Web Analytics Made Easy - Statcounter

دعای معراج و فضایل و ثواب آن  صعود در آسمان اول    معراج در کلام وحی  جهنم در معراج آسمان سوم آسمان چهارم   آسمان پنجم   آسمان ششم   آسمان هفتم  بازگشت به زمین  فضیلت و ثواب خواندن دعای معراج    خدا ‌با ‌چه صدایی ‌در ‌معراج ‌با ‌پیامبر (ص)‌‌سخن ‌گفت؟ دعای معراج و فضایل و ثواب آن 

به گزارش اقتصاد آنلاین، بر اساس روایاتی از نبی اکرم (ص) که می‌فرماید: من در مکه بودم که جبرییل نزد من آمد و گفت: «ای محمد! برخیز».

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برخاستم و کنار در رفتم. ناگاه جبرئیل و میکائیل و اسرافیل را در آنجا دیدم. جبرئیل، مرکبی به نام براق نزد من آورد و به من گفت: سوار شو. بر براق سوار شدم و از مکه بیرون رفتم. به بیت المقدس رسیدم. هنگامی که به بیت المقدس رسیدم، فرشتگان از آسمان نزد من به زمین فرود آمدند و مرا به داشتن مقام و منزلت ارجمند در پیشگاه خداوند مژده دادند. آنگاه در بیت المقدس نماز خواندم ...

صعود در آسمان اول  

بنا بر آیات ابتدایی سوره اسرا پیامبر (ص) از مسجد الحرام به مسجد الاقصی رفته و عروج جسمانی او از مسجد الاقصی به آسمان‌ها بوده است؛ این واقعه را معراج می‌نامند؛ آن حضرت (ص) با جبرئیل بالا می‌روند، در آنجا فرشته‌ای به نام اسماعیل که مسئول دفع شیاطین با شهاب بوده است را ملاقات می‌کنند.

 معراج در کلام وحی 

پیامبر اکرم (ص) پس از ورود به آسمان دوم همه فرشتگان را خوش و خندان می‌یابد، جز یک فرشته بسیار بزرگ را که دائم غضبناک بود؛ که جبرئیل وی را خازن و مالک جهنم معرفی می‌کند. نبی گرامی (ص) درخواست می‌کند که آتش دوزخ را به وی نشان دهند؛ که او پرده از چشمانش کنار می‌برد تا او آتشی را که به آسمان شعله می‌کشد را ببیند. آن حضرت (ص) گمان می‌کند او را در بر خواهد گرفت، و سپس پرده را بر می‌گرداند.

پیامبر (ص) مردی گندم گون و فربه می‌بیند و متوجه می‌شود وی آدم ابوالبشر است، سلام می‌کند و آدم هم به وی سلام می‌کند و برای یکدیگر استغفار می‌کنند و آدم او را تهنیت گفته به پیش می‌روند. سپس ملک موت، عزرائیل را می‌بینند و عزرائیل؛ محمد را مژده می‌دهد که تمامی نیکی‌ها و خوبی‌ها را می‌بینم که در امت تو جمع می‌شود.

سپس فرشتگانی را می‌بیند که هر یک دعایی می‌کنند از جمله فرشته‌ای که دعا می‌کند: «ای الله همانگونه که میان آتش و آب را سازگاری داده‌ای دل‌های بندگانت را هم با همدیگر مهربان بفرما» و یا دیگری که دعا می‌کند: «پروردگارا به هر کسی که انفاق می‌کند پاداش عطا بفرما»

برخی از اهل جهنم که شامل حرام خواران و سخن چینان و مسخره کنندگانند و آنان که نماز را سبک شمرده اند و کسانی که مال یتیم خورده اند، و ربا خواران را به ایشان نشان می‌دهند.

سپس به آسمان دوم صعود می‌کنند و عیسی و یحیی ملاقات کرده و ادای احترام نموده وبرای یکدیگر استغفار می‌کنند. 

جهنم در معراج

جبرئیل به محمد (ص) در شب معراج جهنم رانشان می‌دهد که درآن شیطانی سبزرنگ نگهبان زنانی است که درنتیجه دروغ گفتن به شوهرانشان وخارج شدن از خانه بدون اجازه آنان، با قلاب‌هایی از زبان آویزان شده و در میان شعله‌های آتش می‌سوزند و بدین سان عذاب می‌بینند. محمد سوار بر براق به همراه جبرئیل درشب معراج جهنم را می‌بیند که در صحنه‌ای ازآن، شیطانی سرخ، نگهبان زنانی است که به دروغ، فرزندان حرامزاده شان رابه شوهرانشان منتسب نموده اند و برای عذاب دیدن با قلاب‌هایی از سینه آویزان شده و در میان شعله‌های آتش می‌سوزند.

آسمان سوم

در آسمان سوم مرد بسیار زیبایی را می‌بیند که جبرئیل او را یوسف معرفی می‌کند؛ و با یکدیگر سلام کرده و برای یکدیگر استغفار می‌کنند و یوسف مثل همه انبیاء دیگر می‌گوید: مرحبا به پیغمبر صالح و برادر صالح و مبعوث در زمان صالح

آسمان چهارم  

در آسمان چهارم ادریس که خدا او را به مقام رفیع مرتبت داده می‌بیند و با او مثل دیگران تهنیت می‌گوید

آسمان پنجم  

در آسمان پنجم پیامبر (ص) مردی سالخورده و بزرگ چشم می‌بیند که هرگز پیر مردی به آن عظمت ندیده است، و نزد او جمع کثیری از امتش بودند که از کثرت ایشان تعجب می‌کند و جبرئیل او را، پیغمبری که امتش دوستش می‌داشتند، هارون پسر عمران، معرفی می‌کند.

آسمان ششم  

در آسما ن ششم، مردی بلند بالا و گندم گون دیدو، شنید که می‌گوید: «بنی اسرائیل گمان کردند که من محترم‌ترین فرزندان آدم نزد پروردگار هستم و حال آنکه این مرد گرامی‌تر از من است» و جبرئیل او را موسی بن عمران معرفی می‌کند و بار دیگر با وی مثل دیگران تهنیت می‌گوید

آسمان هفتم 

در آسمان هفتم، مردی که بر کرسی نشسته بود می‌بیند و او جواب می‌دهد،‌ای محمد (ص) او ابراهیم است در اینجا محل تو و منزل پرهیزکاران امت تو است؛ و سپس آیه ۶۸ آل عمران را تلاوت می‌کند؛ و ابراهیم محمد (ص) و امتش را به خیر بشارت می‌دهد؛ و سپس بهشت را به پیامبر (ص) نشان می‌دهند.

در نخستین آیات سوره نجم چنین آمده که جبراییل نبی اکرم (ص) را تا جایی بالا برد که به اندازه دو سر کمان یا کمتر با خدا فاصله داشت این مکان در قرآن سدره المنتهی نامیده شده و جایی است که جبراییل در آستانه آن از همراهی محمد (ص) بازماند.

بازگشت به زمین 

پیامبر اکرم (ص) در بیت المقدس فرود آمد و به سمت مکه رفت. آن حضرت (ص) در میان راه به کاروان بازرگانی قریش برخورد و در حالیکه آنان شتری را گم کرده بودند و به دنبال آن می‌گشتند، از ظرف آبی که آنجا بود مقداری آب خورد و باقی آن را بر روی زمین ریخت. بنا به روایتی سرپوشی بروی آن گذاشت. تا پیش از طلوع خورشید در خانهٔ «ام هانی» فرود آمد و برای نخستین بار راز خود را به نزد او بازگفت. در روز همان شب رسول گرامی (ص) در مجامع و محافل قریش پرده از راز خود برداشت.

فضیلت و ثواب خواندن دعای معراج   

پیامبر (ص ) می‌فرماید: هنگام معراج تا به آسمان هفتم رسیدم بدون واسطه با خداوند سخن گفتن در آنجا دعایی را شنیدم که فرشتگان آن را زمزمه می‌کردند. به مقام جبرئیل رسیدم و پرسیدم: این چه دعایی است. ایشان پاسخ داد: یا محمد (ص) این همان دعایى است که از جانب حق به شما آوردم و خداى تعالى مى فرماید: هر که از آدم تا خاتم این دعا را بخواند یا با خود دارد عزیز و مکرم گردد و حاجتش برآورده شود.

حق تعالى هیچ حجاب در میان او و خودش نگذارد و او را از جمیع بلایا محفوظ فرماید و اگر از آدم تا خاتم جمع شوند و جمیع دریا‌ها مرکب گردد و آسمان و زمین کاغذ شود چندان نویسنده که همه فرشتگان مانده شوند و دریا خشک شود و آسمان و زمین تمام شود نمى تواند ثواب این دعا را بنویسند و از هزار یکى نوشته نشود و خواننده و دارنده این دعا را تنگى دست ندهد و تا روز اجل بستگى در کار وى نشود و در روز قیامت حساب را از وى بردارند و بى حساب داخل بهشت شود.

دارنده و خواننده این دعا رستگارى یابد. هر کس در عمر خود این دعا را یک بار بخواند و اگر نتواند گوش بدهد یا با خود دارد چنان باشد که چهل هزار ختم قرآن کرده باشد و چهل هزار حج کرده باشد و چهل هزار گوسفند قربانى کرده و چهل هزار بنده آزاد کرده و چهل هزار مسکین را طعام داده و چهل هزار برهنه را پوشیده باشد و تورات موسى و انجیل عیسى و زبور داوود و فرقان محمد المصطفى (ص) را خوانده باشد و اگر بیمار باشد چنانچه طبیبان از معالجه آن عاجز باشند، چون این دعا را به آن بیمار دهند و بر بالین وى گذارند شفا یابد.

اگر کسى قرض دار باشد و این دعا را بخواند حق تعالى دین او را ادا فرماید و اگر کسى کاهل نماز باشد این دعا را با خود دارد حق تعالى دل او را روشن گرداند حریض نماز شود و اگر زن دشوار زاید این دعا را بر آب خواند بخورد به آسانى بار نهد و اگر کسى را بسته باشند این دعا را بر موم گیرند و بر کمر وى بندند فى الحال گشاده گردد.

اگر بخت دختر بسته باشد این دعا را بخواند یا با خود دارد بخت او گشاده شود و اگر کسى را به پاى دار برند این دعا را بر وى بخوانند و بدمند یا در نزد آن کس باشد هیچ ضررى به او نرسد و اگر جهت فرزند بخواند خداوند عالم پسرى به وى عطا فرماید و دارنده این دعا از گزند مار و عقرب و زبان بدگویان ایمن گردد.

خواننده و دارنده این دعا از درد گوش و دردسر و درد چشم و درد دل و جگر و فلج و لغوه و جمیع درد‌ها ایمن گردد و هر کس این دعا را با خود به گرد برد حق سبحانه او را ببخشد و سکرات موت را بر وى آسان گرداند و از عذاب قبر و سوال نکیر و منکر ایمن گردد و روز جزا چهل هزار فرشته به استقبال وى برآیند تا داخل بهشت شود.

خدا ‌با ‌چه صدایی ‌در ‌معراج ‌با ‌پیامبر (ص)‌‌سخن ‌گفت؟

حجت‌الاسلام والمسلمین ‌عبدالعلی گواهی ‌کارشناس مذهبی در‌گفتگو‌ با ‌خبرنگارحوزه قرآن و عترت  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، ‌با ‌اشاره به اینکه ‌شب ‌۱۷ماه رمضان ‌شب ‌معراج ‌رسول اکرم‌ ‌(ص) است٬‌‌اظهارکرد:حوادث ‌مهمی در ‌معراج برای ‌پیامبر (ص) رخ‌ داد ‌؛آن‌حضرت‌ تا ‌سدره المنتهی ‌(پایان عالم)‌ صعود ‌کرد‌ و ‌به عرش ‌و ‌معراج ‌رفت.

وی ادامه داد:‌در ‌معراج ‌تمام ‌اسرار ‌و ‌اتفاقی که ‌بر ‌پیامبر (ص)‌مخفی بود٬آشکار‌شد‌ و‌‌ نبی‌اکرم(ص) صاحب ‌علم ‌و ‌دانشی‌ شد که ‌هیچکدام از ‌آفریده های ‌خداوند نظیر آن ‌را ‌ندیدند.

حجت‌الاسلام والمسلمین گواهی با اشاره به اینکه عنایت خداوند شامل ‌حال‌ حضرت محمد (ص)شد٬ به طوریکه ‌خداوند متعال ‌با ایشان ‌بدون ‌واسطه‌سخن‌ گفت٬ تصریح کرد: پیامبر اسلام (ص)‌ در ‌معراج‌ صدایی دلنشینی را ‌شنید که به ‌نظرش آشنا بود٬از‌ حضرت‌‌جبرئیل (ع) پرسید٬این‌ صدا‌ آشنای چه کسی است که‌ به گوش‌می‌‌ رسد‌؟ حضرت جبرئیل (ع) پاسخ داد: پروردگار تو ‌با صدای ‌بنده‌ برگزیده ‌حضرت علی الاعلی (ع) با ‌تو ‌سخن ‌می ‌گوید.

این کارشناس مذهبی ‌با ‌اشاره به ‌اینکه ‌شب معراج در شب ‌هفدهم رمضان ‌پنج سال پس از بعثت ودوازده سال ‌قبل از هجرت رخ داده است٬بیان کرد: پیامبر اکرم (ص)‌هفت آسمان را طی ‌کرد٬‌هشت‌در‌بهشت‌و هفت‌ در جهنم ‌باز شد ‌و پیامبر (ص) از ‌حال بهشتیان و‌جهنمیان با خبر شد.

حجت‌الاسلام والمسلمین ‌گواهی با اشاره ‌اینکه میلیون ها سال قبل از ولادت پیامبر (ص) و ‌امام ‌علی (ع)‌ جهنم و‌بهشت بوجود آمده است٬گفت:‌در ‌معراج‌ پیامبر اکرم (ص) بر سر در های بهشت سه ‌جمله بزرگ لااله الا الله٬محمد‌رسول‌الله و ‌علی ولی الله ‌نوشته شده است.

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوند بخشنده مهربان

یا سَیِّدُ یا سَنَدُ یا صَمَدُ یا مَنْ لَهُ الْمُسْتَنَدُ اِجْعَلْ لی فَرَجاً وَ مَخْرَجاً مَمّا اَنا فیهِ وَاکْفِنی فِیهِ‌ای آقا،‌ای تکیه گاه،‌ای بی نیاز،‌ای کسی که به او تکیه شود، برای من از آنچه که در آنم گشایش و رهایی قرار بده و مرا در آن کفایت کن

وَ اَعُوذُ بِکَ بِسْمِ اللهِ التّامّاتِ یا اَللهُ یا اَللهُ یا اَللهُ یا رَحْمنُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ

و پناه میبرم به تو به نام خداوند تمام کننده‌ای خدا!‌ای خدا!‌ای خدا!‌ای بخشنده،‌ای بخشنده،‌ای مهربان

یا خالِقُ یا رازِقُ یا بارِیُ یا اَوَّلُ یا آخِرُ یا ظاهِرُ یا باطِنُ یا مالِکُ یا قادِرُ‌ای آفریدگار،‌ای روزی ده،‌ای خلق کننده،‌ای ابتدا،‌ای انتها،‌ای ظاهر،‌ای باطن،‌ای فرمانروا،‌ای توانا

یا واهِبُ یا وَهّابُ یا تَوّابُ یا حَکیمُ یا سَمیعُ یا بَصیرُ یا غَفورُ یا رَحیمُ‌ای بخشایشگر،‌ای بخشنده،‌ای توبه پذیر،‌ای دانا،‌ای شنونده،‌ای بیننده،‌ای آمرزنده،‌ای مهربان

یا غافِرُ یا شَکُورُ یا عالِمُ یا عادِلُ یا کَریمُ یا رَحیمُ یا وَدودُ یا غَفورُ یا رَؤفُ‌ای آمرزنده،‌ای پاداش دهنده،‌ای دانا،‌ای عادل،‌ای کریم،‌ای بخشنده،‌ای بسیار مهربان،‌ای آمرزنده،‌ای مهربان

یا وِتْرُ یا مُغیثُ یا مُجیبُ یا حَبیبُ یا مُنیبُ یا رَقیبُ یا مَعیدُ یا حافِظُ‌ای یگانه،‌ای فریاد رس،‌ای اجابت کننده،‌ای حبیب،‌ای منیب،‌ای رقیب،‌ای اعاده کننده،‌ای حفظ کننده

یا قابِضُ یا حَیُّ یا مُعینُ یا مُبینُ یا جَلیلُ یا جَمیلُ یا کَفیلُ یا وَکیلُ‌ای گیزنده،‌ای زنده،‌ای یاری کن،‌ای آشکار،‌ای جلیل،‌ای زیبا،‌ای کفیل،‌ای وکیل

یا دَلیلُ یا حَیُّ یا قَیّومُ یا جَبّارُ یا غَفّارُ یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا دَیّانُ یا غُفْرانُ‌ای راهنما،‌ای زنده،‌ای قائم،‌ای مسلط،‌ای بسیار آمرزنده،‌ای بسیار مهربان،‌ای منت ده،‌ای قرض ده،‌ای بخشنده

یا بُرْهانُ یا سُبْحانُ یا مُسْتَعانُ یا سُلْطانُ یا اَمینُ یا مُؤمِنُ یا مُتَکَبّ‍ِرُ‌ای نشانه،‌ای منزه،‌ای یاری ده،‌ای پادشاه،‌ای امین،‌ای مومن،‌ای مسلط

یا شَکُورُ یا عَزیزُ یا عَلیُّ یا ‍وَفِیُّ یا قَویُّ یا غَنیُّ یا مُحِقُّ یا اَمینُ یا مُؤمِنُ‌ای پاداش ده،‌ای گرامی،‌ای بلند مرتبه،‌ای وفا کن،‌ای قوی،‌ای بی نیاز،‌ای صاحب حق،‌ای امین،‌ای مومن

یا مُتَکبِّرُ یا شَکُورُ یا عَزیزُ یا عَلیُّ یا وَفیُّ یا قَویُّ یا غَنیُّ یا مُحِقُّ یا مُعْطی یا آخِرُ‌ای متکبر،‌ای سپاسگزار،‌ای عزیز،‌ای بلندمرتبه،‌ای وفا کن،‌ای قوی،‌ای بی نیاز،‌ای صاحب حق،‌ای عطا کننده،‌ای انتها

یا اَحْسَنَ الْخالِقینَ یا خَیْرَالرّازِقینَ یا خَیْرَ الْغافِرینَ‌ای بهترین آفریننده ها،‌ای بهترین روزی ده،‌ای بهترین آمرزندگان

یا خَیْرَ الْمُحْسِنینَ یا خَیْرَ النّاصِرینَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ‌ای بهترین نیکوکاران،‌ای بهترین یاوران،‌ای مهربان‌ترین مهربانان

یا نُورَ السَّمواتِ وَ الْأرْضِ یا هادِیَ الْمُض‍ِلّینَ یا دَلیلَ الْمُتَحَیّرینَ‌ای روشنایی آسمان‌ها و زمین،‌ای هدایت کننده گمراهان،‌ای راهنمای سرگردانان

یا خالِقَ کُلَّ شَیءٍ یا فاطِرَ السَّمواتِ والْأرْضِ یا هادِیَ الْمُضِلینَ‌ای آفریننده هرچیز،‌ای خالق آسمان‌ها و زمین،‌ای هدایت کننده گمراهان

یا مُفَتَّحَ الْأبْوابِ یا مُسَبِّبَ الْأسْبابِ یا رَفیعَ الدَّرَجاتِ‌ای گشاینده درها،‌ای باعث انجام کارها،‌ای بالابرنده درجات

یا وَلِیَّ الْحَسَناتِ یا غافِرَ الْخَطیئاتِ یا مُحیِیَ الْأمْواتِ‌ای دوست دار نیکی ها،‌ای آمرزنده خطاها،‌ای زنده کننده مردگان

یا ضاعِفَ الْحَسَناتِ یا دافِعَ الْبَلِیّات‌ای دو چندان کننده نیکی ها،‌ای دفع کننده بلاها!

اَللّهُمَّ اَحْفَظْ صاحِبِ هذَالدُّعاءِ مِنَ الطّاعُونِ وَالزَّلْزَلَهِ وَ الْفُجْاَهِ وَالْوَباء‍ِ

خدایا! حفظ کن صاحب این دعا را از طاعون و زلزله و مرگ ناگهانی و وبا

وَ م‍ِنْ شَرَّ السُّلْطانِ الْجابِرِ وَ شَرَّ الْعَیْنِ السُّوء‍ِ وَ مِنْ شَرَّالْجَنَّ وَالْإنْسِ

و از شر سلطان ستمگر و شر چشم بد و شر دشمنان و از شر جن و انس

بِحَقَّ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ بِحَقَّ حمعسق

به حق خدایی که نیست جز او زنده پاینده به حق کهیعص و بحق حمعسق

وَ بِحَقَّ مُحَمَّدِ الْمُصْطَفی وَ بِحَقَّ عَلِیَّ الْمُرْتِضی وَالْأئمَّهِ الْهُدی

و به بحق محمد مصطفی و بحق علی مرتضی و پیشوایان هدایت

وَ بِحَقَّ اللُّوحِ وَالْقَلَمِ وَالْکُرْسِیَّ وَ الْعَرْشِ وَ بِحَقَّ فَسَیَکْفیکَهُمُ اللهُ وَ هُو السَّمیعُ الْعَلیمُ

و به حق لوح و قلم و کرسی و عرش و به حق پس کفایت می‌کند آن‌ها را خداوند و او شنوا و داناست

اللّهُمَّ اَحْفَظْ صاحِبِ هذَالدُّعاءِ مِنْ شَرَّ کُلَّ ذی شَرًّ وَ مِنْ شَرٌ طارِقٍ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ

خدایا! حفظ کن صاحب این دعا را از شر هر موجود شرور و از شر پیشآمد‌های ناگوار شبانه و روزانه

وَ مِنْ شَرَّ والِدٍ وَ ما وَلَدَ وَ مِ‍نْ شَرَّ ما یَلِجُ فِی‌الأرْضِ وَ ما یَخْرِجُ مِنْها وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیم

و از شر والد و ماولد و از شر هر آنچه در زمین داخل و خارج شود؛ و او آمرزنده مهربان است

اَللّهُمَّ احْفِظْ صاحِبِ هَذَاالدُّعا مِنْ شَرَّ الْأعْداءِ وَ مِنْ شَرَّ جَمیعَ الْمِحْنَهِ وَ الدّاءِ

خدایا! حفظ کن صاحب این دعا را از شر جمیع محنت‌ها و بیماری‌ها

وَ مِنْ شَرَّ النَّفّاثاتِ فِی الْعُقَدِ وَ مِنْ شَرَّ حاسِدٍ اِذا حَسَدَ

و از شر دمندگان در گره‌ها و از شر حسود هنگامی که حسد کند

یا رَبَّ بِعِزَّ عِزَّتِکَ وَ الْقَهْرِ بِلُطْفِکَ وَ الرَّحْمَهِ رَحْمَتَکَ‌ای پروردگار! به عزت و چیره شدنت، به لطف و ترحم رحمت تو

یا واهِبَ الْعَطایا یا دافِعَ الْبَلایا یا غافِرَ الْخطایا‌ای بخشنده هستی ها،‌ای دفع کننده بلاها،‌ای آمرزنده خطا‌ها

یا سَتّارَ الْعُیُوبِ یا نُورَ الْغُیُوبِ یا نُورَ الْقُلُوبِ یا حَبیبَ الْقُلُوبِ‌ای پوشاننده عیب ها،‌ای نور تاریکی ها،‌ای نور قلب ها،‌ای دوستدار قلب‌ها

یا قاضِیَ الْحاجاتِ یا رَحْمنَ الدُّنْیا وَالْأخِرَهِ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ‌ای برآورده کننده نیاز ها،‌ای آفریننده دنیا و آخرت،‌ای مهربانترین مهربانان

وَ بِحَقَّ اَلا اِلا اللهِ تُصیرُا الأمُورِ

و به حق خدایی که امور به او برمیگردد

اَللّهُمَّ اَسْتَوْدِعُکَ نَفْسی وَ رُوحی وَ مالی وَ اَوْلادِی وَ جَمیعَ ما اَنْعَمْتَ عَلَیَّ فِی الدّینِ وَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَه

خدایا نفسم، روحم، مالم و فرزندانم و همه نعمت‌هایی که به من دادی در دین و دنیا و آخرت را به تو می‌سپارم

اِنَّهُ لا یُضیعُ صانیکَ یَصُونَکَ وَ مَحْفُوظَکَ وَ مَامُولَکَ وَ لا یُجیرُنی اَحَدٌ مِنْکَ وَ لَنْ اَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً

به درستی که ضایع نمی‌شود صیانت از صیانت تو و حفظ تو و خواسته تو و مرا احدی از تو مجیر نیست و نمی‌یابم غیر از تو متحدی

اَللّهُمَّ رَبَّنا اتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَهً وَ فِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً وَ قِنا عَذابَ النّارِ وَ عَذابَ الْقَبرِ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ

خدایا! پروردگارا! به ما در دنیا و آخرت نیکی بده و ما را از عذاب آتش و عذاب قبر دور کن به رحمت خود‌ای مهربانترین مهربانان

وَ صلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِهِ اَجْمَعینَ الطّاهِرینَ وَ الأئِمَّهِ الْمَعْصُومینَ وَ سَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً کَثیراً

و خداوند درود فرستد بر محمد و آل محمد که همگی پاکیزگانند و پیشوایان معصوم و سلام بفرست، سلام بسیار زیاد

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

منبع: اقتصاد آنلاین

کلیدواژه: دعا مناجات دعای معراج عروج فضیلت پیامبر اکرم بیت المقدس آسمان هفتم دعای معراج چهل هزار شب معراج آن حضرت ا لل ه م اگر کسى حفظ کن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۳۸۷۶۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فضیلت‌گرایی اخلاق توحیدی برترین مرتبه اخلاق است

حسین هوشنگی؛ دانشیار فلسفه دانشگاه امام صادق(ع)، شامگاه ۴ اردیبهشت ماه در نشست علمی «مراتب اخلاق در قرآن کریم» که از سوی انجمن علمی معارف دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد با بیان اینکه تلقی عمومی از اخلاق متعارف برای رسیدن به سعادت این است که ما قواعد و اصول راهنمای ثابت، یکپارچه و هماهنگ داریم لذا چندگانگی و ذومراتب بودن در تلقی متعارف از اخلاق به ذهن متبادر نمی‌شود، گفت: علامه طباطبایی در تفسیر المیزان نظریه‌ای مطرح و مسالک سه‌گانه را بیان کردند ولی در میان فلاسفه غربی هم عمدتا این نکته قابل رصد است؛ دکارت دو دسته اخلاق متغیر و ثابت را بیان کرده و کانت هم اخلاق تدبیری و عقلی و تجربی را مطرح کرد و هگل هم به نحوی دیگر، بنابراین ساحات و مراتب اخلاق مسئله بدیعی نیست.

هوشنگی افزود: علامه طباطبایی در تعریف اخلاق گفته است فن و علمی است که از ملکات انسانی بحث می‌کند؛ ملکات، شاکله‌های پایدار نفس انسانی را می‌گویند که به قوای حیوانی، نباتی و انسانی انسان مرتبط است تا انسان با اتصال به آن فضایل استکمال پیدا کند. وی در جای دیگری تعریفی امروزی‌تر ارائه کرده و می‌گوید اخلاق، وظایف و مسئولیت‌هایی است که انسان نسبت به خود، خدا و دیگران در جهت کسب سعادت خودش باید عمل کند و تعهد داشته باشد. 

وی در ذیل آیه ۱۵۶سوره بقره «الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ» به بحث فضایل و رذایل پرداخته است، ادامه داد: انسان باید با آراستن نفس خود به فضایل، استکمال پیدا کند و رذایل را از خود دور سازد؛ این تعریف به خودی خود نوعی تصلب و ایستایی و ثبات و یکپارچگی را به ذهن متبادر می‌کند و آن اینکه نفس انسان یکسری رذایل و فضایلی دارد و اخلاق این صفات را دسته‌بندی کرده و می‌گوید انسان چگونه باید از رذایل دور و به فضایل آراسته شود. براساس این تعریف اینکه ما اخلاق را یک فرایند متغیر بدانیم که تصلب ندارد درست نیست. 

دانشیار فلسفه دانشگاه امام صادق(ع) اظهار کرد: این تعریف از علامه به روشنی فضیلت‌گرایانه است یعنی ایشان اخلاق و عمل اخلاقی را عملی می‌داند که برآمده از فضایل نفسانی و یا معطوف به آن باشد مثلا کسی که ملکه شجاعت دارد تصادفی در وجود او رخ نمی‌دهد بلکه او همیشه فعل شجاعانه از خود بروز می‌دهد؛ امروزه در فلسفه اخلاق در کنار فضیلت‌گرایی، پیامدگرایی هم مطرح است یعنی فعلی اخلاقی است که به نتیجه مفید و نافعی بینجامد؛ البته در مراد از نافع‌بودن محل بحث است که ملاک، نفع جمعی است یا فردی و یا کمال و ارزش‌ها. 

وی با بیان اینکه وظیفه‌گرایی هم در کنار فضیلت‌گرایی مطرح است، تصریح کرد: در فضیلت‌گرایی هم اصول اخلاقی اصول مطلقی دانسته می‌شوند که به هر نتیجه برسد وظیفه داریم آن را عمل کنیم. علامه طباطبایی این سه مسلک را به صورت ترکیبی مطرح کرده است یعنی قائل به نوعی فضیلت‌گرایی پیامدگرایانه است. پرسش این است که این مسالک به تعبیر علامه آیا پیوستگی ندارند و گسست بین آن‌ها حاکم است و برای انتقال از یکی به دیگری باید از یک ساختاری به ساختار دیگر برویم یا اینکه نسبت میان آن‌ها رابطه طولی است و تقدم و تاخر بین آنان وجود دارد. 

مراتب سه‌گانه اخلاق از منظر علامه طباطبایی

هوشنگی با اشاره به مسالک و مراتب اخلاق سه‌گانه یعنی فلسفی(دنیوی)، اخلاق توحیدی قرآنی و اخلاق انبیای سلف از منظر علامه طباطبایی، افزود: از منظر ایشان اخلاق قرآنی در انبیای سلف و متون قبل از قرآن پیشینه نداشته است؛ اولین مسلک از این جهت فلسفی نامیده شده است که کسانی مانند ارسطو آن را مطرح کردند؛ در این مسلک نفس قوای نباتی، حیوانی و انسانی دارد و ما باید برای وصول به ملکات فاضله باید این قوا را تعدیل و تحت کنترل عقل درآوریم و سعادت مترتب بر این فضایل و ملکات است.

استاد دانشگاه امام صادق(ع) با اشاره به معیار فضیلت در این دیدگاه، اظهار کرد: ارسطو در اینجا حد وسط را بیان کرده است یعنی حد وسط بین افراط و تفریط را ملاک قرار می‌دهیم مثلا جبن، تفریط و تهور افراط و شهوت هم در بحث عفت، زیاده‌روی است. علامه یک حق اجتماعی را هم از این بحث استفاده کرده است یعنی این مسلک با اینکه مورد قبول نیست ولی در عین حال آن را خالی از حقیقت نمی‌داند و حقیقت آن را مورد توافق اجتماع عقلا می‌داند.

وی تاکید کرد: نکته مهم این است که ما فضیلت‌مند می‌شویم تا به یک امر و سعادت دنیوی برسیم. یعنی اگر کسی عفت داشته باشد این امر موجب سرافرازی و عزت و احترام من نزد دیگران است ولی اگر اهل طمع و آز باشم نوعی خفت در نزد دیگران خواهم داشت. صدق، اعتماد مردم را به همراه دارد و نوعی اخلاق انتفاعی ایجاد می‌کند. 


هوشنگی با بیان اینکه در این اخلاق، خدا و آخرت مطرح نیست و به تعبیری سکولار است یعنی ما صداقت و خوبی انجام می‌دهیم تا جامعه بهتر و زندگی دنیایی بهتری داشته باشیم، اضافه کرد: البته در این اخلاق سکولار، علامه به مفهوم نسبیت‌گرایی هم اشاره دارد زیرا نسبیت‌گرایان معتقدند که اخلاق دارای اصول ثابتی نیست و بسته به فرهنگ و قومیت و جغرافیا و ملیت، بایدها و نبایدها هم فرق دارد و اخلاق تابع تحولات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است. 

هوشنگی با اشاره به اخلاق انبیای سلف، اظهار کرد: انبیا ما را از رذایل پرهیز و به فضایل توصیه کرده‌اند و این موارد ما را به سعادت دنیوی و اخروی می‌رساند؛ این مسلک در قرآن کریم آمده و مهر تایید هم خورده است: إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَیٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَیٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ ۚ وَذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛ یعنی بهشت را در قبال اینکه مؤمنان، جان و مال خود را در مسیر حق خرج می‌کنند وعده داده است یا آیه «قُلْ یَا عِبَادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ ۚ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هَٰذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ ۗ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ ۗ إِنَّمَا یُوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسَابٍ».

استاد دانشگاه امام صادق(ع) با اشاره به حق اجتماعی و حق واقعی با بیان اینکه در تعالیم انبیا حق اجتماعی نفی نمی‌شود ولی اصل، آخرت است، بیان کرد: خداوند فرموده است که آخرت خیر و ابقی و باقی است؛ علامه از حق اخروی به حق واقعی در برابر حق اجتماعی یاد می‌کند یعنی همه حقیقت، امور اجتماعی و مذموم و پسندیده این دنیایی نیست بلکه یکسری مصالح واقعی اخروی وجود دارد که سعادت انسان در گرو آن است گرچه این سعادت با سعادت دنیا در تضاد نیست. 

وی اظهار کرد: کسانی که دین لقلقه زبان آنان است و ایمان و معرفت لازم را ندارند چه بسا در مسلک اول به سر می‌برند یعنی به دنبال امر اجتماعی و حیثیت اجتماعی هستند ولی فرد اگر تحت تعالیم انبیا نسبت به مبدا و معاد آگاهی لازم را پیدا کند و پی ببرد آخرت، باطن دنیاست و سعادت واقعی در گرو مصالح و مفاسد واقعی است به مرحله دوم ارتقا خواهد یافت و به حق واقعی در برابر حق اجتماعی خواهد رسید.  

نیت؛ عامل تفاوت میان فضیلت‌گرایی اجتماعی و اخروی

هوشنگی تصریح کرد: نوع اول از اخلاق، فضیلت‌گرایی پیامدگرای دنیوی است یعنی می‌خواهد منفعت اخلاق را در دنیا ببرد؛ نوع دوم یعنی اخلاق انبیای سلف، فضیلت‌گرایی پیامدگرای اخروی است و در هر دو مسلک، فضیلت وجود دارد؛ علامه بر شباهت این دو در این مسئله تاکید کرده است ولی به تعبیر ایشان قرآن کریم مسلک اول را رد کرده و مسلک دوم را تایید فرموده ولی آن را کامل نمی‌داند. تفاوت این دو مرحله هم در نیت نهفته است یعنی کسانی فضایل را با نیت خیر دنیوی انجام می‌دهند ولی گروه دیگر برای خیر اخروی این کار را می‌کنند. 

استاد دانشگاه امام صادق(ع) با بیان اینکه نوع سوم، اخلاق قرآنی توحیدی است، تصریح کرد: علامه فرموده است انسانی که در مراتب ایمان پیشرفت کرده و به توحید رسیده است (چه توحید نظری و به خصوص توحید عملی) مستغرق در خدا خواهد شد و در دل مجذوب خدا و مستغرق در اسمای حسنای الهی خواهد شد؛ قرآن کریم فرموده است: وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ ۖ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ. در این حالت به لحاظ اخلاقی این فرد موح نه دنبال فضایل و به خودی خود پرهیز از رذایل و بهشت و جهنم است بلکه فقط مراد او ابتغاء وجه الله و کسب رضایت خداوند است و این مسیر را از طریق عبودیت عاشقانه طی می‌کند. به تعبیر علامه در اینجا رذایل و فضایل رها نیست و فرد متخلق به فضایل است ولی نیت او از کسب فضایل رسیدن به خیر دنیوی و خیر اجتماعی و حتی بهشت و جهنم و خیر اخروی نیست بلکه هدف، تنها جلب رضایت و مهر و حب خداوند است.

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

دیگر خبرها

  • آیت الله کوهستانی، ستاره آسمان فقاهت ایران
  • این ادویه عمرتان را زیاد می‌کند
  • آسمانی پایدار و آفتابی تا اواسط هفته در گیلان
  • کتاب «رازهای زیارت اربعین» روانه بازار نشر شد
  • فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)
  • پایداری گرمای هوا در گیلان
  • ادامه گرمای هوا اواسط هفته در گیلان
  • برگزاری دوره آموزشی طرح معراج در فرخ شهر
  • فضیلت‌گرایی اخلاق توحیدی برترین مرتبه اخلاق است
  • برگزاری دوره آموزشی تربیتی معراج در فرخ شهر