بحران عمیق تلآویو؛ کابینه بِنت قبل از سفر بایدن سقوط میکند؟
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۶۱۴۴۸
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، پایگاه خبری «العربی الجدید» در گزارشی تحلیلی به بحرانهای کابینه تلآویو پرداخته و در مقدمه آن نوشت که بحرانهای داخلی کابینه رژیم صهیونیستی در حال نزدیک شدن به بالاترین حد خود هستند و در نهایت دولت «نفتالی بنت» نخستوزیر کنونی تلآویو را سرنگون خواهند کرد.
العربی الجدید مینویسد: «گزارشهای اسرائیلیها تایید میکنند که نیر اورباخ عضو کنست از حزب راستگرا به رهبری نفتالی بنت، نخستوزیر فعلی، به او تا دوشنبه آینده فرصت داده است تا ائتلاف دولتی را مدیریت کرده و دوباره کنترل آن را به دست گیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این گزارش در ادامه اذعان کرد: «این وضعیت در حالی است که جنگ تبلیغاتی و روانی بین مخالفان و طرفداران کابینه تداوم، و حتی در داخل ائتلاف آن نیز وجود دارند؛ چنین شرایطی با توجه به آنچه در مورد پایان دولت وی گفته میشود و از آنجایی که موضوعی زمانبر است، ادامه دارد. پایگاه اینترنتی اسرائیلی "واللا" در این خصوص خاطرنشان میکند که نفتالی بنت از نیر اورباخ، عضو کنست خواسته است تا جدایی نهایی و رسمی خود از ائتلاف دولت را به تعویق بیاندازد و آن را تا پس از سفر موردانتظار جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا که قرار است در ماه آینده انجام شود، کنار بگذارد».
العربی الجدید در ادامه گزارش خود افزود: «در همین راستا تنشهایی نیز از سوی نتانیاهو علیه نمایندگان راستگرای ائتلاف حزب بنت تشدید و تاکنون منجر به خروج دو تن از اعضای آن به نامهای عمیحای شیکلی و عیدیت سلیمان شدهاند؛ این امر باعث شد تا ائتلاف کابینه بنت اکثریت خود را در کنست از دست بدهد. البته بنت مشکل دیگری نیز دارد و آن مربوط به هویت فردی میشود که قرار است کابینه کنونی را ساقط کند. چنانچه اسقاط دولت با رای نمایندگان عضو حزب راستگرا به ریاست خود نفتالی بنت انجام شود، به معنای آن خواهد بود که یائیر لاپید، وزیر امور خارجه فعلی رژیم صهیونیستی ریاست دولت انتقالی را برعهده خواهد گرفت؛ او طی مبارزات انتخاباتی پیشرو و در حالی که اسرائیل منتظر انتخابات جدید خواهد بود، پیشبرد امور تلآویو را بر عهده خواهد گرفت».
این گزارش در ادامه مشکلات نفتالی بنت نوشت: «اگر مشکلاتی که نفتالی بنت با آن روبهرو خواهد شد، از جانب نمایندگان حزب خودش باشد، که شخصاً به خاطر نامزدی در لیست انتخاباتی حزبش مدیون او هستند. گزارشهای دیگری از وضعیت این روزها، حاکی از آن است که بنت با فشارهایی از سوی متحد اصلی خود در دولت و حزبش، آیلت شاکد، وزیر کشور (ویزر امور داخلی رژیم صهیونیستی) مواجه است؛ حتی اگر این مسئله تکذیب شود. گزارشهایی نیز وجود دارد مبنی بر اینکه شاکد به بنت فشار میآورد تا او روند تشکیل دولت جایگزین را بدون رفتن به مرحله انتخابات از طریق توسعه ائتلاف کنونی و رفتن به سوی ائتلاف مشترکی با بنیامین نتانیاهو، رهبر مخالفان پیش ببرد. از یک سو این گزارشها بیشتر از سوی حزب لیکود [متعلق به نتانیاهو] بازنشر داده میشود تا نشان دهد که چالشهای درون حزبی بنت تا چه حد عمیق هستند. از سوی دیگر، اینها میتوانند تلاشی برای تسریع تصمیم نیر اوباخ مبنی بر خروج از ائتلاف کابینه باشند تا در نهایت او از انتخابات جدید حمایت کند».
العربی الجدید در پایان گزارش تحلیلی خود خاطرنشان کرد: «به هر حال هفته آینده موضوع عمر کابینه بنت مشخص خواهد شد.کابینه نفتالی بنت یا قبل از سفر بایدن سقوط خواهد کرد یا برای چند روز هم که شده سر پا خواهد ماند تا سفر رئیسجمهور آمریکا به پایان برسد؛ قبل از آنکه ریاست انتقالی آن برای پیشبرد امور به یائیر لاپید منتقل شود. چه بسا که نیر اورباخ، صاحب همان رای سرنوشتسازی باشد که سقوط کابینه را رقم خواهد زد؛ او همچنین سِمت رئیس کمیتهای از کنست را بر عهده دارد که کار تهیه قوانین را پس از رای به آنها و قرائت مقدماتی انجام میدهد. بنابراین اورباخ میتواند حتی پس از قرائت رای مقدماتی، تصمیم کمیته را به تاخیر بیاندازد. تا به این ترتیب آمادهسازی قانون برای سه قرائت لازم، تداوم پیدا کند و نتیجه (راهحل کنست) اثرگذار واقع شود. راهحلهایی از جمله تعیین تاریخ توافق شده بین ائتلاف دولتی و مخالفان در مورد تاریخ انتخابات بعدی، که باید تا قبل از آنکه تعطیلات تابستانی کنست شروع شود، تعیین گردد».
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: یائیر لاپید العربی الجدید العربی الجدید نفتالی بنت گزارش ها تل آویو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۶۱۴۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تصمیم عربها درمورد تهران و تل آویو چیست؟
فارن افرز در مطلبی به قلم دالیا داسا کایه و سنم وکیل نوشت: زمانی که ایران در روز ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد روانه اسرائیل کرد، اردن به دفع این حمله کمک نمود. گزارشهای رسانهای اولیه نشان داد که چند دولت دیگر عربی نیز در دفاع از آسمان اسرائیل مشارکت داشته اند؛ اما این اقدامات بعدا تکذیب شد. با این وجود، شماری از رهبران اسرائیلی و برخی ناظران در واشنگتن این اقدامات را به عنوان نشانهای از یک تغییر جهت مهم تعبیر کردند.
به گزارش انتخاب، استدلال آنها این بود که در صورت تداوم تشدید تنش با ایران این دولتها طرف اسرائیل را میگرفتند. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل اعلام کرده که حمله ایران «فرصتهای جدیدی برای همکاریها در خاورمیانه ایجاد کرده است.» انستیتوی مطالعات امنیت ملی که اندیشکدهای اسرائیلی است هم اعلام کرده که «ائتلاف منطقهای و بین المللی که در دفع حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان داد.»
پس از آنکه اسرائیل به شکلی محدود به حمله ایران پاسخ داد، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست نوشت که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقهای علیه ایران عمل کرد.» وی در ادامه اظهار داشت، اسرائیل با واکنشی محدود «ظاهرا در حال بررسی منافع متحدان خود در این ائتلاف یعنی عربستان، امارات و اردن بوده است که همگی کمکهای بی سر و صدایی در جریان حمله هفته گذشته کرده بودند.» به نظر این تحلیلگر مسائل منطقه، این اقدام نشان از یک "تغییر پارادایم برای اسرائیل" دارد که "شکل جدیدی" به خاورمیانه خواهد بخشید.
اما این ارزیابیها ناشی از ذوق زدگی بیش از حد به نظر میرسد و نمیتواند پیچیدگی چالشهای منطقه را به تصویر بکشد. مطمئنا با توجه به ماهیت بی سابقه تبادل آتش صورت گرفته بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیش از پیش مد نظر قرار دهد. اما واقعیتهای منطقه که مانع از همکاریها بین اعراب و اسرائیل میشود تغییر چندانی نکرده است. حتی قبل از حمله ۷ اکتبر حماس و جنگ متعاقب آن در غزه، دولتهای عربی که توافقات ابراهیم را امضا کرده و به عادی سازی روابط با اسرائیل تن داده بودند، از حمایتهای نتانیاهو از توسعه شهرکهای اسرائیلی در کرانه باختری و بی تفاوتی وی در قبال تلاشهای وزرای دست راستی اش برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ناامید شده بودند. مجموعه حملات شهرکت نشینان اسرائیل علیه فلسطینیان در شهرهای کرانه باختری در بهار ۲۰۲۳ این تنشهای منطقهای را بیش از پیش شعله ور ساخت. پس از آنکه ارتش اسرائیل در ماه اکتبر عملیات نظامی خود در غزه را آغاز کرد موجب به راه افتادن موجی از اعتراضات در خاورمیانه شد، رهبران عربی بیش از پیش علاقه خود به جانبداری علنی از اسرائیل را از دست دادند، زیرا مطلع بودند که این همکاری علیه میتواند به مشروعیت آنها در داخل لطمه بزند.
هیچ بخشی از پاسخ چند کشور عربی به این دور از منازعات بین ایران و اسرائیل نشان نمیدهد که این مواضع تغییر قابل توجهی را شاهد بوده است. آن گروه از دولتهایی که اسرائیل از آنها به عنوان "اتحاد سنی" یاد میکند، در واقع به دنبال برقراری توازن در روابطشان با ایران و اسرائیل، صیانت از اقتصاد و امنیت خود و بیش از همه جلوگیری از بروز یک جنگ منطقهای هستند. اولویت آنها احتمالا همچنان پایان دادن به جنگ ویرانبار غزه و نه تقابل با ایران خواهد بود. با این حال در حالی که تنشها بین ایران و اسرائیل رو به افزایش است، اشتیاق دولتهای عربی برای سرعت بخشیدن به یکپارچگی منطقهای با اسرائیل بیش از هر زمان دیگری بستگی به تمایل اسرائیل به پذیرش یک دولت فلسطینی دارد.
پیش از حمله ۱۳ آوریل اسرائیل، عربستان و امارات اطلاعاتی را در خصوص حملهای قریب الوقوع با ایالات متحده تبادل کردند. مرکز فرماندهی آمریکا سپس از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکایش استفاده کرد. اردن به هواپیماهای ایالات متحده و بریتانیا اجازه داد تا وارد حریم هوایی این کشور شده و پهپادها و موشکهای ایرانی را دفع نمایند. گزارشهای رسانهای اولیه به ویژه در ایالات متحده و اسرائیل تاکید داشتند که یک تلاش گسترده منطقهای موجب خنثی شدن حمله ایران گشته است.
اما خیلی زود روشن شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان و هم امارات صراحتا هرگونه مشارکت نظامی مستقیم در دفاع از اسرائیل را رد کرده اند. مقامهای اردنی نیز اظهار داشته اند که این مشارکت برای حفاظت از منافعشان ضروری بوده است. ملک عبدالله دوم تاکید کرده که کشورش برای کمک به اسرائیل اقدام نکرده است.
تلاشهایی که دولتهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا مطمئنا ناشی از تمایل آنها برای حفظ روابطشان با ایالات متحده بوده نه نزدیکتر کردن خودشان به اسرائیل. از زمانی که اسرائیل حمله به غزه را آغاز کرده، رهبران عربی از اینکه جو بایدن توفیق چندانی در محدود کردن اقدامات اسرائیل نداشته غافلگیر شده اند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاریهای خود با واشنگتن هستند. آنها منبع جایگزینی برای امنیتی که آمریکا برایشان فراهم میکند نمیبینند.
دولتهای عربی به ویژه دولتهای حاشیه خلیج فارس از تلاشهای اسرائیل برای تضعیف توانمندیهای نیروهای نیابتی ایران استقبال میکنند. اما آنها به احتمال زیاد مخالف هرگونه حمله مستقیم به ایران خواهند بود که میتواند منطقه را که هم اکنون نیز چشم انداز اقتصادی شکنندهای دارد بی ثبات نماید و یا منجر به حمله متقابل ایران در منطقه شود. هرچند منقعت دولتهای عربی در حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن نهفته است، اما آنها نمیخواهند به بلوکی بپیوندند که به صراحت علیه ایران و حامیان جهانی اش نظیر روسیه کار میکند. آنها ترجیح میدهند موازنهای بین روابط مختلف منطقهای و جهانی خود برقرار نمایند، نه اینکه پلهای پشت سرشان را خراب کنند.
اما به رغم این محدودیت ها، دولتهای عربی میتوانند نقشی تعیین کننده در جلوگیری از افزایش بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور و برقراری تماسهایی برای مدیریت بحران حیاتیتر از گذشته است. کشورهای عربیای که با هر دو طرف رابطه دارند میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتن داری و کمک به ارسال پیامها بین طرفین استفاده کنند و برای جلوگیری از جنگ و یا کاهش آسیبها در صورت شروع منازعه تلاش نمایند. در بلندمدت برای برقراری ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید چهارچوب خودشان را برای گفتگوهای منظمی که مسیر را برای مشارکت هم طرف ایرانی و هم طرف اسرائیلی باز میکند ایجاد نمایند. رویارویی اخیر ایران و اسرائیل که دو طرف را به آستانه یک جنگ کامل رساند، نشان دهنده میزان فوریت و ضرورت برقراری چنین دیالوگهایی بود.
اما جهان باید انتظارات خود برای برقراری روابط نزدیکتر بین اعراب و اسرائیل را واقع بینانهتر کند. همکاریهای فنیای که دولتهای عربی و اسرائیل اخیرا در حوزههایی نظیر انرژی و تغییرات اقلیمی داشته اند احتمالا ادامه خواهد داشت. اما نشستهای مهم منطقهای که علنا تعاملات سیاسی دولتهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکند، تاثیر چندانی نخواهد داشت مگر آنکه اسرائیل به جنگ در غزه خاتمه دهد. تا آن زمان تلاشهای دولتهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی شان با اسرائیل نیز همچنان محدود باقی خواهد ماند. یک استراتژی کوتاه مدت واقع بینانهتر اولویت دهی به حمایت از تلاشها برای میانجیگری وجلوگیری از تنش بیشتر بین ایران و اسرائیل خواهد بود.