Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-05-03@18:30:41 GMT

محله کفتربازها کجاست؟

تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۸۷۶۵۳

محله کفتربازها کجاست؟

 

به گزارش تابناک به نقل از همشهری آنلاین، زندگی در شهر شرایط و آداب خاص خودش را پیدا کرده و شاید به همین دلیل باشد که هرکدام از ما با دیدن افرادی که روی پشت‌بام خانه و آپارتمانشان «کبوتر بازی» می‌کنند انگشت به دهان می‌مانیم و تعجب می‌کنیم. در دوران تهران قدیم نگهداری کبوترها در قفسه‌های چوبی روی پشت‌بام خانه‌های ویلایی یک و دو طبقه برای بسیاری از خانواده‌ها باب بوده و حتی سوژه نام و محتوای بعضی از فیلم‌های اجتماعی از جمله «طوقی» که در جریان آن منازعات، مشاجرات و درگیری‌هایی رقم می‌خورد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خب در آن دوران و به اقتضای زمان این‌ گونه کارها در محله‌ها نه تنها عار و ننگ نبود، بلکه برای آدم‌های «کبوترباز» به نوعی اعتبار و ارزش به حساب می‌آمد، اما حالا نه از آن فضاها خبری هست و نه شرایط کنونی زندگی در محله و شهرمان، با آپارتمان‌های بلند مرتبه و خانه‌های به هم چسبیده، اما به هر روی این‌طور که گزارش مانشان می‌دهد «کبوتربازی» هنوز در بسیاری از محله‌ها و در مناطق مختلف شهر تهران وجود دارد.

 

هر چند کفتربازی با فرهنگ و شرایط کنونی جامعه و زیست شهری هیچ‌گونه سنخیتی ندارد، اما همان‌طور که گفته شده این بازی تفریح عده‌ای از جوانان است که البته گاهی اسباب نارضایتی و گلایه همسایه‌ها و ساکنان محله شده است. کفتربازها در محله‌های مختلف تهران و بیشتر در مناطق یک، ۵، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹ و ۲۰ دیده می‌شوند.

اگر به بعضی از محله‌های قدیمی تهران از جمله دروازه غار، شوش، هرندی، باغ آذری، امامزاده عبدالله(ع)، ۳۰ متری جی، فلاح، هاشمی، جرجانی، یافت‌آباد، شمس‌آباد، نعمت‌آباد و غیره سر بزنید حتماً با نمونه‌هایی از آدم‌های کبوتر باز برخورد خواهید کرد. برای شناسایی این افراد کافی است سرتان را بالا بگیرید و به آسمان نگاه بیندازید. اگر دسته‌ای کبوتر دیدید که در یک مسیر و به شکل دایره‌وار پرواز می‌کنند بدانید که محل فرود کبوترها همان جایی است که به دنبال آن هستید. تعجب ندارد، این کبوترها به اصطلاح کبوتربازها «جلد خانه» ‌اند و به جز پشت‌بام این خانه‌ها جای دیگری نمی‌نشینند. حال بماند که در این آسمان پهناور اگر کبوترهای ناآشنا و به قول این جماعت «کفتر غریب» پیدایش شود بعید نیست که به هوای کبوترهای جلد یک خانه همانجا فرود بیایند و با خوردن آب و نان آقای کبوترباز، نمک‌گیر شوند و برای همیشه آنجا بمانند.

کفترها شکم گرسنه زمین نمی‌گذارند 

 البته کبوتربازی در زیر آسمان شهر حال و هوای خاصی دارد و البته مشکلات خودش را. در محدوده محله امامزاده عبدالله(ع) به کمک مردم با «محمدپور رحیمی» یکی از کفتربازهای قدیمی محل آشنا شدیم. تعدادی از کبوترهایش از نوع مسافتی و برای شرکت در مسابقات ویژه کبوترهاست و بقیه کبوترهایش از نوع معمولی‌اند. او چند سالی است عضو «انجمن دوستداران‌ کبوترهای مسافتی ایران» شده و چند بار هم در این مسابقات پرهیجان مقام به دست آورده است. نکته جالبی بین او و کبوترهایش وجود دارد. حاضر است خودش، ناهار و شام نخورد، اما کبوترهاییش به موقع آب و دانه بخورند و خدای ناکرده شکم گرسنه زمین نگذارند! این نوع رفتار اوج علاقه و محبت آقای کبوترباز به کبوترهایش را می‌رساند.

نام کبوترهایش هم در نوع خودش جالب است. کله خال‌دار، کله دم‌سر، شازده سوسکی، سرور، پشت‌دار، زاغی، سبزه، زاغ دم‌سفید، ماهرو، دم‌سبز، سفید تودم‌دار، مالت، بخارا، کله سفید، مخمل، پلاکی، لاهور، دوکت، طاووسی، بادکنکی، دم‌چتری، پاپری، کاکلی و طوقی. او نام، سن و سال، اصالت و حتی اخلاق و رفتار هرکدام از کبوترهایش را از بر است و در طول روز ساعتی را با این پرندگان می‌گذراند. وقتی شازده سوسکی‌اش به هوا می‌پرد و در سینه آسمان به یک نقطه سیاه و به قول خودش «خال» می‌شود خیلی ذوق می‌کند چون امید دارد که امسال با این کبوتر زیبا در مسابقات تابستانی مقام خوبی به دست آورد.

«اکبر داودی» یکی دیگر از کبوتربازهای قدیمی یافت‌آباد در باره اینکه چرا به نگهداری و پرورش کبوتر علاقه دارد می‌گوید: «کفتربازی مثل خیلی از کارهای دیگر با عشق و علاقه آغاز می‌شود. مثل کسانی که به کار دیگری علاقه دارند من هم به نگهداری و پرورش کبوترها مشتاق هستم. این حس برای این است که از بچگی با پرنده‌ها سر و کار داشتم. البته آن وقت‌ها هر کسی در خانه‌اش کفتر بیشتری داشت، با انگشت به دیگران نشان می‌دادند. یک کلام بگویم که کبوتربازها در قدیم از آدم‌های معروف محله بودند.» 

داودی، برخلاف نظر خانواده این کار را دنبال کرده است. نخستین باری که توانست چند کبوتر بخرد و به خانه بیاورد، نوجوان ۱۲ ساله بوده که با برخورد تند والدینش مواجه شده است. وی از کبوتربازی، به‌عنوان یکی از بازی‌های شاد و سالم یاد می‌کند و در این‌ باره می‌گوید: «وقتی کبوترها آموزش می‌بینند، پس از پرواز و خال شدن در آسمان، جهت‌یابی می‌کنند و دوباره به آشیانه‌شان بر می‌گردند خیلی لذت دارد.»

دردسرهای کبوترپرانی در شهر ما 

شاید قبل از شکل‌گیری شهر و رونق خانه‌سازی و به تبع آن سکونت چند میلیونی مردم کنار یکدیگر، موضوع «کبوتربازی» در پشت‌بام خانه‌ها، در نظر شهروندان طور دیگری بود، اما حالا موقعیت شهری، فرهنگی و اجتماعی کاملاً فرق کرده است. در زمان قدیم خانه‌های ویلایی تهران در فاصله زیادی تا هم قرار گرفته بود و نوع طراحی و معماری بناها به گونه‌ای بود که از بیرون دید نداشتند اما در دهه‌های بعد از انقلاب که شهر توسعه پیدا کرد و خانه‌سازی وارد فاز جدیدی شد آن خانه‌های ویلایی قدیمی جای خود را به آپارتمان‌های چند طبقه دارد. این مسئله باعث شد تا سبک زندگی ساکنان دچار تغییر شود و مناسبات گذشته از بین برود. مثلاً «کبوتربازی» که در دوره‌ای مقبول عموم مردم بود به کاری ضد فرهنگی و نادرست تبدیل شد.

«رضا اعلایی»، یکی دیگر از علاقه‌مندان نگهداری کبوتر در باره باورهای کنونی مردم می‌گوید: «خیلی وقت است که مردم به کبوتربازی نگاه خوبی ندارند. در باور خیلی‌ها، کبوتربازها افرادی لاابالی، بیکار، لات و اوباش هستند، در صورتی که نباید همه را به یک چشم نگاه کرد. اگر در محله‌ای یک نفرآدم ناباب در این کار پیدا شود، آبروی دیگران می‌رود. البته خود من نسبت به کار برخی کبوتربازها انتقاد هم دارم.»

                                            عکس: گران‌ترین کبوتر جهان

او توضیح می‌دهد: «نگهداری و پرورش کبوتر خانگی فضا و جای مناسبی می‌خواهد. برای همین این کار در آپارتمان‌های چند طبقه که در مجاورت خانه‌های کوچک و بزرگ قرار دارد، اصلاً درست نیست. چون به هر حال پرواز دادن کبوترها به آسمان از پشت‌بام این شائبه و شک را به وجود می‌آورد که کسی دارد به داخل خانه همسایه نگاه می‌اندازد و یا به اصطلاح خودمانی‌تر خانه همسایه را زاغ می‌زند! ‌»

جدا از مخارج غذا و نگهداری این پرنده، قیمت خود کبوترها با توجه  به‌ نژاد و اصالتشان فرق دارد. به گفته این کبوترباز قدیمی قیمت کبوترها در ایران از ۱۵۰ هزار تومان تا ۴۰۰ میلیون تومان تفاوت دارد و البته شاید تعدادی هم کبوترهای اصیل و گران قیمت خارجی داشته باشند که قیمتشان بالاتر از این حرف‌هاست و شاید خیلی‌ها باور نکنند. در بازارهای خارجی هم اتفاق‌های عجیبی می‌افتد. مثلاً در مسابقه مزایده کبوتران در بل‹یک، تنها یک کبوتر رکورد گران‌ترین کبوتر جهان را شکست چون یک شهروند چینی برای خرید این کبوتر با نام «آرماندو» حدود ۱۴ میلیارد تومان پرداخت کرد. بنابر این کفتر بازی جزء سرگرمی‌های پردردسر و پرهزینه است.»

جدا از ارزش مادی کفترها، مراقبت و نگهداری ویژه‌ای می‌طلبد، تهیه غذای آنها جزء خرج‌های لازم و اجباری هر کفترباز است. «علی عباس‌زاده» درباره هزینه‌های جاری خود می‌گوید: «اگر در خانه ۵۰ عدد کفتر داشته باشیم برای سیر کردن شکم آنها در طول شبانه‌روز، نیازمند ۱۰۰ هزارتومان گندم هستیم، بنابراین هرچه تعداد کبوترها زیاد باشد، هزینه‌ها سنگین‌تر و مراقبت از آنها زمان و فرصت بیشتری می‌خواهد.»

او کفتربازها را در سه دسته معرفی می‌کند: «گروه اول افرادی هستند که به  نگهداری و پرورش کبوترها علاقه ذاتی دارند و برای دل خودشان این کار را می‌کنند و تمایلی ندارند که کسی از کارشان سر دربیاورد. گروه دوم کفتربازهایی که به اصطلاح ما هنگام پرواز دادن کبوترها اقدام به «غریب‌گیری» کبوترهای سرگردان در آسمان می‌کنند و بعد آنها را می‌فروشند و به قول معروف این آدم‌ها «شکارچی» کفترند و گروه سوم افرادی‌اند که پس از آموزش وکسب مهارت در کبوترپرانی فقط در مسابقات «مسافتی کبوتران»  شرکت می‌کنند. مسابقات مسافتی کبوترها بیشتر وقت‌ها تابستان ها در زمین‌های بایر نزدیک بهشت زهرا(س) برگزار می‌شود. کبوتربازها از همه نقاط کشور اینجا می‌آیند و با هم رقابت می‌کنند. سال گذشته یکی از ساکنان علی‌آباد کتول با کبوتری از نژاد سوسکی با نام «شازده» در این دوره از مسابقات شرکت کرده بود که اول شد، یک نفر دیگر از محله امامزاده حسن(ع) و یکی دیگر از محله چهار صددستگاه نازی‌آباد به‌ترتیب دوم و سوم شدند.»

تلخ‌ترین وشیرین‌ترین لحظه برای کبوتربازها 

او در طول شبانه‌روز چند نوبت به پرنده‌هایش سر می‌زند تا از حال و روزشان با خبر شود. به جز این در یک مکانیکی مشغول به کار است تا از عهده مخارج زندگی برآید. اعلایی با بیان اینکه این کار لحظه‌های ناراحت‌کننده هم داردمی گوید: «برخورد کبوترها با هواپیماهای عبوری محدوده فرودگاه مهرآباد، شکار کبوترها توسط پرندگان شکاری مثل عقاب و قرقی خیلی تلخ است. بنابراین احتمال از دست داد تعدادی کبوتر همیشه وجود دارد و اما شیرین‌ترین لحظه موقعی است که جوجه کفترها سر از تخم در می‌آورند. گاهی پیش می‌آید که ساعت‌ها چشم‌انتظار می‌مانیم و حتی یک لیوان آب نمی‌خوریم تا جوجه‌ها به سلامت از تخم بیرون بیایند. همان موقع هم برایشان اسپند دود می‌کنیم و دور سرشان پول برای صدقه می‌گردانیم و می‌اندازیم داخل صندوق صدقات.» 

نگاهی به تاریخچه پرورش کبوتر 

از ۳ هزار قبل از میلاد مسیح پرورش کبوترها میان مصری‌ها، رومی‌ها و یونانی‌ها رواج داشته است. پس از آن ایرانیان، اعراب و ترک‌ها از این پرنده به‌عنوان وسیله ارتباطی، برای رساندن نامه و اطلاعات محرمانه به‌خصوص در زمان جنگ استفاده می‌کردند. برای نمونه آلمانی‌ها در جنگ جهانی دوم برای نقل و انتقال پیام و اخبار مهم جنگ حتی جاسوسی با گرفتن عکس از کبوتران بهره‌ برده‌اند. چند سال پس از جنگ جهانی دوم در ارتش آمریکا واحدی به‌عنوان کبوترهای نامه‌بر وجود داشته که نمونه هایی از کبوترهای جاسوسی آن دوران نیز به جا مانده است.

در دین مبین اسلام کبوتر نشانه دوستی، صلح و محبت بوده است. کبوتربازی یا (کفتر بازی) یا (کفتر پرانی) از بازی‌های  سنتی ایرانیان باستان بوده و هم اکنون در بعضی نقاط شهر تهران، شهرستان‌ها و روستاها توسط علاقه‌مندان آن دنبال می‌شود. در زیر نمونه ای از کبوترهای نامه‌رسان را می بینید

در آخر اینکه تاریخ دقیق پیدایش کبوتر و زمان اهلی شدن و استفاده از آن در جنگ و صلح به درستی معلوم نیست؛ اما آنچه مسلم است از سه هزار سال پیش از میلاد مسیح، کبوتر در مصر وجود داشته و فراعنه مصر به‌عنوان پِیک از آن استفاده می‌کردند و حتی آن را پرنده‌ای مقدس می‌دانستند. یونانی‌ها هم چندین هزار سال قبل از میلاد از کبوتر به‌عنوان قاصد استفاده می‌کردند و نام برندگان ورزش‌های المپیک را به پای آنها می‌بستند و به وطن‌شان می‌فرستادند.  پس از مصر، ایران و چین و روم نیز از قدیمی‌ترین مراکز پرورش و تربیت کبوتر در اعصار گذشته بوده‌اند.

تاریخ نشان می‌دهد که کوروش کبیر برای ارسال اخبار محرمانه به نقاط مختلف کشور پهناور خود، کبوترانی در اختیار داشته است. دریانوردان، در هنگام سفر کبوترها را با خود می‌بردند و پس از رسیدن به مقصد، آنها را با نامه‌هایی به محل سکونت خود می‌فرستادند، تا خانواده‌هایشان را از وضعیت و تاریخ بازگشت خود مطلع کنند.

منبع: تابناک

کلیدواژه: متروپل آبادان مصطفی چمران کبوتر بازی کفتربازها متروپل آبادان مصطفی چمران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۸۷۶۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماشاالله قصاب کیست و کجاست؟ (+عکس)

ماشاالله قصاب از جمله نام‌هایی است که با ماجرای اشغال سفارت آمریکا گره خورده و پس از فعالیت‌های پر حرف و حدیثی در ابتدای انقلاب به یکباره کمرنگ و ناپدید شد. برخی خبرها حاکی از درگذشت او در دهه‌ی نود است.

مهدی یزدانی خرم، نویسنده، در صفحه‌ی اینستاگرام خود نوشت:

یک لُمپنِ مرموز گم شده… به ماشاالله قصاب مشهور بود. مردی که نه کسی از گذشته‌اش خبر داشت نه فهمید چه به سر او آمد. اما در خاطرات آدم‌های اول انقلاب ۵۷ بعید است نام‌اش نیامده باشد.

به گزارش انصاف نیوز، یکی از مرموزترین چهره‌هایی که کمتر از یک سال بر میل خود راند و بعد گم شد!. می‌گویند فریدون فروغی فقید آن ضدابتذالِ کبیر ترانه‌ی «حقه» یا همان «مشتی ماشالا» را درباره‌ی او خوانده که پر ‌ی‌راه هم به نظر نمی‌رسد. در غورم در تاریخ پی تمام گم‌شده‌ها می‌گردم. اما برخی از این گم‌شده‌ها چنان پررنگ بوده‌اند که شاید نباید گم می‌شده‌اند، نمونه‌اش همین جناب که عکس‌اش را کنار سالیوان آخرین سفیر آمریکا در ایران می‌بینید. ماشاالله کاشانی‌خواه.

در فضای وب چیز چندانی درباره‌اش وجود ندارد. همین‌که از ۲۵ بهمن تا اواخر تابستان سال ۵۸ مامور کمیته‌ی حفاظت از سفارت آمریکا می‌شود. در ماجرای دستگیری محمدرضا سعادتی که برای شوروی کار می‌کرد نقش ایفا می‌کند و بعد بیرون‌راندن‌اش از سفارت (با سالیوان خیلی دوست شده بوده)! به دستگاه خلخالی می‌رود در حوزه‌ی موادمخدر. اما ماشاالله خود اهل بخیه یا دقیق‌تر «بخیه‌ها» بوده. جوری که نوشته‌اند «خلخالی از دست او به تنگ آمده‌بود»!

او رقیب محمد گاوی‌نامی بوده که خود را به چریک‌های فدایی منتسب می‌کرده و می‌خواسته سفارت آمریکا را در ۲۵ بهمن ۵۷ فتح کند که یزدی دست‌به‌دامن قصاب می‌شود و خب قصاب گاو را زمین می‌زند و پیروز میدان می‌شود.

تاریخ پر است از آنان که از ناکجا آمدند اما حسابی اسب خود راندند. ماشاالله شد محبوب سفارت. پول می‌گرفت برای ویزاگرفتن. رشوه می‌گرفت برای ردکردن کسانی‌که می‌خواستند از ایران بروند. او کاسب ترس، اضطراب و بی‌نظمی‌ای بود که درش می‌تازاند. جالب این‌که او «نفوذ» داشت و حتا وقتی ثابت شد در چند ماه قدرت چه‌ها کرده و بحث محاکمه‌اش پیش آمد، گم شد.

مثل «زهرا خانم» آن زن انقلابی عاشق قطب‌زاده که ناگهان غیب شد. قصاب مرموز بود. چون از سویی صرفن عربده‌کش نبود و از سویی دیگر اهل آرمان و ایده‌ئولوژی. تشنه‌‌ی دیده‌شدن بود. چهل‌و‌سه سال از گم شدن یا دقیق‌تر ناپدیدشدن‌اش می‌گذرد. مُرده؟ در گوشه‌ای کهنسال مشغول طی روزگار است؟ کشته شده؟ معلوم نیست و احتمالن معلوم هم نخواهدشد.

اما این مردِ زورمند با دارودسته‌اش در میانه‌ی تاریخِ ما چه می‌کرد؟ چگونه رابطی شد بین آمریکایی‌ها و روس‌ها؟ چه‌گونه توانست مشتی ماشالای نوبری شود که گاو زمین بزند و بعدها از هر کس بپرسند بگوید «چیز چندانی از او نمی‌داند». قصاب‌ها تاریخ نمی‌سازند اما می‌توانند برده‌گانی شوند که تاریخ می‌خواهدشان…

محمد رحمانی، نویسنده در کامنتی برای این پست آقای یزدانی خرم نوشته است: مدتی در دهه‌ی شصت زندانی شده بود. هنگامی که در دهه‌ی نود به سراغش رفتم گفتند فوت شده است.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • این مناطق تهران خانه‌های ارزان‌قیمت دارند + جدول
  • رنگارنگ‌ترین محله‌های شهری جهان
  • قابی خاطره انگیز از لحظه قدم زدن کبوتر حرم در بین زائران امام رضا (ع)
  • امام‌زاده ابراهیم کجاست و چرا سرخط اخبار قرار گرفت؟
  • ۲۵۰۰ یادواره محله و خانه محور برای شهدای استان برگزار می شود
  • ۲۵۰۰ یادواره محله محور و خانه محور برای شهدای استان برگزار می شود
  • ۲۵۰۰ یادواره محله‌محور و خانه‌محور در کهگیلویه و بویراحمد برگزار می‌شود
  • ماشاالله قصاب کیست و کجاست؟ (+عکس)
  • اولین قبرستان مسلمانان در ایران کجاست؟ + عکس
  • ۳ رمان نوجوان تألیفی پیشنهاد خرید هادی خورشاهیان از نمایشگاه