی سابقشان باقی مانده بود را نجات دادند. سپس آنها به المواسی بازگشتند، که زمانی مرکز پر جنب و جوش زندگی در ساحل خان یونس بود، که اکنون به یک اردوگاه چادری تبدیل شده است، سرزمینی بایر از ناامیدی، جایی که در چهار ماه گذشته آواره شده اند.

آنها پس از بازگشت به چادر‌های خود، تصاویر و کلیپ‌های ویرانه خانه‌های خود را با پدر و مادر و خواهر و برادر خود به اشتراک گذاشتند. برای خواهرشوهرم نیما، خبر‌ها و تصاویر خانه اش بیش از حد قابل تحمل بود. او در حین تماشای تصاویر مدام گریه می‌کرد. صبح روز بعد، نیما را بی هوش یافتند. خانواده‌اش او را با عجله به نزدیک‌ترین بیمارستان، الامل بردند، که از قضا به «امید» ترجمه می‌شود، اما هیچ بیمارستان و امیدی پیدا نکردند. یکی از پزشکان قهرمانی که در آنجا مانده بود اعلام کرد که او مرده است. او به سادگی قادر به تحمل این ناراحتی نبود. نیما غرق در غم و ناامیدی، سکته کرده بود. شوهر نیما، سلیمان، و فرزندانش برای تکمیل مقدمات تشییع جنازه، شستن جسد به روش صحیح، یافتن وسایلی برای تابوت و رسیدن به رباب، دختر بزرگ نیما، که به رفح پناه برده بود، تلاش کردند.

در حالی که آنها گریه می‌کردند و ماتم می‌کردند، بمب‌های اسرائیل همچنان بر مناطق مسکونی در رفح، اردوگاه آوارگان نصیرات، دیرالبلاح، اردوگاه آوارگان مغازی و بیت حانون اصابت کرد و صد‌ها کشته برجای گذاشت. در اردوگاه آوارگان یبنا در رفح، یک بمب باعث کشته شدن اعضای خانواده ابوالحنود - ایمان. مادرش ابتصام؛ شوهرش محمد؛ و چهار فرزند خردسالشان: تالین، آلما، لانا و کرم شد.

در جریان این بمباران شدید، سلیمان از ترس امنیت او و فرزندانش تصمیم گرفت که به رباب اطلاعی ندهد. نیما را بدون او دفن کردند. انتخاب ویرانگر بود، اما خطرات سفر به رفح و بازگشت بسیار زیاد بود. حملات هواپیما‌های بدون سرنشین، گلوله باران یا بمباران کشتی‌ها بی امان بود.

روزی که نیما را دفن کردند، ارتش اسرائیل بازار اردوگاه مغازی را بمباران کرد و ۱۱ نفر را کشت که بسیاری از آنها زن و کودک بودند. این اولین باری نبود که درد‌های شدید به چنین مرگ نابهنگامی در خانواده منجر می‌شد. در سال ۱۹۶۷، عبدالله، پدر سلیمان، با آشکار شدن واقعیت تلخ اشغال نظامی اسرائیل، دچار سکته مغزی شد. با از دست دادن خانه خود در نکبه ۱۹۴۸، وحشتی که ارتش اسرائیل در سال ۱۹۶۷ بر سر مردم فلسطینی غزه ایجاد کرد، شوک دیگری بود. اما در نهایت، چیزی که بیش از حد تحمل شد، ربودن پسرش سلیمان توسط سربازان اسرائیلی بود که در آن زمان یک کودک ۱۶ ساله بود. عبدالله که از سرنوشت سلیمان چیزی نمی‌دانست و نمی‌توانست فکر از دست دادن او را بپذیرد، تسلیم غم و اندوه شد و سکته مغزی بدن او را ویران کرد و او را فلج کرد. او هفت سال در اردوگاه خان یونس مصیبت‌های زندگی را تحمل کرد تا اینکه یک هفته پس از بازگشت سلیمان به غزه از دنیا رفت.

سلیمان از اینکه همسرش نیما به اندازه پدرش درد طولانی نداشت، خدا را شکر کرد و از فرزندانش خواست سوره فاتحه را برای او بخوانند. نیما تنها یکی از بیش از ۱۰۰۰۰ زن فلسطینی است که تاکنون در این جنگ جان باخته است. او یک میزبان عالی و یک آشپز فوق‌العاده بود که یک روز در آرزوی زیارت مکه بود و با دقت تمام پولهایش را برای این سفر پس انداز می‌کرد.

مرگ نیما نه تنها رویا‌های او را خاموش کرد، بلکه گرما و سخاوتی را که ذات او، یعنی جوهر فلسطینی را مشخص می‌کرد، خاموش کرد. او یک خلاء را پشت سر می‌گذارد که فقط با درد دل و از دست دادن پر شده است. موشک‌های یک پهپاد هرمس ساخت اسرائیل می‌تواند حریم هوایی بدون محافظ غزه را سوراخ کند و جان انسان‌ها را در چند ثانیه بگیرد. موشک‌های به اصطلاح «آتش و فراموش کن» می‌توانند اهدافی را در فاصله بیش از ۲.۵ کیلومتری (۱.۵ مایلی) در آسمان هدف قرار دهند، بنابراین وقتی شلیک می‌شوند، هیچ کس روی زمین نمی‌داند که در حال آمدن هستند. غیرنظامیانی که به تجارت خود می‌پردازند فوراً کشته می‌شوند، زیرا هیچ کس و هیچ چیز برای محافظت از آنها وجود ندارد.

هیچ هواپیمای جنگی اردنی، انگلیسی، فرانسوی یا آمریکایی برای دفاع از ۵۰ زن کشته شده هر روز در ۲۰۰ روز گذشته توسط اسرائیل مستقر نشد. به نظر می‌رسد "آتش و فراموش کردن" در غزه یک سیاست جهانی است.

اما فریاد قاطع من این است که دنیا هرگز نباید فراموش کند. مردم خوب در سرتاسر جهان تلاش می‌کنند تا اطمینان حاصل کنند که مسئولین این جنایات و کسانی که به آنها اسلحه داده اند، با محاکمه روبرو خواهند شد و شبح عدالت تا پایان روز‌های خود تحت تعقیب قرار خواهند گرفت.

غدی عاقل، یک استاد دانشگاه فلسطینی الاصل در کاناداست که در حال حاضر استاد دانشگاه آلبرتا در ادمنتون کاناداست. او از زمان آغاز جنگ غزه مقالات، یادداشت‌ها و گزارش‌های تفصیلی فراوانی را در رسانه‌های جهان از جمله رسانه‌های کانادا منتشر کرده است.

باشگاه خبرنگاران جوان بین‌الملل خاورمیانه

دیگر خبرها

  • کم‌کاری‌ شهرداری موجب خسارت ۲۰۰ میلیاردی در پروژه شهربازی شد
  • خسروی: خوشحالی بعد از گل من، یک کار شخصی بود
  • گل‌محمدی به زودی در تراکتور/ مشکلات شخصی حل خواهند شد؟
  • اضافه شدن ۱۹۵ کلاس درس به فضای آموزشی مسجدسلیمان
  • گل‌محمدی به زودی در تراکتور / مشکلات شخصی یحیی حل شد؟
  • هوادار تراکتور از هوش رفت (عکس)
  • حبس هشت ساعته سایپا در اتوبوس بین شهری!
  • آتش و فراموشی؛ روایت استاد فلسطینی از زندگی خانواده او در غزه
  • پرسپولیس با خستگی راه مقابل آلومینیوم!
  • شغل جدید ستاره نیوکسل: راننده کامیون!‏