Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش الف؛ پایگاه خبری "اینترسِپت" در گزارشی ضمن اشاره به آخرین تحولات مرتبط با معادله اتمی ایران بویژه پس از صدور قطعنامه ضدایرانیِ شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی و متعاقبا اقدام ایران در از دسترس خارج کردنِ 27 دوربین نظارتی و فراپادمانی آژانس از تاسیسات اتمی کشورمان،  به این نکته اشاره کرده که طرف های غربی باید به این نکته توجه داشته باشند که مقصر اصلی در مورد ایجاد وضعیت نامساعد کنونی، دولت آمریکا است و آن ها باید سرزنش های خود را در مورد شرایط کنونی، به جای تهران، بر واشینگتن متمرکز سازند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آمریکایی که از مدت ها قبل با خیانت خود به توافق برجام، عملا این توافق را در آستانه فروپاشی و مرگ قرار داد. رویکردی که عملا شرایط به شدت سختی را نیز در ادامه راه برای واشینگتن و متحدان منطقه ای و بین‌المللی آن ایجاد خواهد کرد. 

اینترسِپت دراین رابطه می نویسد:

 « توافق برجام که در سال 2015 و در جریان مذاکرات دولت اوباما با ایران منعقد شد، بر پایه منطقی ساده یعنی اِعمال نظارت و محدودسازی برنامه اتمی ایران و در مقابل، لغو تحریم های هسته ای علیه تهران قرار داشت. این توافق برای هر دو طرف کاملا معنا دار و مناسب بود. ایران می توانست از مزایای اقتصادی لغو تحریم ها علیه خود بهره برد و آمریکا نیز عملا توان اتمی ایران را محدود و از وقوع جنگی پُرهزینه دیگری برای واشینگتن در خاورمیانه جلوگیری می کرد. 

با این همه، هیچگاه به برجام شانسی داده نشد تا موفقیت آن خود را نشان دهد. دلیل اصلی این مساله نیز این بود که ایالات متحده آمریکا، به تعهدات خود در چهارچوب برجام عمل نکرد و پس از پایان دولت اوباما، "دونالد ترامپ" رئیس جمهور جدید آمریکا، در اقدامی که تا حدی ناشی از شخصیت عجیب و ماجراجویانه خودش بود و تا حدی هم نشات گرفته از تحریکات پشت پرده گسترده اسرائیل و دولت های عربی حاشیه خلیج فارس، آمریکا را به صورت یکجانبه از توافق برجام خارج کرد و به جای آن، تحریم های گسترده ای را علیه تهران درقالب کارازر فشار حداکثری تحمیل کرد. اقداماتی که آسیب هایی جدی را به اقتصاد ایران زدند. از آن زمان تا به امروز، سطح حمایت ها از توافق برجام صرفا تا حدی بوده که از مرگِ آن جلوگیری کند. 

با این همه، امکان دارد که اکنون ایرانی ها دیگر به صورت کامل قید توافق برجام را بزنند. این هفته، ایران به آژانس بین المللی انرژی اتمی اطلاع داد که این کشور 27 دوربین نظارتی در تاسیسات اتمی خود را بر می چیند. دوربین هایی که در قالب بخشی از متن توافق شده در قالب توافق برجام، در تاسیسات اتمی ایران کارگذاشته شده بودند. این اقدام از سوی "رافائل گروسی" به مثابه ضربه ای مرگبار به توافق برجام عنوان شده و وی در بیانیه ای از ایران و غرب خواسته که هر چه سریع تر زمینه را جهت بازگشت خودشان به تعهدات برجامی فراهم کنند. 

شاید گروسی درست گفته باشد که برجام به نوعی در روزهای آخر خود است با این حال وی باید بداند که مرگِ برجام دقیقا از زمانی آغاز شد که ترامپ تصمیم به نقض این توافق و خارج کردن آمریکا از چهارچوب توافق مذکور گرفت. در این معادله، ایران کمترین تقصیری را هم ندارد. 

اینطور به نظر می رسد که آمریکا و ایران اکنون به نوعی در مسیر برخورد منافع و منازعه هستند. مسیری که دیپلمات پس از مدت ها مذاکره و حصول توافقی نظیر برجام، سعی داشتند عملا دو کشور را از یکچنین فضایی دور کنند. هنگامی که توافق برجام در سال 2015 امضا شد، اینطور به نظر می رسید که دیپلمات ها در ایجاد صلح و دوری از جنگ موفق عمل کرده اند. با این همه، اقدامات گسترده تندورها در آمریکا و منطقه جهت نابودسازی برجام، اکنون شرایط را به نقطه ای شکننده رسانده است. محرک اصلی و اولیه توافق اتمی ایران جلوگیری از وقوع یک جنگ جدید در خاورمیانه بود. در صورت وجود نداشتن یک توافق، کاملا محتمل است که بار دیگر به سمت جنگ و منازعه و تنش حرکت کنیم. 

در دوره ترامپ، دولت ایران علی رغم نقض برجام توسط این دولت، همچنان به تعهد خود به این توافق ادامه می‌داد(به مدت یک سال) و امید داشت که بار دیگر این توافق به مسیر اصلی خود مخصوصا در صورت حضور مجدد حزب دموکرات در صحنه قدرت سیاسی آمریکا(مخصوصا در قالب تسخیر مجدد کاخ سفید توسط این حزب)  بازگردد. با این حال، جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا پیروز شد و به جای اینکه آمریکا را به برجام بازگرداند، عملا تحریم های ترامپ علیه ایران را حفظ کرده و حتی تحریم هایی را نیز علیه تهران افزوده است. فراموش نکنیم که لغو تحریم های هسته ای علیه ایران، هسته اصلی توافق برجام را تشکیل می داد. 

تحریم های اقتصادی آمریکا علیه ایران به بسیاری از مردم این کشور آسیب زدند و چالش های اقتصادی زیادی را برای آن ها ایجاد کردند. حتی اگر این تحریم ها علیه ایران لغو شوند(مساله ای که در شرایط کنونی از شانس چندانی جهت محقق شدن برخوردار نیست)، بسیار بعید است که ایران بتواند سرمایه گذاری خارجی را از سمت شرکت های غربی جذب کند. خواسته ای که ایران به طور خاص پس از امضای توافق برجام، به جِد آن را در دستورکارِ خود داشت. اکنون این نکته روشن شده که تحریم های تحمیلی علیه ایران با تغیر حال و هوای سیاسی در واشینگتن، از این امکان برخوردارند که بار دیگر و با فشار بیشتری علیه این کشور برقرار شوند. همین مساله عملا شرکت های خارجی را از سرمایه گذاری در ایران دور می کند و گزاره سرمایه گذاری خارجی در ایران را به امری غیرممکن برای آن ها تبدیل می سازد. 

طرف ایرانی چیزهای زیادی را در زمانیکه توافق برجام از سوی آمریکا هدف قرار گرفته شد و تضعیف گشت، از دست داد. ابتکار اخیر ایران که اقدام به برچیدن 27 دوربین نظارتی آژانس بین المللی انرژی اتمی از تاسیسات هسته ای خود کرده(در واکنش به قطعنامه ضدایرانی شورای حکام)، عملا می تواند چشم اندازهای آتی معادله اتمی ایران(توافق برجام) را تیره تر نیز کند و آن را به دوره قبل از حصول توافق برگرداند. 

ایران بارها اعلام کرده به دنبال ساخت تسلیحات اتمی نیست با این حال، حذف ساختارهای نظارتی از تاسیسات اتمی این کشور عملا وضعیت خاصی را در مورد معادله اتمی ایران ایجاد کرده است. غرب اکنون عملا خود را در مساله هسته ای ایران در موقعیتی قرار داده که سال ها سعی داشته از آن فرار کند. در این راستا، "جان تیئرنی" رئیس اجرایی "مرکز کنترل تسلیحات و عدم اشاعه هسته ای" در یک کنفرانس خبری می گوید: "امروز آژانس بین المللی انرژی اتمی کاملا در وضعیتی کور در مورد جزئیات برنامه اتمی ایران قرار گرفته است(با توجه به حذف بیش از 27 دوربین از تاسیسات هسته ای ایران). اکنون این سازمان نمی تواند به دوربین های خود در تاسیسات اتمی ایران و داده ها و اطلاعات آن ها دسترسی داشته باشد. دلیل اصلی این مساله نیز عقب نشینیِ بی ملاحظه آمریکا از توافق برجام در سال 2018 است". 

شاید در نگاه اول، برخی ایران را مقصر بن بستِ ایجاد شده در قالب معادله احیای برجام تصور کنند. با این همه، این قبیل افراد به تاریخچه توافق اتمی ایران و بدعهدی های آمریکا و اقداماتش در نقض برجام، بی توجهی می‌کنند. چرا باید ایران تعهد مجدد خود را به توافق برجام اعلام کند، در حالی که آمریکا حتی حاضر نیست که یک گام کوچک را در این رابطه بردارد؟ 

اقدام اخیر ایران در حذف 27 دوربین نظارتی آژانس در تاسیسات اتمی اش، بار دیگر پوچ بودن و بی اثر بودن اقدامات و سیاست های ضدایرانیِ دولت آمریکا را به رخ کشید. دولت ترامپ خیال می کرد که با تحمیل فشارهای گسترده به ایران می تواند ایران را به اعطای امتیاز به آمریکا و امضا توافقی جدید که مطلوب آمریکا باشد، وادار کند.اگر ترامپ بنا نداشت که ریسک های یک تقابلِ تمام عیار با ایران را به جان بخرد، اما اقدام او در خارج کردن آمریکا از برجام، دقیقا یکچنین وضعیتی را ایجاد کرد. آمریکا نیز اکنون دارد همان چیزی را می چیند که ترامپ آن را کاشته است. بایدن هم اکنون به هیچ عنوان بر خلاف شعارهای ابتدایی اش، مایل نیست برجام را بر اساس نسخه اولیه آن که در سال 2015 میلادی منعقد شد، احیا کند. 

با تضعیف شدید روند نظارت ها بر برنامه اتمی ایران، تندورهای غربی و متحدان منطقه ای آن ها، بر طبل جنگ خواهند کوبید و سعی می کنند بار دیگر شدتِ تحریکات و فشارها علیه ایران را به اوج برسانند. باید توجه داشته باشیم که ایران توانمندی های موشکی قابل توجهی را توسعه داده و در عین حال، نفوذ منطقه ای قابل توجهی را نیز برای خود ایجاد و تعریف کرده است. در این چهارچوب، آمریکا و متحدان آن باید بدانند که با رقیبی نظیر گروه های غیردولتی که درسال های اخیر با آن ها جنگیده اند، رو به ور نیستند. اکنون طرف حسابِ آن ها ایران است که از توانمندی های زیادی برخوردار است و می تواند هزینه های سنگینی را به آن ها تحمیل کند. 

یک جنگ جدید در خاورمیانه حقیقتا پُرهزینه و توام با تبعات جدی به ویژه برای غرب و آمریکا است. بهترین سناریو، احیای برجام و عملیاتی کردن مجدد توافقی است که برنامه هسته ای ایران را به نحوی موثر کنترل کند و در عین حال، سهمی نیز از کیک اقتصاد جهانی را به ایران اختصاص دهد. اوباما در دوره انعقاد توافق برجام، اینچنین محاسبه کرده بود که دستیابی به یک توافق با ایران در مقایسه با احتمال وقوع درگیری های جدی و خطرناک با این کشور، از اولویت جدی و اساسی برخودار است. با این حال، به دلیل انفعال ساختاری دولت فعلی آمریکا مخصوصا شخص بایدن در روند احیای برجام، وقوع رویدادهای ناگوارِ احتمالی نظیر اوج گیری تنش و درگیری که توافق برجام سعی داشت مانع از تحقق آن‌ها شود، اکنون کاملا در دسترس است.

توافقی که مانع از رویارویی و درگیری شود، از مدت ها قبل در دسترس بوده است. در این میان یک نکته بسیار مهم است: "آمریکا باید بداند که اگر جنگ و درگیری حادث شود، این واشینگتن خواهد بود که بهایی سنگین و فراموش نشدنی را باید بپردازد".  »

منبع: الف

کلیدواژه: آژانس بین المللی انرژی اتمی تاسیسات اتمی دوربین نظارتی توافق برجام اتمی ایران علیه ایران بار دیگر تحریم ها هسته ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۲۶۰۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!

«برجام صرفاً یک مخدر بود که حواس مسئولین را از تحولات پرت کرد. برجام هویت دولت قبل است و به همین دلیل نمی‌خواهند شکست آن را بپذیرند. بدفهمی دولت روحانی از پدیده تحریم باعث از دست رفتن دهه۹۰ شد».

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهوری در دولت‌های یازدهم و دوازدهم، اخیرا در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد به بیان نقاط ضعف و قوت دهه نود پرداخت و در حالی که بیان می‌کرد دهه نود، بدترین دهه مردم ایران بوده، به تعریف و تمجید درباره برجام پرداخت. در واکنش به این اظهارات، مسعود براتی کارشناس مسائل اقتصادی به رجانیوز گفت: برخی از صحبت‌های آقای جهانگیری درباره وضعیت اقتصادی و تحولات دهه ۹۰ قابل‌قبول و برخی تحلیل‌ها غیرواقعی هستند. دهه ۹۰ دهه گمشده اقتصاد ایران است، اما آقای جهانگیری به دلایل این گمشدگی اشاره نکردند. بر خلاف آن چیزی که مدنظر آقای جهانگیری است که برجام توانست شرایط اقتصادی جامعه را متحول کند، اتفاقاً نوع مواجهه دولت‌های یازدهم و دوازدهم در بحث تحریم‌ها و مسیری که انتخاب شد، یعنی مسیر مذاکره برای رفع تحریم‌ها، بدون شک اثر خیلی جدی در گم‌شدن دهه ۹۰ در اقتصاد ما داشته است.

آن چیزی که متأسفانه در دهه ۹۰ اتفاق افتاد، بدفهمی از پدیده تحریم، از نحوه کارکرد تحریم و از جایگاه تحریم در سیاست خارجی آمریکا و اهداف خصمانه‌ای بود که دولت آمریکا در قبال ایران دنبال کرد و برنامه‌هایی که علیه مردم ایران داشت. این بدفهمی سبب شد که راه اشتباهی انتخاب شود و این راه اشتباه باعث شد که ما دهه ۹۰ را برای رشد اقتصادی و استحکام اقتصادی از دست بدهیم. این نکته‌ای است که آقای جهانگیری اصلاً به آن اشاره نکرده است.

از طرفی ایشان در بحث اقتصادی برجام اغراق‌هایی هم کرده است. البته برجام آورده‌ها و نتایجی داشته، اما نه آن چیزی که به‌صورت اغراق گونه بیان شود. مهم‌ترین آورده برجام فروش فیزیکی نفت ایران و بازگشت سطح فروش نفت به قبل از تحریم‌ها بود که در سال‌های ۹۵ و ۹۶ اتفاق افتاد. نوع تعاملات اقتصادی خارجی ایران به‌گونه‌ای شد که کاملاً نسبت به بازگشت تحریم‌ها آسیب‌پذیر شد و لذا هر چند شاهد رشد نفتی خوب در سال ۹۵ بودیم، اما این رشد در سال ۹۶ رخ نداد، چون مهم‌ترین متغیر آن نفت بود و یک‌بار اتفاق افتاد و وقتی در سال ۹۷ با تحریم‌ها مواجه شدیم و خروج آمریکا از برجام اتفاق افتاد، دو سال پیاپی رشد منفی را تجربه کردیم که کل آن رشد مثبت را به محاق برد و در مجموع دهه ۹۰ برای ما دهه درجازدن محسوب می‌شود.

برجام نتوانست مشکلات ما را با دنیا رفع‌ و رجوع کند، بلکه صرفاً یک مسکن موقتی بود و بیشتر برای ما نقش مخدر را ایفا کرد و ما نسبت به روندهایی که برای ما تهدید بودند، چه در منطقه و چه در سطح جهان، بی‌توجه شدیم و حتی به توسعه زیرساخت‌های تحریم که در دولت اوباما و بعد ترامپ انجام شد؛ از جمله راه‌اندازی مرکز هدف‌گیری تأمین مالی تروریسم در منطقه خلیج‌فارس در کشور عربستان توجه نکردیم. قانون کاتسا که توسط کنگره آمریکا تصویب شد، برای ما امر مهمی تلقی نشد و به آن توجه نکردیم و ضرباتی هم که در سال‌های ۹۷ و ۹۸ بر ما وارد شدند، ماحصل همین بی‌توجهی‌ها بودند، لذا نه‌تنها مشکلی از ما حل نشد، بلکه ما را در یک خلسه و فضای ناهشیاری قرارداد که آسیب آن را دیدیم. این ادعا که برجام در جذب سرمایه‌گذاری خارجی موفق بوده، با آمارهای موجود تطابق ندارد. در سال‌های ۹۵ و ۹۶ که سال اجرای برجام است، روی کاغذ رشد سرمایه‌گذاری خارجی رخ ‌داده، اما در واقعیت طرح‌هایی که عملیاتی شدند و سرمایه‌های که به‌صورت واقعی وارد کشور شدند، اعداد بسیار کمی هستند که نشان می‌دهند سرمایه‌گذاران نتوانستند اعتماد کنند و ریسک تحریم‌ها کماکان برقرار بوده است؛ لذا در سال ۹۵ زیر ۲ میلیارد دلار تحقق سرمایه‌گذاری خارجی رخ‌ داده و در سال ۹۶ هم همین حدود بوده است؛ درصورتی‌که در دوره آقای رئیسی در سه سال اخیر اعداد بسیار قابل‌توجهی ثبت شده‌اند که در مسیر اجرا قرار دارند. برای مثال در سال ۱۴۰۲ مبلغ سرمایه‌گذاری طبق اعلام رسمی متولی امر ۵.۵ میلیارد دلار بوده است.

علت دفاع آقای جهانگیری از برجام این است که مهم‌ترین ایده دولت آقای روحانی مذاکره بود و نتیجه آن که برجام باشد، هویت آنها را می‌سازد. طبیعی است که از آن دفاع و طبیعتاً تمام تحلیل‌های خودشان را به این سمت معطوف کنند که برجام اتفاق مهمی بوده و تجویز فعلی‌شان هم برجام باشد. ناموفق بودن این مسیر و عدم توفیقاتش برای همه ایرانی‌ها شفاف و تثبیت شده است.

دیگر خبرها

  • ادعای تکراری وزیر خارجه انگلیس علیه ایران
  • اسم عبدالکریم حسن عوض شد؛ من را کیمو صدا کنید!
  • عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
  • روزنامه شرق: بهترین فرصت مذاکره مستقیم با آمریکا را از دست ندهید! / اجرای برجام و FATF اولویت نظام پس از عملیات وعده صادق
  • «دودا» هیچ اختیاری درباره استقرار تسلیحات اتمی آمریکا ندارد
  • دولت و مردم ایران از آمریکا و اروپا طلبکار هستند
  • تهدید به بازنگری در دکترین هسته‌ای؛ آیا امیدی برای توافق باقی مانده؟
  • محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
  • اقامه نماز جماعت ۵ هزار نفری در قلب آمریکا (فیلم)
  • تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!