توقف ۱۰ ساله رتبهبندی معلمان در پیچوخمهای اداری
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۱۷۷۴۸۳
یک کارشناس آموزش و پرورش ضمن یادآوری این موضوع که رتبهبندی معلمان حدود ۱۰ سال در پیچوخمهای اداری و قانونی جامانده و تا کنون به جمعبندی نهایی برای اعمال در احکام حقوقی معلمان نرسیده است، به بررسی نظام حقوقی معلمان در آلمان که کشوری با میزان جمعیتی تقریبا مشابه ایران است پرداخت.
زهرا علیاکبری در گفتوگو با ایران اکونومیست، با بیان اینکه «رتبهبندی معلمان» عنوانی برای افزایش حقوق معلمان و یا بهتر است گفته شود برای همسان سازی حقوق معلمان با دیگر کارمندان دولت است اظهار کرد: رتبهبندی حدود ۱۰ سال در پیچوخمهای اداری و قانونی جامانده و تا کنون به جمعبندی نهایی برای اعمال در احکام حقوقی معلمان نرسیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: در آخرین تلاشهای وزارتی، آییننامه قانون رتبهبندی برای تصویب به کمیسیون مربوطه در هیئت دولت ارسال شده تا ضمن بررسی ابعاد آن، مراحل بعدی را برای تصویب در دولت طی کند.
این کارشناس آموزش و پرورش با بیان اینکه این موضوع که برای همسانسازی حقوق معلمان، چنین شیوهای با چنان آییننامهای باید اجرایی شود، در نوع خود و در میان نظامهای آموزشی کشورهای مختلف خارقالعاده است گفت: تصور نمیکنم -جدا از کم و زیاد دستمزد معلمان -جامعهای باشد که در آن برای افزایش و یا همسانسازی حقوق معلمان این همه اما و اگر مطرح شده باشد.
علیاکبری در ادامه و به همین منظور، نظام حقوقی معلمان در آلمان- با تاکید بر میانگین حقوق آنان در سال ۲۰۲۲ - را بررسی کرد و گفت: هدف آن است که جوانب مختلف چگونگی پرداخت حقوق معلمان در کشوری با میزان جمعیتی تقریبا مشابه ایران، مورد مداقه و مطالعه تطبیقی قرار بگیرد.
وی افزود: فردی که به عنوان معلم در آلمان کار میکند معمولاً حدود ۲۸۳۰ یورو در ماه درآمد دارد. دستمزدها از ۱۳۰۰ یورو (کمترین) تا ۴۵۰۰ یورو (بالاترین) متغیر است. این میانگین حقوق ماهانه شامل مسکن، حمل و نقل و سایر مزایا است. حقوق معلمان بر اساس تجربه، مهارت، جنسیت یا موقعیت مکانی بسیار متفاوت است.
این کارشناس آموزش و پرورش با اشاره به توزیع حقوق معلمان در آلمان گفت: حقوق متوسط معلمان ماهانه ۳۰۶۰ یورو است، به این معنی که نیمی (۵۰ درصد) از افرادی که به عنوان معلم کار می کنند کمتر از ۳۰۶۰ یورو درآمد دارند، در حالی که نیمی دیگر بیش از ۳۰۶۰ یورو درآمد دارند. "میانه"، نشاندهنده ارزش متوسط حقوق است. با بررسی نمودار توزیع حقوق، ۲۵ درصد از معلمان کمتر از ۱۹۶۰ یورو درآمد دارند در حالی که ۷۵ درصد آنها بیش از ۱۹۶۰ یورو درآمد دارند. همچنین ، ۷۵ درصد از معلمان کمتر از ۴۰۸۰ یورو درآمد دارند در حالی که ۲۵ درصد بیش از ۴۰۸۰ یورو درآمد دارند.
علیاکبری در توضیح تفاوت بین میانگین و میانه حقوق گفت: هر دو شاخص هستند. اگر حقوق شما هم از میانگین و هم از میانه بالاتر باشد، به این معناست که خیلی خوب کار میکنید. اگر حقوق شما کمتر از هر دو باشد، پس بسیاری از افراد بیشتر از شما درآمد دارند و فضای زیادی برای پیشرفت وجود دارد. اگر دستمزد شما بین میانگین و میانه باشد، ممکن است اوضاع کمی پیچیده باشد.
وی در مقایسه حقوق معلمان بر اساس سالهای تجربه و در پاسخ به اینکه تجربه و سن چه تاثیری بر پرداختیها دارد عنوان کرد: سطح تجربه، مهمترین عامل در تعیین حقوق در آلمان است. طبیعتاً هر چه سالهای تجربه بیشتر باشد، دستمزد شما بیشتر میشود. یک معلم با کمتر از دو سال تجربه تقریباً ۱۴۸۰ یورو در ماه درآمد دارد. در حالی که انتظار میرود فردی با سطح تجربه بین دو تا پنج سال ۱۹۸۰ یورو در ماه درآمد داشته باشد که ۳۴ درصد بیشتر از فردی با تجربه کمتر از دو سال است. سطح تجربه بین پنج تا ۱۰ سال حقوقی معادل ۲۹۲۰ یورو در ماه حقوق دارد که ۴۸ درصد بیشتر از فردی با دو تا پنج سال تجربه است.
این کارشناس آموزش و پرورش ادامه داد: به طور متوسط، حقوق یک فرد تا زمانی که از مرز ۱۰ سال تجربه عبور کند، دو برابرحقوق اولیهاش خواهد بود. علاوه بر این، معلمانی که تخصص آنها بین ۱۰ تا ۱۵ سال است، حقوقی معادل ۳۵۶۰ یورو در ماه دریافت میکنند که ۲۲ درصد بیشتر از فردی با پنج تا ۱۰ سال تجربه است. اگر سطح تجربه بین ۱۵ تا ۲۰ سال باشد، دستمزد مورد انتظار ۳۸۸۰ یورو در ماه است که ۹ درصد بیشتر از فردی با ۱۰ تا ۱۵ سال سابقه است.
علیاکبری اضافه کرد: در نهایت، کارمندان با بیش از ۲۰ سال سابقه حرفهای حقوقی معادل ۴۲۰۰ یورو در ماه دریافت میکنند که هشت درصد بیشتر از افراد با ۱۵ تا ۲۰ سال سابقه است.
وی به مقایسه حقوق معلمان بر اساس مدرک تحصیلی پرداخت و در پاسخ به اینکه سطح تحصیلات چه تاثیری بر حقوق و دستمزد دارد؟ اظهار کرد: همه ما میدانیم که تحصیلات عالی برابر با حقوق بیشتر است، اما یک مدرک چقدر میتواند به درآمد یک معلم اضافه کند؟ زمانی که سطح تحصیلات لیسانس باشد، میانگین حقوق یک معلم ۱۷۲۰ یورو در ماه است. در حالی که فردی با مدرک کارشناسی ارشد ۳۳۲۰ یورو در ماه حقوق دریافت میکند، به این معنا که ۹۳ درصد بیشتر از فردی که دارای مدرک لیسانس است، حقوق دریافت می کند.
این کارشناس آموزش و پرورش افزود: در بیشتر موارد، پس از اتمام تحصیلات و اخذ مدرک، بازنگری حقوق و دستمزد انجام میشود. بسیاری از افراد تحصیلات عالی را به عنوان تاکتیکی برای شغل با درآمد بالاتر دنبال میکنند. میانگین افزایش حقوق هنگام تغییر مدرک تقریباً ۱۰ درصد بیشتر از افزایش حقوق مرسوم است.
علیاکبری در مقایسه حقوق معلمان بر اساس جنسیت گفت: اگرچه جنسیت نباید بر میزان دستمزد تأثیری داشته باشد، اما در واقع در آلمان بدون اثر هم نبوده است. پس چه کسی حقوق بیشتری دریافت میکند: مردان یا زنان؟ کارمندان مرد معلم در آلمان به طور متوسط شش درصد بیشتر از همتایان زن خود درآمد دارند.
وی افزود: میانگین درصد افزایش حقوق سالانه معلمان در آلمان بر این مبناست که معلمان در آلمان هر ۱۷ ماه یکبار افزایش حقوق را حدود ۱۱ درصد تجربه میکنند. میانگین افزایش سالانه ملی برای همه مشاغل مجموعاً هشت درصد به کارمندان هر ۱۶ ماه اعطا میشود. افزایش حقوق از فردی به فرد دیگر متفاوت است و به عوامل زیادی بستگی دارد، اما عملکرد و سهم شما در موفقیت سازمان مهمترین فاکتور در تعیین میزان و تعداد دفعات افزایش حقوق است.
این کارشناس آموزش و پرورش درباره پاداش معلم و نرخ تشویقی در آلمان نیز گفت: معلم به دلیل مشارکت محدود در ایجاد درآمد مستقیم، البته با استثناء، شغلی مبتنی بر پاداش کم در نظر گرفته میشود. کسانی که پاداش دریافت کردند، نرخ هایی را از صفر تا چهار درصد از حقوق سالانه خود گزارش کردند. پاداش معمولا به چهار شکل است؛پاداش فردی مبتنی بر عملکرد که در آن به کارمند بر اساس عملکرد استثنایی پاداش اعطا میشود، پاداش عملکرد سیستم که گاهی اوقات، درآمد و سود اضافی را با کارکنان خود به صورت دسته جمعی در قالب پاداشهایی که به همه اعطا میشود جشن می گیرند، پاداش مبتنی بر هدف که با دستیابی به یک هدف یا نقطه عطف مهم اعطا میشود و پاداش تعطیلات ( پایان سال) است که این نوع پاداشها بدون دلیل داده میشوند و معمولاً شبیه نشانههای قدردانی هستند.
علیاکبری ادامه داد: سالهای تجربه، مدرک تحصیلی، جنسیت، عملکرد فردی و سیستمی، خلاقیت حرفهای و... شاخصهای اصلی برای تعیین میزان حقوق معلمان هستند. بنابراین اِشل چگونگی افزایش حقوق معلمان در آلمان –کشور برتر اقتصادی- خیلی هم شلوغ نیست، چند شاخص اصلی برای حرفهای که آینده جامعه را می سازد. هیچ نهاد و سازمان مسئولیتداری در بودجه کشور هم اما و اگری در پرداختها نمیآورد.
وی افزود: تفاوت ما با آنها شاید در این است که از همان ابتدا میدانستند دلیلی ندارد که معلمان پایینترین دستمزد حقوقی را داشته باشند و با چند شاخص مختص به حرفه، پرداختها را قانونگذاری کردند.
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: نظام رتبهبندی معلمان
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: نظام رتبه بندی معلمان کارشناس آموزش و پرورش درصد بیشتر از فردی حقوق معلمان بر اساس یورو درآمد دارند رتبه بندی معلمان معلمان در آلمان حقوقی معلمان علی اکبری افزایش حقوق یورو در ماه اعطا می شود سطح تجربه سال تجربه درصد بیش ۱۰ سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۱۷۷۴۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد رهبری، پژوهشگر شبکههای اجتماعی: گشت ارشاد بیشتر از حمله ایران به اسراییل مورد توجه قرار گرفت/ جامعه از زمان ماجرای مادر قمی به مسأله حجاب حساس شده/ در ایتا یک جزیره جدا از جامعه شکل گرفته است
به گزارش جماران؛ رویداد24 نوشت: شبکههای اجتماعی کمتر از یک دهه است که بدل به مهمترین سکوی بیان آزاد نظرات شهروندان تبدیل شدهاند. علیرغم فیلترینگ گسترده، روندهای این شبکهها هنوز شاخص مهمی برای فهم تحولات جامعه ایران است.
شبکههای اجتماعی، نمونه مهمی برای بررسی جامعهشناسیاند. این شبکها اثرات روانی بسیاری بر کاربران میگذارند که این تأثیرات در حوزه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، سبک زندگی و... بروز و ظهور دارد. از جمله در شبکههای اجتماعی داخلی که برخی مدعیاند با توجه به نظریه پژواک، مدیران این مجموعه از تاکتیک جامعهی همفکر برای القا نظریات خود و تزریق نگاه افراطی استفاده میکنند. در نمونه دیگر بررسی محتوایی و آماری رفتار کاربران در توییتر نیز نشان میدهد ک جامعه با وجود شرایط بحرانی جنگی، حساسیتهای اجتماعی و فرهنگی خود را از دست نداده و واکنشها نسبت به طرح نور، بسیار جدی است.
به جهت بررسی موضوع فوق، گفتگو کردیم با محمد رهبری، جامعهشناس و پژوهشگر شبکههای اجتماعی، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
در یک نگاه کلی، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در چند ماه اخیر، از نظر محتوا، محدودیت و کاربران در چه وضعیتی قرار داشت؟
در چند ماه اخیر بحث انتخابات مجلس و تنش ایران و اسراییل را در پیش داشتیم که در فضای اجتماعی از جمله توییتر، جلب توجه کرده بود. در کنار آن بحث آقای صدیقی، طرح نور، ماجرای حجاب درمانگاه قم و بازگشت گشت ارشاد به خیابان نیز بسیار مطرح شده است. در هر کدام از این موضوعات، کاربران مختلفی مشارکت داشتند.
در انتخابات مجلس عمدتاً جریان اصولگرایی بیشترین فعالیت را داشتند، البته بخشی از کاربران اصلاحطلب نیز کار کردند. در موضوع مربوط به آقای صدیقی و مباحثی که راجع به ایشان و زمین ازگل مطرح شده بود نیز، اصولگرایان و اصلاحطلبان حضور پررنگتری داشتند.
در موضوع مربوط به تنش میان ایران و اسراییل، حجم بسیار زیادی از داده منتشر شد و بر اساس میزان واکنشها به آن، میتوان آن را یکی از مهمترین موضوعات یکسال اخیر تلقی کرد. تمام گروهها و جریانات سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، اصلاح طلبان و منتقدین و اصولگرایان و جریان انقلابی با تنوع درونی این گروهها، به بحث تنش میان ایران و اسراییل پرداخته بودند. فقط در فاصله 24 ساعت ابتدایی پس از حمله ایران به اسراییل، حدود 1 میلیون توییت و ریتوییت به زبان فارسی منتشر شد که اهمیت این مسأله را نشان میدهد. به لحاظ محتوایی نیز تنوع داشتیم، از افتخار و شادمانی برای حمله به اسراییل تا انتقاد نسبت به این مسأله که توسط طیفهای مختلف منتشر شده بود.
طرح نور در فضای مجازی بازتاب بسیاری یافت، وسعت برخورد کاربران با این پدیده در شبکههای اجتماعی چگونه بود؟
نکته قابل توجه در چند ماه اخیر بحث برخوردها در زمینه حجاب است که از قبل عید و در جریان درمانگاه قم، قابل مشاهده شده که جامعه نسبت به آن حساس شده است و این را از واکنشهای عمومی به آن موضوع فهمید. به لحاظ تنوع هم تمام طیفهای سیاسی داخل و خارج به آن ماجرا توجه کرده بودند. بعد از عید با آغاز طرح نور این حساسیت به قدری اوج گرفت که بعد از حمله ایران به اسراییل و در روزهایی که پیشبینی میشد اسراییل به ایران پاسخ دهد، مسأله اصلی فضای توییتر، بازگشت گشت ارشاد به خیابان بود. بیشترین محتوایی که در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه پیش از پاسخ اسرائیل به ایران در فضای توئیتر مطرح بود، مسأله گشت ارشاد بود که بیشتر از اسراییل مورد توجه قرار گرفت.
نکته خیلی جالب در بررسی دادهها، حضور کاربران روزمرهنویس در واکنش به فعالیت دوباره گشتهای ارشاد است. این کاربران به ندرت در مسائل سیاسی ورود میکنند و عمدتا به مسائل خودشان میپردازند، اما در این ماجرا شاهد هستیم که این طیف نیز توییتهای زیادی داشتند. بعد از یکسال دوباره شاهد بازگشت حساسیتها نسبت به حجاب و سیاسیتر شدن کاربران روزمرهنویس به دنبال این مسأله هستیم.
آیا میتوان ادعا کرد که توییتر بر فضای سیاسی و فضای سیاسی بر توییتر اثر تعیینکننده میگذارد؟
توییتر و بهطور کلی شبکههای اجتماعی، به دلیل تغییر شکل روابط انسانی، تأثیرات عمیقی بر عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، داشتهاند. از آنجایی که عمده روابط انسانی به فضای آنلاین منتقل شده، این امر بر روی مسائل سیاسی و اجتماعی نیز تأثیر خود را خواهد داشت.
یکی از این تأثیرات، قطبی شدن فضای عمومی است. شبکههای اجتماعی میتوانند باعث قطببندی در جامعه شوند. قطببندیها در جامعه ما در توییتر بازنمایی و تشدید میشود. محیط توییتر و سایر شبکههای اجتماعی امکاناتی را فراهم میکنند که اجتماعات همفکر در آنجا شکل بگیرد. کاربران، کسانیکه را که با آنها اختلاف دارند دنبال نمیکنند و در مواردی مسدود (بلاک) میکنند. این رفتارها در شبکههای اجتماعی باعث تشدید قطببندیها در جامعه میشود. از آنجاییکه بسیاری از کاربران توییتر، کنشگران سیاسی و مدنی هستند، قطببندیها را به فضای واقعی نیز میرسانند. در نتیجه ما شاهد شکلگیری چرخه قطببندی هستیم؛ به این شکل که قطببندی موجود در جامعه وارد شبکههای اجتماعی شده و آنجا تشدید میشود و کاربرانی که در عرصه عمومی اثر دارند، این قطببندی تشدید شده را به آن محیط نیز منتقل میکنند و در ننتیجه قطببندی به شکل تشدید شدهتر به جامعه بازمی گردد و مرتبا شاهد افزایش قطببندیهای سیاسی هستیم.
نظریه «اتاق پژواک» در شبکههای اجتماعی چگونه تعریف میشود و تا چه حد بر رفتار کاربران اثرگذار است؟
افراد عموماً ترجیح میدهند که در محیطی قرار بگیرند که همفکرانشان درآنجا حضور دارند و مواضع همدیگر را تأیید کنند. در نتیجه هر فردی که درون اجتماع افراد همفکر با خودش قرار گرفته، مرتبا انعکاس و پژواک صدای خود را از دیگر بخشهای شبکه (همان کاربران همفکر) میشنود. به همین خاطر به این پدیده، اتاق پژواک میگویند. این فضا باعث میشود افراد حس کنند که اکثریت هستند و در نتیجه خود را برحق میدانند. تمام اینها باعث میشود تحملشان نسبت به نظرات دیگر کمتر شود و عقیدههایشان محکمتر شود. وقتی چنین اتفاقی میافتد، شاهد تشدید قطببندیها هستیم. در محیطهای قطبی گرایش به دیدگاههای رادیکال بیشتر است و کاربران تمایل دارند به کسانی بپیوندند که مواضع رادیکالتری دارند.
این پدیده تا چه حد در شبکههای اجتماعی داخلی نظیر ایتا، دیده میشود؟
ابتدا باید بگویم که این امر تا حدی در شبکههای اجتماعی مختلف و پیامرسانها دیده میشود. در توییتر ممکن است اجتماع همفکر میان چندین گروه مختلف شکل میگیرد؛ اما آنچه در ایتا شاهد هستیم شکلگیری یک اتاق پژواک بزرگ و اجتماع افراد همفکر بزرگ در کل این شبکه هست. بنظر میرسد آنچه در خصوص کاربران فعال در ایتا مشاهده میشود، شکلگیری یک جزیره جدا از کل جامعه است چرا که دیدگاههای مختلف در آنجا مطرح نمیشود و همین امر باعث تشدید قطببندی سیاسی و در نتیجه افزایش رادیکالیسم میشود. در نتیجه احتمال اینکه کاربران فعال ایتا به مرور گرایش به مواضع افراطی پیدا کنند، بیشتر میشود.
مواضع افراطی برخی کاربران شبکههای اجتماعی داخل، مشخصاً در چه حوزههای بروز و ظهور دارد و مثال آن چیست؟
ما در ایتا میبینیم که درباره علم پزشکی عقاید خیلی خاصی جریان دارد؛ بحثهایی که درباره دلارزدایی مطرح میشود در ایتا خیلی جدی است. در حوزه سیاسی نیز همینطور است و برخی تحلیلگران، نتیجه انتخابات مجلس در تهران را نتیجه رأی کاربران ایتایی میدانند که به جریانی خاص رای دادند.
راهکار عبور کاربران از فضای افراطی گلخانهای درون برخی شبکههای اجتماعی و جلوگیری از دیدگاههای تنشآمیز چیست؟
سه راه حل بیشتر نمیتوان پیشنهاد کرد؛ اول اینکه پلتفرمهای داخلی بسته شود که من موافق این ایده نیستم. راه حل دوم متکثر کردن کاربران پلتفرمهای داخلی است تا در آن دیدگاهها و عقاید متنوعی طرح شود که میبینیم که این هم جواب نداده است. جریان قدرتمند حامی ایتا سالها تلاش کرده گروههای مختلف در آنجا حضور داشته باشند اما با وجود تمامی حمایتها از ایتا، فقط گروه خاصی در آنجا فعال است. راه حل سوم این است که تلاش شود کاربران ایتا در پلتفرمهای دیگر حضور داشته باشند که این امر با رفع فیلترینگ محقق میشود. اساسا بخش مهمی از کاربران ایتا پس از فیلترینگ به آنجا پیوستند و اگر سهولت دسترسی از ایتا، در استفاده از سایر شبکههای اجتماعی وجود داشته باشد و این کاربران در سایر پلتفرمها در معرض عقاید دیگر قرار بگیرند، شاید بخشی از مسأله حل شود. بنابراین رفع فیلتر شبکههای اجتماعی چاره کار است.
نظریه سرمایهداری نظارتی که مدعی است دولتها با استفاده از اطلاعات کاربران، برای آنها استراتژی تعیین کرده و شهروند را تبدیل به یک الگو خاص خود میکنند، تا چه حد در ایران جریان دارد؟
در دوران جدید، اطلاعاتی که در شبکههای اجتماعی وجود دارد، یک منبع بزرگ برای دولت هاست که شهروندان خود را بشناسند و کاربران کشورهای دیگر را نیز شناسایی کنند. این شیوه در تمام کشورها جریان دارد و هم استفاده و هم سوءاستفاده میشود. وقتی مردم از اینترنت و شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، یعنی اطلاعات خود را در معرض دید حکومتها قرار میدهند.