Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری تقریب،
از جمله آرمانهای بنیادین حضرت امام که ریشه در اندیشه ناب توحیدی ایشان  داشت همانا اقتدار اسلام و عزت و سرافرازی مسلمانان درسراسر عالم بود و این باور از جمله اساسی ترین محورهای اندیشه سیاسی ایشان به حساب می آمد که البته بر اثر  عوامل متعددی از درون و برون دنیای اسلام به  صورت آرزویی دست نیافتنی  به نظر می رسید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



 اما بر خلاف تصور خام پنداران، ثمره اعجاز گونه تلاشهای خالصانه  امام خمینی در جایگاه  اسلام شناسی آگاه به مسائل روز و دارای درکی درست و واقع بینانه از پیچیدگیهای معادلات جهان معاصر و رنگارنگی ترفندها و توطئه دشمنان قدرتمند بین المللی، دنیای اسلام  را به مقدار زیادی به دستیابی به این هدف نزدیک ساخت  و زمینه حصول نهایی آن را فراهم آورد. اما آنچه مسلم است دشمنان و بدخواهان بیکار ننشسته و با آتش افروزیهای مداوم و صد چهره  خود و خطرناک تر از همه پاشیدن بذر اختلافات مذهبی در ابعاد گوناگون آن سعی در مغشوش کردن فضای معاصر در دنیای اسلام  و تیره کردن روابط بین مسلمانان و چیدن میوه مطلوب دارند.

اما آنچه در این جهت بر دانشمندان مصلح و خیر خواهان در دنیای اسلام ضرورت دارد ،تأسی به سیره نظری و عملی امام خمینی"س" در ایجاد و توسعه و ماندگاری اساسی ترین عامل یعنی"وحدت" در جامعه جهانی اسلام است.
عاملی که از درخشانترین سر فصلها در اندیشه سیاسی و یکی از  پر کاربردترین موضوعات در تلاشهای اجتماعی  امام جلوه گری دارد و مورد تأکید است.

هنوز نوای دلنشین آن بنده مخلص الهی که بر گوش جانها سروش عزت و برادری را صلا می داد طنین انداز است که: واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرفوا و در پرتو این کریمه شریفه و آیات مشابه نوای دل انگیز برادری و رأفت را بر پرده های ذهن و اندیشه مسلمانان و حتی سایر پیروان ادیان الهی تعبیه و از ضرورت وحدت، آثار و نتایج آن و نیز خطرات و آفات فقدان این اکسیر محبت و عزت بیان می کرد.

قطعا در باره اندیشه پر بار آن خیرخواه فرزانه همه انسانها  به مناسبت هفته وحدت مطالب متعددی گفته خواهد شد و حق این است که به ویژه رسانه ها در این جهت با پرهیز از تنگ نظریهای گروهی و محدودیت اندیشی های صنفی به سراغ آگاهان واقعی بروند و کم وبیش حق مطلب را ادا کنند ، اما این نوشته بنا دارد به وجهی از آن که این روزها متأسفانه غفلت از آن به طریقی گرفتاری برای دنیای اسلام فراهم آورده و مورد سوء استفاده بدخواهان و دشمنان اسلام و مسلمین را قرار گرفته، بپردازد که آن هم وحدت "شیعه و سنی " می باشد. و البته بنا این است که بدون هرگونه طول و تفصیلی به گوشه ای از فرمایشات حضرت امام خمینی(س) و در ادامه بیانات مقام معظم رهبری به این مهم پرداخته شود:

حضرت امام در پیام خود در تاریخ 57/11/23یعنی یک روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در اوج مسایل متعدد و پیچیده آن روزها به این امر اساسی چنین اشاره دارند:
«ما با مسلمین اهل تسنن یکی هستیم؛ واحد هستیم که مسلمان و برادر هستیم.

اگر کسی کلامی بگوید که باعث تفرقه بین ما مسلمانها بشود، بدانید که یا جاهل هستند یا از کسانی هستند که می‏خواهند بین مسلمانان اختلاف بیندازند.
قضیه شیعه و سنی اصلًا در کار نیست، ما همه با هم برادریم‏ »  (صحیفه امام،ج6،ص133)

در 58/5/29 در پیامی به اهالی کردستان چنین می فرمایند:
«عوامل اجانب که منافع خود و اربابانشان را در خطر می‏بینند، برای تحریک برادران اهل سنت و دامن‏زدن به برادرکشی، قضیه شیعه و سنی را طرح نموده و می‏خواهند با شیطنت بین برادران اختلاف ایجاد کنند. در جمهوری اسلامی همه برادران سنی و شیعه در کنار هم و با هم برادر و در حقوق مساوی هستند. هر کس خلاف این را تبلیغ کرد، دشمن اسلام و ایران است و برادران کُرد باید این تبلیغات غیر اسلامی را در نطفه خفه کنند » (همان،ج9،ص312)   

و نیز در جایی ایجاد اختلاف بین اهل سنت و شیعه را جنایت قلمداد می فرمایند:
«از جمله جنایتهایی که بدخواهان به اسلام مرتکب شده‏اند ایجاد اختلاف بین برادران سنی و شیعی است‏» (همان،ص312)

و نیز اهل سنت و اهل شیعه برادر به حساب می آورند، موضوعی که به طور طبیعی لوازمی دارد. همان امری که حضرت امام خود بیشاز همه بدان باورداشتند و بدان پایبند بودند.

«یک دسته از مسلمانان شیعه هستند و یک دسته‏ای از مسلمانان سنی، یک دسته حنفی و یک دسته‏ای حنبلی و دسته‏ای اخباری هستند؛ اصلًا طرح این معنا، از اول درست نبود. در یک جامعه‏ای که همه می‏خواهند به اسلام خدمت کنند و برای اسلام باشند، این مسائل نباید طرح شود. ما همه برادر هستیم و با هم هستیم؛ منتها علمای شما یک دسته فتوا به یک چیز دادند و شما تقلید از علمای خود کردید و شدید حنفی؛ یک دسته فتوای شافعی را عمل کردند و یک دسته دیگر فتوای حضرت صادق را عمل کردند، اینها شدند شیعه، اینها دلیل اختلاف نیست.

ما نباید با هم اختلاف و یا یک تضادی داشته باشیم، ما همه با هم برادریم. برادران شیعه و سنی باید از هر اختلافی احتراز کنند. امروز اختلاف بین ما، تنها به نفع آنهایی است که نه به مذهب شیعه اعتقاد دارند و نه به مذهب حنفی و یا سایر فِرق، آنها می‏خواهند نه این باشد نه آن، راه را این طور می‏دانند که بین شما و ما اختلاف بیندازند. ما باید توجه به این معنا بکنیم که همه ما مسلمان هستیم و همه ما اهل قرآن و اهل توحید هستیم، و باید برای قرآن و توحید زحمت بکشیم و خدمت بکنیم.»  
(همان،ج13،ص54)

در جایی اعمال اختلاف انگیز را اعمالی جاهلانه قلمدادمی کنند و می فرمایند:
«لازم است برادران ایرانی و شیعیان سایر کشورها از اعمال جاهلانه، که موجب تفرق صفوف مسلمین است احتراز کنند» (همان،ج10،ص62)

در پیام مورخه 21/6/59خود به حجاج  این اختلاف افکنی را خطرناکتر از ملی گرائی( وجه استعمار ساخته  آن) به حساب می آورند:
«از مسائلی که طراحان برای ایجاد اختلاف بین مسلمین طرح و عمال استعمارگران در تبلیغ آن بپاخاسته‏اند، قومیت و ملیت است که دولت عراق سالهاست بدان دامن‏می‏زند. و در ایران نیز دستجات محدودی دانسته یا ندانسته از آن ترویج و تأیید می‏کنند. و در سایر نقاط از ترک و کُرد و دیگر طوایف هم همان راه را پیش گرفته‏اند و مسلمانان را در مقابل هم قرار داده‏اند و حتی به دشمنی کشیده‏اند؛ غافل از آنکه حب وطن، حب اهل وطن و حفظ و حدود کشور مسئله‏ای است که در آن حرفی نیست؛ و ملی گرایی در مقابل ملتهای مسلمان دیگر، مسئله دیگری است که اسلام و قرآن کریم و دستور نبی اکرم (ص) بر خلاف آن است؛ و آن ملی گرایی که به دشمنی بین مسلمین و شکاف در صفوف مؤمنین منجر می‏شود بر خلاف اسلام و مصلحت مسلمین و از حیله‏های اجانب است که از اسلام و گسترش آن رنج می‏برند.

از ملی گرایی خطرناکتر و غم‏انگیزتر، ایجاد خلاف بین اهل سنت و جماعت با شیعیان است، و القای تبلیغات فتنه‏انگیز و دشمنی‏ساز بین برادران اسلامی و ایمانی است.» (همان،ج13،ص209)

همچنین چهره  اختلاف افکنان و پشت پرده این توطئه را چنین افشا می فرمایند که:
«آنهایی که می‏خواهند بین اهل سنت و اهل تشیع فاصله ایجاد کنند نه سنی هستند نه شیعه. اینها اصلًا به اسلام کار ندارند. و الّا کسی که به اسلام اعتقاد داشته باشد، در یک زمانی که با وحدت همه مسلمین باید پیشروی کنیم و پیروز بشویم ان شاء اللَّه، این نمی‏آید دامن‏بزند به اختلاف و مسائل اختلافی را طرح کند، اینها نیست جز اینکه اشاره‏ای از خارج هست. و قدرتهای بزرگ فهمیدند که آن چیزی که آنها را عقب زده است اسلام است و وحدت مسلمین و برادری بین همه گروههای اسلامی، از این جهت، از اینجا شروع کردند که اینها را به هم بزنند.» (همان، ج14، ص381)

و در آخر این مبحث سفارشی از آن حضرت به علمای بلاد تقدیم می شود که:
«من امیدوارم که با همت همه آقایان، علمای اعلام همه بلاد و با اجتماع همه، برادرهای اهل سنت و برادرهای اهل شیعه مجتمع با هم باشند و از اختلافی که می‏خواهند فاسدها و مفسدها ایجاد کنند بین ماها، از این اختلافات پرهیز کنند.» (همان ،ج15،ص 398و 399)

در ادامه مطلب را تکمیل  می کنیم با  کلام مقام معظم رهبری در مقاطع مختلف که با هشدارهای خود توطئه های دشمنان را  برملا و وحدت و برادری مسلمانان را پاسداری می فرمایند:
«... مسأله‌ی شیعه و سُنی یکی از ابزارهای مهم دشمنان برای زمینگیر کردن امت اسلامی است. هم سُنی‌ها بدانند، هم شیعه‌ها بدانند؛ همه، در ایران و در دنیای اسلام، این را بدانند که اختلاف شیعه و سنی یکی از ابزارها و چماقهای دشمن علیه امت اسلامی است.
آنها هر جور بتوانند، از این ابزار استفاده می‌کنند. آن روزی که سُنیِ فلسطینی زیر فشار است، یک عده‌ای را با این شعار، با این تبلیغات، که: اینها سُنی هستند، شما شیعه هستید؛ سعی می‌کنند نگذارند کمک کنند. امروز که شیعه‌ی لبنان زیر فشار است، به یک عده‌ای می‌گویند: شما سُنی هستید، اینها شیعه هستند؛ به آنها کمک نکنید. آنها نه به شیعه احترامی می‌گذارند، نه به سُنی؛ آنها با اصل اسلام طرفند. سم مهلک دنیای اسلام تفرقه است.

این تفرقه، ملتها را از هم جدا می‌کند؛ دلها را از هم جدا می‌کند. الان دشمن، و همین سرویسهای جاسوسی اسرائیل و امریکا، در عراق یک عده‌ای را تحریک می‌کنند که با شیعیانی که در عراق اکثریت را دارند - حالا امروز اکثریت دولت متعلق به آنهاست - مقابله و مبارزه کنند؛ ناامنی ایجاد کنند؛ و این ناامنی را وسیله‌ای قرار می‌دهند برای این که پای خودشان را در عراق و در بغداد مستحکم کنند.

امریکا برای ماندن در عراق بهانه لازم دارد و این بهانه، ناامنی است. آنها برای این که دولت عراق نتواند به خدمات لازم بپردازد، این اوضاع ناامن را در کشور به وجود می‌آورند، تا بهانه داشته باشند که بمانند. اختلافات را آنها به وجود می‌آورند: دل سُنی را نسبت به شیعه، دل شیعه را نسبت به سُنی آن‌چنان چرکین می‌کنند که نتوانند با این همه مشترکات، کنار هم قرار بگیرند. این، کار دشمن است. چرا ما این حقیقت را نمی‌فهمیم؟ سالهای متمادی است - از زمان مرحوم آیت‌اللَّه بروجردی (رضوان‌اللَّه‌تعالی‌علیه) و بعضی از بزرگانِ علمای اهل سُنت در مصر - که این فکر پیدا شده که بیایید اختلافات را کنار بگذارید؛ سنی، سنی بماند؛ شیعه، شیعه بماند؛ عقاید خودتان را داشته باشید؛ اما با هم، دست در دست هم بگذارید.

قرآن از زبان پیامبر اکرم به مسیحیان آن زمان می‌گوید: «تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الاّ نعبد الاّ اللَّه و لا نشرک به شیئا». آن وقت فرقه‌های مسلمان، با خدای واحد، پیغمبر واحد، قرآن واحد، قبله‌ی واحد، عبادت واحد، این همه مشترکات و مسلّمات، چند موضوع مورد اختلاف را وسیله قرار بدهند برای دشمنی! این، خیانت نیست؟ این، غرض‌ورزیِ غرض‌ورزان و غفلتِ غافلان نیست؟ هر کسی که در این زمینه تقصیری بکند، پیش خدای متعال مؤاخَذ است؛ چه شیعه باشد، چه سُنی.» (بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در سالروز میلاد امیرالمؤمنین(ع)،  ۱۳۸۵/۰۵/۱۷)


«اختلاف بین طرفداران دو عقیده بر اثر تعصبات، یک امری است که هست و طبیعی است، و مخصوص شیعه و سنی هم نیست. بین فِرَق شیعه، خودشان؛ بین فِرَق سنی، خودشان؛ در طول زمان از این اختلافات وجود داشته است. تاریخ را نگاه کنید، می‌بینید هم بین فرق فقهی و اصولی اهل تسنن - مثل اشاعره و معتزله، مثل حنابله و احناف و شافعیه و اینها - هم بین فرق مختلف شیعه، بین خودشان، اختلافاتی وجود داشته است.
این اختلافات وقتی به سطوح پایین - مردم عامی - می‌رسد، به جاهای تند و خطرناکی هم می‌رسد؛ دست به گریبان می‌شوند. علما می‌نشینند با هم حرف می‌زنند و بحث می‌کنند؛ لیکن وقتی نوبت به کسانی رسید که سلاح علمی ندارند، از سلاح احساسات و مشت و سلاح مادی استفاده می‌کنند که این خطرناک است. در دنیا این همیشه بوده؛ همیشه هم مؤمنین و خیرخواهان سعی می‌کردند که مانع بشوند؛ علما و زبدگان، تلاششان این بوده است که نگذارند سطوح غیرعلمی کارشان به درگیری برسد؛ لیکن از یک دوره‌ای به این طرف، یک عامل دیگری هم وارد ماجرا شد و آن «استعمار» بود. نمی‌خواهیم بگوییم اختلاف شیعه و سنی همیشه مربوط به استعمار بوده؛ نه، احساساتِ خودشان هم دخیل بوده؛ بعضی از جهالتها، بعضی از تعصبها، بعضی از احساسات، بعضی از کج‌فهمیها دخالت داشته؛ لیکن وقتی استعمار وارد شد، از این سلاح حداکثر استفاده را کرد.» (۱۳۸۵/۱۰/۲1۵)


‌«سنی و شیعه هر کدام مراسم مذهبی خودشان را، آداب خودشان را، عادات خودشان را، وظائف دینی خودشان را انجام میدهند و باید بدهند؛ اما خط قرمز این است که نباید مطلقاً بین اینها به خاطر اهانت به مقدسات - چه آنچه که از سوی بعضی از افراد شیعه از روی غفلت صادر میشود، چه آنچه که از روی غفلت از بعضی از افراد سنی مثل سلفی‌ها و امثال اینها صادر میشود که یکدیگر را نفی میکنند - چیزی بیان شود. این همان چیزی است که دشمن میخواهد. اینجا هم باید هوشیاری باشد.» (بیانات در دیدار مردم سقز، ۱۳۸۸/۰۲/۲۹)


آیت الله خامنه ای در پاسخ به استفتائی مطرح کردند که در آن خواسته شده بود تا ایشان نظر خود را درباره "اهانت و استفاده از کلمات تحقیرآمیز و توهین به همسر پیامبر اسلام ام المومنین حضرت عایشه اعلام کنند.: «اهانت به نمادهای برادران اهل سنت از جمله اتهام زنی به همسر پیامبر اسلام [عایشه] حرام است. این موضوع شامل زنان همه پیامبران و به ویژه سید الانبیاء پیامبر اعظم -حضرت محمد(ص) -می شود.»

انتهای پیام /

منبع: تقریب

کلیدواژه: دنیای اسلام اختلاف بین ایجاد کنند امام خمینی شیعه و سنی حضرت امام اهل سنت شیعه و س یک دسته

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۱۶۵۳۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ضرورت جریان شناسی تحریف تاریخ ایران

شکست اسرائیل و تغییر هژمونی، بی‌تردید نظام سلطه را بیش از پیش بر آن می‌دارد که به ریشه‌ها و بنیاد‌هایی یورش ببرد که باعث ایجاد تغییر در بینش اسلامی با چیرگی و فرادستی ایران به عنوان ام‌القرای پیروان اسلام ناب‌محمدی (شیعه امامیه) شده، همچنان‌که فوکویاما پس از شکست عراق در جنگ تحمیلی تاکید کرد که باید این انقلاب را با رفاه‌زدگی و تجمل‌گرایی از پا انداخت!

اکنون بازشناخت خودمان، ریشه‌های‌مان و شناسایی موقعیت‌مان و روشنگری درباره اسلام سنتی و اسلام سیاسی، ضروری و از محور‌هایی است که به نظر می‌رسد برای پرورش و شکوفایی و توان‌افزایی نسل نو به آنها نیاز داریم. باید بدانیم پخش سریال حشاشین فقط «نوک یک کوه یخ» است که به‌زودی با تولیدات ضدایرانی و ضدشیعی بیشتر خواهد شد و اگر در زمینه بازشناخت هویت اسلامی ایرانی‌مان کار نکنیم، دست جریان رقیب فرهنگی را برای تحریف باز خواهیم گذاشت. بر همین اساس با دکتر سیدعلی بطحائی؛ متخصص کلام و جریان‌شناس فرقه‌های اسلامی به گفتگو پرداختیم تا لایه‌های پیدا و پنهان حشاشین، مجموعه تلویزیونی پرمخاطب جهان عرب در رمضان ۲۰۲۴ را بکاویم و همچنین راهبرد‌هایی فرا راه آینده «جبهه نرم فرهنگی» را بررسی کنیم.

ایران اسلامی و کنش‌های شیعیان اسماعیلی 
جریان شناسی جهان اسلام معاصر، حوزه پژوهشی کمتر کاویده‌شده و دانش بکری است. بسیار جای خوشوقتی است که روزنامه جام‌جم روی بررسی زوایای متعدد سریال «حشاشین» تمرکز کرده، زیرا تاریخ اسماعیلیه در ایران اسلامی و کنش‌های شیعیان اسماعیلی در حاشیه بایسته‌ای قرار ندارد. تاریخ نزاری‌ها که این سریال به آن پرداخته، مربوط به منطقه «لوانت تاریخی» شامل شامات، مصر، لبنان، اردن و ایران است. یعنی در ماجرای تاریخ حشاشین، ایران ما در کنار سایر مناطق لوانت تاریخی برای چند قرن درگیر فعالیت‌های نزاریان شد و بعد اصل حضور حسن صباح (متوفی ۵۱۸ قمری) در تاریخ ایران نیز مربوط به همین پیروان نزار بن المستنصر (متوفی ۴۷۸ قمری) است که از جانشینی خلافت فاطمیان مصر کنار گذاشته شد و در ایران به نسبت مصر به او اقبال بیشتری می‌شود. به عبارتی توجه کمرنگ به نزاری‌ها در منطقه لوانت است و عنایت افزون‌تر در ایران.
 
گروه تحریف‌شده
این سخن درباره مصر زبانزد است که مصر «سنی‌المذهب و شیعی‌الهوی» است، یعنی حال و هوای تشیع در سر مردم آن سامان (فسطاط قدیم و مصر جدید) پررنگ است و این نکته را در تحلیل سریال حشاشین باید در نظر گرفت. در تیزر‌های تبلیغی و تریلر سریال حشاشین پیش از ماه مبارک رمضان در مورد این فرقه به‌صراحت اعلام شد که «ان الطائفه التی ارعبت العالم» یعنی مخوف‌ترین گروهی که جهان را ترساند! مصر با این سریال قصد تعریض به اسلام سیاسی و در لایه‌های پنهان بعدی به ظرافت قصد شیعه‌هراسی سیاسی را داشت، هرچند از قسمت‌های سریال می‌توان برداشت‌های دیگری نیز ارائه داد. در روز‌های اول پخش روزنامه «الشرق‌الاوسط» که یک خبرگزاری سکولار در عربستان است با اظهار خوشحالی از پخش این سریال گزارشی را منتشر کرد که حشاشین در راستای تعریض به اخوان المسلمین و تخریب چهره این جریان پرنفوذ و موثر جهان اسلام است و تحلیل‌هایی در مورد رابطه حشاشین، شیعه و اسلام سیاسی منتشر کرد، با این‌که امسال سریال رمضانی عربستانی‌ها (خیوط المعازیب؛ ریسندگی عبا‌های زردوز) پخش شد که به جدال تند سنت و مدرنیته می‌پرداخت و سعی در تحقیر سنت زیر چتر مدرنیته داشت، ولی الشرق الاوسط فقط روی حشاشین تمرکز کرد و نگاهی تحلیلی به سریال عربی خودشان نداشت.
 
دولت قدرتمند سایه
شبکه المتحده ـــ از مهم‌ترین رسانه‌های جهان عرب ـــ سرمایه‌گذار این سریال بود که با توجه به ابعاد و سکانس‌های پرهزینه سریال به نظر می‌رسد مبلغ سرمایه‌گذاری بیشتر از ۱۲میلیون دلار باشد. مصر کشوری بدهکار با قرض‌های سنگین بین‌المللی است و چنین سرمایه‌گذاری در امور فرهنگی کاملا هدفمند و سوگیرانه است. چرایی تخصیص چنین بودجه‌ریزی‌هایی به جایگاه و پایگاه اخوان المسلمین برمی‌گردد که همچنان دولت پنهان در مصر عمل می‌کند. دولت سکولار حاکم در مصر، هرچند به‌ظاهر قدرت را در دست دارد، اما چید‌مان و گستره نفوذ آن در مصر با وجود مراکز درمانی، آموزشی و تفریحی حتی ازدواج آسان و روش‌های ارتباط‌گیری با جوانان و تاثیرگذاری بر آنها و مسائلی که به‌قول اعراب عام‌البلوا به شمار می‌رود و مردم با آنها سروکار بیشتری دارند در همه اینها اخوان بسیار موفق‌تر از حکومت است و نمی‌شود به‌سادگی نادیده‌اش گرفت یا کنارش گذاشت. به اخوان المسلمین اصولا «دولت سایه» گفته می‌شود.
 
سکولار‌ها و اخوان‌المسلمین
وقتی حسن البنا، سال ۱۳۰۷شمسی یا ۱۹۲۸میلادی این جریان فکری را بنا گذاشت با این نگاه که اسلام در جامعه نقشی ندارد و تاکید داشت باید اسلام به جامعه و متن زندگی وارد شود و ابزار‌های بنیادین و اصلی حکمرانی، سیاسی، تربیتی و پرورشی را دست بگیریم. عبدالفتاح السیسی و دولت مصر به این نفوذ اخوان المسلمین هم توجه ویژه دارد و هم از آن به‌شدت می‌هراسد و در سال‌های اخیر با معرفی چهره‌هایی مثل طه حسین را که یک روشنفکر سکولار و مخالف الازهر و معارض اخوان است، را پررنگ می‌کند تا طیف‌های جوان به‌جای حسن‌البنا و شیوخ الازهر به او اقبال کنند. طه حسین، چهره‌ای است که تقیدات مذهبی دارد، اما در طیف سکولار ایستاده، زیرا نه به اسلام سنتی الازهری و نه به اسلام سیاسی اخوانی هیچ‌گونه گرایشی ندارد. برپایی یادواره و بزرگداشت‌های سالانه و جایزه سال با نام او ازجمله این سرمایه‌گذاری‌های فرهنگی است. بهترین مدل برای السیسی چنین چهره‌ای است که برای کنار زدن اسلام سیاسی اخوانی و اسلام سنتی الازهری به کار سیاست‌هایش می‌آید؛ کما این‌که وزیر وقت فرهنگ مصر نیز تاکید داشت رهرو/ پیرو همین چهره (طه حسین) است و «طه حسین، روح حاکم فرهنگی دولت مصر» است. می‌دانید با وجودی که السیسی، دست‌وپای الازهر را به‌نوعی کوتاه کرده، اما الازهر همچنان در مقابل حاکمیت ایستادگی می‌کند و تأثیرگذار است. دکتر احمد الطیب که چهل‌وچهارمین شیخ‌الازهر است حکمی معادل نخست‌وزیر را دارد و جایگاهش هرچند تشریفاتی است، اما در مصر بسیار جایگاه بالایی به‌شمار می‌آید. این جایگاه از سوی شیوخ الازهر گزینش و منصوب می‌شود، یعنی دولت در انتخاب ایشان تاثیری ندارد. برخلاف جایگاه مفتی اعظم مصر که مستقیما از طرف دولت برگزیده و نصب می‌شود و رسما کارمند دولت است.
 
اسلام سنتی مترقی
بجاست این نکته در مورد اسلام سنتی مورد توجه قرار گیرد که نگاه روشنفکران و سکولار‌ها به سردمداران و پیروان اسلام سنتی خیلی نگاه ویژه و امیدبخشی نیست؛ درحالی‌که پژوهش‌های آکادمیک روشن کرده که برخی طیف‌های اسلام سنتی نه ارتجاعی‌اند و نه اخباری و نه واپس‌گرا و راه اسلام سنتی از این جریان‌های بدنام جداست و برخی از سنتی‌های کلاسیک، بسیار مترقی‌اند. امسال ماه مبارک رمضان، علی الجمعه، مفتی اعظم سابق مصر با آن جایگاه خاص در برنامه‌ای ویژه «نورالدین» شرکت داشت که با نوجوان‌ها نشست و به پرسش‌های‌شان پاسخ داد. سنتی‌های مصر به همین امور و دیده‌شدن قانع هستند و چیز دیگری نمی‌خواهند؛ با نسل نوجوان و جوان ارتباط می‌گیرند و به شبهات آنها پاسخ می‌دهند و از این رو اسلام سنتی چنینی، برای سیاست امثال السیسی هیچ خطری ندارد. بال‌وپر دادن دولت و نظام سیاسی مصر به الجمعه و همانند ایشان از آن روست که سد نفوذ اخوانی‌ها در جوانان باشد، بلکه بتواند جایگزین اخوان در این عرصه مهم شود. اما آنچه که خطر بنیادین به‌شمار می‌آید و مانند بمب هسته‌ای در جهان چرخیده و تاثیرگذاریش به چشم می‌آید اخوانی‌ها هستند. اسلام سنتی‌ها یعنی طیف علی‌الجمعه در حد همین روشنگری درباره شبهات فعالیت دارند. در حالی که اخوانی‌ها از «اسلام‌الحَرَکی» سخن می‌گویند؛ اسلام حرکت‌بخش جامعه، اسلام دادگرا، اسلامی که به تحرک و پویایی وامی‌دارد، نه انفعال و عادت و روزمرگی. 
 
سریال حشاشین ضد اسلام سیاسی
برگردیم به حشاشین، این سرمایه‌گذاری برای جریانی که السیسی فعلا در چکاد آن است، بسیار آمد دارد و بااهمیت تلقی می‌شود، زیرا با توجه به فضایی که درباره اخوانی‌ها و فعالیت‌های‌شان مرور کردیم، به سود السیسی است که به قول معروف به «مغالطه مسموم‌کردن چاه» دست بزنند. یعنی با نمادسازی منفی از اسماعیلیه منسوب به شیعه و اخوان، آنها را ترسناک، وحشت‌آفرین، تروریست و خونریز نشان بدهند و برای مخاطبان چنین سریالی جا بیندازند که آنها تروریست، روانی و آدمکش بودند. کارشان شست‌وشوی مغزی و تغییر دادن ذهنیت‌ها بوده است. چه سیاست‌گذار و چه سرمایه‌گذار چنین سریال‌هایی به نتیجه‌ای که می‌خواهد می‌رسد، زیرا با ارائه یک محصول حرفه‌ای، خوش‌ساخت، مخاطب‌پسند و چشم‌گیر خواه‌ناخواه مخاطب را مجذوب می‌سازد و در چنین روندی خوراک فرهنگی دلخواه و سفارشی خود را غیرمستقیم به ذهن بینندگان تزریق می‌کند.
 
یک راهکار
نکته‌ای که در ابتدای امر باید بدان توجه کرد این است که واکنش «کریم شاه‌الحسینی» رهبر چهل‌ونهم فرقه اسماعیلیون در مورد این سریال چیست که باید منتظر ماند و دید که چه عکس‌العملی نسبت به تحریف تاریخ حشاشین نشان خواهد داد. ولی آن بخش از سریال که به شیعه، نگرشی چنین منفی و دروغین داشته، به نظر می‌رسد در واکنش نخست بایستی رسانه جمهوری اسلامی و صداوسیما در سلسله نشست‌هایی به روشنگری درباره تاریخ حشاشین بپردازد، چراکه به هر حال بخشی از تاریخ ما و کنشگری تاریخی ما در الموت قزوین رخ داده است. هرچند این فرقه، دوران تاریکی نیز داشته‌اند و در مقاطعی از شریعت دل بریدند و نماز و روزه را کنار گذاشتند، اما همچنان لایه‌هایی از آنها هستند که سخن از بازگشت به شریعت می‌زنند و البته فقه اسماعیلی قاضی نعمان (م ۳۶۳ قمری) در کتاب دعائم‌الاسلام نمونه‌ای از فقه اسماعیلی است. بایستی رسمیتی برای اینها در نظر گرفت و مجمع جهانی اهل بیت علیهم‌السلام و مجمع تقریب مذاهب باید به این قضیه عنایت بورزد. هرچند نهاد‌های امنیتی به این فِرَق تشیع نگاه مثبتی ندارند، اما به‌هر‌حال باید به این فِرَق تشیع نگاه بازتر و تعامل درستی داشته باشیم. 
 
لزوم شناخت تاریخ ایران
مهم‌ترین مسأله نهاد‌های فرهنگی و پژوهشی شیعه در مواجهه با سریال حشاشین این است که باید نگاه نسل جوان را به تاریخ‌مان تغییر دهیم و ذهن آنها را تاریخی پرورش بدهیم و آنها را به تاریخ ایران اسلامی پیوند دهیم. می‌دانید که سده چهارم را دوران زرین تمدن اسلامی یا دوران طلایی و رنسانس جهان اسلام می‌شمارند. مثلا جوئل ال. کرمر آمریکایی در کتاب «احیای فرهنگی در عهد آل بویه: انسان‌گرایی در عصر رنسانس اسلامی» چه ستایشی از رویکرد خردگرای انسان‌مدارا‌نه آل بویه داشته است. بار‌ها مقام معظم رهبری به توجه به تاریخ درخشان و متقن ایران پس از اسلام اشاره و بر پرداختن به آن در تولیدات رسانه‌ای تاکید داشته‌اند. ضمن این سخن که منعی ندارد به دوران پیش از اسلام نیز پرداخته شود، اما مگر نه این که آل‌بویه و همین حسن صباح، طاهریان، سامانیان و... درهمین دوران بودند و برگ‌های زرینی در تاریخ ایران برجای نهادند که قابل قیاس با سایر ادوار پیش از اسلام است.

همین که به تاریخ زرین ایران پس از اسلام نمی‌پردازیم باعث شده یک شبهه سست رایج شود که طلوع شیعه را با صفوی ذکر می‌کنند، در حالی که صفویه فقط سه سده پیشتر از ما بوده است، اما در ایران ما، میراث و سکه‌هایی در قرن اول (سال۸۶ قمری) ضرب می‌شده (مربوط به نوه جعفرطیار) که عمق نفوذ تشیع در ایران را نشان می‌دهد. به عبارت روشن‌تر، تاریخ ما ایرانیان شیعی، با صدر اسلام گره خورده است. باید روی اینها تمرکز کنیم و در پاسخ به کوشش‌هایی مانند تهیه و پخش سریال حشاشین، از این همه انفعال درآییم، وگرنه از نظر فرهنگی همین گسستی که با زومر‌ها و نسل زد داریم، اگر به نوعی در جایی همین زخم، سرباز کند، بسیار عواقب وخیم و خطرناکی خواهد داشت؛ زیرا نسل جدید و صدالبته بی‌اطلاع ما، به خاطر تبلیغات باستان‌گرایان غیرعلمی و افراطی به تاریخ قبل از اسلام توجه می‌کند. شاید توجه به تاریخ ایران قبل از اسلام اشکالی نداشته باشد، اما وقتی چنان زوم‌کردن‌های هدایت شده و از پیش‌تعریف شده و هدفمندی به ذهن نسل جدید تلقین می‌شود، به راستی جای نگرانی دارد و تقابل ایران و اسلام شکل می‌گیرد، چرا که پس از اسلام بسیار تاریخ ما درخشان‌تر است. البته پیش از اسلام را انکار نمی‌کنیم. اگر شما موزه‌های ایران باستان، موزه رضا عباسی و ... را بازدید کنید، بالعیان مشاهده می‌کنید که تاریخ ایران پس از اسلام بسیار پر برگ و بار است و خواهید دید که ایران پس از اسلام، شکوه غرورانگیزی دارد.
 
واقع‌گرایی ضروری
 البته سخن در این گفتگو چنین نیست که باید روی حشاشین تمرکز کنیم؛ اما لازم است که در این موضوع تاملی بشود تا دریابیم باید با حشاشین (اسماعیلیه) چه کار کنیم. لازم است و باید اتاق فکری برای تاریخ و مسائل تاریخی طراحی شود تا از این همه بی‌خبری برآییم و تکانی به خودمان بدهیم. اسلام سنتی و سایر جریان‌های اسلامی همچنین رسانه‌ها در این باره واقعا وظیفه دارند و باید مسئولیت و نقش‌شان را ایفا کنند. می‌دانید که سریال حشاشین پر از اشتباهات تاریخی غیرقابل بخشش است. بر پایه افسانه سه یار دبستانی، چهار شخصیت بزرگ را که از نظر تاریخی همزمان بودند در حشاشین محور کرده‌اند. حسن صباح را به‌عنوان رهبر مخوف‌ترین حرکت جهان مطرح کرده تا اسلام سیاسی و شیعه را از این رهگذر بکوبد. خواجه نظام‌الملک چندان کنشگر مهمی در متن نیست و بیشتر حاشیه‌ای است. غزالی را، اما این سریال به‌عنوان چهره‌ای پذیرفتنی نمایش داده که دیدگاه سازندگان حشاشین را نمایندگی می‌کند. غزالی در این سریال تجلی همان ورژن سکولاری است که السیسی می‌پسندد. جالب است با اندکی واکاوی می‌توان دریافت که غزالی این سریال، برابر نهاد طا‌ها حسینی است که پسند سکولار‌های مصر است. سازندگان سریال واقعا کار کرده‌اند و در پرورش نگاه‌شان و افزودن بار معنایی دلخواه‌شان به چهره‌های تاریخی و بهره‌برداری مورد پسندشان واقعا حرفه‌ای عمل کرده‌اند. باید توجه کنیم این همه زحمتی که کشیده‌اند چرا از ما برنمی‌آید! ما که شکرخدا از نظر امکانات چیزی کم نداریم و فقط باید سلیقه به خرج بدهیم. این سریال به قول قدیمی‌ها «کج؛ اما رج است» یعنی همه‌چیزش حرفه‌ای و خوش‌ساخت است و در مورد سناریوی آن فکر کرده‌اند و در فرهنگ به اصطلاح نقطه‌زنی کرده‌اند.

نگاه رهبری به فرقه‌های شیعی
تاریخ اسماعیلیه در ایران اسلامی و کنش‌های شیعیان اسماعیلی در حاشیه بایسته‌ای قرار ندارد. حتی در کتاب‌های درسی تاریخی ما به آنها توجه مناسب نشده است؛ در حالی که رهبر معظم انقلاب از فرق شیعه با عنوان «ایتام آل محمد» یاد کردند. به این معنا که باید فرقه‌های شیعی را زیر پر و بال گرفت و با آنها تعامل هوشمندانه و عالمانه برقرار و آنها را زیر چتر اهل‌بیت (ع) باز تعریف کرد. به باور من باید درباره رابطه‌مان با نزاری‌ها به بازنگری بپردازیم و این مسأله را جدی بگیریم. با این که آقاخان‌ها سکولار هستند، اما مقام معظم رهبری فرموده‌اند که فرق شیعه ایتام آل‌محمد هستند. بالاخره از دل شیعه برجوشیده‌اند و باید با آنها تعامل داشت. این ذهنیت باز رهبری باعث خوشحالی است که در سردمداری کشور عزیزمان، چنین شخصیتی را با افق فکری باز داریم.

منبع: روزنامه جام جم

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • ژوزه مورایس اسلام آورد و شیعه شد
  • وحدت رویه ملی و جهانی علیه رژیم منحوس صهیونیستی
  • بیداری جهانی زمینه تحول در جبهه مقاومت را رقم خواهد زد
  • توسعه فعالیت‌های فرهنگی و قرآنی برای مدد جویان کمیته امداد امام خمینی (ره)
  • نوه امام خمینی: اندیشه‌های امام به‌طور هدفمند تحریف می‌شود
  • ضرورت جریان شناسی تحریف تاریخ ایران
  • نوه امام خمینی: اندیشه‌های امام به‌طور هدفمند تحریف می‌شود /یک مورخ باید شجاع باشد و از پروپاگاندای رسانه‌ای نترسد
  • علوم نظری و عملی در حوزه شهرسازی باید به‌روزرسانی شوند
  • لزوم اتحاد بین دستگاه‌های اجرایی برای تحقق توسعه لرستان
  • اجازه ندهید حتی یک کودک از تحصیل جا بماند