کاهش معنادار جمعیت دانشجویان لیسانس در کشور
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۷۵۷۹۰
به گزارش تابناک به نقل از همشهریآنلاین، بهرام بیات جامعه شناس در یادداشتی نوشت:«در یک بازه زمانی خاص، دانشگاههای دولتی ما بهشدت گسترش یافتند و ظرف ۸ سال از ۷۰ دانشگاه غیردولتی به ۳۵۰ دانشگاه غیردولتی رسیدیم و این یک گسترش کمی بیرویه بود.
از طرف دیگر دانشگاه آزاد هم به شکل گستردهای گسترش یافت. دانشگاه پیام نور هم در یک برهه از ماموریت اصلی خود خارج شد و مانند دانشگاههای دولتی نسبت به پذیرش دانشجو اقدام کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حاصل این موارد، این شد که به یکباره حجم عظیمی از صندلی در دانشگاهها ایجاد شد. دانشگاههای غیر انتفاعی کارشان این بود که بخشی از وظایف دولت را برعهده بگیرند، در مجموع هم در آن شکل ۷۰ تا ۱۰۰ دانشگاه، دانشگاههای با کیفیتی به نظر میرسیدند اما گسترش بیرویه دانشگاهها؛ آزاد، پیام نور، غیرانتفاعی و پردیسهای پولی، یک دفعه عدم تناسب بین میزان ورودی دانشجو با صندلیهای دانشگاه را ایجاد کرد.
در برخی دانشگاهها، علاوه بر پولی شدن، ما با کاهش کیفیت نیز مواجه شدیم، بنابراین با یک کلاف پیچیدهای روبهرو هستیم که امروز شاید بیش از دو برابر کشورهای توسعه یافته دانشگاه داریم.
برای مثال ۲/۵ برابر ژاپن یا ۲ برابر آلمان دانشجو و بیش از هزار و اندی سایت دانشگاهی داریم. متناسب با این مساله هم نتوانستیم نیروی انسانی کارآمد تربیت کنیم و با وجود اینکه تبار علمی خوبی داریم، به دلیل این عدم تناسب در رشد و گسترش کمیت به جایی رسیدهایم که و در بخشی از این فرایند با وجود پولی که گرفته میشود، کیفیت لازم و متناسب با نیاز کشور وجود ندارد.
بنابراین دچار نوعی عدم توازن، رشد فانتزی و غیر اصولی در عرصه دانشگاهها هستیم. به هرحال مساله ورود به دانشگاه به سطح نیازهای اساسی خانوادهها رسیده که درست هم هست اما با توجه به اینکه ما هنوز نتوانستیم توسعه ملی خود را دانش بنیان کنیم، اولا بخش زیادی از این فارغالتحصیلان امکان ورود به بازار کار ندارند و در عین حال در جاهایی دچار بحران کیفیت هستیم، بنابراین این کلاف پیچیده باید به صورت یک مساله جدی و ملی مورد بحث و ساماندهی قرار گیرد.
بخشی از این دانشگاهها باید طی یک فرایند منطقی و درست در هم ادغام شوند و از آنجا که با مشکل کاهش دانشجو روبهرو هستند، باید بخشی از آنها ماموریت گرا شوند چون بخش بزرگی از مشکلات آموزش عالی ما معطوف به همین گسترش کمیت، مشکل کیفیت و اشتغال فارغالتحصیلان در جامعه است. از آنجا که کشور ما یک کشور جوان است، طبیعی به نظر میرسد که دانشگاههای دولتی نتوانند از پس این حجم از دانشجو برآیند اما دانشگاههای غیردولتی در بسیاری از کشورهای دنیا وجود دارند.
باید توجه داشت که این دانشگاهها در ابتدا متکی بر یک سری از شاخصهای علمی شکل میگیرند و بعد بخش زیادی از پذیرش آنها معطوف به اقتصاد دانش است و این دانشگاهها بهطور عمده، دانشجوی غیربومی و خارجی پذیرش میکنند که این امر باعث شده هم آن دانشگاه از یک برند علمی خوب برخوردار شود و هم نوعی چرخه اقتصادی را برای آن کشور فراهم میکند. این دانشگاهها بنا به نیازشان بورسهای خوبی هم به دانشجویان میدهند.
ما هنوز پذیرش دانشجوی خارجی در حد مورد قبول نداریم؛ حتی در دانشگاههای غیرپولی و معتبر خود نیز هنوز نتوانستیم فضایی ایجاد کنیم که میزان خوبی از دانشجویان خارجی را پذیرش کنیم. مالزی با توجه به سوابق علمی دانشگاهی خود به مراتب از دانشگاههای ما عقبتر است اما توانسته با یک سری مکانیزمهای خاص، کیفیت لازم را به دانشگاههای خود داده و با یک برنامهریزی ۱۰ ساله مدعی شدند که میتوانند در این بازه زمانی حدود ۱۰۰هزار دانشجو خارجی جذب کنیم که به نظر من به موفقیتهای خوبی هم دست یافتند.
اگر در دانشگاههای پولی ما نتوانند شاخصهای لازم را ایجاد کنند و با توجه به تنگناهای پذیرش دانشجوی خارجی در ایران که باعث برخی ناهمانگیها میشود، از آنجا که جمعیت داخلی برای ورود به دانشگاه، رو به کاهش است، با مشکل روبهرو میشوند یا مجبورند کیفیت علمی خود را کاهش دهند که این مساله نیز خسارتی سنگین در پی دارد و ممکن است کسانی وارد دانشگاه بشوند که تنها برای مدرک به دانشگاه میروند.
بنابراین اگر نتوانیم دانشگاههای غیرانتفاعی و پردیسها را از کیفیت لازم و فضای مناسب برخوردار کنیم، آنها تنها منتظر دانشجویان ایرانی میمانند و از ظرفیت بزرگ دانشجویان خارجی بیبهره خواهند ماند. این روند باعث میشود کسانی وارد دانشگاه شوند که به دنبال مدرک بوده و از حداقل صلاحیتهای علمی برای ورود به دانشگاه برخوردار نیستند.»
منبع: تابناک
کلیدواژه: متروپل آبادان حجت الله عبدالملکی جنگنده اف 14 دانشجو دانشگاه آزاد دانشجویان ایرانی متروپل آبادان حجت الله عبدالملکی جنگنده اف 14
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۷۵۷۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دموکراسی دروغین آمریکا و برخوردهای دوگانه
هر چه زمان میگذرد،ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید آشکارتر میشود و ملتهای جهان متوجه میشوندآنچه در بسته پر زرق و برق دموکراسی و حقوق بشر در بسترنظام لیبرالیستی به آنها عرضه شده،دروغی بیش نبوده است.
به گزارش مشرق، حسن رشوند طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: هر چه زمان میگذرد، ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید برای شهروندان امریکایی و افکار عمومی جهان آشکارتر میشود و تازه مردم امریکا و ملتهای جهان متوجه میشوند آنچه تاکنون در بسته پر زرق و برق «دموکراسی» و «حقوق بشر» در بستر «نظام لیبرالیستی» به آنها عرضه شده، دروغی بیش نبوده است.
این روزها جامعه دانشگاهی امریکا با التهابات شدیدی مواجه است آن هم نه برای نیازهای مادی یا ضعف در بخشهایی از نظام آموزشی، بلکه برای موضوعی که مقامات امریکایی از گذشته تاکنون به دروغ، خود را مدافع سرسخت آن میدانند و آن یدک کشیدن عنوان آزادی و حقوق بشر برای نظامی است که تجربه ۲۵۰ ساله حکمرانی درکاخ سفید مملو از ظلم و تعدی به حقوق انسانها در همین بستر دروغین آزادی از نوع امریکایی آن بوده است.
چند روزی است که دانشگاههای امریکا صحنه تظاهرات گسترده دانشجویان و اساتید در حمایت از مردم مظلوم غزه و اعتراض به ارتکاب جنایات جنگی اسرائیل علیه فلسطینیها است و همزمان پلیس و مقامات ایالتی در اقداماتی هماهنگ، تلاش میکنند با دستگیریهای گسترده و تهدید به اخراج دانشجویان کمپهای تحصن دانشجویان را در دانشگاههایی، چون تگزاس، کلمبیا و کالیفرنیا برچینند و با بیش از ۲۵ دانشگاه بزرگ این کشور برخورد پلیسی از نوع خشن داشته باشند.
نباید از این نکته غافل بود که محیطهای علمی در امریکا در چنبره دستگاههای نظامی و امنیتی است و همانگونه که برخی تحصیلکردگان این دانشگاهها گفتهاند نمیتوان این مراکز را صرفاً محیطهای علمی دانست و طبیعی است وقتی محیطی با کارکرد چند منظوره فعالیت میکند، هرنوع اعتراض اجتماعی یا سیاسی زیر ذره بین نهادهای امنیتی- نظامی قرار میگیرد و پلیس با مشاهده اتفاقی یا اعتراضی در دانشگاه به خود اجازه میدهد به این محیطها وارد شده و آنها را سرکوب کند. اتفاقی که این روزها در دانشگاههای امریکا میافتد از این جنس است. حتی برخی از مدیران دانشگاهها به دلیل واکنشهایشان به ناآرامیها مورد انتقاد قرار گرفتهاند. تا آنجا که سنای دانشگاه کلمبیا قطعنامهای را تصویب کرد که مینوش شفیق، رئیس بریتانیایی- امریکایی دانشگاه کلمبیا را که اصالتی مصری دارد، به بیتوجهی به طی روند قانونی در قبال دانشجویان و آسیب رساندن به آزادی علمی در نتیجه سرکوب اردوگاه معترضان متهم کرد. شفیق به پلیس نیویورک مجوز داده بود وارد اردوگاه دانشجویان دانشگاه کلمبیا شود و اقدام به بازداشت دستهجمعی بیش از ۱۰۰ دانشجو کند. این اجازه، بحرانی کمسابقه را در تاریخ این دانشگاه برجسته امریکایی رقم زد. آخرین باری که مقامات دانشگاه کلمبیا به پلیس اجازه داده بودند وارد فضای دانشگاه شود و دانشجویان معترض را سرکوب کند، به اعتراضات سال ۱۹۶۸ (حدود ۵۶ سال قبل) علیه جنگ ویتنام برمیگردد. درنتیجه این اعتراضات، دانشگاه کلمبیا اعلام کرد تا پایان نیمسال تحصیلی کنونی، کلاسهای خود را به صورت نیمهحضوری و نیمهمجازی برگزار میکند. در همین حال، سخنگوی این دانشگاه میگوید شرکتکنندگان در تجمعات حامی فلسطین، در حال شناسایی هستند و با اخراج موقت از دانشگاه مجازات خواهند شد. این وضعیت دانشگاهی است که در میان دانشگاههای دنیا برند محسوب میشود و جوانان کشورهای دیگر برای رسیدن به آنجا سر و دست میشکنند.
ورودپلیس به دانشگاه کلمبیا و دیگر دانشگاههای امریکا را مقایسه کنید با اتفاقی که در کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸ در ایران افتاد. با این تفاوت که اعتراض دانشجویان و اساتید دانشگاههای امریکایی نه موضوع داخلی، بلکه یک موضوع جهانی و اعتراض به نسل کشی بود که توسط رژیم صهیونیستی دهها هزار کیلومتر دورتر از سرزمین امریکا اتفاق افتاده است. آنچه در دانشگاههای امریکا در حال رخ دادن است بسیار متفاوت از آن چیزی است که در سال ۷۸ در کوی دانشگاه اتفاق افتاد. اعتراضات دانشگاههای امریکا صرفا تجمع و تحصن مسالمت آمیز برای نسل کشی مردم غزه بود که با خشونت بیحد و حصر پلیس با ورود به دانشگاه صورت گرفت و دانشجویان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دستگیر و بازداشت شدند.
تجمعات این روزهای دانشگاههای امریکا که در بستر نظام لیبرالیسم و با شعار آزادی و دموکراسی شکل گرفته به خشونت انجامیده و هزاران دانشجو و استاد روانه بازداشتگاههای پلیس شدهاند و در آستانه اخراج و تعلیق قرار دارند. این در حالی است که در حادثه کوی دانشگاه تهران اعتراضات ساختارشکنانه و صرفا با رویکرد داخلی و با خشونت و تخریب اموال دانشگاه بود و وقتی پلیس برای فروکش کردن این وضعیت وارد کوی دانشگاه شد از تاج زاده معاون سیاسی وقت وزارت کشور گرفته تا معین وزیر علوم به صحنه آمدند و پلیس را مورد عتاب قرار دادند تا جایی که از شورای امنیت ملی مجوز عدم ورود پلیس در دانشگاه را دریافت کردند. تفاوت دو محیط علمی در ایران و امریکا برای دو تجمع کاملاً متفاوت، تا این حد است که در امریکا پلیس تحت حمایت رئیس دانشگاه و همه ارکان حکومت وارد دانشگاه میشود و هر رفتار خشنی را انجام میدهد ولی در ایران هر رفتار خشنی توسط تعدادی دانشجو در محیط دانشجو صورت میگیرد و مورد حمایت مسئولان وقت وزارت علوم قرار میگیرد. در امریکا دانشجو و استاد کتک میخورد و اینجا پلیس با آجر و سنگ مورد حمله قرار میگیرد. در امریکا مهد دموکراسی دروغین، رئیس دانشگاه و مسئولان کاخ سفید برای ورود پلیس آن هم برای ضرب و شتم و دستگیری معترضان دانشجویی به خط میشوند و اینجا عکس آن عمل میکنند.
آنجا با اعتراض دانشجویان در حمایت از مردم غزه و نسل کشی صهیونیست ها، استاد فلسفه و علوم سیاسی در کنار دانشجویان قرار میگیرد، کتک میخورد، روانه بازداشتگاه پلیس و در معرض اخراج و تعلیق قرار میگیرد، اینجا ازکسانی که کوچکترین حرکت پلیس کشورمان را زیر ذرهبین قرار میدادند و برای آن توئیت میزدند و فضای مجازی را برای حرکت بر ضد پلیس آماده میکردند، خبری از تقبیح حرکت خشن پلیس امریکا و برخورد با استادان و دانشجویان نیست. اینجا خبری از جیغ بنفش زیبا کلام، حاتم قادری، محمد فاضلی و مویه کردن آنها برای دانشجویان و اساتیدی که هر روز در زیر مشت و لگد پلیس امریکا قرار دارند، نیست. البته نمیتوان به این افراد خرده گرفت چراکه وقتی حقانیت موضوعی در زیر چتر لیبرالیسم و دموکراسی غربی تفسیر شود، خونریزی کودکان غزه مباح و تظلمخواهی دانشجو و استاد امریکایی برای کودکان و زنان غزه عمل خلاف و مستحق مجازات از نوع رفتار پلیس امریکا خواهد بود.