«رئیس عشیره» عاشقی اینستاگرامی را به آتش کشید!
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۶۶۹۶۷
به خاطر این که باید نام فرزندم را «رئیس عشیره» انتخاب کند، طوری با همسرم دچار اختلاف شدیم که او به شدت مرا کتک زد و به همراه پسر یک ماهه ام از خانه بیرون انداخت تا...
به گزارش خراسان، زن 25 ساله با بیان این که تفاوت های فرهنگی، عشق و عاشقی های اینستاگرامی ما را به آتش کشید و اکنون در این شهر، غریب و بی کس مانده ام به کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: حدود پنج سال قبل پدرم تصمیم گرفت اعضای خانواده را برای یک سفر تفریحی و زیارتی به مشهد بیاورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آن زمان من به همراه خانواده ام در عراق زندگی می کردم و تا مقطع دیپلم درس خواندم. پدرم در شهر بصره پارچه فروشی داشت و مادرم نیز شغل دولتی دارد. پدرم به خاطر شغل پارچه فروشی خیلی به نجف و کربلا سفر می کرد و با ایرانیان زیادی برخورد داشت.
خلاصه بعد از تصمیم پدرم برای مسافرت به مشهد شوق و ذوق عجیبی داشتم تا این که در یک روز تابستانی در فرودگاه شهید هاشمی نژاد مشهد از هواپیما پیاده شدیم و در یکی از هتل های اطراف حرم مطهر امام رضا(ع) اقامت کردیم. چند روز از این سفر گذشته بود و ما به مکان های دیدنی، تفریحی و زیارتی مشهد می رفتیم و بسیاری از شب ها به مراکز خرید سر می زدیم تا سوغاتی های مناسبی برای بستگانمان تهیه کنیم.
در این میان شبی برای خرید سوغاتی وارد فروشگاهی شدیم که جوانی خوش تیپ و خوش پوش در آن جا فروشندگی می کرد. من که 20 سال بیشتر نداشتم و درگیر هیجانات و آرزوهای پوشالی دوران جوانی بودم، در یک نگاه عاشق فرزاد شدم. به خریدهای متفاوت و تعویض و تغییر سوغاتی ها ادامه می دادم تا بیشتر با فروشنده صحبت کنم. زمانی که مادرم متوجه ماجرا شد، چشم غره ای به من رفت که بلافاصله خودم را جمع و جور کردم و در حالی از فروشگاه بیرون آمدیم که فرزاد کارت تبلیغاتی فروشگاه را درون خریدهایم گذاشت.
من که احساس می کردم فرزاد هم به من علاقهمند شده است، بی درنگ شماره تلفنش را از روی کارت تبلیغاتی برداشتم و در گوشی تلفنم ذخیره کردم .از همان شب وارد فضای مجازی شدم و در واتساپ و اینستاگرام به او پیام دادم زمانی که به بصره بازگشتیم، ابراز علاقه و محبت های فرزاد در فضای مجازی بیشتر شد.
او با چرب زبانی و جملات عاشقانه چنان مرا شیفته خود کرده بود که جز تیپ و قیافه فرزاد چیز دیگری از مقابل چشمانم عبور نمی کرد. به خاطر همین عشق و عاشقی، تلاش می کردم تا جملات و کلمات فارسی را از پدرم بیاموزم. زمان زیادی را برای آموختن زبان فارسی صرف می کردم تا این که فرزاد برای خواستگاری به بصره آمد.
خانواده های هر دو طرف مخالف این ازدواج بودند اما اصرار و پافشاری ما موجب شد خانواده ها دست از مخالفت بردارند. این گونه بود که روز بعد از مراسم عقدکنان من به ایران آمدم و زندگی مشترکمان را در منزل اجاره ای فرزاد آغاز کردیم. بعد از گذشت چند ماه آرام آرام رفتار همسرم تغییر کرد .
او آداب و رسوم و سنت های فرهنگی ما را به سخره می گرفت و مرا به خاطر نوع پوشش، غذاهای دست پخت و خیلی چیزهای دیگر به شدت تحقیر می کرد. او حتی لهجه مرا نیز مسخره آمیز می خواند و به پدر و مادرم به خاطر همین آداب و رسوم بی احترامی می کرد. یک بار خانواده ام به عنوان سوغات عراق برای همسرم لباس عربی به نام دشداشه آوردند اما او با نیش و کنایه هایش عرق شرم را بر پیشانی پدرم نشاند. هرچه برایش توضیح می دادم که این نوع پوشش سوغات دید و بازدیدهای خانوادگی است و همه مردها از این نوع لباس می پوشند اما او باز هم به رفتارهای توهین آمیزش ادامه می داد.
کار به جایی رسید که با هر بهانه ای مرا کتک می زد و از خانه بیرون می انداخت. خیلی به او التماس می کردم که مرا به خانه راه دهد چون کسی را در مشهد نمی شناسم و آواره و سرگردان می شوم. همه تلاشم را می کردم تا لهجه ام را تغییر بدهم و آداب و رسوم خودمان را تکرار نکنم ولی طولی نمی کشید که باز هم دچار اختلاف می شدیم و من کتک می خوردم. آخرین بار نیز وقتی بحث نام گذاری پسرم به میان آمد و من به طور ناگهانی گفتم که باید به عراق برویم تا رئیس عشیره طبق سنت قدیمی ما نام فرزندمان را انتخاب کند، فرزاد با چهره ای برافروخته فریاد زد، چرا باید نام فرزند مرا فرد دیگری در آن سوی دنیا انتخاب کند؟ او با همین بهانه مرا به همراه نوزاد یک ماهه ام از خانه بیرون کرد که به ناچار به کلانتری آمدم که حداقل به خانواده ام اطلاع بدهید تا آن ها به دنبالم بیایند.
بررسی های کارشناسی و قضایی این پرونده با صدور دستور ویژه ای از سوی سرگرد جعفر یعقوبی (رئیس کلانتری طبرسی شمالی) به مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی سپرده شد.
منبع: تابناک
کلیدواژه: متروپل آبادان حجت الله عبدالملکی جنگنده اف 14 رییس عشیره اینستاگرام متروپل آبادان حجت الله عبدالملکی جنگنده اف 14
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۶۶۹۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مقاومت کسب و کارهای کوچک اینستاگرامی در مقابل فیلترینگ
ایتنا - بسياري از كاربران ايراني تصور داشتند با فيلترينگ اينستاگرام، اين شبكه اجتماعي نيز همچون فيسبوك از ردهبندي شبكههاي اجتماعي پرطرفدار ايراني خارج ميشود؛ اما دادههاي ديتاك نشان ميدهد كه پس از اعتراضات ،حجم محتواي عمومي اين بستر به مرور افزايش يافت. اينستاگرام از همان آغاز راهاندازياش در سال ۲۰۱۰ براي همه مردم در هرجاي جهان شبكه اجتماعي جذابي بود اما جذابيت ويژهاش را در ايران مديون يك چيز بود: فيسبوك كه يكي از بزرگترين فضاهاي اجتماع مجازي ايرانيان بود، فيلتر بود و مسدودنبودن اينستاگرام خيلي زود كاربران ايراني را از فيسبوك بيرون كشيد.
البته اينستاگرام هم سالها بعد فيلتر شد اما وقتي كه ديگر قاعده بازي عوض شده بود. اينستاگرام آنقدر در زيست روزمره مردم ايران جا گرفته بود كه با فيلترشدنش هم كسي جايي نرفت؛ ماندند و پس گرفتند.
گزارشهاي غيررسمي ميگويند بيش از ۴۰ ميليون ايراني كاربر اينستاگرام هستند و اين شبكه، پرمخاطبترين شبكه اجتماعي در ايران است. مداراي مسدودكنندگان اينترنت در ايران با اين شبكه اجتماعي بسيار بيشتر از شبكههاي اجتماعي بود. در حالي كه ديگر شبكههاي اجتماعي با مسدودسازي و فيلترينگ دولتي مواجه بودند، اينستاگرام تا سالهاي اخير يكي از آخرين شبكههاي اجتماعي بينالمللي بدون فيلتر در ايران بود و حتي مدتي صحبت از «فيلترينگ هوشمند» آن بود اما بالاخره در انتهاي شهريور ۱۴۰۱ و به دنبال اعتراضات به مرگ مهسا اميني، اينستاگرام هم فيلتر شد.
اين اتفاق درست زماني رخ داد كه اينستاگرام فراتر از يك شبكه اجتماعي، تبديل به پلتفرمي درآمدزا براي هزاران كسبوكار ايراني شده بود و كسبوكارهاي خانگي زيادي هم بر روي اين پلتفرم شكل گرفته بود. بر اساس گزارشي كه استارتاپ پادرو در سال ۱۴۰۱ منتشر كرد، شهريور ۱۴۰۱، قبل از فيلترشدن اينستاگرام، حدود ۶۳۰ هزار فروشگاه فعال اينستاگرامي وجود داشت كه بيش از نيمي از آنها تا ماهها بعد هم نتوانستند كسبوكار خود را دوباره فعال كنند.
برخلاف كانالهاي تبليغاتي سنتي كه اغلب نيازمند سرمايهگذاري زيادي بودند و بازگشت سرمايه در آنها نامشخص بود، اينستاگرام به كسبوكارها امكان ميداد با كمترين هزينه، محصولات و خدمات خود را به صورت بصري به مخاطبان هدف ارايه دهند. علاوه بر اين، الگوريتم اينستاگرام كه محتواي تصويري را بر اساس ميزان بيش از ۴۰ ميليون ايراني كاربر اينستاگرام هستند و اين شبكه، پرمخاطبترين شبكه اجتماعي در ايران است درگيري كاربران اولويتبندي ميكرد، به كسبوكارها امكان ميداد تا ديدهشدن خود را بر اساس كيفيت و جذابيت پستهايشان افزايش دهند.
اين قابليتها، تحولي اساسي بود كه زمين بازي را بين برندهاي شناختهشده و تازهواردها هموارتر ميكرد.
با اين حال، هيچكدام از اينها مسوولان را متقاعد نكرد كه دست از فيلتركردن پركاربرترين شبكه اجتماعي در ايران بردارند. از آن سو، كاربران بودند كه رفتار متفاوتي از خود نشان دادند. كمي كه محدوديتهاي اينترنتي روزهاي اعتراض كمتر شد، كاربران با فيلترشكن به اين شبكه اجتماعي بازگشتند.
در گزارشي كه موسسه پژوهشي ديتاك در مورد ميزان فعاليت كاربران ايراني در اينستاگرام منتشر كرده، آمده است: «بسياري از كاربران ايراني تصور داشتند با فيلترينگ اينستاگرام، اين شبكه اجتماعي نيز همچون فيسبوك از ردهبندي شبكههاي اجتماعي پرطرفدار ايراني خارج ميشود؛ اما دادههاي ديتاك نشان ميدهد كه پس از اعتراضات ،حجم محتواي عمومي اين بستر به مرور افزايش يافت.»
يافتههاي ديتاك نشان ميدهد در سال ۱۴۰۱ از ۶ ميليون اكانت پابليك ايراني در اينستاگرام ۴۵۰ ميليون پست منتشر شده و كاربران ايراني در هر ثانيه بيش از ۲۵ هزار بار پستهاي اينستاگرام را ميبينند.
در گفتوگوهاي روزمره ايرانيان، توييتر فضايي سياسيتر تلقي ميشود و اينستاگرام را بيشتر شبكهاي «زرد» مينامند اما كاربران اينستاگرام، بهخصوص كمسنوسالترها، ميگويند اينطور نيست كه اينستاگرام فقط براي سرگرمي باشد. دلارام، دانشآموز سال يازدهم متوسطه كه صفحهاي با ۳۰ هزار دنبالكننده در اينستاگرام دارد، ميگويد: «اينستاگرام خيلي بزرگ است. همهجور محتوايي هم تويش پيدا ميشود. به خودتان بستگي دارد كه چه كساني را دنبال كنيد. همين اينستاگرام به خود من چيزهايي ياد داده كه 10سال ديگر مدرسه بهم ياد نميداد. چرت و آشغال هم كم نيست توش ولي ميتوانيد انتخاب كنيد چي را دنبال ميكنيد.»
او درباره تأثير فيلترشدن اين شبكه اجتماعي معتقد است: «اولش كه فيلتر كردند و اينترنت را بستند، مخاطباي همه ريزش كرد ولي الآن از قبل فيلتر هم رشد پيج من بيشتر بوده. الآن بيشتر براي دسترسي به برنامههاي فيلترنشده مثل اپهاي بانكي صاحب یک كسب و كار اينستاگرامي: فيلترينگ من را مجبور كرده است كه از كاربرانم بخواهم به پلتفرمهاي داخلي مثل روبيكا و ايتا بيايند اما كلي سر اين فحش خوردهام و كمتر از پنج درصد مشتريانم حاضر شدهاند در كانال روبيكا عضو بشوند. به نظرم دولت دارد كسب و كارهاي كوچك را خفه ميكند به دردسر ميافتيم تا برنامههاي فيلترشده. ديگه فيلترشكنها ۲۴ ساعته روشنه.»
با اين حال، فيلترينگ اين شبكه اجتماعي چندان بياثر نبوده است. پريسا، ۲۱ساله و صاحب كسبوكاري اينستاگرامي، درباره وضعيتش ميگويد: «شرايط بسيار سختي براي من و كسبوكارم بود. اينستاگرام پلتفرم مهمي براي آدمهايي مثل من است تا به مشتري دسترسي پيدا كنيم. وقتي كه دولت اينستاگرام را فيلتر كرد، ضربه بزرگي به من وارد شد. اول فكر كردم ممكن است يك اختلال موقتي باشد اما فيلترينگ چندسال طول كشيده است و در اين مدت فروش من بهشدت كاهش يافته است. اين فوقالعاده خستهكننده است.»
پريسا ادامه ميدهد: «فيلترينگ من را مجبور كرده است كه از كاربرانم بخواهم به پلتفرمهاي داخلي مثل روبيكا و ايتا بيايند اما كلي سر اين فحش خوردهام و كمتر از پنج درصد مشتريانم حاضر شدهاند در كانال روبيكا عضو بشوند. به نظرم دولت دارد كسبوكارهاي كوچك را خفه ميكند.»
او همچنان اميدوار است كه مسوولان در سياست فيلترينگ تجديدنظر كنند. «اين كار به كسبوكارها آسيب ميزند. روياي من اين است كه كسبوكار كوچكم را بينالمللي كنم اما اين فيلترهاي فعلي اين كار را بسيار دشوار ميكنند. تنها كاري كه ميتوانم انجام دهم اين است كه تا جايي كه ميتوانم خود را تطبيق دهم و به استقامت ادامه دهم.»
عدهاي هم از سياسيشدن اينستاگرام گلايه دارند و ميگويند اين كار «نميگذارد مثل بقيه مردم دنيا زندگي كنيم». علي، ۱۷ساله، در اين باره ميگويد: «اين فيلترينگ اينستاگرام ديگه واقعا ديوانهكننده شده! من نه سياسيام نه هيچي، فقط ميخوام زندگي كنم. همين الآن نصف عكسهاي اينستاگرام لود نميشود!»
او ميگويد اينستاگرام كلي محتواي مفيد براي بدنسازياش دارد اما بخش زيادي از آنها را از دست ميدهد. علي اضافه ميكند: «صادقانه بگويم، من واقعا برايم مهم نيست كه دلايل فيلترينگ چيست. من ميخواهم بهترين زندگي نوجوانيام را داشته باشم، اين را كسي ميفهمد؟ اين خيلي خواسته زيادي است كه بتوانيم به مسخرهبازيكردن و سلفيگرفتن خودمان بپردازيم؟» با همه اينها، وعده رفع فيلتر از اينستاگرام هميشه وعدهاي سر خرمن بوده است و هرگز محقق نشده است. كاربران هم سعي كردهاند خود را با شرايط جديد تطبيق دهند و حتي از مجهزبودن كاربران ايراني به فيلترشكن استفاده كنند و كار خود را در فضاهايي مثل يوتيوب كه امكان درآمدزايي سادهتري هم دارند، بسط بدهند و از آن طرف، تحريمها هم امكاناتي را براي نقد كردن درآمدهاي دلاري فراهم كرده است كه «يوتيوبرشدن» را آسانتر هم كرده است. (اعتماد)