عباس عبدی: شرایط سیاسی ما مانند زمان جنگ است
تاریخ انتشار: ۱۵ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۲۳۷۴۰
عباس عبدی با بیان اینکه عملکرد سیاسی یک قرن اخیر ما را به جایی که هستیم رسانده و ادامه آن رفتار نیز ما را به سرمنزل مقصود نمیرساند گفت: پیشنهاد مشخص من این است که باید رویکردی جدید را در حوزه سیاست به نمایش بگذاریم. رویکردی که آغاز آن باید از محافل فکری و مدنی و غیر از سیاست آغاز شود. من معتقدم که بیمعنی است که سیاستمدار به دنبال کسب قدرت نباشد ولی سیاست در جامعه به سیاستمدار خلاصه نمیشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش اعتماد، وی افزود: جامعه مجموعه عظیمی از نیروهای فعال است که سیاستمدار زیرک میتواند آنها را در جهت کسب قدرت و بهبود جامعه بسیج کند. ولی باید این نیروها در میدان باشند و من فکر میکنم که به ویژه روزنامهنگاران میتوانند به بسیج این نیروها در میدان کمک کنند تا جامعه را به شکلی از موازنه قوای موثر برسانند که به صلح و تفاهم عمومی منجر شود.
موازنه قوای کنونی در جامعه ایران مشابه سالهای پس از فتح خرمشهر است یعنی بعد از سالهای ۶۱ و ۶۲ است که در میدان جنگ ایران و عراق موازنه قوا به گونهای بود که گاه ما نقاطی را میگرفتیم و گاهی عراق و عملا یک جنگ فرسایشی و بیهودهای شده بود و هزینهها و نیروهای دو طرف تلف میشدند بدون اینکه طرفین قادر به برداشتن گام روشنی به سوی پیروزی و پایان جنگ باشند یا امیدی را ایجاد کنند.
پرسشی که وجود دارد این است که پس جنگ چگونه تمام شد؟ در تیر ماه سال ۶۶ که موازنه قوای نظامی بود ولی هیچکدام قادر به شکست دادن طرف مقابل نبود و درنتیجه استهلاک نیروها صورت گرفته بود و ایده سازندهای برای خروج از بنبست نبود، سازمان ملل قطعنامه ۵۹۸ را صادر کرد. ماهیت این قطعنامه چیست؟ خلاصه آن این است که دو کشور به پیش از جنگ و به مرزهای خود بازگردند و هیچکدام برنده جنگ نیستند و به قول معروف به گذشتهها هم صلوات بفرستند. البته هیچکدام بازنده هم نیستید.
شاید به معنایی عراق شکست خورده بود، چون جنگی را با هزینهها و کشتههای بسیار آغاز کرده بود که به اهدافش نرسیده بود و حاصلی برایش نداشت. ولی ایران هم در ادامه ادعاهایی داشت که با توجه به ناتوانی در تحقق آن اهداف و آن ادعاها پیروز محسوب نمیشد و ادامه وضع هم به زیان دو طرف بود و هیچ چشمانداز مثبتی هم وجود نداشت. درست مثل کسی که مدعی بلند کردن وزنه ۱۵۰ کیلو است و اگر وزنه ۱۰۰ کیلویی را بلند کند شکست فاحشی خورده، اما اگر ادعای بلند کردن وزنه ۹۰ کیلویی را داشته باشد پیروز شده است. اگر واقعیت رخ داده با ادعای طرح شده متفاوت باشد به منزله عدم پیروزی است.
حالا این تصویر را به امروز تعمیم دهیم. امروز نیز دو طیف نیروهایی که با دو رویکرد سنتی و مدرن حضور دارند در نفی و نادیده گرفتن یا یکسره کردن یکدیگر عملا به بنبست رسیدهاند در حقیقت چنین رویکردی که حذف یکدیگر باشد از ابتدا هم بینتیجه بوده و هست. در هر حال دنبال این هدف بودهاند، در عین حال که نمیتوانند یکدیگر را از بین ببرند، یکدیگر را بهرسمیت هم نمیشناسند و با هم تفاهم نمیکنند. آخرین تیر ترکش حکومت، انتخابات ۱۴۰۰ بود که برخی هم معتقد بودند که شرکت نکنیم تا قدرت را کامل به دست بگیرند. نتیجه چه بود؟
گفتوگوی یکی از وزرای اصلی دولت را بشنوید که پیش از انتخابات ادعا میکرد ظرف مدت ۶ ماه، بیشتر مشکلات حل میشود، اما الان یکسال شده و مشکلات چند پله بدتر هم شده است. در واقع دچار نوعی توهم و خیال بودند! در جنگ هم برخی فرماندهان همین توهمات را داشتند و میگفتند این حمله را بکنیم و فلان جا را بگیریم تمام است، اما اینطور نمیشد. آخرش هم لیست بلند بالایی از امکانات را به عنوان شرط لازم پیروزی در جنگ دادند. شرایط سیاسی اکنون ما همان است فقط مانده، قطعنامه ۵۹۸ آن از کجا بیاید.
وی افزود: در جنگ این قطعنامه در شورای امنیت تدوین شد. اما امروز چه کسی باید این کار را انجام دهد؟ من معتقدم که وظیفه نیروهای مدرن است که لزوما سیاستمدار هم نباشند و باید ایدهای را طراحی کنند که در واقع بازی برد-برد باشد زیرا شرایط فعلی هم برای حکومت هم مردم و هم جامعه بسیار منفی است و بازی باخت-باخت است. ایفای نقش سازمان ملل در زمان جنگ و وضع ایدهای همچون قطعنامه ۵۹۸، در حال حاضر به عهده نیروهای داخلی است و باید ادبیات ستیز را کنار گذاشت و ادبیات همدلانه را در پیش گرفت. من همدلی با این رویکرد را حتی در جوانان هم میبینم. آنان میخواهند زندگی کنند و راه آن را ستیز نمیدانند.
عباس عبدی در تشریح اینکه چطور ممکن است برای رسیدن به این هدف، شرط ضروری وابستگی دولت به ملت محقق شود، گفت: با وضعیت کاهش درآمدهای نفتی، تنها راه پیش روی حکومت برای تامین منابع مالی و بودجه، این است که از مردم مالیات بگیرد و این نیز مستلزم تحقق دو شرط است: ۱- مالیاتگیرنده پاسخگو باشد. ۲- جلب اعتماد اجتماعی و پدید آمدن مشارکت مردمی.
چنانچه جامعه اعتماد داشته باشد پرداخت مالیات بسیار آسان است، ولی اکنون مشکل این است که در جامعه ستیز غالب است و نه نیروهای سنت میتوانند نیروهای مدرن را حذف کنند و نه نیروهای مدرن، نیروهای سنت را و نوعی تقابل وجود دارد که شرایط را برای اعتماد اجتماعی و زیست بدون نفت و رشد اقتصادی فراهم نمیکند.
عبدی توضیح داد و در پاسخ به اینکه در شرایط فعلی مردم در چه جایگاهی هستند و تابآوری جامعه تا کجا خواهد بود، گفت: مردم در غیاب نهادهای سیاسی قدرتمند و در شرایط فقدان چشمانداز مثبت به آینده، به طور معمول به سمت راهحلهای کوتاهمدت میروند که سریع هم به نتیجه برسد ولی چنین راهحلهایی وجود ندارد. در حال حاضر مردم نیاز به چشمانداز روشن دارند، در واقع در زمان پیروزی انقلاب نیز وجود همین چشمانداز باعث حضور مردم شد. راهحل شرایط فعلی در دست نخبگان است. فشارهای موجود در جامعه امروز میتواند ایجاد انگیزه کند تا باعث تولید فکری جدید و ارایه ایده شود.
همچنین وی در توضیح اینکه چرا معتقد است که مذاکرات برجام به نتیجه رسیده است، گفت: هفته گذشته شواهدی را دیدم و دلایلی برای این حرف دارم که مهمترینش این است که مسوولان فعلی که بر سر کار آمدهاند در این تصور و خیال بودند که مشکل از مسوولان قبلی است و با سر کار آمدنشان مشکلات حل میشود، اما الان به این نتیجه رسیدهاند که عملا حل مشکلات جامعه بدون حل برجام امکانپذیر نیست. مشکلاتی مانند نقدینگی که روزانه اضافه میشود به دولت قبل ارتباط ندارد. درنتیجه باید راهی برای برجام پیدا کنند. البته موضع طرف مقابل برجام را نمیدانم چیست.
عبدی در مورد تغییراتی در انتصابات مانند جایگزینی آقای طائب گفت: این تغییرات مانند تغییرات عادی قبلی نیست. این تغییر و اطلاعاتی که از آن منتشر شد و منصوب کردن حفاظت اطلاعات توسط رهبری، بدون انتشار اصل حکم که من مطمئن هستم اصل حکم یا ضمیمه دارد یا در حکم موارد مهمی بیان شده است، تغییر مهمی است، اما هنوز نمیتوان در مورد سمتوسوی اثرات این تغییرات، اظهارنظر قطعی کرد.
عبدی در توضیح آینده پیشروی ایران گفت: من تحلیلگر بیطرف نسبت به آینده کشورم نیستم. جامعه مسیر قطعی ندارد، چون اگر داشت و تغییرپذیر نبود پس کوشش ما برای کسب بهترین مسیر بیفایده بود. اما ادامه سیاستهای فعلی غیرممکن است. بخش بزرگی از نخبگان حذف شدهاند که ادامه این روش امکانپذیر نیست. کشور ما منابع مادی و انسانی بزرگی دارد ولی با وجود تنشهای موجود سیاسی، اقتصادی و... امکان توسعه نخواهد داشت این تنشها بسیار مخرب است و برای آینده سه احتمال وجود دارد: اول، کوچک شدن و آبرفتن مداوم توان جامعه، چون ۱۷ سال گذشته که این خود برای امنیت و بقای سیستم سیاسی زیانبار است.
دوم، رفتن به سوی درگیری و براندازی که سرنوشتی بسیار مخربتر از حالت اول خواهد داشت. اما سومین راه، معتقدم روحانیت، چون یک نهاد است در نهایت راه تفاهم با جامعه را ترجیح داده و پیشه خواهد کرد. بنابراین باید برای رسیدن به یک تفاهم جمعی بکوشیم که من این مورد را بسیار امیدوارکننده میبینم و بیش از هر چیز مستلزم تغییر در ادبیات ماست و باید در جهت تقویت احتمال سوم کوشش کنیم. حکومت هم به جهت بقا حتما کوتاه خواهد آمد، در واقع به همان دلیلی که فکر میکنیم کوتاه نمیآید یعنی بقا، این کار را انجام میدهد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: عباس عبدی چشم انداز نیرو ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۲۳۷۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ردادی: مردم با حضور در انتخابات مجلسی قوی را رقم بزنند
جامعهشناس سیاسی گفت: حضور مردم در انتخابات و انتخاب افرادی که مطابق سلیقه خودشان است از بین نامزدهایی که وجود دارد باعث میشود که تنوع عقاید در مجلس تأمین شود. - اخبار سیاسی -
محسن ردادی عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، در خصوص دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی که جمعه 21 اردیبهشتماه در 22 حوزه انتخابیه برگزار خواهد شد، طی سخنانی اظهار داشت: اتفاقات اخیری که در عرصه داخلی و منطقهای رخ داد، میتواند در انتخابات موثر باشد. البته اگر این وقایع در دور اول انتخابات بود قطعاً تأثیر جدیتری داشت و موجب حضور پرشورتر مردم در صحنه میشد.
وزیر کشور: مولفه مشارکت در دور دوم انتخابات همچنان مهم است وی افزود: از یک طرف خیزش جهانی علیه اسرائیل و از طرف دیگر اتفاقی که درخصوص پاسخ ایران به اسرائیل افتاد و اقتدار نظامی جمهوری اسلامی ایران ثابت شد. این دو واقعه جوّ جامعه را بهگونهای پیش بُرده که حضور مردم پای صندوقهای رأی هم از لحاظ تعداد و هم از نظر نوع رأی حتماً میتواند تحت تأثیر این دو واقعه قرار بگیرد.جامعهشناس سیاسی گفت: از سویی دیگر حضور گسترده مردم در دور دوم انتخابات باعث میشود که قدرت نرم جمهوری اسلامی افزایش یابد. بعضا هستند کسانی که تصور میکنند که کار انتخابات تمام شده و قرار نیست انتخابات در سراسر کشور برگزار شود و ممکن است به شکلی که باید، برای موضوع انتخابات اهمیت قائل نباشند، که البته صحیح نیست.
ردادی عنوان کرد: در شرایطی هستیم که قدرت سخت جمهوری اسلامی ایران از یکطرف اثبات شده و از طرف دیگر پیام جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت در سراسر دنیا مورد توجه قرار گرفته؛ اینزمان بسیار اهمیت دارد پیامی به دنیا صادر شود که نشان بدهد جمهوری اسلامی از داخل هم مستحکم، متحد و منسجم است.
وی خاطر نشان کرد: این مهم باعث تقویت قدرت نرم داخلی جمهوری اسلامی ایران خواهد شد. کسانی که رأی میدهند توجه داشته باشند که رأی و تلاش آنها برای حضور در انتخابات و این احساس وظیفه که رخ میدهد مکمل پاسخ مقتدرانه ایران به اسرائیل بوده و در راستای حمایت از مردم مظلوم فلسطین است.
این جامعهشناس سیاسی بیان کرد: امروزه شاهد برگزاری تظاهرات مردمی در سراسر دنیا هستیم؛ رأی و حضور گستردهی مردم پای صندوقهای رأی میتواند موضع جبهه مقاومت و جمهوری اسلامی را افزایش بدهد.
ردادی همچنین درخصوص میزان اهمیت و تأثیر حضور مردم در صحنه انتخابات نیز بیان کرد: مهمترین اثر حضور مردم در انتخابات این است که کیفیت انتخاب نمایندگان را بالا میبرد یعنی افرادی که با گزینش تعداد زیادی از مردم به مجلس راه پیدا کنند حتما هم کیفیتشان و قدرت نمایندگیشان بیشتر از افرادی است که با تعداد آراء کم به مجلس راه پیدا کرده باشند.
وی اضافه کرد: اگر میخواهیم مجلس در رأس امور باشد همچنان که امام خمینی(ره) فرمودند، یکی از ابزار و یک مقدمه این است که اصولاً نمایندگان در طراز و بهترین نمایندگانی که در دسترس مردم هستند به عنوان نماینده به مجلس فرستاده شوند.
جامعهشناس سیاسی اظهار داشت: این اگر اتفاق بیفتد مجلس از لحاظ راهبردی و عقل تصمیمگیری در مرتبه بالایی قرار خواهد گرفت و عُقلایی که آنجا هستند بسیار توانمند خواهند بود. همچنین این افراد حامل آرای زیادی از مردماند یعنی نماینده قشر گستردهتری از مردم هستند و با زبان بازتری میتوانند به نظارت پرداخته و این رأس امور بودن را اجرا کنند.
ردادی گفت: صندوق رأی جایی است که افراد حرفهایشان را میزنند و اختلاف نظرهایشان را برطرف میکنند؛ اینجاست که حسابها صاف میشود پس اگر مردم و سیاستمداران پای صندوق رأی نتوانند اختلاف نظرشان را حل کنند، احتمالاً قرار است این اختلاف نظر کف خیابان و یا در دعواهای رسانهای خودش را نشان دهد.
وی خاطرنشان کرد: در این صورت باید منتظر باشیم وحدت و انسجام جامعه خدشه بردارد؛ بهخاطر اینکه افراد نتوانستند به اندازه کافی در مجلس و رأی آوردن حرفشان را منطقی بزنند و بعد هم مردم به قضاوت این افراد بنشینند.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: مجلسی قادر است مشکلات مردم را حل کند که اولاً از لحاظ فکری و از لحاظ حکمرانی شایسته باشد، که حضور بیشتر مردم به معنای انتخاب شایستهترینهاست و دوم اینکه تعداد آرائی که دارد بهقدری باشد که اگر قصد نظارت بر دولت را دارد و میخواهد تصمیمی بگیرد؛ کسی انقلت نیاورد که مگر شما نمایندهی چند درصد از مردم هستید بلکه بلافاصله به رأی و نظر مجلس شورای اسلامی تمکین کند.
ردادی در پایان بیان کرد: حضور مردم در انتخابات و انتخاب افرادی که مطابق سلیقه خودشان است از بین نامزدهایی که وجود دارد باعث میشود که تنوع عقاید در مجلس تأمین شود.
انتهای پیام/