این سریال شبیه فیلمفارسی قبل از انقلاب است
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۷۶۲۶۲
به گزارش همشهری آنلاین، کیهان نوشت: حکم رشد در بخش پایانی خود اگرچه صحنههای غمانگیز و قابل تاملی را به همراه داشت اما نمایشگر واقعیتهایی هم بود. اگر چه در برخی از سکانسها با تصاویر اغراقآمیز و اکشن با کپیبرداری ضعیف از فیلمهایهالیوودی روبهرو بودیم اما به هرحال این سریال تلاش داشته تا جدال بین حق و باطل را با نگاهی نو و عبرتآموز به مخاطب انتقال دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مجموعه «حکم رشد» درپی تعریف قصهای بود که بتواند فضایی از یک جریان اوباشیگری و آدمهایی که قانونگریزی را در زندگی پیش گرفتهاند به نمایش بگذارد. باید اذعان کرد که رد این راه تا اندازهای موفق بود اما نه به آن معنی که مخاطب تلویزیون را بهطور کامل همراه کند. این سریال همچنین در مسیر خود اشکالات و نقصهایی هم دارد، ازجمله سعید نعمتالله، فیلمنامه این سریال را طوری نوشته که فضای فیلمفارسیهای قبل از انقلاب را زنده کند!
قصه سریال «حکم رشد» از نقطهای آغاز میشود که قرار است یک سرهنگ نیروی انتظامی بهنام «ذبیح پاشا» که «مجتبی فلاحی» ایفاگر نقش اوست ریاست کلانتری محل زندگی پسرخاله و برادر شیریاش که از اراذل و اوباش محل است قبول کند. این حرکت او با مخالفتهایی روبهرو میشود و همین امر خود دستمایه متن اصلی فیلمنامه است.
به هرحال ماجرای قصه غلام شرور و اوباش محل زندگی سرهنگ پاشا که به نوعی برادر شیری سرهنگ محسوب میشود از همین جا آغاز میشود، «غلام» که در فضای قصه و در بین اوباش محل به «غلام پوست خرکن» معروف است در جریان ماجراهایی که در طول زندگی برایش رخ میدهد از یک فرد تربیت شده و پهلوانمنش به فردی تبهکار و خلافکار تبدیل شده و گرفتار باند اراذل و اوباش همچون «افشین کافر» که نقش آن را «حمید ابراهیمی» بازی کرده میشود و تمام تلاش افشین کافر هم این است که این دو برادر را در مقابل هم قرار دهد و انتقام سختی از «ذبیحپاشا» که بهدنبال نابودی او و باند فساد هست بگیرد که در صحنه پایانی «حکم رشد» هم همین موضوع انتقام باعث میشود که «افشین کافر» به خواسته خود برسد و در واقع «غلام» قربانی ماجرا میشود و سکانسی که سرهنگ ذبیح پاشا در مرگ غلام در صحنه پایانی شیون و ناله سر میدهد و کلام آخر، غلام و حلالیت از مامان توران و… در همین جهت، قصه سریال به دو نقطه مهم گره میخورد که هرچقدر به جلو میرویم ماجرا حول محور «ذبیح پاشا» و «غلام» دو برادر شیری میچرخد.
البته در این بین از نقش بسیار خوب «مامان توران» با بازی «ثریا قاسمی» هم نباید غافل شد چراکه اگرچه محوریت داستان سریال «حکم رشد» بین حق و باطل است که تصاویر قاب تلویزیون مخاطب را بهسوی دو چهره شاخص این مجموعه یعنی غلام و ذبیح میبرد اما بازی خوب «ثریا قاسمی» در نقش یک مادر متدین و دلسوز که برای تربیت فرزندان خود از همه هستی خود گذشته و اجازه نداده که لقمه حرامی را بر سر سفره بیاورند و بهدنبال کار خلاف بروند، فضای سریال تلطیف ساخت.
هرچند که در مسیر تلاشهای مامان توران، از «مادر غلام» که شیره وجودش را برای پسرش گذاشت نباید غافل شد و توجه خاصی میطلبد بهگونهای که مخاطب را با خود همراه میکند، اما با همه این اوصاف، غلام قصه به مسیر خلاف و انحراف میافتد. از طرفی پیام احمدینیا در نقش غلام قصه، نقشی متفاوتتر از همه آن کاراکترهایی است که تاکنون در این نوع سریالها دیدهایم، چراکه به نظر میآید که کلیشهای نیست و کارگردان سعی کرده به نوعی نقش غلام را گرچه در این سریال به مثابه یک اوباش محل ظاهر شده آدم خوب جلوه دهد و در قسمتهایی از این سریال فرصتی به او میدهد تا به گذشتهاش برگردد.
غلام قصه سریال «حکم رشد» هم حتی پس از گرفتار شدن در دام فساد و قاچاقچیان و اوباشان محل هرازگاهی قصد میکند که از آن منجلاب و فساد بیرون آید. حتی در سکانسهایی هم شاهدیم که غلام برای پاک شدن و گرفتن رخصت و فرصت دوباره و بازگشت به زندگی پاک، به نزد مادر شیری خود یعنی مامان توران مراجعه میکند اما هربار به صخره سختی برخورد میکند. مادر قصه که بهسختی از زندگی فسادآلود و انحراف غلام آگاه است از پذیرش او ممانعت میکند و از وی میخواهد که توبه کند و تا زمان مرگش با آن شخصیت، غلام آشتی نمیکند و قصه خاکستریوار به پیش میرود.
در واقع در بخشهایی از سریال «حکم رشد» میبینیم که غلام تا مرز پشیمانی و بازگشت به خویشتن هم پیش میرود اما روند قصه سریال «حکم رشد» طوری پیش رفت که سرنوشت غلام در بخش پایانی رقم بخورد و به رستگاری برسد. علی رغم اینکه مخاطب در انتظار بازگشت دوباره غلام به بستر زندگی بود به ناگاه مسیر تغییر کرد و غلام با کشته شدن از همه آن بدیها و فساد و خلافکاریها پاک شد! نویسنده و کارگردان سریال قصد داشتند با این تمهید مخاطب را تا پایان قصه به دنبال بکشند و کلام آخر را در قالب یک روایت عبرتآموز به بیننده تلویزیون القا کنند.
شاید به این مقوله هم بتوان پرداخت که سریال «حکم رشد» در مراحل تولید خود با فضایی همراه شد که به اعتقاد خیلیها تداعیگر فضای فیلمفارسیهای قبل از انقلاب بود؛ شباهت و نزدیکی برخی از بازیگران اصلی این سریال به برخی از کاراکترهای فیلمفارسی و فضای اکشن سطحی و تصنعی سریال باعث شد که آن فضا یادآوری شود!
کد خبر 684581 برچسبها حسین شریعتمداری - کیهان تلویزیون سریال تلویزیون - صدا و سیمامنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: حسین شریعتمداری کیهان تلویزیون سریال تلویزیون صدا و سیما اوباش محل قصه سریال حکم رشد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۷۶۲۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اجازه فعالیت به ۳ کارخانه سیمان در یک دشت ممنوعه / مجوزهای عجیب دولت بر ضد محیط زیست که در هیچ جای جهان شبیه آن وجود ندارد / نابودی آب و خاک و زمین در نزدیکی تهران (فیلم)
عصر ایران ؛ حسن ظهوری ــ حالا معلوم شده مسئولان برای آنکه یک کارخانه سیمان دیگر در شهرستان زرندیه و ساوه ساخته شود به اهالی روستای ویدر در این شهرستان دروغ گفتند. چرا که پیش از این بارها روستاییان پرسیده بودند آیا قرار است کارخانه دیگری ساخته شود که گفته بودند نه ولی حالا ساخته شدهاست. آن را در جایی ساختهاند که دشت ممنوعه است. شواهد نشان میدهد برای گرفتن مجوز ساختاش در طرح ارزیابی زیست محیطی آن عددسازیهایی شده و شواهد زیادی از تخلفات گسترده هنگام گرفتن مجوز وجود دارد. اما از همه بدتر جاییست که آن را ساختهاند. در یکی از بحرانیترین دشتهای نزدیک تهران، حالا سه کارخانه سیمان وجود دارد؛ اتفاقی که در هیچجای ایران شبیه آن رخ نداده است.
گزارش را اینجا ببینید
روستای ویدر حالا در عجیبترین جای ایران واقع شده. اتفاقی که در دشت پیرامون این روستا رخ داده در هیچجای ایران و شاید جهان رخ نداده باشد. کارخانه سیمان ساوه فاصلهای با کارخانه سیمان سفید ساوه ندارد. کارخانه تازه تاسیس سیمان سفید فرداد فاصلهای با سیمان ساوه ندارد. مابین آنها یک کارخانه تولید آهک هم هست که فاصله زیادی با سه کارخانه سیمان ندارد، و اهالی میگویند شبها از آن بوی بدی بلند میشود. چهار کارخانه با سطح آلایندگی بالا در جایی که ۱۰ها روستا وجود دارد؛ روستای ویدر یکی از آن ۱۰ها روستاست و حالا دیگر تحمل اهالی آن تمام شدهاست. مثل تحمل دشت که خیلی وقت است تمام شده و حالا با بحرانهای بزرگ آب و خاک دست و پنجه نرم میکند.
معلوم نیست چه کسانی مجوز ساخت کارخانه تازه تاسیس سیمان سفید فرداد را داده است. آنچه مشخص است تحت هیچ شرایطی نباید اینجا ساخته میشدهاست. آنهم کنار رودخانه ویدر که معمولا فصلی پر آب میشود. پل عظیمی که روی آن زدهاند نشان میدهد سیلاب بزرگ به داخل آن میریزد. در طرح ارزیابی زیست محیطی کارخانه تمام اطلاعاتی که درباره این رودخانه داده شده غلط است. اطلاعاتی که به راحتی با یک بازدید از محل قابل راستیآزمایی بود.
اما فقط این نیست در خیلی موضوعات زیست محیطی دیگر هم عددسازی شدهاست. مثلا اصلا توجهی به باد قالب که به سمت مناطق روستایی خرقان میرود توجهی نشدهاست. و یا فاصلهای که کارخانه تا جاده دارد خیلی کمتر از عددیست که در طرح ارزیابی آمدهاست. در حال حاضر تعداد زیادی معدن در همین محدوده فعالیتهای کارخانههای سیمان، فعالند. وقتی در این منطقه حرکت میکنید مدام با منظره کوههایی مواجه میشوید که تخریب شدهاند. آغاز فعالیت یک کارخانه سیمان دیگر تخریبهای را دو برابر خواهد کرد؛ خصوصا که برداشتها از کوه معمولا با انفجار انجام میگیرد، انفجارهایی که پیامدهای آن خیلی بدتر از آنچه که تا به حال اتفاق افتاده است. انفجارات به راحتی تمام قناتهار روستاها را کور خواهد کرد.
روستاییان حتی رئیس سازمان محیط زیست را هم به اینجا آوردهاند. آنها به من گفتند سلاجقه با یک بازدید میدانی متوجه تخلفات عجیبی که رخ داده شد و دستور پیگیری داد. دستوری که حتی هنوز یک قدم برای انجام آن گرفته نشدهاست. کارخانه تقریبا ساخته شده و شاید قدمهای کوچکی برای بهرهبرداری از آن باقی ماندهاستاما نمیدانند وقتی از ابتدا این کارخانه با دروغ مسئولان وقت و کتمان آن ساخته شد، حالا کدام وعده را میتوانند باور کنند. وقتی حتی نمیشود باور کرد در یک دشت ممنوعه و بحران زده ۳ کارخانه سیمان مجوز میگیرند و در محدودهای بسیار کوچک فعالیت کنند و یک کارخانه آهک هم هوا را بد بو میکند. گزارش را حتما ببینید تا بیشتر درباره این تخلف آشکار بدانید.
ویدئوهای دیدنی دیگر در کانال های آپارات و یوتیوب عصر ایران ???????????? کانال 1 aparat.com/asrirantv کانال 2 aparat.com/asriran کانال 3 youtube.com/@asriran_official/videos کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: مدیرعامل کارخانه سیمان تهران: نباید هر فعالیت مخرب محیط زیست را تعطیل کرد/ سرطان مردم ربطی به ما ندارد گزارش تصویری و تشریحی از وضعیت کوه بیبی شهربانو بر اساس عکسهای ماهوارهای / ببینید برداشت زیاد چه بلایی بر سر کوه آورده (+عکس)