انتقاد روزنامه جوان از واگذاری تولید سریال حاج قاسم سلیمانی به سیروس مقدم
تاریخ انتشار: ۸ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۳۵۸۴۸۴
روزنامه جوان نوشت: سیروس مقدم را با آثاری، چون پلیس جوان، نرگس و پایتخت میشناسیم. آثاری اجتماعی که بعضاً در جذب مخاطب موفق بودهاند.
وجه سرگرمی در سریالهای مقدم مشهود و پررنگ است که این نقطه قوت او محسوب میشود، اما در آثار مقدم همواره سرگرمی بر معنا غلبه داشته تا حدی که فضائل سریال پایتخت به مرور دستخوش استحاله شد و رنگ باخت و حتی تبدیل به ضدخود شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در سریالهای مقدم، تعلیق فیلمنامه و فراز و فرودهای آن، مخاطب را با خود همراه میکند، اما اساساً او مرد محتوا و مفهوم نیست. به هر حال مقدم تجربه سریالسازی را با اثری، چون دایی جان ناپلئون آغاز کرده و ناخواسته از این اولین سریال مشهور تاریخ سریالسازی در ایران تأثیر پذیرفته است. سریالی که برای عوام جنبه سرگرمکننده آن مطرح بود، اما پیامهایی در دل خود داشت که جامعه ایران را به دلیل اعتقادات و افکار سنتی سرزنش میکرد.
مقدم از پرکارترین کارگردانهای تاریخ صداوسیماست. راز و رمز این پرکاری احتمالاً با خوششانسی او نسبتی مستقیم دارد تا اینکه بخواهیم رشد کیفی آثارش را دلیل اصلی بدانیم. شاید همین پرسابقه بودن و البته موفقیت چشمگیر یک سریال پربیننده، چون پایتخت در انتخاب او برای ساخت اثری درباره شهید سلیمانی نقش اول را بازی کرده باشد.
مقدم سابقه ساخت پایتخت ۵ با موضوع داعش را با همکاری سازمان اوج داشته است. احتمالاً همین سابقه سبب شده او نامزد ساخت سریال شهید سلیمانی هم باشد، اما حقیقت ماجرا این است که نوع و جنس رویکرد به مسئله مقاومت در پایتخت ۵ که در ژانر کمدی و بعضاً مبتنی بر کارگردانی صحنههای اکشن ساخته شده، نمیتواند ملاک دقیقی باشد.
مقدم در پایتخت ۵ صرفاً کوشیده بود سبعیت داعش را بازتاب دهد و البته در ایجاد فضاسازی و کارگردانی موقعیتهای جنگی موفق عمل کرده بود، اما حقیقت ماجرا این است که سریالی با موضوع شهید سلیمانی بیش از اینها به یک شخصیتپردازی قوی و خلق موقعیتهای خاص حسی نیاز دارد. موقعیتهایی که ارائه درک و تجربهای عمیق و نه سطحی از موضوع مقاومت، جهاد و شخصیت شهید سلیمانی لازمه آن است و به نظر میرسد سیروس مقدم اگر نگوییم خالی از چنین شناختی است، دستکم تصرف حداقلی به چنین ساحتی دارد.
همین باعث میشود از حالا احتمال بدهیم سریال ترور همانگونه که از نامش پیداست، صرفاً قرار است روی صحنههای دراماتیک امنیتی و نظامی تمرکز کند و قابلیتهای نظامی شهید سلیمانی را جلوی دید مخاطب بگذارد. در واقع سیروس مقدم چارهای نخواهد داشت که یک حاج قاسم زبروزرنگ در رزم برای مخاطب بسازد و از آنجا که اشرافی روی ابعاد پیچیده شخصیتی این شهید ندارد به آن حتی نزدیک هم نخواهد شد.
به عبارتی دیگر میتوان پیشبینی کرد سریال مقدم درباره شهید سلیمانی شخصیتمحور نباشد. با این حال باید امیدوار باشیم مثل فیلم روز صفر چیزی شبیه به رمبو یا جیمزباند خروجی آن نباشد. نامگذاری سریال، اما غلبه چنین رویکردی را به ذهن متبادر میکند.
واژه ترور بیش از آنکه به کار برجسته کردن شخصیت شهید سلیمانی بیاید به کار محکوم کردن دشمن او میآید. گویی قرار است سبعیت دشمن را برجسته کنیم، نه فضائل روح بزرگ خود قهرمان را، درست مثل روضههایی که به جای تمرکز روی احوال و رفتار امام حسین (ع)، روی ددمنشی سپاه یزید تأکید میکنند تا شاید از مخاطب گریه بیشتری بگیرند، اما حقیقتاً باید گفت اگر سریال شهید سلیمانی نشان دادن معانی و مفاهیم جبهه حق را وابنهد و بیشتر روی سیاهی جبهه کفر متمرکز شود، بیراهه رفته است. این همان راهی بود که پایتخت ۵ و سازمان اوج رفتند و صرفاً یک داعش خشن و وحشی را بازنمایی کردند. کاش به جای موقعیت ترور، روند شهادت شهید سلیمانی را برجسته کنیم.
ظاهراً ساخت سریال درباره شهید سلیمانی وزنهای سنگین است که بر دوش مدیران صداوسیما سنگینی میکند، چراکه این تلقی وجود دارد که یک مطالبه عمومی درباره آن به وجود آمده و دیگر اینکه اگر نتیجه تولید چنین سریالی موفق باشد و با اقبال عمومی مواجه شود افتخاری برای مدیریت فعلی محسوب خواهد شد. به هر حال روی شخصیت شهید سلیمانی بهطور طبیعی از سوی افکار عمومی حساسیتهای خاصی وجود دارد.
تماشاخانه ببینید| قتل به دلیل زیاد بودن سُس مایونز ساندویچ در آمریکا ببینید| سارق: روزانه ۲۰ عدد گوشی سرقت میکردم / اظهارات وقیحانه یک سارق مسلح به مالباخته در مقابل دوربین فیلم های دیگرمنبع: عصر ایران
کلیدواژه: شهید سلیمانی سیروس مقدم پایتخت ۵
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۳۵۸۴۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هشدار درباره وضعیت پرسپولیس و استقلال
آفتابنیوز :
روزنامه جوان نوشت: خاطرات خوبی از واگذاری تیمهای ریشهدار نداریم. اما حالا با وجود تمام سروصداها و «بهبه» و «چهچه» کردنهای آقایان کتوشلوارپوش ورزش بابت این واگذاری (که هنوز هم نمیدانیم چگونه چند ساعته انجام شد!) باید خیلی سخت نگران آینده دو باشگاه استقلال و پرسپولیس باشیم.
یکی از شرایط واگذاری سرخابیها، اهلیت مالکان جدید سرخابیها بود، مسئلهای که نوع نگاه و برخورد مالکان جدید دو باشگاه در همین چند روز اول آن را زیر سؤال میبرد؛ اینکه یکی از تغییر شهر حرف به میان آورد و دیگری از تغییر نام صحبت کند، حتی اگر تکذیب هم شود، نشان از این واقعیت تلخ دارد که مالکان جدید سرخابیهای پایتخت نهتنها کوچکترین شناختی نسبت به فوتبال باشگاهی نداشته و ندارند که بدتر از آن اصلاً متوجه نیستند چگونه باید با ظرفیت مردمی این دو باشگاه روبهرو شوند.
هنوز جوهر مهر واگذاری خشک نشده که یکی از مالکان تقاضای غیرحرفهای خرید تمام بلیطهای بازی را میکند. یا خبر میرسد که مالک آن تیم دیگر در ردیف شرکتهای تحریمی است. درست است که چنین مواردی خیلی زود تکذیب شد، اما با توجه به اینکه همیشه گفتهاند: «تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها» نشان از آن دارد که واگذاری سرخابیهای پایتخت به کنسرسیوم بانکی و هلدینگ پتروشیمی مانند بسیاری دیگر از طرحها و برنامهها بدون مطالعه و صرفاً برای از سر بازکردن کار بوده است. آقایان فقط میخواستند واگذاری این دو تیم در کارنامه عملکرد خودشان ثبت شود.
پرسپولیس و استقلال تیمهای تهران هستند با خیل عظیمی از هواداران، در این شکی نیست که این دو تیم در جایجای ایران علاقهمند دارند، اما هیچگاه نباید فراموش کنیم سرخابیها تیمهای پایتخت هستند، خاستگاهشان تهران بوده و در پایتخت هم باید بمانند. شوخی این ادعا هم قشنگ نیست که پرسپولیس به مشهد برود یا اینکه نام استقلال اول تغییر کند و بعد از آن شهرش هم عوض شود، چون خواهند گفت: «استقلال خلیج فارس» در تهران چه میکند؟
این موارد طی همین یکی، دو روز رخ داده و همه فقط نظارهگر بودهاند. مواردی که امروز تکذیب میشوند، اما باید نگران تکرار شدن آنها و در نهایت به وقوع پیوستنشان باشیم. واقعیت این است که جامعه فوتبال از پیشکسوتان گرفته تا هواداران دو باشگاه هنوز این واگذاری را درک نکردهاند و به این مسئله با شک و تردید نگاه میکنند. این را میتوان از میان حرفها و اظهارنظرهای آنان متوجه شد. واقعیت این است که. این زنگ خطر خیلی زود با خبرهایی که از نوع نگاه مالکان جدید آنها به گوش میسد، به صدا درآمده، اما آیا کسی هست که صدای این زنگ را بشنود؟