دلواپسی بانیان «فساد صندوق ذخیره فرهنگیان» برای معلمان!
تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۲۱۹۲۱
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «انتقاد جبهه اصلاحات ایران از نوع برخورد با مطالبات فرهنگیان» نوشت: «جبهه اصلاحات در پی تجمعات صنفی معلمان در ماههای اخیر بیانیهای صادر کرد... بدون تردید معلمان، به عنوان یکی از گروههای مرجع جامعه شایسته تکریم بوده، منزلت اجتماعی آنان باید حفظ شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه این مطلب آمده است: «متولیان و مسئولان امر میبایست سختی شرایط امروز زندگی و معیشت اقشار مختلف جامعه و همچنین تعویق تاریخی در احقاق حقوق فرهنگیان گرانقدر را درک کنند و تمامی ظرفیتهای کشور و مساعی خود را برای پاسخگویی به مطالبات اقشار مختلف، از جمله معلمان بهکار بندند... اینجاست که مجدداً باید بر لزوم برطرف شدن موانع موجود در سیاست خارجی، به عنوان شرط لازم در مرتفع شدن تنگناهای اقتصادی کشور و باز شدن دست دولت در پاسخ به مطالبات معیشتی اقشار مختلف ملت، از جمله فرهنگیان فرهیخته تأکید کرد.»
اصلاحطلبان تلاش میکنند از هر اعتراضی برای خود کلاهی فراهم کنند و در ظاهر طرف معترضان بایستند. اما دو نکته در باب این حمایتهای ظاهری، شایان توجه است:
اول اینکه وقتی اصلاحطلبان در رأس قدرت هستند، برای رفع مشکلاتی که موجب اعتراض شده است، چه کردهاند؟ آنها هنوز یک سال هم نیست که دولت را تحویل دادهاند، در هشت سالی که دولت دستشان بود، برای رفع مشکلات معلمان چه کردند؟ اگر کاری کرده بودند که دیگر اعتراضاتی وجود نداشت.
دوم اینکه نقش خود آنها در به وجود آمدن این مشکلات چیست؟ چرا همواره پست کنار معترضان بودن را میگیرند، در حالی که در واقعیت امر، آنها نمیتوانند کنار معترضان باشند وقتی خودشان دلیل به وجود آمدن مشکلات هستند!
اکنون خود را حامی اعتراض معلمان نشان میدهند، اما فساد صندوق ذخیره فرهنگیان یکی از دستاوردهای اصلاحطلبان است! فسادی که در آن اندوخته معلمان و فرهنگیان دزدیده و در مسیر پولشویی، حتی هزینه کارهای هنری شد و سلبریتیهای پر مدعای حامی جریان اصلاحات هم از آن بی بهره نماندند.
از سویی رسانههای اصلاح طلب حتی به تطهیر محکومان این پرونده فساد هم پرداختند و نگران بر باد رفتن اندوخته معلمان نبودند. برای نمونه روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «امامی طلبکار شد» اینگونه القا میکند که پرونده محمد امامی تهیهکننده سریال شهرزاد و یکی از متهمان پرونده بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان صرفاً یک اختلاف نظر با نماینده دادستان است!
در بخشی از این مصاحبه، خبرنگار روزنامه شرق به امامی میگوید: «از ماحصل آنچه شما گفتید اینطور میتوان نتیجه گرفت که پرونده شما با بانک سرمایه صرفاً یک اختلاف نظر با نماینده دادستان است». امامی در پاسخ میگوید: «بخش عمدهاش». خبرنگار در ادامه میپرسد: «بخش جزئی آن چیست؟» امامی در پاسخ میگوید: «من مطالباتی از بانک دارم که بانک باید بپردازد و بر مبنای احکام صادره باید مطالبات من را پرداخت کند.»
روزنامه شرق همچنین در یک نمونه دیگر در گزارشی با عنوان «من متهم اشتباهیام» به تطهیر بهروز ریختهگران بدهکار چندهزار میلیارد تومانی و متهم دانه درشت پرونده بانک سرمایه پرداخت. این روزنامه اصلاح طلب در مصاحبه مذکور، ریختهگران را صرفاً یک تولیدکننده جا زد و اینگونه القا کرد که قطع دسترسی این فرد به اموالش، به تولید ملی لطمه زده و موجب بحران کارگری میشود!
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: فساد فرهنگیان اصلاح طلبان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۲۱۹۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شارلاتانبازی نشریات توقیفشده به روایت اصلاحطلبان
روزنامه هممیهن، توقیف نشریات زنجیرهای در اردیبهشت ۱۳۷۹ را «شکستن بال دوم اصلاحات» وانمود کرده و حال آن که کارکرد آنها، شارلاتانیسم و ویرانگری منافقانه بود و نه اصلاحات.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: هممیهن مینویسد: «توقیف فلهای مطبوعات، نشان داد که زیان کوتاهمدت آن اقدام، در ابتدا متوجه اصلاحطلبان شد، ولی در میانمدت و بلندمدت نظام رسانهای کشور که یکی از مهمترین ارکان امنیت آن است، دچار چنان اختلالی شد که دیگر بعید است بتواند آن را جبران کند. وضعیت امروز رسانههای کشور در مقایسه باسال ۱۳۷۹ چگونه است؟ با قاطعیت میتوان گفت که در سال ۱۳۷۹، مرجعیت رسانهای کشور بهطور کامل و بالای ۹۵درصد در داخل کشور بود. مهمترین رسانه کشور صداوسیما بود، در کنار آن خبرگزاریهای دارای مجوز، فعالیت گستردهای میکردند. در مرحله سوم مطبوعات، بهویژه روزنامهها حضور جدی داشتند که فضای اصلی آن در اختیار مطبوعات اصلاحطلب بود.»
درباره ادعای هممیهن مبنی بر اصلاحطلب بودن نشریات مذکور و شکسته شدن بال اصلاحات گفتنی است که اولاً اصلاحطلبی (reformism) در همهجای دنیا، ذیل قانون اساسی و نظام سیاسی مستقر و برای ارتقای آن انجام میشود؛ نه برای کودتا و براندازی. بسیاری از فعالان نشریات زنجیرهای، در مرور زمان نقاب از چهره برداشتند و از رسانههای معاند- حتی معاند با اصل ایران-
سر درآوردند. از BBC انگلیس که بیسیم کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود و دولت متبوعش، دیکتاتوری پهلوی را به مدت ۵۴ سال به ملت ایران تحمیل کرد؛ تا شبکه ویرانیطلب «ایران اینترنشنال» وابسته به موساد که سردبیریاش برعهده معاون وزیر ارشاد دولت خاتمی(سردبیر روزنامه زنجیرهای آفتاب امروز) است.
از این واقعیت گذشته، برخی فعالان طیف مدعی اصلاحطلبی بارها به تندروی، قانونشکنی و ساختارشکنی نشریات یادشده اعتراف کردهاند؛ چنان که مسعود بهنود (همکار نشریات زنجیرهای و بیبیسی) چند سال قبل گفت: «تازگیها ابراهیم نبوی یک نامه تندی نوشته به شادی صدر که در آن دوره (اصلاحات) همه تسمه پاره کرده بودیم. بهنود میگفت همه با هم از چراغ قرمز رد نشویم.».
همچنین عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت خاتمی، درباره کارکرد روزنامههای زنجیرهای جامعه و توس گفته بود: «آنها با به خدمت گرفتن برخی روزنامهنگاران رژیم شاه، دنبال تشنجآفرینی هستند و خاتمی را گورباچف و خود را یلتسین تلقی میکنند. آنها سخنگوی نهضت آزادی هستند اما خود را طرفدار دوم خرداد جلوه میدهند. آنها با کسانی همکاری میکنند که با نفس دین مسئله دارند. به آنها درباره رعایت مبانی دینی تذکر داده و گفته بودم چه دلیلی دارد از کسانی که با نفس دین مسئله دارند، دعوت به همکاری کنید؟ شاهد بودیم در این روزنامه گروههایی که از سال ۱۳۶۰ به هم پیوستند و در برابر انقلاب قرار گرفتند، تکتک داشتند در این رشته گرد میآمدند تا سامان یابند؛ مثل جبهه ملی و نهضت آزادی و حتی گروههای مارکسیست».
علی حکمت، سردبیر روزنامه توقیفشده خرداد هم تیرماه سال گذشته در گفتوگو با روزنامه شرق اظهار کرد: «همیشه به بچههای تحریریه میگفتم که حرف تند بزنید، ولی تند حرف نزنید. من با تیترهای تند مخالف بودم و چند تا تیتر تندی هم که در خرداد هست، زمانی که من نبودم و دوستان دیگری بودند و در فضای خاصی اتفاق افتاده بود. ما باید میتوانستیم حرفهای اساسی و تند بزنیم، اما روزنامهنگار نباید انگشت در چشم مخاطب و جامعهاش کند. ما سه جور روزنامهنگار داریم؛ یکسری چریک هستند. قلم در دست گرفتهاند، ولی همان کارکرد ژ-3 و کلاشینکف را از آن میخواهند. ما دوستان این شکلی هم داشتیم و مطبوعات دوم خرداد از همین گروه لطمه خورد. من بهعنوان سردبیر خرداد، دربهدر دنبال فضائی منطقی هستم که کسانی که دستاندرکار مطبوعات دوم خرداد- یا به قول آقای شریعتمداری «مطبوعات زنجیرهای»- بودند، بنشینیم و خودمان را نقد کنیم؛ از سلام تا روزنامه خرداد و دیگران. ما اشتباهات زیادی داشتیم؛ فرهنگ با چریکبازی هیچوقت نمیتواند کنار بیاید»...
در همین حال، روزنامه جوان نوشت: روزنامه هممیهن به مدیرمسئولی کرباسچی، در سرمقالهای بدون نام نویسنده (فقط میدانیم کل سرمقالههای ۱۴۰۲ و بدون نام این روزنامه در مجلدی به اسم عباس عبدی منتشر شد!)، به موضوع توقیف نشریات زنجیرهای پرداخته.این یادداشت، فضای رسانهای را دارای اختلال دانسته و دلیل آن را توقیف رسانههای زنجیرهای در سال ۷۹ دانسته است.
سال ۷۹ تلویزیون بیبیسی فارسی نبود؛ منوتو هم نبود؛ اینترنشنال هم نبود. سال ۷۹ شبکههای اجتماعی نبود؛ پیامرسانهای مجازی نبود؛ کانال تلگرامی و صفحات اینستا و توئیتر نبود. چه مقایسه غلطی است که یک رسانه، اتفاق
۲۴ سال قبل را بیتوجه به رسانههای نوین و پیشرفت عجیب و غریب رسانهای به فضای کنونی رسانهای ربط بدهد؟ یک نکته قابل تأمل هم این میان وجود دارد. این ادعا که سال ۷۸، ۹۵درصد مرجعیت رسانه در داخل بود یک معنای نهفته هم دارد و آن اینکه آشوبهای تیر ۷۸ در اثر تحریک رسانههای داخلی و در واقع روزنامههای زنجیرهای آن زمان بود. چه آنکه به قول هممیهن کسی توجهی به رسانههای خارج از ایران نداشت؛ و این امر تأیید ادعای نظام است که «بعضی از این مطبوعاتی که امروز هستند، پایگاههای دشمناند؛ همان کاری را میکنند که رادیو و تلویزیونهای بیبیسی و آمریکا و رژیم صهیونیستی میخواهند بکنند.»