Web Analytics Made Easy - Statcounter

بحث بازگشت کی‌روش به تیم ملی داغ شده اما آیا فضای فعلی فوتبال ایران با یک فدراسیون بی‌رئیس و بی‌امکانات، آمادگی حضور این مربی را دارد؟

به گزارش مشرق، واکنش‌ها به شکست در مقابل الجزایر در یک مسابقه تدارکاتی، آنقدر اغراق‌شده به نظر می‌رسند که انگار دنیا برای تیم ملی با این باخت به آخر رسیده و تیم ملی دیگر شانسی برای حضور در جام جهانی ندارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ظاهرا بسیاری از تعقیب‌کنندگان فوتبال در ایران نمی‌دانند که اساسا کارکرد نبردهای تدارکاتی، نشان دادن ضعف‌های تیم ملی و برجسته‌سازی آنهاست و باخت در چنین مسابقه‌هایی هرگز نمی‌تواند یک فاجعه بزرگ تلقی شود.

همین حالا هم تیم ملی عربستان در دیدارهای تدارکاتی آخرین اردوی خود شکست خورده و ناقوس مرگ در این کشور برای تیم ملی به صدا درنیامده است! البته که هواداران تیم ملی هم بیشتر از نتیجه، نگران «روند» رسیدن به این نتیجه هستند اما چطور می‌شود باور داشت که تغییر روی نیمکت تیم ملی، همه مشکلات را برطرف می‌کند؟ آیا اگر سرمربی برود و همه مدیران فدراسیون در سمت‌شان بمانند، مشکل برگزاری دیدارهای دوستانه حل خواهد شد؟

آیا همه ضعف‌های ساختاری فوتبال ایران با این تغییر پوشش داده می‌شوند؟ رفتن به سراغ یک «مربی بزرگ» همیشه تصمیم خوبی است اما آیا آن مربی بزرگ، نباید حداقل‌هایی برای نتیجه گرفتن در فوتبال داشته باشد؟ این روزها زمزمه‌های زیادی در مورد بازگشت دوباره کی‌روش به فوتبال ایران به گوش می‌رسد و دوستان سرمربی سابق تیم ملی هم دائما خبرهایی در این مورد منتشر می‌کنند. کی‌روش به لحاظ فنی یکی از بهترین مربیان تیم ملی در همه ادوار به شمار می‌رود اما سؤال بزرگ اینجاست که آیا در شرایط فعلی، اساسا امکان کار کردن با این مربی برای برداشتن یک قدم رو به جلو وجود خواهد داشت؟

بیشتر بخوانید:

با این ساختار تیمی ولز هم می‌تواند به ما چند گل بزند/ کی‌روش نمی‌تواند این تیم ملی را درست کند

کارلوس کی‌روش بدون تردید در فهرست بزرگ‌ترین مربیانی قرار دارد که به فوتبال ایران قدم گذاشته‌اند. یک تئوریسین دفاعی بی‌مانند که استاد چیدن تاکتیک‌ها برای گل نخوردن در فوتبال و چهره‌ای بسیار توانمند برای انتخاب پازل‌های تاکتیکی تدافعی به‌حساب می‌آید. او ۸ سال در فوتبال ایران کار کرده و به شناخت کاملی از این فوتبال رسیده است. کی‌روش همچنین نخستین سرمربی تاریخ تیم ملی به شمار می‌رود که با این تیم در ۲ دوره مختلف جام جهانی حاضر بوده و نتایج نسبتا خوبی هم به‌دست آورده است. خیلی از بازیکنان فعلی تیم نیز نخستین حضورشان در تیم ملی را در دوران کی‌روش تجربه کردند. نفراتی مثل سردار آزمون و مهدی طارمی نخستین بار زیرنظر این مربی به تیم ملی دعوت شدند.

همه این حقایق اما برای انتخاب «دوباره» این مربی برای هدایت تیم ملی کافی به‌نظر نمی‌رسند. مرور ساده رفتارهای او در آخرین سال‌های سرمربیگری تیم ملی، نشان می‌دهد که انتخاب مرد پرتغالی در این مقطع یک ریسک دیوانه‌وار برای این تیم خواهد بود. مردی مثل کی‌روش، به هیچ وجه شرایط فعلی تیم و نحوه اداره فدراسیون را برنمی‌تابد و ساده‌انگارانه است که تصور کنیم او با تشر زدن به فدراسیونی‌ها، همه مشکلات را کنار خواهد زد.

تیم کی‌روش برای حضور در جام جهانی روسیه، «۱۰ مسابقه» تدارکاتی برنامه‌ریزی‌شده در تقویم داشت. چطور می‌توان شرایط این تیم را با شرایط تیمی مقایسه کرد که در فاصله چند ماه به برگزاری جام جهانی، با همه تلاش و توان فقط موفق شده در یک مسابقه دوستانه حاضر شود؟ مشکلات مالی فدراسیون فوتبال نیز بسیار جدی به‌نظر می‌رسند و کی‌روش هرگز مربی ارزانی نبوده است. او بارها نشان داده که این حجم از بی‌نظمی را تحمل نمی‌کند و حتی درصورت بازگشت به فوتبال ایران، این احتمال وجود دارد که در واکنش به دستمزدهای معوقه، تیم ملی را قبل از رسیدن به جام جهانی رها کند.

او خط قرمزهای پرشماری در مربیگری دارد که فدراسیون فعلی از تک‌ تک‌شان عبور کرده است. انتخاب دوباره کی‌روش، فقط تنش‌ها را به اوج می‌رساند، چنددستگی را در فضای اطراف تیم ملی تقویت می‌کند، چالش‌های بزرگی برای فدراسیون به وجود می‌آورد و همه‌چیز را به هم می‌ریزد. حتی به فرض اینکه چنین مشکلاتی بر سر راه نباشند، نمی‌توان مطمئن بود که کی‌روش با تیم ملی بهترین نتایج را در جام جهانی به‌دست خواهد آورد. چرا که او بعد از ترک فوتبال ایران، در کلمبیا و مصر شکست خورده و هر دو موقعیت را با برکناری به پایان رسانده است.

شرایط تیم ملی اصلا «طبیعی» نیست و تا زمانی که این حقیقت درک نشود، چیزی در این تیم تغییر نخواهد کرد. کاش نهادهایی مثل وزارت ورزش که طبق شنیده‌ها به‌دنبال بازگرداندن کی‌روش هستند، به جای احساس مسئولیت در تعیین سرمربی تیم ملی، به‌دنبال فراهم آوردن امکانات اولیه و هماهنگی برگزاری دیدارهای دوستانه برای این تیم بودند. وضعیت امروز، حق تیمی نیست که در اوج اقتدار، خودش را به جام جهانی رسانده است. این حق تیمی نیست که توانست خودش را به‌عنوان یکی از نخستین صعودکننده‌ها به جام جهانی قطر معرفی کند. امضای قرارداد دوباره با کی‌روش، بازی با سرنوشت تیم ملی خواهد بود. تیمی که در ماه‌های منتهی به جام جهانی به آرامش نیاز دارد اما با این کار، خودش را در معرض یک تنش پایان‌ناپذیر خواهد دید.

منبع: همشهری

منبع: مشرق

کلیدواژه: بازار خودرو تحولات اوکراین حادثه متروپل قیمت دراگان اسکوچیچ کارلوس کی روش تیم ملی فوتبال ایران خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت فوتبال ایران جام جهانی تیم ملی کی روش

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۳۷۴۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فوتبال اروپا مربی بزرگ کم آورده!

به گزارش ورزش سه ژاوی هرناندز سرمربی بارسا ماه ژانویه اعلام کرد که در پایان فصل جاری از این باشگاه جدا خواهد شد و در تمام چهار ماه گذشته روی این موضوع تاکید می کرد که نظرش تغییر نکرده است اما به یکباره بعد از اینکه تمام جام‌ها را از دست داد متققاعد شد تا برای ادامه پروژه‌ای که با جوان‌ها آغاز کرده در تیم خودش باقی بماند.

از سوی دیگر ژابی آلونسو که در بایرلورکوزن دست به کار بزرگی زد و ضمن جابجا کرد برخی رکوردهای بزرگ موفق شد تیمش را شش هفته زودتر از پایان فصل بوندس لیگا به عنوان قهرمانی این رقابت‌ها برساند تاکید کرد که در این تیم می‌ماند تا رویاپردازی‌هایش را فصل آینده در لیگ قهرمانان ادامه دهد.

ژابی در حالی با بایر ادامه خواهد داد که در تمام ماه‌های اخیر گفته می‌شد رئال مادرید، بایرن مونیخ و لیورپول سه غول فوتبال اروپا که هر سه باشگاه های آلونسو در دوران بازیگری بوده اند به شکلی جدی برای سپردن سکان هدایت تیم خود به این گزینه جذاب و موفق فکر می‌کنند.

در عین حال ژاوی هرناندس هم با وجود ناکامی در این فصل به خاطر دستاوردهای حضورش در بارسلونا و البته قهرمانی فصل قبل لالیگا مورد توجه منچستریونایتد و آژاکس قرار گرفته بود و گفته می شد اگر او در بارسلونا نماند این باشگاه‌ها برای به خدمت گرفتنش اقدام خواهند کرد.

گزینه دیگری که بحث جدایی‌اش مطرح شد اما حالا  نظرات را نسبت به خود تغییر داده کسی نیست جز توماس توخل.این مربی آلمانی به خاطر وا دادن بایرن در بوندس لیگا بعد از دوازده سال قهرمانی و البته کنار رفتن از جام حذفی از چشم هواداران و مسوولان باشگاهش افتاد اما با رساندن تیمش به نیمه نهایی لیگ قهرمانان ، جایی که در آن با چلسی سابقه قهرمانی  دارد نگاه‌ها را به خود تغییر داد تا جایی که چیزی حدود دو ماه بعد از اینکه گفته شد او  فصل بعد در بایرن نخواهد ماند حالاهواداران این تیم برای نگه داشتنش طومار جمع می‌کنند!
توخل هم در شرایطی دوباره محبوب باواریایی‌ها شده که یکی از گزینه‌های بارسلونا در صورت جدایی ژاوی بود و البته بدون مشتری نمی‌ماند.

در عین حال سرجیو کونسیسائو  سرمربی پورتو هم در این باشگاه ماندنی شد در حالی که بحث جدایی‌اش به شکلی جدی مطرح بود و به نوعی مجوعه این اتفاقات  و چیدن آنها در کنار هم این مهم را به ذهن متبادر می‌کند که شرایط در فوتبال اروپا و باشگاه‌های بزرگ و پرطرفدارش به شکل عجیبی پیش می‌رود به طوری که مربیان بزرگ دوست ندارند پروژه‌هایی که آغاز کرده‌اند را نیمه کاره رها کنند، باشگاه‌ها و هواداران نیز به آنها دوباره اعتماد کرده‌اند و با وجود ناکامی در کسب جام  تصور می‌کنند فصل بعد می‌توان با همین گزینه‌ها شرایط بهتری را تجربه کرد.

همچنین اگر نیمه خالی لیوان را ببینیم به این مهم پی خواهیم برد که انگار فوتبال باشگاهی اروپا خالی از مربیان صاحب نام ،بزرگ و تعیین کننده شده و باشگاه‌ها ریسک سپردن تیم‌های خود به مربیان جدید و نوظهور را نمی‌پذیرند یا هواداران این باشگاه‌ها از اسامی جدید استقبال نمی‌کنند کما اینکه هواداران بارسا در مقایسه با ماندن ژاوی تا سپردن هدایت تیم محبوب‌شان به مربی‌ای مثل رافا مارکز رای به ماندن ژاوی دادند.

همین مساله باعث شده تا اکنون باشگاه‌های بزرگ و پرافتخاری مثل لیورپول، منچستریونایتد و میلان که فصل آینده یورگن کلوپ، اریک تن هاخ و پیولی را همراه خود نخواهند داشت برای انتخاب جانشین‌های آنها با چالش بزرگی مواجه شوند و گزینه‌ای در خور نام و اعتبار باشگاه شان که مورد قبول هواداران شان هم باشد برای سپردن مسوولیت کادر فنی پیدا نکنند.

این مهم در موضوع ادامه همکاری باشگاه رئال مادرید با کارلو آنچلوتی هم نمود داشت و در شرایطی که همه تصور می کردند آخر همین فصل نقطه پایان همکاری او با مادرید خواهد بود و کارلتو برای هدایت تیم ملی برزیل آماده می شود اما گفته شد او فصل آینده هم جایی نخواهد رفت.

با در نظر گرفتن چنین شرایطی به نظر می‌رسد باشگاه های بزرگ اروپایی با کمترین ریسک یا با همان مربیان قبلی خود به مسیر ادامه خواهند داد و چنانچه چاره‌ای در حفظ آنها نداشته باشند نیز احتمالا سراغ مربیان بزرگ و موفقی مثل هانسی فلیک، آنتونیو کونته، یواخیم لوو و ژوزه مورینیو می‌روند که در کارنامه هر کدام چند جام قهرمانی  و عنوان دیده می‌شود.

دیگر خبرها

  • فوتبال اروپا مربی بزرگ کم آورده!
  • حمید مطهری: در تراکتور سعی می‌کنم کمتر حرف بزنم بیشتر کار کنم
  • مطهری: در تراکتور سعی می‌کنم کمتر حرف بزنم بیشتر کار کنم!
  • رقابت ساره جوانمردی با ستارگان مطرح پاراتیراندازی جهان
  • تیم ملی یک مربی جدید می‌خواهد
  • جبلی: در آینده نزدیک تکلیف حق پخش ورزش مشخص خواهد شد +فیلم
  • محرومیت و جریمه نقدی مربی مس رفسنجان
  • مربی مس ۳۰ میلیون تومان جریمه شد
  • جریمه سنگین دروازه‌بان تیم ملی در جام جهانی
  • اتهام جالب به آرتتا: موهایت رنگ است!