روزگار خوش پشتبامخوابی در طهران قدیم
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۹۱۱۵۳
به گزارش تابناک به نقل از همشهری آنلاین، از دم دمای عصر کار خانم خانه با آب و جارو کردن پشتبام و پهن کردن زیرانداز و بساط کاهو و سکنجبین شروع میشد. وزیدن گاه و بیگاه نسیم خنک در هوای گرم تابستانی، پشتبامها را بهترین فضا برای خوردن یک شام خوشمزه تبدیل میکرد. بساطی که با هنر مادر خانواده به بهترین شکل داخل مجمعه بزرگ مسی آماده میشد و پدر یا پسرهای خانواده وقت شام این مجمعه را با مهارت خاصی از پلههای باریک و کوچک حد فاصل خانه تا پشتبام حمل میکردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«خسرو خورشیدی» در کتاب «آن روزگاران تهران» که حاصل نقاشیهای سیاه قلمش از تهران معاصر و سالهای آغازین عصر حاضر است با یادی از این ماجرا نوشته است: «در دهههای ۱۰ و ۲۰ شمسی خوابیدن در پشتبامها در تابستانها بسیار رایج بود، حتی اگر خانهای فضایی بزرگی هم داشت، در پشتبام فضایی بود که همه آسمان بالای سرت را در تملک تو مینهاد، در بیشتر خانههای قدیمی دور پشتبام را حفاظی احاطه میکرد. پس از غروب آفتاب، رختخوابها را روی فرشی که در مدن روز روی رختخوابها قرار داشت پهن میکردند، کمکم خنکای نسیم عصرگاهی بستر را خنک میکرد. به گونهای که شبهنگام وقتی تن به بستر میکشاندی خنکی آن حس لذتبخش غیرقابل وصف به تو میبخشید، در پگاه پیش از سر زدن آفتاب، آسمان رنگ آبی به خود میگرفت و آرام آرام به یاسی پررنگ یعنی آبی آسمان بدل میشد.»
مرحوم «مرتضی احمدی» راوی شیرینسخن زندگی تهران قدیم هم در این باره میگوید: «یه زمانی بود که ما تابستانها پشتبام میخوابیدیم. ستارهها انگار روی سینهمان بودند. اینقدر که هوا صاف و سالم و تمیز بود. ما اون وقت انتخاب میکردیم کدام ستاره مال کی باشد. کلکل میکردیم و دعوامان هم میشد هر شب. ولی مردم الان ستاره نمیبینند آخه. این آفتاب تهران که رنگ نداره؟ آنقدر کثافت جلو تابش خورشید را گرفته که نور نمیرسد به شهر. اگر شما بروید یه روستا نمیتوانید یه روز توی آفتاب بایستید. همه تن و بدنتان میسوزد ولی تهران از این خبرها نیست.»
منبع: تابناک
کلیدواژه: مصطفی چمران محمد علی کریم خانی مرتضی احمدی خسرو خورشیدی بهاره خسروی مصطفی چمران محمد علی کریم خانی پشت بام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۹۱۱۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پارکابیها در تهران قدیم چه می کردند؟ | پذیرایی از شوفرها با چای مجانی!
همشهری آنلاین- حمیدرضا رسولی:یکی از نخستین شغل هایی که بعد از ورود اتومبیل به تهران رونق گرفت یخفروشی بود. یخفروشها افرادی بودند که معمولا انتهای گاراژها را برای کسب و کارشان انتخاب می کردند و در ۶ ماه ابتدایی سال با فروشیخ به مسافران اتوبوسهای برونشهری درآمد کسب می کردند.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
داریوش شهبازی، تهرانپژوه، شوفری را یکی از پررونقترین مشاغل پایتخت در عهد قاجار و پهلوی اول میداند: «مسافرت با اتوبوس در تهران قدیم چندان هم بیدردسر نبوده و به همین خاطر شوفرها بابت عبور و مرور در جاده های پرخطر و رانندگی با اتوبوس های دندهای دستمزد کلانی دریافت می کردند. وقتی تازه اتومبیل به خیابان های تهران راه پیدا کرده بود، برخی راننده ها ماهانه بین ۳۰ تا ۴۰ تومان حقوق می گرفتند که با حقوق برخی مقامات لشکری و کشوری برابر بود. ماجرا از این قرار بود که رجال مملکتی مثل وثوقالدوله به راحتی از اروپا ماشین وارد می کردند، اما رانندگی بلد نبودند و باید راننده استخدام می کردند. شوفرها یا همان رانندگان اتوبوس هم وضع خوبی داشته اند و حقوق شان کمتر از خلبان ها نبوده است. آنها بابت رانندگی در جاده های ناامن دستمزد خوبی می گرفتند و کافه ها و قهوهخانه های بینجادهای به رایگان از آنها پذیرایی می کردند. نقل است که برخی شوفرها، علاوه بر وعده ناهار یا شام، با چای و تریاک مجانی پذیرایی می شدند.»
پارکابی یکی دیگر از شغل هایی بود که بعد از پیدایش اتومبیل در تهران رونق گرفت. وظیفه شاگردشوفر این بود که در طول مسیر، سرشان را از پنجره بیرون می کردند و با صدای بلند عابران را به میدان گمرک یا میدان سپه قدیم فرامیخواندند تا سوار اتوبوس شوند. شهبازی درباره سایر مشاغلی که در آن برهه رونق گرفت می گوید: «وقتی تعداد سوانح رانندگی در تهران زیاد شد، آرامآرام سر و کله افرادی که خودشان را صافکار و نقاش ماشین معرفی می کردند پیدا شد. این افراد داخل گاراژها مشغول به کار می شدند. فروش لوازم یدکی هم در خیابان امیرکبیر رونق گرفت و مکانیک ها مسئولیت تعویض و تعمیر قطعات اتومبیل را بر عهده داشتند.»
با تاسیس تعاونی های مسافربری برونشهری در اواخر دهه ۶۰، کسب و کار گاراژدارها از رونق افتاد و بخش قابل اعتنایی از مسافران خود را از دست دادند. آنها در نبرد نابرابر با تعاونی های نوظهور به شیوه های جدید متوسل شدند تا جایگاهشان را از دست ندهند. گاراژدارها که موقعیتشان به خطر افتاده بود، بخشی از فضای داخل گاراژها را به مکانیکی، صافکاری، رنگکاری و ... اختصاص دادند و این گونه بود که این مشاغل در تهران رونق گرفت.
کد خبر 848254 برچسبها تهران قدیم همشهری محله تهران